سلام خدمت دوستان عزیزم
دوستان منو همسرم الان ک حدود 8 ماه میشه ازدواج کردیم قبلیش شدیدا وابسته هم بودیم
ایشون ب خاطر من میمیرد انقد زیاد دوسم داشت و وابسته ام بود و منم وابسته ایشون و الان ک ازدواج کردیم نمدونم احساس ایشون چرا ب من خیلی کم شده،
بارها سر موضوع قهر میشد من پیش قدم میشدم
خودم میرفتم برای اشتی کردن با همدگه ولی الان ب جای رسیده ک اون ادم ک 6 ماه قبل ب خاطر من میمیرد بارها با من رفتار بد داشته بی احترامی کرده،، اون وقت من بهش میگفتم این کارات اشتباه است ولی الان میاد ب رویم وایمیسته و میگه من از تو بهترم خیلی حالم بد میشه،، اگر هر اتفاق بد بیوفتع من خیلی نگران و حالم بد نمتواند ولی رفتار ایشون نابودم میکنه، حالمو خیلی بد میکنه، نمدونم چ شد ک این انطور شد،،
من یک آدم با ضاهر زیبا ک خیلی از دخترا حسرتش را میخورد و دنبالم بود،، منی ک ادم صادق وفدار درستکار و فرد خوبی هستم پیش ایشون هیچم،، 😥خودم هم در مقابلش ضعف دارم،، از لحاظ منطقی من خیلی بهتر از ایشونم در تمام کار ها از لحاظ هوش وووو ولی در مقابل ایشون خیلی ب سختی نه میگم،،
یادم میاد ب اون روز های ک ایشون دیوانه وار عاشق و وابسته من بود ک بهش گفته بودم ک تو هم برو دنبال زندگیت منم میرم رابطه ما کات،، ایشون زنگ زد داشت التماس میکرد گریه میکرد ولی الان دگه برعکس شده،،، دوستان چرا بدون هیچ خواص رابطه ام انطور شد، الان احساس میکنم بزرگترین مشکل من همین وابستگی و رابطه ام است،، دوستان راهکار بیدین چگونه رابطه خودرا درست کنم ممنون
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.