گام به گام برای به ثمر رساندن خواسته های نیمه تمام | بخش 3

نکته مهم: این فایل یک مقاله است که فقط به صورت نوشتاری است


عنوان: ماندن در مومنتوم مثبت، نشستن بر شانه‌های خداوند و فعال شدن قدرت خلق‌ درونی

از ذهن پر از ترس، تا نه فقط “باور به امکان‌پذیری” بلکه “یقین به حتمی بودن تحقق خواسته”

یکی از قوی‌ترین مفاهیم جلسه پنجم و ششم دوره، معرفی تکیه‌گاهی به نام «باورهای مرجع» به عنوان فونداسیون خلق واقعیت دلخواه است. باورهای مرجع، نزدیک‌ترین و هماهنگ‌ترین نگرش را با “آگاهی های منبع (خداوند) دارند. باورهای مرجع توحیدی، همان باورهایی هستند که ذهن در لحظات مواجهه با تضادها، به صورت خودکار به آن‌ها رجوع می‌کند و تصمیماتش را با آن‌ها هماهنگ می‌سازد و دوباره به جریان خوشبختی وصل می شود.

در این جلسات، دانشجو یاد می‌گیرد که به‌طور آگاهانه، این باورها را جایگزین پیش‌فرض‌های محدودکننده‌ی ذهن خود کند. مسیر این جایگزینی، مسیری تکاملی است که آجر به آجر، با منطق‌های قوی توحیدی ساخته می‌شود. 

نخستین و اصلی‌ترین باور مرجع که آموزش‌های دوره بر ایجاد و تقویت آن متمرکز شده است، باور به فراوانی است؛باوری که بیشترین میزان هم‌جهتی با خداوند را ایجاد می‌کند و زیربنای شکل‌گیری مومنتوم مثبت می‌شود.

 

رویکرد هوشمندانه استاد عباس منش برای درک عمیق دانشجویان از باورهای مرجع:

روندی که استاد عباس‌منش برای ایجاد این زیرساخت حیاتی در ذهن دانشجویان طراحی کرده، به طرز شگفت‌انگیزی هوشمندانه و ساختارمند است. روندی که فقط از استادی برمی‌آید که قوانین حاکم بر زندگی را هم عمیقاً شناخته و هم راه انتقال آن‌ها را به هر سطحی از دانشجو، بلد است. استاد عباس‌منش این روند را از جلسه پنجم آغاز می‌کند. اما به‌جای آنکه صرفاً آگاهی‌های جدید به دانشجو بدهد، از مسیری بسیار موثرتر استفاده می‌کند تا دانشجو اول آماده ی درک شود سپس به واسطه ی این درک، بتواند به مرحله بهره برداری از این آگاهی ها برسد:
استاد عباس منش در این جلسه، دانشجو را به درون تجربیات گذشته‌اش می‌برد و تا ردپای باورهای مرجع را از درون تجربیات واقعی خود بازیابی کند. این رویکرد، چند دستاورد مهم دارد:

  • اول، دانشجو را به تأمل و تعمق در ماهیت واقعی باورهای مرجع و ارتباط آن‌ها با تکنیک «time out» سوق می‌دهد؛
  • دوم، چون این شناخت، نه از طریق مطالعه، بلکه از دل تجربه‌های شخصی به‌دست می‌آید و عمیق‌تر در ذهن می‌نشیند؛
  • سوم، دانشجو با درک تدریجی مفاهیم، آماده می‌شود تا از زوایای وسیع‌تر به نقش باورهای مرجع در زندگی نگاه کند و اهمیت حیاتی آنها را درک کند و مثل وحی منزل به آنها نگاه کند.

رویکرد استاد عباس منش در این باره دقیقاً شبیه به این مثال است که:

تصور کنید یک متخصص مکانیک، به جای اینکه کاربرد و ارزش یک ابزار ساده مثل پیچ‌گوشتی را برای فردی توضیح دهد که نه تجربه‌ای درباره‌ی مسائل فنی دارد ـ و نه می داند این ابزار به ظاهر ساده چه قدرتی برای آسان کردن مسیر زندگی او دارد، ابتدا مسائلی را به او یادآوری کند که در زندگی با آن‌ها مواجه شده و به دلیل عدم آشنایی با ابزارهای کارآمد، یا آن مسائل را رها کرده یا راهکارهای بسیار پیچیده‌ای انتخاب کرده که نه‌تنها مشکل را حل نکرده، بلکه خود آن راهکارها دوباره آبستن مسائلی بغرنج‌تر در آینده شده‌اند.

مثلاً:

  • قفل شکسته‌ی درِ خانه که باعث شده در به‌درستی بسته نشود و امکان ورود چیزهای ناخواسته به خانه وجود داشته باشد، چون فرد نتوانسته با دست، پیچ قفل را به خوبی سفت کند؛
  • شیر آب آشپزخانه که چکه می‌کند و فرد با گذاشتن یک سطل زیر لوله‌ها، موقتاً مشکل را حل کرده، چون امکان درست جا انداختن پیچ اصلی با دست یا ابزاری مثل چاقو وجود نداشته است. خطر این راهکار این است که ممکن است سطل سرریز شود؛
  • لوستر سنگینی که به سقف آویزان است و پیچ اصلی اتصال آن شل شده و هر لحظه امکان سقوط آن روی ساکنین و حتی بروز خطر جانی وجود دارد.

