آیه ۶ سوره تحریم - صفحه 1

سلام دوست عزیزم
استاد یه جمله ای دارن که بسیار ارزشمنده
ایشون میگن قران رو با قران بفهمید
یعنی قرن رو از طریق خود قران بفهمید
نه نگاه های طعم دار قبلی
به این عبارات قرانی زیر توجه کنید:
أَهۡلُ ٱلۡمَدِینَهِ ، اهل مدینه
أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ ، اهل یک قریه یا روستا
أَهۡلُ ٱلۡإِنجِیلِ ، اهل انجیل
أَهۡلُ ٱلتَّقۡوَىٰ ، اهل کنترل ذهن
أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ ، اهل ذکر
أَهۡلِ ٱلنَّارِ ، اهل اتش
و صدها مثال دیگه که در قران هست
با دقت در عبارات زیر میفهمیم “اهل ” یعنی چی
یعنی عده ای که در یک مساله خاص کاملا مثل هم و شبیه به هم هستند
مثلا اهل مدینه یعنی عده ای که در مورد ساکن بودن در شهر مدینه کاملا اشتراک دارن
یا مثلا اهل انجیل یعنی کسانی که در تبعیت از انجیل کاملا مشابهت دارند
حالا به ایه 57 سوره نمل دقت کنید:

فَأَنجَیۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِینَ
ما او و خانواده‌اش را نجات دادیم، بجز همسرش که مقدّر کردیم جزء باقى ماندگان در آن شهر باش
حالا به ایه 46 و 45 سوره هود دقت کنید:

وَنَادَىٰ نُوحࣱ رَّبَّهُۥ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ٱبۡنِی مِنۡ أَهۡلِی وَإِنَّ وَعۡدَکَ ٱلۡحَقُّ وَأَنتَ أَحۡکَمُ ٱلۡحَٰکِمِینَ
نوح خدا را صدا زد: خدایا، پسرم که جزو افراد خانواده‌ام بود و وعدۀ تو براى نجاتشان حتمى بود؛ بااین‌حال، قضاوت با توست که تو عادل‌تر از همۀ داورانى

قَالَ یَٰنُوحُ إِنَّهُۥ لَیۡسَ مِنۡ أَهۡلِکَۖ إِنَّهُۥ عَمَلٌ غَیۡرُ صَٰلِحࣲۖ فَلَا تَسۡـَٔلۡنِ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۖ إِنِّیٓ أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ
فرمود: اى نوح! او از خانواده تو نیست؛ او عمل غیرصالحى است [ فرد ناشایسته‌اى است]؛ پس، آنچه را از آن آگاه نیستى، از من مخواه؛ من‌به تو اندرز مى‌دهم که از جاهلان نباشى

به این ایات دقت کردید؟
ملاک اهل بودن یا اهل نبودن از نگاه خدا و قران صد و هشتاد درجه با نگاه ما فرق داره
ما خانواده رو اهل میدونیم ولی با درک عبارات اول کامنتم در مورد اهل ، که یک اشتراک یا یک مشابهت باعث اهل بودن یا اهل نبودن میشه بهتر میشه فهمید ملاک خدا چیه.
اهل یعنی افرادی که در مورد اعتقاد و باورهاشون یک اشتراکات محکم و قوی وجود داره
در مورد قوم لوط خدا میگه همسرت اهل تو نیست
در مورد نوح هم میگه فرزند تو اهل تو نیست
مهم عملکرده هااااااا نه ادا و اطوار و حرف
خدا به نوح میگه پسر تو عملکردش با تو فرق داره پس جزو اهل تو بحساب نمیاد
یعنی فکرش رو بکن که حیوانات اهل بودن و سوار کشتی نجات شدن ولی پسرت اهل نباشه و جایی در کنار تو نداشته باشه
یه مثال از زندگی خودم میزنم
خدارو شکر خانواده من واقعا در هشتاد نود درصد موارد با بقیه جامعه فرق دارن
یعنی مامانم و خواهرهام
یعنی واقعااااااا ادمهای مثبت نگر و شادی هستند
اهل خیلیییی از رفتارهایی که تو جامعه رایج هست نیستند
تو خونه مامانم تقریبا غیبت و بدگویی رایج نیست
در مورد دیگران حرفی زده نمیشه
به خوبی ادمها پرداخته میشه
نمیگم صد درصد ولی واقعا بیش از هشتاد درصد
اماااا
من واقعا حتی اونها رو هم اهل نمیدونم برای خودم
تنها یکی از خواهرهام هست که با هم دوره ها رو تهیه میکنیم و کار میکنیم
اهل نبودن به معنای بد بودن نیست
یعنی ما در مورد مساعلی که توی این سایت گفته میشه فقط با یک خواهرم اشتراکات فکری داریم و ساعتها راجع به این مساعل با هم حرف میزنیم
هزاران بار من ازیشون سوال کردم هزاران بار هم ایشون از من
همو قضاوت نمیکنیم به هم دیگه انگ نمیچسبونیم
خیلی راحت از ایراداتم بهش میگم و اون راهنماییم میکنه و بالعکس
خیلی راحت میتونم بهش بگم مثلا من حسادت دارم من فلانیو قضاوت کردم من غلان جا بد عمل کردم من فلان ترمز رو دارم و …….
اون هم همینقدر با من راحته
چرا ؟ چون اهل حساب میشیم واسه هم
ایا من میتونم به مامانم بگم من هنوز ادم حسودی هستم و باید بیشترز روی خودم کار کنم؟؟؟؟ قطعا تو دلش میگه خاک تو سرت. ایا میتونم در مورد مساعلم ازش راهنمایی بگیرم؟ ممکنه که کمکم کنه ولی نگاه مامانم مثل بقیه اس. از دید قانون نیست
پس در نهایت کمکی به رشد من نمیکنه
پس اگر یه روزی یه جایی قرار باشه من به اهلم حرفی بزنم فقط یک نفر هست و اونهم خواهرمه
چون اگر قرار باشه هدایت رو بپزیره میپزیره
چون در مدار منه مثل من فکر مکینه حرف منو میفهمه
اونهم تا حالا پیش نیومده که من بزور بخوام هدایتش کنم
ما معمولا خودمون اگاهانه از هم کمک میگیریم . کسی کسیو نصیحت نمیکنه. کسی نمیره رو منبر
هر کدوممون که دلمون بخواد از اونیکی کمک درخواست میکنه
تازه باز اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر رو بهتر درک کنیم میبینیم در حال حاضر باتوحه به شرایط جامعه با توجه به اینکه همه ادمها به تمام منابع اطلاعاتی دسترسی دارن امر به معروف یه کار بیهوده است
مثلا کسی که سیگار میکشه فکر کردید نمیدونه که سیگار ضرر داره؟؟؟؟؟ میدونه خوبم میدونه ولی تصمیم گرفته به خودش اسیب برسونه. پس به ما ربطی نداره
کسی که کربوهیدرات میخوره نمیدونه قندش براش ضرر داره؟ میدونه خوبم میدونه ولی تصمیم گرفته واسه جسمش ارزش قاعل نشه
یعنی واقعا اینطوری نیست که ادمها ندونن چه تصمیمی گرفتن. میدونن و با انتخاب خودشون دارن تو اون مسیر حرکت میکنن
واقعا به ما ربطی نداره بخوایم تو زندگیشون دخالت کنیم
مثلا کل خانواده من نمیبینن تمام بیماری های من درمان شده تو قانون سلامتی؟
کور که نیستند میبینند.ولی تصمیمشون اینه که به سبک خودشون عمل کنند
به من چه که بخام بزور کسیو سلامت کنم
به من چه واقعا
یعنی میخام بگم امر و نهی کلامی که مضخرف ترین و سطحی ترین برداشت از امر به معروفه
حتی اگر در عمل نتیجه هم گرفته باشی حتی اگر اطرافیانت نتایج اعجاب انگیزت رو ببینند هم براشون اهمیتی نداره و باز همن به سبک خودشون زندگی خواهند کرد
پس چرا من وقت و انرژیمو هدر بدم؟
شاید بپرسید پس خدا چرا گفته امر به معروف کنید؟
به قول استاد در قدم دوم:
یه زمانی بچه که کوچیکه شما باید بهش بگید پاشو برو کلاس اول و درس بخون. چون اون هنوز نمیدونه این درس چقدر قرار تو زندگی کمکش کنه
ولی دیگه یک سال بعد خودش میدونه
تو بهش نمیگی اون خودش صبح پا میشه میره مدرسه
اون زمان مردم نمیدونستند
تمام پیامبران یک هدف داشتند
اونهم رسوندم همین مفاهیم به گوش مردم بوده
الانم همه میدونن
حرف نگفته ای وجود نداره
همه میدونن خوب هم میدونن ولی تصمیم گرفتن به روش خودشون زندگی کنن
ایا به ما ربطی داره؟
هرگز
برات بهترینها رو ارزو میکن دوست من
در پناه خدا باشی