این فایل نحوه شناخت و رفع چند مانع مخفی اما اساسی در برابر رسیدن به استقلال مالی را توضیح می دهد. همان موانعی که موجب شده افراد زیادی با وجود تلاش بسیار، هنوز وضعیت مالی دلخواه شان را نداشته باشند. متن زیر، یکی از نکات این فایل را توضیح می دهد. برای آگاهی از سایر مطالب، لازم است از فایل صوتی یا تصویری این مطلب استفاده نمایید تا با درک بهتر قوانین، زندگی بهتری برای خود بسازید.
چرا بعضی خواسته ها راحت رخ می دهد اما برخی به سختی و برخی از خواسته ها نیز هرگز رخ نمی دهد؟
برای پیدا کردن جواب این سوال، لازم است اول چند واژه را معرفی کنم که در دوره کشف قوانین زندگی، به منظور درک ملموس تر قوانین زندگی، مکرراً به کار می برم.
این واژه ها کمک می کند، منطق ساده ی قوانین زندگی و نحوه استفاده از آن قوانین را در روند شکل گیری و خلق خواسته ات بشناسی.
زیرا وقتی منطق چیزی درک شود، ذهن به این راحتی نمی تواند به آن منطق حمله کند. از طرفی تعهدی که موجب می شود آن قوانین را مثل وحی منزل اجرا نمایی، از دل این منطق زاده می شود.
واژه اول: گاز
گاز استعاره ای است از نیروی حرکت به سمت خواسته. شور و شوق درونی برای داشتن آن خواسته و انگیزه و ایمانی که موجب می شود، با تمام وجودت بخواهی خواسته ای را داشته باشی و برایش، اقدام عملی به خرج می دهی.
واژه دوم: ترمز
باورها و نگرش هایی محدود کننده است که مثل یک سدّ بتُنی جلوی جریان انگیزه و شور و اشتیاقی را می گیرد که نیروی محرکه برای تحقق خواسته هاست.
ترمز ها، یا همان موانعی ذهنی که سدّ راه خواسته هاست، حاصل تجربه های ناخواسته و باورهای محدود کننده ای است که در طی سالیان، از طرف جامعه ای که در آن بزرگ شده ایم، به ما القا شده و کم کم جزو باورها و نگرش های ما نیز شده است.
به عبارت دیگر، اگر در محیطی ایزوله رشد می کردیم به گونه ای که هیچ باور محدود کننده ای از جامعه به ما القا نمی شد، هیچ مانع ذهنی یا ترمزی در ذهن مان شکل نمی گرفت.
در این صورت، به محض اینکه خواسته ای در وجودمان شکل می گرفت، بلافاصله محقق می شد. دلیل تحقق راحت و آسان بعضی خواسته ها این است که، هیچ ترمزی درباره آن خواسته در ذهن وجود ندارد. این خاصیت جهان است که به محض شکل گرفتن خواسته ای، اگر هیچ مانع ذهنی ای در برابر آن خواسته نباشد، محقق می شود.خواسته هایی که کمی سخت محقق می شوند، یعنی ترمز هایی در ذهن در برابر آن خواسته وجود دارد. اما در پروسه تحقق خواسته، فرد بالاخره موفق می شود پایش را از روی آن ترمز بردارد.
اما خواسته هایی که هرگز محقق نمی شوند، با ترمزهایی بسیار قوی و ریشه داری مواجه اند که حتی شناسایی آنها نیز کار ساده ای نیست چه برسد به حذف آنها.
زیرا ظاهر این ترمز ها بسیار منطقی و قابل قبول است. آنقدر که نه تنها به سختی می توان آنها را به عنوان یک مانع شناخت، بلکه گاهی در لباس یک ویژگی مهم و عالی ظاهر می شود که خیلی ها آن را لازمه رسیدن به خواسته می دانند. یعنی مثل گرگی در لباس بره ظاهر شده و کاملاً ما را از مسیر گمراه می کند.