سپس در این شرایط، متخصص به‌جای توضیحات بی‌فایده، پیچ‌گوشتی را به دست فرد بدهد و قدم‌به‌قدم، او را در تعویض قفل، بستن دقیق پیچ‌ها، و حل مسائل راهنمایی کند.

در این فرآیند، فرد نه‌تنها ارزش واقعی این ابزار را درک می‌کند، بلکه می‌فهمد بسیاری از نگرانی‌ها، ترس‌ها و اضطراب‌هایی که مدت‌ها ذهن او را درگیر کرده بود، چقدر راهکارهای ساده‌ای داشت؛ و درمی‌یابد که این ابزار به ظاهر ساده، چقدر قدرتمند و دقیق است و چطور می‌تواند زندگی او را به طرز چشمگیری آسان‌تر و ایمن‌تر کند.

این همان کاری است که استاد عباس‌منش در جلسه پنجم انجام می‌دهد تا ذهن دانشجو را آماده درک ارزش باورهای توحیدی مرجع و نحوه ایجاد آنها کند:

استاد عباس‌منش در این جلسه با طراحی تمرینات هدفمند، این مفهوم را به شکلی عملی برای دانشجویان به اجرا می‌گذارد. حالا که در طی جلسات قبلی، دانشجویان با مفاهیمی چون مومنتوم مثبت و ابزار قدرتمندی چون time out برای محافظت از مومنتوم مثبت و توانایی در ممانعت از شکل گیری مومنتوم منفی آشنا شده‌اند، با این حد از آمادگی ذهنی، به تعمق وا داشته می شوند تا از خلال تجربیات زندگی خود، نگرش هایی را پیدا کنند و به یاد بیاورند که در شرایط مختلف زندگی، نقش هایی مثل:

  • تقویت و پرورش مومنتوم مثبت
  • جلوگیری از شکل گیری مومنتوم منفی
  • بیرون آمدن از چرخه مومنتوم منفی یا time out را داشته اند

نگرش هایی که در لحظات مواجهه با تضاد و خارج شدن از مسیر، دوباره دانشجو را به جریان خداوند متصل کرده و باعث تصحیح مسیر او شده‌اند.

در طی انجام تمرینات این جلسه، با توجه به اینکه هر دانشجو، متناسب با مسیر و تجربیات شخصی‌اش، دیدگاه‌هایی متفاوت اما ارزشمندی را معرفی کرده است، در نتیجه، صفحه نظرات این جلسه، تبدیل به منبع تولید کننده مومنتوم مثبت شده است که مثل یک چشمه جوشان، د رحال تولید افکار و نگاه هایی هست که فرد را به جریان خداوند وصل نگه می دارد.

بخش تمرین این جلسه، خود به خود دانشجویان را در فضای مومنتوم مثبت و تقویت مداوم این فرکانس قرار می دهد تا جایی که فرد واقعا احساس می کند روی شانه های خداوند نشسته و خداوند کارها را برایش انجام می دهد. در نتیجه:

  • کارها با هدایت الهی و بدون فشار و تقلا، پیش می‌رود؛
  • همزمانی‌ها برایش رقم می زند؛
  • او را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می دهد تا معجزات را تجربه کند.

 و نعمت‌ها از مجرای طبیعی وارد می‌شوند به گونه ای که در اکثر مواقع، نتیجه بسیار پر بارتر از انتظارات فرد است آنهم به خاطر کیفیت مومنتوم مثبتی که فرد در آن مانده است. زیرا آنچه جزئیات خواسته را با کیفیت تر می کند، احساس خوبی است که فرد در آن می ماند و با آن احساس خوب، باورهای مرجع را مرتباٌ تغذیه و تقویت می کند.

انیس عزیز تجربه‌اش را اینگونه می‌نویسد:

“همیشه دوست داشتم مثل اساتید حرفه‌ای، یک استاد پروازی باشم؛ دائم از این شهر به آن شهر، از این کشور به آن کشور سفر کنم و آموزش بدهم، چون عاشق سفرم. وقتی استاد را می‌دیدم که هم سفر می‌کند و هم ثروت خلق می‌کند، به خودم می‌گفتم: «چی میشه من هم بتونم هم سفر کنم و هم پول بسازم؟!»
من عاشق آموزش و مربی‌گری هستم. تا اینکه وارد دوره «هم‌جهت با جریان خداوند» شدم و تمرکزم را روی آگاهی‌ها و تمرین تقویت مومنتوم مثبت درباره‌ی خواسته‌ام گذاشتم.

خلاصه اینطور بگویم که الان سه هفته است شرایط کاری‌ام به گونه‌ای شده که هر هفته برای تدریس سفر می‌کنم و دوباره به تهران برمی‌گردم.
و نه فقط از این مسیر، بلکه از در و دیوار — از جاهایی که اصلاً انتظارش را نداشتم — ثروت و نعمت برایم می‌بارد.

