“روابط” بخش عمده ای از تجربه زندگی ما در این جهان است. ما به وسیله روابط مان جهان اطراف و حتی خودمان را کشف می کنیم. یعنی همه ویژگی ها شخصیتی ما در زمان رابطه با دیگران و نیز محیط اطراف مان بروز می کند.
حتی همه کارهایی که در زندگی انجام می دهیم، از تلاش مان برای موفقیت مالی، قبول شدن در دانشگاه و رشته دلخواه، تلاش برای کسب مهارت و شغل دلخواه و … به خاطر این است که بتوانیم روابط خوبی را با دیگران تجربه کنیم.
زیرا هیچکدام از ما به تنهایی از زیبایی ها لذت نمی بریم و دوست داریم آنها را با افرادی شریک شویم که دوست داریم.
پس مهم است که توانایی ایجاد روابط دلخواه مان را داشته باشیم و مهم تر از همه بتوانیم مهم ترین رابطه زندگی مان را بنا کنیم.
اولین قدم برای تجربه روابطی که می خواهی، این است که:
قبل از هر چیز بدان و ایمان بیاور که جهان ما با قوانین مشخصی کار میکند. چه قوانینش را بدانیم یا ندایم. چه از آن قوانین خوشمان بیاید یا نیاید، چه آن قوانین را باور کنیم و جدی بگیریم و چه باور نکنیم و دست کم بگیریم، چه تصمیم به هماهنگی با آن قوانین داشته باشیم و چه نداشته باشیم، تمام اتفاقات زندگی ما به وسیله آن قوانین رقم میخورد.
طبق این قوانین، هر کدام از ما دقیقاً یک دستگاه تولید کننده فرکانس هستیم و جهان نیز یک دستگاه مترجم فرکانس است که فرکانس های غالب ما (یعنی فرکانس های که به کرات ارسال می شود به وسیله توجه مکرر بر یک موضوع) را دریافت و دقیقاً به شکل اتفاق و تجربه، وارد زندگیمان میکند.
هر چیزی که درزندگی ات میبینی، اول یک فرکانس بوده و آنقدر تکرار شده که جهان به آن پاسخ داده و آن را به در قالب تجربه ای که هم اساس با آن فرکانس است وارد زندگی ات نموده.
همه تجارب شما نشان دهنده ی باورهای شماست. این واضح ترین راه برای شناسایی باورهایت در هر زمینه ای است. خواه روابط باشد یا موضوعات مالی یا سلامتی.
وقتی چنین درکی از جهان هستی را می سازی و به چنین یقینی درباره نحوه عملکرد جهان می رسی، آن وقت است که به صورت جدی تصمیم به استفاده از آن قوانین در جهت ساختن باورهایت می شوی.
وقتی از نقش باورهایت در تک تک تجارب زندگی ات مطلع می شوی و یقتین می دانی که هیچ چیزی بدون اجازه باورهای تو نمی تواند وارد زندگی ات شود. وقتی خودت را مدیر زندگی ات بدانی، آنقوت دیگر نیازی به نگرانی درباره عوامل بیرون از خود نداری.
نیاز نیست نگران آدمهایی که میخواهند وارد زندگیات شوند، باشی
نیاز نیست نگران آدمهایی باشی که میخواهی در زندگیات باشند، اما هنوز نیستند
نیاز نیست نگران آدمهایی باشی که نمیخواهی در زندگیات باشند، اما هنوز هم هستند
نیازی نیست برای جلب توجه آدمها، کارهای عجیب و غریب انجام دهی و برای اینکه آنها تو را دوست داشته باشند و برای تو مشتاق باشند، طوری که انها دوست دارند رفتار کنی، یا خواستهها و اولویتهای خود را زیر پا بگذاری
زیر این اصلاً راهش نیست. زیرا جهان برای خودش قوانین مشخصی دارد
این اصلاً راهش نیست که از دیگران بخواهی به گونهای با تو رفتار کنند تا احساس بهتری داشته باشی. این راهش نیست که آنها از زندگی ات خارج شوند یا وارد زندگی ات شوند تا تو احساس خوب داشته باشی.
اصلاً راهش نیست که به هر ترتیبی که شده، سعی کنی آدمهای زندگیات را راضی نگه داری تا کنارت بمانند یا برای اینکه از زندگی ات خارج شوند، جنگی همه جانبه به راه بیندازی.
زیرا زندگی قرار است خیلی لذت بخش تر و ساده تر از این حرفها باشد. تجربه یک رابطه زیبا، قرار است خیلی سادهتر از این حرفها باشد زیرا در جهانی هوشمند و قانونمند زندگی میکنیم و این قوانین قرار است هدایت گر ما به سمت زندگی دلخواه مان باشد.
زیرا همه زندگی ما، در دست فرکانسها و باورهای ما گذاشته شده. همه افرادی که همین حالا با آنها در ارتباط هستی را خودت با فرکانسها و باورهایت به زندگیات دعوت نموده ای. هیچ اتفاقی بدون اجازه باورهای تو وارد زندگی ات نشده.
بنابراین اگر از روابط ات راضی نیستی، یا میخواهی افرادی با ویژگیهای عالیتر را وارد روابط ات کنی، یا می خواهی افرادی که از آنها راضی نیستی را از روابط ات خارج نمایی باید یادبگیری که باورهای قدرتمند کننده ای درباره روابط بسازی تا فرکانسهای هم جهت با این درخواست را ارسال کنی.
اگر رابطهای با ویژگیهای مشخص را میخواهی، باید فرکانس مشخص و هم جنس با اساس آن نوع رابطه را ارسال کنی و این خیلی راحت است زیرا قانون این است که تو نه تنها این قدرت را داری که با فرکانسهایت انتخاب کنی، چه افرادی وارد زندگیات شون، بلکه این قدرت را داری که انتخاب کنی، آن افراد چه رفتاری با تو داشته باشند
حتی اگر آن فرد دلخواه در زندگی ات هست اما رفتار دلخواه تو را ندارد، راهش درک قوانین برانگیختگی در روابط و استفاده از آن است تا وجهی را در این فرد انگیخته نمایی که دوست داری تجربه نمایی.
وگرنه اگر ریشه اتفاقات ناخوشایند را تغییر ندهی، شاید بتوانی با جنگی همه جانبه طلاق بگیری یا ازدواج نمایی یا فردی را تا مدت زمانی محدود مجبور با بودن و رفتار کردن طبق سلیقه ات نمایی، اما به شما قول می دهم که هرگز دوامی ندارد و خیلی زود در روابط آینده ات، همان تجارب تلخ گذشته تکرار خواهد شد و دوباره همین مشکلات در قالب ارتباط با فرد دیگری در زندگی ات ظهور می یابد و میبینی همه مسائل پابرجا مانده و آنچه تغییر کرده، فقط نام و قیافه ظاهری آن افراد است.
زیرا مشکل آن فرد نیست، مشکل باورهای توست و اگر آن باورها را تغییر ندهی، از آنجا که آن باورها همیشه با تو هستند، دوباره در زندگی جدیدت نیز با تو خواهند بود و به فعالیت خود مثل گذشته ادامه خواهند داد و تجاربی مثل گذشته برایت رقم خواهند زد.
داشتن رابطه ای زیبا خواه با فرزندت باشد، خواه همسرت، خواه دوستان و خواه به تنهایی با خودت و خدایت، هیچ ارتباطی به عواملی بیرون از تو ندارد. نه به زیبایی فرد ربط دارد، نه به میزان تحصیلات یا وضعیت خانواد وهر عاملی مثل شانس و … که آن را مهم می دانی.
برای همین است که گاهی افرادی را میبینی که در روابطی عالی به سر میبردند و هر طور فکر می کنی، نمی توانی بفهمی که این فرد با کدام ویژگی اش توانسته چنین تجربه ای عالی داشته باشد.
آنوقت به خودت نگاه می کنی و می بینی از همه نظر از آن فرد توانا تر، زیباتر، با استعداد تر و با سوادتری. اما ذره ای از عشقی که او تجربه می کند را نداری. افراد زیادی نتیجه گیری های بسیار سطحی از این ماجرا دارند و آن را به سرنوشت، شانس و… نسبت می دهند زیرا باور و فرکانس چیزی نیست که در ظاهر فرد مشخص باشد.
این نوع نتیجه گیری، فرد را نا امید و مأیوس میکند زیرا نمی تواند نقش باورها و فرکانس هایش را در تجارب زندگی اش درک کند. نمی تواند از قدرتی باخبر شود که خودش دارد و می تواند با ایجاد باورهای مناسب، اتفاقات دلخواهش را رقم بزند.
لذا از آنجا که عامل اتفاقات را در عواملی بیرون از خود جستجو می کند، بنابراین سعی در تغییر آن عوامل می نماید. کلی زمان و انرژی می گذراد تا دیگران را تغییر دهد اما در نهایت نمی تواند از عهده اش بر بیاید زیرا ما هیچ قدرتی برای تغییر دیگران نداریم.
آنوقت است که یا تسلیم آن شرایط شده و سعی می کند آن شرایط را تحمل نماید و از خواسته اش چشم بپوشد. یا رابطه ای توام با جنگ و دعوا و عدم آسایش، هر بار با یک فرد دارد. هر بار از این فرد طلاق و با آن فرد ازدواج می کند و متعجب است که چرا به جز نام و قیافه افراد، هیچ تغییر دیگری اتفاق نمی افتد؟
نکته اش اینجاست که تلاش برای تغییر دیگران، آب در هاون کوبیدن است. ما توان تغییری عواملی بیرون از خود را نداریم و اصلا نیازی به داشتن این قدرت نداریم.