دلیل اینکه خواسته ای با وجود شور و اشتیاق و حتی تلاش ذهنی فراوانی محقق نمی شود، این است که یک پای شما روی گاز است و پای دیگر به شدت ترمز را فشار می دهد!
مأموریت دوره کشف قوانین زندگی، به پا کردن انقلابی وسیع برای شناسایی و حذف این ترمزهاست.
کار این دوره، کسب مهارت تشخیص ترمز ها و نحوه حذف آنهاست. این دوره با زبانی ساده، عملی و کارا، اول قوانین زندگی را به شما می شناساند،
سپس به شما کمک می کند تا از این شناخت، ذره بینی بسازی برای شناسایی و حذف ترمزهایی که موجب شده، خواسته ای که آنهمه برایش زمان و انرژی صرف کرده ای، محقق نشود.
اگر بتوانی خود را در محیط ایزوله این دوره نگه داری و مثل وحی منزل آگاهی های این دوره را در زندگی ات اجرا نمایی، ترمز هایی را در ذهنت از بین می بری که سالهاست مانع تحقق خواسته هایت شده است و تجربیاتی برای خود رقم می زنی که سالها به دنبال تجربه آنها بوده ای.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری «هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز454MB38 دقیقه
- فایل صوتی «هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز26MB28 دقیقه
سلام به همگی
ترمز من اینکه همیشه فک میکردم حتما از این طریق ثروت و نعمت میاد،فقط از این راه،یعنی پول فقط از طریق کار کردن میاد فقط همین،اما دیدم زمانی هایی بوده که پول هایی از طرق مختلف به من رسیده در کنار اون حقوق،من چرا شرک ورزیدم و فقط میگفتم از این راه،مثل اینکه شما هدفت سیر شدن با این شرایط که غذا سالم،تمیز و عالی درست شده باشه و یکسری مشخصاتی که به خداوند میدی،بعد میری تو سلف غذاخوری و میری میگی من فقط میخام از طریق فسنجان سیر بشم،اون لحظه غذا داره اماده میشه و هنوز تو سلف قرار نگرفته و تو میگی فقط از طریق فسنجان،بعد منتظر می مونی و همچنان گشنه ای و داد و بیداد میکنی و.….
بعد همه میگن کوری این همه غذا تو سلف(این همه راه وجود داره)میگی نه که نه،
می چسبی به مسیرت،و رها نیستی و داشته هات رو نمی بینی و ارام نیستی.
و بعد یه نفر میاد(هدایت)که بابا تو اینجا رو نگا پر از غذاس (پر از مسیر و دستان خداس)چرا فقط سیر شدنت رو از غذای فسنجان می بینی اون یکی از انتخاب هاست،بعد میگی درسته،من باید دستان خداوند رو باز بذارم.
گاز:خداوند منبع رزق و ثروت و اونکه از بی نهایت طریق به راحتی به من ثروت و نعمت میده.
اون خدایی که به نهنگ اعماق اقیانوس ها رزق میده که چندتُن در 4وعده،بعد به کرم خاکی درون خاک هم رزق میده،منبع رزق و ثروت،پس راه ها و دستانش رو به سمت خودت نبند شاید یکی از مسیرها همونی باشه که تو میخای.
سپاس گزارم از خداوند بابت هدایت هایی که هر لحظه میشیم.
سلام بر استاد و همه دوستان
این فایل نشانه دیروز من بود،من قبلا بدون اینکه تکامل رو طی کنم همش دنبال این بودم اول ترمز اصلی رو پیدا کنم و برم سراغش.اما از وقتی اروم اروم دارم میرم جلو تمریناتی بهم الهام شد که همه رو انجام دادم و بعد برام این فایل امد.ولی این فایل رو من شاید دو سه بارقبلا نشستم و گوش دادم ولی انگار متوجهش نبودم الان که در مدارش قرار گرفتم متوجه شدم استاد چی میگن.خدایا شکرت
اما ترمز من :
من بعد از اینکه این فایل رو گوش دادم،فکرمو درگیر کرد چرا این امده ،مثلا چه ترمز مخفی دارم،وای خدا کلی وقت میبره بفهمم که ترمزم چیه،اینا نجوا های من بود که فکری به سرم زد که از ستاره قطبی کمک بگیرم و نوشتم توروخدا بهم بگو که باگ فکریم کجاست.؟انگار بهم الهام شد برو اون جلسه که تو 12 قدم هس،رو ببین پرسش و پاسخ که استاد درمورد ترمز ها (قدم 5 جلسه 5)به بچه ها میگن من رفتم نگاه کردم امدم بیرون از گالری گوشیم تا کامنت اون قسمت رو بخونم. خدای من قدم 5 جلسه 4 رو باز کردم که راجع به هدایت صحبت میکنید.و من فهمیدم که تو اون مدت که با خدای خودم حرف میزدم دائما مسیر رو مشخص میکردم راه روش بهش یاد میدادم میگفتم اگر منو به استقلال مالی برسونی ،بعد خونه فلان شهر میخرم،بعد دیگه رویامو شروع می کنم دیدی این جوری برام قدم بردار،که امروز فهمیدم نخیر بذار قلبت بهت بگه و روی ایمان و هدایتت کار کن تا درها بازشن به روت.تو خیلی خودت و ذهن منطقی رو دست بالا گرفتی،پس بشین و ازش هدایت بخواه تا درها رو باز کنه.
خدایا شکرت بابت اینکه امروز نشانه من طبق این مسیر تکاملی و صبور بودن من بود.و ترمزمو فهمیدم.
در پناه الله یکتا
سلام من به شما
امیدوارم که پیام مرا بخوانید.
من هم مانند شما ترمز قدیمی و سنگینی مانند کمال گرایی دارم اما با دوره حل مسائل و هدایت های خداوند مسیر تکامل خودرا دارم طی میکنم.
من نمی دانم سیمین عزیز به خواسته ات رسیدی یا نه؟ اگر رسیده ای که خوشحال میشوم. ما را در جریان رسیدنت بگذاری،و اگر نه هنوز که حتما خیر است و همچنان تکاملت را طی میکنی،من زمانی که میخاستم بدانم خواستم محقق می شود یانه گفتم من باورهایم را می سازم زمانش را به خدا می سپارم چون عمده ی کار من احساس خوب،و دیدن نکات مثبت و صبور بودن و روی احساس فراوانی کار کردن و باورهای ثروت افرین گوش دادن،تایید نشانه ها،بعد از 19 روز به خواسته ام رسیدم.
کمال گرایی ترمزی است که درونش این علایم را دارد:عجول بودن،نداشتن تمرکز،نگرانی،ترس ترس زیاد،بدو بدو ،استرس در اجرای تمرینات،نداشتن ارامش که بستر هدایت های خداوند است،توکل و ایمان به غیب را به درونت راه نمی دهد،عوامل بیرونی را مهم دانستن،و دائما گفتن این قانون جواب نمی دهد،بزرگ کردن خواسته تا حدی که تو را ناتوان سازد از حل ان،تمریناتت را کاری میکند که بیشتر کنی و بی نقص انجام دهی،خلاصه فقط تورا می دواند و دوباره تورا به الگوهای تکرار شونده یعنی سرجای اولت میبرد،پیشنهاد من برای حل چنین ترمزی شیوه حل مسائل است.
ما فقط زمانی به خواسته هایمان می رسیم که استمرار داشته باشیم و حالمان خوب باشد.ترمزی به نام کمال گرایی قدم های کوچک و نشانه های ریز را نمی گذارد ببینی،فقط در این زمان ها خودت باید روانشناس و دکتر خودت باشی وگرنه بیماری به نام کمال گرایی واقعا انسان را از پا در میاورد.
سپاس گزارم از اینکه پیام مرا خواندی،و اگر به خواسته ات رسیدی حتما ما را در جریان بگذار.
خداوند مرا به کامنت زیبای شما هدایت کرد.خدایا سپاس گزارم.