این مدت، وقتی صبح‌ها بیدار می‌شوم، مستقیم می‌روم سراغ سایت و خواندن کامنت‌های سایر دانشجوها که بهترین تمرین برای مومنتوم مثبت است و کلی ایده از آن می‌گیرم. همچنین برای اینکه خودم هم بخشی از این چرخه باشم، متعهد شده‌ام که هر روز یک کامنت بگذارم. همین عادت ساده، کلی چرخ زندگی‌ام را روان‌تر کرده و نعمت‌ها سرازیر شده‌اند.

هرچه اراده می‌کنم و می‌خواهم، به راحتی برایم فراهم می‌شود؛ آنقدر که به این روند عادت کرده‌ام.
طوری که وقتی خواسته‌ای را می‌نویسم، دیگر با شک و تردید نمی‌نویسم؛ با یقین می‌نویسم، انگار همین حالا دارمش.”

 

حسن عزیز نتیجه‌ی کار کردن روی آگاهی‌های این دوره و آماده شدن برای هم‌فرکانس شدن با خداوند و نشستن روی شانه‌های خداوند را اینگونه می‌نویسد:

“حسن ابتدا با این مسئله روبه‌رو بود: طلبی که بیش از یک سال از بازپرداخت آن ناامید شده بود، همچنان بی‌پاسخ مانده بود. با ورود به دوره، توجهش به آگاهی‌های مربوط به «قانون مومنتوم» جلب شد و یاد گرفت که به جای نگرانی و پیگیری، تمرکزش را روی حفظ مومنتوم مثبت بگذارد.

نتیجه شگفت‌انگیز بود: بدهکار خودش تماس گرفت و کل مبلغ را همان روز واریز کرد — بدون حتی یک یادآوری!
در ادامه، سفارش‌های عمده‌ای از مشتریان سابق دریافت کرد؛ مشتریانی که تا قبل از این فقط یک‌بار خرید کرده بودند و بعد دیگر بازنگشته بودند.

مبلغی که هدف گذاشته بود تا ظرف یک ماه برای رهن آماده کند، ظرف فقط دو روز مهیا شد.
حسن می‌گوید: «فقط با حفظ مومنتوم مثبت که در این دوره یاد می‌گیرم، نعمت‌ها یکی پس از دیگری وارد زندگی‌ام می‌شوند.»”

 

آرمین عزیز تجربه‌اش از “ذهن پر از ترس تا باور به حتمی بودن تحقق خواسته” را اینگونه می‌نویسد:

“به خاطر جنس ایمانی که آدم از عمل به آموزه‌های این دوره در وجودش می‌سازد، توانستم به دل یکی از بزرگ‌ترین ترس‌هایم بروم و با چندین صاحب کسب‌وکار درباره‌ی ایده‌ها و توانایی‌هایم در کمک به کسب‌وکار آن‌ها صحبت کنم. درسته که نتیجه‌ی مستقیم از همان آدم‌ها نگرفتم، اما خداوند درهای بسیار بزرگ‌تری را به رویم باز کرد.

بعد از اجرای این ایده برای نشان دادن ایمانم، پروژه‌های فوق‌العاده‌ای خودشان به سراغم آمدند. مثلاً:

یکی از معروف‌ترین رستوران‌های ایران که ۱۵ شعبه دارد و مشتریانش افراد ثروتمند و لاکچری هستند، برای مدیریت مجموعه‌شان با من تماس گرفتند تا قرارداد ببندیم.
با یک صاحب رستوران دیگر که از چین برگشته و ملکش چند صد میلیارد ارزش دارد، مصاحبه کردم.
همچنین با فردی که اکنون در صنف خودش نفر اول است، درباره‌ی مدیریت رستورانش صحبت کردم.

نکته‌ی مهم اینجاست:
چرا قبل از ورود به این دوره، چنین فرصت‌هایی برایم پیش نمی‌آمد؟!
چون این ایمان در وجود من نبود.
چون با جریان خداوند هم‌جهت نبودم.”


فعال شدن قدرت خلق‌کنندگی: ماندن در مومنتوم مثبت و نشستن بر شانه‌های خداوند

آموزش‌های این جلسه دانشجو را در یک فرایند مستمر از ماندن در مومنتوم مثبت قرار می‌دهد.  نتیجه‌ی ماندن در مومنتوم مثبت، نشستن بر شانه‌های خداوند و آسان شدن مسیر برای آسانی‌ها است.

محمدرضا عزیز تجربه‌ی پنج ساله‌ی خودش را این‌طور خلاصه می‌کند:

«پروژه‌ی دامداری ما 5 سال بود که با مقاومت شدید پدرم متوقف شده بود. بعد از کار کردن روی جلسات دوره، پدرم به طرز غیرقابل باوری نرم شد. با اینکه همیشه در برابر ایده‌های من مقاومت می‌کرد، الان نه تنها مقاومتی ندارد بلکه روی ایده‌های من، ایده‌های بهتری هم می‌دهد. این باعث شده مسیر پروژه سرعت بگیرد. آموزش‌های این دوره دقیقاً کاری کرد که من خودم را روی شانه‌های خدا احساس کنم.»

هماهنگی با خداوند یعنی فعال کردن قدرت خلق‌کنندگی درون

در جلسه ششم، استاد عباس‌منش سرچشمه‌ی اصلی باورهای مرجع توحیدی را توضیح می‌دهد. این جلسه، نه تنها فونداسیون ساختن «باورهای مرجع» است بلکه فونداسیون «اجرای توحید در عمل» نیز محسوب می‌شود. دوره‌ی «هم‌جهت با جریان خداوند» بر پایه‌ی آموزه‌های توحیدی بنا شده است؛ یعنی تکیه بر خداوند به‌عنوان منبع تمام نعمت‌ها.
آگاهی‌های این جلسه، با معرفی دوباره‌ی خداوند به ما و شرح رابطه‌ی دائمی‌ای که با او داریم، مسیر عصبی جدیدی در ذهن می‌سازد که قدرت را از عوامل بیرونی می‌گیرد و به درون ما بازمی‌گرداند.

  • این جلسه، کلید اصلی تحقق خواسته‌های نصفه و نیمه‌مانده است.
    این جلسه، کلید بازسازی رابطه‌ی ما با خداوند و در نهایت، بازسازی تمام ابعاد زندگی است.
    این جلسه، ارزشمندترین دستاورد دانشجوی این دوره است.

آگاهی‌های حیاتی جلسه‌ی ششم، شناخت فرد نسبت به خداوند را از ریشه اصلاح و ترمیم می‌کند؛ و این ترمیم، به معنای ترمیم خوشبختی، صلح درونی، و ترمیم تمام جنبه‌های زندگی است.

استاد عباس‌منش در این جلسه توضیح می‌دهد:
وقتی نگرش ذهن ما با نگرش خداوند هماهنگ می‌شود — یعنی ذهن ما به همان شیوه‌ای فکر می‌کند که خداوند فکر می‌کند — دروازه‌ای از نعمت‌ها، راه‌حل‌ها، فراوانی‌ها، معجزات و احساس آرامش به روی ما باز می‌شود.
زیرا در این حالت فرکانسی، ما به همان منابعی دسترسی داریم که خداوند در اختیار دارد؛
مصداق عملی این آیه: “إنما أمره إذا أراد شیئاً أن یقول له کن فیکون”(فرمان خداوند چنین است که چون چیزی را اراده کند، به آن می‌گوید: باش! پس بی‌درنگ موجود می‌شود.)

از آنجا که این جلسه، آگاهی‌های بسیار خالصی دارد که با زبان ساده و قابل فهم، اساس و ذات ما را توضیح می‌دهد، بهترین پیشنهاد این است که دانشجویان، این آگاهی‌های خالص را مستقیماً و بدون واسطه و بدون تحلیل اضافی، از زبان خود استاد بشنوند.
بارها بشنوند و هر بار، درک بهتری از این آگاهی‌های زنده و حیاتی پیدا کنند.

محسن عزیز، تجربه‌اش از تمرکز روی این آگاهی‌ها را این‌گونه می‌نویسد:

استاد عزیز،
با دانشی که در این مدت درباره‌ی شکل‌دهی مومنتوم مثبت یاد گرفتم، معجزات یکی پس از دیگری در حال رخ دادن هستند.
از وقتی وارد این دوره شدم، انگار در دنیای دیگری سیر می‌کنم.  شما می‌گفتید که وقتی در بندرعباس بودید، حال دلتان عالی بود و لطیف شده بود.  استاد، من برای اولین بار آن حس ناب را درک می‌کنم؛ حسی که از هر نتیجه‌ی بیرونی ارزشمندتر است.

اما نتایج بیرونی هم خودشان در حال رخ دادن هستند:
کسب‌وکارم پررونق شده، مشتری‌های عمده با من تماس می‌گیرند و خریدهای بزرگ انجام می‌دهند.
واردکننده‌های زیادی پیشنهاد همکاری و فروش محصولاتشان را به من داده‌اند.
پول‌هایی از جاهایی که حتی فکرش را نمی‌کردم، وارد حسابم شده‌اند.

بزرگ‌ترین درکی که از این دوره گرفته‌ام این است:
الان که اوضاع مالی و کاری‌ام خیلی خوب شده، هیچ چیز مهم‌تر از ادامه دادن این مسیر برایم نیست.  حس می‌کنم ادامه دادن این مسیر، یعنی خداوند را بندگی کردن.

استاد، شما همیشه توصیه می‌کنید که کامنت‌های دانشجویان دوره را بخوانیم و خودمان هم فعال باشیم.
من در این دوره، برای اولین بار تمام نظرات را خوانده‌ام و الان می‌فهمم که خواندن کامنت‌ها و نخواندنشان، تفاوت بین درک واقعی دوره و نفهمیدن آن است.

 


وقتی باورهای مرجع، نگرش ذهن را با آگاهی های خداوند هماهنگ می‌کنند

جلسات 5 و 6، ذهن دانشجو را آماده می کند تا مفهوم باورهای مرجع و نقش حیاتی آنها در تجربه خوشبختی در تمام ابعاد را از سطح وسیع تری درک کنند. درکی که منجر می شود دانشجو ایجاد این باورها را وحی منزل بداند و به این شکل اهرمی از رنج و لذت شکل می گیرد برای ساختن اتصالات جدید در ذهن که ماهیت و اصالت آن، “باورهای مرجع” است.

وقتی دانشجو با چنین آمادگی قبلی – که از تجربه های قبلی خودش و مطالعه تجربیات سایر دانشجویان رقم خورده، وارد جلسات بعدی می شود تا “باور به فراوانی” را بسازد، ذهنش مثل زمینی است که شخم زده شده، در بالاترین کیفیت تقویت شده و آماده است تا دانه ی کاشته شده را تا حد اعلا پرورش دهد.

از جلسه‌ی هفتم، تمرکز ویژه‌ی استاد عباس‌منش بر آموزش جزءبه‌جزء ساختار “باور به فراوانی” آغاز می‌شود و الحق که ایشان، استاد بی‌نظیری در توضیح نحوه‌ی ساختن باورهای توحیدی مرجع هستند.

هماهنگ شدن ذهن با آگاهی‌های خداوند، از طریق ساختن باورهای توحیدی مرجع شکل می‌گیرد. باورهایی که ما را به منبع برکت، اجابت و هدایت دائمی — یعنی خداوند — متصل نگه می‌دارند. اصلی‌ترین باور توحیدی مرجع، باور به فراوانی است.

◀ پایان بخش سوم مقاله… 

ادامه دارد…

در قسمت بعدی — که آخرین قسمت این مقاله است — بر جلسات «باور به فراوانی» تمرکز می‌کنیم؛ جلساتی که هرکدام به‌تنهایی یک دوره‌ی آموزشی کامل برای ساختن باور به فراوانی هستند.


اطلاعات کامل درباره دوره “هم جهت با جریان خداوند”

124 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سید مهدی جزایری» در این صفحه: 1
  1. -
    سید مهدی جزایری گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام استاد شایسته

    سلام بچه های دوست داشتنی این بهشت مجازی

    من طبق عادتی که دارم بعضی وقت ها میام و چیزهایی که به نظرم نعمت‌های بزرگی هستند در زندگی ما، ولی به دلیل تکرار و عادی شدن، به چشم مان نمی آید رو مفصل باز می‌کنم و از زوایای مختلف آن را شکرگزاری می‌کنم.

    این بار به سراغ نعمت آتش رفته ام

    تقدیم به نگاه شما:

    آتش یکی از نعمت‌های بزرگ الهی است و نقش بسیار مهم و حیاتی در زندگی بشر دارد، ولی ما آنقدر در طول شبانه روز با آن سر و کار داریم و به راحتی بهش دسترسی داریم که یادمان می‌رود چه نعمت بزرگ و باارزشی در کنارمان است و ما از آن غافلیم

    این نعمت آنقدر مهم و حیاتی است که حتی زندگی بدون آن قابل تصور نیست.

    تقریباً در همه چیز و همه جا ردپای آتش را می‌توانیم ببینیم

    به نظر من، هر کالایی که می خریم، هر دستگاهی که استفاده می‌کنیم، هر ابزاری که به کار می بریم، و هر غذایی که می خوریم، مستقیم یا غیرمستقیم «آتش» در تهیه آن نقش داشته است

    آتش در علوم مختلف هست: از شیمی و فیزیک گرفته تا مهندسی و محیط زیست و حتی در ادیان و فرهنگ های مختلف

    برخی معتقدند هنوز هم مهمترین کشف انسان آتش است. کشف آتش بیشترین تاثیر را در رشد و پیشرفت تکنولوژی و صنعت داشته است

    آتش اصلی ترین ماده برای پیشرفت انسان می‌باشد و یکی از اجزای جدایی ناپذیر زندگی امروزی است.

    ======================================

    شکرگزاری نعمت آتش

    1. خدایا شکرت بابت لذت و آرامشی که در تماشای آتش وجود دارد

    2. خدایا شکرت بابت لذت بردن از شعله های گرم آتش در ایام سرد سال

    3. خدایا شکرت بابت لذت شنیدن صدای آتش و ترک خوردن چوب و همینطور جرقه هایی که از آن به وجود می آید

    4. خدایا شکرت بابت نعمت آتشدان

    5. یکی از فواید آتش تصفیه آب است. حرارت آتش می‌تواند به تصفیه آب کمک کند. جوشاندن آب باعث از بین رفتن میکروب ها و آلودگی ها می‌شود.

    6. آتش عامل توسعه کشاورزی است، زیرا آتش یکی از راه های پاکسازی زمین و آماده سازی آن برای کشت می‌باشد.

