حسادت نمود یک بیماری ذهنی است. نمود ذهنی که با حداقل با دو باور «کمبود” و نیز “نداشتن عزت نفس و احساس لیاقت” برنامه ریزی شده است. منظورم این است که، یکی از نشانههای وجود این دو باور، به صورت «حسادت» بروز میکند.
اگر زمانی که فردی، فرد دیگری را مورد تعریف و تمجید قرار میدهد حسادت میورزی، نشانهای است که میگوید:
تو هم درگیر این دور باور محدود کننده ای هستی که «حسادت» فقط یکی از نمودهای این دو باور است.
اگر هنگام تعریف کردن یک فرد از موفقیت های خودش یا دوستانش، نگران میشوی که نکند این فرد از توناییهای تو خبر ندارد یا دوست داری آن مکالمه را قطع و از موفقیتهای خودت صحبت کنی یا ثابت کنی که خودت از آن فرد تحسین شده، سزاوارتر هستی، نشانهی واضح باور کمبود و باور عدم لیاقت است.
میخواهم بگویم این دو باور، یعنی «باور کمبود و باور احساس عدم لیاقت»، یدی طول و دراز در تمام ابعاد وجودمان دارند و به نوعی در تمام جنبههای زندگیمان سرک کشیدهاند و همه جا ریشه دواندهاند.
فردی که حسادت میورزد، باور دارد که به اندازه کافی ارزشمند و توانا نیست. فردی که حسادت میورزد، باورش این است که موفقیت، ثروت و هرچیزی که بشود آن را ارزش نامید، در جهان به مقدارمحدودی وجود دارد و فقط میتواند در اختیار افراد معدودی قرار بگیرد.
به همین دلیل وقتی میبیند فردی زودتر از او به موفقیتی رسیده که او هنوز ندارد، حسادت میورزد چون احساس عقب ماندن از قافله و احساس از دست دادن فرصتها را دارد.
یعنی مسابقهای همیشگی در ذهنش برپاست که وقت این مسابقه و امکان برنده شدن در آن بسیار محدود است تمام شده و آن افراد زودتر از او همه چیز را کسب کردهاند یا در حال برداشتن نتایجی هستند که اگر آن افراد نبودند، تمام این نتایج میتوانست متعلق به او باشد.
طبق این قانون، وقتی کانون تمرکز بر کمبود است، وقتی بر از دست دادن و «از قافله نتایج عقب ماندن» متمرکز شدهای، نتیجه قطعاً تجربه محدودیت بیشتر و ورود کمبودها و محدودیتهای بیشتر به زندگی است. ناکامیهایی که نهایتاً تو را سرخورده و ناتوان از دستیابی به هر موفقیتی در زندگیات میسازد.
چنین مسابقهای وجود ندارد. این مسابقهی یک نفرهای است که ذهنت با تو راه انداخته و فرصت لذت بردن از لحظات را از تو ربوده است.
در کنار باور محدود کننده “کمبود”، موضوع کمبود عزت نفس نیز به این ماجرا دامن می زند.
وقتی فردی از موفقیتهایش صحبت میکند، یا وقتی فردی از فرد دیگری تعریف میکند، این کار شما را ناراحت و عصبی میکند و در یک کلام، احساس بدی در شما بوجود میآورد، دلیلش «کمبود عزت نفس» است.
شما ناراحت میشوی زیرا سریعاً او را با خودت مقایسه میکنی و از آنجا که هنوز آن موفقیتها را نداری، به شدت حسادت میورزی
از یک طرف به خاطر کمبود عزت نفس، از دیدن تواناییهای خودت ناتوانی. تصورت این است که همه افراد، بهتر از شما هستند. شروع به قضاوت خودت مینمایی و ناتوانیات را سرزنش و شماتت میکنی و به احساس یاس میرسی.
از طرف دیگر به خاطر باور کمبود، از دست افرادی که موفقیت کسب نمودهاند عصبانی میشوی زیرا فکر میکنی دلیل ناتوانی تو از دستیابی به آن موفقیتها، توانا بودن آنهاست. احساس میکنی دلیل اینکه به آن موفقیتها دست نیافتی به این دلیل است که آن افراد آن با کسب آن موفقیتها فرصت و شانس تو را کمتر کردند. در نتیجه احساس عقب ماندن از قافله و بی ارزش بودن در برابر آن فرد موفق میکنی.
حتی گاهی این ماجرا تا آنجا ادامه مییابد که افراد به جای آنکه بر خواستههای خود تمرکز کنند، تمرکزشان بر این است که چطور مانع موفقیت دیگران شوند. آنوقت برای نابود کردن رقبا کمپین به راه میاندازند. به جای ایدهپردازی برای خواستههای خود، کارهای رقبا را رصد میکنند و برای بی اعتبار کردن آن افراد موفق، زمان و انرژی میگذراند و به این طریق از مسیر خواستههاشان گمراه و وارد حلقه معیوب ناخواستههای تمام نشدنی میگردند.
باور محدود کننده “نداشتن احساس لیاقت و کمبود عزت نفس و کمبود فرصت و نعمت”، همیشه مثل یک دشمن تا دندان مسلح، در گوشهی ذهن ات به انتظار نشسته تا به محض کوچکترین روزنهای، وارد ماجرا شود و با نجواهایش آنچنان تو را تخریب و توانمندیهایت را در نظرت ناچیز تلقی نماید، که دیگر نتوانی باور کنی که تو نیز قادر به داشتن آن موفقیتها هستی!!
به همین دلیل در لحظهای که از موفقیت فردی با خبر میشوی، نه تنها خوشحال نمیشوی، بلکه از دست آن فرد عصبانی هم میشوی چون خود را ناتوان پنداشتهای.
در واقع، برای ساختن باور قدرتمندکننده فراوانی و احساس لیاقت و حذف آن نگاه محدودکننده حسادت و کمبود، باید یک اهرم رنج و لذت در ذهنت طراحی کنی تا بتوانی کم کم ریشههای حسادت را در وجودت قطع و سپس به صورت کامل ریشه کن نمایی. یعنی یک جهاد اکبر لازم است. جهادی که اولین قدمش از این نگاه شروع میشود:
اگر این موضوع را باور کنی که تو همواره درخواستهایت را به جهان با فرکانسهایت عرضه میکنی و جهان همواره یک گوش شنوا برای تک تک فرکانسهایی است که ارسال میکنی، یعنی این روند را بدانی که:
«هر بار که حسادت میورزی»، به جهان درخواست کمبود بیشتر را میدهی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیری میبرد تا کمبود بیشتری را تجربه کنی و «هر بار که موفقیت یک فرد را تحسین میکنی»، به جهان درخواست داشتن آن موفقیت را ارسال میکنی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیر آن موفقیت هدایت میکند و آن جنس از موفقیت را نصیب تو نیز میکند، آنوقت دیگر فکر حسادت کردن هم، به سرت نخواهد زد چه برسد به آنکه وارد این وادی شوی.
اما زمانی میتوانی این موضوع را عملی کنی که باور کنی تمام اتفاقات زندگی تو، حتی آنها که مرتباً دربارهشان گله و شکایت داری، بازتاب فرکانسهایی است که خودت به جهان فرستادهای.
اینکه باور کنی هر فکر که بر آن متمرکز میشوی و هر احساسی که تجربه میکنی، نمونه بارز یک فرکانس است که به جهان ارسال شده و قطعاً به زندگیات بازتابیده میشود، آنوقت مسئولیت فرکانسهایت را میپذیری و با هیچ دلیل و منطقی جرأت تمرکز بر ناخواستهها و ماندن در احساس بد را نداری.
و متعهد میشوی تا جهادی اکبر برای ساختن باورهایی چون: باور فراوانی، احساس لیاقت و نیز عزت نفس را در خود ایجاد کنی تا این باورها، در چنین لحظاتی تو را قادر به غلبه بر نجواهای ذهنت نمایند، به گونهای که از دیدن موفقیت افراد، خوشحال شوی و حتی بتوانی آنها را آگاهانه تحسین کنی و شنیدن آنها را نشانهای بدانی از حضورت در مدار آن موفقیتها و آنها را سندی بدانی بر فراوانی نعمتها و فرصتها.
به نظرم دو دوره عزت و نفس و روانشناسی ثروت۱ در کنار هم برای عملی نمودن این جهاد اکبر برای ساختن باورهای قدرتمندکننده باور فراوانی و باور احساس لیاقت، ترکیبی جادویی است.
وقتی تصمیم میگیری با انجام تمرینات این دورهها، در صدد ایجاد این باورها در درونت بر آیی، آنوقت است که تحسین کردن افراد، ویژگی طبیعیات میشود . سپس همان موفقیتها نیز وارد زندگیات می شود و جزئی از تجربه زندگیات میشود و در ادامه نتیجههای عالیای که این رفتار و این نگرش و این باورها وارد زندگیات میکند، بزرگترین انگیزه برای تحسین کردن افراد میشود و بزرگترین انگیزه برای دوری از حسادت ورزیدن میگردد.
گروه تحقیقاتی عباسمنش
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام و درود
حسم گفت بیاو بنویسم ،حقیقتا یکی از پاشنه های آشیل من همین موضوعه و من جهادی اکبر ب راه انداختم برای تغییر ،اوایلش بسیار سخت بود و کنترل ذهنم بسیار واسم کار دشواری بود اما ب این خاطر که باورکردم که همه چیز بخاطره فرکانس هامونه تونستم تا الان تغییرات خوبی رو ایجاد کنم ،تو تنهایی خودم افرادی که بهشون حسادت میکردم و تحسین میکردم و اسمشون و رو کاغذ مینوشتم و تحسینشون میکردم ، وقتی با دوست دخترم بودم جلوی ایشون دیگران و تحسین میکردم و از موفقیت هاشون میگفتم این سخت ترین کاربود واسم تو این زمینه ولی انجامش میدادم الان خداروشکر خیلی بهتر شدم تو این زمینه و میخوام از نتایجشم تا الان بگم :اولین نتیجش این بوده که احساسم خوب شده و حالم بهتر شد از وقتی این کار رو انجام دادم ،نتیجه بعدیش این بود که از اون جنس موفقیت ها واسه خودمم رقم خورد مثلا من دوستمو تحسین کردم که با تغییر باورهاش ورودی مالیش خیلی بهترشده و بعد مدتی همین اتفاق هم واس خودم افتاد
الان که دارم این متن و مینویسم با اینکه روی این باور کار کردم و نتایجشم دیدم بازم ذهنم ی جاهایی شیطونی میکنه ولی من باور دارم که میتونم کنترلش کنم
تبریک میگم به خاطر تعهدت
دوستان سلام
من مسئلم یه جور عجیبیه که یکی از دوستام که حتی یک دهم منم درامد نداره ولی تازه به یه پولی رسیده ولی زیاد هم نیست ولی بازم حسادت کردم .
رو عزت نفسم خیلی کار کردم
لطفا راه درست و حسابی بهم بگین ممنونم
سلام دوست عزیز علت حسادت شما این است که فکر میکنی با ثروتمند شدن دوستت ثروت کم شده است و خودت را در کمبود ثروت میبینی بهتر است شما روی باورهای فراوانی کار کنی که ادم های ثروتمند خیلی زیاد هستند و همین طور که میبینی اطرافیانتم دارند ثروتمند میشوند
سلام دوست عزیز
اولا باید روی باور فراوانی هم کار کنید. ساده ترین راهش دیدن عکس و فیلم و اطراف خودت و زیبایی ها و تحسین اونهاست
هم تحسین کن و هم خدا رو بخاطر وجودشون شاکر باش که جهانی به این فراوانی برای ما تدارک دیده.
دوما بر عکس ذهنت عمل کن. یعنی هر وقت متوجه این حس حسادت شدی فوری آگاهی ذهنت رو بیار بالا و شروع به تحسین واقعی و آگاهانه اون شخص یا اون نعمت کن.
اولش کمی سخته ولی چند بار تمرین کنی پروسه ش توی ذهنت شرطی میشه و بعدش خیلی جالبه
در پناه خدا، شاد و سربلند و شاکر باشید
عالی بود فوق العاده
پس نتیجه حسادت =بدبختی و فقیر ماندن است
در حقیقت من ادم حسودی نیستم ونه کینه ای به همین دلیل احساس عالی در هر لحظه دارم پس هرکس به جای پیشرفت نمیکنه کینه و حسد رو بزاره کنار و خودش رو ببخشه جهان واسش چیزهای ارزشمندی رو میفرسته
در پناه الله یکتا
سلام دوستان عزیزم و خانوم شایسته
هروقت به یکی از این مقاله ها بر میخورم و سوال رو میخونم با خودم میگم من که در این مورد مشکلی ندارم و سراغ دیگر مقاله ها و پاسخ ها میرم و به این نتیجه رسیدم در برابر هر کدوم که مقاومت میکنم بخونمش
دقیقا پاشنه آشیل من هست
و در اون موضوع خاص مشکلاتی رو دارم
مثل همین مقاله زیبا و فوق العاده که خیلی نکات ریزی رو بیان کرده بود که حتی فکرشم نمیکردم
مثل این نکته که اگر فردی از فرد دیگه تعریف میکنه یا تشویقش میکنه یا زمانی که دو نفر از دوستات در مورد موفقیت هاشون میگن ..دوس داری سریع بپری وسط حرفشون بگی منم هستم و با خودت فکر میکنی اینا راجب توانایی های من هیچی نمیدونن!!
به جای اینکه از موفقیت های طرف لذت ببریم و بگیم حتما در مدار این موفقیت ها هستیم.
از اینکه تونستیم همچین دوستانی داشته باشیم لذت ببریم
واقعا ممنونم که دستی هستید تا بیشتر از لحظات زندگی لذت ببریم..هر روز فکر بهتر و احساس بهتری داشته باشیم و رشد رو در تمام جنبه های زندگیمون رو احساس کنیم
یکی از تمریناتی که چند شب پیش قلبم گفت و انجامش دادم. هر خواسته ای تا الان بهش رسیدم و در زندگی برام بدیهی شده رو نوشتم که قبلا اینجوری بود و الان اینجوری هست مثلا نوشتم قبلا آرزوم بود دوستای خیلی خوب داشته باشم با طرز فکر خوب اما الان دارمش
قبلا آرزوم بود مانتو یا شال بتونم بیشتر بخرم یا داشته باشم و الان اینقدر هست که نمیدونم کدوم رنگ و مدل رو ست کنم!
این خیلی کمک میکنه احساس کنید خیلی راحت و بدیهی به خاسته هاتون میرسید
در پناه الله یکتا شاد باشید
سلام
کافیه این دیدگاه رو بپذیریم که هر کی الان هرکجا که هست و هرموقعیتی داره ، جاش کاملاااا درسته!
اونوقت دیگه حسادت نمیکنیم.
چه توضیح عالی ای دادید…دمتون گرم
هیچوقت فکر نمیکردم که حسادت از کمبود عزت نفس بیاد و کمبود بیشتری رو وارد زندگیمون کنه
مرسی استاد
سلام به دوستانم
منم اين حس رو داشتم و دارم هنوز ولي شروع كردم رو ش كار كردن و اصلن اين حس رو دوست ندارم و نداشتم چون باعث ايجاد حس بدي نسبت به خودم ميشد
يادم همكارم ناشين خريده بود و من بهش حسادت ميكردم ولي وقتي بعد از اون مدتي با همون ماشين من و ميرسوند خونه گفتم خدايا چرا من حسادت كردم محال چراغي روشن بشه و اطرافيان از اون نور بي بهره باشن
واسه همين روي خودم دارم كار ميكنم
از داشتن هاي بقيه نترسم ناراحت نشم
دنيا پر از نعمت و فراواني
خود موفقيت ديگران يه نشونه هست كه منم ميتونم
مدام از بقيه تعريف ميكنم از تواناييهاشون و توجه ميكنم به نكات مثبتشون
و باورم اينه گسترش نعمت در جهان به نفع همه هست
خدايا شكر
استاد ممنون از اين اموزه هاي بي نظير و عالي
سلام خدمت دوستان خوبم
با آموزه هایی که یاد گرفتم متوجه شدم که اگه حس بد ،مشکل، خصلت بد،(مثل حسادت)تو وجود کسی باشه راه حل اون در خود اون وجود داره با توجه نکردن به اون
با تشویق موفقیت دیگران و با ایمان و باور به این که توسط خدا هدایت میشویم و شده ایم این حس بد را به یک خصلت عالی تبدیل میکنیم
خیلی خوب هست اگر این نوع نگاه دیدگاه ثابت ما بشه یعنی اینجوری ببینیم که اگر کسی از دوستان یا از نزدیکان ما هست و به اون حسادت میکنیم(شخصا این رو دارم به خودم میگم)اون یک تضاد خیلی عالی هست که خدا سر راه ما گذاشته که از اون طریق به خواسته خودمون برسیم و از اون تضاد رد شیم و رشد کنیم الان این به ذهنم رسید ممکن بود حتی من این تضاد رو هم نداشتم یا اون شخصی که بهش حسادت میکنم کسی باشه که مرتبا در دیدرس من نباشه و این تضاد و با فاصله زمانی زیاد برای من پیش بیاد و زیاد بهش فکر نکنم پس سپاس گزارم به خاطر این تضاد که برای من فراهم کردی ??
سلام داداشی
اگه نگاهمون اینجوری باشه که خدا این همه جهان و زیبایی و حتی انسان های همه رنگ و همه نژاد رو برای ما آفریده تا با دیدن این همه فراوانی ازشون لذت ببریم و در واقع یجورایی احساس مالکیت معنوی نسبت به همه ش داشته باشیم، اونوقت غرق در تحسین و شکر قلبی خدای جلیل میشیم.
اونوقت اصلا جایی واسه حسادت و شکایت از خدا باقی میمونه!!!!؟
حسادت ناشی از باور کمبوده ک موفقیت کمه، ثروت کمه، همسر خوب کمه، کار خوب کمه و مثالهایی از این قبیل
ضمن اینکه احساس عدم لیاقت هم مطرحه ک میگه من ک ادم نیستم، من ک شانس ندارم ک مثل فلانی فلان موفقیت رو کسب کنم…
این دو باور در کنار هم ادمو نابود میکنه….
بشدت باید رو باور فراوانی و لیاقت کار کنیم، همیشه و در همه حال و در هر لحظه….کار کردن رو این دومورد پایانی نداره واقعا…
در پناه حق خانم شایسته عزیز و مهربون
دنیا پر از ثروت و فراوانی است در یک لحظه یعنی در کمتر از یک میلیونیوم ثانیه در جهان میلیاردها دلار ثروت تولید می شود و ما باید یک پول جذب کن قوی برای این همه ثروت باشیم باید موفقیت دیگران سندی باشد که ما میتوانیم بهترو بیشتر از انها موفق و ثروتمند شویم و قدرت تحسین را جایگزین حسادت کنیم
شاد و ثروتمند باشید
با سلام: خانواده عزیز و دوست داشتنی ام باز هم خدا رو شکر میکنم که من هم عضو این خانواده فوق العاده هستم ،هر روز نتایج بهتر و عالی تری در همه این زمینه ها میگیرم ،امروز که این موضوع رو درک کردم که نباید حسود بود ،فراوانی .موفقیت .ثروت .حال دل خوب برای همه مون هست خدا ی ما همون خدای بی انتهاست در مور ثروت این کوهی از گرانبهاترین سنگ هایی موجود هست که همه ببرند استفاده کنند هیچ چیزی حتی سر سوزنی از خزانه ربم کم نمیشه پس حسادت برای چی .،بخواه تا به تو هم داده شود استاد بزرگوارم سپاسگزار خداوند م که منو در مسیر شما قرار داد من از زندگی ام بعد از چند سال دارم لذت میبرم ،انگار امیدبرگشته به زندگی ام .جزاکم الله الخیر
سلام دوست عزیز
حسادت ب خاطر باور ب کمبود هست
باور اینکه در دنیا موفقیت کم هست و اکه شخص دیگه ب دست بیاره . برای شما موفقیت وجود نداره
باور کنید دنیا پر فراوانیه
تمرکز بر فراوانی داسته باشیذ و تحسین و تایید کنید موفقیت دیگران را
سلام دوست عزیز
حسادت یک بیماریه ذهنیه بسیار قدرتمنده که از ابتدای خلقت آدمیزاد باهاش درگیر بوده که بیشترین قدرت این ویژگی خلقی مبداء شیطانی داره.
فکر میکنم جستجو و پیدا کردن آیات مرتبط با موضوع حسادت در قرآن و خوندن اونها میتونه آرامبخش و دور کننده بخل و حسد به هر چیزی باشه.
که کلام خدای مهربان آرامبخش دلهاست و برطرف کننده حسادت و دلگرمی که به آدم میده.
وخدایی که همیشه به ما یادآوری و تاکید میکنه که بنده من آروم باش…که در دل آرامش همه چی هست و غیر اون هیچ نیست
در پناه خدای بی همتا
برای همه و خودم دریایی از آرامش ونعمت بیکران از درگاه یکتا پروردگارم آرزومندم.
خیلی عاللی بودمن همشو داشتم…وقتی حسادت میکنم فکر میکنم خیلی ادم بدی ام.و احساس گناه میکنم.ولی از طرفی هم کنترلش یکم سخته فقط یکمممم….خب پس تحسین.عزت نفس.ثروت.
خیلی کامل و عالی بود.
جواب سوالم را گرفتم و دوره عزت نفس را خریده ام و تا جلسه ۷آن را دیده و به دستورات استاد عمل کردم.
به زودی زود دوره روانشناسی ثروت ۱ را هم تهیه خواهم کرد.
اما به عنوان تکلیف هر روزه ام تحسین و تایید کردن دیگران را انجام میدهم و مطمئن هستم که کم کم حس منفی و شیطانی حسادت را در خودم ریشه کن خواهم کرد.
سپاس فراوان.
سلام.
خیلی خوشحال شدم که پیام شما رو دیدم.
منم مدتیه که به شدت دارم به سمت دوره عزت و خرید اون هدایت میشم، البته این دوره رو همین الانش هم دارم ولی از یه روزی که فهمیدم چقدر ارزشمندم، دیگه از این دوره ها استفاده نکردم و تصمیم گرفتم که اول بهای اونها رو پرداخت کنم.
راستش خیلی خوشحال شدم که دیدم شما این دوره ( عزت نفس ) رو تهیه کردید، بهتون تبریک میگم و امیدوارم هر روز موفقیت های بیشتری کسب کنید، چرا که پایه و اساس تمام پیشرفت ها عزت نفس هست.
از طرفی برداشت من از دیدن پیام و خبر شما مبنی بر خرید این دوره، تایید فراوانی و نعمت هاست. تایید این باور که هیچ وقت دیر نیست و فرصت ها خیلی زیاده و همیشه برای من فرصت هست، اگر شما تونستید این دوره رو بخرید منم می تونم بخرم :)
برنامه ام اینه که تا یک ماه دیگه این دوره رو خریداری کنم، در حالی برنامه اش رو دارم که هیچ پولی ندارم اما اون بخش مالی رو میسپارم به دست خدای خوبم ? خدایی که وقتی بهش میگم : ” من فقط تو رو دارم ” اونم در جواب بهم میگه : ” منم فقط همین یه دونه بنده رو دارم ” ?
خدایی که هر کجا که باشم، بالای شهر یا پایین شهر، خونه و ماشین های لوکسی رو بهم نشون میده که اصلا تا قبل از اون باور نمی کردم که چنین چیزهایی توی شهرمون باشه. همه ی اینها رو نشونه ای از طرف خدا می دونم که سعی داره بهم بگه :
بنده ی خوبم، ببین من یه همچین چیزایی برات می خوام، دوست دارم تو رو توی این خونه یا ماشین لوکس ببینم. تو لیاقتش رو داری :)
سلام دوستم
پیام زیبا شما نشونه ای برام هست که من هم در مدارش هستم و به زودی دوره روانشناسی ثروت یک رو تهیه میکنم..مخصوصا این پیام با اون مقاله زیبا وقتی ترکیب میشه
متوجه میشم منم در این مدار هستم:)
سلام به همگی
برای عباس شکیبای عزیز
چقدر حرفتون زیبا بود و برای من خیلی چیزها رو یاداوری کرد،مثلا من اصلا ماشین های لوکس رو نمیدیدم اینقدر خودم رو از اونها دور میدیدم ک وقتی تو خیابون اتفاااقی (بنظر خودم)میدیدم شون،از اونها چشم میگرفتم ولی الان مدتی هست ک خیلی زیاد ماشین لوکس و خونه های لوکس میبینم خیلی خوشحال میشم ،الان با این حرف تون ک خدا توی دیدن این نعمت ها دست داره و داره من رو کم کم وارد مدارشون میکنه ،داره ظرفم رو بزرگ میکنه اونننم ب خاااطر شکرگزاری کردنم،خدا درحال عمل ب وعده ش ست،اشکرونی لأزیدنکم
ممنونم دوست خوبم،ممنونم ک حالمو عالی کردی و دستی از دستان خدا شدی تا حالم خوبتر از عاااالی بشه????
با سلام خدمت استاد وخانواده صمیمی سایت این سوال بسیار زیبا بود وپاسخی که استاد بهش داد بسیار فوقالعاده وجامع وکامل بود واقعا لذت بردم ومیتونم بگم که من نیز دچار چنین احساسی میشوم ولی الان خیلی کم شده با راه کارهای استاد امیدوارم که اجرایی کنم کاملا از بین بره ومدام با خودم میخوام اینو بگم که حالا که من موفقیت این دوست یا آشنا را شنیدم حتما در مدار اون هستم ومن نیز در مسیر موفقیت هستم جهان پر از فراوانی ومنم میتونم موفق بشم من واقعا عظمم را جذب کردم که این قانون را در زندگیم اجرا کنم ومراحل موفقیت راطی کنم ودر اینجا با دوستانم به اشتراک بگذارم دوستون دارم موفق باشید ?
سلام به همه دوستان این حس حسد از گذشته در وجود من بیشتر بود ولی وقتی شروع به کار کردن روی خودم کردم از گذشته کمتر شد ولی هنوز هم هست وقتی در حال خواندن کتاب دبی فورد بودم نیمه تاریک وجود فهمیدم این سایه من هست و باید بغل اش کنم که من یک انسان حسود هستم و باید بدانم این حسودی چی موهبت های برای من داشته زمانی که بپذیرم شاید کم رنگ شود ولی نمیدانم واقعا چی کنم چون بیشتر اوقات از تعریف دیگران که در باره دیگران میکنند حسد می ورزم میدانم بخاطر عزت نفس پایین و احساس عدم لیاقتم هست ولی کار. میکنم جدی روی این موضوع و حل اش میکنم
سلام دوست عزیز منم این کتابوخوندم
اگه شما این سایه رو دارید
و فهمیدید ترمزتون چیه
باید تمرکز کنید بر ارزشمند بودن خودتون
من واقعا به این نتیجه رسیدم که همه ی ترمز ها ریشش احساس ارزشمندی و توانایی هست
ینی خودتونو به خاطر تک تک کارهایی که انجام میدید تحسین کنید
تمرکز کنید بر نکات مثبت خودتون
حتی کوچک ترین قدم ها
این مهم ترین کار هست
که احساس توانایی در شما ایجاد بشه
وقتی شما بدونید که خدا همیشه کنارتونه و همواره هدایتتون میکنه به بهترین کارها به بهترین جاها به بهترین ایده ها این احساس توانایی هزار برابر میشه
در عین حال به ویژگیهای مثبت افراد دیگه هم توجه کنید
تا توانایی رو در افراد دیگه هم ببینید
تا ذهن شما پر بشه از افکار توانایی
تا رور بروز به اون مسیرها هدایت بشید
نکات مثبت
همنشین های خودتونو ببینید
ولی یادتون باشه که صرفا زیبایی و حال خوب رو دریک رفتار پوشش و سبک زندگی ندونید
زیبایی های خیلی متفاوتی هست و هرکسی به سبک خودش زندگی میکنه
سعی کنید خودتونو با کسی مقایسه نکنید
مثلا وقتی سریال زندگی در بهشت رو میبینید سعی نکنید که زندگی خودتونو با زندگی مریم جان و استاد مقایسه کنید
چون شما باید بپذیرید که مقایسه کار درستی نیست تمام امکانات دنیا برای انسان وجود داره منتها ما به خاطر باورهای کمبود نتونستیم حرکت کنیم و به اونها برسیم
شما باید وجود خودتونو ارزشمند بدونید
نه برحسب شرایطتتون خودتو قضاوت کنید
شرایط شما هررررچیزی که باشه حتما که باورهای خوبی دارید
به اونا توجه کنید و به خدا بگید خدایا منو ببخش به خاطر تمام جاهایی که بهت ایمان نداشتم خدا همون لحظه میبخشه
فقط باید ادامه بدید تا به خدا نشون بدید که واااقعا قصد دارید بهش ایمان بیاورید
به نکات مثبت دیگران توجه کنید و هرررررموقع احساس بدی اومد حسادت اومد
به خودتون بگید
اون حرکت کرد ایمان داشت و بهش رسید
منم میتونم حرکت کنم ایمان داشته باشم و بهش برسم
…..بعد از این هررافکاری که اومد همون شرک های شماست
مثلا ذهن میگه آخه اون زودتر شروع کرد
آخه اون خانوادش اینجورن
آخه اون شرایط اینجوره
آخه اون میتونه من نمیتونم
آخه اون فرق میکنه
آخه اون نظر کرده خداونده
آخه اون شرایطش خییییلی از من بهتره
آخه اون شغلش فرق میکنه با من
آخه شغل اون راحته
آخه اون خییییلی کار کرده
آخه اون خییییلی زمان میزاره
اخه اون به خدا نزدیک تره
آخه من وقت ندارم
اینا همش هیییچگونه ربطی نداره ینی مسیر موفقیت انقدر راحته که ما باور نمیکنیم
فقط باید تلاش کنی آزاد باشی از لحاظ ذهنی بعد همه چی خود به خود اتفاق میوفته
سلام هانیه جان عزیز
امیدوارم حال دلتون عالی باشه
منم جدیدا این خصلت بد (حسادت)رو تو وجودم کشف کردم و الان دنبال راهکار هستم
این قسمت آخر پاسختون که گفتین واقعا عالی بود
اون شرکهایی که بلافاصله تو ذهنمون میاد و نجواهای که همیشه نشخوار میکنیم
حالا خواستم ببینم بعد از کشف این ترمز ها چطوری برخورد کنیم و چیکار کنیم که اینا وارد ذهنمون نشه و عوامل بیرونی رو دخیل ندونیم؟؟؟
ممنون میشم اگه راهکاری دارین منم راهنمایی کنین🙏🙏
در پناه خداوند شاد وپیروز باشین🌹