«هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2002 روز

    به نام خدا

    روز پنجاه و هفتم

    دلیل این که خیلی ها بعد از دیدن فیلم راز، طبق گفته ی فیلم تصور می کنند و اتفاق خاصی رخ نمی دهد جریان گاز و ترمز است، من تاحالا این جریان را از کتاب دیگری نخوانده ام و استاد فقط به این جریان اشاره می کند، همه کتاب ها می گویند تصور کن، بنویس، تابلو کائنا‌ت درست کن و…) ولی هیچ کدام نگفته اند که اگر باور های تو متضاد با خواسته ات باشد نمی توانی به آن خواسته برسی. خداوند را شاکر هستم که از طریق این وبسایت قضیه به این مهمی را متوجه می شوم و برای رسیدن به خواسته هایم و احساس خوشبختی بیشتر از آن استفاده می کنم، خداوند را هزاران مرتبه شکرت.

    با اصلاح شدن باور ها، رفته رفته شتاب رسیدن به خواسته هایمان هم بیشتر می شود و بیشتر باور میکنیم که چنین قانونی وجود دارد، امروز یکم تنبل شده بودم و در ناخوداگاه حس می کردم که دیگر نیاز به کار کردن روی خودم ندارم و خواسته هایم خود به خود به سمت من می آیند، خوشبختانه توانستم بر تنبلی ام غلبه کنم و به سایت بیایم، خداوند را هزاران بار شاکرم که این روز ها نسبت به روز های قبل خیلی راحت تر بر نجوا ها و مقاومت های ذهنم غلبه می کنم و رفته رفته هم در این کار حرفه ای تر میشوم.

    باور های مخرب، ممکن است باعث ترس ما از حرکت کردن باشند، به زبان فایل، مثل این باشد که پایمان روی ترمز باشد و گاز هم ندهیم، اینگونه باور ها منطقه امنی را برای ما متصور می کنند و ما می ترسیم که از این ناحیه خارج شویم چون نجوا های ذهن می گویند خارج شدن از این ناحیه عواقب بدی دارد، دیشب یکی از فایل های زندگی در بهشت را می دیدم، استاد در آن فایل اره برقی را تعمیر کرده بود و از آن به نحو احسنت استفاده می کرد، اگر استاد جرعت نمی کرد که پیچ آن های آن ابزار را باز کند و تعمییر کند، و می ترسید که در صورت باز شدن خراب خواهد شد آن موقع آن همه کار مفید به درستی را انجام نمی داد.

    فرض کنیم باور های برخی از افراد در مورد خداوند درست باشد، مثلا درست باشد که خداوند برای فلانی نمی خواد و ثروت را برای کس دیگری انتخاب می کند، دلیل آن انتخاب چه می تواند باشد به غیر از خود فرد؟ به قول اینیشین خداوند تاس نمی اندازد، خداوند عادل است و به هر کسی اندازه لیاقتش نعمت می دهد و لیاقت هر کس به باور های او بستگی دارد، اگر باور داریم که خداوند برای ما نمی خواهد پس…. :).

    خداوند را شاکرم که در سنین نوجوانی یادگیری قانون را شروع کرده ام باور های محدود کننده کمتری داشته ام، خداوند را شاکرم که به راحتی می توانم باور های جدید بسازم چون اصلا باور های مخرب زیادی در ذهنم درست نشده اند. خداوند را هزاران مرتبه شاکرم.

    این فایل یکی از مفید ترین و مهم ترین فایل هایی بود که تابه حال شنیده ام و این روز ها به شنیدن چنین حرف های خیلی خیلی نیاز داشتم، این فایل راهنمای مهمی برای رسیدن به خواسته هاست و باید آن را هر روز گوش داد، مخصوصا دقایق آخر این فایل خیلی خیلی مهم هستند، خداوند عزیز را بسیار شاکرم که امروز از طریق این فایل با من حرف زد، خداوند را هزاران بار شاکرم، خدایا شکرت.

    استاد عزیزم، دیروز آن اتفاق بسیار مهمی که می گفتم رخ داد و چند وسیله بسیار ارزشمند به دست من رسید، از دیروز حس می کنم که آدم دیگری شده ام و رسیدن آن وسیله ها به من قانون را بیشتر و بیشتر برایم اثبات کرد، خداوند را صد هزار مرتبه شاکرم که شما را سر راه من داد.

