هر زمان با کسی برخورد دارم یا صحنه ای رو میبینم از جنبه منفی اون تو ذهنم پررنگ میشه یا مثلا خودم رو جای شخص میزارم و درحال جنگ با هم هستیم .
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام به شما آقا رضا،
من پروفایل شمارو خوندم و خواستم اینو بهت بگم که همونجور که شما با خوندنه داستان رزا،انگیزه پیدا کردی ،ما هم از دیدنه عکس پروفایلت لذت میرم و آدم تحریک میشه روی بدنش کار کنه که اینجوری خوش فرم بشه،دمت گرم.
خوبی !
سلامتی!
سوال جالبی پرسیدی رضا جان!
منم تا حدودی در این زمینه مشکل دارم
مثلا تو محل کارم به بعضی وقتا میگم الان فلان اتفاق میوفته و یکی رو میکشم و بعد تو جلسه من به خانواده اش میگم که من مقصر نبودم و …
یا اینکه میرم مسافرت و بعد پدرم میگه چقدر میری مسافرت و من تو ذهنم شروع میکنم توضیح دادن و …
اولا اینکه همین که متوجه این جدال نو ذهنه خودت شدی این آگاهی بالایی میخواد!
این یک موضوع !
موضوع دوم اینه که ما باید آگاهانه (آگاهانه)در طول روز این ذهن رو تربیت کنیم!
با نوشتنه شکرگزاری، روزی ربع ساعت!
یا توجه با اینکه خداروشکر آسانسور داریم تو آپارتمانم !
خداروشکر برق هست که گوشیم رو بزنم شارژ، اگه برق الان نبود گوشیم خاموش میشد و همین توجه به نعمت هد و تربیت کردنه ذهن و به قوله استاد عباسمنش (آگاهانه)توجه کردن به زیبایی ها بببشدت کاهش میدهد این نجواها رو.
و یک تمرین دیگه ای هم که من بهم الهام شد انجام بدم این بود که ددددققققیییییقققققاااااا برعکسه اون چیزیزکه ذهنم میگه رو بهش،فکر کنم!
مثلا ذهنم میگفت فلات اتفاق میوفته محل کارم و حادثه میدم و میان تو بیسیم اعتراض میکنن و منم باهاشون بگو مگو میکنم،اما بعد قلبم گفت بیا برعکسه این موضوع رو تجسم کن!
اینکه مثلا:
مسئولم میاد تو بیسیم و میگه اپراتور فلان جرثقیل کیه!؟
بعد من میگم مهندس من هستم،ابراهیم خسروی!
بعد میگه شماره پرسنلی ات رو بگو میخوام بابت کیفیت کارت تشویقی رد کنم واست!!!
و وقتی این تصویر لذت بخش رو تجسم کنی،دیگه ترجیح میدی بجای تصویر حادثه یا بحث،تصاویر زیبا رو تجسم کنی!
هرچند این افکار در حد چند ثانیه تو ذهنمه!
و نتیجه چی میشه!؟
رفتار دیگران با من بعد از مدتی استمرار روی این نوع تغییر فکر،زمین تا آسمون تغییر میکنه،چون رفتار دیگران با من نشأت گرفته از افکارمه!
نه چیز دیگه.
در پناه خدای واحد موفق باشی آقا رضا!
سلام آقای خسروی خدا قوت بهتون
حواب هاتون فوق العاده است خصوصا اینکه خیلی با جزئیات و مثال توضیح میدید و کلی از باگ های ذهنی آدمو براش نمایان میکنید بسیار زیاد ازتون مچکرم
منم تمون گفت وگوی ذهنی رو داشتم ک اکر فلان بشه شوهرم چی میگه
پدر مادر خواهر برادر فامیل دوست آشنا چی میگن و من چی بگم و خیلی هم دعوا دو ذهنم داشتم همیشه و گاهی از این همه گفت و گوی ذهنی خسته میشدم و کلی از انرژیم هدر میرفت
ولی الان ی چراغ تو ذهنم روشن کردی
مچکرم ازتون
سلام آقا ابراهیم عزیز درود برشما بسیار بسیار لذت میبرم از طرز ارتباط شما با خداخیلی دلم میخاد این تجربه نزدیکی و دریافت جواب واضح از خدا رو تجربه کنم
لذت میبرم از گفت و گو شما با خدا از حل و فصل مسائل تون
قراره از هم خیلی چیزها یاد بگیریم امیدوارم در این مسیر پایدار و ثابت قدم باشم
سلام
این قدرتمند بودن ذهن رو نشون میده که چقدر زورش زیاده تو وهله اول قشنگ میشه این نجوای ذهن رو دید که توی هر چیز میخواد ما رو درگیر کنه
و نشون میده که ورودیهای ذهن ما منفی هستند در اکثر مواقع که توی بیشتر مواقع این خودش رو نشون میده در مواجهه با دیدن موضوعات جدید
ما باید یاد بگیریم با منطقهایی ذهنمون رو مثبت بکنیم
مثلاً توی رفتار و برخورد با افراد چیزهایی میبینیم که باعث رنجیدن ما میشه باید توی مرحله اول بیایم یه سری منطق هایی رو بسازیم که بهمون این افکار مثبت رو بده مثلا استاد توی آرامش در پرتو آگاهی در رابطه با یکی بودن افراد با خداوند و منبع صحبت میکنه
من از این استفاده میکنم هر وقت ذهنم خواست با یه نفر با یه نفر خاص که شاید یه رفتار نامناسب بکنه که از نظر من اشتباه باشه و خوشم نیادو بخوام باهاش درگیر بشم از این منطق استفاده میکنم که اون هم پارهای از وجود خداونده و من هم و هر دو قطرهای از دریا هستیم خود دریا هستیم
وقتی این منطق چندین و چندین بار توی مواجهه با افراد مختلف توی ذهنم میارم یکم قدرت ذهن گرفته میشه توی مواجهه با افراد برای اینکه بخواد درگیر بشه
یا مثلاً به آشغال ریختن افراد روی زمین وقتی نگاه میکنم خیلی حرص میخورم البته این مال اون زمانی بود که زیاد با قانون آشنایی نداشتم اما الانی که متوجه قانون هستم تا حد خوبی
اینو به خودم یادآور میکنم که کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
همون صحبت که استاد توی دوره عزت نفس میگه ادب از که آموختی و جواب میده از بیادبان
با دیدن همچین مورد رفتارهای نامناسب به خودم یادآور میشم که اگه میخوای این رفتارها برای تو بد بشه با دیدنشون همچین منطقهایی برای ذهنت بیار
که متوجه بشی این کار کار درستی نیست و این کار کاری نیست که با روح تو هماهنگ باشه
باید سعی کنیم یه سری منطقهایی برای خودمون ایجاد کنیم که اون منطقهها بهمون کمک کنه که به احساس بهتر برسیم و کانون توجهمون رو کنترل کنیم
مثلاً من توی دیدن افراد معتاد و این بچهها که توی خیابون هستند و به بچههای کار معروفن
اوایل خیلی ناراحت میشدم اما از وقتی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم را چندین و چندین بار خوندم و این منطق و باور توی ذهنم جایگذار شد و کد نویسی شد به خودم میگم هر کس نتیجه اعمال و رفتار خودش رو داره میگیره
به ما قدمت ایدیهم
به ما کسبت ایدیهم
به ما کانو یعملون
دیگه اصلاً ناراحت نمیشم و دلسوزی نمیکنم با محکم و استوار بودن به خودم یادآوری میکنم خداوند قانونش بینقصه خداوند عادله همچین افرادی به واسطه فرکانسهای خودشون توی همچین شرایطی هستند
و برعکس وقتی افراد ثروتمندی رو میبینم از طرز لباس پوشیدن و صحبت کردن و رفتارشون متوجه میشم دقیقاً همون قانون صدق میکنه
که هر کسی به واسطه رفتار و اعمال و فرکانس و باورهای خودش داره زندگیشو خلق میکنه
من خودم با این طریق رفتار نامناسب دیگران را برای خودم هم خنثی و هم خوب میکنم
مثلاً چیزی که برای من خیلی اتفاق میافته چون سنم طوریه که توی خونه پدرم زندگی میکنم و میدونم که موقتی هست خیلی با گیر دادنهای خانواده و والدین آشنا هستم اما همونجوری که استاد توی دوره عشق و مودت گفته
خودمو میذارم جای پدر مادرم جای افرادی که میخوان به من کمک کنند شاید ندونسته نمیدونن که این رفتارشون برای من نامناسبه ولی از روی احساس و عواطف خوب میخوان به من کمک کنند
من وقتی از این دیدگاه نگاه میکنم نسبت به رفتار هاشون واکنش نشون نمیدم و بلکه اونها رو تایید میکنم که بله شما درست میگید ولی توی پس زمینه ذهنم میدونم که مسیرم درسته که کاری که دارم انجام میدم درسته شاید به زعم بقیه اشتباه باشه اینو مطمئنم
یا توی سرکار مثلاً مدیرمون رئیسمون کسی که مسئول بخش ما هست ازمون کار وقتی زیاد میخواد هی غر نزنیم هی عصبانی نشیم هی بد نگاه نکنیم از این دید نگاه کنیم که اگه منم جای اون فرد بودم برای اینکه کار جلو بیفته برای اینکه از کارفرما چیزی نشنوم منم دقیقاً همین کارو میکردم و با این دیدگاه خودمو به احساس بهتر میرسونم و قبول میکنم و درک میکنم
این کار نیازمند تمرین و تکرار این کار نیازمند بارها و بارها توی موقعیتهای مختلف به خود یادآور شدنه
وقتی این کارو زیاد و زیاد تکرار میکنیم آروم آروم دیگه نسبت به رفتارهای بقیه بیتوجه میشیم و به قول قرآن اعراض میکنیم از ناخواستههامون
چون میدونیم چه چیزی داره زندگیمونو خلق میکنه
سلام دوست خوبم
توجه به نکات مثبت چیزی نیست که یک شبه یکباره انجام بدی واست تثبیت شه شما باید روزانه تلاش و تمرین کنی به نکات مثبت توجه کنی اوایل سخته رفته رفته تبدیل میشه به یه بازی و واست جذاب میشه و از دیدن نکات منفی دور میشی
مثلا تو مسیر درختا رو ببین و بشمار و بگو وای چقدرر درخت چقدر زیبایی خدایا شکزت
مغازه های پر مشتری رو که میبینی بگو چقدر مشتری
تصادف میبینی روتو برکردون نبین اگرم نمیشه که نبینی به رنگ زیبای یکی از اون دوتا ماشینی که تصادف کردن توجه کن بگو چقدر رتگش قشنگه
من رفته بودم ختم تو یه مسجد خیلی بزرگی طبیعتا تو ختم گریه و ناراحتی و لباس مشکی هست دیگه اما من چون داشتم تمرین تمرکز به نکات مثبت میکردم وقتی وارد مسجد شدم گفتم خدایا شکرت تو چقدر بزرگی این همه انسان افریدی با چهره های متفاوت حتی یکیشون هم شبیه به هم نیس خدایا شکرت بخاطر کاشی های قشنگ دیوار ها ی مسجد خدایا شکرت بخاطر فرش های مرتب مسجد خدایا شکرت بخاطر این همه مدل های مختلف کفش که جلو در ورودی مسجد دیدم یعنی حال بد رو تبدیل کردم به نکات مثبت اوایل که شروع میکنی سخته چیزی پیدا نمیکنی اما وقتی تمرین میکنی متوحه میشی همه چی قشنگه وقتی بفهمی ما بی پولی داریم در مقابلش پولداری هم داریم وقتی اخم داریم در مقابلش خنده هم داریم وقتی هوای سرد دادیم مقابلش هوا گرمم داریم و تو میتونی با تغییر زاویه دیدت به اون جنبه مثبت داستان برسی رسیدن بهش فکر کردن عمل کردنش واست لذت بخش میشه تمام اینا تمرین میخواد و تکامل
موفق باشی
سلام دوست عزیز🌸
درپاسخ به سوالتون میخواستم یه مثال از استاد جان بگم « شما یه عمر عادت داری با دست غذا میخوری الان یهو بهت بگن دیگه باید با پاهات قاشقتو نگه داری غذا بخوری» خب قطعا این خیلیییی سخته فرض کن بخوای سوپ بخوری فاجعه میشه
اما هستن ادمایی که بخاطر شرایطشون ماهرانه این کارو انجام میدن
خواستم بگم ما عادت هایی داریم اما قابل تغییر ،همه چی به درون خودت برمیگرده اینکه چقدر بخوای زندگیت تغییر کنه و چقدر تلاش کنی برای کنترل ورودی هات
اصلا سرزنش نکن خودتو ما ادمیم با کلی ترمز توی ذهنمون ولی بهترین اتفاق اینه که بهشون آگاه بشیم
آگاهانه سعی کن صدای ذهنتو خاموش کنی
تمرین کنی هر بار به یاد بیاری همه اون دفعاتی که ذهنت منفی شده کلی تجسم منفی داشته اما اون اتفاقات هیچکدوم پیش نیومدن
و آگاهانه تلاش کن جنبه مثبت رو ببینی
در پناه خدا شاد و سلامت باشین
سلام و درود
بعد شاید یک سال اومدم توی سایت، یادش بخیر:)
نه اینکه آموزه ها رو فراموش کرده باشم و یا این سایت زیبا و الهی دلم رو زده باشه و نخوام بیام تو این جمع دوستان و از صمیمیت و آرامش در این سایت لذت نبرم، بلکه مشغله کاری باعث شده بود که نتونم بیام، و امروز به لطف خداوند فرصتی شد تا دوباره به خانه برگردم، وای که لحظع باز شدن این سایت چه حالی کردم، اشک توی چشمام جمع شد و با خودم گفتم: آخه چرا؟؟ پسر!! آخه چرا باید خودت رو از این دریای بیکران اطلاعات و آگاهی ها محروم کنی؟ بعد یه نتیجه گیری با خودم کردم، دیدم تقصیره استاده:)) باور میکنین؟ اگه به روند سات از روزهای اول نگاه کنین متوجه میشین که افرادی اومدن توی ساید و ماهها و سالها فعال ترین نفرات این سایت بودن و بعد از مدتی دیگه ازشون خبری نیست، اونیکه توی هر محصول چندین کامنت چندصفحه ایی میزاشت و یا اونیکه در عقل کا بیشترین مشارکت رو میکرد، الان ازش خبری نیست، یکیش من خودم، من وقتی میومئم تو سایت تا شب نمیشد و وقت بستن مغازه نمیرسید من سایت رو نمیبستم و دلم نمیومد جای دیگه ایی وقت گرانبهام رو تلف کنم.
الان متوجه میشم که چرا بعضی ها بعد مدتی دیگه توی سایت فعال نیستن، و اگه بگم شاید باور نمیکنین، مگه اونایی که به حرف من رسیده باشن و تجربه کرده باشن، و اونایی که نرسیدن و تجربه نکردن در آینده به این نتیجه خواهند رسید ، و اون اینکه: “بقدری آموزه های استاد دقیق و بی نقص هستن که اگه فردی متعهد باشه در عمل به این آموزه ها بعد از مدتی خداوند چنان زندگیش رو بر وفق مرادش دگرگون میکنه و چنان برکتی وارد زندگیش میکنه که اون فرد دیگه فرصت نمیکنه تا وارد سایت بشه”
مثلا یکی میخواد تحصیلات عالی داشته باشه و میاد و از آموزه های استاد استفاده میکنه و بعد از مدتی چنان نتیجه عالی میگیره که تمام وقت ، تایم روزانه اش باید صرف تحصیلاتش بشه و یا منی که برای موفقیت مالی و پیشرفت در کسب و کارم به این سایت اومده بودم چنان کسب و کارم رونق گرفت و چنان سرم گرم مغازه و کسب و کار و شغلم شد که دیگه فرصت نمیکنم سرم رو بخارونم چه برسه بیام و توی سایت مطلبی بخونم و یا مطلبی بنویسم.
و الینجا باز به آموزه های استاد عمیق تر که میشم میبینم استاد همیشه فرمودن پیشرفت در تمام جنبه های زندگی، جنبه های زندگی فقط پول ساختن و یا درس خوندن ویا گشتن و تفریح کردن نیست، من بهتره برای خودم تایمی رو هم باز کنم تا هر روز آگاهی هام رو و دانشم رو آپدیت کنم و حتی فرصتی کنم تا آنچه را که از استاد عزیزم آموختم رو دوباره مرور کنم، چون مرور نکردن باعث ته نشین شدن تمام دانسته ها میشه و بعد از مدتی اون دانسته ها کم کم جای خودشون رو به باورهایی میدن که ویروس گونه و ندانسته وارد مغز آدم میسن.
خداروشکر و خوشبختانه لطف خدا شامل حال من شده و من همون آگاهی هایی رو که از طریق آموزه ها بدست آوردم رو همونطور در صدر تفکرات و باورهام قرار دادم و خوشبختانه با بستن ورودی های منفی نگذاشتم تا ذهنیتم و نگرشم به جهان تغیییر کنه، ولی از امروز تصمیم گرفتم تا از این به بعد فرصتی داشته باشم برای خودسازی.
تا اینجای صحبتهام فقط در حد سلام و احوالپرسی بود و ربطی به موضوع سوال نداشت، ولی بپردازیم به اینکه چرا شما دوست عزیز در اولین لحظه نگاه کردن به هر موضوعی نکات منفی اون موضوع رو میبینین، برمیگرده به نگرش شما، چشم مثل یک فلز یاب عمل میکنه، دیدین بعضی فلزیابها رو که حساس هستن به فلزات؟ و وقتی روی سطح زمین حرکتش میدن با پیدا کردن فلز آژیر میزنه؟ این فلز میتونه آهن، آلومینیوم، مس، برنز، طلا و هر آلیاژی از فلزات باشه ولی بعضی از دستگاهها طلایاب هستن و فقط دنبال طلا میگردن و با پیدا کردن یک قطعه طلا واکنش نشون میدن، اونا دیگه قوطی نوشابه، قوطی کنسرو و یا یک سکه بی ارزش رو نمیبینن، اونا فقط بدنبال طلا هستن، چشم و ذهن انسانها هم باهم دیگه فرق میکنه، انگار بعضی ها فقط به دنبال بدبختی میگردن، بعضی ها به دنبال مشکلات و بعضی چشم ها هم طلا یاب هستن و فقط بدنبال طلا میگردن.
بعضی افراد میرن گوه، جنگل و یا ساحل و هر جای باصفایی و تنها چیزی که از بدو رسیدن به اون مکان اونا رو مورد توجه قرار میده حشرات و زباله هایی هستن که احتمالا توی طبیعت رها شدن، این افراد اصلا به عظمت جمگل کاری ندارن، به زیبایی ساحل کاری ندارن، فقط از اینکه نور خورشید توی ساحل باعث میشه پوستشون سیاه بشه ویا حشره احتمال داره نیششون بزنه حرف میزنن، اینا اصلا نمیبینن که سرسبزی یک جنگل و صدای زیبای یک رودخانه چقدر میتونه روح و روانشون رو نوازش بده، اونا گیر دادن به یک کیف دستی یا پلاستیک کوچکی که توی طبیعت رها شده و ساعتها حوصله دارن تا در مورد بی فرهنگیه مردم، عدم آموزش مدارس و دولت به مردم در حفظ و نگهداری طبیعت بحث کنن و سره اطرافیانشون رو به درد بیارن، در مقابل، افرادی هستند که در شلوغیه یک شهر در وسط یک روز گرم تابستان، در هیاهوی بوق ماشینها و رفت و آمد مردم، یک پروانه زیبا رو که داره پرواز میکنه رو ببینن و با لبخند خدا رو سپاسگزاری کنند و از این زیبایی لذت ببرند و روز خودشون رو بسازند، این چشمها همان طلا یاب ها هستند، افرادی که در بزرگترین مشکلات پیش آمده خدا رو شکر میگن و میفرمایند “ما رایت الا جمیلا” انسانهایی که در هر ذره از جهان به دنبال نشانه ایی از خدا میگردن، افرادی که در یک دشت زیبا، نه نور خورشید ازیتشون میکنه، نه حشره ایی ناراحتشون میکنه و نه تشنگی و گرسنگی، این افراد فقط گلها و گیاهان رو، پروانه های زیبا و رنگین کمون رو میبینن، این افراد با نوازش ملایم نسیم مدهوش میشن و وقتی انگشتان باد موهاشون رو نوازش میکنه دلشون میخواد که روی چمنها دراز بکشن و در آغوش طبیعت ساعتها بخوابن، این افراد در خاک، در درختان، در برگها و آب و باد و همه جا که نگاه میکنن، خدا رو میبینن و میگن: به دربا بنگروم دریا ته بینوم به…
نگرش، چیزی هست که میشه یاد گرفت، یاد داد، تقویتش کرد و نتیجه گرفت، چشم زیبا بین، همون چشمی هست که همه دارن، ولی با یک تنظیمات جداگانه، چشمی معمولی مثل چشم هشت میلیارد انسان دیگر با تنظیمات بر روی زیبایی ها، فقط کافیه دید، لذت برد، شکر گزاری کرد و این خاصیت زیبا بینی رو در خود تقویت داد.
و راه حل خیلی آسونه، ” توحید ”
باید به یگانگی باور داشت، باید به یکی بودن و توحید ایمان داشت، باید درک کرد که در پشت پرده تمام اجزای جهان یکی هست و بقول هاتف اصفهانی عزیز “که یکی هست و هیچ نیست جز او، وَحْدَهُ لا إِلهَ إِلا هُو”
مگر میشود در رخسار زیبای خداوند زشتی دید؟ مگر میشود به چهره زیبای دلبری نگاه کرد و بجای غرق تماشای لب و چشم و ابروی زیبای یار ، دنبال نقصی بود؟ مگر میشود بجای دیدن چانه و گردن و شانه های زیبای همچون مرمره تراشیده دلبر، بدنبال نصقی گشت؟ هر جزعی از این جهان چه فرد باشد یا حیوان، چه درخت و جنگل باشد و یا ساحل و سحرا، چه شب باشد و یا روز، چه خوراکی باشد ویا کوه و سنگ و …، هرچه در این جهان زیبا هست همه نشانه ایی از اوست، و یک چشم زیبا بین که فقط آموزش دیده تا طلایاب عمل کند، با دیدن هر ذره ایی از این جهان بی شک شاخکهاش نسبت به دیدن زیبایی ها واکنش نشان خواهد داد.
اولا چرا باید مراقب ورودی های ذهنمان نباشیم و خودمون رو در معرض اخبار و حوادث و یا اتفاقات ناخوش آیند قرار بدیم تا نا زیبایی به چشممون بیاد؟ دوما ما که مراقب ورودی ها هستیم پس الباقی همه زیباییست، چرا بدنبال زیبایی های بیشتر نباشیم؟
که یکی هست و هیچ نیست جز او، وَحْدَهُ لا إِلهَ إِلا هُو
چشمِ دل باز کن که جان بینی، آنچه نادیدنی است، آن بینی
گَر به اقلیمِ عشق روی آری، همه آفاق، گلسِتان بینی …
بهتره از امروز به خودتون قول بدین که در تمام موضوعات بدنبال نکته مثبت خواهید بود، تا جهان نیز نکات مثبت رو براتون بلد تر کنه، پررنگ تر کنه، و در همان هیاهویی که تا دیروز از شلوغی و سروصدا رنج میبردین، از صبح فردا، پروانه ها رو بتونین ببینین.
سلام
مختصر و مفید بگم
یه پژوهشی در مورد نگاه ناظر بر پدیده ها بود که استاد عباسمنش هم در یکی از دوره ها بهش کامل اشاره کردن
برام خیییلی خییییلی جالبه که همین الان داشتم یکی از قسمتهای چله ی جوشن کبیر( که بنظرم حتی اگه کافران هم گوش کنن عاشق این خدا با این صفاتش میشن ) رو گوش میدادم که اون قسمت هم در مورد تاثیر نگاه ناظر بود بر پدیده ها و افراد
که ما بعنوان ناظر هر نوع نگاهی به اطرافیان داشته باشیم اونها همونطور عمل میکنن
این بحث به یه شکل دیگه تو دوره عشق و مودت در روابط توسط استاد توضیح داده شد
جذب جنبه های مثبت یا منفی افراد
مثلا
من همسرم در ارتباط با همسایگان یا دوستان خیلی خوب و مهربان و محترمانه برخورد میکنه
ولی در مقابل من فردی بسیار غیر منطقی خودخواه و بدبین میشه
چرا؟؟
مگه من خیلی بدتر از همسایه ودوست و آشنا هستم ؟
خیر
اون همسایه بمحض اینکه همسر من رو در کوچه می بینه تو ذهنش میگه:
عه !!! این آقا رضای مودب اومد
این آقا رضای مهربان اومد
و…
اما
من چی؟
بمحض اینکه همسرم شب از محل کار میاد خونه هنوز پاش و داخل نزاشته سریع میرم مواردی که پیش بینی میکنم گیر میده رفع و رجوع میکنم
مثلا اگه به روشن بودن تلویزیون حساسه خاموشش میکنم
اگه به گوشی تو دست بودن ماها حساسه سریع من و بچه ها گوشی ها رو قایم میکنیم یا…
و با خودمون میگیم :
باز این آدم حساس بدبین اومد
بابا اصلا تصور ما درست
این آدم همیشه شکاک و بدبین و حساس وغرغرو و… است
اما امشب یه اتفاق جالب و خنده دار براش افتاده توی محل کار و شاد و شنگول اومده خونه و اصلا گوشی و تلویزیون روشن و … رو نمی بینه همه ی حواسش به اینه که زودتر بیاد اون اتفاق جالب رو تعریف کنه
من چرا پیش داوری میکنم؟؟
و علت گناه بودن غیبت و تهمت ، رو من با این توضیحات خیلی خوب درک کردم
کهوقتی ما با ذهنیت منفی خودمون به افراد نگاه میکنیم حتی مثلا برخی مواد غذایی مضر. مثل چیپس و پفک و فست فود و… همه رو از دم میگیم سرطان راست
درصورتیکه هنوز عامل اصلی سرطان کشف نشده
این اثر نگاه ناظر هست که باعث میشه مثلا من به پسرم نگاه شیطنت و درس خون نبودن داشته باشم و اون ناخودآگاه تحت تاثیر نگاه من تنبل و درس نخون بشه
و حتی آینده ش خراب شده
مگر اینکه طرف قدرت ذهن بالایی داشته باشه
که اکثر افراد ندارن و مثل آب خیلی راحت شکل میگیرن به شکل ظرفی که همون نگاه ناظرین هست
خواهر شوهر من بیسواد بود دو تا فرزند داشت و خیلی سخت گیری نمیکرد به بچه هاش برای درس خوندن برخلاف بقیه افراد خانواده همسرم که بینهایت سختگیر هستن برای درس خوندن
و
تمام افراد خانواده همسرم یعنی برادر و خواهر های این خواهر شوهرم مدام بهش میگفتن آخرش این بچه های تو هیچی نمیشن ، فوقش آشغال جمع کن خیابون ها میشن
و
دقیقا همین هم شد
دخترش که حتی نتونست دیپلم بگیره با اینکه باهوش بود
و
پسرش الان ۳۰ سالشه و بیکار و اون هم دیپلم نگرفته و سرباز فراری و…
چون نگاه تمام افراد خانواده به این دوتا بچه منفی بود
درصورتیکه
من به چشم خودم دیدم سه تا بچه تو یه خانواده که پدر معتاد و بیکار داشتن که اواخر عمر حتی گدایی میکرد و به نون شب محتاج بودن ، با دعای مادرشون و تصور مادرشون که بچه های من موفق میشن به چه موفقیت هایی رسیدن باورنکردنی
سلام دوست خوبم ا توجه به اینکه ذهن ما معمولاً طوری کار میکنه که قبلا سبک زندگی ما بوده و اگر ما قبلاً خیلی به نکات منفی یک فرد توجه میکردیم ذهن الان متمایل میشه که نکات منفی افراد رو ببینه برای اینکه این مشکل را حل کنیم و سعی کنیم که طرز فکرمونو عوض کنیم باید اول آگاهانه مدام به خودمون یادآوری کنیم که گر من ویژگیهای مثبت افراد ببینم افراد هم وجه مثبتشونو نشون من میدن و این موضوع رو مدام تکرار کنیم و تمرین کنیم وقتی که به اندازه کافی تمرین کردیم که روی نکات مثبت افراد تمرکز کنیم به مرور ذهنمون هم ما را همراهی میکنه و تبدیل میشه به سبک تفکر
به نام خدای معجزه ها
سلام دوست عزیز
موضوعی که شما بیان کردین بستگی داره تو چه قسمتی از مسیر رشد و پیشرفت باشین
بالاخره ی سری باگ هایی تو ذهن ما هستن که تصمیم گرفتیم در این مسیر باشیم و تغییرات بوجود بیاریم
و همین که متوجه شدین این نشخوار ذهنی رو دارین یعنی صدها پله رشد کردین و تغییرات هم به صورت ی دکمه نیست که شما بزنین و همه چی در زندگی شما کن فیکون بشه قطعا ی مسیری تکاملی هست که باید طی بشه و باز هم بستگی داره در چه زمینه ای چنین افکار منفی به سراغ شما میاد
فرضا شما فک میکنین همه مشتری های کسب و کار شما مورد دارن و از روی قصد خاصی با شما مثلا رفتار خاصی دارن
ولی فرضا حتی ی نفر هم مشتری دارین که باب میل شما رفتار میکنه همون رو الگو بگیرین و همیشه اونو برای ذهن خودتون مثال بزنین تا ذهن باور فراوانی براش بدیهی بشه و ناخوداگاه وقتی چنین باوری ساخته شد دقیقا مشتری هایی طبق باورشما سراغ شما میاد
یا مثلا در هنگام رانندگی فکر میکنین بد رانندگی میکنن و یا دارن حق خوری میکنن بالاخره یکبار هم شده ی نفر جلو چشم شما طبق میل شما رانندگی کرده که
همون ی مورد رو همیشه برای ذهنتون مثال بزنین تا ذهن باور کنه چنین موردی هم وجود داره تا به جنبه های مثبت این مورد درگیر بشه تا باور فراوانی رانندگی خوب ساخته بشه اونوقت میبینین که هدایت میشین به مسیر هایی که رانندگی فوق العاده دارن
شما وقتی باور خودتون بسازین جهان ناخوداگاه شمارو هدایت میکنه به اتفاقات و شرایط عالی طبق میل شما
و شما به راحتی میبینین که ادما روی مثبتشون رو به شما نشون میدن
نکه فک کنین تغییر میکنن بلکه اون وجه ای که شما برانگیخته کردین رو میبینین
مث شرایط این روزهای کشورمون که همه درگیر مسائل پوچ. سیاسی هستن که فلان بشه تا فلان بشه
اما برای من نوعی هیچ چیزی اهمیت نداره چون یاد گرفتم مسئولیت صفر تا صد زندگیم دست خودمه و فرض بر اینکه بستر زندگی هم مساعد نباشه جهان منو هدایت میکنه به جایی که همه چی شرایط عالی هستش چونکه باور من اینجوریه که اگه جهنم هم باشم همه چیز برای من فوق العادست
که الان هزاران کسب و کار لنگ قیمت بالا پایین شدن دلار هستن
اما برای کسب و کار من فقط باورهای ذهنیم موثره ولاغیر
پس اولین و اخرین جایی که میتونی مراجعه کنی و کمکت کنه دقیقا ذهن و باور خودت هست
شما در هر زمینه ای که افکار منفی دارین به هر سختی شده بگرین ی مورد مثبت حتی خیلی خیلی کوچیک پیدا کنین
دو دستی بچسبین بهش و هر لحظه همونو با صدای بلند برای خودتون تکرار کنین تا این ذهن چموش وقت نکنه دنبال محتویات پوچ بره
میخواین موفق بشین دو دستی افسار ذهن رو دست بگیرین و ی لحظه هم ازش غاقل نشین
تنها راه پیشرفت و رشد شما همینه
ایشالا به زودی شاهد تغییرات اساسی شما باشیم و بیاین برامون بنویسین
در پناه خدای یکتا و معجزه گر دوست عزیز
سلام به شما دوست عزیز
یه تمرینی به من خیلی کمک کرده که براتون مینویسم انشالله که مفید باشه
هر روز صبح توی یه دفتر بنویسین و از خدا بخواین که کمک تون کنه امروز روی نکات مثبت افراد و زیباییها تمرکز کنید و در طول روز سعی کنید اینکار رو انجام بدین یعنی تمرکز بر نکات مثبت و شکرگزاری، شب با خودتون یادآوری کنین چقدر تونستین اینکار رو انجام بدین و به خودتون امتیاز بدین و خودتون رو تشویق کنین، خیلی زود متوجه میشین که هیچ چیزه منفی وجود نداره بلکه این نگاه ماست که زندگی رو مثبت یا منفی میبینه
سلام به دوستان عزیزم در سایت پر ارزش اسناد ماهم
سلام آقا رضا دوست خوبم
ذهن کارش نجواگری و بولد کردن نقاط منفیه
وقتی به قول استاد ذهن رو با تمرین عادت بدیم به دیدن زیبایی ها و خدا رو در هر اتفاق یا هر فردی ببینیم
کم کم ذهن تحت کنترل خودمون در میاد.
و به جای قضاوت کردن اون فرد و یا پر رنگ کردن خطاها
زمان پر ارزش مون رو برای ساختن شخصت خودمون میزاریم.
خداوند در قرآن در مورد این موضوع به ما یادآوری کرده که لباس تقوا بپوشیم
وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِکَ خَیۡرࣱۚ ذَٰلِکَ مِنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ؛( بخشی از آیه 26 سوره مبارکه اعراف )
و لباس تقوا نیکوترین جامه است. این سخنان همه از آیات خداست (که به بندگان فرستادیم) شاید خدا را یاد آرند
با کنترل ذهن یک حلقه محافظ دور خودمون به وجود میاریم که دیگه حتی اگر فردی نکات بدی هم داشته باشه توجه ما بیشتر سمت خوبی های اون فرد میره
لباس تقوا یعنی کنترل باورها و عقاید و احساس مون به نفع خود ماست.
چون وقای به نکات اشتباه و نا خوب فردی یا اتفاقی توجه میکنیم بار انرژی های منفی اونو جذب خودمون و زندگی مون میکنیم.
من این باور رو تو ذهنم ساختم که هر گلی خاری هم داره
پس اگر ی فردی یا ی اتفاقی به ظاهر خوب نیست در پس پنهان اون موضوع خبرهای زیادی وجود داره که شاید ما اون زمان به خاطر مداری که توش هستیم درکش نکنیم.
برای همین باید بپذیریم که هیچ فردی رو قضاوت نکنیم.
تا هم به نکات منفی تمرکز نکنیم و انرزی منفی رو با دست خودمون وارد زندگی خود نکنیم.
هم اینکه اون فرد ممکنه الان اون اشتباه رو داشته باشه ولی پس از مدتی مدارش تغییر کنه و خطا و اشتباه خودشو جبران کنه پس باید عادت کنیم به جای قضاوت کردن دیگران به جای توجه کردن به نکات منفی دیگران
زمان برای رشد و تربیت نفس خودمون بزاریم.
اگه در زندگی هدف داشته باشیم و یک زندکی با برنامه داشته باشیم دیگه فرصت پیدا نمیکنیم که در وجود دیگران کنکاش کنیم. چون ذهن ناخودآگاه فردی که برای خودش هدف داره اصلا اهمیتی به بد و خوب دیگران نداره و فرد رو به سمت تغییر و رشد خودش هدایت میکنه.
پس دوست خوبم بیا یک برنامه ریزی خفن واسه زندکی خودت داشته باش. ی برنامه پر بار با مشخص کردن مدت زمانی که برای هر هدفی تعیین میکنی، ذهنت به جای توجه به دیگری حواستو به سمت اهداف و برنامه های خودت جلب میکنه.
البته که ذهن انسان خیلی چموش و سرکشه و باید به قول حضرت علی هر شب افکار و اعمال خودمون رو بررسی کنیم تا کنترل ذهن رو به دست بگیریم.
ذهن خدمتکار انسان هست.
باید در لحظه خال زندگی کنیم و به جای غرق شدن در گذشته و آینده فقط به آنچه در حال گذشتن هست توجه کنیم یعنی در لحظه حال باشیم.
تا به جای زندکی در ذهن با احساس خوب در لحظه حال و واقعی زندگی کنیم.
زندگی در لحظه حال موجب میشه ذهنت در هماهنگی با روح قرار بگیره .
زمان حال همان دنیای واقعی ملکوت هست. جایی زنده و پویا جایی که به جای غرق شدن در افکار فقط احساسات پاک لحظه حال وجود دارد.
آرام آرام با سکوت ذهن صدای هدایت گر خداوند رو در مرکز روح در قلب خود احساس میکنیم و در چنین سکوت زیبایی کمال و عزت انسانی رشد میکند.
در پناه خداوند سربلند و شاد باشید.
سلام به آقا رضا و خانواده عزیز عباسمنشی
چه سوال عاااالی دقیقا من امشب اینقدر نجواهای ذهنم زیاد بود با اینکه صبح شکرگزاریمو نوشتم فایلامو گوش دادم اما پیش اومد دو تا تماس و خبر و ورودی نامناسب داشتم که باعث شد تو ذهنم بل چند نفر بگومگو کنم قضاوت کنم تا دعوا پیش برم اما یک لحضه که دیدم داره احساسم بد میشه سریع متوجه شدم گفتم ببین سحر چه باورای اشتباهی داری که این نجواها اینقدر صداهاشون داره تو ذهنت بلند میشه من اینجور مواقع سریع میام سایت و واقعا ذهنم آروم میشه یا قسمت عقل کل میخونم یا سریالای زندگی در بهشت میبینم ذهنمو هدایت میکنم به دیدن و شنیدن ورودی های مثبت و سریع احساسم عوض میشه وقتی توجه خودمو آگاهانه عوض میبرم رو مسائل دلخواهم خدا رو صد هزار مرتبه شکر بابت سایت و آگاهی ها و هدایتم به اینجا که امشب اولین لحضه که اومدم عقبه کل این سوالو خوندم جوابای بچه ها که خیلی عالی بودن خوندم و شروع کردم به نوشتن تا به شما و خودم بگم بعد اینکه احساسم عوض شد آگاهانه باورامو عوض میکنم اول اینکه من تو ذهنم داشتم به کسی غیر از خدا قدرت میدادم که رو مساله مالیمون
تاثیری نداره که کاملا شرکه وقتی میگی سحر ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی تنها تورا مسیپرستم و تنها از تو هدایت میجویم من از تو خاستم تو بهم دادی قرار شد بقیشم خودت رو به راه کنی من من بندگیمو میکنم شکرگزاری میکنم از زندگی لذت میبرم و بقیشو میسپرم به تو ،و باور جدید همه اوضاع شرایط و انسانها وسیله ای هستن تا مرا به خاسته ام برسانند و چجوری من نمیدونم تو میدونی تو خدایی تو زورت میرسه من سپردمش به تو من سمته خودمو درست انجام میدم بقیشو میسپرم به تو اگه سپردمش به تو پس نگران و ناامید نیستم و نه میترسم نه غمگین میشم
سلام دوست عزیز
فکر میکنم همه ی ما دچار این مشکل هستیم و منم همین طور
اوایل خیلی برام سخت بود به نکات مثبت افراد توجه کنم
ولی یه جمله ی استاد تو دوره ی دوازده قدم یه تکونی به من داد و اون این بود که :
زندگی مثل یه بازی می مونه که قوانینی داره و اگر قانون و ندونی و اجراش نکنی تو این بازی باختی
وقتی درک کنی که این قانون جهانه که به نکات مثبت توجه کنی به نفع خودت تموم میشع مثل چراغ قرمز که ازش رد بشی جریمه میشی، دیگه اگاهانه سعی میکنی توجه کنی به نکات مثبت
چون جهان کاری نداره دلیل شما چیه برای توجهت
جهان طبق قانون پاسخ میده
و اینکه هیچ کسی نمیتونه ١٠٠ درصد توجه کنه به نکات مثبت
پس تا جایی که توجه کنی پاسخ میبینی
چون جهان بر اساس قوانینی ثابت و تغییر ناپذیره
و اینکه نباید از خودمون خیلی انتظار داشته باشیم .
ارام ارام جلو بریم و اگاهانه افکارمون و تغییر بدیم و برای هرتغییر کوچیک از خودمون قدر دانی کنیم
به مرور دیگه این کار برامون عادت میشه .
سلام
شاید ریشه در تجربیاتتون داره
چه بسا این صحنه ها رو زیاد دیدید
شما هر دفعه سعی کنید ذهنتون رو کنترل کنید
حتی اگه موفق نشدید بازهم تلاش کنید
این تلاش شما بمرور باعث میشه که بتونید نصور مثبتی از بقیه داشته باشید
موفق باشی
به نام خدا
سلام اقا رضا دوست عزیز
ببینید یه فایلی استاد دارن که خانم شایسته هم هستن داخل اون فایل
صحبت سر اینموضوعه که قضاوت نکنید دیگران روچون قضاوت باعثمیشه شما توی اونموقعیت قرار بگیرید
برای من ک اینطوری اگه ببینم یه نفر باب دلم نیست
اگه بتونم ازش فاصله رو رعایت میکنم ک ایشون نستی انرژی من نشه
وگرنه اگر اهل خونه باشه دیگه اینجا تفاوت مدارها خودش ونشون میده
تمرکز آگاهانه احتیاجه
وگرنه اینکارکرد مغزه که توجه کنه روی نکات منفی دیگران یا نکات منفی خودمون یا اتفاقات بد
اره دوست عزیز یه تلاشه آگاهانه میخاد که استاد بهمونکنترل ذهن و یاد دادن به چ صورت انجاممیشه
اگر هم خارج از اهل خونه هستن که بهتره همون فاصله اجتماعی حفظ بشه
تشکر از سوالتون
باعرض سلام خدمت شماآگاهی جوی عزیز🌱
این سوال شمامشکل خیلی ازافراده، ودرمانش کارکردن قوی روی ذهن میخواد،من خودم چون رشتم روان شناسیه ودوره هایی ازاین دست شرکت میکنم،تمرینی که خیلی به من کمک کردازاستادم که بااجازه استادعباسمنش اسمشون میارم، خانم دکتربیتاحسینی..اسمش هست عشق پاشی، این تمرین اگراستمرارکنیدروش معجزه میکنه،باچشماتون آرزوی خوب وبالباتون دوستت دارم، عاشقتم… این تودلتون میگین، میتونیدبه اعضای خانوادتون، همکارا، عابران توخیابون… هرکسی… من خودم اوایل میرفتم ازخونه بیرون روزی ٢٠نفر،عشق میپاشیدم میومدم، کم. کم این عشق به درختهامیدادم وکم کم به همه چیز، خونه هاوآدمهای توش،میدونی اگه انجامش بدی درست جزانگارعشق چیزی نمیبینی، تمرین دوم.. این ازاستادعباسمنش یادگرفتم یک لیست نوشتم ازخوبی های ادمهای اطرافم وهی مرورکردم،یاهرکی باهاش چالش داشتم اینم خیلی فوق العادست، وسوم اینکه توچه کسی هستی که درارتباط باآدمهانکات منفی شون میبینی؟ نکنه خودت دوست نداری؟ نکنه مدام ازخودت ایرادمیگیری؟ نکنه کمال گرایی ومدام میخای بهترین باشی وچون نیستی خودت سرزنش میکنی؟ خلاصه ازکوزه همان برون تراودکه دراوست،، درونت پرعشق وزیبایی ومثبت بینی کن بیرون هم همون میشه…
موفق باشی همیشه برادرعزیز🌺🌺🌺
سلام دوست عزیزم.
سعی کن این بازی رو با ذهنت انجام بدی که؛ وقتی یک مورد جدید رو میبینی به خودت بگی اوکی من در مورد این آدم سه تا مورد منفی میگم و بعدش که اون سه مورد تموم شد ۵ تا مورد مثبت رو پیدا میکنم.
تا یه مدت این کار را انجام بده و بعد از چند وقت تعداد موردهای منفی رو کم کن و تعداد موارد مثبت رو بیشتر کن.
مثلاً بگو دو تا مورد منفی و ۶ تا مورد مثبت.
این بازی رو تا جایی ادامه بده که ذهنت فقط و فقط بگرده دنبال چیزهای مثبت.
بعد از یه مدت ذهنت عادت میکنه به شیوه جدید زندگی کنه.
در پناه الله باشید.
سلام آقا ابراهیم عزیز خدا روشکرمیکنم بابت حضورم دراین سایت الهی من کامنت های شمارو دنبال میکنم وخیلی بهم کمک کرده شکر حضورتون ممنونم
بنام خدا
سلام دوست عزیز
چون ذهن ما بخاطر باورهای اشتباه ورودیهای نامناسب عادت کرده به دیدن نکات منفی ونازیبایی های اطرافمون که شما میتونید قدم قدم شروع کنید وذهنتون را با تمرکز کردن به زیبایی ها عادت بدید که تمرکزش بر روی نکات مثبت وزیبایی های اطراف باشد که میتونید جهت کنترل بیشتر ذهن از فایلهای سفر به دور آمریکا وزندگی در بهشت شروع کنید
وهمچنین از اهرم رنج ولذت استفاده کنید یعنی توجه به ویژگی های منفی افراد را برای ذهنت رنج آور کنید
موفق باشید
به نام خداوند مهربانم سلام به دوست عزیزم
ما همه از اول با باورها و افکار منفی بیشتر بزرگ شدیم و محدودیتهای زیادی در وجودمون نهادینه شده و حالا که آگاه شدیم کم کم با کار کردن و کنترل ذهنمون کمرنگ میشوند
دوست خوبم در فایلهای دانلودی فایل توجه بر نکات مثبت
هست برین و گوش کنین و کامنتهای دوستان رو بخونین
و ذهنتون رو عادت بدین فقط و فقط زیبایی ببینه
و عینک بدبینی و منفی رو از چشمانتون بردارین
اولش یکم ذهن مقاومت نشون میده اما با پافشاری شما آرام آرام همه جی درست میشود
ورودیهای ذهنتون رو کنترل کنیم وتواناییتون رو بیشتر کنین
در پناه خداوند مهربان باشین
سلام دوست عزیز. این حالت واکنش گرایی ذهنتون ریشه در اتفاقات گذشته داره..و هیچ اشکالی نداره… قدم اول اینه که نسبت به این واکنش گرایی واکنش گرا نباشید!! اشکال نداره این صداها میاد..اوکی بزار بیاد اصلا اهمیت نداره..وقتی این صداها میاد تو ذهنتون خوب اون شخصی که داره در درونتون صحبت میکنه رو تماشا کنید یعنی بهش توجه کنید (به خودش نه صحبت هاش)..بدون هیچ قضاوتی و برچسبی..بدون هیچ هدفی..تکرار این کار آرام آرام ذهن منطقی رو ساکت میکنه..به موازات این آگاهی و رشد اون همیشه سعی کنید آگاهانه ریشه این افکار رو در باورهاتون شناسایی کنید و روشون کار کنید و باورهای مناسب و جایگزین کنید..این مسئله تکاملی حل خواهد شد..صبور باشید و بازه زمانی برای خودتون تعیین کنید و همشه در اون بازه زمانی احساستون رو چک کنید ببینید اون نگرانی ها کمتر شده یا نه، در صورت بهبود تصدیق کنید و ادامه بدید و تغییرات کوچک رو هم نادیده نگیرید تا ان شااالله به آرامش برسید.
<strong>در پناه خدا شاد و سلامت باشین 🌸</strong>