قدرت تحسین در برابر حسادت - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-09-14 20:43:542024-07-14 11:17:05قدرت تحسین در برابر حسادتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده
سلام به استاد عزیزم و همهی دوستان این خانواده صمیمی یکتاپرستان
سلام به مریم بانو شایسته
سفرنامه ی ۶۹
قدرت تحسین در برابر حسادت
این فایل از اینکه خودش رو معرفی می کنه ، من قدرت و نیرو می گیرم
یا رب در این سفر همراهم باش
چقدررررررر عالی و پسندیده استاد عزیزم درس ه ، امروز رو بهم یاد میده، که من باید خودم رو تربیت کنم تا هر ثروتی که دیدم خدا رو شکر کنم و بنده ی خدا رو هم تحسین و تشویق کنم چون این کار نه تنها به من چیزی نمی رسونه، بلکه خییییییییلی هم واسم سود داره، ینی در واقع دارم از ثروتی تعریف و تمجید می کنم که اونو به سمت ه خودم هدایت می کنم ، و جهان وقتی واکنش منو می بینه ، به سمت من ثروت رو میاره، من خودم چندین ساله که عاشق خونه های چوبی مانند، با در پنجره های، زیبای رنگ رنگی و شیشه های رنگ رنگی هستم ، هر عکسی رو که می دیدم یا می بینم،خییییییلی بهش نگاه می کنم وذوق می کنم و می گم خدا جونم، منم می خوام ، تا اینکه الآن که عضو بچههای یکتا پرست این خانواده شدم ، می بینم استاد م هم مثل من عاشق خونه های چوبی ه، و ایشون خیلی هم لذت می بره و حتی عاشق میز و صندلی های چوبی، خوشگل ه ، و از اونا تو بهشت زندگیش داره( پرادایس) من خییییییییلی شاد می شم و وقتی می بینم لذت می برم، و میگم آفرین به سید حسین، و مطمئن هستم که خودمم به این ثروت، شادی و لذت می رسم، الان دگه خوب دارم به خودم یاد میدم، که هر فردی رو دیدم سوار ماشین مدل بالا ی میلیاردی، یا خونه های شیک و بزرگ و زیبا ، اول خدارو شکر میکنم بعد با خدا حرف می زنم که خدا جونم چقدر ثروت های تو دلنشینن، و آدم با این رزق های تو چقدررررررر می تونه عشق کنه ، صفا کنه، و زندگی کنه، خدا جونم پس می شود ، این آدم تونسته، پس منم می تونم، منم می خوام، و این به من آرامش میده، لذت بردن از زندگی میده،و حالم رو خوب می کنه.
استاد متشکرم متشکرم متشکرم متشکرم متشکرم از درس امروز …
خداجونم مرسی، مرسی، مرسی، مرسی
خدایا کمکم کن که تنها تو رو بپرستم
و
تنها از تو یاری بجویم
،🤲🤲🤲🙏🙏🙏✨✨✨💞💞💞💞🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
روز 69 فصل سوم
.
.
خدایا شکرت که اینجام من قبلا این فایل آقای رامبد جوان رو دیدم و خیلی قبلنا راجبشون بد قضاوت کردم چون یه خبری اومده بود بیرون که بچه خودشون رو خارج به دنیا آوردن و… اما الان خیلی تحسینشون میکنم مخصوصا ایشون و آقای مدیری رو هم خیلی دوست دارم واقعا دوتا از بهترین آدم ها هستند توی عرصه بازیگری و فیلم سازی و کار هایی که انجام دادند و چقدر برنامه های خوبی ساختند و چقدر بعد از این دونفر آدم ها ایده گرفتند و کلی برنامه مشابه ساخته شد مثل کودک شو و عصر جدید و…. کلی برنامه این سبکی و چقدر پول های خوبی ساختند افراد و این هم نتیجه دیدگاه این افراد بود و بهتره بگیم باور هاشون که تغییر کرد
.