زندگی ما در دست باورها و فرکانس های خودمان است و راه تغییر شرایط، فقط تغییر باورها ی مان است و راه تغییر باورهای مان تغییر ورودی های ذهن مان است.
جهان بر مبنای این سیستم کار می کند چه شما آن را بپذیری و چه نپذیری!
چه بخواهی با این سیستم هماهنگ شوی و چه نخواهی، تک تک تجارب زندگی تو بر اساس این سیستم رقم می خورد.
بنابراین، توصیه من شما، تلاش برای درک قوانین روابط و ساختن باورهای قدرتمند کننده درباره روابط، به کمک هماهنگی با این قوانین است.
قوانینی مثل :
ایجاد هماهنگی میان ذهن و روح
قانون برانگیختگی در روابط و …
هدف آموزش های دوره عشق و مودت ، آموزش این قوانین به شماست. قوانینی که هر فردی برای داشتن یک رابطه زیبا، لازم است بداند
هدف این دوره کمک به شما در ساختن باورهای قدرتمند کننده درباره روابط است. همان باورهایی که موجب ارسال فرکانسهایی میشود که نتیجهاش ورود یک رابطه زیبا به زندگی است
نتیجهاش دیدن رفتارهای دلخواهمان از افرادی است که با آنها در ارتباطیم
نییجه اش این است که نیازی به گذشتن از خودت و خواستههایت برای راضی کردن دیگران نداری
نتیجه اش این است که برای تجربه خواسته هایت نیازی به جنگیدن نداری.
شما با کمک این دوره یاد می گیری که چگونه به وسیله باورهایت و به وسیله کانون توجه ات، بهترین وجه از افراد را برانگیخته نمایی.
زیرا همه افراد دارای دو وجه مثب و منفی با هم اند. داری دو وجه خسیس و دست و دلباز- خشن و خوش اخلاق – عصبانی و آرام – زودگو و متمدن و… هستند.
اینکه شما چه وجهی از آنها را تجربه نمایی، توسط باورهای تو تعیین می شود و این کار در هر لحظه توسط تو به صورت ناخودآگاه انجام می شود.
و حالا قرار است در این دوره بیاموزی که چه باورهایی بسازی و به چه شکل وجه مثبت افراد را بر انگیخته و تجربه نمایی.
در این دوره باورهایی می سازی که موجب می شود بی آنکه برای راضی نگه داشتن دیگران تلاش کنی، آنها بهترین وجه خود را به تو نشان می دهند.
به اندازه ای که می توانی آموزش های این دوره را باور و به کار ببندی، به همان اندازه، روابط ات زیبا تر می شود. آنوقت حتی اگر آدمی در نگاه دیگران تندخو و خشن است، هنگام ارتباط با تو با آرامش رفتار می کند. حتی اگر معمولاً صادق نیست، با کمال صداقتش با تو حرف می زند
حتی اگر آدمی است که هرگز از حرفی که زده، کوتاه نمیآید، برای تو حرفش را تغییر میدهد اگر آن تغییر مطابق درخواستی باشد که تو داری.
یادت باشد این دورهای نیست که یک بار آن را گوش دهی که بعد کنار بگذاریاش، بلکه یک دفترچه راهنما برای داشتن یک رابطه دلخواه است. مثل یک دستورالعمل است که برای هر چیزی درباره روابط ات، یک راهکار دارد و هرچه بیشتر از آن راهکارها استفاده میکنی، دوباره راهکارهای متفاوتتر و بهتری برایت ارائه میدهد زیرا هر بار باورهای قدرتمند کننده تری در تو میسازد و به مسیر بهتر و مدار بالاتری تو را هدایت میکند.
به نظرم برای هر فرد ایرانی، بسیار لازم است که قبل از هر تصمیمی برای روابط اش، این دوره را با دل و جان گوش دهد و با این دیدگاه آشنا شود و آن باورها و نگاه را در خودش بسازد و سپس اجازه دهد آن باورهای قدرتمند کننده جدید، او را به مسیر راهکارها و اقداماتی هدایت کند که مسئلهاش را حل میکند و روابطاش را با کیفیتتر میسازد.
خیلی فرق میکند که قبل از گوش دادن به این دوره بخواهی به فردی پیشنهاد ازدواج یا حتی طلاق بدهی یا بعد از آن
خیلی فرق میکند که قبل از این دوره بخواهی با رئیست درباره ارتقا درجه حرف بزنی یا بعد از آن
خیلی فرق میکند که قبل از این دوره بخواهی رابطهای نزدیک با فرزند و خانوادهات داشته باشی یا بعد از آن
خیلی فرق میکند که قبل از این دوره از همسرت درخواستی داشته باشی یا بعد از آن
آدمهای زندگیات و رفتاری که با تو دارند، عشقی که تجربه میکنی، عکس العملی که از دیگران دریافت میکنی، محبوبیتی که در میانشان داری و رابطهای که با آنها تجربه میکنی، قبل و بعد از این دوره، کاملاً از زمین تا آسمان متفاوت است.
گروه تحقیقاتی عباسمنش
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
با سلام و درود.
بنده یکی از افرادی هستم که دوره عشق و مودت رو کار کردم.
در حقیقت من بخاطر یک هدف رفتم بسوی دوره عشق و مودت هدفم جذب جنس مخالف بود.
در حقیقت خیلی وابسته فرد مقابلم بود و میخواستم تحت هر شرایطی اون رو بدست بیارم.
شاید باور نکنید بعد از گذراندن جلسه ۵ و ۶ دوره کم کم به ازادی رسیدم که باید مهترین ارتباط من رابطه من با خودم و خدای خودم باشه
بعد ۸ ماه استفاده و گوش کردن به دوره بعد از عمل کردن به تمرین های دوره باور نمیکنید که خودم رو با تمام افرادی که قبلا بهشون حس عاطفی داشتم مقایسه نمیکنم و بعد از دوره اینقدر به ارزش خودم پی بردم و اینقدر با خودم عشق میکنم که نیازی ندارم هیچ کس دیگه کنارم باشه چون من پی برم کهیه فرد هست که همیشه بفکرم هست نیازمند این هست که من بفکر اون باشم.
من فقط عاشق خدام و بس.
البته مهترین نکته اینکه ما مدام این دانش ها رو گوش کنیم و تکرار کنیم.
چون ذهن ما همیشه میخواد مارو بسمت استفاده از داده های قبل از دوره ببره پس باید دقیقا حواسمون به ذهنمون باشه.
اون فردی که میخواد بیاد خودش میاد نیازی نیست ما شدیدا وابسته افراد باشیم.
بقول استاد همون خدایی که کل کیهان رو داره مدیریت میکنه روابط ما رو هم درست میکنه.
انشاالله همیشه شاد و تندرست باشید.
سلام دوست عزيز،اتفاقا من هم اين دوره را براي همين منظور تهيه كردم والان جلسه ٦ هستم.رابطم با خودم و خدا خيلى خوب شده اما هنوز لون فرد موردنظر تو ذهنمه ولي تو جلسه ٦ استاد صراحتا ميگن كه نبايد روى فرد خاص متمركز شد و يكم دچار سردرگمى شدم.شما الان ديگه روى فرد موردنظر فوكوس نكردين و فراموش كردين؟ ممنون ميشم راهنمايي كنيد
سلام دوست عزیز
چقققدر این جمله استاد به دلم نشست “همون خدایی که کل کیهان رو داره مدیریت میکنه روابط ما رو هم درست میکنه”
سپاس گذارم دوست عزیز از یاداوریه این جمله زیبا
خدایا شکرت به خاطر وجود استاد خدایا شکرت به خاطر وجود دوستان نازنین😍😍😍😍😍😍😍😍
موفق و موید باشید
به نام سیستم هدایتگر بشر
سلام
یکی از مشکلات عمده من در حال حاضر مشکلم با همسرم هست .در حالی که خیلی زیاد همسرم دوست دارم و تمام تلاشم می کنم خوشحالش کنم .سعی میکنم احترامش نگه دارم سعی میکنم آدم آرامی باشم تو رابطه اما نمیشه
هرچند وقت یکبار بی دلیل همسرم سر من پرخاشگری
شدید میکنه .
یا کلا من طوری رفتار میکنم که رابطمون به سمت این پیش میره که همسرم خودش سر من خالی کنه .
به حدی که من دائم تو ذهنم می ترسم و استرس خیلی شدیدی دارم نکنه رفتار اشتباهی ازم سر بزنه یا مثلا یه کاری کنم همسرم باز عصبی بشه .
مثلا وقتی غذا می پزم یا وقتی میریم مهمانی
یامی رویم خرید بیرون
یا روزایی که شوهرم سرکار هست و روز سختی داشته با خودم فکر میکنم و تو کل روز نشخوار فکری دارم که باز شب شوهرم بیاد قرار کلی سرم داد بیداد کنه یا غر بزنه.
بعد شوهرم آدمی که مودی خیلی زود عصبی میشه زودم فراموش میکنه
ولی این عصبی شدن لحظه ایش من خیلی ناراحت میکنه.
هرچقدر هم سعی میکنم خوب باشم از همه نظر کامل باشم
یا سعی میکنم مهربان باشم خوش اخلاق باشم بگم بخندم بالاخره یه اتفاق ریز شده میفته تا بحث شدید بین من همسرم یشه.