    از خودم خیلی خیلی تشکر می کنم که توانستم بر ذهنم غلبه کنم و فایل روز پنجاه و هفتم را گوش دهم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    سلام به استاد عزیزم

    روز 57

    الهی شکرت

    استاد راجب ترمزی که دوستتون داشت الان که فکر میکنم من هم دارم .

    وقتی که فایل مصاحبه با استاد قسمت 6 رو دیدم و شما راجبه مالیات خونه های ویلایی تو آمریکا و گفتید که سالیانه به 400 هزار دلار هم میرسه و یک ترسی تو وجود من آورد و هر موقع راجب این موضوع فکر میکردم ، احساس بد میشد .

    فکر نمیکردم این ترمز باشه ‌.

    و بعد به خودم گفتم فراوانی های خدا انقدر برام زیاد میشه که این مالیات ها مثل پول خورد میشه برام و اینکه با دادن مالیات ، دستی از دستان خداوند میشم برای گسترش جهانش و این باعث میشه که پولم راکد نباشه و در جریان باشه .

    استاد بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر این فایل ارزشمند

    در پناه الله یکتا سالم و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1236 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان گرامی

    روز پنجاه و هفتم از روزشمار تحول زندگی من

    گوش دادن به این فایل یه همزمانی شد با کار کردن روی دوره شیوه حل مسائل

    چون با این دوره خیلی ذهن من بازتر شد که چرا رو یسری از خواسته هام گیر میکنم و بهشون نمیرسم

    و این فایل بیشتر منو متوجه این موضوع کرد که چقدر درگیر ترمز هایی هستم که منو تو مسیر نگهداشته

    تغییر باورها، کنترل کردن ورودی ها و این خودگفتاری ها همشون رو انقدر باید تمرین بشه که جزوی از وجود بشه مثل یه عضوی از بدن که همیشه داریم ازش استفاده میکنیم و همیشه ام مراقبیم که اتفاقی براش نیفته

    فکر میکنم اینجوری شناسایی ترمز ها و اینکه همیشه حواسم باشه بهتر میشه

    استاد عزیز، چقدر خوب همه چیو توضیح میدید، من هر دفعه که گوش میدم انگار تازه دارم یاد میگیرم هی یچیز تازه رو متوجه میشم، کلی ام بخاطر اینکه متوجه میشم ذوق میکنم

    به نظرم یادگیری قانون خدا انتهایی نداره، همینطور گوش کردن به فایل های شما

    من هم در مورد ثروت و کارم یه مدت خیلی خوب پیش رفتم و فکر میکردم که خب چقدر خوب که باورام داره کار میکنه اما الان که یکم شرایط متوقف شده ، متوجه شدم که منم پامو گذاشتم رو ترمز

    بخصوص در مورد همون باوری که استاد تو فایل گفتید: که اگه من درامد و سرمایه بیشتری داشته باشم هزینه هامم زیاد میشه!

    این باورو خیلی باید روش کار کنم و در جهت مثبت پیش ببرم و همونطور که خودتون گفتید در کنار باورهای ثروت، باورهای توحیدی هست که جریان ثروت رو تو زندگی من خیلی بیشتر میکنه و حس خوب و آرامشی که بهم میده فراتر از هرچیزیه

    سپاسگزارم استاد عزیزم بخاطر همه این باورهای قدرتمندی که بهم دادی

    و خداروشکر میکنم که دارم با این جریان پیش میرم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1344 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام وقت همگی بخیر وشادی

    گاز و ترمز

    اول اینو بگم که دوره کشف قوانین زندگی دوره بی‌نظیری هست و خودم ازش نتیجه گرفتم پارسال برج 10 موقع کریسمس، که یکی از خواسته های شدید من مسافرت به ترکیه بود با استفاده از دوره کشف قوانین زندگی اتفاق افتاد و واقعا لذت بردم .

    من علاقه داشتم برم به استانبول ، این خواسته من بود و اصلا اتفاق نمی افتاد، چون ترمز داشتم

    ترمز ها نوشتم :

    زبان بلد نیستم ، شاید گم بشم، قیمت بالاست، تنها هستم کشور غریب، شاید مریض بشم

    بعد الگوهای مناسب و منطقی را نوشتم و ترمز مخفی خنثی شد و من به خواسته خودم رسیدم

    والان دارن روی ثروت کار می کنم و می دونم به زودی ثروتمند میشم .

    خدایا شکرت

    علیرضا یکتای مقدم

    مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    amiri گفته:
    مدت عضویت: 2905 روز

    سلام به خالق یکتا سلام به دوستان هم فرکانسی سلام به استاد مهربان…..استاد حال دلم میگه به باور هات میرسی حالم دلم میگه به خواسته هات میرسی استاد من تازه نیم درصد به آموزه هات عمل کردم و انقدر جهان رو جای زیباتری میبینم ….. البته پله پله تا ملاقات خدا امیدوارم امسال با تمرکز بیشتر به اهداف و خواسته هام برسم و ۱۰ درصد از قوانین و آموزه های استاد رو یاد بگیرم تا در طی سال های بعد کامل تر و کامل تر بشم. از خالق یکتا برای همه دوستان و استاد و خانواده خودم …. زیبایی، ثروت، سلامتی، محبت ،عشق و لحظه های ناب و قشنگ میطلبم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    صابر دهواری گفته:
    مدت عضویت: 2449 روز

    با سلام به استاد گرامی ودوستان

    نمیدونم میتونم برای بار دوم کامنت بزارم یانه مطلبی به ذهنم رسید در حالی که داشتم کلیپ استاد رو تماشا میکردم اینکه یهو یاد داستان حضرت یوسف افتادم که یعقوب نبی با ارسال فرکانس ترس از دست دادن یوسف چطور باعث دور شدن فرزندش شد وداستانهایی که تصور میکرد چطور به وقوع پیوست …. وداستان خود حضرت یوسف که وقتی توی زندان انداختنش با باور اشتباهی که داشت خواست نفر دیگه ای رو واسته قرار بده تا اونو از زندان نجات بده ونگاهش ازخداوند دور شد واین باور اشتباه باعث شد تا چند سال توی زندان بمونه و وقتی که متوجه شد وتوبه کرد درهای رحمت خداوند باز شد ضمن اینکه در زندان بود وروی باورهاش کار میکرد از مسیر هم لذت میبرد زندان براش زندان نبود چون دیدش عوض شده بود وبا وجود اینکه افرادی تمام سعیشون این بود که در زندان بمونه آزاد شد وعزیز مصر وپیروزی های بعدی که کلی تفصیل دارن… چون ترمزهایی که باعث شده بودند که مسیر وذهنش مسدود بمونه رو برداشت .خیلی متحول شدم وخیلی آگاهی گرفتم البته این نظر شخصی بنده هستش والله اعلم

    دوست داشتم اینو با دوستان مطرح کنم

    شادوپر انرژی و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2747 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب و صاحب اختیار من

    سلام به تو عزیزم که داری متعهدانه روی خودت کار می کنی

    سپاسگزار خداوندی هستم که امروز هم با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.

    سلام استاد عزیزم، به به ، چه ویوی زیبایی ، تمام جهان مسخر ماست. خدایا شکرت شکرت شکرت برای این همه زیبایی، خدای من چه پارک زیبایی، استاد جون واقعا میامی زیبا و رویاییه. استاد تحسینت می کنم که خواسته های ما برای شما خاطره است و این نوید رو به من هم می‌ده که میشه، ۱۰۰٪ میشه ، این قانون ثابت و بدون​ تغییر جهانه. استاد الان که دارم توی سفرنامه در دفتر خاطراتم می نویسم بیشتر این احساس زیبای شما از تجربه این همه نعمت و زیبایی رو درک می کنم. خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم برای رشد مداری ام و طی کردن تکاملم.

    ای جانم ، چقدر عبارت روی تیشرتتون خوشگله، چه Thanks god زیبایی، استاد جان می دونید یه چیزی برام همین لحظه یادآوری شد ، یک مستندی هست در مورد آب، که الان اسمش یادم نیست که کلمات متفاوت رو روی ظرف آب می نویسن، و تاثیراتش رو روی اون بررسی می کنند، برای کلمات مثبت بلور اون زیبا و کامله و برای کلمات منفی، زشت و ناقصه، (فکر کنم، اسمش شهادت آب باشه), بعد بدن ما هم که حدود ۷۰٪ از آب تشکیل شده، حالا شما استاد جونم، اکثر تی‌شرت هاتون جملات و کلمات مثبت داره، چقدر زیبا ، چه تاثیر شگفت انگیزی، استاد جان این یعنی استفاده عالی از نعمت های خدا، این یعنی قدر نعمت های خدا رو دانستن و به بهترین شکل ازشون استفاده کردن. این یعنی استفاده بهینه از ثروت و نعمت های خدا.