چیزی که من فهمیدم اینکه هر چیزی رو که میخواستم و دیدم که افراد دارند رو تحسین کردم با اینکه خیلی ذهنم شروع به نجوا کردن میکنه سعی کردم اینکار رو انجام بدم اما جاهایی که تونستم خوب اینکار رو انجام بدم اتفاقاتی که افتاده این بوده که اتفاقاتی از اون جنس چیزی که دوست دارم و یا خود همون خواسته وارد زندگی من شده به قول خدا من حیث لا یحتسب اومده توی زندگی من و قبلا که خیلی حسادت میکردم نتیجه این بود که همون زمان احساس من بد میشد راجب خودم که چقدر من بی عرضه هستم و… تا اینکه از خیلی از نعمت ها خودم رو دور میکردم و چقدر چیز هایی رو که نمیخواستم این جوری جذب میکردم مثلا روی یه ویژگی بد یه فرد توجه میکردم به شکل های مختلف و اون ویژگی در من ایجاد میشد یا بیشتر جلوه میکرد خدا رو شکر الان دارم سعی میکنم که روی نکات مثبت آدم ها توجه کنم و نعمت هایی که دارند و تحسینشون کنم که کار به ظاهر ساده اما سختی هست و هرچی انجام میدید ساده تر میشه و نتایج بزرگتر
.
از زمانی این رو فهمیدم که کینه و حسادت چقدر من رو ضعیف میکنه و چقدر بهم آسیب میزنه در مسیر رسیدن به اهدافم سعی کردم که آدم هایی رو که دوست نداشتم و کسایی که قبلا فکر میکردم به من بدی کردند رو همه رو بخشیدم و نتایج از همون اول شروع شد اولش اینکه من احساس خوبی داشتم همون لحظه این با ارزش ترین چیز توی زندگی منه چون من غم و غصه رو چشیدم و میدونم چقدر بده چیز بعدی که به وجود اومد اینکه به طرز عجیب و غریبی دیگه اون آدم های که باهاشون در یک مدار نبودم و همیشه باهاشون در تضاد بودم رو ندیدم با اینکه از لحاظ فیزیکی نزدیکیم و توی یه شهر زندگی میکنیم کمتر از 1000 متر شاید خونه هامون فاصله داشته باشه اما من چند ساله ندیدم چون مدار من فرق کرده و این تمرینی که استاد گفتند پشت سر بقیه خوب بگید
.
رو من خیلی موقعیتش کم پیش اومده اما سعی کردم خوب بگم اما با این وجود معجزه اتفاق افتاده اینکه من به راحتی میتونم با افراد غریبه ارتباط بگیرم آدم هایی که تازه باهاشون آشنا میشم یا افرادی که باهاشون آشنا بشم از لحاظ روابط عالی شدم کار هایی بعضی افراد برای من انجام دادند که اصلن باورتون نمیشه بگم من قبلا به دلیل تضاد هایی که خودم ایجاد کرده بودم یه آدم گوشه گیر و غیر اجتماعی شده بودم ولی با همین کارهای ساده کلی دوستای خوب پیدا کردم و کلی از آدم هایی که من در مدارشون نیستم رفتند بیرون از زندگی من اول این ادم ها رفتند و یه مدت تنها بودم اما سعی میکردم ا خودم لذت ببرم و کم کم آدم های خوب اومدن و اینجوری شد که حتی جاهایی که میرم و آدم های غریبه اونجا هستند رفتار هایی با من میکنند و انقدر با احترام و درست با من برخورد دارند که من واقعا متحیر میشم و این اتفاق هر روز داره برای من اتفاق می افته و ذهنم میخواد این رو عادی جلوه بده اما سعی میکنم که توی این تله نیوفتم و هر دفعه بیشتر ذوق کنم با اینکه این کار سختی هست ذهن میخواد بگه نه دیگه عادی هست و…. ولی خدا بعضی وقتا حرف هایی رو از آدم های معمولی میشنم میگم عههه پسر نگاه من اونجا رفتم اینجوری و اینجوری این کار به سادگی برای من انجام شد این بنده خدا چقدر تضاد بر خورده و میبینم که چقدر فاصله گرفتم از افراد عادی و این مسیر تا بی نهایت ادامه داره و من تازه اولشم و هنوز خیلی جای پیشرفت دارم .