من الان ۵ ماه که باردارم و این استرس عصبانیت های همسرم من افسرده کرده و گریه میکنم بیشتر اوقات.
من خیلی خیلی زیاد همسرم دوست دارم عاشقانه دوستش دارم .آن هم من دوست داره
ولی بیخود بی جهت هر یکی دوروز یکبار مثلا سر اینکه چرا لباسش مثلا اتوش مناسب نیست کلی داد میزنه سرم
دفعه بعد میام اتو لباس درست کنم
مثلا یادم میره تو کیفش فلان وسیله بزارم .بازم دعوا میشه
یعنی هرچی بیشتر سعی میکنم درست باشه همه چی. بازم یه مشکلی به وجود میاد.
نمیدانم باید چیکار کنم که همسرم باهام مهربان تر باشه
یکم باهام خوش رفتار باشه
مثل بقیه زنها برای کاراش باهام مشورت کنه .
آرزوم شده مثلا ۲۴ ساعت باهم بگیم بخندیم یه بحث کوچیک هم شده بالاخره داریم.
وقتی دوستام می بینم که چقدر شوهراشون هواشون دارند چقدر بهشون احترام میزارن منم با خودم میگم مگه من چی کم دارم ..
بیشتر هم دعوامون دیگران میندازن
و دخالت های خانوادش باعث بحثمون میشه
من که دیگه خودم وقف زندگی مشترکم کردم از تمامی خواسته آرزوهام گذشتم
حتی درخواست آب از شوهرم ندارم
و بی نهایت دوستش دارم
ولی اون به من پرخاشگری میکنه و گاهی بد دهنی
منم فقط گریه میکنم نمیتونم چیزی بگم
یا مثلا وقتی چیزی میگم سریع عذر خواهی میکنم چون می ترسم زندگیم خراب بشه .چون باردارم میترسم شوهرم ازم طلاق بگیره
میترسم با حاملگی برگردم خانه پدر ومادرم اونا قضاوتم کنن میترسم بچم بدون پدر بزرگ بشه
همش میترسم دیگران بگن دختر بی آبرو زن بدی بود که از شوهرش جدا شد
برای همین همش چندین برابر به شوهرم احترام میزارم ولی نتیجه عکس می دهد .
می ترسم برگردم خانه خودمان پدر ومادرم بهم بی احترامی کنن
فامیلامون و دیگران بگن دختر رفت حامله شد شوهرش ولش کرد
هرشب فکر خیال میکنم.
هرچی میشه کوتاه میام و هیچی نمیگم
به خاطر باردارم و عشقم به شوهرم
ولی باز اون عصبی تر میشه و بیشتر به خودش جرئت میده بی احترامی کنه .
باید این دوره تهیه کنم
سلام و خدا قوت
من این دوره رو خریداری کردم
رفتم ک همسرم رو جذب کنم امااا عاشق خودم شدم عاشق خدااا شدم.. من تازه فهمیدم من اول باید خودم خریدار خودم باشم
من باید گرون بشم
لایق باشم
انتخاب ایده ال همسرم بشم
ارزشمند بشم
با خدا بشم
با تمرکز روی خودم و زندگیم و کارام ….
بعد بوی انرژی من اون ادم منو میاره سمتم
من بی جهت توی شبکه های اجتماعی میگشتم دنبال پارتنر…و چقدر از سر نیاز ضربه خوردمممم
الان ک بی نیازم از درونم احساس میکنم خواستنی ترم بیشتر مورد توجه قرار میگیرم
الان منم ک انتخاب کنم…
الهی صدهزار مرتبه شکرت که به این فضا هدایتم کردی . من عاشق اینم که روابطم بهتر شه ولی چیزی که هست اینه که رابطه من با خودم نسبت به هر رابطه دیگه ای اولویت داره ! خودم تجربه کردم که وقتی با خودم خوب باشم و عشق کنم بیرونم هم اوکی میشه . به تازگی خیلی از پاشنه اشیل هامو دارم کشف میکنم از جمله هرکه بامش بیش برفش بیشتر در حوزه روابط و … که نوید اینو میدن که کلی رشد در انتظارمه ! فعلا روی دوره حل مسائل و عزت نفس میخوام کار کنم تا رشد درونی داشته باشم و خداحون خواسته من اینه که در زمان و مکان مناسب این دوره رویایی رو بخرم و در روابطم خیل خیلی پیشرفت کنم . از الان دارم پول پس انداز میکنم که نشون بدم به جهان که من جدی هستم و این دوره رو میخپام ولی اول عزت نفس ! من از همین دوره های ناز و بینظیری که دارم اول باید استفاده کنم که بعد برم مرحله بعد وگرنه دوره خریدن فقط هیچ فایده ای نداره . الهی به امید تو این باشه یه رد پا از من
به نام نامی الله …
سلام مریم عزیزم ،سلام بانوی قوی این خانواده ،…
عزیزم من این دوره رو یک ماهه خریداری کردم و باید بگم هنوز یه ماهه که دارم گوش میدم ،و فعلا چهار فایل رو گوش دادم ،من به شدت متعهدم به این دوره و با جون دلم گوش میدم ،برای گوش دادن جلسه ها اصلا عجله ندارم و میگم باید هرجلسه رو انقد گوشششش بدم که به جون و دلم بشینه و با تمام وجود حسش کنم و اینم بگم باید به گفته های هررجلسه عمل کنم وگرنه به جلسه بعدی نمیرم ،من این دوره رو بخاطره خودم خریدم ،چون به شدت بخاطره وجود اطرافیانم باور های مخربی راجب روابط داشتم و همیشه برام سوال بود چرا بعضی افراد با یه سری هاا این همههه خوبن و عالی اما با من نه ؟؟؟همیشه برام سوال بود اخه چرااا باید توی سیکل قرار بگیرم و یه اتفاق تو رابطم تکرار بشه و اینکه من قبلا هم ازدواج کردم در سن کم ،و واقعاا با جدا شدنم یه سری باور ها بودن که باعث میشدن برای ازدواج دومم منو به شک بندازن ،و تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم و تغییر کنم:)
در اولین کامنته که گفتم قبلا جدا شدم ،خودمو واقعا الان تحسین میکنم میدونی اخه قبلا از نگاه آدما و حرفاشون میترسیدم ،اونم بخاطره باور های مخربم بود،ولی الان بدون اینکه از قضاوت یا هر نگاه بقیه نترسیدم و الان یهو به خودم اومدم که عههه به راحتی به زبون آوردم و این یعنی بیشتر از قبل عاشق خودمم و این نقطه عطف از دوره عشق و مودت شروع شد ،خدایاشکرت.و اما نتایجم:
۱-رابطم با مادرم که قبلا بخاطره یه سری مسائل دچار مشکل باهاش بودم به شدتتتتتت عالی شده ،فقط و فقط عشق و قربون صدقست:)
۲-روابطم با همکارام کههه عااالی ،همکارایی که اصلا اسم کوچیک منو نمیدونستن ،منو مهساجان صدا میکنن:)
۳-نزدیک به یکی دوسال هست با پارتنرم یک مقدار مشکل داشتم ،البته یک مقدار نههه خیلی،از وقتی دوره رو شروع کردم و تمرکزمو گذاشتم فقط روی خودم،وابستگی من به شدت کمتر شده ،رابطتم با پارتنرم عااالی شده ،برام ارزش قائله و تمام چیزهایی که من میخوام اتفاق میوفته ،بدون اینکه من اصلا ازش بخوام .
۴-نه فقط در عرصه روابط بلکه در تمام عرصههه ها دارم تغییراتو احساس میکنم و باید بگم تازه یک ماهه که دارم میفهمم قوانین درست چیه.
۵-بخدا حتی راننده تاکسی هاام رفتار عالی با من دارن در اوج احترام.
و من به خودم افتخار میکنم هنوز ۴ جلسه گوش کردم ،چقدرررررر،نتایج گرفتم ….
به خودم افتخار میکنم و میگم مهساااا همه این نتایج بخاطره تهعد فولادین توعه ،،،،،بخاطره اینکه فقط حرف نبودی،عمل کردی:)
در پناه حق.
سلام عزیزم میشه لطفا باورهایی که برای خودت ساختی تا روابط عاطفی با پارتنرت عالی بشه رو بنویسی چنتاشو؟
میدونم که هر کس باورهای مخصوص به خودش رو داره اما لطفا بنویس که چه جملاتی رو تکرار میکردی که تونست ربطه ت رو عالی کنه
سلام خانوم سالاروند شبخیر …از فامیلیتون حس میکنم لر باشید انگار همشهری هستیم …
خوشحالم از نتایجتون صحبت کردین انشالا بیشتر بشن …
منم حدود یکماهه دور رو خریدم و شروع کردم امروزم جلسه ۵ رو گوش دادم چندین بار..
راستش نتیجه ک ن و یه کوچولو کم نشونه دیدم یکم ..
الان که شما گفتین از ۴ جلسه نتیجه گرفتین تعجب کردم و خوشحال شدم ..
میشه بگید چیکار کردین که با ۴ جلسه نتیجه گرفتین ؟؟
چون من ۲ ساله تو این مسیرم فایل رایگان گوش داده بودم ن از اونا نتیجه گرفتم
ن الان که جدیدا دورو خریدم
جدیدا هم که با طرفم الکی الکی قهر کرده بجایکه روابطم بهتر بشه بدتر شده ….اگه امکانش بود یه توضیح از تمرینات بدین ممنون میشم….🌷
سلام خانوم سالاروند روز بخیر..
احتمالا شما هم لر باشید و خوشحالم نتیجه گرفتین همشهری ..
من قبلا هم کامنت گذاشتم واسه شما پاسخگو نبودین ..
میشه بگید چه باورهای ساختین تو این دوره که تازه تا جلسه ۴ گوش کردین و نتیجه گرفتین ؟؟
چون من حدود ۴۰ روزه دارم گوش میکنم
یا کوچولو نشونه دیدم و نتیجه نگرفتم ..
باسلام خدمت همه ی دوستان هم فرکانسی واستاد عزیزم ومریم جان عزیز ازخدای خودم ممنونم وسپاسگذارم که منو به این سایت هدایت کرد ازمریم جانم تشکر میکنم بابت این همه زحماتی که باعشق دراین سایت انجام میدن تا کمکی به منه نوعی بشه ان شالله خداوند حافظ خودشون واستاد عزیز باشه من چندماهی هست که وارد سایت شدم اول از دوره های رایگان شروع کردم ازفایل های دانلودی شروع کردم یبار صوتی گوش کردم کامل یبار تصویری نگاه کردم جملات مهم رو ضیط میکردم وبارهاوبارها گوش دادم هنگام رانندگی هنگام غذادرس کردن ظرف شستن ختی موقع خواب تک تک جملات استاد حفظم شده بود درمورد روابط خیلی رابطه خوبی نداشتم با همسرم رایگان ها رو که گوش کردم ذیدم روابطم کمی تغییر کرد ولی تو موقع عصبانیت دیدم دوباره همونم گفتم خدایا هدایتم کن چه جوری رابطم بهتربهتر کنم که هدایت شدم به دوره عشق ومودت همسرم که اصلا با این حرفا موافق نیست ومن سعی میکنم وقتی خونه نباشه گوش بدم به قول استاد تو فقط روی خودت کار کن جهان به طرز عجیبی همه چیز رو تغییر میده بالاخره دوره رو خریداری کردم دیدم ای وای دلیل رفتار بد همسرم که منم ن اون یکی ازرفتارام وابستگی بود میرفت بیرون تا میمومدچندین بار زنگ میزدم کجایی عصبانی میشد اولین کاری که کردم دیگه زنگ نزدم به نکات منفی همسرم توجه نکردم سعی میکردم اگه دعوامون شد به نکات مثبتش اون لحظه نمیتونستم فک کنم قانون یادم میومد میرفتم یه گوشه ای سعی میکردم به چهام به سقفی که بالای سرمه به سلامتی خودم وبچهتم یکم احساس بهتر کنم ویه باوری که برای خودم ساختم تو اون لحظه ای عصبانیت میگم آغا هرکی رو تو گور خودش میخوابنن با هررفتار واعمالی به من چه خودش مسعول رفتار واعمالشه وخودممو یکم أروم میکنم بعدمیرسم به سپاس گذاری همسرم که خدایا شکرت که هست وبالای سرمونه بودنش بهتر ازنبودنشه ووقتی من این کار رو میکنم به طرز عجیبی رابطش با من خوب میشه خودش سمتم میاد معذرت خواهی میکنه وبعضی موقع کاری انجام میده که من دوس داشتم البته بدون اینکه بهش بگم البته دوره رو من مدام گوش میدم وچندروزی هم هست به لطف الله قدم اول رو خریداری کردم و دارم گوش میدم وعمل میکنم بارها وبارها سپاس گذارخداوندم که من رو لایق این مسیر دونست وهدایتم کرد به این سایت زیبا ،استاد یه چیز دیگه به قول خودتون هیچ کس نمیتونید تغییر بدین من هم بهش رسیدم اومدم خواهرامو تغییر بدم با ذوق وشوق تعریف کردم حتی فایل ای رایگان که من دونه دونه نگاه کردم وضبط کردم بعضیا روبراشون فرستادم آدرس سایت رو دادم ولی درکمال ناباوری حتی نگاه هم نکردن چه برسه عمل کردن استاد من تمام این فایل ها مثل جواهرات برام باارزشه همه رو کپی گرفتم وتو فلش نگه داری میکنم ووقتی اونا این جوری برخورد کردن خیلی ناراحت شدم گفتم تا تو باشی ونخای دیگران رو تغییر بدی دیگه اصلا دراین مورد با هیچ کس صخبت نکردم وبه طرزعجیبی خیلی رابطشون با من کمرنگ شد وحتی یکی ازدوستام کامل حذف شد استاد ممنونم سپاسگذارم که هستین ازمریم جانم سپاس گذاری میکنم خیلی دارم ازشون الگو میگیرم واستفاده میکنم درزندگیم ان شالله درپناه حق همیشه سالم باشید وهدایتگر تمام آدم های که دوست دارن تغییر کنند باشید دوستون دارم ودرپناه حق
سلام و درود بر شما خانم دهقانی عزیز
احسنت به شما عالی بود
چقدر خوب تعریف کردید مساله تونو و چقدر خوب در روند تکاملی خودتونو قرار دادید و تجربه کردید و تغییرات مثبت در زندگیتون افتاد
به لطف الله مهربان امیدوارم روز به روز همینطور محکم و با پشتکار زندگی زناشویی و کلیه روابط تون بخصوص رابطتون با درون و خدای خودتون و عزت نفستون از هر جهت همینطور بهتر و بهتر بشه
خدایا شکرت
سلام ووقت ارجمندم
مطالعه کامنت شما مرا بسیار دلگرم وامیدوارم کرد سپاسگذارم
سپاسگذارم که هستی ممنون
سپاسگذارم که اولویت خودتی وخودت
همیشه شاد وسلامت وسعادتمند باشید
با سلام و احترام فراوان خدمت استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
خداروشاکرم که با این گروه و استاد عزیز بصورت معجزه آسا آشنا شدم و با گوش کردن فایلهای رایگان مغجزاتی در تمام زمینه ها از جمله روابط و ازتباط با خدا و مالی دیدم که واقعا برای خودم هم باورش سخته
من تازه اول راه هستم ومی دونم مسیر راهم طولانی هست و فکر می کنم تا در این دنیا هستم با این گروه خواهم بود و از استاد عزیز و مباحصش درس خواهم گرفت
خدایا سپاسگذارم که بعد از دعاهایم منو به راه راست راهنمایی کردی
بنام الله عظیم
دوره عشق و موت اولین دوره ای بود که بعد از فایلهای رایگان استاد گوش کردم و باید بگم که این دوره دوره ای بود که تمام هست و نیستم رو شخم زد
به هیچ وجه نه با یکبار گوش کردن و حتی نه با ده بار گوش کردن هر فایل نمیشه فهمید و درکش کرد البته برای من اینچنین بود
تجربه من از این دوره بینهایت خاص بوده و هست
چرا که انقدر سخت بود شنیدن حرفهایی که وقتی خودمو کنکاش میکردم میدیدم هرچه بر سرم آمده برای باورها و افکار من بوده، اون هم نه تنها افکار من بلکه افکار همه ی خانواده و قوم خویشی که شاید برخی رو در دوران کودکی فقط یکی دوبار دیده بودم و هاله ای از حال و احوال و افکارشون توی ناخودآگاه من مونده بود و زندگی من رو هم همون حال و احوال افکار ساخته بود
فایل ها یکی پس از دیگری البته هر کدام با بیش از ۱۵ بار گوش کردن گذشت و گذشت تا به فایل وابستگی رسیدم و برخلاف آنچه که خود و دیگران درمورد من فکر و تصور میکردن متوجه شدم بینهایت وابسته بوده ام
و اما فایل یا جلسه شماره ۱۱ که من رو آوار کرد و دوباره ساخت
چرا که هر کلمه ای رو که استاد بیان میکردم من تازه متوجه میشدم که با خودم و زندگیم چه کرده ام و متوجه شدم که بقول استاد «بابا این ماییم که تعیین میکنیم با ما چه رفتاری بشه»
و صد ها بار این موضوع رو امتحان کردم و شده یک بازی برای من اینکه این منم که تعیین میکنم با من چه رفتار و برخوردی بشه
توی رانندگی
توی کار
در خانواده
در رابطه
و در همه جا و همه حال این منم که تعیین میکنم با من چه برخوردی بشه حتی برخورد اسبم با من حتی برخورد جاده، کوه، ماشین و هر آنچه که من باهاش در ارتباط هستم این منم که تعیین میکنم که با من به چه صورت برخورد کنه این موضوع پس از گذراند مراحل انکار، سردرگمی، درد،… و درنهایت پذیرش برای من بینهایت جذاب و حس و حال خوبی داشته و داره
البته من پس از حدود دوسال همچنان در حال گوش کردن عشق و موت هستم چرا که هنوز هم من با هر سری گوش کردن احساس میکنم بعضی قسمت ها و حرفهای استاد رو اولین بار هست که می شنوم و گاهی اوقات هم با خودم میگم ای استاد ناقولا اینو الان اضافه کردی چون من نشنیده بودم
البته باید این رو هم بگم که این نیاز من هست که بعد از حدود دوسال باید همچنان گوش کنم
شاید یه نفره دیگه با پنج بار گوش کردن هم ، بتونه تمام و کمال رو دریافت کنه
گفتن درباره عشق و مودت برای من انتها نداره …
همگی در پناه و در آغوش الله عظیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
خانم شایسته عزیز خیلی عالی توضیح دادین
و واقعا با یه بار گوش دادن هیچی نمیفهمیم
چون هر روز داره اگاهیامون بلاتر میره و وقتی دوباره گوش میدیم بهتر می فهمیمشون و چیزهای جدیدی میشنویم
واسه من که اینجوری بوده
من الان دیگه هیچ کاری به افراد دورو برم ندارم رو خودم کار که میکنم میبینم یه کارهای خود به خود انجام شده و اصلا درخواستی نداشتم ولی انجام شده
در پناه حق
به نام خدایی که عشق راآفرید.
دوره ی عشق ومودت خیلی خیلی به من توروابطم باهمسرم وحتی آموزش وراهنمایی وارشاد،روی پسرم ،داشت .چون پسرمن ۱۸سالشه وفایلهایی تواین دوره بودکه مربوط به کسانی بودکه مجردهستن ویاقصدازدواج رادارن .وازاونجایی که پسرم استادراخیلی قبول داره ،خداروشکرسعی میکنه ازسخنان ایشون تجربه کسب کنه واستفاده کنه .این خیلی خوبه که آگاهی هایی که استادتوفایلهاشون میدن ،مربوط به هررده سنی ازنوجوانی تاکهنسالی میشه .وهرکس توهرمقطع سنی میتونه ازش استفاده کنه .البته تونوجوانها،نمیشه اصرارداشت .بایدخودشون مشتاق باشن وتمایل داشته باشن وبه قول استادتاخودشون درخاست نکردن ،شمااصراری به اینکه اونا گوش بدن ،نداشته باشید.
خداروشکرکه پسرمن ازاون دسته ای بودکه خودش تمایل داشت ومثل خودم استادراخیلی دوست وقبولش داره .
خب من زمانی این دوره راگوش کردم که واقعن لازم دونستم بخریم .منوهمسرم همیشه سعی کردیم طوری زندگی کنیم که احساس خوشبختی کنیم اماخیلی جاها،هرکدوم راه وروش خودمون روقبول داشتیم وازاین حیث خیلی فرق داشتیم .
همسرمن یه مردفوق العاده مهربون وبه قول امروزیهازن دوست وسخاوتمندوبامحبته.ایشون هم مردخوبی برای من بوده هم پدرخوبی برای فرزندانم .فقط یه عیب بزرگی که دارن اینه که ایشون بی اندازه به من وابسته هستن .شایدشماهم مثل بقیه به من بگید،این که خیلی خوبه ولی این موضوع منوخیلی اذیت میکردوهرچی وهرطورهم که احساسم رابراش بازگومیکردم ،فایده ای نداشت .
بله زیادی خواستن هم صددرصدبه طرف مقابل آسیب میزنه ومنم جزیکی ازاین افرادبودم .خیلیابهم میگن ،خوشی زده زیردلت ونمیتونن منودرک کنن .
بله منوهمسرم این دوره راگرفتیم من بارهاگوش کردم ولی ایشون هنوزفایل سومشه .قانون هم دست منوبسته ونمیزاره کنترلش کنم ویادآوری کنم ،که مردگوش بده حداقل تومسیررفت وبرگشت توماشین گوش بده .البته دوستانه چندبارگفتم ولی دیگه ازدست من خارجه .نمیتونم که مدام بهش بگم .این همون تمایل به تغییراته واینکه خودطرف بایدبخاد.زوری که باشه ،فایده نداره .حالاانشاله که بقیشم ادامه میدن .
خب من ازاحساس خودم وتغییرات خودم بگم :
من وابسته به ایشون یاکس دیگه ای نبودم .همیشه سعی کردم درست واصولی زندگی کنم .کلن شخصیتم طوری که چارچوبهایی برازندگیم وروابطم دارم .ازوقتی که بااستادآشناشدم چارچوبهایی زندگیم بیشترشده ولی بادرایت بهتر.ینی از روخودخواهی نیست ،صرفا به این جهته که زندگیم روپایه واساس درستی باشه .
واینوسعی کردم باداشتن ثبات شخصیتی ،عملیش کنم هرچندکه خیلی موردقضاوت قرارمیگیرم ولی الویت خودم وآرامش خودمه .پس به مسیرم ادامه میدم هدفم رسیدن به آرامشه ولی اینکه دیگران راجع به من چ افکاری دارن دیگه به خودشون ربط داره .
انصافااستادراجع به همه ی مباحث روابط چ باهمسرچ دیگران صحبت کردن وتجربه های خوبی دریافت کردم .
درروابطم بادیگران خیلی ازروشهای زندگیموتغییردادم چون فهمیدم که اکثرش برای خوشحال کردن اونهایارضایت اونهابوده واین موضوع راکنارگذاشتم .فکرنکنیدالان رابطم کمترشده !نه اتفاقاباهمه رابطه دارم وباهیچ احدی درجنگ نیستم همه رادوست دارم وباهمه درصلحم چون دیگه هررابطه ای باکسی دارم طوری هست که اول خودم وشرایط وموقعیت خودم رامی سنجم .قصدناراحت کردن کسیوندارم ولی به خاطرحفظ عزت نفسم دیگه کاری راازروی مرض که تاییدطرف باشه ،انجام نمیدم .
هرجاهم که تمایل داشته باشم وبتونم عشق بدم به کسی ،کاری انجام میدم ولی درحدتوانم نباشه یاسختم باشه ،راحت (نه )میگم .
توقعاتم نسبت به دیگران خیلی خیلی کم شده چون اونهاراهم بهتردرک میکنم .همیشه خودم راجای اونهامیزارم وبعدارتباط میگیرم .همه ی قوانینی راکه برای رفت واومد،لازم هست راسعی میکنم رعایت کنم .هیچ جازرنگی نمیکنم .
همانطورکه خودم ازدیگران توقعاتی دارم برای رعایت حدومرز،زندگیم ،خودم هم بایددرمورداونهارعایت کنم .وبه حقوق شخصی اونهاهرچی که هست احترام بزارم .
این قانون استادکه میگن به هیچ کس هیچ کاری نداشته باشیدولزوماکاری برای تغییرکسی ندید،راسعی میکنم اجراکنم .چون تجربه کردم که طرف اگه هم فرکانس خودت باشه بهت نزدیکترواگه نباشه خودبه خودبدون اینکه توکاری کنی ،ازت دورمیشه .
درموردهمسرپذیرفتن این قانون خیلی سخت برام .چون فکرمیکردم درکنارهم هستیم شایدقانون چیزدیگه ای بگه ولی متوجه شدم نه .قانون همه جاوباهمه کس ،به یه شکل عمل میکنه .پس دست ازتغییرایشون وکنترل کردنشون ،برداشتم ودوربین راسمت خودم روشن کردم تاهمه ی توجه روی خودم باشه .
چون دنبال تغییراساسی توروندزندگیم هستم ،وازقانون هم نمیتونم فرارکنم ،بنابراین بایددقت بیشتروتلاش بیشتری میکردم آخه ماطبق عادتهای قبلیمون همش فراموش میکنیم ولی گوش دادن فایلهای استادباتکرارزیاد،نمیزاره زیادجابزنی .
کاری بات میکنه که تو،موظف میشی اون کارهاراانجام بدی واین عالیه .دیگه توجیه وبهانه ای برات نمیمونه که خودتوقانع کنی .بایدانجام بدی وهمه ی قوانین رارعایت کنی حتی زمانهایی که خیلی ازدست همسرت ناراحت میشی .واقعن تمرکزرونکات مثبت ،تواون لحظه خیلی سخت ودردناکه، اماشدنیه. من اینکاروتونستم بکنم وزودآروم شدم ورنجشی ازشون نگرفتم .ازاین اتفاقهاکه خیلی میفته ،اولش سختم بودولی چون به خودم قول دادم شاگردخوبی باشم ،ازاستادپیروی کردم وانجامش دادم ونتایج خوبی دیدم .
قانون درخاست هم یکی ازمباحثی که یادگرفتم ،هرچی ازهمسرم میخام حتی مسائل احساسی ،بایددرخاست کنم وفکرنکنم وظیفه ایشونه که به یادداشته باشه .
چقدرم ازطرف همسرم استقبال شدش وازاخلاقم خوشش میادکه درخاست میکنم واکثرجاهاازحرفم یاکارم تبعیت میکنن .
اینکه مردهایازنهابایدباتوجه به زندگی درکنارهم ،باهمه چی آدم آشناباشن وتوقعات همورفع کنن .یک باورغلطی بودکه خیلی وقتهاباعث ناراحتی ورنجش ماازهم میشد.الان یادگرفتیم که ازهم درخاست کنیم .واقعنی بیشترجواب میگیریم .این به منزله زیرپاگذاشتن غرورمون نیس بلکه برعکس این یعنی احترام وارزش دادن به خودت .واااای چقدلذت بخشه که نگرش آدم به بعضی مسائل انقدتغییرکنه .
بله الان باتغییرات خودم به عینه تغییرات همسرم راهم میبینم .اتفاقاقدرشناس ترازقبل شدن واحترام بیشتری بهم میزارن .همین تمرکزکردن روی خودمون باعث میشه نقطعه ضعفهای همسرمونونبینم یاخیلی کمتردیده بشه وماهم قدرشناس ترازقبل میشیم وکم کم خواهیم دیدبه نقاط مشترک بیشتری می رسیم وآرامش توزندگیم بیشترمیشه .
دست ازبهونه هایی مقل اینکه ،این اینجوره اگه اینطوربشه اگه بل بشه اگه …..برمیداریم ومی بینیم که خیلی جاهاماکوتاهی کردیم وپاسخ رفتارهای خودمونودیدیم ولی چون همیشه ازطرف مقابل انتقادکردیم ،هیچ وقت حواسمون به خودمون نبوده .
امروزقطع به یقین قبول دارم که خودمن ازجهان پاسخ رفتارهای خودم رامیگیرم .اگه همسرمن هم فرکانس بامن نباشه به قول استادجهان بدون دست وپازدن تو،خودش اونوازتومیگیره .
درس بزرگ دیگه اینکه ،ازاین زاویه نگاه نکنیم که همسرمن قراره تاآخرعمربامن باشه وبه خاطراین حس ،فرصتهای محبت ومهربونی وعشق رابه تعویق بندازیم .عمرکه دست خداس،بهتره فکرکنیم شایدفرصتی نباشه وهرکاری تواون لحظه میتونیم انجام بدیم تابعدن یابعدهاپشیمونی واحساس ندامت سراغمون نیاد.
تواین چندوقته احساسم نسبت به همسرم خیلی خیلی بهترازقبل شده وحس میکنم خودم چقدخانوم ترشدم .چقدبهترایشون رادرک میکنم .هیچ عامل بیرونی هم اجازه نمیدم باعث حال خرابیمون بشه ،شایدزمان کوتاهی پیش بیادولی سریع ازاصول قوانین جهان استفاده میکنم وحال واحساس بهتری راپیش میارم تااتفاقات بهتری هم برامون رقم بخوره .
همه ی این تغییرات شایدباورتون نشه حتی ازلحاظ مالی هم اثرگذاشته چون تومداردرست حرکت میکنیم وجلومیریم واینهاهمه نشونه های اینه که تومسیردرستی گام برداشتیم .
ازاستادبی نهایت سپاسگزارم .ازاینکه ایشون تنهاکسی بودکه باعث تغییرات من توروابط به خصوص باهمسرم شد.
عباس منش عاشقتم
سلام
سپاس از دیدگاه ارزشمند شما
خیلی به شنیدن این صحبت ها در ارتباط با روابط بین همسران احتیاج داشتم
چه قلم زیبایی دارید متشکرم بابت به اشتراک گذاشتن این آگاهی های ناب
حقیقتا وقتی از همسر مون ناراحت باشیم خیلی سخته تمرکز روی نقاط مثبت شون ولی با مرور و و گوش دادن مداوم به صحبت های استاد برگشت دوباره به مسیر درست کار سختی نخواهد بود.
موفق باشید،❤️
سلام
چندوقته میگم اگه اونقدر نتایج رخ نداده بابت اینه من تنظیم نکردم فرکانسم را و سوال مهم : عباسمنش به اتفاقات چه نگاهی داشته که نتیجه اش شده این آزادی درهمه ابعاد؟
یه نکته که واقعا از خوندنش لذت بردم دائم ندونستن خودمه که آقاجون لذت ببر از کوچکترین داشته هات منتظراتفاق خواصی نباش کیف کن بیخیال حرف مردم ،بیخیال نبود پول چون تو وقتی آرام باشی خودشون میان سمتت
هرچقدرتوانایی تمرکز برنکات مثبت طرف مقابل را درست تر انجام بدیم به صورت قلبی بخاطر فرکانس زیباتری که میفرستیم احساس بهتری را داریم و طبیعتا اتفاقات بهتری را دریافت میکنیم وشخص مقابل رفتار بهتری نشون میده یا نهایتا هدایت میشی به سادگی به شخص هممدار تاکید میکنم باید توجه کنیم به زیبایی ها
ممنون ازهمه
سلام به همه بزرگواران
من با 13سال زندگی هر اتفاقی برایم رقم میخورد دیگران را مقصر میدانستم و هر دفعه با هر کسی که برخوردی ناشایست میدم قطع ارتباط داشتم ولی از زمانی که از اموزشهای استاد استفاده میکنم برای خودم باور قدرتمندی ساختم که این من هستم که خالق زندگیم هستم این من هستم که با فرکانسهایم در جهت مثبت زندگی دلخواه خودم رقم میزنم
من برای اتاقم تخته وایت برد بزرگی خریدم که هر روز نکات مهم استاد مینویسم و تکرار میکنم و همچنین بر روی تکه های کاغذ سخنان پربار مینویسم که هرلحظه آن را مرور کنم که به صورت بنیادین در من ظاهر شود
برای تمام لطفهایی که برای شاگردانتان انجام میدهید سپاسگزارم
بله عشقم منو خیلی دوست داشت ج.نشو واسم فدا می کرد ولی وقتی گفتم یا من یا ج.نم بهم گفت جونت ولی نتونست خودش خودشو تغییر بده
به نام خداونده بخشنده و مهربان
سلام دوستان عزیزم
بنظر من روابط خیلی مهمتر از هر چیز دیگه ایه روابط خوب میتونه آدمو خیلی موفق کنه و پیش بندازه،روابط خوب عزت نفس رو بالا میبره ،من میخوام این دوره رو تهیه کنم ،واقعا دوره ارزشمندیه
باسلام
من ز روزی که وارد سایت شدم سعی کردم هیچ سوالی نپرسم وهر جا که برام سوال پیش اومده رفتم کامنت ها یا مقاله هایی که خانم شیسته عزیز زحمت کشیدن رو خوندم وجوابم رو گرفتم اما تو یه مورد هنوز هیچ جوابی نگرفتم واونم روابط با همسرم هست .
از وقتی عضو این سایت شدم تمام مسایلم دارن درست میشن غیر از روابطم با همسرم .
بیست ودو سال از ازدواج ما میگذره ومن هنوز برای رابطه با همسرم باید پیش قدم بشم وصد بار بگم تا یک بار نتیجه بگیرم واونم با منت .برام خیلی سخته که اینا رو مینویسم اما دلیلش خسته شدنم از این موضوع هست واینکه نمیتونم دیگه توهین هاش رو تحمل کنم .میدونم که همش برمیگرده به خودم وهر چی در خودم جست وجو کردم جواب منطقی پیدا نکردم ونمیفهمم ریشه این رابطه از کجاست .الان که عضو سایتم یه روز که فرکانسم درسته شوهرم هم خوبه اما یه لحظه که حالم خراب میشه میبینم همه چیز به هم ریخت وحتی بدتر از بار قبل هم شد .اما من امیدم رواز دست ندادم ودوباره از اول سعی میکنم موضوع رو ریشه یابی کنم .اگر همین الان شرایطش رو داشتم دوره عشق ومودت رو تهیه میکردم اما تا اون موقع گفتم بیام وتو سایت بنویسم شرایطم چیه شاید یه جواب درست گرفتم .میخوام بدونم چطور باورهام رو تقویت کنم درمورد روابط زناشوییم که اینقدر اذیت نشم واینقدر تحقیر نشم .
تا حالا چند بار تصمیم گرفتم طلاق بگیرم اما با خودم میگم اگر نتونم با این مرد درست رابطه برقرار کنم ونفهمم گیر کارم کجاست با هیچ کس دیگه هم نمیتونم زندگی کنم .
ممنونم که دیدگاهم رو خوندید .در پناه خداوند بشید
سلام بر دوست عزیزم
من دوره عشق و مودت رو تهیه نکردم ولی روابطم قبل از آشنایی با قوانین هم خوب بود و الان با شناخت قانون بهتر هم شده:
اول از شما میخوام که پیش خودتون به این سوالات پاسخ بدید، هدف و انگیزه شما از ازدواج چیه؟ این سوالیه که خیلی از افرادی که ازدواج کردن و بچه و نوه دارن هم ،جوابش رو نمیدونن.
هدفتون از ازدواج داشتن یک همراه برای ادامه ی زندگیتونو که باهاش بتونید احساساتتون رو سرشار از عشق و محبت کنید یا اینکه فقط ازدواج کردید چون جامعه میگه ازدواج کنید، چون ترس ازرفتن سن بالا و اینکه دختر مجرد تو این جامعه چه وجه ای داره ازدواج کردید؟ برای کسب آرامش و عشق و تجربه ی بهتر زندگی ازدواج کردید یا ترس از تنهایی و بی کسی و بی پول؟؟
جواب این سوالها خیلی به شرایطتون کمک میکنه
بعد ازجواب این پرسشها به این فکر کنید که چه رابطه ای رو میخواید؟ رابطه ای که توش محبت و عشق و احترام و استقلال فکری باشه یا رابطه ای که تحقیر و بی عاطفگی باشه و فقط با همسرتون هم خونه باشید؟
وقتی به نتیحه رسیدید، مرحله ی بعدی تصور خودتون در یک رابطه ی سالم و حقیقی هست. به شخصش فکر نکنید، به آدمی فکر کنید که این ویژگی ها رو داشته باشه و شما چه روابطی با همسر ایده ال تون خواهید داشت. شما قرار نیست هیچ کسی رو تغییر بدید، چون توانایی ش رو ندارید. شما فقط میتونید رو فرکانس های خودتون کار کنید و نتیجه ش رو تغییر بدید.
اگرمجرد بودید کار راحتتر میشدچون وابستگی نداشتید و میتونستید فرد مورد نظرتون رو خلق کنید
اما الان هم ،امکان پذیر هست و شما باید بیشتر از قبل ذهنتون رو کنترل کنید، خودتون رو به عنوان یک شخص مستقل بببینید،یه روح مجرد که وارد دنیا شده تا زندگی رو تجربه کنه. و میتونه با ثروت ،سلامتی ،شادی،روابط عالی، عشق و … کیفیت زندگی که تجربه میکنه رو بهتر کنه.
حالا شما به عنوان یه فرد مستقل ، روابطی که در حال حاضر دارید رو نبینید . ینی برای خودتون حصار ایجاد نکنید. و به رابطه ای که میخواهید داشته باشید قکر کنید و عشق کنید از این تصوراتتون.
و در روابط و ویژگی های افراد چه همسرتون چه افراد آشنا و چه غریبه، بدون هیچ قضاوتی به نکات مثبتشون توجه کنید
برای مثال: دو زوج جوان رو میبینید که تو خیابون دست همو میگیرن، تحسینشون کنید
یا خانمی رو تو خیابون میبینید که همسرش در خودرو رو براش باز میکنه، تحسینشون کنید
همسرتون وقتی غذا درستی میکنید، از شما تشکر میکنه، تحسینش کنید.
تو برنامه تلویزیونی، یه مجری شعر عاشقانه ای میخونه، شاعرش رو تحسین کنید که چه تصورات عالی از عشق داشته و ای شعر رو سروده.
وقتی این کارو میکنید به ۲ تا نتیجه می رسید :
۱- یا همسر شما قابلیت هم فرکانس شدن با شما رو داره و طبق قانون برانگیختگی: شما ویژگی هایی از همسرتون رو برانگیخته میکنید که هم فرکانس با شما باشه و روابطتون به طور طبیعی و عادی ،عالی میشه
۲- یا همسرتون در هیچ صورتی قابلیت هم فرکانس شدن با شما رو تداره، و باز هم به صورت طبیعی از هم دیگه فاصله میگیرید و اگر شما خواهان مجردی یا زندگی متاهلی بهتری باشید، وارد زندگی بهتری میشید.
یه نکته ای رو در ادامه اول صحبتم فراموش کردم بگم: اگر دلیلی برای ازدواجتون پیدا کردید که نشان از وابستگی داره، اینکه همسرتون به شما ابرو میده، همسرتون به شما جای خواب میده، همسرتون شمارو تامین میکنه، و به این فکر میکنید که همسرتون به شما این امکانات رو میده نه خدای شما از طریق همسرتون، بدونید راه رو خیلی اشتباه رفتید و باید خیلی روی خودتون کار کنید.
راهش هم ایجاد عزت نفس در خودتون هست که شما به عنوان یه بنده مستقل و مجرد خلق شدید، و خدا از طرق مختلف به شما روزی میرسونه.
انشالله پایدار باشید و زندگی پر از عشق رو تجربه کنید دوست من
امیدوارم جوابم به شما کمک کرده باشه
سلام به شما دوست عزیز
من دوره عشق و مودت رو تهیه کردم اول بگم که این دوره واقعا بینظیره و دوم اینکه باید هر روز روی باورهامون کار کنیم اگر یک روز کار نکنیم نجواهای ذهن دوباره شروع میکنند به رشد کردن و دوباره برمیگردیم همون جایی که بودیم چند تا نکته بهتون یادآور میشم که البته اول باید به خودم بگم
اول اینکه شما باید رابطه دلخواهت رو بنویسی یا تجسم کنی یا در موردش با خودت و خدای خودت صحبت کنی
دوم اینکه روی نکات مثبت همسرت تمرکز کنی که شاید کار سختی باشه ولی با تمرین ممکن میشه چون ذهن همیشه به چیزهای منفی توجه میکنه
سوم اینکه به هر موضوعی طوری نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده مثلا اگر همسرت بهت توهین میکنه با این دیدگاه بهش نگاه کنی که شاید در کودکی پدر و مادرش مدام بهش توهین میکردن یا تحقیرش میکردن و شاید اگر شما هم در همچنین خانواده ای بزرگ میشدی همین رفتار رو با بقیه داشتی(این دیدگاه بهت احساس بهتری میده)و استاد در فایل یک این دوره میگن که همسرت داره بهت فحش میده ولی تو تو تخیلات خودت داری اون رابطه رویایی که دوست داری رو میسازی
و در اخر که باید اول میگفتم هماهنگی بین ذهن و روح هست یعنی باورهایی بسازی که به اگاهی روحت نزدیک باشه و به قدرت خداوند اعتماد کنی که همان خدایی که داره کهکشانها رو مدیریت میکنه و هر سیاره ای رو در مدار خودش قرار میده میتونه روابط تو رو هم هماهنگ کنه
امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم
موفق و پیروز باشید
سلام به محبوبه عزیزم وسارای نازنین
من چند روز پیش جوابهای عالی شما رو دریافت کردم ودارم فکر میکنم .محبوبه عزیزم اصلا تا حالا به اینکه هدفم از ازدواج چیه فکر نکرده بودم چون من به اجبار پدرم وتو سن پونزده سالگی ازدواج کردم واون موقع کلی هدف وانگیزه داشتم برای زندگی که بعد از این ازدواج تا امروز که سی وهفت سالمه هنوز نتونستم یه هدف مشخص برای خودم داشته باشم .با ورودم به این سایت یه سری از ارزوهام یا بهتره بگم خواسته هام رو نوشتم اما هیچ هدف وانگیزه ای برای زندگی ندارم .
با جواب شما عمیقا به فکر فرو رفتم وهنوز جواب سوالم رو هم نگرفتم وباید بیشتر فکر کنم تا درست وصادقانه جواب بدم .
خیلی خوشحالم که شما دوستان عزیزم به این صداقت جوابم رو دادید وکمکم کردید که بیشتر به زندگیم دقیق بشم .
من امروز تعهد میدم به خودم که صادقانه هر انچه که در مورد زندگیم وهدفم از زندگی باید بدونم رو تو وجودم پیدا کنم وبنویسم واین تمرین رو تو زندگیم اجرا کنم .
شاید باورت نشه اما هر کاری کردم نتونستم زوج ها یی رو که دیدم رابطشون خوب بود رو تحسین کنم .باید به خودم فرصت بدم تا خودمو که تو اعماق وجودم دفن شده پیدا کنم
ممنونم از جوابهای عالی هر دو تون
سلام به دوست صمیمی و ثروتمندم مریم عزیز
_
من به هیچ عنوان در مورد شوهرت و اینکه چه رفتاری باهاش داشته باشی نظر نمی دم
_
منتها این را یادت باشه در مورد هر اتفاق ناخواسته و هر شخص ناخواسته و هر چیزی که من نمی خواهم ، دلیلی بر عدم توانایی من برای خلق رابطه بهتر با شخص دیگه نیست و یا اگر از یک اتومبیل نتیجه خوبی در رانندگی ندارم قطعا با اتومبیل بهتر ، نتیجه بهتر می گیرم و رانندگی برای من لذت زیادی داره _
اصل ارتباط را من باید بلد باشم منتها هم فرکانس بودن مخاطب یا مخاطبان من ، خیلی مهم تره
یعنی :
ارتباط = جذب و زندگی با هم فرکانس هام
_
من به الله اطمینان دارم و فقط به خواست الله توجه می کنم _
خواست الله خواسته های منه _
من فقط به خواسته های خودم توجه می کنم _
اگر خودم را دوست داشته باشم و فقط به خواسته های خودم توجه بکنم یعنی اینکه :
دقیقا در مسیر خواست الله هستم و الله همه موانع ارتباط من را از زندگیم و از ذهنم برداشته است _
_
همیشه سلامت و شاد و ثروتمند باشی
سلام مریم عزیز و ارزشمند :)
چقدر خوبه که مساله ای که داری رو میپرسی…. برات مهمه به جوابش برسی و شاید برات اسون نبوده ولی به پا گذاشتی روی پای ترسات و سوالتو پرسیدی….
توی رابطه هامون حس ارزشمندیمون هرچقدر قوی تر بشه، قشنگیای رابطمون از بالای دیوار، از پشت بوم از در حیاط از روی درختا و خلاصه زمین و اسمون میپرن توی زندگیمون….
همه چیز، یه شروعی داره… برف که میباره یه دفعه ای روی زمین نمیشینه و توی یه ثانیه ببینیم همه جا برفه بعد از یه ثانیه ببینیم همش آب شده و افتاب شده….
من یه گذشته ای دارم، به چیزای قشنگ و غیر قشنگ زیادی توی زندگیم توجه کردم… با بت اتفاقای زندگیم احساس خوشبختی و بدبختیای زیادی هم داشتم….خوشحالیا و ناراحتیا، امیدواریا و نا امیدشدنا…. من منظورم خودمونیم به عنوان یه ادم…
حالا اون گذشته با روشنی و تیرگیایی که خودمون ساختیم، مارو رسونده به لحظه ی حال…. مممکنه مجرد باشیم الان ممکنه توی رابطه، ممکنه خوشحال باشیم ممکنه ناراحت…. هرچی بوده جزء گذشته ی ماست ولی خیلیامون از گذشته مون چیزای اضافی زیادی با خودمون اوردیم….
یکیش همین حس قربانی بودنه…. دلیلای زیادی داریم که اینجور و اونجور و فلان و … شدم توی زندگیم پس قراره همینم بمونه…
یکیش اعتماد به نفس پایینمونه…. فلان چیزو خراب کردم فلان اشتباه فلان کارای ناجور و کلی چیزای ناقص و …..