    7. فواید آتش:

    آتش فواید و منافع بسیاری دارد که من چند تا رو می نویسم:

    1. گرما و روشنایی: آتش از زمان های دور منبع اصلی گرما و روشنایی برای انسان بوده است و در پخت و پز، گرم کردن خانه‌ها و روشنایی محیط نقش اساسی دارد

    2. انرژی: آتش برای تولید انرژی حرارتی و مکانیکی استفاده می‌شود و در صنعت حمل و نقل کاربرد گسترده ای دارد

    3. تبدیل مواد: آتش برای ذوب فلزات، پخت سفال و بسیاری از فرایندهای صنعتی دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    4. نماد: آتش نماد انرژی، تحول، پاکی و روشنی است و در بسیاری از فرهنگ ها و ادیان به عنوان نمادی مقدس مورد احترام است

    5. در گذشته از آتش برای دودی کردن مواد غذایی برای ماندگاری بالاتر استفاده می شده است

    6. در صنعت از آتش برای حالت دادن و ذوب فلزات (طلاسازی و آهنگری) استفاده می‌شود

    7. از دود آتش برای دور کردن حشرات موذی و حیوانات وحشی استفاده می‌شود

    8. ساخت و ساز زیورآلات و ابزار صنعتی با افروختن آتش و ذوب فلزات

    9. تولید زغال سنگ

    10. تجزیه مواد آلی

    11. تولید بخار: آتش می‌تواند برای تولید بخار استفاده شود که در صنایع مختلف، مخصوصاً در فرایندهای شیمیایی و تولید انرژی کاربرد دارد

    12. تصفیه و نگهداری مواد غذایی: حرارت آتش می‌تواند به نگهداری و تصفیه مواد غذایی کمک کند. پختن غذاها قادر است به از بین بردن باکتری ها و میکروب ها کمک کند و عمر مفید غذاها را افزایش دهد

    13. توسعه فناوری: آتش به عنوان یک منبع انرژی اولیه، نقش مهمی در توسعه فناوری‌های مختلف از جمله موتورهای احتراق داخلی و صنایع شیمیمایی ایفا کرده است

    14. توسعه صنایع غذایی: آتش در فرایندهای مختلف صنایع غذایی، از جمله خشک کردن، دودی کردن و پختن نقش مهمی دارد

    15. تجزیه و تحلیل مواد معدنی: در زمین شناسی و معدن، آتش برای تجزیه و تحلیل مواد معدنی و استخراج فلزات از سنگ ها استفاده می‌شود

    16. تجربه های درمانی: در برخی فرهنگ ها از آتش برای درمان بیماری‌ها و تسکین دردها استفاده می‌شود. مثل کیسه آب گرم.

    ======================================

    8. آتش در قرآن

    خداوند در قرآن از آتش بارها نام برده و آن را یکی از مصادیق نعمت‌های الهی به شمار آورده است

    قرآن در آیات مختلف، فواید گوناگونی برای آتش بیان کرده است از جمله اینها:

    توشه مسافران

    ذوب فلزات

    وسیله راه یابی در تاریکی

    صنعت سدسازی

    صنعت آجرپزی در دوران های پیشین

    گرم شدن

    یادآوری جهنم

    یادآوری معاد

    نقشی که آتش در زندگی انسان‌ها ایفا می‌کند، به قدری مهم است که خداوند از آن به متاع یعنی کالای زندگی تعبیر کرده است.

    ======================================

    9. خدایا شکرت بابت نقش آتش در داستان حضرت ابراهیم که الهام بخش انسان های بسیاری بوده است . آنجا که خداوند، آتش را برای ابراهیم سرد و سلامت کرد

    10. خدایا شکرت بابت خاصیت ضدعفونی کردن آتش

    11. خدایا شکرت بابت استفاده از آتش در ساخت ابزار و وسایل مختلف

    12. خدایا شکرت بابت استفاده از آتش در کارهای هنری

    13. خدایا شکرت بابت استفاده از آتش در ساخت سرامیک، آجر، و مصالح ساختمانی

    14. خدایا شکرت بابت استفاده از آتش در آشپزی این یکی رو خیلی باید بهش بها بدهم

    واقعاً اگر آتش نبود، آشپزی ما چه شکلی میشد؟!

    اصلاً قابل تصور هم نیست که ما بدون آتش آشپزی کنیم . همین یک کارکرد آتش، نشان می‌دهد که این چه نعمت بسیار بزرگی است

    15. خدایا شکرت بابت نعمت شمع که منبع نور برای پیشینیان بوده

    16. خدایا شکرت بابت نعمت شومینه

    17. خدایا شکرت بابت نعمت اجاق گاز

    18. خدایا شکرت بابت نعمت کوره

    ======================================

    19. خدایا شکرت که آتش یکی از بزرگترین و سودمندترین کشف های بشر بوده است

    20. خدایا شکرت بابت نقش بی بدیل آتش در پیشرفت تمدن و زندگی انسان‌ها

    21. خدایا شکرت بابت نقش آتش در دفاع مقابل حیوانات در زندگی نیاکان ما

    22. خدایا شکرت که ذوب فلزات با آتش، انقلابی در ساخت ابزارهای فلزی مانند سلاح، وسایل کشاورزی …. ایجاد کرد

    23. خدایا شکرت که آتش، پایه تولید انرژی در نیروگاه ها، موتورهای احتراقی و صنایع است

    24. خدایا شکرت که صنایع مختلفی به آتش وابسته هستند مثل شیشه سازی، سرامیک سازی، سفال سازی

    25. خدایا شکرت که یکی از فواید آتش، بازسازی اکوسیستم است: آتش های طبیعی در جنگل ها

    26. خدایا شکرت که آتش یکی از بخش‌های تفریح و زندگی مدرن است

    27. خدایا شکرت بابت آتش بازی و نورپردازی در جشن ها و مراسم ها که نمادی از شادی و تحول است

    28. خدایا شکرت بابت باربیکیو که یک قسمت لذت‌بخش از سفر و کمپینگ محسوب می‌شود

    29. خدایا شکرت بابت استفاده از آتش در زمین شناسی و معدن، برای تجزیه و تحلیل مواد معدنی و استخراج فلزات از سنگ ها.

    حرارت می‌تواند به ذوب و جداسازی فلزات از سنگ های معدنی کمک کند و به این ترتیب، منابع معدنی را قابل استفاده می‌سازد

    ======================================

    30. خدایا شکرت که آتش می‌تواند در فعالیت‌های تفریحی ما حضور داشته باشد، مانند باربیکیو و کباب پزی

    31. خدایا شکرت بابت سوخت موشک ها که آتش جزئی از آن است

    32. خدایا شکرت بابت استفاده از آتش برای استریلیزاسیون و ضدعفونی کردن ابزارهای پزشکی.

    33. خدایا شکرت که مطالعه آتش و سوختن، به ما کمک می‌کند در درک مفاهیم شیمیایی مانند اکسیداسیون، انرژی و واکنش های گرمازا

    34. خدایا شکرت بابت آتش فشان ها که شاید در نگاه اول به نظر بیاد خاصیتی نداشته باشند ولی اینها جزو فواید آتشفشان هاست:

    تشکیل دریاچه

    توسعه گردشگری

    ایجاد زمین های حاصلخیز

    استفاده از انرژی گرمایی

    آزاد شدن انرژی درونی زمین

    تشکیل چشمه های آب گرم

    تشکیل خاک و رسوب

    امکان مطالعه درون زمین

    تشکل پوسته جدید اقیانوسی

    ======================================

    35. یک نکته دیگر این که امروزه آتش خیلی خیلی راحت در دسترس ماست

    من یادم هست بچه که بودم در سال‌های دهه 60 ، می بایست کپسول های گاز رو قل می دادیم در کوچه ها و می بردیم جاهای مخصوصی شبیه یک فروشگاه بی سقف و در فضای آزاد، و در صف می ایستادیم تا یک کپسول خالی بدهیم و یک کپسول پر تحویل بگیریم.

    و البته این کپسول ها ظرفیت محدودی داشتند و بعد از مدتی استفاده، گاز آنها خالی می‌شد و می بایست دوباره آنها را به همان جای مخصوص می بردیم و با یک کپسول پر عوض می کردیم

    ولی الان همه ما به یک منبع بی نهایت گاز وصل هستیم که خیلی راحت با فشار یک دکمه یا با روشن کردن فندک یا کبریت، گاز و آتش بی انتها در اختیار ما می گذارد

    الان اینقدر کار راحت شده که حتی به کبریت و فندک هم نیاز نیست و با جرقه زنِ خودِ اجاقِ گاز ، کارمان راه می‌افتد!

    همین که الان ما در آشپزی و یا در داشتن آب گرم برای حمام و شستشو و … هیچ دغدغه ای نداریم نعمت خیلی بزرگی است

    سخت میشه اگر در زمستان و وسط حمام کردن، گاز قطع شود و به دنبال آن آب گرم هم نداشته باشیم

    این هم یکی دیگه از صدها میلیون نعمتی است که ما داریمش ولی خب یادمان می‌رود. آخه چرا!!

    ======================================

    36. خدایا شکرت بابت نقش آتش در توسعه فناوری‌های نوین در کشاورزی

    37. خدایا شکرت بابت نقش آتش در توسعه صنایع شیمیایی

    38. خدایا شکرت بابت تولید انرژی ارزان به وسیله آتش: نیروگاه های حرارتی با سوزاندن زغال سنگ یا گاز طبیعی، برق مقرون به صرفه ای تولید می‌کنند که دسترسی به انرژی را برای جوامع کم درآمد ممکن می‌سازد

    39. خدایا شکرت بابت نقش آتش در توسعه صنعت گردشگری: جاذبه هایی مانند آتشفشان های نیمه فعال مثل ایسلند، چشمه های آب گرم، یا رستوران هایی با پخت سنتی روی آتش، گردشگران را جذب می‌کنند و درآمد می سازند.

    یاد سفر استاد افتادم به آن قله آتش فشانی در هواوی ، و مناظر بسیار زیبا از طبیعت آنجا ، و البته آن کشتی کروز که عجب هیولای زیبا و راحتی بود برای سفر

    من چقدر دوست دارم این چند قسمت فایل‌های سفر به دور آمریکا رو

    استاد در یکی از این فایل‌ها که داشت از داخل کروز فیلم می گرفت می گفت: ما هی به خودمان یادآوری می‌کنیم که این یک کشتی است !

