معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند» - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-15 05:40:572025-04-30 07:36:16معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای قشنگم
سلام استادعزیزم سلام استاد شایسته نازنینم
وسلام دوستان گلم
استاد گفتین ببینین اگه نشانهای دیدین بامن تو این دوره همراه بشین
استاد همین اشکهایی که دیروز تاالان دارم از عشق خدا وشروع این دوره وشنیدن ودیدن فایل جدید میریزم نشونه هست یانه
اینکه من یه پولی باید برای جنسی میپرداختم و اون هزینه شش میلیون وپونصد بود قبل اینکه قیمت دوره رو ببینم نشونه هست یانه
اینکه دیروز توی جاده هربار توجهم به یه ماشینی جلب میشه روش نوشته باخداباش پادشاهی کن یا فقط خدا نشونه هست یانه
اینکه پنج دقیقه پشت یه وانت رانندگی کنی وهمه جای اون ماشین روغنی و تیره باشه وفقط نیم متر اون پشت روشن وتمیز باشه و اونجا هم نوشته باشه یارب زجهان نگاه تو مارابس نشونه هست یانه
استادجان میدونم که میگین آفکورس که نشونه هست تو توی این دوره هستی عزیزم
استاد قول میدم شاگرد خوبی باشم و همه تلاشم روبکنم تا زندگیم رو ازاین بالا پایین شدنها به لطف الله و آموزههای شما نجات بدم مطمئنم که میشه
اینو از حال دگرگون وخرابم متوجه میشم هیچ وقت اینحوری نبودم یه حال زیبا روحانی
الهی شکرت انشاالله تواین دوره باهاتون هستم
عاشقتونم وخداپشت وپناهتون
بنام خدایی که خواستهای مارو مشنوه و برآورده میکنه اگر با ذهنمون جلوش رو نگیریم
خدایا هر آنچه که دارم از آن توست و هر آنچه که به من رسیده از تو رسیده
سلام به استاد توحیدی عزیزم و خدا قوت استاد پرانرژیتر از همیشه
خدایا مرا به وسیله حلالت از حرامت بی نیاز کن
خدایا از فضل و کرامت به من روزی تازه عطا کن
خدایا گشایش رزق و روزی و فروان عمر با عزت سلامتی و ثروت عطا کن
روزم رو با نام و یاد خدا شروع میکنم و اراده خداوند که درونم و این نفس رو بالا و پایین میکنه
خدایا شکرت بابت دوره توحیدی هم جهت با جریان خداوند بعد طی کردن در دورهای گام به گام و مهاجرت به مدار بالاتر که خانم شایسته با عشق تدوین کردن و آمادمون کرد برای یک دوره بی نظیر و توحیدی که دورهای استاد رو باید مثل یک کسی که تشنه این اگاهی هستش بخوریش ببعلیش قورتش بدی این همون دورای که استاد تو دوازده قدم میگه اگه در جریان هدایت در جریان هم جهت با جریان خداوند قرار بگیری تو اون جنگل آسفالته سوت زنان سر میخوری و لذت میبری و خیلی راحت آسان طبیعی و بدیهی به خواستها ت در تمام زمینه میرسی این همان دوره هستش که به لطف خدای قدرتمندم با عشق با قدرت با تمرکز با ذوق و شوق و اشتیاق و انگیز ه با با ورهایی که از دورهای قبل نتیجه داده و جزئی از وجودم شخصیتم رفتارم شده این سری تیر خلاص رو با این دوره میزنم ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست به زودی در زمان مناسب این دوره رو تهیه میکنم مثل کویری که تشنه این اگاهیها هستم خدایا میلیارد ها بار شکرت شکرت که خداوند منو هدایت کرد به سایت استاد توحیدی و عزیزم بهترینها رو از فرمانروای کل کیهان برای دانشجوهای سایت الهی دارم برید تو دل ترساتون جگر شیر نداری سفر عشق نرو خسته میشی اما نباید نا امید بشی استاد خسته شدم ولی هر گز نا امید نشدم به خودم گفتم اگه کشته بشم هم تو راه توحید کشته بشم لذت برام هی به خودم انرژی دادم هی به خودم میلیونها بار گفتم مجی انرژی این تضادها سوخته انرژیت اینا آمدن که تو رو قوی و شجاع کنند ما به دنیا اومدیم لذت ببریم خودمون رو تجربه کنیم یک نیرو وجود داره اون هم انرژی خداست سراسر خیر هست وقتی همه چیز دست خداست پرانرژی باشید
مجی انرژی از کرج
سلام به استاد عزیزم، مریم جان شایسته و تمامی دوستان خوبم.
استاد نهایتسپاس گزارم به خاطر دوره « هم جهت با جریان خداوند»
استاد به خاطر تمرکز صد در صدی که طی همین چند روز انگشت شمار گذاشتم دلیل اصلی نرسیدن به خواسته ام « ایجاد یک رابطه عاطفی عاشقانه» رو فهمیدم و بعد خدا منو هدایت کرد به آگاهی های دوره دستیابی به رویاها که به صورت رایگان روی سایت است و تصمیم گرفتم که تمام تمرکزم رو روی این آگاهی ها بذارم و همین طور که داشتم تمرکزی روی این آگاهی ها بخصوص بخصوص اون بخش که ذکر می کنید آیا خدا برای ما در رسیدن به خواسته مون صلاحی در نظر گرفته و بعد هم زیر همین عنوان شما نوشتید که برای از بین بردن این باور محدود کننده باید این دو باور رو تکرار و تکرار کنیم :
1.خداوند زمین و زمان رو مسخر ما کرده
2. خداوند خواسته های مارو فیلتر نمی کنه و فقط به فرکانس های ارسالی ما پاسخ میده
از خدا خواسته که برای ته نشین شدن این دو بار قدرتمند کننده در ذهنم منو به راه های ساده تر هدایت کنه بخصوص دیروز شام مکررا از خدا خواستم و بعد از فکر کنم دو ساعتی که اومدم سایت رو باز کنم دیدم فایل جدیدی روی سایت اومده به نام ( معرفی دوره « هم جهت با جریان خداوند») وقتی فایل رو به دقت تمام گوش دادم فهمیدم که چرا 4 سال است من روی هدفم کار می کنم و بهش نمی رسم با وجودی که نشانه های فراوانیاز رسیدن به خواسته ام رو دریافت کردم وتا حدی که در توانم بوده فایل های رایگان تون رو گوش کردم نکته برداری کردم و عمل کردم. بعدش استاد متعجب شدم از این که خدا چقد دقیق پاسخ میده به خواسته هامون که من ازش فقط خواستم مسیر رسیدن به خواسته ام رو هموارتر کنه و خدا چقد سریع و دقیق پاسخ داد .
استاد شمایهراهکار در این دوره ذکر کردید و اونم اینه که : « فقط و تنها فقط یک منبع برای خوشبختی وجود دارد و آن هم انرژیی است که مارو خلق کرده و هدایت مارو به سمت خوشبختی را به عهده گرفته است همان انرژیی که ما آن را خدا نامیده ایم.»
سعی می کنم این راهکار رو بار ها و بار ها تکرار و یاد آوری کنم تا هدایت بشم به قدم های بعدی و بعدی و در نهایت آن شاءالله به خواسته ام به امید خدا دست یابم.
وچیز مهمی که یادم اومد این که شما سر فصل های جلسه اول رو گذاشته بودید که در اون بحث مهم (ممنتوم ) ذکر شده بود و خیلی سپاس گزارم ازین که این بحث مهم رو شما رایگان روی سایت قرار دادید و چقد من وقتی این سر فصل های جلسه اول رو دیدم خوشحال شدم چون استاد وقتی معرفی دوره رو گوش کردم به خدایم گفتم من که شرایط خرید این دوره رو ندارم خودت برام یک جورایی آگاهی های این دوره رو در دسترسم قرار بده و در همون دقیقه ها بود که به گونه معجزه وار خدا چشمم رو روی سر فصل های جلسه اول انداخت و من گرفتم شون.
به نام خدایی که هرانچه دارم ازآن اوست
سلام ودرود باعشق تقدیم استاد عزیزم ومریم عزیزم ودوستان هم مدارم درسایت الهی
خداروشکر که دراین سایت بهشتی عضو هستم
استاد همه روشگفت زده کردی هم به شما وهم به خودمون تبریک میگیم بابت این دوره جدید که حتی اسمش اشک آدمو درمیاره تا برسه به مطالب نابی که گفتی
استاد اشک شوق ریختم بابت این دوره وای سایت روکه باز کردم فایل رودیدم وخنده وگریه ام باهم قاطی شد
از خدانشانه ای خواستم که منوبااین دوره هم مدار کنه ولایق شنیدن این دوره زیباوخدایی بشم چون هرانچه دارم وندارم از آن خودشه چون دوست دارم بردوشش سوار بشوم وتومسیر پراز زیبایی خودش برام کارها رو انجام بده
چه نشانه ای بالاتر ازاینکه سایت وباز کنی واشک شوق بریزی واحساس خوبی داشته باشی
قطعا این دوره عالی رومیخرم وباشماهم مدار میشم استاد عزیزم
ازخدابراتون سلامتی وموفقیت وسلامتی خواستارم
درپناه حق
یارب العالمین
سلام به همگی
استاد عزیز خیلی خوشحالم بالاخره بعد از مدتها دوره زیباتون رو سایت اومد، تواین چندوقته به این فکر میکردم که بیشترین وقفه ایکه داشتید، تو دوره هاتون این دوره بوده، و این تمرکز و وسواس شما وکیفیت کار و اینکه دانشجو چطور از میانبرترین راه به نتایج برسه کاملا برام ثابت شده است، اصلا حضور در دوره آنلاین و اینکه با استاد و دانشجوها همجهت شدن خودش، یه انرژی فوق العاده بالایکه پر از خیر وبرکت هست، مسیر رشد و مسیر خودشناسی هرگز توقف نداره، خوشحالم با استادی هستم که به دنبال اصل و درک قوانین هست. خیلی شوق وهیجان بسیار بالا برای شرکت در این دوره فوق العاده زیبارو دارم.
فاطمه سادات
سلام سلام سلاااااااام
سلام به جریان خداوند
سلام به شما دستان خداوند
سلام به صحبت های خدایی
سلام به توحید
استاد عزیزم اصلا شما حرف میزنید من بغض میکنم.
میگید با من همراه شو،اشکم جاری میشه.
رگه هایی از عظمت رب رو که ناخوداگاه سرم به خضوع میره پایین در درگاهش،در صحبت های شما حس میکنم.
یک انرژی عظیم رو حس میکنم که از ظرفیت جسمم خارجه و تاباوری نداره و اشک سرازیر میشه.
نگاه مهربان شما رو میبینم و فقط لبخند به لب دارم.
اینقدر مهر و عشق و پاکی و دوستی در یک نفر مگه میشه؟؟؟
بله میشه.شده.استاد عشق،استاد توحید ،چقدر خوبید شما.
بسیار بسیار خوشحال شدم از این خبر خوب.
البته که خبرهای این سایت همش خوبه.
گرچه با تمام وجود مشتاق شرکت در دوره هستم و سختم بود بگم اگر الان وقتش نیست،عیب نداره حتما خیره،
ولی بازم میمونم منتظر نشانه.
ولی هی وروجک درونم میگه در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست!!!!
دوستون دارم استاد عزیزم.
ممنون بابت عیدی بزرگی که بهمه ی ما دادید.
خود دوره یک هدیه ی بزرگه باز مبلغ تخفیفی هم یک عیدی مادیه.
باز همینکه هماهنگ میشه پیش بریم و با کامنتها و بررسی های شما هر جلسه به روز میشه که نور علی نوره.
ممنونم مریم جون زیبا و مهربان و همیشه خوش خبر.
خداحافظتون
به نام خداوند هدایتگرم
سلام به استادعزیزم وهمه دوستان گلم تواین سایت الهی
چقدر اسم دوره زیباست استاد
چقدر درسته
چه ارامشی بهم میده تکرارکردنش
هم جهت با جریان خداوند
اصلا تکرارکردن این جمله لبخند روصورتم میاره
حالا ببین اگه بهش عمل کنم چی میشه
اگه باورکنم و تک تک تمریناتودرست انجام بدم
وااااای خدایا سپاسگزارم تابی نهایت برای حضورم دراین سایت
برای دریافت این همه اگاهی ناب
برای هم جهت شدن با خودتو بیشترو بیشتر.
هم جهت شدن با تو:
یعنی ارامش بیشتر
ثروت بی نهایت
عشق بی نهایت
سلامتی بدنم تااخرعمرم.هم جهت شدن با تو یعنی خود خودخوشبختی.یعنی نگران نبودن
یعنی همیشه خوشحال بودن
یعنی لذت و لذت
یعنی روان شدن همه کارهام
رها بودن ازهرخواسته ایی
یعنی تمرکزفقط روی اصل به دورازحاشیه ها
وای که چه چیزای قراره بشنوم.
خدایاشکرت هزاران باربرای گوشهای سالمی که میتونم باهاشون این اگاهیهارو گوش کنم.خدایاهزاران بارشکرت برای چشم های سالمی که میتونم فایلها وروی ماه استاد رو تصویری ببینم
خدایاشکرت برا عقلو فهمی که بهم عطاکردی تابتونم فکر کنم وعمل کنم به این اگاهیها.
خدایاشکرت که تواین سایتم
درزمان مناسب درمکان مناسبم .الهی صدهزاربارشکرت
با درود و مهر
دیروز رفتم بخش کلیدها، مهمترین رابطه زندگی ما، گفتم بیام تمرکزی فایلهاشو کار کنم. بعد عصر این فایل آپلود شد. الان موقعیت ذهنیم یه کم ناخوبه. مادربزرگم داره دنیا رو ترک میکنه. با استفاده از فایلهای استاد دیدگاهم راجع به مرگ بهتر شده. احساساتم خیلی بالا و پایین میشن. اینکه بعد از فوت او خیلی چیزا تغییر میکنه. نمیدونم چطور میتونم ادامه بدم. میدونم که خیلی باید صبوری کنم. میدونم که دوره ی سوگواری ام ممکنه طول بکشه. یه بار ازش پرسیدم چه آرزویی داشتی وقتی جوان بودی گفت : من اصلا نمیدونستم آرزو چی هست…
خداییش نمیدونستم الان هم نمیدونم. به خودم فکر میکنم.تمرین 107 آرزو…
چیزی که تا قبل از آموزشهای استاد ازش درکی نداشتم. به ترسهای زیادی که قبلا در زندگیم بود فکر میکنم و الان واقعا کمرنگ شده اند. به 10 سال پیش و 2سال اول عضویتم فکر میکنم که فقط کامنت می خوندم و نمیدونستم همون کامنت خواندن مدارم رو داره تغییر میده. به زمانی که روانشناسی ثروت 2 را خریدم و با درک موضوع غلبه منطق بر احساس چقدر مدیریت احساساتم بهتر شد.امیدوارم بیام توی دوره.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا تنها تو را میپرستیم
وتنها از تو یاری میجوییم
ما را به راه راست هدایت فرما
راه کسانی که به ایشان نعمت دادهای
نه راه کسانی که بر ایشان غضب کردهای
و نه گمراهان
توکلت الی الله
خداوند را شاکریم بابت حضور دستان قدرتمند خودش در زندگیمان استاد عباس منش و مریم جان عزیزم( این یار و رفیق استاد)
وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
پروردگار شماگفته است: «بخوانید مراتا اجابت کنم شما را…
این پاسخ درخواست ها من در مورد خودم بود
در اولین دقایق صبح روز 28 بهمن 1403
با دیدن صفحه اول سایت به سر ذوق آمدم و انتظارهایم به پایان رسید و پاسخم را از جانب الله دریافت کردم.
ما به این پاسخ الله
لبیک لبیک… میگویم
با وجود اینکه بعد از گذشت 14 ماه از خریداری دوره 12 قدم همچنان توانایی و آمادگی ورود به قدم 12را ندارم و بر این باورم که چکاپ من به آن درجه ایی نرسیده است که بخواهم از دستاوردهای فوق العاده ام(این از انجایی میاید که عزت نفس من در دوره بسیار بالا رفته و درخواست هایم چند لول بالاتر رفته….) فایلی تهیه کنم و هر روز این سوال را میپرسیدم که چرا بعضی موارد نمیشود …
؟؟؟؟دوره که عالی هست من اونجور که باید حتما کار نکردم …؟؟؟؟
و منتظر الله بودم…
هر روز مینوشتم که خدایا من امروز منتظر توم
از راه برس و پاسخم را بده…
این دوره اتفاقاً آمده است تا مکمل دوره 12 قدم من باشد برای اعلام نتایج تاپ تر و والاتر
….
ان شالله با گواهی که دلم داد با قدرت وارد میشویم به سوی مسیر و هم جهتی با رب العالمین.
توبه:100
وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
و خداوند از پیشگامان نخستین از مهاجر و انصار و [همچنین] کسانی که به [نوعی] نیکوئی از آنان پیروی کردند، راضی است و آنها [نیز] از او راضیاند و برای آنها باغهائی [در بهشت] فراهم کرده که نهرهایی [از آثار اعمال نیکویشان] در زیر آن جاری است 133 [=عامل سبز و خرّمی سرای آنها ذاتی است، نه بیرونی و موقت] که جاودانه در آن خواهند زیست. این است آن پیروزی عظیم [با وصول به مقصود و سعادت بزرگ].
مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد
سلام و صد سلام به استاد عزیز و ابراهیمی، به ایتاد شایسته ی نازنین و به همکلاسی های مشتاق و منتظر
خدای مهربونم هزاران بار شکرت که من از شاگردان این استاد هستم
هزاران بار شکرت برای وجود استاد و این آموزشهای بی نظیر…
استاد همین نحوه ی آماده کردن دوره و تعهدی که پاش می ذارین کلللی درس داره برامون… خودش یه دوره س…
آخه کجا دیدین یه استادی نه تنها تبلیغ نکنه برا کارش تازه بگه اگه تو این 24 ساعت نشونه دیدی بیا اگه ندیدی یعنی هنوز آماده نیستی و صبر کن هروقت ر مدارش بودی بیا!!!
خب این میشه که شما می شین شما و رفیق میشن بقیه :)))
دو سه روز گذشته هی میومدم سایت رو چک می کردم ببینم دوره لانچ شد یا نه. از شما چه پنهون یه هفته ای هم بود که احساس می کردم فرکانسم یکم اومده پایین… این هفته هفته ی دومی بود که بعد از اعلام یهویی شرکت ما باید هر پنج روز رو فول تایم حضوری بریم شرکت… با اینکه اون روزی که اعلام کردن من بسیااار آروم بودم و یه یقینی تو دلم داشتم که الخیر فی ما وقع ولی می دیدم که بعد دو هفته خب شرایط کلی عوض شده، بجای دو روز در هفته حضوری رفتن من دارم چهار روز می رم شرکت و فشار کار و یهویی دور بودن 6-7 ساعته از لیلین و بعدم مدیریت زمان که هم با لی لی به اندازه ی کافی باشم هم با تینا وقت بگذرونم هم به کارای خونه برسم قبل از خواب، هم وقت ایجاد کنم برای فایل گوش دادن و کار کردن، هم کافی بخوابم خخخخ با همه ی اینا باهم واقعا کنترل ذهن کار راحتی نبود… گاهی می دیدم حسم جالب نیست بعد می فهمیدم دارم خودم رو مقایسه می کنم فرضا با بچه های سایت و سریع مچ ذهنم رو می گرفتم..
یادمه کامنت فاطمه جان رو که رو گام آخر می خوندم وقتی رسیدم به اونجا که نوشته بود «چه آدم هایی میتونن وقت عصبانیت خودشون رو محکم تر بغل کنن؟
چه آدمهایی میتونن وقت ناراحتی خودشون ببوسن
چه آدمهایی میتونن بی قید وشرط خودشون دوست بدارن!»
یهو اشکام سرازیر شد یهو یادم افتاد چرا من چند وقته خودمو بغل نکردم، چرا با خودم با عشق حرف نزدم؟؟ چرا به خودم فکر نکردم؟؟ و کلی همون وسط کامنت خوندن خودم رو بغل کردم و پشت شونه ی خودم زدم و به خودم گفتم دمت گرم… تو حرف نداری…
دیشب بعد از اینکه لی لی رو خوابوندم یکم جمع و جور کردم و قرار شد با تینا یکم تو تختش بشینیم و گپ بزنیم و اینا… تینا رفت کارای قبل خوابش رو بکنه و من تو اون فاصله تو اتاق لب تخت زانو زده بودم و گوشیم خاموش رو تخت بود و سرم یه حالت دولا روی گوشی بود… یهو چشمم افتاد به تصویر خو دم تو صفحه ی خاموش گوشی… انگار که یهو خود درونم رو دیده باشم شروع کردم با خودم حرف زدن. که چیه چی شده؟ چرا انگار میزون نیستی؟
خودم گفت: نمی دونم ولی آره می دونم که یکم از میزونی فاصله گرفتم. گفتم بخاطر اینه که دیروز دیدی هنوز چندتا پرداخت دارین تا آخر ماه و چیز زیادی تو حساب نمونده درسته؟ یهو انگار بغضش ترکید و گفت آره خب بم بر می خوره من که دارم تلاشم رو می کنم رو خودم کار می کنم، سپاسگزاری می کنم چرا پس اینجوری شد؟ بعد گفتم خدا رو شکر برای اینهمه نعمتی که تو زندگی داری تمرکز کن رو اونا… اینی که داری می گی تمرکز بر ناخواسته س ها … آتیش می سوزونه فرقی نداره چقدر دلیل منطقی داری براش… تازه فکرش رو بکن شما یک ساله که یه فرزند به خونوادتون اضافه شده، با کلی هزینه، حقوق تو فوقش یکم از سال قبلش بیشتر شده، درآمد سام آیا بیشتر نشد؟ شد دیگه… شما الان فقط ماهی 1800 دلار دارین پول بیبی سیتر می دین که چهار روز تا ساعت 1 بیاد مراقب لی لی باشه، پول پوشک و شیرخشک و غیره رو حساب کنی چقدر میشه؟ آیا تو این هشت ماه شما ماهی دو سه هزار تا کم آوردی؟؟ نع… پس این یعنی از نظر ورودی مالی اوضاع بهتر شده، چقدر برای این بهتر شدنه شکرگزاری کردی؟؟چقدر رو اینکه وای پول کم نیاد تمرکز کردی؟؟ پس کارت اینه که تمرکزتو بذاری رو نعمتهات شکرش رو بگی و سمت خودت رو درست انجام بدی، دیگه بقیه ش با خداس… خدا سمت خودش رو عالی انجام می ده…. خلاصه کل این مکالمات در عرض کمتر از ده دقیقه بود… بعدش که تینا هم خوابید، قبل خوابم با خدا کلی راز و نیایش کردم… گفتم خداجونم تاحالا بارها و بارها کمکم کردی هدایتم کردی، دستم و گرفتی و بردی منو گذاشتی وسط اون جاده ی آسفالت وسط جنگل… بازم کمکم کن… بهم بگو کدوم دوره رو شروع کنم باید رو باورای مالیم رو باور فراوانی بیشتر کار کنم؟ باید مدارم بره بالاتر تا در مداری باشم که خودبخود ثروت و نعمت بیشتری هست، ثروت 1 رو شروع کنم یا 12 قدم رو ادامه بدم؟ یا احساس لیاقت رو دوباره برم؟ خدایا خودت بهم بگو، خودت نشونه بده… واضح… یک بارم می پرسم و هر نشونه ای اومد همونو انجام می دم… تو همین حال خوابم برد… نوبت من بود که شیر صبح لی لی رو بدم. شش صبح با صدای لیلین از مانیتور بیدار شدم و رفتم سراغش. بعد از اینکه عوضش کردم و شبر خورد و یکم بازی کردیم دیدم خوابم میاد. حدود هفت و نیم سام رو بیدار کردم و شیفت رو تحویل دادم که یکی دو ساعتی بخوابم… اومدم بخوابم یه حسی گفت سایت رو چک کن… و دیدم آخجووون بعله… معرفی دوره ی جدید… خدایا شکرت… من دیشب می پرسم بم بگی چه دوره ای رو شروع کنم و امروز صبح دوره ی جدید لانچ میشه… چه اسم بامسمایی… به به… هم جهت با جریان خداوند، شروع کردم فایل رو گوش دادن… وقتی استاد می گفتن اگر نشونه دیدی بیا شیطون مارموزانه شروع کرد که تو اصلا شرایطش رو نداری الان نمی تونی خودت بخری، افت داره بخوای با پروفایل خواهرات یا مامانت کامنت بذاری، اصلا شاید نشونه ای نبینی، آره تو در مدارش نیستی… همینجور که این افکار تو ذهنم می گذشت گفتم خدایا من می خوام از اول این دوره باشم و کار کنم، مهم نیست با پروفایل خودم باشه یا نباشه، ولی می خوام در مدار درکش باشم… خودت شرایطش رو برام فراهم کن… خدا بهم گفت قران رو باز کن تا بگم… وقتی قران رو باز کردم آیه ی 100 سوره ی توبه اومد که اول کامنتم نوشتم…
والسابقون والاولون و المهاجرین من الانصار…راضی الله آنهم و رضوا عنه… خدا از آنها راضی ست و آنها هم از خدا راضی هستند… و اعد لهم جنات تجربه من تحتها الانهار … خالدین فیها ابدا… ذلک الفوز العظیم…
اشک بود که میومد مثل الان…
خدای مهربونم شکرت که انقدر هواموداری انقدر مواظبمی
انقدر بیشتر از من دلت می خواد من بزرگ شم و رشد کنم و به خواسته هام برسم
شکرت برای این روز پربرکت که خبر به این خوبی شنیدیم
شکرت برای هدایت قرآنی قشنگت که روزم رو ساخت… شکرت برای بشمار نعمتهایی که تو زندگیم دارم
شکرت برای پاک شدن کامنتم وقتی امروز صبح نوشتم و قبل ارسال صفحه رفرش شد اشتباهی، ولی ذهنم رو کنترل کردم ، حتما خیرم در این بوده که الان ساعت 12:30 بعد از نیمه شب بنویسمش… دارم دوباره می نویسم و حس خوبم رو تقویت می کنم
شکرت که امروز دوبار به جلسه اول گوش دادم و نت برداری کردم
شکرت که در مدار یادگیری این دوره ی بی نظیر قرار گرفتم…
استاد اشک مجال نمی ده … چجوری واقعا سر سوزنی از این زحمات شما رو جبران کنیم؟؟ البته که با نتایجمون به امید خدا…
عاشقتونم استاد… به امید روزی که از نزدیک ببینمتون و انقدر نتایج فوق العاده داشته باشم دستم که ندونم کدومو اول بگم براتون :)))