یکیش حس لیاقت پایینمونه…. من که ادم درستی نبودم من که ضعیفم من که فلان اشتباهارو داشتم حالا حقمه تنبیه شم توی زندگی… بذار با تنبیه شدنم سبک شه بار اشتباهام بذار همون چیزای بی کیفیت و حداقلارو ادامه بدم چون دیگه تمایلی به چیزای خوب ندارم عادت کردم همینم زیادمه همینم مردم گیرشون نمیاد و کلی چیزای شبیه به این….
حالا میخوام اون گذشته رو هرچی که بوده قبولش کنم که خودم باعثش شدم، اون گذشته واسه منِ قدیمیم بوده…
الان توی این لحظه میخوام عوضش کنم.. میخوام بهترش کنم….
من جزئی از خدام خدایی که همه چیزو خلق کرده… منو از جنس خودش خلق کرده…. به من، فقط به من، به انسان، قدرت خلق زندگیشو داده، قدرت بی نهایتشو بخشیده….. پس من ارزشمندم…. گذشته رو باد برد… من از الان میخوام زندگیمو یجور بهتر بسازم… من جزئی از همون خدام پس لیاقتم بهتریناست… لیاقتم تن سالم و سرحاله لیاقتم ازادی مالی و زمانی و مکانیه… لیاقتم احترام و عشق و حس و انرژی میبت اطرافیان و محیط به خودمه… لیاقتم ارامشه لیاقتم لذت بردنه… لیاقتم داشتن خواسته ها و ارزوهای بیشتر و قشنگتره توی زندگیم……
من جزئی از خدام پس همه چیز توی زندگیم مطابق میل خودم میتونه باشه اگه به اون خدا اجازه بدم از بی نهایت دستش منو به خواسته هام برسونه..
من همین چیزی که الان هستم ارزشمنده چون جزئی از خدام…. همین شکلی که هستم قشنگترین صورت و بدنو دارم….
نیازی نیست از خودم بگذرم و خودمو فدای بقیه کنم تا بهم احترام بذارن تا دوسم داشته باشن… من همینی که هستم بدون نیاز به چیزی، لایق احترامم لایق محبت ادمام لایق عشقم لایق لحظه های قشنگ و فوق العاده م….
من به خودم احترام میذارم همونجور که به بقیه احترام میذارم….
من برای خودم وقت میذارم برای تفریحم برای ورزشم برای استراحتم برای انجام کارای مورد علاقه م… اگه بقیه درخواستی داشته باشن و من تمایل نداشته باشم خیلی راحت و با احترام جواب رد میگم چون برای خودم ارزش قائلم همونجور که برای بقیه ارزش قائلم
من اگه کسی رو دوسش دارم یا کاری انجام میدم… چون خودم ازش لذت میبرم، توقعی ندارم که با منت کاری کنم یا حرفی بزنم…
من به ویژگیای قشنگ و مثبت خودم توجه میکنم به خودم افتخار میکنم بابت این ویژگیای فوق العاده م همونجور که به ویژگیای قشنگ بقیه ادما و موجودات توجه میکنم….
همه چیز کم کم عوض میشه… ادامه میدیم… چون میخوایم زندگی کنیم… زندگی یعنی تجربه….
بهترش میکنم حرفمو، زندگی یعنی تجربه های قشنگ…
کم کم اوضاع بهتر میشه،برای کسی که میخواد بهتر شه زندگیش….
از قشنگیایی که الانم توی زندگیمون هست لذت میبریم تا قشنگیای بیشتریو به زندگیمون دعوت کنیم….
حواسمونو توجهمونو روی قشنگیای خودمون و هر ادم و هر چیز دیگه ای میذاریم تا قشنگیا اونقد بیشتر بشه که اون چیزایی که قشنگ نیست کم و کم و کمتر بشن….
دوست خوبم آقا مسعود سلام
ازاینکه وقت گذاشتی واین جواب ارزشمند وپر از نکته رو نوشتی ممنونم .
چشم تمام تلاشم رو میکنم که متمرکز بشم روی جوابای شما تا قدم بعدی بهم گفته بشه .
بازم صمیمانه ازت ممنونم
سلام دوست عزیز من یه تمرین دارم که ازش نتایج عالی گرفتم و فکر میکنم کمک میکنه با توجه به پاسخ دوستان نتایج بهتری بگیریم.
۱. هر روز به عنوان یه تمرین به هنگام سپاسگذاری از خداوند برای داشته هات به ویژگیهای مثبت خودت توجه کن و خودتو ارزشمند بدون خودتو لایق بدون و (داخل پرانتز هم بگم که عزت نفس یعنی همینکه جزئی از خداوندی هستی که بینهایت ارزشمنده رو برای احساس لیاقت و ارزشمند بودن خودت کافی بدونی و باور کنی که بهترینی و لایق داشتن بهترینهایی و این جملات رو تکرار کنی و احساسش کنی تا بهت احساس بهتری بده) و
۲. به نکات مثبت دیگران توجه کنی ،به اخلاق و رفتار و هر چیزی که بهت احساس بهتری بده ، حالا یا اون فرد میتونه همسرت باشه یا فرد دیگه ای و فرقی هم نداره مهم احساس خوبه است، و ایمان به قانون خداوند و تعهد به عمل به اموزه ها و اگاهی هاست که باعث ادامه مسیر و رخ دادن نتایج میشه، اگه تغییر برات مهم باشه و به خداوند اطمینان داشته باشه مطمئن هستم با انجام همین تمرینات به ظاهر ساده خداوند تورو به مسیرهایی هدایت میکنه و راهایی رو بهت نشون میده که نتایجش بینظیره.
و باور کن که تو بینظیری تو فوق العاده ای و لایق بهترین هایی بهترین روابط بهترین زندگی بهترین خونه و همسر لایق بهترینها در جهان هستی باور کن.
سپاسگذارم از خدای خوبم برای این اگاهی ها که در لحظه به ما الهام میکنه و اینکه همیشه باهامونه و هدایتمون میکنه به مسیرهایی بهتر با توجه به میزانی که روی خودمون کار میکنیم و به خود خدا اگه نگران نتیجه نباشیم و اگه نترسیم و خودمون رو بسپریم بهش و نچسبیم به خواسته هامون و تسلیم باشیم که نشانه تسلیم اطمینان قلبی هستش ، خدا خودش برامون همه کارها رو انجام میده به خودش قسم اونقدر مارو دوست داره که خودش همه کارها رو انجام میده و به قول استاد میگه شما فقط لذت ببر فقط عشق و حال کن من خودم همه کارها رو میکنم، اما لذت بردن و نگران نتیجه نبودن ایمان میخواد و این ایمان همه کارها رو انجام میده. به خدا دلم میخواد داد بزنم که بابا چرا میترسیم؟ چرا نگرانیم ؟چرا فکر میکنیم اگه نشه چی یا نمیشه، چرا فکر میکنیم برای تجربه خوشبختی باید کاری رو انجام بدیم وقتی که میگه ما آسمانها و زمین رو مسخر تو کردیم ، رام توست اسمانها و زمین ، فقط ایمان میخواد همین. خدایا شکرت خدایا متشکرم و ارزوی بهترینها رو دارم برای استاد عزیز سید حسین دستی از دستان صالح خداوند رحمان و رحیم
سلام خدا قوت
امیدوارم تا الان مسائل شما حل شده باشه ولی منم نظرمو میگم
دوستان جوابای خوبی دادن، در اینکه اعتماد به نفس شما پایینه شکی توش نیست، و اینکه آدم روابط دلخواه خودشو درست تصویر سازی و تجسم کنه
ولی به نظر من شما کاش واضحتر توضیح میدادی تا میشد بهتر جواب داد
یعنی چی که همیشه شما پیشقدم میشید یا چه رفتار هایی انجام میدن که شما اونو توهین تلقی میکنید،
یا مثلن نوشتید تا وقتی رو خودم کار میکنم اوضاع بهتره ولی وقتی کار نمیکنم اوضاع بهم میریزه ، این نشون میده نوع نگاه شما به اتفاقات خیلی در نتیجه گیریتون تاثیر داره
ولی به نظر من شما بیشتر وقتتو بذار برای هماهنگی میان ذهن و روحت و روی خودت کار کن همونطور که استاد و خانم شایسته عزیز گفتن، بعد از اون هر تصمیمی خواستی بگیر
سلام وتبریک به شمابابت درک های عالی تان که بهش رسیدید
من هم مشکل شما را دارم با کامنت شما به این نتیجه رسیدم که من باید با خانمم اول یاد بگیرم درست رفتار کنم وباور درست بسازم تا به روابط عالی با ایشون برسم یا اینکه از فرکانس هم خارج بشیم اما نکته اصلی اون فرد نیست در درون ماست که باید اصلاح بشه ونیز من هر بار که از نکات مثبت ایشان مینویسم یا به ان توجه میکنم به طرز عجیبی ایشان رفتار بهتری با من دارن واین اصل قانون هست که در هر روابطی باید عملی شود ونیز اینکه من خودم باشم بدون مقایسه وبه تضاد هایی که پیش میاد توجه کنم ونقطه مقابل ان را درخواست کنم
سلام خانم فروزانی عزیز کامنتتونو خوندم و نظرات فوق العاده دوستان هم واقعا عالی بود
۴سال از پرسیدن سوالتون میگذره و امیدوارم رابطه عااالی و مدنظرتونو خلق کرده باشید دوست دارم درمورد تغییراتی که براساس فرکانستون تو رابطتون ایجاد کردید واسمون بگید.خیلی ممنون❤️