روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 350 (به ترتیب امتیاز)

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساحل گفته:
    مدت عضویت: 1976 روز

    من امروز 28 مرداد 1400 سفرم را شروع میکنم . امیدوارم در این سفر کوله ای را که همراه دارم پر از آگاهی و عشق و سرشار از حس و حال خوب کنم.

    من در این تاریخ پیوستم به سفری که مرا به بهشت می رساند. به ثروت وبرکت و بزرگ کردن ظرف وجودی ام . برای درک بهتر و عمیق تر آگاهی هایی که خداوند در هر لحظه بر من نازل می کند. خداوندا به هر آنچه خیر و برکت و آگاهی که از تو به من رسد محتاجم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    قربانعلي نادري گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    علی نادری

    سلام واقعیت من تونکته ویاکامنت یکم تنبلی میکردم ودوست داشتم به یه نقطه مفبد برسم بعدبیام کلمات خوشکل بنویسم تااینکه توفایل ده اومدم یه تشکر کردم از دوستان واستاد که واقعیت به صورت اتوماتبک این نکته ها ماندگار شدم درفکروذهن من الان که داشتم متن رو میخوندم متوجه معجزه نکته ها درچیست من کلا ازروزشمار اول تا الان رو دقیق وکلی گوش دادم ولی فایل روز دهم انگار شده تابلو اعلانات کلا تومغزمه وهمین باور درمن باعث شد که کلا ازالان به بعد کلیه نکته هاراکامنت کنم تا به اصل واقعی باورهام تبدیل بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    علی کمندلو گفته:
    مدت عضویت: 1644 روز

    سلام و عرض ادب و احترام

    این اولین کامنتی هست که من در وبسایت عباسمنش مینویسم و حس و حال عجیبی دارم

    حدود دو سال یا حتی بیشتر هست که با استاد آشنا شدم و اولین بار زمانی بود که یکی از فایل های محصولات رو داخل یکی از کانال های تلگرامی گوش دادم ولی چون داخل مدار نبودم اون مسیر رو ادامه ندادم تا اینکه حدود شش ماهه قبل دوباره اسم استاد رو داخل یکی از کانال ها دیدم و وارد وبسایت شدم. اکانت ساختم و به مشاهده وبسایت و ویژگی های اون مشغول شدم. اون ابتدا تصورم این بود که فایل های دانلودی فقط فایل هایی هستند که استاد روی سایت قرار میده که سایت رو پر بکنه و حرف ها و نکات اصلی داخل مصحولات هست.

    با کلی جستجو تونستم فایل های محصولات رو از راه های نادرست بدست بیارم و مشاهده کنم.

    وقتی اول هر فایل استاد میگفتند که فقط کسانی که محصولات رو تهییه کرند میتونند فایل رو مشاهده کنند و… من این تیکه رو میزدم جلو و بقیه فایل رو مشاهده میکردم ولی همیشه ته دلم اینو میدونستم که کار درستی نیست و یجورایی عذاب وجدان داشتم

    چندین ماه روی محصولات مختلف کار کردم ولی چون بها اون ها رو نپرداخته بودم خیلی زود میرفتم سراغ یه محصول دیگه چون متعهد به تمرینات نبودم و ایمان به حرف ها نداشتم حتی با اینکه هر فایل رو چندیدن و چند بار گوش میدادم.

    خیلی نا امید شده بودم که خیلی ها با محصولات استاد نتیجه گرفته بودند ولی من توقع این رو داشتم که تو مدت زمان کوتاه و بدون طی کردن تکامل و حتی از راه نادرست به نتیجه دلخواه برسم.

    نتیجه فقط و فقط این بود که توی سرم کلی سوال بی جواب بود و بیشتر گمراه شده بودم.

    یه روز به خودم اومدم و دیدم هیچ نتیجه ای که نگرفتم هیچ ، حتی قلب و روحم هم تیره و کدر شده.

    خیلی اتفاقی به قسمت ۱۶ از مصاحبه با استاد برخوردم و یه تلنگر بزرگ بهم خورد. نتیجه این شد که تصمیم گرفتم تمام محصولات استاد رو از روی سیستمم پاک کنم و این بار از راه درست برم جلو.

    چندین هفته هست که دارم از فایل های دانلودی استفاده میکنم ، از سریال زندگی در بهشت بینهایت لذت میبرم. احساس بی نظیری دارم و انشاالله در آینده اگر که در مدار باشم ، حتما محصولات رو هم تهییه میکنم.

    من تازه با این بخش روزشمار تحول آشنا شدم و تصمیم دارم که با تمام نیرو روی خودم کار کنم و کامنت هایی هم برای خودم میگذارم که بدونم شروع از کجا بوده و در کدوم مسیر قرار دارم.

    شاد و موفق باشید 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2423 روز

    سلام گرمم به دوستای پایه و دوست داشتنی سایت و همچنین سلام ویژه به استاد و مریم عزیزم

    خیلی دوست دارم تمام احساساتم رو بخوبی با انشاء خودم بیان کنم و حس خوبم رو انتشار بدم.برای اینکار به این سفرنامه متعهد شدم و تا الان یعنی تا روز 17 ام از سفرنامه پابه پای دوستای خوبم نکته نوشتم و درس های به شدت مفید و مهمی یاد گرفتم. درسهایی که منو اگاه کردن و تا به امروز به من مسیر زندگیم رو نشون دادن. داشتم به ادم های دور وبرم فکر میکردم. به اینکه چرا همیشه من راجب نکات ثبت صحبت میکنم و اونا هیچ واکنشی نشون نمیدن، به اینکه چرا من اینقد اشتیاق دارم فقط راجب ارزوهام حرف بزنم و برای اتفاقات کوچیک و بزرگ هی پیش بقیه هم بیام از خدا تشکر کنم ولی اونها هیچ واکنشی باز نشون نمیدن! از خدا میخواستم که بهم دوستی بده که هماهنگ با من بیاد راجب اتفاقات مثبت زندگیش و روزگارش صحبت کنه و من هم از صحبت هاش انرژی بگیرم. دوستی که با اشتیاق بخواد از لذت بخش ترین خاطرات زندگیش حرف بزنه و منو اگاه کنه. دوستی که وقتی پیش همه هست، اگاهانه فقط از خواسته هاش حرف بزنه. تو همین راستا بود که یهو به ذهنم رسید، سایت عباسمنش پر از دوستایی هست که تو هر برگ سایت از ارزوهای قشنگشون صحبت کردن و اتفاقات رویایی هر روزشون رو دارن تو سایت به اشتراک میذارن. چرا من نیام بجای وقت تلف کردن با بقیه و گوش دادن اخبار بد و … به حرفای این عزیزای دل بپردازم ولذت نبرم؟!! خواستم بگم من بی نهایت بابت وجود این همه ادم که اینقد مشتاق شناختن قانون و عمل بهش هستن، از خدا ممنونم. این سایت شده پاتوق خوبی ها و خوشی ها. یه پاتوق برای جمعی صمیمی بین دوستانی که میدونم بی شک وقتی دارن برگی از سفرنامشون رو مینویسن، لبخند دارن میزنن و خوشحالن از درونشون.

    و اما برسیم به نکته اموزنده این فایل برای خودم: اول از همه از خدا جونم و استاد عزیزم تشکر میکنم که این فایل رو در اختیار ما قرار دادین. و من گوشش دادم.

    هر چقدر راجب توحید و یکتاپرستی بگم کم گفتم. عملی که کل وجودمون رو به سمت خوشبختی و رهایی و رستگاری میبره. میخوام داستان زندگی خودم رو بگم. داستانی که سرتاسر وابستگی و شرک بود. من دوسال هستش که با کسی در ارتباطم و باهاش کار میکردم. این اوایل برای کار بهش هی میگفتم اره من فلان قیمت میدم و انتظار داشتم اونم قبول کنه که خلاصه اوضاع اونجوری که میخواستم پیش نرفت و ما ارتباط کاریمون قط شد. وقتی این اتفاق افتاد احساس ترس بهم دست داد، احساس از دست دادن کسی یا چیزی که شب و روز رو به امید و عشق و یاد اون ادم میگذروندم. هر روز با خودم میگفتم یه جای کار ایراد داره و من دارم یه جایی رو اشتباه میرم یا اینکه با زیرنکی دقت نمیکنم که چه اتفاقی افتاد. اتفاقی که افتاده بود دقیقا با مضمون این فایل هماهنگی داشت. من از خدا کار نمیخواستم و اویزون یکی دیگه شده بودم. من از خدا عشق و محبت نمیخواستم واویزون یکی دیگه شده بودم. من از خدا نخواسته بودم پول بهم بده و اویزون یکی دیگه شده بود . حتی خدا اینقدر مهربان و بخشنده بود که من از طرق مختلف محبت و پول دریافت میکردم و البته شکرگذاری میکردم ولی باز فکر میکردم اگه اون ادم به من لطف کنه و من باهاش کار کنم خیلی خوشحال تر و لذت بخش تر خواهد بود و یه جورایی بقیه و محبت هاشون رو در مقایسه با این ادم کمرنگ میدیم. این فایل بهم یاد داد که رو خودم بیشتر کار کنم و خدا رو تنها منبع همه چی بدونم. اگر اتفاقی به ظاهر بد بیوفته خودمو گم نکنم و بازم به خدا پناه ببرم که البته یقین دارم که اون تضاد در راستای پیشرفت من اومده و در این اتفاق هم دقیقا همین بود. با خودم گفتم وقتش رسیده اون کار رو خودم تنهایی انجام بدم و اگه اون تونسته پس منم میتونم. مگه من چی کم دارم از اون. من باید خودمو رشد میدادم. و اول از همه باید از خدا تشکر میکردم که داره منو رشد میده و گوشزد میکنه که دیگه وقت بزرگتر شدنه . باید بلند شم و حرکت کنم به دنیای ناشناخته ها و خودم اونا رو کشف کنم و در این حین لذت ببرم از زندگیم. یاد گرفتم ایمانم رو قوی کنم و خدا رو راس همه قرار بدم. که اگز خدا منو به عزت برسونه ادم با عزتی میشم. خدا به من پول و ثروت بده من ادم ثروتمندی میش. خدا به من علم و مسیر یاد بده من عالم میشم و رو به سعادت میرم. از خدا ممنونم که این فایل رو سر راه من قرار داد تا اگهی من از خدا بیشتر و بیشتر بشه و بتونم هر روز بنده سپاسگذارتری برای خدای خودم باشم. خدایاااا شکرتتت. دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    ونوس ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    بنان خداوند مهربانم 😘سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان❤و دوستان عزیز همفرکانسی ام💐از خداوند ممنونم ک باز هم راهی برای راهنمایی من برایم باز کرد ک بتوانم بهتر بشنوم و ببینم و حس کنم😍امروز روز سوم روز شمار تحول زندگی من است و من کاملا متوجه شدم ک آرامشم و حس خوبم را افزایش داده است❤امروز با آرامش تمام در مورد اتفاق ناراحت کننده ای ک برام افتاده بود و رابطه ی من و همسرم را کدر کرده بود صحبت کردم و آمادگی خودم رو برای خاتمه دادن برای این موضوع اعلام کردم.از خداوندم ممنونم ک اینقدر بهم قدرت داده ک میتونم حرفمو بدون هیچ ترس و نگرانی بزنم و عزت نفس بالامو ب رخ خود قبلیم بکشم.از شما مریم جونم متشکرم با قلم زیباتون تمام مسائل زندگی و گذشتمو آوردین جلوی چشمم و ایرادهای خودمو تا اینجای کار تا حدودی پیدا کردم و اینکه فرمودین جهان ب قبل بر نمیگرده دقیقا درسته پس من باید حواسم باشه اشتباهات قبلیم رو تکرار نکنم ک قطعا با تضادهای بیشتر مواجه خواهم شد.از تک تک صحبتاتون استفاده میکنم و همش برام درسه😍خیلی از خداوند جانانم تشکر میکنم ک راه درست والهی رو پیش رویم قرار داده و باز هم از شما نهایت تشکر رو دارم❤باشد ک هر روز بهتر از دیروز عمل کنم و در جهت پیشرفت خودم و جهان گام بردارم👌💐😍😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    فاطمه یوسفی وشنویی گفته:
    مدت عضویت: 1556 روز

    سلام خدمت استاد گرامی ودوستان همراه.

    مدتهاست که از وجود مرد بزرگی بنام استاد عباسمنش آگاهی دارم. عضو سایتم. وبدلیل هم مشغله کاری وهم سهل انگاری که بیشتر افراد رو در پس آگاهی، عشق، زندگی واقعی، شناخت خود، وشناخت خدا و در واقع توحید دور نگه میداره، خیلی کم از این سفره نعمت الهی بهره مند شدم. ولی هر وقت میخوام کاری انجام بدم، یا مسئله ای برام پیش میاد به صفحه مرابه سمت نشانه ام هدایت کن میام، وخیلی واضح منو هدایت میکنه. وچنان به هدف میزنه که چند دقیقه اول رو گیج میزنم.

    امروز هم به نیت شروع کسب وکارم نشانه خواستم وبه سمت عزت نفس و اعتماد به نفس هدایت شدم. والبته که این بزرگترین نقطه ضعف منه. از امروز تمرین رو شوع کردم. واین دلنوشته رو گذاشتم.

    برای همه ومخصوصا این مرد خدا بهترینها و میخوام. بنظرمن استاد عباسمنش پیام آور توحید در این برهه از زمان هستن🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهران لاچینانی گفته:
    مدت عضویت: 1654 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به تمامی دوستان هم فرکانسیم

    من حدود چهار ماهه با استاد آشنا شدم و وارد سایت شدم ،بعد از چند روز شروع کردم به گوش دادن به فایل های سفرنامه روزی یک فایل،باورم نمیشد که هر سوالی اونروز برام پیش میومد ازون جنس تو فایل اونروز باهاش روبرو میشدم،خلاصه تا فصل سوم گوش دادم ،الان بعد از سه ماه بهم الهام شد دوباره باید از اول به فایل های سفر نامه گوش بدم،باورتون نمیشه انگار اولین باره دارم این کارو انجام میدم،حس خیلی خوبی دارم

    در پناه الله یکتا،شاد و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    MJGoodlooking گفته:
    مدت عضویت: 2383 روز

    به نام خدا

    بهلطف خدا

    و در راه خدا

    خدای خوبم رو سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم.

    برگ پنجم سفر نامه توحیدی من:

    اول بگم که به طرز عجیبی این حس رو دارم که این فایل تو دهدشت ضبط شده نمیدونم چرا.

    اما بعد بریم سراغ صحبت های فوق العاده استاد، این موضوع رو خیلی مفصل تر استاد توی دوره عزت نفس دربارعه ش صحبت کرد و من خیلی لذت میبرم همیشه از شنیدنش هر چند تا الان خودم اونطوری که دلم میخواد ازش استفاده نکرده بودم اما کم کم دارم تو زندگیم به کارش میگیرم و خدا رو شکر هر روز نتیج بهتری میگیرم.

    یکی از دلایلی که ما در برابر تغییر مقاومت میکنیم عدم خود باوریه که داریم چیزی که باعث میشه یه ترس فلج کننده تمام وجودمون رو بگیره و به ما اجازه هیچ اقدامی رو نمیده حتی اجازه نمیده توی تخیلات خخودمون هم جرات انجام کاری رو داششته باشیم، این ترس و در جا زدنه مثل خوره به جون عزت نسمون میفته و اونقدر ما رو پست میکنه که حاضر به پذیرش هر نوع تحقیری میشیم اما تغییر نمیکنیم اونوقته که دیگه هیچ امیدی به ما به عنوان انسان نخواهد بود بلکه به شکل یه انگل زندگی خواهیم کرد.

    همین الان نوشتن این کلمات هم داره من رو به شدت اذیت میکنه اما حس میکنم لازمه گاهی به خودمون عمق فاجعه رو نشون بدیم تا حداقل از ترس اون دست به اقدامی بزنیم.

    خدا رو ششکر میکنم که بهم نعمت درک این اگاهی ها رو داده تا آگاهانه تصمیم بگیرم که چه نوع زندگی رو میخوام و در جهت اون گام بردارم.

    خدا رو شکر که استاد و همه شما اعضای عزیز خانوائه م رو نعمت زندگی من قرار داد تا با بودنتون احساس لیاقت بیشتری کنم و امید بیشتری برای رسیدن به اهدافم داشته باشم امید به تغییر پیشرفت عزت بزرپی سلامتی و توحید.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2423 روز

    امروز روز ۱۸ ام سفرنامه منه. فایلی که تو این روز گوش دادم آگاهی های نابی رو به من داد. آگاهی هایی که واقعا نیاز من بود. من خودم به شخصه همیشه هر چیزی میخواستم قبل از کیفیت اون محصول میرفتم سر قیمتش! سری میپرسیدم قیمتش چنده! و اینقد میگشتم تا یه ارزون قیمت پیدا کنم. یا وقتی یه جایی رو پیدا میکردن که دارن جنسای ارزون و با کیفیت رو به دلیل عدم فروش و یا زدگی میفروشن، سری میرفتم و کلی میخریدم که بعضیاشون رو حتی هیچ برنامه ای برای پوشیدنشون ندارم و باز میخریدم! یا کفش هایی که خریدم و زخم هایی که رو پاهام تحمل کردم، جنس های دست دومی که همش باید تعمیرشون کنی و … همه اینا بخاطر باور فقر بوده و متناسب با اون باور هی فقر هم تو زندگیم میومده. من باید باور اینکه من هرچقد لذت بخشانه خرج کنم و لذت ببرم از خریدم بدون اینکه توجه کنم چقد دارم بابتش میدم، خدا به من چن برابرش رو میده از یه راه بسیار اسون و ساده و لذت بخش.‌بایدیاد بگیرم برا خودم خیلی ارزش قایل باشم و خودم رو لایق بدونم و تا از ویفیت چیزی مطمئن نبودم نخرمش. و یا حتی جایی رفتم و دیدم چیزی بی کیفیت جلوم گذاشتن اصلا استفاده نکنم و دنبال بهترینا برا خودم باشم. من تو راه تکامل وسعادتم و لازمه زندگی من داشتن باور فراوانی و ثروته. هر وقت این باور قدرتمنددتر باشه میتونم خواسته های خودم رو قدرتمند تر بیان کنم و راحت تر بدست بیارم. خدایا شکرت که این آگاهی به این مهمی رو به من یاد دادی و همچنین از استاد عزیزم بی نهایت سپاسگذارم که به من درس زندگی داره یاد میده. خدایا شکرتتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    قربانعلي نادري گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    باعرض سلام وادب

    سالهای متوالی درپی رمزورازهای زیادی بودم که چرا من این همه کارودرآمدو راهکار درامدی دارم ولی هیچ وقت حسابم پول توش نیست

    مدتی بود که دنبال تغیرمکان کاری شدم پیمانکار بزرگی شدم ولی صادقانه هیچ وقت پول درزت حسابی توحسابم نبود شرایط زندگبم همون سطح ابتدایی بود ولی بامطالعه ودنبال کردن سایت استاد متوجه شدم که که سطح باورهای من واقعا تعیری نکرده بود وباورکنید ظرف چندروز باآگاهی نه چندانی که پیدا کردم خیلی چیزها برام اتفاق افتاده که احساس معجزه میکنم رشد روابطم در زمینه کاری که آن هم به صورت الهامی بود که در صدم ثانیه برام ایجاد شد که دست بکارشدم سعی کردم ناراحتی وکدورت ها رادور بریزم که توی همین حرکت پیشنهاد کاری بزرگتر وطرح کاری ومالی بهتری ازدوستان بهم شد ووقتی به خودم برگشتم متوجه شدم که من باید دیدگاه وباورهایم را نسبت به ثروت وجهان عوص کنم دست از بخت واقبال بردارم شاید سالهابوده که کلی داستانهای آموزشی پیگیری میکردم برای ثروت ولی الان بامطالب استاد کلا تمام سلولهایم درک میکنه داستان چیه وباید چکار کنم

    بابت اینکه همراه شما دوستان واستادعزیز شدم واقعا خداروشکر میکنم وانشالله که تا آخرین لحظه بتونم ازهمگی بخصوص استاد استفاده کنم وکنارتون باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: