«هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-70.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-11-08 07:11:452024-07-17 15:56:29«هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمزشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم
روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاه و هفتم
رسیدن به خواسته ها، چه اون خواسته مادی باشه چه معنوی، یک کار توحیدی هست.
خلق خواسته = باورهای توحیدی درباره خودت، خداوند، خواسته ات
و پس از خلق خواسته، چون الگویی برای اطرافیان میشیم، در واقع هم یک کار توحیدی انجام میدیم (اشاعه توحید) و هم لذت میبریم و به گسترش جهان کمک میکنیم.
منِ عاطفه با رسیدن به خواسته ام، به خودم و گسترش جهان و اشاعه توحید و الگو شدن برای بقیه کمک میکنم.
و جالبه در مسیر رسیدن به خواسته ام، بعلت ساخت باورهای توحیدی، شخصیتی فوق العاده از من ساخته میشه.
یعنی هم توسعه فردی ام پیشرفت میکنه و هم در مسیر خواسته ام حرکت میکنم.
برای همین، زمان هایی که باورسازی میکنم، اطمینان دارم که اون لحظات در حال عبادت هستم.
همونطور که گفتیم تماااام خواسته ها معنوی اند چون هم به پیشرفت جهان کمک میشه و الگو سازی میکنیم و هم باورهای توحیدی داریم براش میسازیم.
باورهایی که فریاد میزنند :
فقطططط خداوند کافیه و عامل بیرونی در کار نیست.
این اوج یگانگی هست.
ثروت به خداوند وصل هست.
یک مومن واقعی ثروتمند هست. چون ثروت بخش هایی از معنویت رو در ما میسازه.
بخشی از توحید در کسب ثروت نهفته ست.
بخشی از توحید در کسب رابطه نهفته است
بخشی از توحید در کسب سلامتی نهفنه ست.
و…
بخش هایی از توحید در خواسته های ما نهفته ست. وقتی خواسته ای رو تیک میزنیم، بخش هایی از توحید که حول اون خواسته هست رو در وجودمون زنده میکنیم.
هر چی خواسته های بیشتری تیک میزنیم :
توحید بیشتری ساخته میشه
به خداوند نزدیک تر میشیم
معنوی تر میشیم
الگوی بهتری برای اطرافیان میشیم
بیشتر جهان رو گسترش میدیم
شخصیت بهتری از ما ساخته میشه
توسعه فردی مون هروز رشد میدهیم
و…
بر عکس تمام چیزهایی که تو کودکی به ما گفتند که :
ثروت ما رو از الله جدا میکنه و اصلا مسیر رسیدن به خواسته ها یعنی مسیری که باید پدر انسان در بیاد و عرق اش ریخته بشه.
چه سوتفاهم هایی با درک قانون بر طرف شد.
چه خدایی که در ذهن همه ما ساخته شد.
چه حقایقی برای همه ما آشکار شد
حقایقی که درون مون باهاش موافق هست.
حقایقی که با آگاهی های کهن مون ، حین بدو تولد، همخوانی داشت.
درک قانون با خودش، آرامشی در پرتو آگاهی به همراه میاره.
استاد در مورد مالیات هم بگم، یادمه قبلا وارد یه مغازه آرایشی شدم و وقتی میخواستم هزینه اجناسی که خریدم رو پرداخت کنم، گفتم خانم میشه لطفا از من پول نقد بگیرید ؟
دیدم خانومه خیلی خوشحال شد گفت حتمااااا.
ای کاش همه مثل شما نقد پرداخت میکردند.
گفتم چرا؟ ایشون گفتند که من دستگاه کارتخوان ام مالیات داره و وقتی از من مالیات میگیرن حالم خیلی گرفته میشه و…
این ماجرا مال خیلی وقت پیش هست اما امروز که شما توی این فایل ارزشمند در موردش صحبت کردین، یادداشت اش کردم که شاید در ذهن من ترمزی ساخته باشه و روش کار کنم.
چند بار هم فروشنده هایی دیدم که عمدا کارت نمیکشیدند و درخواست کارت به کارت رو داشتند. بعلت اینکه دستگاه کارت خوان مالیات داره
خیلی باید حواس مون جمع کنیم که اگر ورودی های این مدلی قبلا گرفتیم، نزاریم ذهن مون طبق ورودی های قبلی برنامه ریزی بشه.
استاد جانم و مریم مهربونم، بابت تهیه ، تدوین، کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم.
از خداوند مهربونم هم متشکرم که از زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه
آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.
همگی در پناه الله یکتا باشیم
به نام خداوند جآن و خرد
سلامی گرم و صمیمی خدمت استاد عزیزم،بانو شایسته جان و همه همسفران عزیزم در سفر روز شمار تحول زندگی من
روز پنجاه و هفتم از سفرم به درون
فایل: «هم مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز
————————————————–
چقدر این فایل هم ارزشمنده و واقعا فایلهای هدیه و دوره ها تکمیل کننده همدیگه هستند..یعنی وقتی هر دو رو با هم گوش میدیم و کار میکنیم خیلی قدرتمند تر میتونیم حمله کنیم به ترمزهایی که سالیان سال تو نا خودآگاه ما جا خشک کردن و زنگ زدن و ما غافل از این مسئله، تعجب میکنیم که چرا من هر چی کار میکنم و گاز میدم نتیجه ای دریافت نمی کنم؟؟؟؟!!!!
استاد باز هم مثل همیشه ساده و روان بخش دیگری از قانون رو به همین شفافی بیان کردید و چقدر خوب میشه نتیجه گرفت با استفاده از آگاهی های این سایت به شرط تعهد در عمل.
کی نتیجه می گیره؟؟ کسی که باور کند.
از وقتیکه پا به این جهان میگذاریم و زندگی زمینی ما در رحم مادر آغاز میشود تا روزی که به دنیا می آییم، معطل هیچ چیزی نیستیم و خداوند همه چیز را پیشاپیش برای ما مهیا کرده.شیر مادر به عنوان تغذیه،دستانی که با عشق مارو حمایت میکنند،روابط عالی،هر خواسته ای داریم حتی تا موقعی که زبان باز نکردیم و فقط با ابزاری که خداوند به ما داده درخواست میکنیم،و به راحتی خواسته هایمان را دریافت میکنیم و چقدر شیرین و لذت بخش است این زندگی..
حتما که در همه زندگیمان تا روزی که هستیم برنامه همین است و تمام..
وقتی این خدایی است که ما داریم و سازو کار سیستم الهی اینگونه زیبا و عادلانه عمل میکند پس همه خواسته هایمان را باید تو مشتمون ببینیم.
پس چرا ما اینقدر گاز میدیم ولی همچنان سرجای قبلیمون ایستادیم ؟؟؟!!!!!!
چون در ناخودآگاه ما ترمزهای مخفی ای که خیلی هاشون اتفاقا خیلی هم شیک و مجلسی هستند و با ظاهری اتوکشیده و مقبول دارن تمام توان مارو در جهت دست یافتن به خواسته هامون می گیرند و از ما جسمی نا امید و بی انرژی به جا میگذارند که دیگر انگیزه ادامه دادن نداریم..
این داستان اکثریت جامعه است.اینقدر به خواسته ها نرسیدند که باور کردند این مشیت الهی است،خواست و اراده خدا در این است،پیشونی نوشت آدمها غیر قابل تغییر است ،عده ای خوش شانسن و عده ای بدشانس و…
و اینها با عدل الهی جور در نمیاد!!!!!!
به همان اندازه که خودمان را لایق بدانیم به همان اندازه خداوند سریع الاجابه است…به همین راحتی که سلیمان نبی را اجابت کرد،به همین راحتی که موسی را اجابت کرد،نوح را و….
دو روز پیش تو محل کارم ی نوع اسکاچ دیدم که خیلی بامزه بود و خب ،تو ذهنم گفتم ببینم همکارم از کجا خریده؟؟!!
تمام شد و از ذهنم رفت و نپرسیدم…
دیروز رفتم خرید فروشگاهی که باز هم رفته بودم ولی به چشمم نیومده بود..اما دیروز اسکاچها واسم چشمک میزدند و منم به راحتی ازشون خرید کردم و خواسته ام اجابت شد..
همون موقع پیش خودم گفتم نتیجه رو ببین به چه راحتی به این خواسته رسیدی؟؟!!
همین خدایی که به راحتی تو رو به این خواسته میرسونه به خواسته های بزرگترت هم میرسونه..واسه تو کوچیک و بزرگ رو معنا کردند که اینم ترمزه خودش
واسه خدا که خواسته کوچیک و بزرگ نداره..هر چی بخوای به راحتی بهت میده…
استاد جانم خیلی برای شما و آموزشهاتون شکرگذار خداوند هستم..چون باعث شدید به هر اتفاقی فکر کنم و دنبال رد پای قانون باشم و اینطوری قوانین رو تو ذهنم جا بندازم و منطقی کنم..ممنونم که من رو با خدای واقعی،خدای وهاب و کریم و فاضل آشنا کردی و اون خدایی که از قبل هر چی دلش میخواسته،همینطور عشقی،واسه هر کسی ی چیزی نوشته و ما مجبوریم که فقط بپذیریم رو ،، از ذهنم پاک کردی
خدای من عادل مطلق است
و عدل یعنی دادن امکانات به من و مهیا کردن مسیر و هدایتم به سمت آگاهی هایی که به وسیله آن میتوانم خواسته هایم را محقق کنم.
خدا جانم بسیاااااااااااااااار عاشقانه سپاسگزارتم و با افتخار بندگی ات را میکنم که هیچ کس جز تو شایسته ستایش و پرستش نیست..دورت بگرررررردم
من همزمان دانشجوی دوره ثروت یک هستم به لطف الله و همزمان این فایلها به من خیییلی دارن کمک میکنند که بهتر پیش برم..همینکه فهمیدم من یکسری باورهای محدود کننده(ترمز) توی ذهنم هستند و باید به کمک منطق باورهای قدرتمند کننده را به جای آنها بگذارم تا بهترین تجربه رو از زندگی ام داشته باشم بسیار به من کمک میکنه که با امید و انگیزه پیش برم و بااااااور دارم که حتما و حتما و حتما نتیجه میگیرم مثل شما استاد عزیزم و هزاران نفر از دوستان عزیزم در سایت الهی عباسمنش دات کام..
استاد عزیزم خیلی خیلی دوستون دارم و ممنونم که اینقدر ساده و روان استفاده از قوانین رو آموزش میدید..
مریم عزیزم ،بانوی شایسته خیییلی ممنونم برای مقاله های پر محتوا و ارزشمندتون..عااااشقتم که این سفر رو مهیا کردی
همسفران عزیزم ممنونم که هستید و ممنونم برای کامنتهای آموزنده و ارزشمندتون و ممنونم که با من همراه بودید
دوستتون داااااااااارم
در پناه خدای خوبیها روز و روزگارتون عاااااالی
به نام خداوند مهربان و وهاب و دوستداشتنی
سلام استادجان و مریم عزیزم
درود به دوستان مسیر عشق
خدایا شکرت که امروز یکی از دوستان به من گفت این فایل حتما گوش بدم
چون من بهش گفتم چرا هرچی دنبال کار میرم
نمیشه
چرا می خوام ازدواج کنم ولی باز اتفاق نمیوفته
یا خدااااا
بعد شنیدن این فایل متوجه شدم من چقدر ترمز های ذهنی دارم
راجع بکار
راجع به ازدواج
راجع به مادر شدن
راجع به مهاجرت
و دونه دونه ترمزها برام بالا اومدن
و الان متوجه شدم در مورد خودم و خیلی از اطرافیان که تلاش میکنیم ولی رقم نمی خوره
همش ترمزهای ذهنی خودمونه
و هر چه انرژی میذاریم و تلاش میکنیم ولی باز دریغ از یه شدن
چقدر از کودکی باورهای غلط و ترمزها برای ما ایجاد شده
و یاد گرفتم که جهان هستی
من هر چه بخواهم میدهد و می شود
و باید باورهای درست و جایگزین کنم
باید ترمز ها و هرچیزی که مانع رسیدن به خواسته هام هست رو پیدا کنم
و باور درست بسازم با تکرار و تمرین
خداروشکر بابت دریافت آگاهی های امروز
در پناه الله یکتا باشید
بِه نامِ خُداوَندِ بی نَهایَتُ لامَکانُ لازَمان
بهِ نامِ خُداوَندی کِه هَمه چیز می شَود هَمه کَس را…
سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
برگ پنجاه و هفتم از سفرنامه من
سه شنبه 1403/4/26
ساعت 22:56
من خیلی روی باور مقاومت داشتم خیلی خیلی زیاد
یعنی جوری بودم ک تو هر فایلی استاد حرف از باور میزدن من میگفتم بابا بیخیال چیه باور
اصلا حاضر نبودم گوش بدم و ادامه بدم
مربوط ب زمانیکه شروع نکرده بودم روی خودم بصورت متعهدانه و جدی کار کنم
اما الان ک دوماه گذشته و دارم روی خودم کار میکنم نسبت ب قبل خیلی اون مقاومته کمتر شد خیلی زیاد میتونم بگم از بین رفت
و تو هر زمینه ای ک چالش داشته باشم
از خودم میپرسم من چه باوری دارم چ ترمزی دارم
ک نمیزاره من ب این خواسته ام ب اون خواسته ام برسم
ک در زمان کار کردن روی خودم واقعا ب لطف خداوند آگاهی هایی نصیبم شد
تغییر باور دادم
ترمز ها را ازبین بردم
هنوز نتایج ب اونصورت بزرگ نداشتم
اما برای من خیلی ارزشمند بود و خیلی برای من بزرگ بودن
و دیدم با چشمهای خودم ک با تغییر باور در روابط با فرزندانم نتیجه ی خیلی خوبی گرفتم
و موفق آمیز بود ب لطف خداوند
و ترمزهایی را هم ب لطف خداوند پیدا کردم ک تو کامنتای قبل گذاشتم
و دارم روشون کار میکنم
و هر چقدر جلوتر میرم ایمانم ب باور داره بیشتر میشه .
تو این فایل استاد گفتن بچه ها زود ب خواسته هاشون میرسن یا
اگر به خواسته ای زود میرسین یعنی اینکه ترمزی نداشتی
من همون لحظه ب خودم گفتم
من میخام الان امتحان کنم ک یه درخواستی کنم ببینم میشه یا ن ؟
گفتم چی بگم ؟
بعد گفتم من میخام امشب برامون نذری بیارن
ببینم میارن یا ن
بعد ترمز اومد گفت امروز نذری میارن یعنی؟
شاید ترمز جدی نبود سوال بود
اینو گفتم بیخیال شدم
یحورایی اصلا یادم رفت ک چنین خواسته ای داشتم
بعد اذان مغرب دیدم یکی در خونه پدرم اینا را میزنه
داداشم رفت نذری آوردن
کشمش پلو با گوشت
اولش اصلا یادم نبود حواسم نبود
ک چنین خواسته ای داشتم
داشتم میخوردم
یک ان یادم اومد گفتم راستی من امروز خواستم ک نذری بیارن و شد
یجوری شوکه شدم
چرا ؟ چون اصلا تو این روز نذری نمی آوردند
سمت ما نمیاوردن
و برای من عجیب بود
باورتون میشه ن یدونه نذری
ببینین چندتااااای دیگه هم رسید
نیم ساعت بعد
زنداداشم با نذری های متفاوت
سینی دستش بود آش دوغ ، سوپ جو،
شله زرد ، و برنج و مرغ
بازهم کلا یادم رفته بود ک من چنین خواسته ای داشتم
دوباره چند دقیقه بعد زنداداش بزرگم گوشیش زنگ خورد
مادرش گفت دوتا غذا اینجا هست بچه ها را بفرس
بیان ببرن
بازهم حواسم نبود ک چنین خواسته ای داشتم
سرسفره شام
چهارتا غذای نذری بود
غیر از آش و سوپ و شله زرد
ومن دیدم ک چقدرررررررر قانون دقیق جواب داد
چقدرررر حرف استاد طلای ناب بود
خواسته ای ک زود بهش میرسین بدونین ترمزی ندارین
چقدر اینجا من ایمانم تقویت شد نسبت ب این موضوع ک بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم
ترمز های خودم را کشف کنم
و زندگی خودم را مثل امشب پربرکت و رزق بغیرالحساب کنم
چون واقعا امروز رزق بغیرالحساب بود
نذری پشت نذری بود
بیشتر از اون خواسته ای بود ک من خواستم
خدایاااااشکرت
ک تو عظیمی تو رحیمی تو رزاقی تو بخشنده ای تو کریمی
تو سمیعی تو بصیری تو رب العالمینی
خداوندااااا تنها تو را میپرستم تنها از تو یاری میجویم
خداوندا ما را ب راه راست هدایت کن
ک ترمزها را پیدا کنیم و از بین ببریم با باورهای درست
و غرق درمدار نعمت و فراوانی ک در اختیار تمام بندگان قرار دادی شویم
خداوندااااا برای نعمت و فراوانی سپاسگزارم
خداوندااااا برای قانون بدون تغییر سپاسگزارم
خداوندا تو را شکر
استاد عزیزم مثل همیشه سپاسگزارمممم
و قدردان لطف و محبت های شما هستم
روز شمار تحول زندگی من
روز پنجاه و هفتم
سلام خدمت استاد عزیزم ومریم عزیز وهمه دوستان هم کلاسی من در این دانشگاه توحیدی
انصافا عجب فایلی استاد عجب فایل فوق العاده ای من بگم بالای 40بار این فایل رو گوش دادم
واقعا سپاسگزارم استاد
من یه تجربه در مورد باور ها دارم گفتم به اشتراک بزارم بادوستان که هم به خودم یادوری بشه وهم واسه دیگران الگویی باشه که میشه وهمه چی باور هست
من بهم الهام شد که یه سهام رو بخرم درصورتی که اون سهم که به من الهام شده بود حدود بگم تقریبا 5000درصد ریخته بود ومن به رفیقم که تو این حوضه کور میکنه گفتم این سهم چطوه ره خوبه بخرم به نظرت خندید وگفت بابا بی خیال این دیگه چیزی ازش نمونده ولی این الهام بار ها به من شد ومن به خاطر ترس هام همون باورهای غلطی که داشتم نخریدم و اون سعم بعد از حدود 2ماه 2000درصد رشد کرد
بعد یه سهامی که قبلا خریده بودم وهیچ خبری هم از رشدش نبود واصلا هم درموردش نمیدونستم اما هروز این باور رو با خودم تکرار میکردم که این سهم بالای 1000درصد رشد میکنه بخدا وندی خدا قسم بعد از 6ماه 1400درصد رشد کرد البته که به نفروختم واومد پائین وبا 800درصد سود فروختم میخوام بگم این قانون بخدا هرجایی ودر هر زمینه ای به کار بگیری جواب میده
مهم باور به این قانون وتکرار تکرار تکرا وکنترل ورودی های ذهن هست
بازم سپاسگزارم استاد عزیزم
سلام استاد عزیز و تمام بچه های عزیز سایت
خیلی صحبت هاتون منو تحت تاثیر قرار داد که ترمز چقدر در نرسیدن یا رسیدن ما به خواسته هامون تاثیر داره و چقد چیزهای کوچیکی میتونن ترمز باشن و ما خبر نداریم ولی آخه من چند وقته دنبال ترمزمم ولی پیداش نمیکنم حالا اینجا مینویسم باورهامو در مورد خواستم تا ببینم ترمزمو پیدا میکنم یا نه اگه کسی ترمزمو پیدا کرد ممنون میشم ریپلای بزنه و بهم بگه .
خواسته من مهاجرت به یک شهر بزرگتره
من معلمم و دوست دارم وسط اون شهر توی یکی از مدارس خوب کار کنم الان چند ساله فرم پر میکنم ولی با انتقالیم موافقت نمیشه پس خواستم اینه انتقالی بگیرم . اول یکی از بچه های سایت گفت که باید برای اونایی که انتقالی میگیرن خوشحال بشی و تحسینشون کنی و حسادت از خودت دور کنی این مورد خیلی روی خودم کار کردم و سعی کردم برای همه آرزوی خوب بکنم و تحسینش کنم .
سعی کردم برای خدا شریک قائل نشم و قدرتو به بندش ندم و همش فایلهای توحیدی گوش داد و با خودم هی گفتم که دست خدا بالای همه ست و خدا دوست داره من به خواستم برسم
بعد سعی کردم در مورد خواستم رها باشم و به خدا اعتماد. کنم که هر اتفاقی بیفته الخیر فی ما وقع و خدا بهترینو برام در نظر گرفته
بعد اومدم نوشتم که چرا میخوام برم شهر بزرگتر بعد فهمیدم من از شهر بزرگ امکانات زیاد میخوام
ورودی هامو دارم کنترل میکنم روی حرفام دارم کنترل میکنم زیپ دهنمو میبندم به قول استاد .
سعی میکنم از زندگی لذت ببرم ولی آخر از نجواهای ذهنم ایقد صدای ذهنم زیاده که صدای الهامات خدارو نمیشنوم من واقعا هر لحظه دارم تلاش میکنم به تمام اتفاقات اطرافم به شکل بهتری نگاه کنم نجواهای ذهنم کنترل کنم.
آیا ترمزی هست که من هنوز کشفش نکرده باشم یا اینکه نه ترمزی نیست فقط باید اعتماد کنم به رب؟
ممنون میشم بهم کمک کنید
سلام عزیزم
وقتی کامنتت رو خوندم احساس کردم شاید احساس لیاقت و باور واقعی نداری که خدا واست این کار رو انجام بده
از خدا درخواست کن که این کار رو واست حتما انجام بده و خودتو لایق دریافت بدون
از خودت بپرس چرا من نباید راحت منتقل شم ؟ چرا شک دارم ؟ چرا مطمئن نیستم ؟ چرا ایمان ندارم که خدا حتما و 100٪ واسم انجام میده ؟
لطفا بنویس و روجواب هاش تأمل کن و با تمرکز بالا جواب هاشو بنویس
بعد که نوشتی ، حالا جوابشون رو به نحوی بده که اشتباه هستن وبه این دلایلی که در جوابش میدی تو لایق این هستی که راحت انجام بشه
موفق باشی عزیزم
سلام عزیزدلم
امیدوارم احوالت عالییی باشه
من کامنت شما و پاسخ خانم صادقی و جناب کرامتی عزیز رو خوندم
به نظرم جواب شما تو جلسه 2یا گفتگو با دوستان توسط سپیده جون و شیرین جون که با استاد صحبت کردن داده شده و از همه مهم تر خانم شایسته عزیز در توضیحات یوی از فایل ها گفتن که باز هن برمیگرده به همون گفته های استاد عزیز که منشا و ریشش همون شرک خفی هست
ذهن ما به صورت کاملاا زیرکانه مارو گول میزنه و خودمون هم اوایل متوجهش نمیشیم
چون به ظاهر داریم با توجه به آگاهی هایی که دریافت کردیم روی خودمون کار میکنیم
به قول اون اصطلاح معروف
شرک در وجود انسان مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در شب های بیابان هست
و به معنای واقعی به همین میزان کشفش سخت
اما به قول استاد جان خبر خوب اینکه وقتی عمیقاااا به دنیای سکوت درمونمن بریم
فلرغ از هر گونه منیت و وابستگی
درکمال آرامش قدم به قدم متوجه میشیم ایرادمون رو
اینوه شما در ظاهر همه کار هارو انجام میدید اما نتیجه هنوز حاصل نشده
خودش یک شرک
خانم شایسته عزیز درتوضیحاتی که برای فایل که نوشتن دقیقا به همین موضوع اشاره کردن
و جناب کرامتی هم به نوعی به همین نکته اشاره کردن
یکی دیگه از دوستان در کامنتی به تمرین ستاره قطبی دقیقا به همین موضوع اشاره کردن و استاد هم خوندن اون کامنت رو
وقتی ما خواسته ای داریم و داریم در مسیر رسیدن بهش روی خودمون کار میکنیم
همین کفایت
حالا اینکه هی بگیم اا منکه این کار رو هم کردم چرا پس نشد
برم ببینم بقیه چکار کردن که شده چرا برا من نشد
میشه حس و حال بد
و این یعنی ما روند رو درست درک نکردیم
وقتی روند درست
که خوب من هرکاری که بهش هدایت شدم رو انجام دادم
پس خوشحالم
ادامه میدم تا یا از ادامه نتیجه بگیرم
یا باز هدایت بشم به انجام کار دیگه
اما نکته مهمش داشتن حال خوب
احساس عالی
لذت بردن از داشته ها و عشق کامل
به نظرم رها کردن یعنی عشق کردن با همین چیزهای موجود
امیدوارم درست تونسته باشم منظورم رو برسونم
نور و عشق به مسیرتون️️
سلام دوست عزیز
خیلی ممنون وقت گذاشتید و به سوالم پاسخ دادین فک کنم جوابمو گرفتم و دقیقا چیزی که شما گفتید درسته و من اینو نمیدونستم ولی خبر خوب اینکه به طرز جادویی اتفاقات خوب داره میوفته و کارم درست میشه که منتظرم کارم تموم شده و بیام برای استاد و بچه ها کامنت بزارم
سلام وقت بخیر این که تمرز ها رو دیگران بهت بگن شاید درست نباشه چون این ها از احساس و فکر شما هست که ترمز درست میشه و فقط باید روی خودت تمرکز کنی تا کشف کنی ترمز هارو و به نظر من جای این که تمرکزت روی انتقالی باشه همون جا که هستی به زیبای های کارت و محل کارت و فکر کن وببین چقدر زیبا هست و در لحظه لذت ببر و رشد کن تا تکامل شکل بگیره و در ان زمان هست که انتقالی با کلی حس و اتفاق زیبا برات رخ خواهد داد ولی شما باید فرکانس انتقالی رو ارسال کنی تا در بهترین زمان ومکان شکل بگیره
درود به استاد عزیزم
خیلی دوستون دارم
الهی صد هزار مرتبه شکرت که من رو هدایت ام کرد که با شما آشنا بشم و در این مسیر نورانی و الهی قرار بگیرم
من در این چند سالی که با شما و در مسیر شما هستم
باور هام نسبت به ثروت به نظر خودم عالی عالی عالی شده و خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم
اما من بیزینسی رو دارم که یوتوبه
در کنار اهداف دیگه ام مثل درس خوندنم
حالا من متوجه شدم که کلی باور محدود کننده نسبت به یوتوب دارم
مدت زیادی هست که دارم قدم های جانانه برمیدارم ولی کانالم هنوز به درآمد نرسیده
درحالی که ویدیو های مشابه ویدیو های من در کانال های دیگه بازدید میلیونی دارند اما ویدیو من بازدید کمی دارد
من متوجه شدم که پام کاملا روی گازه و دارم روی خودم و فرکانسم کار میکنم اما اون یکی پام کاملا روی ترمزه با باور های محدودی که به یوتوب دارم
در قسمت ارزشمند عقل کل هم رفتم جواب ها و دیدگاه های ارزشمند دوستان باعث پیشرفتم شد ولی هنوز فکر میکنم که باور هام تغییر نکرده و جلوی پیشرفت من رو گرفته و هر چقدر میخوام باور هامو تغییر بدم انگار فقط دارم ذهنمو توجیه میکنم و به قول استاد اون باور های سیمانی من خیلی نهان و مخفی و محکم هستند در ذهن من
مثلا ذهنم میگه خوب مگه توی هر بیزینسی اگه باور های خوب داشته باشی مشتری خودش نمیاد پس چه نیازی به تبلیغات هست که من تبلیغ دیگران رو روی ویدیو هام بزارم
یا اینکه خود استاد گفتند که هیچ تبلیغی نکردند
باز من میگم اون فرق میکنه اون زمینه ای که استاد گفتند چون موفقیت فردی و این جور موضوع ها هست واقعا هر فردی باید تایم و زمان اش برسه تا هدایت شه و درس هایی رو اول پاس کنه بعد به این سمت هدایت شه،
کلا انگار ذهنم نسبت به تبلیغ باورهای درستی نداره
یا مثلا ذهنم بهم میگه: یعنی میخوای با نشون دادن همین موارد بخوای پول دربیاری انگار کلا ذهنم بی ارزش میدونه ویدیو هام رو و لایق کسب درآمد نمیدونه ویدیو هام رو انگار باید یه کار خیلی بزرگی من انجام بدم تا بابتش پول دربیارم
یا مثلا ذهنم میگه ویدیو من که آنچنان سودی نمیرسونه
درحالی که دارم طبیعت، فراوانی، زیبایی، احساس خوب، میوه های ارگانیک، صدای باران، مسافرت و کلی زیبایی دیگه که در اون ویدیو هست رو نشونمیدم تازه بعضی ویدیو هام که آموزشی هم هستند و کلی در موردشون تحقیق کردم و وقت گذاشتم
استاد خیلی دوست دارم شما محصولی در مورد یوتوب یا یک فایل ویدیو ای هر کدام که خودتون میدونید رو لطف کنید و در مورد یوتوب و باور های درست نسبت بهش بزارید
خیلی ازتون سپاسگزارم
من خیلی خیلی خیلی به شما باور و ایمان قلبی دارم
میدونم اگر از زبان شما درمورد یوتوب باور های درست رو بشنوم همه اون باور های محدود کننده سیمانی
توی ذهنم تغییر میکنند و به محض تغییر باور ها نتایج ام عوض میشند
باز هم از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم و سپاسگزارم
به نام خدای مهربان
درود و احترام
روز 57/ «هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز
کلا سه تا مفهوم داریم :
1) خواسته
خواسته چیه ؟؟ خواسته که همون خواستس دیگه .. یعنی یه چیزی رو خواستن !!
2) گاز
گاز چیه ؟؟ یعنی زور زدن و اشتیاق داشتن و پشن داشتن
3) ترمز
ترمز چیه ؟؟ یعنی هر چی زور میزنی و تقلی میکنی به خواسته نمیرسی.. یا باورهای ناهماهنگ با خواسته
در مثال خواسته ی ازدواج گاز رو ترمز را توضیح دهید..
گاز : ازدواج و رابطه ی عاطفی رو میخوام که لذت ببرم و تحربه های جدید داشته باشم و این چیزا
ترمز ها چیه :
مثلا کی با من ازدواج میکنه ..
من که پول ندارم ..
ازدواج گرونه ..
زندگی سخته
ووو یه مشت چزت و پرت
که عمده ی این ترمز ها برمیگزده به احساس عدن لیاقت ..
یعنی ما ادم ها به خاطر تضاد هایی که توی زندگیمون بهس برمیخوریم خواسته های متنوعی داریم و این داشتن خواسته بد نیست .. ولی مشکل ازونجاست که شخص ازونحایی که یه عالمه ترمز و باورهای ناهماهنگ با خواسته داره ،، داشتن اون خواسته رو خیلی دور از ذهن و محال میدونه !!
که اصلی ترین ترمز هم برمیکرده به عدم احساس لیاقت !!
من توی دوزه ی کشف قواینن زندگی یه عالمه توضیح دادم و این باور عدن لیاقت رو اونجا ریشه یابی کردم . . وگرنه اگر ما خواسته ای رو داشته باسیم و ترمزی در مقابلش نداشته باشیم همون لحظه به دستش میاریم..
مثلا خواسته ی طرف داشتن یک ماشین لاکچری و خاصه ،، اگر شخصی که باورهای درستی داره وقتی این ماشین رو ببینه ،، همون لحظه به خودش میگه
خب اوکی میرم نمایشگاه و کارت رو میکشم و خرید میکنم!!! اراده میکنم و به دست میاورم..
ولی شخصی که باورهای نامناسب داره با دیدن این ماشین خیلی حسرت میخوره و داشتن اون رو دور از ذهن و محال میدونه و حسرت میخوره و حسادت میکنه !!
اینجاهاست که باور لیاقت خودش رو نشون میده ها !!!
یاد اون قسمت از سفر به دور امریکا میوفتم که استاد و خانم شایسته روی پل وایساده بوده و داشتن کشتی های تفریحی رو نگا ه میکردن و بعد استاد به خانم شایسته گفت ،، خب بیا بریم کشتی سواری هم بکنیم !! این یعنی حس لیاقت داشتن در مقابل خواسته که همون لحظه تصمیم میگیری و انجامش میدی !! این یعنی نداشتن ترمز در مقابل اون خواسته !!
پس به صوزت کلی اگر در مقابل خواسته ای مقاومت نداشته باشیم و ترمز نداشته باشیم ،، همون لحظه تصمیم میگیریم و انجامش میدیم و این موضوع رو که میخوایم تجربش کنیم رو به تعویق نمیندازیم !!
ولی اگر در مقابل یک خواسته ای خیلی باورهای ناهماهنگ داشته باشیم و ترمز های زیادی داشته باشیم .. اصلا نمیتونیم تصمیم بگیریم و یا سال ها اون تصمیم به تعویق میوفته !!
مثل خواسته ی من که مهاجرته و سال هاست به تعویق افتاده .. چرا ؟؟ چون ترمزهای زیادی در مقابل این خواسته دارم که همش هم برمیگرده به باور عدم لیاقت که توی کشف قوانین کامل راحبس توضیح دادم که ترمز باور عدم لیاقت چطور سال هاست من رو میخکوب کرده و نمیذاره تصمیم بگیرم بزای این خواستم و یا هر وقت تصمیم گرفتم و انجامش دادم ،، خیلی خیلی اذیت شدم و به دردسر افتادم ،، که همش برمیگرده به عدم لیاقت !!
پس ترمز نداشتن یعنی تصمیم گرفتن و همون لحظه انجامش دادن !!
یعنی من میخواهم و میشود!!
خب اینم از رد پای من از روز 57,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت
مربی عزیزم ممنون از این فایل و مچکرم اینقدر ریز بینانه در مورد اون ترمز ها توضیح میدید و چقدر باورهایی خوب را مطرح کردید و ممنون که باعث شدید متوجه اون ترمز ها در مورد خودم شدم بازهم صمیمانه مچکرم بابات ابن آگاهی ها و این فایل ها مخصوصا از جاهایی که میروید و برایمان فیلم ضبط میکنید خیلی لذت برم
سلام به استاد عزیزم
سپاسگزارم بخاطر این همه عشق و شادی و توحید که با ما به اشتراک میذارید استاد مهربانم
از دوره ی جهانبینی و فایل های رایگان و تصاویری که از امریکا نشون میدید چقدر خواسته های جدید در من شکل گرفته چقدر امریکا رو بهتر شناختم و درک میکنم وضعیت زندگی و فرهنگ اونجا رو
مدت ها بود که در مورد نقاط مختلف دنیا وقت میذاشتم که بشناسم اما هیچ کس به خوبی شما تا به حال امریکا رو نشونم نداده و این به این دلیل هست که شما همفرکانس من هستید و خودتون دارید در همین زیبایی هایی که من از شما یاد گرفتم که دنبالش باشم، زندگی میکنید.
استاد مهربانم من از همون شاگردانی هستم که متعهد هستم که هر روز بیشتر و بیشتر زندگیمو تغییر بدهم و الهی شکر به اندازه ی ایمانم در تمام زمینه ها تا به حال نتیجه گرفتم به اندازه ای که تونسته ام توحید داشته باشم به اندازه ای که تونستم خدا رو باور کنم و تنها او را بپرستم و تنها از او یاری جویم و به اندازه ای که تونستم رها باشم از همه کس و همه چیز تونسته ام شادی و ارامش و ثروت و معنویت رو تجربه کنم و چه زیبا مسیری است مسیر بندگی خدا.
استاد مهربانم امیدوارم به روز دیدارمون در امریکا، که اگر همین مسیر رو با تعهد و ایمان ادامه بدم به این خواسته ام هم خواهم رسید. تازه ترمز هام رو دارم میشناسم و به امید خدا جریان های تازه ای در زندگیم وارد خواهد شد طبق مشیت و قوانین الهی که من رو به اینجا رسونده تا به الان.
این مسیر سعادت دنیا و اخرت رو با هم داره.
دوستتون دارم و سپاسگزارم و اعتبار تمام عشق و محبت شما رو به الله یکتا میدم کع شما رو دستی از دستانش برای من قرار داده.