داستان سناریو نوشتن که یکی از تمرینات دوره قانون آفرینش برای «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه» میباشد، از این اساس شکل میگیرد که
از آنجا که زندگی ما توسط فرکانسهای مان خلق میشود، یکی از راههایی که به ما کمک میکند تا آگاهانه کانون توجهمان را از ناخواستهها منحرف و متمرکز بر خواستههامان نماییم، این است که با نوشتن جزئیات فراوان درباره آن خواسته و توجه به آن، به احساس خوب برسیم.
افراد زیادی که می خواهند از این اصل برای خود یک تمرین مثل سناریو نویسی بسازند، بیشتر از آنکه تمرکزشان بر اجرای این اصل باشد که: برای رسیدن به یک خواسته، باید با آن خواسته همفرکانس بشوی،
اصل و اساس را کاملاً فراموش کرده و به حاشیه میچسبند. یعنی مرتباً میپرسند:
باید به کلمات را به زبان حال بنویسم یا گذشته؟
باید حتماً سپاس گزاریام را هم بنویسم؟
تا کی باید این تمرین را انجام دهم؟ …
از چه عبارتهای تأکیدی استفاده کنم؟
تا چه حد جزئیات را شرح دهم ؟
و سوالاتی از این دست.
برای پاسخ به این سوالات، لازم است ارتباط این تمرین را با بزرگترین و سادهترین قانون کیهانی یعنی قانون فرکانس درک کنی. تنها در این صورت است که در این باره دیگر هیچ سوالی برایت بوجود نمیآید.
ما در جهانی فرکانسی زندگی میکنیم. پس جهان به کلمات نوشته شدهات، کاری ندارد. آنچه برای او مهم است، فرکانسی است که هنگام نوشتن این کلمات ارسال میکنی.
جهان مثل یک دستگاه است که ورودیای را دریافت و بر اساس آن، خروجی مشخصی به تو ارائه میدهد. ورودی این دستگاه، فرکانسهای توست و خروجی این دستگاه، تبدیل آن فرکانسها به شکل اتفاق و تجاربی همجنس با آن فرکانسهاست.
یعنی جهان هیچ دخل و تصرفی در آن فرکانسها ندارد، تمامش همان است که خودت فرستادی. فرکانسهای تو حاصل باورها و کانون توجه توست. همهی ما در هر لحظهای که بیدار هستیم، در حال ارسال فرکانس هستیم و نکته اساسی که باید از خود بپرسی این است:
حالا که در جهانی زندگی میکنم که فقط به فرکانسیم واکنش نشان میدهد، چگونه فرکانس خواسته هایم را ارسال کنم؟
نوشتن سناریو میتواند راهی برای تنظیم فرکانسهای هماهنگ با خواستهات باشد. زیرا همانگونه که از نامش پیداست، سناریو یعنی تبدلی یک اتفاق به شکل کلمات و جملات.
فرض کن شما یک کارگردان هستی و میخواهی ماجرای رفتنت از خانه تا فروشگاه را بنویسی به گونهای که بازیگر آن نقش با خواندن آن جملات دقیقاً بتواند آن ماجرا را اجرا کند، بدون آنکه سوالی از شما بپرسد.
پس باید ماجرا را با تمام جزئیان بنویس به گونهای که بودن در آن فضا تو را به احساس خوب برساند. در واقع هدف از پرداختن به جزئیات، وسیلهای است برای تمرکز بر خواسته و بیشتر ماندن در احساس بهتر.
مهفوم سناریو نوشتن یعنی دیدن نکات مثب یک موضوع و تمرکز بر آنچه که رخ دادنش را دوست داری. در واقع تو با این وسیله از این خاصیت جهان که به فرکانسهایت واکنش نشان میده، آگاهانه به نفع خودت و در جهت رسیدن به خواستهات استفاده میکنی.
پس هر اتفاقی را که میخواهی برایت رخ دهد، برای خودت کارگردانی کن. زیرا در این جهان فرکانسی، ذهن فرق میان رؤیا و واقعیت را نمیداند. به این دلیل که فرکانس هر دوی آنها یکسان است.
یعنی چه شما تصویر کاملی از 10 دقیقه رانندگی با ماشین دلخواهت را در ذهنت بسازی و چه در واقعیت با همان ماشین به همان شکل و در همان خیابانها رانندگی کنی، دقیقاً برای جهان یک فرکانس را دارد و هیچ تفاوتی میان آنها احساس نمیکند و در نهایت یک نتیجه که تجربه لذت رانندگی با ماشین دلخواهت را وارد زندگیات میکند.
حالا که در چنین جهانی هستی که تنها به فرکانسهایت اهمیت میدهد ،پس هوشمندانهترین کار این است که فرکانسهای دلخواهت را به جهان ارسال کنی تا جهان هم اتفاقات دلخواه را وارد زندگیات نماید.
مهمترین نکته درباره سناریو این است که تو را به احساس خوب برساند. به احساس سپاسگزاری و بینیازی از خواسته.
به احساس یقین .
زیرا مگر میشود آدم در حال تجربه اهداف و رویاهایش باشد و احساس خوبی نداشته باشد؟
بهایی که باید برای تحقق هدفت بپردازی احساس خوب است. حال آنکه احساس خوب، خودش یک نتیجه است کما اینکه ماندن در این احساس هزاران نتیجه جانبی دیگر را نیز به شکل عشق، سلامتی و ثروت وارد زندگیات میکند.
یکی از مهمترین قوانین که باید در زندگیمان بشناسیم، قانون فرکانس است. اساس زندگی ما بر این قانون است. ما موجوداتی فرکانسی هستیم که وارد جهانی شدهایم که به فرکانسهای ما پاسخ میدهد.
به شما توصیه میکنم برای درک قانون فرکانس وتمرین سناریو نویسی و بهره بردن از این تکنیک در جهت ارسال فرکانس خواستههایت و کنترل کانون توجهات، حتماً جلسات6 و 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و تمامی جلسات دوره کشف قوانین زندگی را بارها گوش بده تا این قانون را خوب درک کنی.
به نظرم این جلسات و این دوره، بهترین جا برای درک چگونگی عملکرد این جهان فرکانسی و چگونگی همراه شدن با سیستم جهان است. زیرا پس از این جلسات، می دانی چه قدرتی داری و می دانی چطورباید از آن برای رسیدن به خواستههایت بهره ببری و چطور دهنِ ذهنت را ببندی تا با نجواهایش مزاحم تمرکزت بر خواستهات نشود و گمراهت نکند.
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام به همه دوستان عزیز
و استاد عزیز و مریم شایسته مهربان
امروز من با ی تضادی روبرو شدم تو کار
و ی مقدار کنترل از دستم رفت
ولی خدا رو شکر خیلی زود به خودم گفتم که فلان جا استاد گفته اینجوری عمل کنیم
اونجا گفته ی جور دیگه عمل کنیم و ….
و الان حدود چند ساعتی هست که در این قسمت از سایت میخکوب شدم
نمیدونم چرا مقاومت داشتم تو نوشتن
ولی خدا رو شکر شکستم این مقاومت رو
البته این هدایت که شدم به این قسمت
خیلی برام جالب بود
و قبلا ها منم مینوشتم ولی انگار فراموش کرده بودم
که به لطف خدا هدایت شدم
و چه کامنت های خوندم
واقعا گنجینه است
امشب منم میخام سناریوی فردا رو بنویسم و نتیجش رو میام اینجا میگم
که این هدایت ها واقعا بسیار دقیق هستند
سپاسگزارم از خداوند عزیزم
که منو هدایت کرد
و خودش گفت و منم نوشتم
شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
درود آقای سعادتمند گرانقدر
این عالیه که هدایت شدید به این قسمت
و هدایت شدید به کامنت نوشتن.
نکته ی جالب اینکه در بعضی کامنت های بچه ها منم میخوندم و گاهی میبینم مقاومت در نوشتن داشتند «من جمله خود من»
نکته جالب اینکه این مثل دیدن شنا کردن دیگران از بیرون دریا و استخر میمونه، و تا قبلش ترس از آب زدن به تن و رفتن توی آب آدم داره
موانع و باورهای ذهنی قبلیست.
ولی این که تن به آب میزنیم یعنی داره ترسها مقاومتها کاسته میشه و انگار داره خوشمون میاد
و هر چی بیشتر میریم تو آب بیشتر دلمون میخواد بمونیم.
مثل رفتن تو بهشته، قبلش آدم شاید بترسه از مرگ ولی بعدش آدم خوشش میاد و باهاش حس راحتی و حتی لذت داره.
اینجاست که ترس تبدیل به عشق و شهامت و لذت میشه و کم کم اشتیاق
دیگه ول کن نیستی
برای همین نتایج هم خودشو نشون میده
چون حال خوب= نتایج و رفتار و موقعیت ها و شرایط و اتفاقات خوب
منتظر خوندن حس و حال و نتایج تون هستم.
خوب باشید
سلام به همه دوستان
سناریو نویسی این تمرین را باید اینجوری انجام بدیم فرض کن بهت میگن یه داستان بنویس و تو این داستان اینجوری باشه که این داستان اینه که رفتی ماشینی خریدی الان چه جور اینو مینویسی و با چه احساسی مینویسی که چطور از خواب لند شدی و کجا رفتی و با کی رفتی و به کدوم بانگاه رفتی و مبلغ چطور پرداخت کردی ، همه ی این ها باید جوری نوشته شود که کار انجام شده .
و اون حست میشه توجه به خواسته هات
به نام سیستم قانونمندی که جهانی زیبا و سخاوتمند و پر از نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدمهای خوب را آفریده
و من را از بدو تولد موجودی ارزشمند و بالیاقت خلق کرده که لیاقت داشتن بهترین نوع زندگی و برخورداری از تمام نعمتهایش را دارد.
به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و به خوشبختی، سلامتی، آرامش، آبرومندی، موفقیت، داشتن زندگی عاشقانه و ثروتمندی برای من بیشتر از خودم مشتاق و مصر است
و قدرت خلقکنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به دست افکار و باورهای خودم داده است.
و پیوسته من رو به سمت سلامتی و نعمت و فرصت و خوشبختی و فراوانی و ثروت و آسایش و رفاه هدایت میکنه.
سلام به خوشبختی و ثروتمندی
سلام به زندگی در آرامش و آسایش و رفاه
سلام به تمام خوبیها، زیباییها و آدمهای خوب
————————————————————————————————————————————————————————————————————————
چقدر دلم تنگ شده بود بیام اینجا ی سناریو دیگه برای خواستهها و رویاهام بنویسم. اما با خودم قرار گذاشتم که همیشه وقتی حالم خیلی خوبه، در آرامش کامل هستم، روز رو خیلی خوب شروع کردم و زیباییها و نعمتهای اون روز رو به یاد بیارم، بیام بشینم سناریو بنویسم. یعنی برای نوشتن سناریو خواستهها و آرزوها، ی آدابی رو باید رعایت کنم که لذت این کار رو برای من دوچندان میکنه. شاید باور نکنی که چقدر ذوق دارم برای نوشتن دوباره، خیلی مشتاقم برای سناریو نوشتن. همیشه نوشتن توی این بخش بهم احساس فوقالعاده خوبی میداده، خیلی دوست دارم نوشتن توی این بخش رو، احساس میکنم وقتی اینجا مینویسم حتما خواستهام برآورده میشه. من این باور رو هم که حتما خواستهام برآورده میشه هم خیلی دوست دارم، چون بهم احساس بسیار خوبی میده. اصلا همش حس دوست داشتن و حس خوب بهم منتقل میشه و تمام. خدا رو شکر.
باز هم همه چیز مهیاست. ی موزیک خوب و آرامشبخش گذاشتم به نام Tears of a Silent Heart از آقای Michael Ortega. آروم و خوشحالم و میتونم سناریو نوشتن رو با مرور بعضی نعمتهای امروز شروع کنم.
امروز هم ی روز کاملا عادیه که واقعا فوقالعاده است؛
هوا معرکه است، آسمون آبی و تمیزه، با اینکه توی مرداد ماه هستیم اما هوا خنکه خنکه. چون دیروز بارون باریده بود، همه درختها و گلها آب خوردن و تمیزه تمیز شدن. فقط عشق میکنی از پنجره بیرون رو نگاه کنی.
امروز ی روز خوبه، چون باز چشم باز کردم و زندهام و میتونم برای چیزهای خیلی خوبی که دیروز بر من گذشت رو به یاد بیارم و برای رویاهام تلاش شیرینی بکنم و روند زیبای تکاملیم رو طی کنم.
امروز روز خیلی خوبیه، چون باز صدای گرم مادرم رو شنیدم، خانوادهام چه دور چه نزدیک در کنارم هستن! همه چیز خوب و آرومه.
امروز روز خوبیه، چون وقتی رفتم توی حیاط، ی پروانه سفیدرنگ زیبا دیدم که اطراف گلهای تازهبازشده حیاطمون میچرخید.
امروز هم روز خیلی خوبیه چون گربهمون با بچههای نازش داشتن لای گلدونها بازی میکردن، چون صدای گنجشکها رو شنیدم.
امروز رو خوب شروع کردم؛ به خودم لطف کردم و صبحانه نخوردم (که از این بابت از خودم خیلی متشکرم)، یکم کار فیزیکی انجام دادم، الان اومدم ی سناریو بنویسم، بعدش ی فایل دوره احساس لیاقت رو گوش بدم و بعدش برم سراغ درس و کار.
خدایا شکرت که امروز هم روز خوبیه پر از اتفاقها خوب برای من.
خب، الان وقت عشقبازی و نوشتن ی سناریو دیگه است. (توی ذهنم چند تا چیز بزرگ رو که خواسته بودم و بهش رسیدم مرور کردم و الان حس خوبم خیلی خیلی بیشتر شده.) ی جورایی دلم قنج میره و از شادی در پوست خودم نمیگنجم.
————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————-
اون سیستم قوی که میخوام رو در اختیار دارم و دارم باهاش کاری رو خیلی ازش لذت میبرم انجام میدم. دارم ادیتهای فوقالعادهای روی ویدیوها میزنم و چنان محتوای ویدیویی عالی درست میکنم که هم خودم و هم مشتریها ازش لذت میبرن. من مشتری های خوب زیادی دارم که برای کار من ارزش بسیاری قائل هستند و پول خیلی خوبی برای کارهام میپردازن. من خیلی راحت و لذتبخش، بین 50 تا 100 میلیون ماهی درآمد دارم. حساب بانکیم از اعتبار خیلی خوبی برخورداره. اونقدر راحت و لذتبخش پول درمیارم که میتونم هر دو سه ماه یکبار، ی سفر خارج از کشور برم اون هم تنهایی. چون هم استقلال مالی دارم و هم آزادی مکانی و زمانی و اصلا همه چیز در اختیار و کنترل منه.
(چون به هر چیزی توجه کنم از جنس همون وارد زندگیم میشه، چون تمام اتفاقات زندگی رو خودم با کانون توجه و باورهام میسازم، چون جهان نامحدوده و پر از نعمت و ثروت و فراوانی و آدمهای خوبه و من ارزشمندم و لیاقت تجربه رویاهام رو دارم.)
من خیلی راحت پول درمیارم. من خیلی لذتبخش پول درمیارم. شب یا روز، هر زمانی که بخوام میشینم وای سیستم و با عشق کار میکنم و لذت میرم از استعدادی که دارم.
من خیلی راحت تولید ثروت میکنم. خیلی راحت کار میکنم و پول زیادی درمیارم. اونقدر که پسانداز دلاری الانم رو میکنم 10 برابر، 100 برابر…
من کارم خیلی باکیفیت و عالیه و مشتریها و کارفرماها هم متوجه این موضوع هستن و به خاطر همین، برای خودم و کارم ارزش زیادی قائل میشن و با خوشحالی و رضایت پول زیادی به من میپردازن؛
من اونقدر راحت و با لذت پول درمیارم و درآمدم اونقدری بالاست که میتونم به زودی ماشین موردعلاقهام رو هم بخرم. میتونم ی تور اروپا برم…
خدایا شکرت بابت درآمدی که از راههای آسون و لذتبخش دارم و از انجام کارم لذت میبرم و هر روز دارم رشد و پیشرفت میکنم و توی کار موفق هستم.
خدایا شکرت برای اینکه در روند زیبای تکاملیم قرار دارم و همه چیز برای من راحت و لذتبخش پیش میره و مسیر ثروتمند شدن من همواره و میتونم در اوج جوانی، مثل خیلی از آدمهای دیگه ثروتمند و خوشبخت باشم.
خدایا شکرت که میخوای من بسیار خوشبخت باشم و زندگی فوقالعادهای رو در این جهان تجربه کنم. خدایا شکرت که میخوای در آسایش و رفاه زندگی کنم. خدایا شکرت که می خوام در زندگیم هر امکاناتی که دلم میخواد رو داشته باشم.
خدایا شکرت که میخوای اونقدر ثروتمند و آزاد باشم که هر جا بخوام بتونم برم، هر چیزی بخوام بتونم بخرم، هر چیزی بخوام بتونم بخورم و بپوشم. هر جایی بخوام بتونم سفر کنم. خدایا شکرت که میخوای لذت بهرهمندی از نعمتهای کوچک و بزرگت رو تجربه کنم.
خدایا شکرت که میخوای بهترین نوع زندگی رو داشته باشم. خدایا شکرت که میخوای در همه جنبههای زندگیم موفق باشم و پیشرفت کنم. خدایا شکرت که میخوای تمام رویاهام رو به تجربه زندگیم تبدیل کنم. خدایا شکرت هزار بار که میخوای لذتهای پاک و وصفنشدنی زیادی رو تجربه کنم. خدایا شکرت هزار بار که میخوای به تمام آروزها و خواستههام در این جهان زیبا برسم و در هر دو جهان سعادتمند باشم.
———————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————–
من باور دارم که داشتن زندگی فوقالعاده عاشقانه، سلامتی، زندگی در آسایش و رفاه، ثروتمندی و خوشبختی، روند طبیعی زندگی من است؛
چرا که ذات من ارزشمند و بالیاقت خلق شده و من لیاقت داشتن زندگی دلخواه و تبدیل رویاهام به تجربه زندگیم رو دارم.
من باور دارم که قرار است نقشی در گسترش این جهان زیبا داشته باشم و اثر بسیار خوبی از خودم به جا بزارم.
و در آخر کار، هم خودم از خودم راضی باشم و هم خداوند از من راضی باشه.
خدایا برای تمام نعمتهای کوچک و بزرگی که از اولین روز زندگیم به من دادی، هماکنون داری میبخشی و در آینده دور و نزدیک خواهی داد، هزاران بار شکرت.
خدایا برای تمام نعمتهای کوچک و بزرگی که به من دادی، ولی من فراموششون کردم یا اصلا متوجهشون نشدم، هزارن بار شکرت.
خدایا برای تمام عوامل و شرایط و موقعیتها و فرصتها و ایدهها و آدمهای خوبی که وارد زندگیم میکنی تا به اون زندگی دلخواه، شرایط ایدهال و تمام خواستهها و آرزوها و رویاهام برسم، هزاران هزار بار شکرت.
خدای خوبم سلام
سپاسگزارم که زانوی پسرم به راحتی خوب شد و ام آر ای اون نتیجه خیلی خوب بود سپاسگزارم بابت سلامتی خود و عزیزانم
صبح زنگ زدم به مطب برای ساعت ۸ وقت گرفتم با امیر رفتیم دکتر و خیلی زود نوبت ما شد ام آر آی و دید و گفت مشکلی نداره باید یه کم استراحت بده به زانوش خیلی زود خودش ترمیم میشه
خوشحال و شاد برگشتیم به خونه
اسنپ سریع اومد و مرد خیلی مهربون و خوش برخوردی بود
سلام،اول صبحی به دلنوشته شما هدایت شدم ساعت ۶صبح بود خواستم برم سر کار
کشش نداشتم اهنگ پیشنهادی شما رو از آقای اورتگا رو گذاشتم رو تکرار که مدام پلی بشه و همزمان شروع کردم به خوندن متن زیباتون و یادم رفت کلا برم سر کار 🤗 چون حسی بهم گفت نروم سرکار /
شاد باشین و شاد بمانین 😊
سلام خدای من خدای من
من هر جا میرم که قرار منتظر بمونم هندزفری میزارم گوشم و فایل های استاد رو گوش میدم، و با لذت اون زمان رو براحتی سپری میکنم امروز هم مطب دکتر با خوشحالی اومدم هدفون روشن کنم دیدم نیست اولش ناراحت شدم که چطور این تایم بگذره، سریع حسم رو خوب کردم و تو ذهنم قربون صدقه خودم میرفتم که یهو گفتم برم سایت ببینم چه خبره، هدایت شدم به سمت این سوال و جواب ها وقتی نظر دوستان رو خوندم خدای من چیزایی که الان دارم و قبلا با نوشتن دیدم بهشون رسیدم، ریاست تو بخش که من همش مینوشتم و شد، خیلی 206 دوست داشتم و با کمتر از یک ماه نوشتن و تشکر از خدا بخاطر داشتنش شد و بعد چند سال ماشینم خواستم عوض کنم یادم افتاد با نوشتن به 206 ام رسیدم پس بزن بریم برای ماشین جدید که عاشقش هستم اونم کمتر از 2 ماه شد… خدای من شکرت و سپاسگزارم.
برای یکی از اهدافم میخوام شروع کنم که خیلی هم برام مهم و میدونم میام خبرش بهتون میدم. خدایا سپاسگزارم بخاطر این آگاهی ها، بخاطر وجود استاد که پیامبر زمان هستن. عاشقتونم
سلام شهرزاد عزیز و همه دوستان هم فرکانسی و گروه فوق العاده عباسمنش اگه میشه و پاسخ من رو دیدید نحوه خلق ۲۰۶ رو با جزئیات بیشتر توضیح بدید یه جوری که اگه کسی بخواد از شما الگو بگیره بتونه و اونم خلقش کنه من واقعا لذت ب دم از موفقیت شما در استفاده از قوانین کیهانی و خلق خواسته هاتون امیدوارم روز به روز موفق تر و توحیدی تر باشید
در مورد سناریو نویسی بگم ک من همیشه خواسته هامو مینوشتم.
و در مورد شریک عاطفی خیلی عمیق تر .
دلم میخواد کسی بیاد توی زندگیم ک منو دوست داشته باشه بهم احترام بذاره،قدرمو بدونه، بهم اهمیت بده،با هم مسافرتای کوچیک و بزرگ بریم و خیلی بهمون خوش بگذره،مسافرتای لوکس،کلاسم ک تموم میشه بیاد دنبالم کلی با هم صحبت کنم شام بخوریم و بعد منو برسونه خونه، قدش بلند باشه، پوستش تیره باشه، دندوناش خوب و مرتب باشه، وضع مالیش خوب باشه، مهربون و با درک باشه، باهام همدرد و هم دل باشه.توی همه کاری باهام مشورت کنه.
و کلی چیز دیگه همینطور با جزئیات،تجسمش میکردم بهش فکر میکردم.
ی مدت ن خیلی طولانی.
و ب طور معجزه آسایی کسی اومد توی زندگیم جوری ک اصلا باورم نمیشد ک دارم ازدواج میکنم، حتی الانم باورم نمیشه ک یک ساله عقد هستیم. و همیشه شاکر خدام.
ب این نتیجه رسیدم ک اگر چیزی رو از ته دل بخوای،بهش فکر کنی،تجسم کنی، تکرار و تکرار کنی، امید بخدا باشه اون اتفاق برات میوفته.
و برای ثروت یا هر چیزی دیگه هم این کار جواب میده ب شرط پاکی دل، ب شرط ایمان، ب شرط عمل کردن قدم برداشتن.
سلام عزیزم
خیلی جالب بود برام که امروز من خیلی اتفاقی به کامنت شما هدایت شدم
چقدررر خوشحال شدم و چقدر حالم خوب شد کامنت شما رو خوندم
امیدوارم که همیشه کنار همدیگه بهترین لحظات رو سپری کنید
به نام خدا
خیلی وقته که کامنت نذاشتم میخوام امشب بعد ماه ها یک ردپایی بزارم برای خودم از اتفاقاتی که توی ماه اخیر برام افتاد اتفاقاتی که یک روزی رویایی بزرگی برای من بودن اما الان اینقدر طبیعی هستن و طبیعی اومدن که انگار همیشه همینجور بوده ولی نبوده
~من میخواستم که خدا به من زندگی مستقلی بده و بتونم خودم به چالش بکشم و همچنین از این استقال و تنهایی استفاده کنم و روی خودم کار کنم و آموزش های استاد و تمرینات انجام بدم اما نه از نظر مالی توان مهاجرت داشتم نه اجازشو اونم برای یک دختر توی خانواده ما خیلی چیز بعیدی بود اتفاقی که افتاد خدا راهی برای من باز کرد که به فکر نه خودم میرسید نه هیچ کس دیگه ……..من برای رشته ای که خوندم مجبور بودم طرح اجباری بگذرونم وگرنه مدرکم بهم نمیدادن و اتفاقی که افتاد این بود دانشگاه ما اعلام کرد که تا ۳ سال آینده این رشته رو نیروی طرحی نمیپذیره( من حس میکنم خدا این کارو بخاطر من کرد ) خانوادم مجبور شدن که بپذیرن من برم شهر دیگه و پدرم این اجازه رو داد بهم که برم طرحم شهر دیگه بزنم نمیخوام زیاد وارد جزئیات بشم اما اینجایی که خدا منو هدایت کرده و الان هستم دقیقاً درست همون چیزهایی که میخواستم و روی کاغذم چندماه پیش نوشته بودم ، غذام رایگانه رفت و آمدم رایگانه اتاق که توی پانسیون بهم دادن طبقه سومه که میتونم کل شهر رو ببینم همونجوری که آرزوش رو داشتم بزرگترین اتاق این طبقه رو به من دادن میخواستم که هم اتاقیم یک نفر باشه فقط همینجورم شد میخواستم کارم بشدت راحت باشه پستی بهم دادن که عملا هیچ کاری نیاز نیست بکنم فقط یکجور کار نظارتیه بزرگترین سپاسگزاری من این روزا از خدا اینکه
«خدایا شکرت من دارم رویاهام زندگی میکنم » الان دیگه اونقدر ایمانم زیاد شده به قانون و به استاد به خدا به سناریونویسی که مطمعنم بقیه خواسته هاهم همینطور میتونم خلق کنم به طور طبیعی و بدیهی فقط کافیه بخوام و احساسم خوب نگه دارم خودشون آروم آروم در زمان و مکان مناسب میان سمتم به همین راحتی واقعاً به همین راحتی اینقدر اتفاق خوب برام میفته که دیدن معجزه برام طبیعی شده از رفتار آدما بگیر تا خود به خود تخفیف دادن فروشنده ها تا واریز پول بی حسابم به حسابم خدایا شکرت فقط منو توی این مسیر نگه دار :)
امکانش هست نحوه سناریو نویسی بگین🙏
من اومدم بگم که بخاطر وجوتون سپاس گزار خدا هستم . مریم عزیز تو شایسته ای و همیشه با خودم میگم مریم چه فرکانسی رو فرستاده به جهان هستی که تونسته کنار استاد باشه و خوشحالم که منم تو فرکانسی هستم که نوشته های بی نظیر تو رو اینجا میخونم و چقدر قشنگ همراهی میکنی استاد رو و به ما هم ایده میدی و هدایتمون میکنی .. 😘😘😘😘😘😘😘😘 حتما تمرینی که گفتی رو اجرا میکنم دوره کشف قوانین زندگی رو وقتی که تمرینهاش رو با صدای تو شنیدم خیلی ذوق زده شدم چون من همیشه ویس گوش میدادم و امکان خوندن تمرینخا رو نداشتم و خواستم عملی شد و تو دستی از دستان خدا شدی برای من .. بخاطر استاد بی نظیرم که انقدر عالی چراغ راه من شده و صدایی که هر وقت میشنوم حس دلگرمی و ایمان در من شعله ور میشه . خدایا شکرت بخاطر رسیدنم به مداری که مریم و استاد در اون مدار هستن 🥰🥰🥰🥰🥰 خدایا شکرت شکرت شکرت
به نام الله یکتا
سلام به همه عزیزان
چقدر خوشحال و شادم و چقدر لذت بردم از امروزم
خدایا شکرت که امروز تونستم ی روز سالم داشته باشم و تونستم آگاهانه به افکارم سمت و سو بدم به سمت ایمان
اما چیزی که پر بیراه هم نیست و به موضوع این پرسش میخوره اینه که همیشه و موقع شکرگذاری یا موقع نوشتن خواسته ها به این آیه شریفه توجه کردم
ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،
چرا خدا گفته قسم به آنچیزی که مینویسید
و همیشه مطمینم که این نوشتن انجام میشه نمیدونم چطور
استاد عباس منش میگه که چیزهایی که مینویسید صد درصد اتفاق میوفته
تمرین استاد از نوشتن اینه که تعهد بده که مثلا درآمدت شیش ماه اینده میشه سه برابر یا بیشتر و بعد از مدتی میبینی که شده و حتی بیشتر شده
و بعد اونوقت به خودت میگی که اینه که خداوند بی دلیل نیست که قسم خورده
و چقدر حرف خداوند حقه
چقدر این کلام حقه
خدایا شکرت
در مورد سناریو انجام ندادم ولی وقتی مینویسم و به احساس خوبی میرسم اون چیزهایی که مینویسم صد درصد اتفاق میوفتن
به نام پروردگار من
واقعیت نمی دانم از کجا باید شروع اما با همان مبتدی بودنم
سعی دارم شکر نعمت کنم
خدایا متشکرم که راه درست را به من نشان دادی و مرا به آسانی به سوی آن هدایت کردی زیرا من هیچ نمیدانم و تو میدانی تو بودی که راهم را روشن کردی
با احساس خوب و با لذت فراوان و با عشق فراوان در آن رشته ای که همیشه دوست داشتم با رامش خاطر و با همکلاسی های خوب همراه استادان خوب و فضای عالی در بهترین مکان و فضا با منطقه ی زیبا
مکانی که در پاییز و زمستان هوا سرد و مطبوع آنگونه که پالتو و ژاکت میموشم و با در دست گرفتن چایی یا قهوه ای از آن لذت میبرم
و در تابستان های با هوای بسیار عالی که نه گرم است و نه سرد گونه ای که کمی آفتابی است درآن درس میخوانم
بسیار از انتخابم و تلاشم برای درسیدن به ان خوشحالم
از مادر و پدرم که پلی شدند که به خواسته هایم برسم ممنونم
و خوشحالم که همواره سالم و سلامت و زیبا و تندرست در ثروت فراوان با آرامش فراوان زندگی میکنند
پروردگارا متشکرم برای راهی که من راه به آن هدایت کردی
حالم خوب است و آرامش فراوان دارم و با علاقه تحصیل میکنم بطوری که جز برترین های رشته خودم هستم
به جواب سوالاتم رسیده ام و هر آنچه ندانم تو مرا به راحتی آگاه میسازی
ثروت فراوان میسازم و این کار برایم بسیار آسان است
وقت زیادی برای ورزش و پیانو زدن و انجام کلی کار مورد علاقه ام دارم
رزق و روزی ماهانه ام چندین برابر مردم عادی است
و هر چه بخواهم میتوانم بخرم
سالن و سلامت هستم و از اندام خوب و عالی که هرکس آرزوی آن را دارد برخوردارم
پوست زیبا و سالم و همواره جوان دارم
فیس زیبا و دلنشین بطوری که هر بار که در آینه خودم را میبینم برای داشتن چنین نعمت بزرگی شکر میکنم
همه چیز عالی و در بهترین جای خودش است
حال خوب و عالی دارم که شاهان قدرتمند جهان نیز تجربه آن را نداشتند
بسیار سخن گوی خوبی هستم هدفمند و کار درست و موفق هستم
با افراد عالی برخورد دارم
از لحطه به لحظه زندگی م لذت میبرم
راهم مشخص است و همواره توسط خداوند راهنمایی میشوم
با ماشینی که همیشه دوستش داشتم با علاقه و با لذت فراوان در خیابان های دلباز و زیبا با آرامش رانندگی میکنم
و از خداوند بسیار متشکرم
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار
خداوند را سپاسگزارم که امروز منو به این صفحه هدایت کرد
من مدتی هست که خواسته هام رو مینویسم ولی در مورد اینکه زمان و بعد از نوشتن باید چه کاری انجام بدم ویا اینکه چیکار کنم که نتیجه بگیرم اطلاعی نداشتم تا اینکه از خداوند خواستم که مسیر رو بهم نشون بده ( که خود این موضوع هم یه داستان جدا داره ) که نمیخوام وقت شما و عزیزان رو بگیرم
که بعد از یه اتفاقاتی که افتاد دو باره به سمت سایت شما هدایت شدم و امروز هم به این صفحه هدایت شدم
و حالا دیگه مطمئنم که رب العالمین منو تو مسیراصلی قرار داده و بی نهایت سپاسگزار الطاف مهربانانه اش هستم
با تشکر
جواد علی مدد
اول تشکر میکنم از عوامل گروه تحقیقاتی عباسمنش
من ی تمرینی که انجام دادم و واقعا همینجوری اتفاقات انجام شد برام این بود که مثلا مینوشتم ی کارمند میخوام اینجوری باشه اونجوری باشه و سپاسگذاری میکردم بعد بهم گفته میشد که خودت اینجوری هستی که میخوای اون اونجوری باشه بعد خودم شروع میکردم به انجام دادن اون کارها به طرزی که دوست داشتم اون کارمند انجام بده
و واقعا بعد چند ماه این اتفاق افتاد و کسی رو جذب کردم که بیشتر از اون چیزی که من بودم بود واقعا حرفه ای حرفه ای و خدارو صدهزار مرتبه شکرت
حالا که با جزیات بنویسم و زیاد بنویسم رو میخوام امتحان کنم احساس کنم ببینم چه اتفاقات خوبی میوفته
سلام خدمت استادگرانقدر و مریم بانوی شایسته
چه شیوا و رسا قلم شما صحبت کرد و من گوش دادم . واقعا متن نبود که نوشته شده باشه ، بلکه حرف بود که گفتید اونقدر که کامل و روان بود
و اما شگفتا از قدرت خدا چه قشنگ فرکانس رو راهی برای براوردن حاجات ما قرار داد
به امید روزی که خدا برای این که ما رو خلیفه بر روی زمین گذاشته افتخار کنه
بنام خدای هدایتگرم
سلام بر استاد و مریم عزیزم
سلام بر دوستان پاکم
به به خداروشکر امروز ب اینجا هدایت شدم و شروع کردم در مورد کارم نوشتن، دقت کردم چقدر موقع نوشتن و خوندنش حسم خوب و عالی شد، خدایا شکرت اینم روندی از تکامل من هست ک ب این صفحه هدایت شدم و از امروز ب خودم قول میدم ک تا جایی ک میتونم در مورد خواسته هام بنویسم. من قبلا هم برای بدست آوردن چند تا از خواسته هام از این تکنیک استفاده کردم و جواب گرفتم اما از امروز میخوام بعنوان روتین زندگیم انجامش بدهم خدایا چقدر ازت ممنونم ک من را هدایت کردی ب این بهشت، خدا جونم خیلی شکرت خیلی عاشقتم ماچ ماچ ماچ
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
من حدود دوسه سال هست که فایل های استاد رو بصورت پراکنده گوش میکنم
مدتی بود (حدود هشت ماه) که کلا گوش نمیکردم ولی تو بحث نوشتن بدون اینکه کسی بهم بگه انجام میدادم و هنوز نتیجه ای نگرفته ام اما اصلا ناامید نیستم
حدود دو هفته پیش بود که حالم زیاد خوب نبود و کلافه بودم چند روز هم بود که نوشتن رو کنار گذاشته بودم نمیدونستم باید چیکار کنم
تو اون لحظه از خدا خواستم که یه نشونه بهم بده و هدایتم کنه تو مسیر درست که بعد از چند لحظه انگار یه نفر تو گوشم گفت که عباس منش
بلافاصله رفتم سراغ فایل هایی که دخیره کرده بودم اتفاقی یکی از فایل ها رو باز کردم دقیقا همین بحث فرکانس بود و چند بار تو اون روز فایل رو گوش کردم و حالم به کلی تغییر کرد
امروز هم هدایت شدم به این صفحه و اینم نشونه دیگری هست از طرف خداوند یکتا و متوجه شدم که تو مسیر درست قرار دارم و ومطمئنم که خیلی زود به همه خواسته هام خواهم رسید
به امید روزی که همه مردم به آگاهی برسند
خداوند رو سپاسگزارم که منو دوباره تو مسیر صحیح قرار داد
موفق و پیروز باشید
با تشکر جواد علی مدد
به نام حضرت دوست که هرچه دارم از اوست .
با سلام سناریونویسی یکی از تمرینات مورد علاقه من است😊❤️یعنی نوشتن آنچه که دوست دارید در آینده اتفاق بیفتند
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿۱﴾:
داستان نویسی اتفاقات آینده:
امروز صبح یک روز زیبا و بارانی در شمال کشور ایران عزیزمان است من چشمم باز کردم و به سمت در خروجی کلبه رفتم .
صدای امواج به گوش می خورد صدای پرندگان از غاز اردک بگیر تا مرغان دریایی
بارانی آهسته می بارد صدای باران روی سقف شیروانی بسیار فضا را ارام و ملایم نموده است .
بوی خاک و چوب باران خورده به مشامم می رسد .
خدای من به خاطر تمام این زیبایی ها شکرت .
درختان سرسبز جنگل های زیبا صدای امواج و صدای باران🩵🌦🌧
دلم می خواهد برم زیر باران بدون ترس سرما .
همین کارم کردم لباسم پوشیدم و رفتم زیر باران لذت بخش است .چشمام بستم و فقط مثل بچگی ها دور خودم چرخید و شکر گزاری حق کردم.
گلهای اطرافم ویلای روبه روی دریا .
اصلا هرچی از ارامش این فضا بگم کمگفتم
من یکی از تفریحات مورد علاقه ام عکاسی از طبعیت از دریا از رودخانه از فضای باز است .
و چه جایی بهتر از اینجا
هم باران هم درخت گل گیاهان بعد از کلی زیر باران قدم زدن و دیدن دریا هنگام باران برگشتم به کلبه .
همسر مهربانم چایی رو روی شومینه دم کرده بود و منم که مثل موش آب کشیده شده بودم لباسم رو عوض کردم .
صدای باران جیرجیرک ها درختهان بلبل ها و پرندگان از همه سمت میاد .انگار که یه موسیقی کلاسیک برپا شده.
چایی رو که خوردیم بساط صبحانه گردو پنیر و تخم مرغ آتیشی و عسل و مخلفات صبحانه را اماده کردم .
بعد از صرف صبحانه با همسرم راهیی طبعیت گردی شدیم چرا که اون هم مثل من عاشق طبعیت جنگل است .
در این میان از خوبی هوا هرچقدر بگم کم گفتم بوی باران بوی خاک بوی طبعیت انگار که مادر زمین باهامون صحبت می کرد خدایا شکرت😍.
بعد از زیبایی های طبعیت که گذر کنیم حیوانات قشنگ جنگل رو بگو که هرکدام سمت پناهگاهی می رفتن .
همسرم همیشه و همه جا مواظب من هست همه جا دست من میگیره و مثل یک پدر حامی من هست و کنار من راه میرود🥲❤️
بعد کم کم به سمت خود شهر و بازرهای محلی رفتیم .نگم براتون از رنگ لعاب شهر از حال هوای شاد مردم بازار .هرج مرج داخل بازار بوی ماهیی تازه .سبزی های معطر
لباس های محلی
دست فروشان ،تخم مرغ های محلی ،سیر ترشی ،زیتون پرورده و سوغاتی های محلی انواع ترشک و…
ساعت ها محو این بازهای زیبا بودم
به لطف خداوند همیشه کارتم پر پول هست بی دریغ هرچی خواستم خریدم
بعدش به یک رستوران محلی رفتیم و فسنجون خوش عطر شمالی میل کردیم چون غذا مورد علاقه همسرمه .
اخر شب کنار دریا رفتیم زیر انداز بردیم اتش روشن کردیم سیب زمینی آتیشی چایی کیک خانگی میل کردیم .
اهنگ همایون کولی کنار آتش رقص شبانه ات کو پلی بود و یکی از خاطر انگیز ترین شبهای زندگی من بود.
بودن در آغوش کسی که دوستش دارم کنار دریا قدم زدن رو شن های ساحل بوسیدن دستانش….
…..
این یک نمونه سناریو نویسی بود
خدایا پیشاپیش از روی دادن این سناریو سپاسگزارم
خدایا شکرت خدایا دوست دارم
و مطمنم صدرصد رخ خواهد داد😊
وااااای انقدر عالی نوشتین کلی لذت بردم و باور کرده بودم😃😃😃😃
سلام مریم جان قربانت برم عزیزم اره با حس نوشته بودم🥲😍چون یکی از ارزوهامه😊🙈
با سلام ووقت به خیر خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم:
ورودی های ما ،که تکرار میشن ،حالا توسط جامعه و خانواده و دوستان و حتی خودمون تبدیل میشن به باورهای ما.
و از اونجا که اکثریت باورهای جامعه منفی است ،مخصوصا در زمینه ثروت ،حالا اگر حتی خودمون از درون کاملا مخالف جریان منفی باشیم ،اما چون مدام در معرض این ورودی ها قرار میگیریم ،حتی اگر در نگاه اول بگیم خوب جامعه مسیر رو اشتباه میرن،اما چون این باورهای منفی در باطن خود ما هم نهادینه شده ،پس با اولین جایی که به مشکلی بخوریم و طبق انتظارمون کارمون پیش نره،میگیم پس حق با اکثریت جامعه است.
پس تنها راهش اینکه به جای اینکه بخواهیم دیگران رو ارشاد کنیم،بیاییم برای خودمون داستان موفقیتهامون رو تو هر زمینه ای بنویسیم.
تا تمرکز مثبت داشته باشیم و ورودی مثبت به خومون بدیم و البته باید جوری بنویسیم و احساس اینو داشته باشیم که حتما اتفاق می افتد.
حقیقتش خود من قبلا که قانون رو نمیدونستم ،فقط عکسای مورد علاقه مو جمع میکردم.ولی ذهنم میگفت چطور میخواد پیش بره و این خطرناک بود.
در واقع وقتی سناریو مینویسیم فقط باید احساس خوب رسیدن داشته باشیم و به چگونگیش کاری نداشته باشیم.
به نام الله یکتا
سلام به همه عزیزان
سپاسگذارم از خانم شایسته عزیز با این متن فوقالعاده ای که نوشتن
این متن باعث شد برم توی حال و هوای کارهایی که ذهنم انجام داده
توی روزمره الآنم میبینم ناخودآگاه به موضوعی فکر میکنم و انجام میشه بعدش
خدایا شکرت
اما این موضوع باعث شد که فکر کنم به موضوعاتی که سبب شد به خواسته هام برسم به شکل خیلی طبیعی و بدیهی و البته راحت
خوب درگیر فایل های استاد بودم به طور شبانه روز و کلا کار میکردم درخواستهای رو مینوشتم با جزییات توی ی درخواستی کارمندی رو میخواستم که اون ویژگی که دوست دارم رو داشته باشه همه کاره باشه زرنگ باشه صادق باشه متین باشه خوب شروع میکردم نوشتن و صد البته اون رفتار رو در خودم ایجاد کردن
یعنی میگفتم که من باید اینجوری باشم که اون هم بیاد بعد مدتی به شکل کاملا طبیعی و دور از انتظاری که داشتم اون آدم اومد کلی بهم کمک کرد و واقعا بیشتر از اون چیزی بود که میخواستم
الان به خودم میگم یا بارها به خودم میگم که میتونم باز خواسته هام رو اول توی ذهن بسازم و بعد در واقعیت ببینمشون
خیلی این اتفاقات افتاده حالا شاید فرصت نشه همه رو یکجا اینجا بنویسم اما چندتاشون رو از جمله همین کارمند رو نوشتم که یاد آوری بشه برای خودم و دوستانم که چجوری میشه به خواسته ها رسید
به نام خدا، به امید خدا و برای خدا
سلام به آدم های خوب و هر چیز ریز و درشت خوبی که توی این دنیای زیبا و فوق العاده وجود داره.
خدایا هزاران بار ازت ممنونم که منو به این فضای شگفت انگیز و رویایی هدایت کردی.
همیشه به قدرت نوشتن خواسته ها ایمان داشتم و الان با خوندن این متن، دارم فکر می کنم که چرا قبلا جرات نکردم چیزای بزرگتر و عالی تری رو بنویسم و از خدا بخوام.
خیلی ازت ممنونم خدای مهربون و بخشنده که این دنیای فرکانسی فوق العاده جالب رو برامون آفریدی و افتخار آشنایی با سایت آقای عباسمنش رو بهمون دادی
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
خداوند رحمان خداوند رحیم .
ردپایی دیگر از من یکی از سناریو های مورد علاقه من رابطه من با فرزندانم هست🐣همیشه دلم می خواسته ۳ تا دختر داشته باشم😊…
……
اولین باری که متوجه شدم مادر شدم حتی یک درصد شک نداشته که بچه هام دختر نباشن چون از بچگی همیشه عاشق دختر دار شدن بودم هستم و خواهم بود …دقیقا نتایج ازمایش هم نشان داد ۳ تا دختر دارم الان🥲🤌اسمشون انتخاب کردم و دلم می خواهد هرچی زودتر در آغوشم بگیرمشون .دخترم شهرزاد دخترم جانان و دخترم مهری ماه
خداوندا ممنونم که من لایق مادر شدن دانستی و دخترانی به من بخشیدی که فرشته هایی پاک و آسمانی هستن ….
……..
یادم اولین بار که دخترام تو آغوشم گرفتم بی اختیار اشک ریختم حس مادر بودن حس آفریننده بودن حس زاینده بودن حس به خدا نزدیک تر شدن واقعا حس مادر شدن حسی نیست که بشه با کلمات بیانش کرد هنوزم باورش برام سخته که دخترام تو آغوشم هستن وقتی گریه می کنن تو آغوش خودم فشارشون می دهم وقتایی که انقدر محکم در آغوشش گرفتم که صدای نفس کشیدنشون می شنوم وقتایی که ۳ تایی باهم می خندن ۳ تایی باهم گریه می کنن با هم گرسنه می شن باهم می خوابن . حسی که الان دارم اصلا انگار تمام دنبا برای من
اخه این بزرگتربن ارزوی همیشه من بوده که بچه هام توآغوشم بگیرم تمام محبت های دنیا به پاشون بریزم و حالا این ارزوم روبه روی من
مسولیت بزرگ مادر شدن …
هر ادمی دوبار به دنیا می اید یکبار وقتی خودش به دنیا می اید یکبار وقتی فرزندانش در آغوش میگیره .
…..
دخترم شهرزاد همدم من مهربان دختر من دختر قد بلند خوش اندام من رفیق مادر
ما دوتا بهترین رفیق های هم دیگه هستیم تا در آغوش من نباشه خوابش نمیره چشم های درشت بزرگ مشکیش ابروهای پر مژهای فر بلند و چال لپ انگار خداوند ساعت ها برای دختران من وقت گذاشته انقدر که یکی از یکی زیبا تر هسنن . دخترم شهرزاد موهای پر بلند لختی داره .ورزشکار حرفه ایی هست عاشق ورزش بی نهایت استعداد داره تو ورزش همه جور حمایت من پدرش داره تا پیشرفت کن تا به قله های موفقیت برسه و هر ارزویی که داشته باشه من کمکش می کنم .رابطه ما مثل دوتا رفیق جون جونی هست .
…….
دخترم جانان ملکه من دختر قدرتمند مهربان من دختر جسور قدرتمند من حامی من پشت پناه من من دخترم جانان مثل دوتا رفیق جون جونی هستیم هرجا بریم باهمه همیشه تو همه کاراش با من مشورت می کنه دخترم جانان خیلی باهوشه یه نابغه تمام عیار کافی بهش سخت ترین مسائل بگی در کسری از ثانیه حل می کنه .
جانانم دختری با موهای فر بور چشم های درشت رنگی و پوست سفیده خوش اندام قد بلند و بی نهایت زیباست
و بی نهایت احترام من پدرش داره.
……….
دخترم مهری ماه فرشته مهربانی انگار خداوند تمام مهربانی دنیا در قلب مهری ماه من گذاشته هنرمند من دختر با استعداد با سلیقه من عاشق هنر موسیقی نقاشی عاشق ویولن نوازی همیشه حیوانات دوست داره دخترم مهری ماه هنرمند است و عاشق هنر است من لذت می برم از استدلال هاش از منطقی صحبت کردناش. مهری ماه موهای مجد داره چشم های درشت میشی رنگ بسیار زیبا بافهم است.
….
رابطه من و دخترام و همسرم بی نهایت دوستانه عاشقانه و محترمانه است هیچ وقت کوچیکترین بی حرمتی تو خانواده ما نیست هیچ وقت هیچ چیز،از هم پنهان نمی کنیم. دخترام من محرم راز خودشون می دانن همه جور حمایت من و همسرم دارند.هرموقع عاشق بشن من هستم کنارشون به تصمیم هاشون احترام می گذارم. دخترام هر پوششی دوست داشنه باشن دارن ازادن تو خانه ما هبچ چیز زوری نیست همیشه و تحت همه شرایط ارامش خیلی زیادی بین ماست . دخترای من خوش پوش ترین و جذاب ترین و ثروتمند ترین هستن. همیشه مثل رفیقای صمیمی باهم می رویم کافه می رویم گشت گذار . باهم می رویم دور زدن کوهنوردیپباده روی.
جوری براشون مادری کردم می کنم که حس کنن خداوند خودش در قالب من ازشون حمایت می کنه.
دختر های من خوش بیان بسیار با ادب با نزاکت اهل خانه خانواده و با ایمان و نجیب و با شعور و با شخصیت هستن . اونا در عین ازادی که دارند هیچ وقت سو استفاده نمی کنن
دخترانم بهترین رفیق های هم دیگه من هستن . بسیار با نزاکت و مبادی اداب و رسوم هستن .دخترانم مثل ملکه ها رفتار می کنن برای خودشون ارزش زیادی قائل هسنن و بهترین داماد های دنیارو من دارم
این ی سناریو هست یا واقعیت زندگیتون؟
سلام عزیزم سناریو نویسی اتفاقات آینده است گلم
خدا را هزاران بار سپاس از فرشته های زیبا و همه فرزندان نیک و سلامتی که روزی همه مادرای مهربان و آگاه دنیا شده … خدا روشکر از بیان این عشق زیبا . . .
سلام به خداى مهربان
سلام به دوستان گل
اومدم رد پایى بذارم براى وقتى میامو این خواستمو میخونم:
دلم در مورد رابطه فوق العاده زیبا و عاشقانه میخاد با جزییات بگه:
الان کسى توو قلبم هست و همیشه دوست دارم عشق دوطرفه و زیبایى رو تجربه کنم
در عین رهایو فقط تمرکزمو میذارم رو اون ویژگى هایى که دوست دارم:
١.دوست دارم اونى که از بودن باهم لذت میبریم در زمانى ازم خواستگارى کنه که اصلا برام یهویى«با اینکه حس خاصی رو از قبل داشتیم بهم😉»
٢.دوست دارم برای بودن باهم وقت بذاریم در عین حال اوقات شخصی مونو داشته باشیم
۳.دوست دارم باهم راحت و صمیمی باشیم
۴.دوست دارم همو همینجور که هستیم با همینی که هستیم اوکی ایم و از بودن باهم لذت میبریم
۵.دوست دارم حلقه بسیار زیبای نامزدی و ازدواج مون رو تجربه کنم روی دستامون
۶.دوست دارم مراسم بسیار زیبا، ساده و با کیفیتی روبگیریم
۷.دوست دارم خونه/خونه ها با لوازم کامل و ماشین عزیزمون رو تجربه کنم در شروع زندگی مون و در ادامه انقدر ارزش آفرینی کنیم هردومون که همینجور ثروت های بیشتر و بیشتر میاد برامون
۸.دوست دارم با دسته گلی از رز های قرمز زیبا و گل های مریم بیاد خواستگاریم
۹.دوست دارم جوری باشیم که فقط سرمون تووو زندگی خودمونِ
۱۰.دوست دارم برای ارزش های هم وقت بذاریم
۱۱.دوست دارم در عین وفا، صداقت و دوستی باهم باشیم و لذت ببریم
۱۲.رابطه زیبای عاشقانه و بینظیری رو دوست دارم با عزیزمون تجربه کنم
لیستی از ارزش های من که دوست دارم در رابطه با عزیزمون تجربه کنیم:🥰
ارزش هاى من:
١.وفا:
٢.صداقت«تحت هر شرایطی»
٣.دوستى:رابطه ای که برمبنای دوستیِ در تموم لحظه ها
۴.رهایى:
ینی در عین مستقل بودن، باهمیم
۵.احترام دوطرفه براى ارزش های هم
۶.همو همینجور که هستیم دوست داریم
۷.قرار نیس همو تغییر بدیم:هر کسی برنامه و تفریح شخصی شو دارِ
۸.قرار لذت بیشتر رو باهم تجربه کنیم
۹.حرف و نظر دیگران برامون بی معناس«برای خودمون داریم زندگی میکنیم»
صمیمیت، تفاهم، توجه، انعطافپذیری، همبستگی، همدلی، حمایت از هم
دوست دارم باهم راحت بریم بیرون،
بگردیم، یه جاهایی بریم و دو نفره لذت ببریم از طبیعت مون،
بعدشم بریم خونه و کلی لذت ببریم
خدایا شکرت ♥️🥰😍
با عشق شاهزاده شاد و زیبا و جوان
سارا جان
ما بی قید و شرط ارزشمندیمممممممم
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
وقت همگی بخیر وشادی
جمله طلایی استاد عباسمنش، اگر باور داشته باشیم که این ما هستیم با ارسال فرنکاس تمام اتفاقات زندگی را خلق می کنیم ، پس بقیه عمر را بریم صفا کنیم.
ما خالق زندگی خودمان هستیم، فقط یا ارسال فرنکاس به جهان هستی ، چراکه خداوند عملکرد ش سیستم گونه هست و به دقت ریاضی وار به همه درخواست های ما پاسخ میده و ویژگی مهم این سیستم اینکه قوانین اش ثابت هست،
حالا چطوری فرنکاس می فرستیم ، با دو عامل یک باورهای خودمان ، که در ناخودآگاه ذهن ما هستن ، دارن کار خودشان را انجام می دن .
دوم کانون توجه و تمرکز،
چیزی که برای ما مهم هست و باعث توجه ما میشه ، عاما تولید فرنکاس ماست و کم کم قدرت می گیره و قابلیت ارسال میشه و جهان هم دریافت می کنه و از همون جنس اتفاقات به زندگی ما بر می گردانه.
خدایا شکرت بخاطر این آگاهی های توحیدی