.
و الان درک من نسبت به کینه و حسادت اینه که این دوتا مثل یک بذر هستند وقتی میکاری اونها رو در وجودت و اینها هی بزرگتر میشن مثل یک نهال یا درخت بزرگ میشن و در وجود تو ریشه میدوانند و بعد از یه مدت تورو و اون احساس خوبت رو متلاشی میکنند و از درون منفجر میکنی خودت رو و خیلی آسیب زننده هست اولین نشونه هم این هست که حالت بد میشه بعد اتفاقات عجیب و غریب منفی بد برات میوفته بیمار میشی روابطتت با انسان ها بهم میخوره هرجای میری کلاه سرت میزارند همسرت باهات درست رفتار نمیکنه یه وسیله ای میخری میبینی خرابه فیکه یا مشکلی داره کلی بهت ضرر میزنه و تو تمام ابعاد زندگی بهت آسیب میزنه
.
و یه چیزی هم که تحسین کردن افراد بهت میده (برای خودم این پیش اومد) که تو افراد رو تحسین میکنی که مثلا خیلی از جوان ها مثلا ماشین نو و با کیفیت سوار میشند و روابط عالی دارند ازدواج کردند و خونه زندگی دارند این رو میبینی اولین اتفاقی میوفته برات اینکه ببین چقدر آدم ها خوبن چقدر حالشون خوبه چقدر دو نفر وقتی ازدواج میکنند یا وارد رابطه ای میشن به هر شکل چقدر از فساد های جامعه کاسته میشه ، و اینها در کنار هم یه سری هزینه هایی دارند باید بیشتر پول بسازند تا بتونند هزینه های ندگی رو کاور کنند پس به کشورشون کمک میکنند مالیات میدهند ، خونه میگیرند ماشین میخرند و…. که به اقتصاد کشور کمک میکنند 2- میبینی که حتی وضع آدم های فقیر هم داره بهتر میشه پس تو دیگه نگران این نیستی که چجوری مثلا به فلان چیز برسم 3- این نکته خیلی مهمه اینکه برات باور پذیر میشه که تو هم میتونی اینها رو و خیلی بهتر از اونها رو داشته باشی چون تو داری در مسیر سراشیبی با کمک قوانین حاکم بر جهان هستی حرکت میکنی این چیزی بود که برام پیش اومد که قبلا اصلن نمیدونستم که چجوری باید خونه زندگی برام خودم بسام و… الان هم نمیدونم اما میدونم که هر چقدر هم من ناسپاس و… باشم انقدر نمونه های زیادی از افراد دیدم حتی افراد معمولی که الان برام باور پذیره که درآمد چند 10 میلیونی داشته باشم ، خونه داشته باشم ، ماشین حداقل یه ماشین چینی بالای 500 میلیون داشته باشم و روابط عالی داشته باشم و ازدواج کنم چرا؟ چون صدها نمونه توی رفت وآمد توی فضای جامعه دیدم جوان هایی رو مثل من که دارند اینهارو و هزاران نمونه دیدم توی شبکه های اجتماعی که دارند و خیلی عالی دارند زندگی میکنند و توی کسب و کار خودم که اینترنتی هست ، حالا من خیلی بیشتر از اینها رو میخوام ولی الان در حال حاظر اینها برای من قابل باور هست که داشته باشم پس به سمتش حرکت میکنم و هدایت میشم به موقعیت های بهتر که آدم هایی رو ببینم که با کیفیت تر زندگی میکنند
.
الان خیلی کم دیدم افرادی رو خیلی بالا تر از این شرایط اما به محض اینکه تکامل من طی بشه به راحتی آدم های بیشتری رو میبینم در نتجه برام قابل باور تر میشه و برای ذهنم عادی میشه و تموم به راحتی هدایت میشی به سمتش نیازی هم نیست که خودم رو زجر بدم که الان من سنم اینه اینو دارم اینها رو نارم و… چقدر این تفکر الان من بهم حس خوبی میده در درجه اول تا اینکه همین یکی دو سال پیش من کلی با خودم ذهنم درگیر آینده بود و اصلن از لحظه حال لذت نمیبردم وهمیشه تو آینده ای زندگی میکردم که هنوز نیومده و مشکلاتی که قراره برام پیش بیاد ! واقعا الان فکر میکنم خندم میگیره و یکی دوسال دیگه بگذره اصلن فکرش رو هم نمیتونم بکنم که من یه زمانی اونجوری فکر میکردم و برام خنده داره اینو ایمان دارم بهش
.
اینها تجربیاتی بود که تو زندگی من اتفاق افتاده من عاشق صحبت کردن راجب نتایج هستم چیزی که از استاد خوب یاد گرفتم اینکه با نتایج حرف بزن الکی حرف نزن ! و عاشق خوندن نتایجی که شما گرفتید و توی سایت مینویسید .عاشقتونم
سلام استاد نازنینم
فایل بسیار عالی بود تصاویر اخرش رو که از محیط اطراف گرفته بودین وقتی تماشا میکردم با تمام وجودم موفقیت های شمارو تحسین و تایید کردم و همش گفتم اگر برای استاد شده برای منم میشه و منم میتونم به راحت به همه اینها برسم. بهترین الگو هستید واقعا
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان هم مداری
استاد من قبلاً اگر فرد ثروتمندی رو میدیدم به جای تعریف و تحسین میگفتم که از راههای نادرست به دست آورده و این چرا داره من ندارم و از این حرفها میزدم و از حسادت یک سری ها رو میزدم که طرف را بتوانم بیارمش پایین اما این نشان دهنده این است که توانایی و استعداد خودم را نمیدیدم و حس ضعیف بودن رو به خودم میدهم
اما با آگاهی و درک این فایل خدا را شکر میکنم که پاشنه آشیل خودم را پیدا کردم و روی خودم کار میکنم و باید یاد بگیرم که ایدهها و فکرهای جدید خودمان را ببریم بالا مثل اون شخصی که توانسته ثروتمند شده قطعاً من هم میتوانم ثروتمند شوم استاد امروز دیگه باور دارم که یه سری اتفاقات را خودم میتوانم رقم بزنم و دیگه قضاوت و بیاحترامی به کسی نمیکنم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خدای رزاق و وهابم خدایی که هر چه دارم از اوست من در برابرش تسلیمم
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربونم
حسادت قدرتش زیاده یا تحسین کردن؟
حسادت ما رو بالا میبرد یا تحسین کردن؟
حسادت ما رو رشد میدهد یا تحسین کردن؟مسلما حسادت همراه با احساسه بد ترس طمع و ناامیدی و بی ایمانیست حسادت انرژی و وقتمون و زمان تو را میگیره
اما تحسین کردن همراه با انرژی بالاست همراه با ایمان و توکله همراه با رشد و موفقیته همراه با شور و شوق ست
وقتی ثروتمندی رو میبینیم با احساسه خوب تحسین کنیم و به خودمون بگیم اگه اون تونسته منم میتوانم باید راهشو یاد بگیرم و دنبالش باشم
دنبال باورهای درست
اگر کسی به خواسته ای رسیده به خونه بزرگ به ماشین آنچنانی وقتی میبینم اون طرف رو با دیدگاهه مثبت بهش نگاه کنیم و این دیدگاه به ما کمک میکند که قدم برداریم برای تغییر و کارهایی که ما رو به موفقیت میرساند انجام دهیم
و این باور رو داشته باشیم منم میرسم
قانونه این جهان ثابته فقط باید من تغییر کنم و خودمو تو مدار خواسته ببرم تا بتونم دریافتش کنم
با چه چیزی خودمون رو تو مدار خواسته میبریم ؟
با احساسه خوب بیشتر
با کنترل ذهن بالا
با ورودیهای درست به ذهن
با فرکانس خوب فرستادن
و ایمان و توکل به خداوند
بهترینها نصیبتون
سلااااااااام استاااااااد
خیلییی جالبِ امروز تماما داشتممم در مورد همین موضوع یعنی تأیید موفقیت دیگراااان فکر میکردممم با خودم فکر میکردمممم که چه باوری باید بسازمم که بتونم موفقیت دیگران رو موفقیت خودم بدونمممم در این حین فهمیدمم که باورر عدم لیاقت مانع از ان شده بود که در گذشته بتونم از موفقیت دیگران انررژییی بگیرممم و دارم روش کار میکنمممم هنووز فایل ندیدممم ولی حتماااا چیزهایی زیادییی هست که باید از فایل یاد بگیرممم
مرسییی خدا جوون ,, نشونِ خووووبیییییی بودد
خدانگهدار?
سلام
من قبل ترا همیشه فک میکردم از ویژگی های مثبتم اینه که اصلا حسود نیستم ولی یه مدته متوجه شدم که اتفاقا هستم شاید در عمل خیلی نشون نداده باشم و لی باعث خودخوری شده واینکه مقایسه کردم و خودم و بی لیاقت دونستم و تو سر خودم زدم که چقد بی عرضه هستم چقد خدا منو دوست نداره چقد زندگی من طلسم شده است
و دلیل خیلی از احساسات منفی مو متوجه شدم
مطالب سایت هم باعث هوشیارتر شدنم میشه
خدارو شاکر و سپاسگزارم
وسپاسگزارم از آقای عباس منش عزیز و همه شما دوستان خوش انرژی و آگاه
بنام یکتای بی همتا
بنام خدایی که هدایت میکند مرا.
سلام به بهترین استاد دنیا
سلام به مریم بانوی مهربان
سلام به همه دوستان عباسمنشی
روزشمار ۶۹
استاد بازهم رسیدیم به همون حس حسادت که درون همه ما وجود داره ولی ما فکر میکنیم که اصلا اصلا حسود نیستیم 😐😁
استاد منم مثل همه دوستان فکر میکردم آدم حسودی نیستم .
چون خیلی از خوشیهای دیگران خوشحال میشدم البته در ظاهر .
ولی وقتی خوب خودمو کندو کاو کردم دیدم نه بابا اتفاقا خیلی هم حسودم.
من هر جایی یه رابطه قشنگ میدیدم به شدت حسادت میکردم یا میگفتم اینا جلو بقیه اینکارا رو میکنن تو خونه شون معلوم نیست چه خبره؟
یعنی اصلا نمیتونستم باور کنم که یک رابطه خوب با احترام متقابل و قشنگ هم وجود داره
چرا نمیتونستم باور کنم چون زندگی خودم گویای این باور بود که رابطه قشنگ فقط تو فیلما و عکسها هست ولی خداروشکر از زمانی که دارم روی این باورم کار میکنم از زمانی که دارم تحسین میکنم و با همه وجودم لذت میبرم از رابطه های زیبا ،زندگی خودم رو هم بهتر ساختم و این تشویق و تحسین باعث شده که من هم طعم بهتری از زندگی رو تجربه کنم البته اینو بگم که با دیدن یک رابطه خوب اول همون حسادته میاد ولی خوب خداروشکر سریع میفهمم و یه آلارمی میاد که قراره فقط تحسین کنیم نه حسادت و خیلی زود میتونم ذهنم رو کنترل کنم .بقول استاد صفر و یکی وجود نداره .توی همه ما این حس هست فقط باید یاد بگیریم کنترلش کنیم و هرچقدر بهتر کنترل بشه نتایج بهتری هم برامون رقم میزنه.
استاد من تازه وارد کاری شدم که علاقه زیادی بهش دارم اوایل که میرفتم پیج های بقیه رو میدیدم و کارهایی که کردن و بابتش فلان تومن پول میگیرن باز اون حسادته به شددددت تقویت میشد .
یه روز به خواهرمگفتم یه بنده خدا برای هر کلاس دوساعته ۴۰۰ هزار تومن میگیره .گفت خب نوش جونش، کار کرده زحمت کشیده حالا هم داره نتیجه شو میبینه.
ولی برای من یکی دو روز طول کشید تا تونستم اینو برای خودم منطقی کنم و چیزی که جالبه اینه که از روزی که تصمیم گرفتم تشویق کنم و تحسین کنم و پیج های مرتبط با کارم رو دیدم و لذت بردم و با جون و دل تحسینشون کردم خودم هم دارم خیلی بهتر عمل میکنم و حال بهتری رو تجربه میکنم.و البته به مسیرهای بهتری هم هدایت میشم.
اره استاد اگر هیچ نتیجه دیگه ای هم برامون نداشته باشه همین حال خوب همین لذت بردنهای لحظه ای بهترین نتیجه ست.
ومن خدارو هر روز و هرلحظه شکر میکنم برای درک این آگاهیها .
هرچند که تکامل داره و من دارم خودم رو ارتقا میدم و یک پله بالاتر میرم .
اما در مورد ثروت .استاد ما اینقدر باورهای غلط و اشتباه داریم در مورد ثروت و ثروتمندان که خیلی جای کار کردن داریم .
من با اینکه خیلی تو این مورد داشتم کار میکردم و فکر میکردم دیگه این باوره نسبتا اصلاح شده .
یه بار به دخترام میگفتم باااااید ثروتمند بشین باااااید پولدار بشین باید باد بگیرین که خودتون پول بسازین. یک دفعه یه صدایی توی ذهنم اومد که ثروتمند بدجنس و مغرور به چه دردی میخوره بذار بی پول باشن ولی آدم خوبی باشن.بعد براساس این صدا بهشون گفتم البته سعی کنین ثروتمند خوب باشین و آدم بدی نشین .
همون موقع به خودم اومدم که پس دیدی هنووووز این باور در تو وجود داره که ثروتمندا آدمای خوبی نیستن .
هنوز این باور خراب تو گوشه های ذهنم وجود داره و با کوچکترین غفلتی خودنمایی میکنه .
و ریشه کن کردنش یک جهاد اکبر میخواد ولی نتیجه نهایی عالی میشه عالی.
استاد من اون رابطه زیبای شما و مریم جان رو تحسین میکنم.
اون موتور آبی و خفن رو تحسین میکنم.
من تحسین میکنم شما رو که با ساختن باورهای خوب تونستین به عشقمان که موتور سواریه برسین اون با این موتورهای هیولا.
استاد من شما رو تحسین میکنم که با ساختن باورهای درست و قدرتمند هم خودتون خوب زندگی کردین هم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردید.
ممنونم استاد ازتون برای این فایل پربار .
ممنونم برای درسهای عالی که بهمون میدین.
ممنونم مریم جان که با سومین دور از روز شمار ما رو به سمت آگاهیهای بیشتر راهنمایی میکنی.
در پناه خدای مهربان شاد و ثروتمند باشید.
به نام الله
روز ۶۹ روز شمار من
سلام بر استاد عزیز که استادی برازنده شماست.
از زمانی که با شما آشنا شدم و فایل های توحیدی را گوش دادم و باور ثروت و فراوانی را ساختم و البته که باید هر روز روی این باور کار کنم ، یاد گرفتم که توحید یعنی فقط خدا را خواستن و فقط از خدا طلب کردن و فقط خدا را رب العالمین دانستن . نه دیگه هیچ الله ای را قبول کردن .
زمانی که به این باور برسی که من این باور را از شما یاد گرفتم که خدا جهان را مسخر ما کرده و همیشه نعمت و ثروت برای همه است . اگر مثلا من سالمم قرار نیست کسی دیگری بیمار باشه . یا اگر من پولدارم قرار نیست که کسی دیگری فقیر باشه و تمام این نگرش های منفی بستگی به باور داره. ایمانم را قوی کردم . و این باور به من کمک کرد که حسادت نکنم.
خوب حسادت ریشه اش از اینه که مثلا اگر فلانی به اینجا رسید دیگه من نمیتونم چون احساس کمبود میاد . چون فکر میکنم جا تنگ شده . در حالی که جهان اینقدر گسترده است و کار جهان گسترش نعمت است و سعادت است و خدا به همه این سعادت را داده.
من مدیون شما هستم که این خصلت حسادت از من رفته است و هر وقت بیاد یعنی من دارم حرف شیطان را گوش میکنم چون وعده خدا فقط سعادت و نعمت است. ایمان من اگر کم بشه حسادت سریع میاد.
مثلا فلانی ماشین خریده خانه خریده و … موفقیت های دیگه پس منم میتونم . این باور درسته. اما جوامع جوری روی اذهان کار میکنند که میگویند باید همه مساوی و برابر باشند وگرنه به یکی کم میرسه . درحالی که ایمان به خدا یعنی فراوانی. پس هیچ وقت به هیچ کس کم نمیرسه مگر اینکه خودش باور کرده باشد.
من اینها را برای خودم مینویسم که یادم نره . حسادت ریشه اش کمبود و باور کمبود است. تحسین کردن ریشه اش باور فراوانی و نعمت است. پس همه چیز و همه کس را تحسین میکنم تا باورام قوی بشه.
من خدا را شاکرم که الان در این لحظه با این فایل های بی نظیر خدا را بهتر میشناسم و حالم را خوب میکنم . و برای شما طلب خیر و نعمت و سعادت میکنم .
من از خدا متشکرم برای این مسیر سبز و زیبا که همه اش نعمت است. از فایل گرفته تا متن مربوط به فایل و همچنین کامنت های بی نظیر دوستان عزیزم.
خیلی دوستتون دارم ♥️
سپاسگزارم 🙏
من اول فکر میکردم ما استراحت نمیکنیم و به خودمون استراحت نمیدیم چون از واکنش و فکر بقیه میترسیم.
منتها امروز متوجه شدم نه… ما خودمونم به خودمون اجازه نمیدیم. یه جورایی انگار بخشی از فکرای آدمای بیرون اینجاست… درونمونه… اصلا چون درونمونه فکر میکنیم همه دارن راجع به ما فلان فکرو میکنن… اصطلاحا بهش میگن فرافکنی کردن…
من فکر میکنم زشتم… تو خیابون هر کی نگام کنه فکر میکنم داره تو دلش میگه من زشتم…
حالا برعکس و مثبتشم هست… دیدید وقتایی که حالمون خوبه… و فکر میکنیم خیلی خوش تیپ شدیم، تصور میکنیم دیگه بیرون همه تو کف تیپ ما هستن و کلی دارن تعریفمونو میکنن…
به قول استاد که میگفتن به جای اینکه بخوای قربانی باشی و تایید بگیری از بقیه، موفق شو و تایید بگیر…
اینجام همینه به جای اینکه فرافکنی منفی کنیم. فرافکنی مثبت کنیم.
البته اتوماتیک وقتی با انرژی منبع در هماهنگی هستیم همین اتفاق اتومات می افته…
آره امروز داشتم فکر میکردم وقتی مثلا همه دارن میرن سر مار و من میگم امروز میخوام استراحت کنم در سلامت کامل، یه چیزی درونم میگه نه… انگار اجازه نمیده. مگر اینکه مریضی داشته باشم یا کسالتی داشته باشم که قبول کنه…
میدونین … درست مثل مدرسه. که اگه مریض بودیم همه دنیا اوکی بودن ما نریم. اگه سالم بودیم و یه روز نمیخواستیم بریم اصلا نمیشد. نمیرفتیم جنگ میشد.
درست مثل سر کار رفته با پدر… مریض بودیم اوکی بود هیچ خطری نبود… اما اگه مریض نبودیم و نمیرفتیم سرکوفت میشنیدیم. تو بچگی منظورمه.
انگار همونه که شرطیم کرده و باید بی اعتبارش کنم چون تا وقتی این الگوی اشتباه در من باشه من به بدنم استراحت نمیدم و اون خودش با بیمار کردنم یه من استراحت میده…
منظورم از استراحت استراحتیه که ذهنم هم استراحت کنه و حتا نگران اینکه وای بقیه رفتن همه کاپ ها رو گرفتن ما جا موندیم هم نمیشه…
خداروشکر برای تشخیصش حداقل
چون مطمئنن مقدمه ایه برای حلش
شکر خدا برای این آگاهیها…
این مورد رو پیشتر تو داداشم دیدم. که امکان مالی سفر رو داره خیلی بیشتر از من اما نمیره و همیشه میگه تو نمیفهمی سرخوشی من کار دارم.
اما وقتایی بوده که سرماخورده یه هفته ده روز خوابیده خونه و کارا هم انجام شده.
خیلیا به همکاراشون اونم تازه به اصرار همسراشون چاخان میگن که ما مریضیم و میرن سفر عشق و حال اون چه سفریه… چه نشتی انرژی ای داره دو رویی … اصلا نمیخوامش… شکر خدا
خلاصه یه بار بهش گفتم یکم رقت تو فکر… که همونجور که وقتی بچمشغول استراحت برای بهبودت هستی و سر کار نیستی کارا انجام میشه، وقتی سفر باشی هم کارا انجام میشه.
او میگه کار دارم و نمیشه اما من امروز متوجه شدم انگار به اصطلاح وجدانش قبول نمیکنه…
این وجدان اون وجدان خوبه نیستا… همونه که باعث میشه آدم خودشو اذیت کنه که بهش بگن با معرفت…
حالا اگه من با خودم تو صلح برم و نگاهمو عوض کنم. موقع شروع همکاری مثلا به همکارم میگم من هر فصل یک سفر یه هفته ای میرم… اوکی؟ اون ممکنه بگه نه. میکم خدافظ. ممکنه بگه اوکی. و بر اساس اون روزها که نیستم برنامه بریزه.
یه چیزی استاد یه جایی گفت راجع به اینکه طرف چشم نداره ببینه همکارش ازش بیشتر حقوق میگیره. یا سفر میره. میگه من نمیرم. اونم نره.
در صورتی که این نگاه خیلی فوله. و ریشه تو باور کمبود داره بررسیش که میکنه آدم.
واقعا دنیا پر از دیدگاه ها و ذهنیت های مختلفه… تو میخوای کجا وایسی منصور… توجهت رو بذار همونجا…
یادم نمیره وقتی تولد پارسالم به خودم هدیه دادم یک آسایش سه روزه رو در جزیره هنگام… و بعد از اون رفاه نسبی بعد از کمپ نسبتا سخت متوجه شدم که آرررره. این درسته… رفاه خوبه… تازه فرصت کرده بودم کتاب خای آگاهیم رو دست بگیرم. تازه فرصت کرده بودم شکرگزاری کنم. تازه فرصت کرده بودم فایل بشنوم…
قبلش تو کمپ خیلی اذیت شدم. البته کمپم حال خودشو داره ها اما بعنوان تجربه خوبه… نه اینکه باور کمبود باعث بهش هزینه نکنی و چیز بهتری رو تجربه نکنی…
چرا که نه… موضوع نیته
خدایا شکرت برای این آگاهی ها
اینم از خدا هدایت میخوام که بگه کجا به اشتراک بذارم تو سایت. و مطمئنن به بهترین فایل هدایت میشم که مرتبط باشه .