معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»

بیش از ۱۷ سال است که در حوزه آموزش قوانین اساسی خوشبختی و نحوه اجرای آن‌ها در زندگی فعالیت دارم و تاکنون میلیون‌ها نفر (مستقیم یا غیرمستقیم) با عمل به آموزه‌هایی که ارائه داده‌ام، توانسته‌اند زندگی خود را به معنای واقعی کلمه متحول کنند.
اگر شما از دانشجویان من باشید، با وسواس من در تولید و انتشار یک دوره آموزشی، به‌خوبی آشنایی دارید. حدود یک سال و نیم است که من هیچ دوره آموزشی‌ای تولید نکرده‌ام با اینکه از لحاظ توانایی آموزش در این حوزه، توانایی تولید هر هفته یک دوره آموزشی را دارم و تمام اساتید این حوزه در ایران، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم از دانشجویان من هستند.

وقتی در چنین جایگاهی هستم، در تولید و انتشار یک دوره آموزشی بسیار به خودم سخت می‌گیرم تا:
✔ آنچه تولید و آموزش داده می‌شود کاملاً تأثیرگذار و نتیجه‌بخش باشد.
✔ آگاهی‌ها به ساده‌ترین شکل انتقال داده شود تا همان درکی را در دانشجویان ایجاد کند که مد نظر من می‌باشد.

با اینکه می‌دانم یکی از قوی‌ترین نقاط قوت من، توانایی تشخیص اصل از فرع درباره دلیل نتایج و آموزش آن به دیگران است.

در طی یک سال و نیم اخیر، در حال انجام تحقیقاتی گسترده‌تر از همیشه، پیرامون “نحوه درک و اجرای قانون در زندگی روزمره” بوده‌ام. وقتی از خودم پرسیدم:
از میان این همه مفاهیمی که در طی این مدت بررسی کرده‌ام، اجرای کدام‌یک “بیشترین تأثیر سازنده” را بر زندگی دانشجو می‌گذارد؟!
جواب این سؤال، همان مفهومی است که فرایند درک و اجرای آن، آگاهی‌های جلسات دوره “هم جهت با جریان خداوند” را تولید کرده است.


چرا حیاتی است که هم جهت با جریان خداوند بمانیم؟

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که تنها یک منبع قدرت مطلق وجود دارد و آن نیروی هدایتگری است که ما را آفریده، از قدرت خلق خود به ما بخشیده و و اگر با خداوند هم جهت شویم ما هم مثل او قدرت خلق کنندگی را خواهیم داشت.  ماموریت آگاهی‌های دوره “هم جهت با جریان خداوند” متصل نگه داشتن ما با این جریان سازنده و خلق‌کننده است.

شما دو انتخاب دارید:

یا با این نیرو هم‌جهت می‌شوی، به قول من روی دوش خداوند می‌نشینی و اجازه می‌دهی خداوند کارها را برایت انجام دهد، یا اینکه با پیروی از باورهای محدودکننده و شرک‌آلود، این اتصال را خاموش می‌کنی و در مسیری ناهموار و سنگلاخی مرتباً از این ناخواسته به ناخواسته بعدی برخورد می‌کنی.


راهکار همراه شدن با جریان خداوند چیست؟

فرکانسی که شما را با این جریان خوشبختی هم‌مدار می‌کند و روی شانه‌های خداوند می‌نشاند، ساختن این جنس از باور است که: فقط و تنها فقط یک منبع برای خوشبختی وجود دارد و آن همان انرژی است که ما را خلق کرده و هدایت ما به سمت خوشبختی را به عهده گرفته است. همان انرژی که خداوند نامیده‌ایم. در این صورت شما را به جریان طبیعی خوشبختی که قرار بوده تجربه کنید، وصل می‌کند.

نگران نباش که الان چه شرایطی داری. مهم نیست چقدر اوضاع شما از هر لحاظ نامناسب است. این اوضاع نابسامان، نتیجه دور ماندن از این جریان بوده و به‌محض اتصال به جریان خداوند، قدم‌به‌قدم شرایط تغییر می‌کند.

شرایط فعلی شما نتیجه‌ی فرکانس‌های قبلی بوده، اما وقتی ایراد این نوع از فرکانس‌ها را بدانی و آن‌ها را تغییر دهی، زندگی تو در تمام جنبه‌ها دگرگون خواهد شد. من و میلیون‌ها نفری که از آموزه‌های من استفاده کرده‌اند، این تجربه را داشته‌ایم.

من زمانی جریان خداوند را باور کردم و با این جریان همراه شدم که یک راننده‌ی تاکسی در بندرعباس بودم و حتی کولر هم نداشتم. در محله‌ی اسلام‌آباد (یکی از نامناسب‌ترین محله‌های بندرعباس) در یک اتاق سیمانی زندگی می‌کردم که آشپزخانه و سرویس بهداشتی آن با ۲۰ نفر دیگر مشترک بود. یکی از معمول‌ترین دغدغه‌های ما، نریختن سیمان دیوارها و خار و خاشاک سقف روی غذاها و وسایل آشپزخانه بود.

من در آن شرایط، این نیروی خیر مطلق را باور کردم. باور کردم که با هم‌جهت شدن با این جریان، شرایط زندگی‌ام تغییر خواهد کرد. به دلیل همین باور، نه‌تنها دیگر نگران آن وضعیت ناخوشایند نبودم، بلکه احساسی عمیق از خوشحالی در قلبم شکل گرفت، زیرا تصمیم گرفته بودم که هم‌جهت شدن با جریان خداوند را از همان نقطه آغاز کنم تا مدرکی باشم برای این حقیقت که: این قانون و این مسیر، چقدر دقیق و صحیح عمل می‌کند.

می‌خواستم الگویی باشم که نشان دهد اگر با جریان خداوند همراه شوی، هر شرایطی قابل تغییر است و هر فردی می‌تواند هر وضعیتی را تغییر دهد، زیرا هر انسان قادر به درک و عمل به قانون است، اگر بخواهد…

اکنون، بیش از ۱۰ سال است که در یکی از زیباترین ایالت‌های آمریکا زندگی می‌کنم و تمام جنبه‌های زندگی‌ام به معنای واقعی کلمه، سرشار از آرامش، آسایش، برکت و فراوانی است. چیزی نیست که بخواهم و توانایی فراهم کردن آن را نداشته باشم.

من از زمانی که فقط یک راننده‌ی تاکسی بودم تا اکنون که در آزادی مالی، زمانی و مکانی زندگی می‌کنم، همچنان اولین دانشجوی هر دوره از آموزه‌های خودم مانده‌ام و در حال رشد و بهبود شخصیت خودم با درک و عمل به این آموزه‌ها هستم.


دوره “هم جهت با جریان خداوند” برای مسائل زیر راهکارهای عملی و دقیق دارد

بیشترین سوالی که افراد در مسیر تغییر شرایط از خود پرسیده اند این است که:

  • چرا برای بعضی از افراد، رسیدن به خواسته به راحتی رخ می‌دهد و برای بعضی‌ها خیلی بیشتر طول می‌کشد و بعضی‌ها هم اصلاً به خواسته خود نمی‌رسند؟!
  • چرا بعضی از خواسته‌هایم راحت وارد زندگی‌ام می‌شود اما بعضی‌ها که اتفاقاً برایم مهم‌تر هم هستند، نه؟!
  • چرا تا یک قدمی خواسته‌ام می‌روم اما در دقیقه ۹۰ همه چیز خراب می‌شود؟!
  • چرا با کار کردن روی خودم نشانه‌ها می‌آیند اما خواسته‌ام نمی‌آید؟!
  • و مهم‌تر از همه، این دوره برای حل تمام مسائل بالا راهکاری عملی و دقیق دارد تا شما هم به جمع همان بعضی‌هایی بپیوندید که به راحتی به خواسته‌های خود می‌رسند.

دوره ” هم جهت با جریان خداوند “، ذهنیت شما را درباره شیوه تحقق خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با خواسته و برطرف کردن موانع ذهنی درباره خواسته، به کلی تغییر می‌دهد.


رابطه دوطرفه من با دانشجویان این دوره

هر جلسه از دوره تمرین دارد. پس از ارائه هر جلسه، من تمرینات نوشته‌شده توسط دانشجویان در بخش نظرات را بررسی می‌کنم تا مطمئن شوم دانشجو همان میزان درک مدنظر من را از مطالب داشته باشد و مهم‌تر از همه بتواند آن درک را در عمل اجرا کند. پس از بررسی، در صورت نیاز جلسات و توضیحات بیشتری درباره آن مفهوم تولید می‌کنم تا مطمئن شوم دانشجویان دوره دقیقاً مفهوم جلسه را متوجه شده‌اند.
به همین دلیل، در صورت عمل به تمرینات این دوره و مشارکت خوب در بخش نظرات، به نتایجی می‌رسید که برای هرکدام از شما بسیار بیش از  نتایج تمام سال‌های زندگی‌تان است.


اگر خداوند نشانه‌ای داد، با من در دوره “هم جهت با جریان خداوند” همراه شو:

مأموریت دوره “هم جهت با جریان خداوند” اصلاح فرکانس‌هایی است که ناخواسته‌های کنونی را در شرایط شما ایجاد کرده و نگه داشته است. به‌اندازه‌ای که به آموزه‌های این دوره عمل می‌کنی، این فرکانس‌ها اصلاح می‌شود و با جریان خداوند هم‌جهت می‌شوی. آن‌وقت خداوند بقیه کارها را برایت انجام می‌دهد.

من عاشق این مفهوم هستم که در مسیری باشم که با درک قوانین خداوند و عمل به آن‌ها، روی شانه‌های خداوند بنشینم و خداوند بقیه کارها را انجام دهد. این تعریف زندگی به شیوه طبیعی است.

من در تغییر شرایط نادلخواه گذشته به شرایط ایده‌آل کنونی، هیچ زجری نکشیده‌ام. نعمت‌های کنونی زندگی من از مسیر آسان وارد زندگی‌ام شده‌اند. پس الگوی مناسبی هستم برای تغییر ساختار فکری شما به دنیای اطراف، و تحقق اهدافتان.

بنابراین، اگر حسی در قلب شما می‌گوید که آگاهی‌های این دوره به شما کمک می‌کند تا شرایط دلخواه خود را بسازی، اگر خداوند نشانه‌ای به شما برای ورود به این دوره داد، با من در دوره “هم جهت با جریان خداوند” همراه شو.

نه‌تنها این دوره، بلکه این مسیر برای من جنبه کسب‌وکار ندارد، بلکه مفاهیمی عمیق‌تر از کسب‌وکار مشوق من برای حرکت در این مسیر است. مهم‌ترین شرط من این است که افراد آماده، به‌عنوان دانشجوی این دوره با من همراه شوند.

اگر آماده باشی، اگر قرار باشد دانشجوی این دوره باشی، ظرف همین ۲۴ ساعت، خداوند به شما نشانه‌ای می‌دهد که فقط توسط خودت قابل تشخیص است. اگر نشانه نیامد، یعنی الان آماده نیستی و ان‌شاءالله در زمانی که آماده شوی، وارد مدار آگاهی‌های این دوره می‌شوی. زیرا فقط فردی که آماده است، به آگاهی‌ها عمل می‌کند و و به همان ترتیب  زندگیش در تمام ابعاد مالی، سلامتی، معنویت و روابط متحول می‌شود.


مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» و نحوه خرید این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»
    40MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

425 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید امیری Maverick» در این صفحه: 2
  1. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «کهیعص»

    (کاف، ها ، یا ، عین ، صاد)

    «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا»

    (ﻳﺎﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﺯﻛﺮﻳﺎﺳﺖ)

    «إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا»

    (ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻋﺎﻳﻲ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪ)

    «قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا»

    (ﮔﻔﺖ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ، ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻢ ﺳﺴﺖ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﺮم ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻱ ﺳﭙﻴﺪ ﮔﺸﺘﻪ ؛ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ، ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻋﺎ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﮕﺎﻫﺖ ﻣﺤﺮﻭم ﻭ ﺑﻲ ﺑﻬﺮﻩ ﻧﺒﻮﺩم)

    (سوره مریم آیات 1-4)

    —————————————————————————

    خدایا، ای پروردگار من، ای رب و هدایت‌گر من.

    از تو هدایت و حمایت میخوام برای گفتن و نوشتن از تو. تنها و تنها تو را میپرستم، و تنها و تنها از تو یاری و حمایت و هدایت می‌طلبم. هر لحظه و هر ثانیه قلب و ذهن و روح و جان من رو در مسیر صراط مستقیم خودت نگه دار، که من از شر هوای نفس و نجوای ذهنم پناهی جز تو ندارم.

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    —————————————————————————

    سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز. سلام و درود به استاد شایسته گرانقدر.

    سلام و درود به همه دوستان نازنینم در این سایت توحیدی.

    الهی که حالتون خوب باشه و احساس قلبی تون مثبت باشه. و همواره و هر لحظه به رب العالمین وصل باشید. نامبرده هیچوقت برای نوشتن کامنت اینقدر عجله و هیجان نداشته خودم هم نمیدونم چرا. (هیجان کلمه مناسبتریه)

    یه کم آروم باش ذهن عزیزم. (فکر کنم ته مونده کورتیزول ناشی از رانندگی توی مسیر بوشهر عسلویه باشه و سایر موارد)

    (روح مخترع عبارت «سایر موارد» شاد، چون هر جا نمیخوای وارد حاشیه بشی یا به جزییات اشاره کنی میتونی از این کلمه استفاده کنی)

    با اینکه خیلی مقاومت دارم پشت فرمون گوشی دست بگیرم یا گوشی رو چک کنم ولی پشت فرمون بودم که یه حسی بهم گفت سایت رو چک کن.

    معمولاً نهایت استفاده ام از گوشی پشت فرمون اینه که هندزفری بذارم و یه لحظه قرآن یا فایل های استاد یا موزیک پخش کنم و تا زمانی که داره پخش میشه و ذهنم کشش داره ادامه اش بدم. از وقتی خبر شروع دوره جدید رو شنیدم، بارها و بارها سایت رو چک کردم به امید اینکه ببینم دوره جدید لانچ شده، موضوعش چیه، و آیا باهاش هم مدار میشم.

    توی مسیر به سمت عسلویه بودم، از فردا شیفت کاریم شروع میشه، و آلمست توی عسلویه تمرکز بیشتری دارم، که همون حس خوبه بهم گفت سایت رو چک کن و … بنر سایت رو دیدم، و دو تا تصویر جدید از استاد عباس منش، و خبر دوره جدید و هیجان و ذوق زدگی من زد بالا و middle of nowhere که اینترنت به سختی آنتن میده، و منم پشت فرمونم، حالا من دوره رو چطوری بخرم. کدوم پارکینگ بزنم بغل … بعد یه لحظه مکث کردم و گفتم، آروم باش، اگه رزق تو باشه، اگر توی مدارش باشی دریافتش میکنی، بذار اول از قرآن هدایت بگیرم ببینم آیا من میتونم برم توی دوره یا نه. و اپلیکیشن قرآن رو باز کردم و سوره حمد رو خوندم و درخواست هدایت و گزینه استخاره رو زدم…

    توی دلم خدا خدا میکردم نشانه ام خوب باشه

    «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ؛ «کهیعص» ؛ «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا» ابتدای سوره مریم باز شد.

    فارغ از اینکه مشخصاً برای موضوعی خاص هدایت بگیرم یا نه اصلا همینجوری به آیات ابتدایی این سوره هدایت بشم، بی اختیار اشک شوقم سرازیر میشه چون ابتدای سوره با نشانه رحمت الهی شروع شده.

    خدا میگه: ای پیامبر ما به یادت میاریم ماجرای رحمتِ ربّ تو بر بنده اش زکریا.

    این رحمت از اون جهت ویژه و خاصه که زکریا توی ناامیدی کامل قرار داشته و یه جورایی گیوآپ کرده بوده، به حدی ناامید که وقتی خدا درخواستشو اجابت می‌کنه و ندا میاد که ما اجابتت کردیم، زکریا باورش نمیشه و میگه خدایا چطور ممکنه، خدا بهش میگه برای من همه چی ممکنه، و بازم میگه پس بهم نشانه بده تا این ذهن منطقیمو ساکت کنم. یعنی اینقدر با اجابت درخواستش مقاومت داشته، و ناامید بوده. اینقدر ذهنش مقاومت داشته که برای اجابتش درخواستش، از اجابتهای گذشته اش دلیل و الگو میاره.

    آیا زکریا نمیدونسته خداوند بر همه امور عالم توانایی داره؟ آیا خود ما نمیدونیم همه ذرات و اجزای هستی از مقیاس ریزتر از اتمها تا مقیاس فراتر از ابر کهشکان ها همه و همه در کنترل و احاطه و مدیریت خداونده؟؟ پس این بحث کردن و دلیل آوردن و نشانه خواستن های ذهنمون چیه؟؟

    «منطق، منطق، منطق، زبان برنامه نویسی ذهن». خدایا یه چیزی بگو، یه نشونه بده تا این ذهن منطقی من سکوت کنه و آرام بگیره.

    پیامبران خیلی زیادی وجود داشتن، و توی قرآن به چندین نفر اونها اشاره شده و هر کدوم سالها بندگی کردن، هر کدوم هزاران درخواست داشتن، وقتی خداوند یه سری ماجراها رو توی قرآن بیان می‌کنه یا یک سری نقل قول ها ، اونها مهمترین نقاط عطف زندگی پیامبران بوده یا اون جملات توحیدی ترین باورهای اونها بوده، یا توی اون موضوع، درسهای خیلی مهمی نهفته ست.

    حس میکنم هر چقدر توضیح بدم بازم نمیتونم احساس قلبیم نسبت به این آیه رو بیان کنم. از خدا میخوام که خودتون احساسش کنید، اون انرژی و نور و رحمت توی این آیه.

    «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا»

    ( [ ﺁﻳﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰﺷﻮﺩ ] ﻳﺎﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﺯﻛﺮﻳﺎﺳﺖ)

    —————————————————————————

    خلاصه همه صحبتها اینکه خداوند بهم مژده رحمتش رو داد. و اینکه توی این دوره و توی این تصمیم برام رحمتش رو قرار داده. از خداوند میخوام به ذهن و روح جسم و جان و زمان و انرژی من برکت بده تا بتونم از خودم عبد توحیدی تری بسازم و فقط بندگی خودشو بکنم. از خداوند میخوام بهم قدرت کنترل ذهن و تمرکز و تعهد بده. که من به ذهن و عقل ناقص و توانایی خودم هیچ اعتمادی ندارم.

    یه نکته ای که توی صحبت های استاد مایه تعجب و شگفتی من شد این بود که استاد عباس منش 7 ماه رو تمرکز گذاشته برای کار کردن روی خودش. استاد عزیزم واقعاً این حد از خودسازی تحسین برانگیزه. از خداوند میخوام من هم به مداری برسم که بتونم این چنین تمرکزی روی تغییر و بهبود خودم بذارم. و همچنین از خدا میخوام قدرت درک آگاهی ها رو بهم بده. وقتی استاد 7 ماه روی خودش کار کرده خدا می‌دونه توی چه مداری قرار گرفته و آیا ظرف وجود من توانایی دریافت اون آگاهی ها رو داره یا نه.

    الحمدلله رب العالمین.

    استاد عباس منش عزیز ، استاد شایسته بزرگوار، بخاطر این دوره جدید ازتون ممنون و سپاسگزارم. خانواده توحیدی من، در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    (و در پایان، یه نکته در مورد گزینه استخاره توی اپلیکیشن قرآن یا باز کردن قرآن برای هدایت… دوستان عزیزم لطفاً اون نگاه «استخارهٔ خوب و بد» مذهبیون از قرآن رو بذارید کنار، سعی کنید پیام و هدایت اون آیات رو دریافت کنید، دوستان مذهبی قرآن رو باز میکردن میگفتن بد اومد، خوب اومد؛ بعضی از قرآن ها دیگه پا رو فراتر گذاشته بودن، بالای صفحه نوشته بودن خوب ، بسیار خوب ، بد، بسیار بد. مگه قرآن آیه بد داره. مگه خدا حرف بد میزنه؟؟ ممکنه ما بارها به یه آیه ثابت هدایت بشیم ولی هر بار یه هدایت متفاوتی برامون داشته باشه. اگه من توی کامنتم نوشتم استخاره ، خواهش میکنم اون نگاه بد و خوب مذهبیون رو فراموش کنید. هدایت یه حس قلبیه‌. خودتون بهتر میدونید؛ اصلا قرار نیست همیشه از طریق قرآن باشه، می‌تونه از بازی دوتا کودک باشه،یا پرواز یه پرنده، یا صدای باد و نسیم یا حرکت ابرها، یا پیام یه دوست، با گوینده رادیو و تلویزیون، یا فروشنده مغازه یا …)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 221 رای:
  2. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    سلام و درود علی جان

    الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و همواره به نور رب العالمین متصل باشی.

    داش علی عزیزم ببخشید که با تاخیر جواب میدم. تا الان دو جلسه از دوره جدید اومده روی سایت. خدا خیر و برکت بده به استاد عباس منش. با لامبورگینی وارد میدون شده، منم با پژو پارس میخوام بهش برسم (ایموجی خنده)

    مباحث خیلی شبیه همون دوازده قدم خودمونه ولی خیلی سنگین تر.

    برای من سنگینه. با اینکه قبلش از خداوند هدایت هم گرفته بودم و همه چی اکی بود. دارم تلاشمو میکنم.

    یادته توی دوازده قدم استاد در مورد قدرت گرفتن افکار صحبت میکنه که وقتی یه فکر منفی شروع میشه چطوری خودشو تقویت می‌کنه و ما باید بتونیم اونو کنترل کنیم و به احساس بهتر برسیم.

    اگه بتونیم یه فکر مثبت رو شروع کنیم و تقویتش کنیم اون فکر مثبت قدرت میگیره و خودش ادامه پیدا می‌کنه و ما باید همیشه این کارو انجام بدیم. تا اینجا استاد همین مفهوم رو برامون توضیح داده. به صورت خیلی تخصصی و با جزییات بیشتر.

    از شما متشکرم علی جان.

    الهی که همیشه و هر لحظه در پناه رب العالمین باشی.

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای: