شناسایی و رفع ترمزهای ذهنی ای که در همان نقطه شروع، ما را از ادامه مسیر ناامید و متوقف می کند - صفحه 2

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیشناسایی و رفع ترمزهای ذهنی ای که در همان نقطه شروع، ما را از ادامه مسیر ناامید و متوقف می کند
121

سوال:
من خیلی به برنامه نویسی اندروید علاقه دارم و تصمیم داشتم کل تمرکزم رو به این علاقه اختصاص بدم. وقتی برای تهیه سی دی آموزشی برنامه نویسی اندروید به کتاب‌فروشی رفتم‌، از مسئول اونجا شنیدم:
«چه خبره همه دنبال یادگرفتن برنامه نویسی اندروید هستند؟»
«نکنه همه می‌خوان برنامه نویس اندروید بشن؟»
این جمله خیلی من رو ترسودند. چون چندین بار دیگه هم شنیده بودم که علاقه به برنامه نویسی اندروید زیاد شده. اما شنیدن این موضوع از مسئول کتابخانه موجب شد که شک کنم :
نکنه خیلی‌ها بیان تو اینکار و هر کاری که من قراره انجام بدم‌، آنها با قیمت کمتر انجام بدهند و دیگه مشتری‌ای نداشته باشم؟
حالا نمیدونم اصلاً سراغ این علاقه برم یا دورش رو خط بکشم؟


پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:
اول از همه‌، دلیل موفقیت در یک کسب و کار، نه ارتباطی به کمیاب بودن آن کسب و کار دارد و نه به همه گیر بودنش. می‌توانی کسب و کارهای موفقی را ببینی که حتی همه گیر بودن‌ آن کسب و کار‌، نه تنها یک مانع برایش نیست‌، بلکه موجب شده تا افراد زیادی این کسب و کار را بشناسندو از آنجا که آن فرد خاص‌، بهترین کیفیت را در آن حوزه ارائه می‌دهد‌، مشتری‌اش شوند.
دلیل موفیت یک کسب و کار، باورهای صاحب آن کسب و کار و عشق و اشتیاقش برای انجام آن کار به بهترین وجه است.
وقتی عشق و علاقه با باورهای قدرتمند کننده و ثروت‌آفرین همراه شود، قطعاً ثروت و استقلال مالی‌‌‌، یکی از نتایج‌اش است.
به همین دلیل است که استاد عباس منش تاکید دارد هرگز به خاطر ثروتمند شدن، سراغ هیج شغلی نرو. بلکه وارد کاری شو که اشتیاق سوزانی برای انجامش داری و تلاش آگاهانه‌ای نما تا باورهای قدرتمندکننده‌ای درباره ثروت و فراوانی هم بسازی. آنوقت از انجام کار موردعلاقه‌ات نه تنها لذت می‌بری‌، بلکه ثروت هم می‌سازی.
هر شغلی توانایی ساختن ثروت را دارد.
اما اینکه می‌توانی پتانسیل‌های آن شغل و فرصت‌هایی که پیش رویت می‌گذارد تا ثروت خلق کنی‌، بستگی کامل به باورهایت دارد.
ترس‌ها و نگرانی‌های ما نشأت گرفته از باور کمبود است. باور کمبود‌، دروازه‌ای است که شیطان ذهن علاقه بسیاری به آن دارد و خیلی راحت و بدون تلاش‌، از طریق این دروازه‌ی همیشه باز‌، حمله‌هایش را شروع می‌کند و خیلی هم راحت موفق به منصرف شدن ما از انجام کار و اجرای ایده‌های الهام شده‌مان می‌گردد.
تا وقتی که به کمبود باور داریم‌، کار شیطان ذهن برای ترساندن و نگران کردن‌مان خیلی ساده‌تر از این حرف‌هاست. به همین دلیل است که باید جهادی اکبر و بنیادین برای تغییر این باور به راه اندازیم.
باور کمبود‌، پایه ثابت تمام مشکلات‌، گرفتاری‌ها و ناخواسته‌هایی که تجربه می‌کنیم‌.
ریشه نگرانی‌ات در این باره که‌، مبادا تعداد زیادی وارد این شغل شوند و فرصتی برای من باقی نگذراند‌، «باور کمبود» است. اگر نگاهی به مسائل زندگی‌ات بیاندازی‌، به خوبی متوجه می‌شوی که این باور‌، در تمام جنبه‌های زندگی‌ات ریشه دوانده و مانع‌تراشی‌های بسیاری کرده.
سالهاست که در گوشت خوانده‌:
فرصت‌ها محدود است.
آب محدود است
بازارهای محدودی وجود دارد.
مشتریان محدودی وجود دارد.
آدم‌های خوب بسیار محدود‌اند.
منابع محدود است.
توانایی‌های ما محدود است.
اما حقیقت جهان ما چیزی دیگر است. حقیقت این است که هر روز فرصت‌ها و نعمت‌ها در حال رشد هستند. هر روز فرصت‌های جدیدی برای شروع یک کسب و کار در دسترسمان قرار می‌گیرد.
هر روز آدم‌ها راه‌کارهای ساده‌تری برای حل مسائلشان پیدا می‌کنند.
هر روز شغل‌های بیشتری متولد می‌شود که قبلاً حتی نمی‌توان آنها را شغل نامید‌، چه برسد به آنکه از آن ثروت هم ساخت.
هیچ پایانی بر نعمت‌های این جهان متصور نیست. به قول خداوند‌، اگر تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب‌، باز هم قادر به برشمردن نعمت‌هایی که در دسترسمان قرار دارد و مسخرمان شده است‌، نخواهیم بود.
اما چگونه است که با وجود چنین آیات محکمی‌، ما باز هم وعده شیطان را که به گفته خودش‌، به فقر و کمبود وعده می‌دهد‌، قبول می‌کنیم
الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (۲۶۸)
و کلام الله را که می‌گوید:
سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولا
«منزه است پروردگار ما که وعده‏هایش انجام شدنى است.»
می‌پوشانیم و نادیده می‌گیریم؟!
اگر نگاهی ساده به روند جهان و نعمت‌ها و امکاناتش بیندازیم‌، به راحتی این منطق را درک می‌کنیم که: جهان ما با کمبود بیگانه است.
همه مردم نفس می کشند، همه آنها نیز برای این کار از اکسیژن موجود در جو استفاده می کنند. اما آیا محدودیتی برای اکسیژن وجود دارد؟
آیا ما نگران کم شدن اکسیژ‌‌ن هستیم که هر لحظه همه در حال استفاده از آن هستیم؟
باید درباره فراوانی نعمت‌های جهان چنین نگاهی بسازیم. ثروتژ‌‌ها و موقعیت های ثروت ساز نیز‌، به همین شکل در دسترس و در اختیارمان قرار گرفته است. اما هر فردی به اندازه باورهایش به این منبع بی نهایت ثروت، دسترسی دارد و هر فردی به اندازه باورهایش می‌تواند این فرصت‌ها و ثروت‌ها را ببیند.
ما در جهانی زندگی می‌کنیم که مبنای آن فرکانس و مدار است. آنچه سهم ما را از تجربه این جهان رقم می‌زند‌، باورهای خودمان است و نه هیچ عامل دیگری. جهان فقط باورهای ما را می‌شناسد و فقط نتیجه آن باورها را وارد زندگی‌مان می‌کند.
وقتی این قانون را درک کنی که‌، جهان طبق سیستمی که بر آن مقرر شده‌، فقط به باورهایت پاسخ می دهد وبه اندازه ای که این فراوانی و ثروت را باور داری، آن را وارد زندگی‌ات می‌کند‌، آنوقت دیگر سایر آدمها را رقیب یا مانعی برای موفقیت و ورود ثروت به زندگی ات نمی دانی
بلکه باورهای محدود کننده ات را بزرگترین رقیب‌ و مانعی می‌دانی که تو را از تجربه دلخواهت محروم ساخته است.
به همین دلیل تمرکزت را از روی هر عامل دیگری برمی‌داری و به قول استاد عباس‌منش به جای کوچک کردن خواسته‌هایت‌، باورهایت را بزرگ می‌کنی.
این کاری است که باید در رأس تمام امورت انجام دهی. باید درباره هرچیزی اول باورهای قدرتمندکننده را بسازی و سپس اجازه دهی آن باورهای قدرتمندکننده سکّان را به دست بگیرند و راهنمایت شوند.
دوره روانشناسی ثروت۱، بهترین منبع برای ساختن باور فراوانی است. از آنجا که همه ما درباره این باور مشکل داریم‌، همه ما درگیر باور محدودکننده «کمبود» هستیم‌، پاشنه آشیل همه ما‌، این باور است و وقتی این باور ساخته شود‌، صدها باور قدرتمندکننده‌ی دیگر را نیز با خود به ارمغان می‌آورد و صدها باور محدودکننده‌ی دیگر را نیز خود به خود از بین می‌برد.
به همین دلیل استاد عباس‌منش در دوره روانشناسی ثروت ۱‌، تمرکز ویژ‌‌ه‌ای بر روی چگونگی ساخته شدن این باور دارد.
یک بار دیگر باید تأکید کنم که‌، نتایج دلخواهی که منتظرش هستیم‌، وقتی شروع به ظهور در زندگی‌مان می‌کند که این بتوانیم این ترکیب جادویی را بسازیم:
عشق و علاقه + باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین.
شما به محض اینکه فهمیدی افراد زیادی قصد برنامه نویسی اندروید دارند‌، دست از کار کشیدی و به شک افتادی. یعنی با اینکه شور و اشتیاق فراوانی به این کار داری‌، اما باور کمبود ثروت، حتی اجازه نداد آن شور و شوق‌ دوام چندنی داشته باشد.
این نشانه‌ی مهمی است تا درک کنیم که:
اگر باورهای قدرتمند کننده‌ای نداشته باشیم، حتی عشق و علاقه هم نمی تواند برای‌مان کاری انجام دهد و نتیجه‌ای بیافریند.
زیرا به محض برخورد به اولین مانع، شک و تردیدها به سراغمان می‌آید و آنهمه شور و شوق را یکسره خاموش می‌کند. اما باورهای قدرتمندکننده‌، اشتیاق و علائق‌مان را تغذیه می‌کند و به انگیزه‌مان برای حرکت‌ در مسیر علائق‌مان دوام می‌بخشد.
بنابراین‌، اول باور ساختن‌ و سپس اجازه دادن به آن باورها تا ما را در مسیر صحیح هدایت نمایند.
این قانونی است که هرگز تغییر نخواهد کرد.


منابع بیشتر:

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1 و نقش آن در ایجاد باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین

فایلهایی درباره «ساختن باور فراوانی»

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
5

سلام به استاد عزیز و خانم شایسته.
خدارو بی نهایت شکر میکنم که منو هدایت کرد تا این مطلبو بخونم.، این باور من هم بود که وقتی تو یه شغلی دست زیاد بشه دیگه پول توش نیس.، ولی الان فهمیدم که کمیاب بودن یا همه گیر بودن شغل ربطی به در آمد نداره جهان به احساس ‌و باور های من پاسخ میده. خدارو شکر


5

به نام خداوند حکیم علیم و هدایتگر من
سلام به استاد عزیز و مریم قشنگم و تمام دوستان‌
الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (۲۶۸)
این میشه اینطور برداشت کرد که شیطان شما ضعیف شکست خورده رنجور نشان میدهد ولی خدا میگه شروع کن .
و کلام الله را که می‌گوید:
یکی از مشکلات که من دارم این که خودم لایق خیلی موارد نمی دانم واحساس لیاقت نمی کنم‌.این پاشنه آشیل من در مورد کار هست و باعث شده من با وجود استعداد خیلی زیاد و توانایی خدا دادیی از انجام ۹۰ درصد کارها پا پس‌بکشم‌.
برداشتن قدم اول برای من به شدت سخت است .
مثلا همیشه وقتی می خوام وارد یک محیط جدید بشم چه کاری چه جغرافیایی و همه چیزهایی که جدیدن خیلی استرس می‌گیرم که آیا من می توانم آیا من توانایشم دارم از آن جهت که به شدت کمال گرا هستم‌.توقع دارم تویی هرچیزی ۱۰۰ باشم تا شروع کنم .
برای مثال همیشه این عدم لیاقت باعث شده علی رغم اینکه من مهارت بالاتر از ۶۰ درصد دانشجوهای روانشناسی دارم حالا واقعا ۴۰ درصد هم ممکن از من مهارت بیشتری داشته باشن شاید این نسبت این باشع که من از ۸۰ درصد دانشجو ها بهترم ولی این عدم اعتماد به نفس این عدم احساس لیاقت سبب شده دستاورد های خودم کوچک و دیگران خیلی بالانر بدونم . درصورتی که ۹۰ درصددوستان خودم که به مشاوره دادن مشغول هستن شاید تو خیلی زمینه ها از من کمتر اگاهی داشته باشن .اما این نجوا دائم تکراری در ذهنم من از پیشرفت باز میدارد.می دانم اگر بر این نجوا ها غلبه کنم حتما سخنور خیلی عالی میشم .ولی این نجوا که میگه تو نباید شروع کنی چون به قدر کافی خوب نیستی
تو نباید شروع کنی چون همین باور کمبود دارم که فکر می کنم من نمی توانم موفق باشم چون دیگرانی هستن که شانس دارن دیگرانی هستن که توانمند تر پس باید اونا موفق باشن.درصورتی که واقعا من بهترم اما این ذهن این باور من فلج کرده .
وقتی دیگران از من و مهارت هام تعریف می کنن من نمی تونم خودم لایق اون تعریف ها بدونم
باید شروع کنم از هرجا با همون اگاهی هایی که دارم
من بر این ترمز که بزرگترین مانع موفقیت من شده غلبه می کنم .من بر این ترمز شرک الود که خودم را کوچیک و دیگران را بالاتر می دانم غلبه می کنم
….
قسمت دوم:
ما در جهانی زندگی می‌کنیم که مبنای آن فرکانس و مدار است. آنچه سهم ما را از تجربه این جهان رقم می‌زند‌، باورهای خودمان است و نه هیچ عامل دیگری. جهان فقط باورهای ما را می‌شناسد و فقط نتیجه آن باورها را وارد زندگی‌مان می‌کند.
باور کمبود‌، پایه ثابت تمام مشکلات‌، گرفتاری‌ها و ناخواسته‌هایی که تجربه می‌کنیم‌.
بله نمونه اش این که میگم ازمون استخدامی ها شرکت نکنم این همه رقیب هست عمرا قبول بشم.
یا مثلا میگم رزومه نفرستم برای فلان کار ۱۰۰ نفر دیگه هم‌می فرستن‌.
یا مثلا میگم من سنم کمه تجربه کاریم در حد ۱ سال مددکاری نمی تونم هرجا کار کنم یا باید با حقوق کم کار کنم چون سابقه کاری ندارم.
ولی اینا همه باور کمبود موفقیت هرکس مانع موفقیت من نمیشه به قول جناب حیایی هرکس نردبان خودش داره برای موفقیت.
الان ۱۰۰۰۰۰ تا خواننده هست شایدم بیشتر ولی هرکس با مدار خودش موفق شده.
هایده فوت کرده ولی هنوز رو دست صداش نیامده ..
پس فقط باورهای من که دنیام‌می سازه
می خوام بر کمال گرایم غلبه کنم‌
می خوام یه کار انجام بدهم حتی اگر ۵ درصد توش خوب بودم
من مرضیه کاهه پور یک سخنور عالی هسنم
من تو تدریس فوق العاده ام
من یک استاد دانشگاه موفقم
من توانایی بیزینسی فوق العاده دارم
من بر اون ترس های فلج کننده ام غلبه می کنم
من خوش شانسم
من فرزند خدام من جزوی از خدام.
من خالق زندگیمم
من یک دختر قویم
من می تونم سمینار های مدیریت کنم هزار نفره‌
من می توانممممممممممم


4

سلام بر همگی مخصوصا استاد عزیزم

به به بسیار عالی خیلی عالی پاسخ می دهید و در نوشتاری هم بسیار عالی هستید سپاسگزارم
موفق وشاد باشید


4

به نام خداوند بخشنده مهربان

چقد جامع و کامل توضیح دادین لذت بردم
و به باور محدود کننده ی خودمم پی بردم
اینکه ب روش انجام یک خواسته فک میکردم
و این وافعا درست نیست از لحاظ قانون باید رها کنی ب خدا بسپاری
و بزاری خداوند سوپرایزت کنه
خداوندا صد هزار مرتبه شکرت برای آگاهی هایی که هدایتمون کردی در سایت فوق العاده استاد


4

واااای چقدر زیبا توضیح دادین باور کمبود رو
مرسی از شما که انقدر با عشق و علاقه و به وضوح همه چیو توضیح میدین
خدایا شکرت به خاطر این که منو با این سایت آشنا کردی


4

به نام الله رحمان ورحیم
خداوندا بی نهایت سپاسگزارم بابت هدایت به این جمع قانونمند الهی
سلام ودرود خدمت استاد عزیز وخانم شایسته فوق العاده
واعضای خانواده دوست داشتنی عباسمنش
داشتم فکر میکردم واقعا به غیر از شکرگزاری کار دیگری باید بکنیم البته شکرگزاری عملی ؟؟؟
اینهمه اگاهی ناب مثل بارش رحمت الهی
چقدر این کلمات تکان دهنده هستند تکان دادن باورهای پر از کمبود
خداروشکر بابت هدایتی که امروز دریافت کردم
این روزها به این نتیجه رسیده ام دعایی که همیشه باید بر زبانم جاری باشد خواستن هدایت الله هست وبس
چون ما در سایه همین هدایت ها وعمل به آنهاست که تجربه هایی خواهیم کرد که نگو ونپرس
از صمیم قلبم برای استاد ومریم جان عزیزم واعضای سایت ارامش سلامتی و ثروت بی نهایت ، از درگاه خالق بخشنده ام خواستارم


3

این باور نشان دهنده کمبود ثروت در جهانه
و جالبه وقتی این باورو داری حسود هم میشی
من خودم اوایل که مغازه زده بود و باورهام خیلی مشکل داشت هر کس میرفت از مغازه رفیقم خرید میکرد با اینکه اون تو زمینه دیگه ای مشغول بود ولی حسم بد میشد اصلا نمیتونستم حالمو عوض کنم تا ی مشتری مغازه منم بیاد
تغییر باورها علاوه بر اینکه به نعمت میرسی اون ارامشی که بهش میرسی اون دیدگاهی که بهش میرسی اصلا ی لذت دیگه ای داره
دقیقا امروز ی نفر گفت همسایت که مغازه داره فلان مبلغ فروش داشته ولی خداروشکر من باورهام تغییر کردن و برعکس قبلها خوشحال شدم از این موضوع نه ناراحت
استاد میگن سعادت در دنیا تازه دارم میفهمم منظورشون چیه
درسته پول خوبه عالیه ولی تغییر باورها روحتو اروم میکنه باعث میشه طمع واقعی خوشبختی رو بچشی


1

سلام حضور همه عزیزانی که برای رشد و تکاملشان همت میکنند
سلام حضور استاد ارجمند جناب عباسمنش عزیز و مجاورین ایشان خصوصا سرکار خانم شایسته محترم
معمولا برای درک قوانین هستی برخی مثالها به ذهن بعضی ها نزدیک تر و قابل لمس تر است.تصور من از مثال به جای اکسیژن این است که: چگونه است که انسانها از اکسیژن تمام نشدنی استفاده میکنند و هرگز به کم شدن یا تمام شدن آن فکر هم نمی کنند چرا؟ چون اگر شما باور کنی که اکسیژن زمانی تمام میشود در اصل نابودی را پذیرفته ای و هیچگاه ذهن بشر با فنا و نابودی همراستا نبوده است.پس لاجرم هرگز به ذهن اجازه نمیدهی که به این باور برسد که منبع حیاتش از بین برود، حالا اینجا دو مسئله وجود دارد: نخست آنکه چه قدرتی توانسته این باور عمومی را ایجاد کند که هیچ انسانی اجازه ورود باور نابودی و زوال را به ذهنش نمیدهد و مهمتر آنکه چگونه این قدرت را بشناسیم و در جهت ورود باورهای درست از آن استفاده کنیم و دومین مسئله اینکه: همانطور که پذیرفتن تمام شدن منبع حیات برابر است با زوال و نابودی دقیقا به همین معنا پذیرفتن باورهای کمبود در هر زمینه ای برابر است با زوال تدریجی و نابودی و در بهترین حالت مخفی ماندن و خفه شدن استعدادها در آن زمینه که منتج به عدم حرکت رو به جلو شده و نتیجه عدم تحرک هم فساد و زوال است.


1

گاهی اوقات هست ما به رشته یا مهارتی علاقه داریم اما در آن موفق نمیشویم دلیلش این هست که شاید زمان انجام اون کار برامون سر اومده و از صفر یاد گرفتن اون مهارت یا رشته تحصیلی چنان واسمون سخت میشه که مسیر سختش ما رو کلا دلسرد میکنه به نظر من عقل کاملی لازمه تا تشخیص بدیم که چی لازمه الان چی لازم نیست چی وقتشه چی وقتش نیست و جمع بندی کلی بین همه گزینه ها و البته قدم قدم حرکت کردن طبق هدایت های الهی و مدام طلب یاری و هدایت کردن و هر روز پاک کردن خاطرات قبل کارماهای سابق کمک میکنه طرح الهی یا همون رسالت الهی از زیر خاکهای کهنه ذهن و گذشته خودشونشون بده


رفتن به بالا