    ======================================

    40. خدایا شکرت بابت نقش آتش در هنرهای دستی و صنایع دستی

    مثل شیشه گری هنری که در آن هنرمندان با استفاده از حرارت آتش، شیشه های مذاب را به مجسمه ها، گلدان ها و آثار تزئینی بی نظیر تبدیل می‌کنند

    مثل فلزکاری سنتی که در آن، با استفاده از تکنیک‌های ذوب و چکش کاری فلزات در کوره ها، چیزهای تزئینی و ارزشمند مثل زیورآلات دست ساز، مسکوکات تاریخی، سلاح های تزئینی ساخته می‌شود

    مثل سفالگری رنگی که در آن، با استفاده از اکسیدهای فلزی و حرارت کنترل شده آتش، نقش های رنگی پایدار روی سفال ها ایجاد می‌شود

    41. خدایا شکرت بابت نقش آتش در نوآوری های علمی: دانشمندان با استفاده از مشعل های پلاسمایی، شرایط اتمسفر سیارات دیگر یا ورود سفینه ها به جو زمین را شبیه سازی می‌کنند

    42. خدایا شکرت که با آتش می‌توانیم زباله های خطرناک را در مناطق دورافتاده بسوزانیم و با این روش مانع از انتشار بیماری‌ها شویم

    43. خدایا شکرت بابت فایده آتش در خشک کردن سریع: کشاورزان در فصل بارانی، با سوزاندن هیزم، فضایی گرم برای خشک کردن محصولاتی مانند قهوه، برنج یا فلفل ایجاد می‌کنند

    44. خدایا شکرت بابت نقش آتش در پاکسازی پس از بلایا: بعد از سیل یا زلزله، سوزاندن لاشه حیوانات یا زباله های آلوده، از شیوع بیماری جلوگیری می‌کند

    45. خدایا شکرت بابت نقش آتش در سیگنال دهی برای نجات: دود ناشی از آتش یکی از روش‌های استاندارد برای جلب توجه تیم های امداد در مناطق دورافتاده است

    46. خدایا شکرت بابت آتش درمانی: روشی عجیب برای درمان برخی بیماری‌ها

    47. خدایا شکرت بابت مراقبه با آتش: در یوگا، خیره شدن به شعلۀ شمع، نوعی مراقبه برای پاکسازی ذهن است

    48. خدایا شکرت که آتش نماد رهایی است: سوزاندن نام ها یا اشیاء قدیمی در برخی فرهنگ ها، به عنوان نمادی از رهایی از گذشته دردناک تلقی می‌شود

    49. خدایا شکرت بابت نقش آتش در پرینت سه بُعدی فلزات: در برخی تکنیک‌هایِ پرینتِ سه بعدی، از لیزرهای پرقدرت (نوعی آتش متمرکز) برای ذوب لایه های پودر فلز استفاده می‌شود

    ======================================

    50. خدایا شکرت بابت سلول‌های سوختی : فناوری پیل سوختی که در خودروهای هیدروژنی استفاده می‌شود، نسخه کنترل شده و پاک تری از احتراق است

    51. سفر به اعماق زمین: در حفاری های عمیق، مته های حرارتی با سوختن گاز، سنگ ها را ذوب می‌کنند

    52. خدایا شکرت بابت نعمت شمع که کاربردهای مختلفی دارد از نور دادن، و شمع های رمانتیک که در مراسم عروسی یا شب های خاص، نمادی از گرمی و صمیمیت است

    53. تجربه های حسی و عاطفی: آتش به عنوان یک عنصرِ حسیِ قوی عمل می‌کند. نور، گرما و صداهای ناشی از آتش می‌توانند احساسات مختلفی را در انسان‌ها برانگیزند. نشستن در کنار آتش می‌تواند حس آرامش و راحتی را به ارمغان بیاورد و به کاهش استرس و اضطراب کمک کند

    54. استفاده از آتش برای ساخت تلسکوپ: آینه های اولیه تلسکوپ ها از آلیاژهای فلزی ساخته می شدند که تنها با حرارت شدید کوره ها قابل تولید بودند.

    ======================================

    55. برخی فواید آتش در پزشکی:

    سوزاندن زخم های عفونی: این روش قدیمی هنوز در مناطق محروم، برای جلوگیری از خونریزی شدید یا عفونت کاربرد دارد

    تولید واکسن: در فرایند ساخت برخی واکسن ها، از حرارت برای غیرفعال کردن ویروس ها یا باکتری ها استفاده می‌شود

    56. آتش و امنیت غذایی

    پاستورزاسیون شیر: لوئی پاستور با استفاده از حرارت کنترل شده، روشی برای از بین بردن باکتری های شیر بدون تغییر طعم آن ابداع کرد.

    57. جستجوی حیات در سیارات دیگر: شناسایی ترکیبات ناشی از احتراق در جوّ سیارات دور، می‌تواند نشانه ای از وجود تمدن های پیشرفته باشد

    58. خدایا شکرت بابت نعمت زغال که یک زمانی، در زندگی انسان‌ها، ماده ای باارزش و ضروری بوده است.

    به عنوان مثال، در جاده ابریشم، زغال سنگِ باکیفیت به عنوان معیار ارزش کالاها مبادله می شده است. در واقع انگار میشه زغال رو به عنوان اولین ارز جهانی محسوب کرد!

    اینها چیزهایی بود که من در مورد آتش به ذهنم رسید و اینجا نوشتم

    البته ناگفته نماند قسمت هایی رو از هوش مصنوعی کمک گرفتم!

    و اینجا من جمله طلایی استاد رو تکرار می‌کنم:

    خدایا مرا موفق بدار که هر روز خاشع تر و سپاسگزارتر باشم.

    دوست تان دارم

    در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: