الگویی مناسب برای کسب و کار - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

764 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده آیت گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استادعزیزم مریم جان وهمه دوستان عزیز

    گاهی میگم خدایا تو اگه این دخترو بهم نمیدادی من میخواستم با کی ویا چه وسیله ای رشد کنم

    باور کنید این دخترخانم زیباشده وسیله ای برا رشدمن

    جاداره اول روز معلم رو به بهترین معلمی که در عمرم داشتم استاد سید حسین عباسمنش تبریک بگم

    فردای روز معلم یادم افتاد که چرا این کوتاهی رو کردم وکامنتی مبنا برتبریک به شما ننوشتم

    ولی بعدش خودمو اروم کردم که این روزها یه نماده

    واصل نیست مهم قدردانی و تشکره که هربار پابده بایدانجامش بدیم

    یه هفته قبل از روزمعلم مدیر مدرسه شیرین خانم اطلاع رسانی گرد که روزمعلم تو حیاط مدرسه بازارچه داریم و هرکس هرچی دوست داره بیاره بفروشه

    شیرین ما هم به ذوق پولدارشدن گفت مامان بیا کلوچه درست کنیم ببریم و بفروشیم و پولداربشیم یا دستبند بریم وسایلشو بخریم درست کنیم

    منم که تاحالا فروشتدگی به این شکل نکرده بودم هی بهانه های الکی و بی پایه اساس براش میاوردم که نمیشه

    میگفتم منکه کلوچه بلد نیستم حالا به فرض درستم کردیم ازکجا معلوم بیان ازمون بخرن نه بابا نمیشه ازطرفی میخواستم باور محدودکننده بش ندم ولی چون درونم این باورا رو نداشتم فایده نمیکرد دیگه

    همش تو ذهنم میگفتم اخه چی ببریم برا فروش ؟ باید حرفه ای یه کارو مثل شیرینی درست کردن رو بلد باشیم

    باید یه کار خاص بکنیم و بعد یه نجوای دیگه هم میومد که ای بابا زشته تو داورحقوقی داری میشی پسفردا که دفترتو زدی نمیگن ا این همون خانمس که داشت چیز میفروخت و…….

    خلاصه با کلی باور محدودکننده و مخرب دست خالی رفتیم مدرسه برا جشن

    چی بگم از اونچه که دیدم و برام یه کارگاه عملی از صحبتهای استاد بود

    بچه ها با مادراشون هرچی که فکر کنید اورده بودن برا فروش

    از دستبند وگردنبد وعروسک های دست ساز تا اسنک وژله وشیرینی و کیک و اسباب بازی و……

    وهجوم بچه ها و مادرا برا خرید برام تعجب آور بود

    انگار ماموریت داشتن که باید حتما خرید کنن!!!

    اونم نه یکی دوتا از هرغزفه یه چیزی میخریدن

    باورتون میسه حتی هندوانه و طالبی قاچ کرده بودن وقاچی 5 هزارتومن میفروختن

    وملتم سریع میخریدن ومن گیح این باورهای درست فروشنده ها و مبهوت خریدها بودم

    حتی یه بچه اسباب بازی های تو خونشو که حتما دیگه نیازی بشون نداشته و معلوم بود دست دومه اورده بود ودونه ای 50 هزارتومن میفروخت وهرکی رو میدیدی یکی ازش خرید وبرد!!!

    وای ژله های فنقلی که شاید یه قاشق غذاخوری ژله توش بود رو چون شیرین خانم میخواست خودم بابتش 5 هزار تومن دادم یعنی سود صد درصد برافروشنده بود

    همونجا به شیرین گفتم مامان منو ببخش که همراهیت نکردم وبه حرفت گوش ندادم

    بخدا اون روز دیدم چقدر من کمالگرام هنوز

    بابا دیگه هندوانه بیار قاچ کن ازاین راحت تر اینکه دیگه نه هنر میخواد نه هیچی

    وتلنگر اخر رو وقتی خوردم که ؛

    ماحرا این بود که یکی از دوستای صمیمی شیرین که منم با مامامش دوستم قرار بود یه سری وسیله بفروشن که گویا برادر این خانم که ازاصفهان داشت میومد شمال باید اون وسایل رو می اورد تا اینا بفروشن

    دیگه تقریبا اخرای جشن بود واون دوستمون گفت فک نکنم برادرم برسه همه خریداشونو کردن و داره مراسم تموم میشه که برادرش زنگ زد و وسایل رو اورد

    من با دوستم رفتیم دم در که دیدم برادرش با یه پرادو چهار در زیبا اومد وسایل رو داد ورفت

    اونجا بود که تلنگر اخر رو خوردم که

    میبینی ته ذهنت میگفتی زشته بابا مگه ما دستفروشیم و داشتی این کارارو کسر شان میدیدی این اقا با این ماشین نشون میده وضعش عالیه دیگه

    ولی بازم میخواد پول دربیاره حالا هرشکلی که پا بده

    و چه وسایل با حال و زیبایی اورد یه سری لوازم التحریر فانتزی وقتی بهش کمک کردم تابچینه بازم ملت هجوم اوردن براخرید

    ازبس وسایل خوسگلی بودن بعضیا که پولاشون ته کشیده بود اعتراض کردن چرا انقدر دیر اوردی ما دیگه پول نداریم ولی با این حال یه سریا بازم خریدن

    همش تو ذهنم با خودم میگفتم کاش به حرف شیرین گوش میکردم و ما هم یه چیزایی می اوردیم برافروش

    ولی درس بزرگی که من از این بازارچه کوچولو گرفتم از صد ساعت تکرارهای تئوری بیشتر بود

    دقیقا یاد صحبتهای استاد میوفتادم که از همونجایی که هستی شروع کن دقیقا از اون چه که داری ثروت بساز تکامل رو طی کن یا این سخن که

    برید دنبال نمودهای عینی بگردین برا شکستن باورهای قدیمی و ساختن باورهای درست

    بخدا من بارها این صحبتها رو شنیده بودم تو فایلای مختلف ولی موقع عمل درجا زدم دیگه

    ولی خداوندو شاکرم که رفتم و دیدم این بازارچه رو و تموم حرفهای استاد برام منطقی شد به صورت فکت در اومد رفت تو ذهنم تو وجودم

    قشنگ اون روز صدای شکسته شدن خودمو میشنیدم و خوشحال بودم از این تجربه و اتفاقی که در درونم رخ داد

    بارها از درون گریه کردم که چقدر باورهای محدودکننده ای دارم وداشتم اونا رو به خورد دخترمم میدادم

    هنونجا بهش قول دادم برا بازارچه سال بعد حتما حتما وانشالله با یاری خدای مهربان ماهم یکی از فروشنده هاییم

    خیلی خوشحالم که اشتباهاتم رو راحت میپدیرم و برا اینکه اثری از کار نادرستم تو ذهنش باقی نمونه چندین بار تا اخرشب بهش گفتم کاش به حرفت گوش میدادم .

    وتاچند روز فقط صحنه های اون روز و چیزهایی که درونم شکست و نهالهای زیبایی که به جاش رشد کردن و بخاطر می اوردم وکلی حال میکردم

    من باید اونروز رو و درسهایی که از اون بچه های دبستانی و مادراشون گرفتم رو همیشه یاد اوری کنم و هربار کع ذهنم خواست بگه نه بابا نمیشه امکانات میخواد یا زشته و کسر شان رو به یاد بیارم و دهنشو ببندم وخاموشش کنم.

    خدایاشکرت برا این درس بسیاربسیاربسیار بزرگی که گرفتم و شکر بابت وجود شما استاد نازنین که شیوه فکر کردن مارو تغییر دادین

    ومن تونستم اینهمه زیبایی و درس از این بازارچه بگیرم درسهایی که قبلا ازسما شنیده بودم رو عینی لمس کنم و بزرگ بشم و رشد کنم.

    خدایاسکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    سلام به استاد عزیزم عجب فایل بی نظیری بود و همزمان شده دقیقا با تیمی که من به یکی دیگه از خواسته هامم رسیدم یعنی خرید روانشناسی ثروت یک

    تو این چند روز زندگی من بمباران نشانه ها شده

    چون قدم برداشتم برای حل کردن یک مسئله ی دیگر دیگم

    بزرگترین نشانش رو هم دیروز دریافت کردم که داخل مرحله ی اول یک مسابقه ی تصویر سازی بین المللی شرکت کرده بودم چند ماه پیش

    و من بین 1500 نفر انتخابی در مرحله ی اول، بین 4500 اثر شرکت داده شده از 60 کشور دنیا بودم

    و همین کافی بود برام که بدونم مسیرم درسته

    مراحل بعدیش رو فعلن نشونه ای ندیدم که شرکت کنم یا نه

    چه قدر مرضیه ی عزیز رو تحسین کردم بابت نتایجی که گرفته و چه قدر ایمان من رو بیشتر کرد که میشود

    یاد شروع کار خودم افتادم

    منم با سه تا دفتر طراحی شروع کردم و وسایلی که داشتم

    کمکم مشتری هام زیادتر شدن و اون دفتر های طراحی تبدیل شدن به مقواهای بهتر و بوم های عالی تر

    تبدیل شدن به متریال با تنوع بیشتر حتی

    پس الان هم دقیقا باید همون روند قبلیم رو تکرار کنم که برسم به همون نتایج و هزاران برابر بیشتر از اون نتایج

    من یادمه حتی سر یه چنتا کار رفتم که کارمند اونها باشم

    حتی مهارت انجام اون کار ها رو نداشتم

    هیچی نمیدونستم ازشون

    ولی الان میفهمم من در زمان مناسب در مکان مناسب بودم و دل اون صاحبان کارها نرم میشد برام که وقتی میگفتم من بلد نیستم اینکار را رو بهم خودشون یاد میدادن یا یک نیرویی رو در کنارم میزاشتن که بهم یاد بدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته عزیز دل که کاش استاد از خانم شایسته هم فیلم میگرفتن وما هم روی زیبای این خانم نمونه را می‌دیدیم

    استاد عزیزم چقدر شاداب تر و جوان تر شدید

    چقدر عضله زیبا ساختید

    چقدر خنده رو جذاب تر شدید

    چقدر خوش هیکل و درست اندام شدید

    به به چه پرادایس زیبا تر شده. چقدر رنگ سبز فسفری دل ادم رو نوازش میکنه

    به به فراوانی نعمت اب فراوانی اب و هوای پاک و تمیز و دلربا

    به به از این دریاچه زیبا و زلال

    به به از این اسمان ابی با اون ابرهای زیبا که دل اسمون رو سفید پوش کرده

    استاد عزیزم چقدر دلم برای دیدن شما تنگ شده بود

    به به از خدا سپاس گزارم بابت این صحبت های زیبای شما و نتایج زیبای مرضیه خانم عزیزمون

    استاد عزیزم من یک تضاد به مدت دو هفته در روابطم ایجاد شده بود

    مطمئن بودم که این تضاد بی دلیل نبوده مطمئن بودم که من حتما از قوانین به صورت درست استفاده نکردم

    دوباره رفتم به حالت گذشته خودم

    چک و لقد های سنگین باعث شد که به خودم بیام و با فایل های سفر نامه انس بگیرم وبعد فایل های هدیه روانشناسی ثروت یک از طریق برادرم رو گپش میدهم .

    استاد عزیزم فایل های روانشناسی قلب و روح من رو بیشتر نوازش میداد صحبت ها دلنشین و ارامش بخش هستند

    اما هنوز هم نتونستم حرکتی در کسب و کار بزنم

    اما اما به صورت 180درجه از لحاظ روحی ارام شدم

    از تنهایی خودم تو حیاط زیبای خودم از سرسبزی درختای حیاط بسیار بسیار لذت میبرم کلی عکس زیبا میگیرم

    کلی چای تازه دم می‌نوشم وغذای مورد علاقه ام را بیرون تنهایی می‌خورم منتظر کسی نیستم

    خودم حال خودم رو خوش نگه میدارم

    نعمت های فراوان بیشتری جذب میکنم

    عشق و محبت بیشتری از دوستان دریافت میکنم

    فقط سوال هر دقیقه من اینه که خدایا هدایتم کن

    خدایا به من بگو چه کاری انجام دهم

    من اصلا به ذهنم نمیرسه که مثلاً چه کسب و کاری میتونم داشته باشم

    ولی میدونم که خیلی پر انرژی ام چون ما در حال ساخت خونه هفتاد متری مون در روستا هستیم با فاصله خیلی دورتر از این خونه اجاره ای مون اگه کاری باشه من هم با لذت بسیار به همسرم کمک میکنم اصلا برام مهم نیست که گل کاری باشه شن کشی آجر کشی یا هر کار دیگه باشه من به نیت این می رم کار میکنم که بدنم ورزیده بشه از نشستن توی خونه و خونه داری خیلی خوشم نمیاد کار بیرون رو دوست دارم کاری که بدن هم در حال ورزش باشه کار فیزیکی دوست دارم زیاد کار فکری که نیاز به هوش داشته باشه را دوست ندارم یک کار فیزیکی و اسان و لذت بخش . حیاطمون که خریدیم به مساحت 600و30متره

    استاد عزیزم من یه مدتی این فکر تو ذهنمه که سبزیجات بکارم حیاط بزرگ و مناسبی هم داریم اما همش به من میگن نمیشه تو نمیتونی خیلی از اینجا دوری کارت سخت میشه

    مردم نمی زارن سبزی برات بمونه بچه ها میان خراب کاری میکنن درد سر درست میکنند .اما هی این فکر تو ذهنم پر رنگ تر میشه الان فصل کاشت سبزیجات هست . من باید این باور رو در خودم تقویت کنم و صحبت های نمیشه نمیتونی از طریق دیگران رو نقض کنم .

    این دست و اون دست میکنم صحبت های عوامل بیرونی خیلی شدید روی من تاثیر گذاشته

    استاد هدایت همینه که یک فکری تو ذهنمه هی میگع این کار رو انجام بده هی نجوا ها جلو انجام کار رو میگیرن. من واقعاً باید این حرکت رو بزنم امسال شکر خدا باران های زیادی داشتیم سرسبزی بیشتری روستا رو یک پارچه کرده

    خودشه!!!! استاد عزیزم من عاشق همین کار هستم

    باید استارتشو بزنم بعد از شش ماه نتایج خودم رو از درامد زایی و انجام کار مورد علاقه ام میام می‌نویسم

    باید باور هایی مثل من میتوانم

    من هیچ محدودیت ندارم

    من قدرت بدنی بالایی دارم

    تمام ادم های اطراف من با انصاف و مهربان و دل سوز و کار راه بنداز هستند

    تمام ادم های اطراف من باعث پیشرفت بیشتر من میشوند

    خداوند هدایتم میکنه به ادم های درست کار

    خداوند حامی منه

    خداوند الهامات بیشتری را در راه رسیدن به خواسته ام می دهد الهام میکند

    خود خودشه استاد الان که دارم مینویسم قلبم خوشحال خوشحاله هی داره من و وادار به انجام این کار میکنه

    استاد عزیزم من از صحبت های دل نشین شما لذت بردم مخصوصا از دیدار شما خوشحال شدم همینه باید انجامش بدهم

    شما رو به خدای هدایتگرم میسپارم

    واز خدا میخوام که کمکم کنه چون عدت مردم که روی ادما حساب کنم

    حالا می‌خوام فقط خودم رو تو بغل خدا رها کنم

    چون این ماز فیزیکی برای یم خانم خیلی سخته مخصوصا این که بخواهی با ادمای دورو برت لج کنی بچسبی به کاری که دوست داری انجامش بدی .خخخخخخخ ولی اگه بشه کلی حال میده خخ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1485 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام استادخوشتیپم وسلام بردوستان عباس منشیم

    تحسین میکنم مرضیه خانم عزیزروکه بااون شرایط کشورافغانستان تونستندبه موفقیت های چشمگیری دست پیداکنندوذهنشون روکنترل کنندوایمان وباورداشته باشندکه همیشه راهی وجودداره برای حل مسائل وخداوندهم قدم به قدم ایشون روهدایت کردبه ثروت ونعمت بیشترومهاجرت به کانادا

    تضادهاباعث پیشرفت مامیشن همین بیماری وهمین سقوت افغانستان که مثلاازعوامل بیدونی هستش امااین خانم باباورهای درستی که داشتندقدم به قدم به شرایط بهترهدایت شدندومهم نیست اون بیرون چه خبره اگه جنگه اگه فقره ولی وقتی توباورهای درستی داشته باشی وذهنتوکنترل کنی واحساس عالی داشته باشی جهان توروهدایت میکنه به مسیرهای بهتروایده های بهتر

    شرایط کشوربرای همه سخت شدامابرای این خانم عالی شد

    یادمه روزهای اولی که ابن بیماری شروع شدیکی ازدوستان خودم به فکرتولیدماسک افتاداونم کنارکارخونه پدرخانومش وهمون ماه اول 45میلیون سودکردوازاین تضادبیماری به نفع خودش استفاده کردوچقدرافرادتواون زمان کسبوکارهاشون رشدکردوثروت بیشتری خلق کردند

    وقتی تومسیری وحالت خوبه خداوندایده هایی روبهت الهام میکنه که باتوجه به مداری که داخل اون هستی قابل انجامه وتوبایدعمل کنی وهرچی مدارت بالاترمیره وباورهای بهتری میسازی به ایده هاوشرایط وادم هاوفرصت های بهتری هدایت میشی

    اگه درمدارفقرباشی به ایده ای که ماهی200میلیون درامدداره هدایت نمیشی

    جهان طوری نیست که یک شبه کسی ثروتمندبشه وارام ارام تکامل بایدرعایت بشه ویک رشدتصاعدی درخلق ثروت به وجودمیاد

    بایدباهمین شرایطی که داریم بریم دنبال پول سازی وکسب درامدمثال دوچرخه پدراین خانم که تونست باهاش ثروت خلق کنه باهمون چیزی که داشت نه باشریک گرفتن ووام وقرض وو

    باورکنیم که همیشه راهی هست

    باورکنیم که خداوندماروکمک میکنه

    باورکنیم که خداونداسمان هاوزمین رومسخرماکرده

    باور=ثروتمندشدن اسون ترین کاردنیاس باراه حل های ساده میشه ثروتمندشدبارعایت قانون تکامل وعدم کمالگرایی

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    حسین جعفری کیا گفته:
    مدت عضویت: 442 روز

    سلام عرض ادب و احترام دارم خدمت استاد بزرگوار و عزیزم جناب آقای سید حسین عباسمنش

    شما کاری کردین که همه ذهنیتم تغییر کرد از هر لحاظ و بابت این موضوع بی نهایت سپاسگزارم از شما

    اولین باری که صدای شما رو گوش کردم داخل آپارات بود و یک فایل یک دقیقه ایی که در مورد رب صحبت کردین و اون فایل منو واقعا زیر و رو کرد…

    بخودم‌گفتم وای خدایا این آدم چقدر فرکانس و انرژیش بالاست چقدر صداش آرومم کرد،اون موقع اصلا شناختی روی شما نداشتم و جالب بود اون فایل هیچ اسمی از شما نبود روی کلیپه و همیشه از خدا میخواستم باز هم این صدا بشنوم،فقط دنبال صداتون بودم چون شما رو نمیشناختم،اسمی هم ازتون نبود داخل کلیپ…

    بعد از چند وقت داخل اینستا دیدمتون و اسمتون رو دیدم، هر چی فایل داخل آپارات بود،اینستا بود من دانلود میکردم و جای موزیک ،صدای شما رو گوش میکردم…

    اول پروردگارم واقعا برام یه انرژی فوق العاده عظیم هستش و بعد شما استاد عزیزم

    تموم حرف هاتون واقعا درسته ، واقعا درسته میگین که در مسیر درست قرار بگیر ،باورتو تغییر بده و هم خدا میبرتت جلو

    خدا واقعا مثل پازل برای ادم انقد قشنگ میچینه که روز ب روز بیشتر داخل میسرش قرار میگیری،سپاس از خداوند زیبایی ها

    همیشه میگفتم یعنی میشه فایل استاد رو‌گیر بیارم بجای یک دقیقه ،یکساعت باشه فایلش که با لذت گوش بدم

    که بعداز چند مدت یکی از دوستانم بهم گفت فایل ها رو‌گیر آوردم بیا تا بهت بدمش که همین دوره ها هستش،گفتم خدا خیلییییییییییی کارت درسته،شکرگزارم از لطف بیکرانت

    شما برای کسب و کار ،دوره لیاقت واقعا تغییرم دادین

    داخل کارم همیشه بخودم میگفتم من برم بالاشهر آخه مگه تحویلت میگیرن بابا،همون پایین شهر کارتو عرضه کن ،خداهم شکر کن،با اینکه محصولم واقعا عالی و بینظیر هستش اما جرائت نمیکردم برم بالا شهر همش تو ذهنم می‌گفت بالا شهر به تو نمیخوره اخه،تو به بالا شهر چی

    و

    به خدا میگفتم لطفا بگو چکار کنم،چرا اینجور هستم،چرا همچنین فکری میاد داخل ذهنم،لطفا کمک کن…

    جالب این جاست دورهای لیاقت که چندین قسمت هست ،بصورت خیلی اتفاقی دستم رفت روی یکیشون ، دقیقا جواب سوالمو گرفتم تو اون فایل، یعنی انگار من روبروی شما بودم استاد و از شما سوال کردم و دقیقا همون جواب رو بهم دادین،خداشاهده نمیدونم چجوری بگم همه وجودم یجوری شد،واقعا نمیدونم چطور بیانش کنم، گفتم خدا خیلی محشری،خیلی بینظیری

    من همیشه دعاگو شما هستم استادعزیزم،یعنی هیچوقت از گوش کردن فایل هاتون خسته نمیشم اصلا،هر فایلی رو 7 بار گوش میدم با لذت تمام

    خیلی حس عالی دارم چون خدا رو حس میکنم، که داره منو به سمت جلو هدایت میکنه

    خیلی حس عالی دارم چون استاد عزیزم رو دارم

    خیلی حس عالی دارم که محصولم رو بالا شهر بردم و همه راضی بودن ازش

    اتفاقا امروز خواب شما رو دیدم و محکم بغلتون کرده بودم و ازتون سپاسگزاری کردم

    استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم بابت زحماتتون،بابت انرژی فوق العادتون،بابت حس بینظیرتون،بابت فرکانس فوق العاده بالاتون،سپاسگزارم از خداوند و شما

    الهی که خداوند به شما و خانواده محترمتون سلامتی،خوشبختی،موفقیت،فراوانی،ارامش،زیبایی،سربلند و عمر طولانی باعزت عطا کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 891 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان .

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنین

    من این کامنت را مدتی پیش خونده بودم و خیلی لذت بردم ‌.وقتی جناب استاد کامنت را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند برام جالب بودو کلی درس داشت .

    روحیه تلاشگری و عمل گرایی مرضیه جان خیلی خوشم اومد و همچنین از شجاعت ایشان که حاصل ایمان بالا نسبت به حمایت و هدایت خداوند و توانمندی هایشان است ستودنی است .

    این نترسیدن ها و بی توجهی به نجواها و تصمیم برای تغییر شرایط و بهبود در زندگی هم برایم آموزنده بود .

    راستش استاد منم دلم می خواد از آنچه آموختم ثروت بسازم و کسب و کار جدیدی را بنا کنم .قدم های را هم برداشتم و به الهاماتم هم عمل می کنم.نمیدانم مسیری که دران گام بر خواهم داشت چگونه است .از خداوند کمک می خوام و می دانم خداوند منو هدایت می کنه ‌.

    دو سه گزینه در نظر دارم .همچنان بر روی دوره احساس لیاقت کار می کنم و دوره دوازده قدم .آماده می شوم تا ظرفم بزرگتر شود و ایده ها از راه برسند و هدایت خداوند منو به مدار بالاتری از ثروتها و نعمت ها،فرصتهای درجه یک و اتفاقات عالی رهنمون سازد .با تشکر فراوان از شما و دوستان هم مسیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    رضیه واحداصل گفته:
    مدت عضویت: 872 روز

    ب نام خدایی ک هرآنچه دارم از اوست

    سلام ب استاد عزیزو خوشتیپم

    و استاد مریم بانوی عزیزم

    چقدر دلتنگتون بودم

    چ پرادایس زیبایی سبز بهاری

    همه چی دلبر شده خدای من

    استاد این کامنت رو من شاید یکماه پیش خونده بودم ینی هدایت شدم بهش

    و از خوندن کامنت چقدر خوشحال شدم بابت اینکه ما یک دید کاملا منفی از اینکه افغانستان یک کشور محروم و جنگ زده س

    و باورهام درمورد این کشور کاملا تغییر کرد و علاوه بر اون باورهام تقویت شد ک فرقی نمیکنه ک تو چ جنسیتی داری و تو چ کشوری زندگی میکنی قانون رو بلد باشه انگار ک بر بال های خوشبختی سوار میشی و اوج میگری

    فقط کافیه باورهات درست باشه و کاری ب شرایط کشور و مردم اطرافت نداشته باشی اتفاقاتی ک میوفته بهش توجه نکنیم اونوقته ک نتایج پدیدار میشه و بوم بوم بوم

    پشت سرهم ب صورت صعودی برات اتفاق میوفته و چقدر انسان تو اون لحظات ایمانش ب خدا و قوانینی ک برای جهان طراحی کرده بیشترو بیشتر میشه و این رو میتونیم برای کل اهدافت بکار ببری این شوق و ذوقی ک باعث میشه باورهات بیشتر تقویت بشن و دیگه کار نشد نداره

    اما چقدر راحته ک بیایم تسلیم شرایط بشیم

    برای مرضیه خانم میتونست این اتفاق بیوفته و همه ی اتفاقات رو بزاره جلوش و هیچکاری نکنه اما باورداشت ک میشه ازاین تضاد ها انگیزه گرفت برای حرکت کردن و ایده هایی ک خدا در ادامه ی کار بهت میگه و پیشرفت صورت میگیره

    و مهاجرت ب کشور کانادا و حال خوب و درآمد خوب

    من خودم ب شخصه دخترمو همیشه باعث پسرفتم دونستم ک

    آقا من با بچه ی کوچیک چکار میتونم بکنم و الان ب این نتیجه رسیدم ک تو شرایط خودتو دخالت نده تو باور بساز ایمان داشته باش بخدا اون برات کاری رو پیدا میکنه ک باشرایطط همخوانی داشته باشه و راحت بتونی انجامش بدی و درامد داشته باشی

    چقدر حرفاتون درمورد تلگرام بهم کمک میکنه ک باورهام منطقی تر بشه تو ذهنم

    خیلی ازتون سپاسگذارم استاد

    اسم دوره ی جدید ک میاد یجوری خوشحال میشم

    امیدوارتر میشم ک درآینده چ موفقیت هایی قراره کسب کنیم

    استاد سپاسگذارم برای این فایل ارزشمند

    ک خودم اگر هزار بارهم گوش بدم بازم درس های جدیدی ازش یاد میگیرم

    دوستتون دارم

    درپناه الله مهربان شادوخوشبخت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      محمد جواد اسدی گفته:
      مدت عضویت: 870 روز

      به نام الله یکتا

      تو شرایط خودت رو دخالت نده،تو باروت رو بساز به خدا ایمان بیار و حرکت کن،اون برات کاری پیدا میکنه که با شرایط الانت بشه انجامش داد و ….

      چقدر عمیق اشاره کردین واقعا ممنونم

      انگار یک پرده از جلوی چشمام برداشته شد…

      به نظرم اگر فقط به همین یک جمله ایمان بیاریم و عمل کنیم جهانمون بهشت میشه….

      خدایا شکرت بابت درک این همه آگاهی ناب و باز هم ممنونم از شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رضیه واحداصل گفته:
        مدت عضویت: 872 روز

        سلام آقای اسدی عزیز

        منم از شما ممنونم ک ب دنبال درک بهتر قوانین هستین و با اشاره کردن ب اونها بازم ب من و ب خیلی های دیگه یادآوری میکنید

        هرچقدر تواین مسیر الهی قدم میزارم بیشتر مطمئن میشم ک همه چی ایمانه

        هرچقدر بیشتر کارات آسونتر و ثروت بیشتری ب سمتت میاد

        موفق باشید دوست عزیزم

        بدرخشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مهدی رجبی گفته:
    مدت عضویت: 3857 روز

    درود و سپاس فراوان

    چندین روزه که ذهنم دغدغه ی موضوعی در کسب و کار هست و روی دو سه تا موضوع شک داشتم که البته بهم نزدیک هستند ولی میخواستم برای ایجاد تمرکز لیزری تر حتی ریز تر و تخصصی تر پیش برم ولی نمی‌دونستم و چندین روز هست که از خدا هدایت می‌خوام

    چقدر صحبتهای عرشیا با اون سن حرفه ای و عالی و پخته بود و چقدر جمله بندی ها و توضیحات بسیار زیبا و ملموس بود بهم این الهام و نوید رو داد که میشود…

    چندین بار روی دکمه ی هدایت زدم دنبال واژه ای و یا نشانه ای میگشتم تا سرنخی باشه برای من.

    بهر حال این ویدیوی استاد بسیار مرتبط و همخوان و هماهنگ بود با نیاز و دغدغه ی این چند روزه ی من.

    هم ایجاد انگیزه هم تمرکز گذاشتن.

    و چقدر خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم از اینکه ببین وقتی یک چیزی بخاطر دغدغه ات که برات مهمه و در اولویت مرکز توجه و تمرکزت میشه اتفاقات و راه حل ها و موضوعات و نکات و فایلها و اطلاعات دقیقا مشابه و هم جهت و هماهنگ با همون نکته ی تو یا سوال و اشتیاق تو در مسیر دید تو و اطلاع تو قرار میگیره که تایید کنه و یا بهت کمک کنه چیزی که میخوای رو.

    و این چند روزه همش پیرامون بحث تمرکز در دوازده قدم یا فایلهای هدیه دارم بهش بر میخورم دقیقا همون چیزهایی که بهشون نیاز داشتم و دارم.

    چقدر این داستان های واقعی مثل همین مرضیه خانم عزیز یا آقا سهراب عزیز در دوره کشف قوانین که شما می‌گذارید در سایت چقدر به آدم ایده و امید و انگیزه میدن چقدر باعث فعال شدن ایمان و اشتیاق میشن برای حرکت.

    احساس میکنم الان این روزها آماده ام. به لطف خدای مهربان.

    داشتم امروز تو یوتیوب (در راستای رشته ی خودم و همین موضوع مورد نظرم در جهت تقویت دانش تخصصی ام)، البته یکی از زیرمجموعه های رشته خودم ولی بخاطر علاقه ای که دارم داشتم طبق حرف عرشیا ویدیوی یک سمیناری رو میدیدم که علمی بود خب اون سخنران که دکترای اون رشته رو داشت و به نوعی مسلط بود تجربه داشت

    و از مزایای این رشته گفت ولی از سختی های این رشته هم گفت (که بنظرم اومد برای کسی که عاشق باشه و خوشش بیاد دیگه مهم نیست سختی و مشقت برای کسی ست که جاش تو اون رشته نیست اشتباهای وارد اونجا شده)

    و مثلا از کم استقبال کردن یا درآمد نه چندان بالای این رشته گفت اولش ولی بعدش گفت ما به افراد متخصص و علاقه مند به این رشته نیاز داریم در کشور…(البته یکم بکر هست و کمتر استفاده شده در کشور)

    اولش یکم حسم ضعیف شد ناامید شدم ولی بعد از چند دقیقه گفتم این طرز تفکر و تجربیات خودشو داره میگه

    اگر قرار بود حرف دیگران و جامعه حتی متخصصین رو باور کنم پس دیگه چرا دارم رو خودمو و دوره های استاد کار میکنم؟؟ شتر سواری دلادلا نمیشه.

    یا باید به حرف ها و تجربیات جامعه گوش بدی یا به حرف استاد به حرف قانون به حرف خدا در قرآن، کنترل ذهن یعنی همین دیگه.

    قانون اونیه که من میگم نه فلان اساتید جامعه، دیگه از پرفسور هاوکینگ که بالاتر نیستند!

    درآمد ربطی به شغل و رشته و ایده یا موضوع مورد استعداد نداره.

    رابطه نداره که فرهنگ مردم هنوز مثلا جا نیفتاده یا سخت میپذیرن نه، هر ارتعاشی صد در صد پاسخ داره

    اگر احساس لیاقت و تخصص و توانایی بکنم لاجرم بی تردید و بدون شک طبق قانون اتم ها، از اونجا که دو اتم مشابه باید کنار هم باشند و نمیتونن، از هم جدا بمونن حتی یه لحظه، مثل مولکول های یک لیوان آب، خب من هم در همون ارتباط با آدم یا افراد و مکان هایی که ارتعاش و هم‌جهت با حس لیاقت هستند و مکمل من هستند یعنی نیاز دارن خودبخود جهان منو با اونا قرار میده

    و این ارادی نیست قدرت ناخودآگاه هست ناخودآگاه من به ناخودآگاه اون طرف وصل میشه.

    و بهر حال دیدن و گوش دادن این حرفهای استاد و فایلها و اینکه هر چی هم اوضاع نامناسب باشه ولی با اعتماد به قانون و نتایج خیلی ها و استاد، یکم امید و انگیزه بیشتر و فعال و زنده نگه داشته میشه

    گفتم تو کارتو انجام بده هدایت میشی بهر حال.

    اعتماد کردن خودش انگیزه بخشه.

    گفتم از امروز خودتو استخدام کن، به استخدام خودت دربیار.

    من امروز خودمو استخدام کردم و اینو نوشتم واسه خودم. چون من، از هر جهت مناسب ترین، باهوش ترین و خلاق ترین و با سواد ترین و قابل اعتماترین آدمی هستم برای این کار، که میشناسم. و هر جایی هم نیاز به دانش و مهارتی داشتم با صبر و مهربونی به خودم آموزش میدم.

    فقط تمرکز میزارم روی مطالعه و کتاب خوندن و افزایش عمق دانشم بعد راهها یا ایده های بعدی برای موضوع و یا جذب مشتری خودش برام مشخص میشه و خودش میاد سمتم و هدایت میشم. این شد اقدام عملی با همین چیزی که الان دارم.

    سپاسگزارم

    ارادتمند

    مهدی رجبی

    1403/2/24

    17:45

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 987 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    سپاسگزارم از ربم که به بهترین ساده ترین و لذت بخش ترین فایل و دست هایش هدایتم کرد

    واقعاا سپاسگزارم از الگو های بهشتی که زمانی اصلا نمیدونستم وجود دارند یه سایت جادویی و رب به این نزدیکی و هدایت هایی به این واضحی و ایمانی پر از ارامش

    مدتی بود همسرم کمی باهام سرد شده بود میدونستم این تضاد برای من خیریتی داره و بعد اروم اروم این درسو گرفتم با رب بدون هیچ دلیل احساس ارامش داری منبع این ارزشمندیمون رب هست دلیل این ارامشت و خودش همواره به قلبت عشقشو میرسونه و بعد همواره روابطم بازهم گرم تر و با ایمان بیشتر شدم وخداروشکر این اتفاق ظاهر بد برام خیر شد چقد باهم غذا گرفتیم خوردیم رفتیم بیرون دورر همه ی اینا بدون هیچ دلیل افتاد

    انگار رب میخاس قانون بهم یاد بده که اگه بخای موفق بشی هر بهونه الکیه و یه جور توهم هست هیچ دلیل منطقی و غیر منطقی نیس که بتونه از تو ارامشو بگیره و همین طور ثروتو بگیره

    به قول مرضیه عزیز با وجود بزرگترین مشکل که اصلا حل نمیشه براش راه ایده معلوم شد و حرکت کرد و ایمان داشت و ارامش داشت

    واقعا چقد این فایل استاد عزیز با احساس الان من همخوانی داره واقعا رب فرمانروای اسمان ها و زمین شکرت میدونم این هم زمانی ها کارعه توعه ارزانی بندهات میداری من ازت میخاهم همواره به همون ارامش بدی یاد اوره هدایتت و بهترین زمان و مکان قرارمون میدی باشی

    نکته های طلایی از داستان مرضیه

    من دوسالو خورده ای هست با استاد اشنا شدم و با فایل ها دانلودی و کتاب هاشم همیطور مرور میکنم با عشق

    واقعا درکم به خیلی موضوعات خیلی بیشتره احساس میکنم از زمین تا اسمون با ادم قبلیم فرق کردم و نتیجه ام احساس ارامش و ارزشمندی درونی هست که لحظه هامو بدون دلیل جادویی میکنه ونتایج مالی هم داشته بعد از ازدواجم کارهای خونه تجربه نداشتم و الان عالی شدم توی نقاشی هم دارم اموزش میبینم با عشق واقعا از این راه بهشتی دارم میرم خیلی خوشحالم و از تمام دستای ربم که هدایت شدم تا الانم مشتاقانه استوارم تو این راه سپاسگزارم رب

    نکته 1 اینکه چیزی که برام خیلی جالب بود اینکه با هزاران بهونه تو افغانستانم زنم جنگه نا امنیه ولی برای مرضیه عزیز اوضاع ارام و بر وفق بود و فرصتی پیش اومد براش تا پله پله رشد کنه کارشو راه بندازه تضاد اومد هدایت شد ایده پدرشو عملی کرد و چقد قشنگ اروم اروم رشد کرد دختر یاد بگیر اینها همه الکی و بهونه هست

    همیشه راه و قدم بعدی بهت گفته میشه و نمیخاد خودتو ازیت کنی قرض شریکو وام با اون امکانات که الان داری به اسونی ایده بهت گفته میشه

    واقعا تبریک دختر موفق و الگو همیشگی من قوی امیدوارم همواره همه مون ایمانمون رب بیشتر بیشتر کنه

    و دیگه مدیر تلگرامم اینکه گفتین استاد از نظر من ثروتمند واقعی کسی عاشق کارشه تمرکزش رو کارشه نه اینکه بخاد به بقیه نشون بده من خونه کشتی چی دارم اونارو نشونه ثروتمندیش باشه

    و باز هم قانون تکاملو گفتین چقد قشنگ که با ارامش و لدت کارشو میکنه و اروم اروم رشد میکنه نه اینکه کاره عجیبو قریبی بکنه یه شب دکمه بزنه کلی رشد کنه ومیشه موفق شد ولی اروم اروم با تکامل چقد تحسینش کردم چقد خوبه فردی عاشق کارش باشه و ازش واقعا لذت ببره و همواره توش رشد کنه مثل استاد عزیز عاشق کاره سایتش بود و موفق هست

    و احساس ارامش و ارزشمندی و تکامل من فک میکنم اینا معجون روزهای زندگی هستند

    تکامل که جلوی طمعو میگیره جلوی حرص الکی میگیره و باعث میشه ارام بشی و از کارت از الانت لذت ببری و احساس ارزشمندی هم که شاه کلیدی هست باعث میشه باز ارزشمندی موفقیت و ثروتمندیتو به ارزشمندی گره بزنی که اونم ما همه از رب هستیم و ارزشمند و لایق لذت لحظه لحظه زندگیمون هستیم و انگار چقد زهنتو اروم و باز میکنه که واقعا خود درنت مواجه بشی واحساسش فوقالعادس

    این فایل باعث ارامش و ارزشمندی عجیبی در من شد و شور شوشقم باعث شد یه عادت دیدن غروبهارو تو خودم پیاده کنم و جامو بیارم تو تراس رویاییم و اسمونو ببینم فایل ارزشمندو گوش کنم و باورسازی کنم و رشد کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    به نام خداوند روزی دهنده ی من حیث لایحسب و عزت دهنده ی بی منت

    سپاسگزارخداوندم که باردیگر برمن منت نهاد و به من فرصتی داد تا دوباره این قسمت از آگاهی های ناب الهی رو گوش فرابدم و به خودم یاداوری کنم که قدرت فقط از آنِ خداست ولاغیر و هیچ کسی به جز خداوند قدرتی برزندگی من ندارد نقطه سرخط.

    استادجان ازتون سپاسگزارم که سخاوتمندانه چکیده ی کل محصولاتتون رو تو فایلهای دانلودی بدون اینکه هیچ منتی سرکسی بذارید بادوستان هم مدارتون به اشتراک میذارید

    نتیجه ی مرضیه جانِ عزیز ازکابل چنان الگوی محکمی برای من شد،که نخوام برای انجام هیچ کاریم بهونه بیارم و به عوامل بیرونی قدرت بدم

    بااینکه میدونم قدرت دادن به عوامل بیرونی یک شرک بزرگیه،اما متأسفانه سالیانه ساله اونقدر غرق در دنیای شرک زده زندگی کردیم که تابیاییم ریشه ی اون رو ازبین ببریم یه مدت زمانی رو نیازداریم

    چقدر زیبا مرضیه جان بیان کردند،بااینکه تو دوران پندمیک مغازه ها همه میبندن اما باکنترل نجواهای ذهنش روی روانشناسی ثروت با ایمان کارمیکنه و ایمان در عملش رو نشون میده و این رو باتمام وجودش باور میکنه که هیچ عامل بیرونیی بر زندگیش یاکسبوکارش تأثیر وقدرتی نداره،حرکت میکنه و طی مسیر باتوجه به شرایطی که داشته خدا بهش این الهام رو میکنه که بادوچرخه ی پدرشون اجناس رو به دست مشتری برسونه،و همین ایده ی الهی باعث میشه که پدرشون هم به یک درامد عالیی دست پیداکنه،جوری که چندبرابر حقوق کارگریش پول میسازه!

    خدایاشکرت چقدر لذت میبرم از ایمان یهمچین افرادی که انقدر خوب درعمل خودشون رو نشون میدن و هیچ بهونه ای نمیارن از اینکه من جنسیتم خانم هست،یااینکه سنم کم یازیاده،یااینکه موقعیت جغرافیاییم مناسب نیست

    چقدر ماادما بابهونه ی همین چندمورد بی حرکت موندیم ونخواستیم حرکت کنیم، واقعا چقدر موقعیتها رو از دست دادیم بخاطر این محدودیتهایی که ذهنمون تو توهمات خودش برامون درست کرد و حرکت نکردیم،خدایابه بزرگواریت قسم میدم که من رو ببخش و درهرلحظه هدایتم کن به سمت مسیردرست،مسیر صداقت،مسیر رشد،مسیری که رضایت تو در اون باشه و نه رضایت بنده ی تو…

    بسیاربسبیارتحسین میکنم مرضیه ی عزیز رو که اونقدر باایمان حرکت کردن که خداوند هم پاداش ایمانش رو میده و درامدش روزانه به 400تا500دلار امریکا میرسه!آفرین به شما مرضیه جان که اون موقعی که دولت افغانستان در حال سقوط بوده،شما بازهم قدرت رو از عوامل بیرونی گرفتید،و باتوجه به تجربیات گذشتتون اینبار جهاد اکبر برای کنترل ذهن بیشتر راه میندازید و بااینکه هم وطنانتون در حال فرار بودند،ولی شما تو همون شرایط به ظاهر ناجالب وسخت،از هدایتهای خداوند باحرکت کردنتون کمک میگیرید،و به جای اینکه خودتون رو ببازید،و بگید اینباردیگه نمیشه یاکاری ازمن برنمیاد،اتفاقا باایمان بیشتر حرکت میکنید و اجناس سنتی به دست هموطنانتون میدید تا به‌عنوان یادگاری ازکشورتون داشته باشند،آفرین به شما و این ایده ی الهام بخشی که به اجرا گذاشتی

    اینجاست که مرضیه جان یک مسئله رو تودوران پندمیک حل کرده،پیشرفت کرده،یک قدم به جلو برداشته،نه تنها اون مسئله رو حل کرده وجواب داده بلکه یک ایمان ویک اعتماد بنفسی رو درون خودش ساخت که وقتی شرایط افغانستان به جایی میرسه که درحال سقوطه اینبار ظرف مرضیه ی عزیز ازدرون بزرگ شده،شخصیتش قوی شده،و دیگه به این راحتی نمیتونه زمین بخوره چون ایمانش رو از قبل درعمل نشون داده،چون دیگه میدونه همون الگوی ثابت وبدون تغییرِ کنترل ذهن،وتوجه نکردن به ناخواسته ها در شرایط به ظاهر ناجالب افغانستان دوباره جواب میده و حتی پاداشش بزرگتر از این خواهد بود که درامد پونصد دلاری درروز میسازه

    حالا پاداشش چیه؟خیلی راحت به کشور کانادا مهاجرت میکنه!واقعا که این دختر بسیار قابله تحسینه،آفففرین به این الگویی که سد محدودیتهای ذهنی رو شکستی

    استادِعزیز واقعا حالادرک میکنم که اگر ادم توهررشرایطی که باشه و به خداوند ایمان داشته باشه،و بتونه باورهای خوبی بسازه،نترسه وبا هدایتهایی که میشه حرکت کنه،اون وقت پاداشها از راه میرسن

    چقدر این باورها باعث قوت قلب آدم میشه که بگیم:

    رزقو روزی همه ی ما دست خداونده ونه هیچ عامل بیرونی

    شرایط بیرونی نمیتواند برای ما تصمیم بگیره و قدرت فقط از آن خداوند است

    خداوند درهمه حال داره به ما کمک میکنه

    مهم نیست چه کسی تواین دولت داره کارمیکنه،مهم اینه که منم که دارم شرایط زندگیمو میسازم

    باورکنیم که خداوند زمین و آسمانها را مسخر ماکرده،تا زندگیمون رو اونجور که میخوایم رقم بزنیم

    باورکنیم که قدرت خلق زندگیمون به صورت صد درصد دست خودمونه

    اون وقت دیگه نجواهای شیطانی،محدودیتهای ذهنی،هیچ عامل بیرونی مثل اینکه من یک خانمم،یا سنم زیاده،یا موقعیت جغرافیاییم خوب نیست،تأثیری نداره

    استادجان بی نهایت بار شمارو تحسین میکنم که باشرایط به ظاهر ناجالب زندگیتون،ایمانتون رو درست کردید و حرکت کردید و تقصیر رو گردن عوامل بیرونی ننداختید،و ایمان به یقین داشتید که خداوند پاسخ خواهد داد،و پاداش تقوای هر انسانی رو خواهد داد واقعا تحسین برانگیزه این حد از کنترل ذهن و این حد از ایمان به غیب خدایاشکرت

    کنترل ذهنی که نشونش احساس خوب وآرامش باشه،نتیجش میشه،سلامتی،عشق،ثروتی بیشمار،و کلی خیروبرکتهای دیگه تو زندگی

    من باید این رو به ذهنم بفهمونم که تو هر مداری هستم دسترسی دارم به افراد،ایده ها،شرایط وموقعیتهایی که با من هماهنگه

    من باید بدونم اگر تو مدار پنج ملیون تومان هستم ایده ی صدملیونی بهم الهام نمیشه

    و وقتی که باورهامو تغییر بدم شکل فکر کردنم هم درمورد مسائل مالی ومحدودیتها تغییرمیکنه

    اگه تو ذهنم این باشه که نمیشه تواین وضعیت اقتصادی وتواین شرایط کشور پول بسازم،یا بگم پارتی ندارم،یاسرمایه ی اولیه ندارم،اولا که شرک ورزیدم،دوما که باعث میشه هیچ حرکتی نکنم

    هیییچ محدودیتی نیست جزاینکه ذهنم اون رو بُلدمیکنه،من باید بتوانم ذهنمو آرام آرام تغییر دهم تا شرایطم تغییرکنه،آدمهای اطرافم تغییرکنن،اگر بتوانم خودم رو تغییردهم همه چیز تغییرخواهند کرد

    واقعا که کامنت مرضیه جان باعث شد تردید هامون کمتر بشه،باعث شد بیشتر باور کنیم که حتی توشرایط به ظاهرناجالب همیشه یه راهی هست

    همونطور که پیامبرا تو سخت ترین زمان خداوند درها رو براشون بازمیکنه

    اما به شرطی خداوند درهای رحمتش رو بازمیکنه که ورودی ذهنمو کنترل کنم،صبح تاشب باآدمایی که همیشه مینالند و میگن اوضاع خرابه،همنشین نشیم اون وقت شرایط بر وفق مرادمون خواهد شد

    مریم جان به نکته ی مهمی اشاره کردید،اینکه ما وقتی میخوایم یه کاریو انجام بدیم باید بتونیم باهمون امکانات و شرایطی که داریم شروع کنیم و نخوایم ذهنمونو درگیر این کنیم که سرمایه نداریم یا با چک ووام میتونیم کاریو راه اندازی کنیم

    همونطور که برای همه ی ماواضحه بسیاری از کارخانه های ایران ازدست فروشی یاحتی دوره گردی شروع کردند،یعنی باهمون شرایطی که داشتند حرکت کردند

    واقعا نسل جدید بقول استادعزیز آمپولی شده و میخوان یک شبه ره صدساله رو پیش برن

    چقدر ازین دست آدما تو همه جای دنیا پیدامیشه که جوگیر میشن و میخوان یک شعبه رو تو یک سال به پنجاه شعبه برسونن!

    من باید این رو بدونم که اگه میخوام پول بسازم وموفقیت کسب کنم،باااید ظرفم رو بزرگ کنم،بااید ببینم باشرایط حال حاضرم میتونم چه کاری انجام بدم،بعد قدمهارو بردارم

    عجله کردن و حرص زدن و ثابت کردن موفقیت به دیگران باعث میشه من تو هیچ کاری موفقیت کسب نکنم که هیچ بلکه باعث سقوطم توهمه ی کارهامیشه

    احسنت به مدیر تلگرام که اینقدر متمرکزانه و داره تومسیر علاقش کارمیکنه و هیچ تبلیغی هم نکرد چون این باور رو تو ذهنش ساخته که وقتی کارش رو خوب انجام بده،دهان به دهان خوب بودن کارش میچرخه و این خودش یه تبلیغ براش میشه

    و بسیار تحسین برانگیزتره این فرد که شرکتش رو سهامی نکرد،برای اینکه میخواست شرکتش دست خودش باشه و خودش کارهای شرکتش رو انجام بده

    خداهم تواین مسیر رهاش نمیکنه و پاداش ایمان در عملش رو میده و هربار باهدایت شدنش به ایده های کاربردی تلگرامش رشد میکنه

    وبایک تیم بیست سی نفره الان به جایی رسیده که یک میلیارد یوزر روزانه داره!!واقعا این فرد تحسین برانگیزه افرین به این همه علاقه ای که ایشون داره و این پاداشی که نصیبش شده

    آفرین به این فردی که تکاملشو طی کرد و آروم آروم رشد کرد و عجله ای نکرد

    و در آخر دمِ استاد عزیزوگرانقدرم گرم و هزاران آفرین به ایشون که باطی کردن تکاملشون الان سایتشون شده بزرگترین سایت موفقیت تو دنیا⁦⁦( ˘ ³˘)⁩

    عاشقتونم ودر پناه الله یکتا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: