یکی از جالب ترین موضوعاتی که در جریان سفرهایم به نقاط مختلف جهان، به وفور با آن برخورد داشتم، تجربه آدمهایی بود که به طرزی باورنکردنی، قادر به تمرکز بر نکات مثبت بودند.
آنها با خودشان در صلح بودند. برای آنها، دیدن نکات مثبت آدمهای اطرافشان و همه تجربههای دور و بر، کاری بدیهی و ذاتی بود. همان کاری که من در طی چندین سال و با تلاش ذهنی بسیار زیاد، خودم را آموزش دادم تا اینگونه باشم.
تا به حال از خودت پرسیدهای که چقدر توانایی تمرکز بر نکات مثبت هر موضوعی را داری؟!
چقدر قادری در لحظهای که فرزندت مرتکب اشتباهی شده و قصد محاکمهاش را داری، نکات مثبتش را به یاد بیاوری و تصمیم بگیری تنها آنها را ببینی؟!
وقتی از همسرت به شدت دلخور شدهای، چقدر قادری آن دلخوری را نادیده و بر نکات مثبت اش متمرکز شوی؟
وقتی کارفرمایت توانایی تو را نمیبیند و به فرد دیگری ارتقاء شغلی میدهد، چقدر میتوانی نکات مثبت او را ببینی؟
وقتی در شرایطی به شدت ناخواستهای گرفتار میشوی، چقدر قادری سایر نکات مثبتی را به خاطر آوری که در آن لحظه در زندگیات وجود دارد؟!
پاسخ تو به این سؤالات، عامل اصلی تجارب زندگیات است. زیرا پاسخهایت از جنس فرکانسهایی است که غالباً ارسال میکنی و اتفاقاتی است که غالباً تجربه میکنی
این پاسخها، دلیل اصلی حضور تو در جایی است که الان هستی و تجاربی که در هر جنبهای از زندگیات داری.
پاسخهای تو نشان دهندهی میزان رضایت ات از زندگی است.
یعنی اگر آنچه که هستی، داری و تجربه میکنی، تو را راضی نکرده، تغییر آن تجارب و رسیدن به رضایت، از تمرکز بر نکات مثبت موضوعات زندگیات آغاز میشود.
پس همین حالا لیستی از نکات مثبت همین لحظه تهیه کن. زیرا منشأ اتفاقات خوب از اینجاست که چقدر توانایی تمرکز بر نکات مثبت را، داری.
اول به نکات مثبت هر موضوعی توجه کن و به احساس خوب برس و آرام شو تا جاییکه بتوانی، آن موضوع را واقعاً دوست داشته باشی و تحسین نمایی، سپس دربارهاش حرف بزن، سپس تعامل کن، سپس حرکت کن، سپس اقدام کن ،سپس درخواست کن، سپس تصمیم بگیر و…
زیرا درون ما که تکهای از خداست، فقط نکات مثبت هر موضوعی را می ببیند
فقط قادر است عشق بورزد و دوست بدارد، حتی در لحظهی دلخوری از همسرمان، رئیس، همکار، فرزند و…
و ما تنها زمانی با این انرژی، هماهنگ میشویم و از راهکارهایش سود میبریم و الهاماتش را دریافت میکنیم و از هدایت اش برخودار میشویم که قادر میشویم بر نکات مثبت هر فرد، موضوع و جنبهای متمرکز شویم. ایجاد این هماهنگی، همه چیز است.
سید حسین عباس منش
اطلاعات بیشتر درباره دوره روانشناسی ثروت۳ (کسب و کار فوق العاده)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD162MB13 دقیقه
- فایل صوتی توانایی تمرکز بر نکات مثبت12MB13 دقیقه
به نام خداوند مهربان
سلام ب استاد عزیزم مریم جان
و خانواده روحی من
اینکه بتونیم توجه بزاریم روی نکته مثبت کار زمان بریه تا توش ماهر بشیم
ولی نباید کمالگرا باشیم
تکامل باید طی بشه
انقد تکرار کنیم تا کم کم ناخودآگاه این اتفاق بیفته
منم خاطرات زیادی دارم و مثال دارم برای این قضیه ک با تغییر کانون توجهم و باورم واقعا خوب بوده
مثال یک :
من عید 403/404
تنهایی رفتم سفر رفتم شهرمون ک 8ساعت راهشه از کرج
اولش پدرم مادرم
مخصوصا پدرم (بخاطر عقاید ک تو دختری و فلان )
کلی منو ترسوند خیلی خیلی زیاد
ولی من ب این باور رسیده بودم ک خداوند حافظ منه و قراره ی تجربه خوب باشه
قراره یکم رشد کنم
سارایی که تو عمرش تنها جایی نرفته و. ترسو بوده
الان داره میره یاد بگیره
سعی کردم زیاد با بابام بحث نکنم
چون از سن قانونی من چند سال گذشته بود و عملا من آزاد بودم
و من خیلی یهویی بلیط میگرفتم
خودمم تعجب میکردم
خیلی سریع و یهویی میگرفتم برای چند روز بعد
و درسته همش توی اتوبوس بودم کل راهو
ولی انقد بهم حس قدرت میداد
انقد آدمای محترمی بودن توی اون ساعت
انقد خوش گذشت آهنگ گذاشتن دست زدن از این حرفا
کلی خوراکی خریدم و لذت بردم
و پدر من فکرش این بود یکی مزاحمت میشه
باورتون بشه یا ن
وقتی با پدرم میرفتم مسافرت پسرا بیشتر ب من نگاه میکردن تا در تنهایی
توی تنهایی واقعا حس قدرت داشتم حس اینکه من تونستم
و من واقعا عاشق اینم ک برم شهرای مختلف بگردم
جای دیگر زندگی کنم
دوس دارم تغییر بدم خودمو انعطاف پذیری در من هست
مثلا من از بچگی چندین ماه از مادر و پدرم دور بودم حتی یه روزم نبودم ک بگم دلم تنگ شده
حتی ی عمه ام داشتم ک وابسته بودیم ولی نمیگفتم دلم تنگ شده
یعنی اصلا آدمی نیستم ک احساس دلتنگی بخواد اذیتم کنه
یا مثلا از بچگی تا جایی ک یادمه آدم حسودی نبودم واقعا
خیلی موقع ها پدرم برای داداشم ی خوراکی میخرید و برای من نمیخرید درسته اولش یکم ناراحت میشدم ولی بعد زود فراموش میکردم
مثلا دیروز بابام داداشمو برد کلاس آرایشگری ثبت نام کنه
و این فکر ک پس چرا برای کلاس تو چیزی نداده میومد تو ذهنم
ولی خدا شاهده دیروز حس موفقیت داشتم
حس عمیق ذوق که داداشم میره ب کار خودش میرسه منم تو خونه ب خودم میرسم ب کارام میرسم
از وقتیم ک دارم روی خودم کار میکنم هروقت ذهنم میگه پس چرا برای تو نگرفت و..
من ب خودم هی یادآوری میکنم ک سارا تو خودت پر از توانایی هستی تو خدا رو داری و این کافیه برات
خودت انقد رشد میکنی انقد ب خواسته هات میرسی که خودتم تعجب کنی
و مثلا الان ی مدته دقت کردم بیرون ک میرم ذهنم خودش میگه عه این چ خوشگله چ خانم خوشتیپی چ لباس قشنگی
چون قبلا هم روی این نکات مثبت کار کردم ذهنم باهاش آشناست
ولی باید خیلی بیشتر کار کنم
برای همین اومدم تعهد دادم و ی سری تمرین گذاشتم مثلا نوشتن داشته ها
نکات مثبت افراد
نکات مثبت اتفاقات
حتی نکته مثبت اتفاقی ک بظاهر درد آور بوده
الان ک دارم اینو مینویسم واقها حس خوبی دارم حس رشد حس موفقیت
چون از اول هم معیارم برای موفقیت رسیدنه نبود عمل کردنه بود
همین ک الان درمان لکنتم چند ماه دیگه درمان اولیش تموم میشه میره تو تثبیت
همینکه ی مدته جدی شروع کردم رو خودم کار میکنم همین ب من حس رشد میده
و اینو بگم توی فضای مجازی مخصوصا اینستاگرام نرید اگر کاری ندارید پاکش کنید
اینستا نسبت ب یوتوب خیلی بیشتر تمرکزش روی نکات منفی دنیاست
من توی یوتوب چیزایی رو سرچ میکنم یا مربوط ب اگاهیه
یا درمورد مهارت های کار مورد علاقم
یا ویدیو طنز ک دوس دارم و حس خوبی بهم میده
بخواهیم و انجام بدیم تا ببینیم ک قدرت دست ماست