    استاد جان ویوی این فایل هم خیلی زیباست، یک پارک سرسبز و بزرگ و درختان زیبا و بزرگ و استوار ، برج های زیبا و مستحکم و شکیل، خیابان تمیز و ماشین های زیبا ، اون ریل متروی زیبا، این همه ثروت و فراوانی فقط در قاب یک تصویر.

    استاد جان، اون آپارتمان که دقیقا پشت سر شماست، و هر طبقه اش دور تا دورش بالکنه، چه طراحی زیبا و قشنگی داره، همینم که دورش بالکنه خیلی لذت بخشه، تجربه کردنش.

    جهان جوری طراحی شده که پاسخ خواسته ها رو خیلی سریع ​و خیلی راحت میده

    جهان خیلی سریع اجابت می کنه خواسته ها رو . اگر ما ترمز نداشته باشیم به محض اینکه اراده می کنیم اتفاق می افته،

    جهان کلا اینجوری جواب میده: می خواهی، پس می شود کن فیکون

    جهان مسخر ما شده ، هم زمین، هم آسمان و هر آنچه بین آنهاست مسخر و گوش به فرمان ماست.

    خداوند بی نهایت دست داره تا خواسته های ما رو برآورده کنه ، ما نمی دونیم خدا قراره چطور بذ ما رو به خواسته هامون برسونه، وقتی که باورهای مثبتی در مورد خواسته هامون داشته باشیم و ترمزی هم در مورد آن نداشته باشیم، خیلی سریع خواسته هامون محقق میشه.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که به ما توانایی شناختن ترمزها رو داده و در مسیری ما رو قرار داره تا یاد بگیریم چطور ترمزهامون رو از بین ببریم تا خواسته ها به سریع ترین شکل ممکن وارد زندگیم بشن.

    وقتی ایمان داشته باشیم که زندگی ما با باورها و فرکانس های ما ساخته میشه. دیگه نمیایم بررسی کنیم، جهان درست کار می کنه یانه ، خدا برامون می‌خواد یا نه. بلکه همش تمرکزمون روی خودمونه، می گم من الان دارم چه فرکانسی می فرستم؟

    استاد جان دقیقا منم احساس می کنم که خدا داره بیشتر هدایتم می کنه به شناخت ترمزهام. و هر وقت که یک ترمزی رو می شناسم و شروع می کنم به ساخت باورهای مثبت و منطقی کردن عکس اون برای ذهنم ، نتیجه اش رو عالی حس می کنم، خدایا شکرت شکرت شکرت

    استاد جان من عاشق این صداقت فرکانسیت هستم، عاشق اینم که سخاوتمندانه با تمام وجودتون قوانین ثابت الهی رو فریاد می زنید ، تحسینتان می کنم که اینقدر قوانین رو عمل می کنید و با جان و دل به ما هم آموزش می دین.

    چشم استاد جان ، چشم ، من تصمیم گرفتم که پام رو از ترمزها بردارم

    من بهم برمی خوره که اگر پایی که قراره یکی یکی خواسته ها رو تجربه کنه، زیر فشار ترمز های ذهنیم له بشه.

    استاد جان در راستای عمل به تعهدم به انجام تمرین سفر به کدام قاره ای که شما در اینستا مطرح کردین و من دارم این سفر رو هر روز با تخیلم می رم و در موردش می نویسم، متوجه یک ترمز خیلی خفن در مورد خانه خریدنم شدم، که قبل از این تمرین من داشتم باورهای هماهنگ با خرید خانه رو می ساختم که اتفاقا هدایت شدم به این تمرین و و انجام این سفرنامه​، اولش هر چی می خواستم بین این دوتا ارتباط برقرار کنم نمی شد ، خوب توی ذهنم دوتا خواسته متفاوت بود اما تسلیم هدایت خدا انجامش دادم.

    استاد من توی این سفر تجسمی متوجه شدم که توی هر شهر که میرم دلم می خواد یه خونه یا ویلا اجاره کنم به جای هتل و خوب انجامش می دادم تا دیشب متوجه یک ویژگی در خودم شدم و این بود که من دلم می خواد تنوع رو در مورد خانه و محل زندگیم تجربه کنم و حالا این خواسته چه ربطی داره به ترمز ‌‌خانه خریدن من؟

    از وقتی که به دنیا اومدم تا همین امسال که پدر و مادرم تصمیم گرفتن خونه شون رو بکوبن و از نو بسازن ، پدر مادرم توی همون خونه زندگی می کردن، و تازه اون خونه توی ملک پدر بزرگم ساخته شده که خونه پدر بزرگم بوده و بعد بین پسرهاش تقسیم شده، از طرف خانواده مادریم هم ، دایی هام، پدر بزرگ و مادر بزرگم ، همه هنوز توی همون ملکی بودن که نسل به نسل بهشون به ارث رسیده، و تمام اقوام و آشنایان ما از وقتی که من یادمه ، محل خونه هاشون همون جای ثابتشه، و هر کی هم که بعدا خونه خریده، تغییری در محل اون خونه نداده نهایتاً یه سال جابجا شدن دوباره از نو ساختنش یا تعمیرش کردن ، پس توی ذهن من شکل گرفته بود که وقتی خونه می خری باید همیشه توش زندگی کنی. اما من تنوع رو دوست دارم، دوست دارم زندگی کردن توی خانه های متفاوت رو تجربه کنم پس ذهنم برنامه ریزی شده برای چی؟ برای اینکه اگر می خوای صاحب خونه بشی، باید بی خیال تنوع و تجربه خواسته ات بشی، و اگر می خوای تنوع رو تجربه کنی ، پس باید مستاجر باشی.

    جالبه چون این باور رو داشتم، به سمت افرادی هدایت شدم که این باور رو بیشتر بهم ثابت می کردن، پدر همسرم از وقتی ازدواج کردن تقریباً هر سال یا دو سال یکبار خونه شون رو می فروختن و خونه جدید می خریدن، اما آخرین بار به خاطر تورم یه هویی خونه تا یکسال نتونستن خونه جدید بخرن و بعد هم با وام و قرض و فروش کلی طلا و اینجور چیزها تونستن بخرن، و الان حدود ۲۰ ساله توی اون خونه موندن و اصلأ از جابجایی خونه وحشت می کنند. استاد جان می بینید هدایت خدا رو چقدر قشنگ این ترمز رو به من نشون می داد، به خدا من اصلأ نمی دونستم همچین ترمزی دارم، یعنی اصلأ از دیروز دارم دیونه میشم.

    حالا دارم اینجوری برای ذهنم منطقیش می کنم که من می تونم به آزادی مالی برسم و هر جندتا خونه در هر جای این دنیا که دلم خواست بخرم، بدون اینکه حتی نیاز به فروش خونه داشته باشم، استاد توی این زمینه هم شما برام الگو هستین، یک واحد آپارتمان زیبا در بهترین قسمت مرکز شهر تمپا، یک خانه ویلایی در محله زیبا و ثروتمند تمپا و یک کلبه زیبا ی چوبی وسط یک دریاچه در ملک بیست هکتاری. و یک خونه سیار زیبا و مجهز و راحت به شکلRV ، استاد جان حالا که این ترمز رو پیدا کردم ، از شما یاد گرفتم که چطور باید پام رو بردارم ، با ساخت الگوهای هماهنگ تر با این خواسته و بر عکس این ترمز و پیدا کردن الگوها و تایید و تحسین نشانه ها.

    استاد همین الان با دیدن این فایل یک ترمز دیگه هم پیدا کردم، اینکه من که می خوام مهاجرت کنم ، پس دیگه داشتن خونه اینجا برام چه فایده ای داره؟

    و قلبم میگه با خرید خونه تو به خواسته ات می رسی، اون کنترل ذهنت ، این کار کردن روی خودت برای تحقق این خواسته یک شخصیت رشد یافته تر از تو می سازه، عزت نفست رو می سازه و تا وقتی که اینجا هستید می‌تونی از خلق این خواسته لذت ببری و وقتی هم با هدایت خدا مهاجرت کردی می تونی به عنوان یک درآمد غیر فعال ازش بهره ببری و یا با بخشیدنش هزاران برابر اونو ازجایی دیگه خیر و برکت وارد زندگیت کنی ، اصل رسیدن به یک خواسته نیست، بلکه اصل تجربه خودمون در خواسته هامونه، اصل گسترش جهان و گسترش خودمون و خیر رساندن به دیگرانه، ببین من با خرید خونه به چند نفر می تونم خیر برسان و چه رشد و گسترشی در جهان مون ایجاد کنم.

    استاد جان می دونم که برطرف کردن این ترمزها و شناخت ترمزهای دیگه که مطمئنا بازم هستن یک مسیر و رونده و تعهد می دم که با هدایت و حمایت خدا در این مسیر ثابت قدم بمانم ان شاالله

    خدا جونم عاشقتتتتم و برای اینکه هر لحظه در حال هدایت منی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

    ای جانم چه فروشگاه کامل و زیبا و تمیزی، چه خوراکی های خوشمزه ای 😋😋😋

    نوش جونتون عزیزای دلم،گوارای وجودتون

    استاد جانم ممنونم برای این فایل ارزشمند که این همه برام تاثیر گذار بود.

    مریم جانم ، عشق من ، ممنونم برای به روز رسانی و دسته بندی این آگاهی های ناب.

    دوستان عزیزم برای کامنت های عالی تان ممنونم

    خدا جونم برای دیدن این فایل زیبای پر از درس و آگاهی و هدایتت برای پیدا کردن ترمز هام و حمایتم برای برطرف کردنشان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

    درپناه خدا، شاد ، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2209 روز

      مرضیه پری پور عزیزم

      مرضیه جان چقدر قشنگ توضیح دادی در مورد ترمزات و چقدر جالب هدایت شدی به شناخت ترمزات در مورد خونه ..

      واقعا آزادی مالی و زمانی و مکانی میتونه ثروتمند باشی و هر کجا دوست داری و با هر سلیقه بهترینها رو خلق کنی و همچنان به رشد و گسترش این جهان کمک کنی

      آفرین که اینقدر به درک و آگاهی رسیدی و با تفکر به خواسته هایت صد در صد به همون نقطه ای که در دور دست میبینی خواهی رسید

      امید دارم در قله های مرتفع زندگی اهدافت برسی عزیزم ..

      موفق و شاد و سلامت و پولدار و ثروتمند باشی

      ممنون و سپاس

      🌺🌺🌺🤗🤗🤗☘️☘️🥀🥀🥀🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2747 روز

        سلام عزیز دلم

        سلام رویا جانم

        من عاشقتم عزیز دلم

        ممنونم که برام نوشتی دست خیر رسان خدا

        من تحسین می کنم این تعهد عالیت​ رو

        من تحسین می کنم این درک عالیت از قانون رو

        دقیقا عزیز دلم وقتی که ما روی خودمون کار کنیم، متعهد باشیم به مسیر خدا تکاملمون رو طی کنیم و به آزادی مالی برسیم ، هر چند تا خونه در هر جای دنیا می تونیم داشته باشیم،

        اصلأ هر محدودیتی که ما برای هر چیزی قائل میشیم به خاطر باورهای محدود کننده ماست.

        ممنونم برای یاد آوری این اصل مهم دردانه خدا

        دوستت دارم عزیزززززززم

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    سلام دوستان ⁦(◍•ᴗ•◍)❤⁩

    من یه مدتها که احساس مکردم از مسیر دو شدم. بی انرژی و کسل بودم و نگران.

    و خدا رو شکر فهمیدم که من مدتیه بی انگیزه شدم و بیخیال.

    سری به سایت زدم و دیدم که خیلی وقته فعالیت نکردم و رو خودم کار نکردم.

    بخاطر همین تعهد دادم که دوباره و مصمم تر شروع کنم.

    و خیلی خوب شروع شد. فایلای خوبی از استاد گوش دادم و فهمیدم باید خیلی بیشتر کار کنم.

    حتی درباره چگونگی باور سازی فایلی گوش دادم که خیلی کمکم کرد.

    میخوام جملات کلیدی و همون باور ها رو جدا کنم و بارها گوش کنم و دنبال مثال بگردم تا باورام اصلاح بشه‌.

    الان هم برای شروع تصمیم گرفتم دوهفته تمرکزمو بر نکات مثبت بزارم ( چیزی که نبودش و ناپیوسته بودنش تو زندگیم حس میشد ) و نتیجشو خیلی دوس دارم بیبینم.

    الان روز دومه

    صبح هوا عالی بود و به سمت محل کارم دوچرخه سواری کردم. من شاگردم تو یه مغازه فنی.

    و همین مکان هم واقعا هدایت و نعمتی از خداس برام که بتونم دور از بدنه جامعه تنها رو باورام کار کنم.

    قبلا سرم خیلی شلوغ بود اما الان که تعهد شروع دوباره دادم خیلی وقت اضافه دارم و استادم همیشه بیرونه.

    صبحم باهم صبحونه خوردیم. البته قبلا باهم خوب نبودیم و ازوقتی دارم تمرکزمو بر نکات مثبت میزارم رابطمون خیلی بهتر شده.

    من یه موتور تو سطح شهر دیدم و خیلی خوشم اومد و همش بهش فکر میکردم.

    اول که تو خیابون چندتا ازش دیدم

    حالا هم که موتور فروشی های اطرافمون هم ازش چندتا اوردن.⁦⁦ (人 •͈ᴗ•͈)یکیشم دقیقا بغلمونه

    امروز کتاب های هم که سفارش داده بودم اومد و خیلی خوشحال بودم البته همیشه فکر میکردم که مادرم کلا مخالف علاقمه و میخواد جلومو بگیره و بگه فقط درس بخونم ولی خیلی استقبال کرد و خوشش اومد .

    البته که کلا رابطم از اول با اطرافیانم خوب نبود.

    دونه دونه سعی کردم رو خودم کار کنم و رابطمو با اطرافیانم بهتر کنم و یکی پس از دیگری جواب میداد و برام خیلی جالب بود.

    حتی مادر وقتی یکی از کار ها مو که برای اون نوشته بودم شنید خیلی خوشش اومد و مطمئنم که تو این راه همراهیم میکنه.

    من یه خواهر کوچک ترم دارم

    البته کلا دلم میخواس یه عالمه خواهر داشته باشم.

    خواهر کوچولوم امروز دوستاشو اورده بود خونه و دوستاش به من میگفتن ( میتونیم بهت بگیم داداش؟)

    صحنه زیبایی برای من بود.😄😁

    و کلا امروز روز خیلی قشنگی بود.

    احساس میکنم دوباره دارم به اصل وصل میشم و حالم خیلی خوبه .

    خدارو شکر

    فعلا ⁦ (◍•ᴗ•◍)❤⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1183 روز

    سلام بر استاد عزیز

    درود بر دوستان خوب

    بحث گاز و ترمز همان است که خود من بسیار با آن درگیر هستم و خیلی اوقات نمی گذارد که من سریع رو به جلو بروم

    می دانم که به هدف خود می رسم و می دانم که هر چه بخواهم به دست می آورم اما ترمزهایی در ذهن خود دارم که این ترمزها نمی گذارد من سریع رو به جلو حرکت کنم

    شناخت ترمزهای خودم بسیار مهم است چون خداوند وقتی می فرماید که من زمین و آسمان را گوش به فرمان تو در آورده ام ولی من به آنها نمی رسم پس این دلیل بر وجود ترمزها و باورهایی محدود کننده در ذهن من است

    من باید باور داشته باشم که افکارم می تواند جهان و زندگی من را تغییر می دهم و رقم می زند

    پس وقتی باورهای من زندگی من را می سازد بیایم با خودم اینجورفکر کنم که باورهای خوب و عالی برای خودم بسازم تا بهترین را برای خود رقم بزنم چون می توانم

    افکار من رقم می نتیج زندگی من

    این بزرگترین درس امروز من بود و خدا را ممنونم که من را هدایت کرد به سمت این فایل

    نکته بی نهایت زیبایی که استاد فرمودند این بود مه با خواسته خودم همسو باشم

    قانون جهان این است که می خواهم و می شود پس من باید اراده کنم تا بهترین ها برایم بشود ولی اگر نمی شود این یک نشانه از جهان هستی است یعنی اینکه ترمزهایی در ذهن من است که نمی گذارد من راحت به خواسته های خودم برسم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    ممنون از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: