سوال:
با اینکه تمام زمانم صرف مطالعه و تلاش برای قبولی در کنکور بوده، اما نتیجه اش این است که، الان ۶ سال است پشت کنکور مانده ام. خیلی از شکست دوباره می ترسم. تا حدی که به محض شروع مطالعه، همه آن ترس ها و نگرانی ها در ذهنم چنان غوغایی به پا می کند که خدا می داند.
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش
این نکته را به خاطر بسپار که وقتی موضوع ناخواسته ای در تجربه ات تکرار می شود، یعنی یک جای کار در باورهایت ایراد دارد.
پس راهکارش سخت تر درس خواندن نیست. چون همانطور که تجربه ات نشان داده، این کار جواب نداده و مشکل دوباره تکرار شده. چون اشکال کار، چیزی اساسی تر است که در باورهای شماست.
هرگز نمی توانی مشکل باورهای محدود کننده را با تلاش بیشتر فیزیکی جبران کنی. زیرا هیچ تلاش فیزیکی ای هر چقدر هم که سخت باشد، آنقدر قدرت ندارد که جای خالی باورهای قدرتمند کننده را پر کند.
اما عکس این موضوع نه تنها صادق است، بلکه نتیجه اش قابل مقایسه هم نیست. یعنی وقتی با باورهای قدرتمند کننده، در جهت هدفت اقدام می کنی، آنوقت نتیجه ای بسیار شگفت آور به بار می آوری
به عبارت دیگر، نتیجه اقدامات عملی ای که ناشی از باورهای قدرتمند کننده باشد، هزاران برابر نتیجه عملی ناشی از باورهای تضعیف کننده است.
پس اگر میخواهی نتیجه تغییر کند، باید فرکانس تغییر کند و اگر میخواهی فرکانس تغییر کند، باید باور تغییر کند. در یک کلام اگر واقعاً یک راهکار اساسی میخواهی، تا یک بار برای همیشه به این نگرانی پایان ببخشی، راهش این است که شروع به کند و کاو ذهنت و باورهایی که نسبت به کنکور داری، نموده و سپس با ساختن باورهای قدرتمند کننده ای مثل باور احساس لیاقت برای داشتن یک زندگی عالی و …، ذهنت را از پایه و اساس، مجددا برای داشتن یک تجربه عالی در زندگی، برنامه ریزی نمایی.
اگر من جای شما بودم، ابتدا تمام تمرکزم را فقط وفقط صرف تغییر باورهایم می کردم.
به نظرم دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها، همه آنچه را به شما آموزش می دهد که یک فرد برای رسیدن به رویایش نیاز دارد، به همین دلیل وقتی دوستان کنکوری زیادی تقاضای تولید یک دوره مخصوص کنکوری ها را از استاد داشتند، به دلیل وجود این دوره، استاد نیازی به تولید یک دوره مجزا ندید. زیرا همه آگاهیای در این دوره آمده است که فرد برای دستیابی به هر رویا یا خواستهای نیاز دارد.
پس اولین گام را با آموزش های دوره راهنمای عملی دستیابی به آروزها و کمک گرفتن از آن برای ساختن باورهای قدرتمند کننده بردار و همیشه این قانون مهم را به خودت یادآور شو که:
من مانند یک دستگاه تولید فرکانس ام و جهان نیز دستگاهی که این فرکانس ها را به اتفاقات، شرایط و … تبدیل و وارد زندگی ام می کند. می خواهم بگویم خداوند جهان را به گونه ای طراحی کرده که هر آنچه در ذهن می سازی، جهان به آن شکل می دهد.
از آنجا که ما موجوداتی فرکانسی هستیم و در جهانی فرکانسی زندگی می کنیم، تنها موضوع مهم این است که:
با چه باورهایی اقدام به مطالعه برای کنکور، انتخاب شغل، یادگیری مهارت یا تصمیم گیری درباره اهدفت می نمایی.
خیلی مهم است با چه باوری سراغ رشته تحصیلی یا دانشگاه مورد علاقه ات می روی.
خیلی مهم است با چه باوری، برای خلق رویایت، قدم بر می داری.
زیرا شرایطی که با آن برخورد می کنی، ایده هایی که به ذهنت می رسد، راهکارهایی که برای قبولی در امتحان داری، آدمهایی که سر راهت قرار داده می شود، پیشنهادهایی که بشما می شود، همه و همه از جنسِ همان باورهایت است تا شما را به همان نتیجه ای برساند که هم جنس با آن باورها باشد.
یعنی در این باره باورهای قدرتمند کننده ای مثل احساس لیاقت داری، اوضاع به شکلی پیش میرود که احساس لیاقت بیشتری در شما ایجاد نماید.
اگر هم باورت این است که من کجا و دانشگاه تهران کجا!، نتیجه چیزی جدا از این باور نخواهد بود.
بنابارین، موضوع بسیار مشخص است. تا زمانیکه آن باورها عوض نشوند، چیزی که جهان برایت می سازد و شما دریافت می کنی، همان اتفاقات و شرایطی است که تا الان تجربه کردهای. زیرا شما دوباره همان فرکانس ها را ارسال نمودهای و دوباره در همان مدار مانده ای و طبق قانون، دوباره همان نتیجه قبلی برایت تکرار خواهد شد.
پس اگر می خواهی نتیجه تغییر کند و تجربه جدیدی داشته باشی، باید به مدار بالاتری بروی. البته تنها راه تغییر فرکانس است و تنها راه تغییر فرکانس، تغییر باور است.
بنابراین ابتدا خودت را در آموزه های دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها غرق نما و اجازه بده تا باورهای قدرتمند کننده ای در ناخودآگاهت ایجاد شود. به خودت اجازه بده وارد مدار بالاتری شوی و به سمت شرایط، ایده ها، آدمها و امکاناتی هدایت شوی که تو را به موفقیتی که همیشه می خواستی، می رساند.
چون در مداری که اکنون هستی، چیزی جز همان تجارب قبلی وجود دارد. اگر تجربه متفاوتی می خواهی باید با تغییر باورت، مدارت را تغییر دهی.
زیرا خیلی فرق می کند که با باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین بخواهی خودت را برای کنکور آماده نمایی یا با باورهای محدود کننده.
خیلی فرق می کند که با باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین بخواهی درباره رشته تحصیلی ات، دانشگاه ات و… ایده پردازی کنی یا با باورهای محدود کننده.
خیلی فرق می کند با باورهای قدرتمند کننده بخواهی هر نوع مهارتی در ریاضیات، فیزیک و هر درسی که تاثیر در نتایج کنکور شما دارد بیاموزی، یا با باورهای محدود کننده.
در هر صورت، تجربه ات از زمین تا آسمان متفاوت خواهد بود.
مهم ترین قدم، رسیدن به آرامش است و لازمه آرامش، ساختن باورهای قدرتمند کننده ای است که بتواند حریق نجواهای ذهنت بشود و آنها را خاموش کند، زیرا شیطان همیشه هست، این ما هستیم که با ساختن ایمان، با ساختن باورهای قدرتمند کننده ای که به ما ایمان و امید می دهد، نگبانی برای ذهن مان خلق می کنیم.
و تغییر باورهایت یک پروسه است که باید قدم به قدم برداشته شود. دوره راهنمای عملی، راهکارهایی عملی و کارا برای هدایت تو در این مسیر دارد و موجب می شود نه تنها به هدفت برسی، بلکه مسیر رسید ن به هدفت را با لذت وآرامش طی کنی.
کمکی که این دوره به شما می کند، بسیار بیشتر از کتابها، کلاس های کنکور و… است. زیرا این دوره فرکانس های شما را متعادل می کند و با آن فرکانس ها، به سمت همه آنچه هدایت می شوید که برای رسیدن به هدف تان لازم و ضروری است.
پس اول از همه این باورها را بساز و اجازه بده آن باورها در این مسیر، هدایت ات نماید.
توضیحات بیشتر درباره دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها:
abasmanesh.com
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام دوست عزیز من هم امسال کنکور دارم و این حرفایی که قراره بگم همون حرف هایی هستند که حس میکنم اصل اون چیزی هستن که من باید هر روز بیشتر درکش کنم
راستش عده ای به این عقیده اند که فقط به خدا توکل کنیم و سر جلسه کنکور حاضر شیم و خدا جواب ها رو به ما الهام خواهد کرد و یا گزینه درست یهو بهمون چشمک بزنه ، راستش من هم اینطوری فکر میکردم تا اینکه استاد تو یک فایل زندگی در بهشت گفتن بعضیا توی توهم هستن که میگن خدایا فقط تو . راستش اینو که شنیدم دنیام روی سرم خراب شد چون فکر میکردم فقط باور کافیه و از اون روز انگار یکی یه سیلی محکم بهم زد و وقتی بیشتر روی این فایل فکر کردم و متمرکز شدم هدایت شدم به قسمت ۱۶ مصاحبه با استاد که از بها گفت.
راستش توکل خیلی عامل مهمیه ، خیلی مهمه که آدم آرامش داشته باشه و به خدا تکیه کنه ولی هیچ موقع نباید افراطی نگاه کرد و اونقدر خودتو رها کنی که هیچ قدمی برنداری و همه ی قدمهایی رو که باید در مسیر برداریو بی اهمیت بدونی و دست بزاری روی دست و بگی فقط خدا کمک میکنه
استاد گفت که برای چی باور میسازیم !
برای این باور میسازیم که مسیر و راه های رسیدن به اهداف رو لذت بخش تر کنیم و با تغییر باور راحت تر درک کنیم مسیر هایی که راه رو آسون میکنن .
به نظر من ایمان به خدا یعنی خدایا من میدونم که قوانینت هیچ ایرادی ندارند و من باور میکنم و باور های مناسب میسازم توهم شرایط رو طوری میچینی که من لذت بیشتری ببرم و به راه های بهتر هدایتم میکنی و تو وقتی هدایت و کمک میکنی که من حرکت کنم و اثبات کنم به جهان که واقعا رسیدن به هدفم برام مهمه و از وقت و انرژی و سرمایم میزارم و بعد که جهان این ایمان ما رو دید و و این رو از ما دید که ما داریم بها میپردازیم و واسمون مهمه و مسئولیت هدفمونو قبول میکنیم و قدم برمیداریم راه های آسون تریو میزاره جلوی راهمون
مثلا وقتی داری نمونه سوال یا تست حل میکنی یهو یه ایده میاد توی ذهنت که اون سوال رو به روش آسونتری حل کنی
و هیچ موقع این اتفاق نمیوفته که تو بگی خدای توکل کردم بهت و کتاب تستو باز کنیو یهو بهت الهام بشه که جواب اینه درصورتی که تو اصلا اون مبحث رو یاد نگرفتی .
پس تو توهم نباشیم ، اینارو بیشتر به خودم یاد آوری میکنم .
در ضمن برای درس خوندن هم من خودم مشکل داشتم و مدتها مثل همه میگفتم که خب فرصتم کمه و اصلا نمیشه توی این زمان کم همه ی این کتابها رو تموم کنم و به تست هاش مسلط بشم ولی وقتی زاویه دیدم رو تغییر دادم و با خودم گفتم که اشکال نداره اگه صد در صد روش مسلط نیستم هر هفته یه مقدار ازش رو میخونم و طی مدت کوتهی روش تسلط پیدا میکنم و هیچ وقت از روزی که اینطوری نگاه کردم درس خوندن برام عذاب آور نبوده و هر روز یه پروژه جدید توی یک مبحث رو دست گرفتم و شروع کردم و جلو رفتم و هر روز هم ادامش میدم و واقعا میتونم بگم توی این هفته من واقعا احساس خوبی داشتم چون با آرامش درس خوندم و با هودم تکرار کردم که درسا آسونه و کنکور یه امتحان سادست و هر روز مهارتم توی درک مطالب بیشتر میشه . فقط تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که هر روز یه قسمت کوچولو به کارایی که دیروز انجام میدادی اضافه کنی که یهویی روت فشار نیاد و وقتی هنین طوری پیش میری یهو میای به خودت و میبینی که طی یکماه انقدر پیشرفت داشتی که یه موج عظیمی از اعتماد به نفس توت ایجاد میشه و بیشتر احساس لیاقت میکنی .
و البته یه موضوع دیگه هم هست که استاد گفتن باید ۱۰۰ درصد وجودتو بزاری پای هدفت و یادمه استاد گفتن انقدر غرق توی موضوع میشدن که حتی سه روز یکسره کار میکردن روی مبحث مورد نظرشون و متوجه گذر روزها نبودن ، این همون عشقیه که وقتی آدم طی مسیر تکاملیش پیش میره خدا درونش ایجاد میکنه و باعث میشه که هر روز با اشتیاق بیشتر قدم برداره و از حواشی دور تر بشه و هر چقدر که یه آدم بیشتر از روز قبلش پیشرفت داره حتی شده یک درصد ، به خودش بیشتر افتخار میکنه و دستان خدا رو بیشتر توی زندگیش حس میکنه و حمایت خدا رو بدرقه راهش میبینه.
امیدوارم برای همه ی کنکوریا و کسایی میخوان متفاوت از ۹۹ درصد جامعه زندگی کنن مفید بوده باشه .
دوست قشنگم!
کیمیا جون عالی توضیح دادی و عالی درک کردی خیلی خوب بود
باهات موافق و هم نظرم
یه سوال
بعد از اینکه گفتی اشکال نداره صددرصد مسلط نیستم هرهفته یه مقدار ازش و میخونم بعدش چه نتایجی داشتی؟
به نام الله به نام نور
خداوند روشنایی بخش زندگی من است
ساعت ۱۶:۴۶
من بهم الهام قلبی شد دوباره کنکور بدهم نمی دانم چرا از درون یه حسی بهم گفت نمی دانم بهش عمل کنم یا نکنم اما خوب درونم روانه شد .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۱﴾
به نام خداوند بزرگوارِ مهربان (۱)
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۲﴾
خدا را سپاس که صاحباختیار جهانیان است. (۲)
الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۳﴾
بزرگوار مهربان است. (۳)
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿۴﴾
صاحب روز جزاست (۴)
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿۵﴾
فقط تو را بندگی میکنیم و در این راه فقط از تو کمک میخواهیم. (۵
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿۶﴾
ما را به راه درست زندگی ببر؛ (۶)
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿۷﴾
راه کسانی که به آنان نعمت ویژهای دادهای؛ همانانی که نه گرفتار خشم تو شدهاند و نه راه را گم کردهاند. (۷)
بزارید به عنوان کسی که درحالی که همه می گفتن تو نفر اول نشی تو کنکور رقم کنکورت زیر ۱۰۰ میشه
تجارب خودم خدمت تمام همراهان عزیز این سایت بگذارم تا نوری باشد در زندگیم.
من دوبار پشت کنکور موندم درحالی که مشکل در درس و اطلاعات من نبود چون من فوق العاده باهوشم و درسم خوب بود سرعت تست زنیمم خوب بود .حتی استرس نتیجه هم نداشتم اما دلیل قبول نشدن من چی بود پس ؟
من خودم به خودم باختم .من خودم تاکید می کنم مغلوب رقیبام نشدم بلکه مغلوب خودم شدم الان دلایل بهت میگم از زمان سوال شما که گذشت اما برای عزیزان دیگر می نویسم .
ترمز اصلی:برای موفقیت باید حمایت خانواده و فامیل دوستان اطرافیان داشت وگرنه من اگر یه خانواده ساکت ارام نداشته باشم هیچ وقت موفق نمیشم .اگر از یک خانواده مرفع نباشم اگر پول نداشته باشم اگر تو مناطق درجه یک تهران نباشم منی که در شرایط سخت مالیم در یک منطقه محروم چطور موفق بشم؟
گاز:خوب اینجا شرک هست وقتی فرکانس شرک بفرستی وقتی قدرت از سیستم رب بگیری بدهی به پول به مادر پدر به حمایت به خانواده اطرافیان خوب خداهم میگه بدو تا به خواسته هات برسی😂🤌
ترمز:حتما باید برم کتابخانه تو محیط ساکت باشه درس بخونم
گاز:همه جا میشه درس خوند
ترمز :از اون شرایط خسنه شده بودم نا امید شده بودم دلم می خواست کنکور بدهم و تمام بیکار بشم استراحت کنم فکر می کردم بعد از کنکور موفق میشم راحت میشم دیگه بشینم سریال ببینم ورزش کنم اهنگ گوش بدهم .یعنی لحظه رسیدن به نتیجه خسته شدم 😐فکر می کردم بعد از کنکور وارد بهشت برین می شوم .
گاز:آدم از بیکاری زیاد خسته میشه من الان که بیکار بی هدف شده ام وقتم به بطالت میگذره واقعا احساس پوچی میکنم
انقدر روزات بدون سرانجام میگذره که خسته میشی روز شبت مثل هم میشه .انقدر وقت برای تفریح کار گشت گذار هست که خسته میشی.
ترمز:انقدر تعداد داوطلب های کنکور تجربی زیاده من عمرا موفق بشم .هزارتا نهایت قبول بشم از کجا معلوم من جزوه اشون باشم .چرا کسانی که سنشون زیاده چندبار کنکور دادن باید بیان دوباره کنکور بدهن😐
گاز:تو کارت انجام بده مسیر درست برو از کجا معلوم تو اولین نفر نشی😊افراد دیگر که دوباره کنکور می دهن هم شرایط خاص خودشون دارند.
تو به نظرم دلت می خواد قبول بشی تا خودت به دیگران ثابت کنی…..
یکم کمتر سخت بگیر ، ببین الان فقط سه تا راه داری ، اول اینکه درس بخونی دوم اینکه دانشگاه بدون کنکور ثبت نام کنی و سوم اینکه برگه کنکورت سفید بدی چون رتبت از خیلی ها بالاتر میره ، یکیشو انجام بده اخر همش یکیه از تجربم بهت گفتم چون خودمم میخوام سال دیگه برم برای کنکور ارشد 😂😂
به نام خالق هستی
من خودم زمان کنکور اصلا با این مباحث آشنا هم نبودم
ولی مهمترین دلیل شاید آرامشم بود و حس خوبی که بهم میگفت
تلاش خودتو بکن و توکل کن به خدا
من نه شرایط کلاس تست رفتن و داشتم نه کارایی که بقیه میکردن و…
دوستام کلاس میرفتن و کتابخونه وقت میزاشتن و کلاس های دیروقت مدرسه و…
خب اینام خرج داشت و اوکی نبودم
فقط خودم خوندم و تست زدم و مهمترین عامل
همین باورم به خدا که من کار خودم و انجام دادم و نتیجه رو سپردم به خودش توکل کردم و دانشگاه الزهرا قبول شدم شکر خدا …
از تو حرکت از من برکت
باور کن خودتو و تلاش کن صد خودتو بزار توکل کن و مطمئن باش نتیجه میگیری
موفق باشی .
من فقط یه مورد درباره ی این سوال میگم ببینید میزان خوندن و تسلط شما روی درس واقعا اهمیتی نداره این باور شماست که روی قبولیتون تاثیر میزاره شما باید انقدر تجسم دانشگاه و جایی که دوست دارید قبول بشید رو داشته باشید که وقتی رفتید سر جلسه کنکور بدون نگاه به رتبه ای که میارید مطمئن باشید جایی که میخواید قبول بشید نمونه عینی این موضوع هم یکی از رفیقای بنده که با رتبه 80 هزار مهندسی مکانیک دانشگاه سراسری رجایی تهران قبول شدن همه چیز در این جهان شدنیه موفق باشید…
به نام انرژی قدرتمندی که بیشتر از خودم به خوشبختی، ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه برای من مشتاق و مصر است
و قدرت خلقکنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده
تا بتوانم از راههای لذتبخش به تمام آرزوها و زندگی رویاییام برسم و عشقی فوقالعاده و ناب را تجربه کنم
به نام سیستمی قانونمند و خالقی قدرتمند، هدایتگر و حامی که از رگ گردن به من نزدیکتر است
و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدم های خوب را به بینهایت مقدار آفریده
و من را نیز موجودی بسیار عزتمند و ارزشمند خلق کرده که لیاقت تجربه همه نعمتهایش را دارد.
*
سلام به خدای مهربان، همه خوبیها، زیباییها، تمام آدمهای خوب، نعمتها، فرصتها، سلامتی، آرامش، ثروت، موفقیت، خوشحالی، آبرومندی، عزتمندی، عشق و خوشبختی
*
مرور نکات:
وقتی موضوع ناخواسته ای در تجربه ات تکرار می شود، یعنی یک جای کار در باورهایت ایراد دارد.
هرگز نمیتوان مشکل باورهای محدودکننده را با تلاش بیشتر فیزیکی جبران کرد. زیرا هیچ تلاش فیزیکیای هر چقدر هم که سخت باشد، آنقدر قدرت ندارد که جای خالی باورهای قدرتمندکننده را پر کند.
اما وقتی با باورهای قدرتمندکننده، در جهت هدفمان اقدام می کنیم، آنوقت نتیجهای بسیار شگفتآور به بار میآید.
به عبارت بهتر، نتیجه اقدامات عملیای که ناشی از باورهای قدرتمندکننده باشد، هزاران برابر نتیجه عملی ناشی از باورهای تضعیفکننده است.
پس اگر میخواهی نتیجه تغییر کند، باید فرکانس تغییر کند و اگر میخواهی فرکانس تغییر کند، باید باور تغییر کند.
راهکار اساسی برای پایان دادن به نگرانیها، ترسها، شک و دودلیها، این است که شروع به کند و کام ذهنمان و باورهایی که نسبت به هر موضوعی اعم از ثروت، ازدواج، قبولی در امتحانات و… داریم نماییم، و سپس با ساختن باورهای قدرتمندکنندهای مثل باور بنیادین احساس لیاقت برای داشتن یک زندگی عالی، سلامتی، ثروتمندی، خوشبختی، موفقیت شغلی و تحصیلی، همسر ایدهآل و …، ذهنمان را از پایه و اساس، مجددا برای داشتن یک تجربه فوقالعاده عالی در زندگی و تبدیل تمام رویاهایمان به تجربهای شیرین در زندگی، برنامه ریزی نماییم.
ما ابتدا باید تمام تمرکزممان را فقط و فقط صرف تغییر باورهایمان کنیم.
چراکه ما مانند یک دستگاه تولید فرکانس هستیم و جهان نیز دستگاهی که این فرکانسها را به اتفاقات، فرصتها، ایدهها، شرایط و … تبدیل و وارد زندگیمان میکند.
زیرا خداوند سخاوتمند و مهربان این جهان زیبا را به گونهای طراحی کرده که هر آنچه را ما در ذهنمان میسازیم، جهان به آن شکل میدهد.
در نتیجه از آنجایی که ما موجوداتی فرکانسی هستیم و در جهانی زیبا و فرکانسی زندگی میکنیم، تنها موضوع مهم این است که:
با چه باورهایی اقدام به مطالعه برای امتحانات، انتخاب شغل، یافتن همسر ایدهآل، یادگیری مهارت یا تصمیمگیری درباره اهداف دیگر مینماییم.
در حقیقت این نکته خیلی مهم است که با چه باوری، برای خلق رویاهایمان، قدم بر میداریم.
زیرا شرایطی که با آن برخورد میکنیم، ایدههایی که به ذهنمان میرسد، راهکارهایی که برای قبولی در امتحانات داریم، آدمهایی که سر راهمان قرار داده میشود، پیشنهادهایی که به ما میشود، همه و همه از جنسِ همان باورهای خودمان است تا ما را به همان نتیجهای برساند که هم جنس با آن باورها باشد.
یعنی اگر درباره هر موضوعی باورهای قدرتمندکنندهای مثل احساس لیاقت داشته باشیم، اوضاع به شکلی پیش میرود که احساس لیاقت بیشتری در ما ایجاد نماید.
بنابراین تا زمانیکه آن باورها عوض نشوند، چیزی که جهان برای ما میسازد و ما دریافت میکنیم، همان اتفاقات و شرایطی است که تا الان تجربه کردهایم. چراکه ما دوباره همان فرکانسها را ارسال کردهایم و دوباره در همان مدار ماندهایم و طبق قانون، دوباره همان نتیجه قبلی برایمان تکرار خواهد شد.
پس اگر میخواهیم نتیجه تغییر کند و تجربه خوشایند و جدیدی داشته باشیم،
باید به مدار بالاتری برویم
و تنها راه، تغییر فرکانس است
و تنها راه تغییر فرکانس، تغییر باور است.
بنابراین ما میبایست به خودمان اجازه بدهیم تا وارد مدار بالاتری شویم و به سمت شرایط، ایدهها، آدمها، فرصتها و امکاناتی هدایت شویم که ما را به خوشبختی، سلامتی، آرامش، ثروت و موفقیتی که همیشه در آرزویش بودیم برساند.
چراکه در مداری که اکنون هستیم، چیزی جز همان تجارب قبلی وجود ندارد. اگر تجربه فوقالعاده و متفاوتی میخواهی باید با تغییر باورهایمان، مدارمان را تغییر دهیم.
زیرا بسیار تفاوت میکند که با باورهای قدرتمندکننده و ثروتآفرین بخواهیم خودمان را برای شرایط مختلف مانند انتخاب شغل، شرکت در امتحانات و مسابقات، کسب مهارتی جدید و… آماده کرده و برایشان ایدهپردازی کنیم یا با باورهای محدودکننده. در هر صورت، تجربهمان از زمین تا آسمان متفاوت خواهد بود.
مهم ترین قدم، رسیدن به آرامش است
و لازمه آرامش، ساختن باورهای قدرتمندکنندهای است که بتواند نجواهای ذهنمان را خاموش کند،
زیرا شیطان همیشه هست، این ما هستیم که با ساختن ایمان، با ساختن باورهای قدرتمندکنندهای که به ما ایمان و امید میدهد، نگبانی برای ذهنمان خلق میکنیم.
تغییر باورها یک پروسه است که باید قدم به قدم برداشته شود. با آگاهیهای ناب و زندگیساز استاد عباسمنش در این سایت توحیدی، نه تنها به هدفمان میرسیم، بلکه مسیر رسیدن به اهداف و آرزوهایمان را نیز با لذت و آرامش کامل طی خواهیم کرد. آموزههای استاد عباسمنش فرکانسهای ما را متعادل میکند و با آن فرکانسها، به سمت همه چیزهایی هدایت میشویم که برای رسیدن به اهدافمان (خواه قبولی در امتحانات و کنکور باشد، ازدواج موفقیتآمیز و داشتن زندگی فوقالعاده و عاشقانه، و یا ثروتمندی و سلامتی و خوشبختی…) ضروری است.
پس اول از همه، باورهای قدرتمندکننده را بسازیم و اجازه دهیم آن باورها در مسیری زیبا که به رسیدن اهدافمان منتهی میشود، ما را هدایت کنند.
*
خدای بزرگ و زیبای من، برای اینکه امروز هم مرا به سمت زندگی بهتر و شرایط ایدهآل و رویاییام هدایت کردی، ازت هزاران بار ممنونم.
خدای سخاوتمند من، من آمادگی دریافت برکات، نعمات، آگاهیها و هر خیر و برکتی رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت هزاران بار ممنونم.
ای خدای بخشنده، به خاطر همه شرایط و عوامل ریز و درشتی که در مسیر رسیدن من به خوشبختی و داشتن زندگی ایدهال و رویاییم ترتیب میدی، هزاران بار ممنونم.
خدای قدرتمند و عادل من، بخاطر تمام نعمتهای کوچیک و بزرگی که به من عطا کردی، از اولین روز زندگیم تا حال حاضر و همچنین اونهایی که در آینده دور و نزدیک به من خواهی داد، هزاران هزار بار متشکرم.
خدایا، به خاطر همه چیزهای ریز و درشت خوبی که من عطا کردی، ولی من هیچوقت متوجه اونها نشدم،
یا اون دسته از نعمتهایی که بهم بخشیدی ولی فراموش کرده و از یاد بردم،
حتی اون خوبیهایی که الان هم متوجه اونها نیستم
و اون نعمتهایی که در آینده به من خواهی داد و ممکنه متوجهشون نشم یا باز هم از یاد ببرم
هزاران هزار هزار بار شکرت.
*
من به دنیا آمدهام تا زندگی عالی در این جهان زیبا و سخاوتمند داشته باشم،
آبرومند باشم،
عزتمند باشم،
ثروتمند باشم،
شاد باشم،
قوی باشم،
سلامت باشم،
زیبا باشم،
آرامش داشته باشم،
در رفاه باشم،
لذتهای مختلف رو تجربه کنم،
موفق باشم،
عاشق باشم،
عاشقم باشن،
تا خوشبخت زندگی کنم،
به دنیا آمدهام تا به گسترش این جهان زیبا و سخاوتمند کمک کنم،
تا اثر خوبی از خودم به جا بزارم،
تا برسم و لذت ببرم و شکرگزار باشم.
سلام. وقتتون بخیر
جواب من در مورد سوال
چرا واقعا می خواین برید دانشگاه؟
هدفتون از دانشگاه رفتن چیه؟
خودتون رو می شناسید؟
اگر دنبال ثروت و موفقیت هستید راهش دانشگاه رفتن نیست. چون مسیر دانشگاه عموما کارمندی و بدبختی هست.
اگه اگر عاشقدرس باشید می توانید به صورت خودآموز شروع کنین و دیگر هیچ محدودیتی سر راه شما نیست و می توانید هر چقدر که می خواهید پیشرفت کنید.
دانشگاه رفتن چیزی جز وقت تلف کردن نیست
حتی اگر پزشک شوید. بروید دنبال کاری و حرفهای که عاشق ان هستید. هر روز پیش پیشرفت کنید تا ایده ها بیایند و کسب و کار خود را راهاندازی کنید.
سلامم بر پیامبر زمانه و مریم جان عزیز و همه دوستای هم فرکانسی
من رتبه دو کنکور دکترا هستم.اون زمان که برای کنکور میخوندم همه برام انرژی منفی بودن، چون رشته ما فقط ده نفر توی کشور پذیرش داشت و منم سهمیه نداشتم..همه میگفتن مگه بقیه مردن که تو قبول بشی،،ولی من توی تمام کتاب و دفترام مینوشتم رتبه یک دانشگاه علوم پزشکی تهران..به خدا نامه مینوشتم و همیشه خودم رو در جشن قبولی تصور میکردم..حتی مهمونهام رو هم مشخص میکردم. شعار من این بود خدا مثل حلقه ایی که دور سیاره زحل قرار داره، منو احاطه کرده و حواسش بهم هست..یادم رفت بگم باردار هم بودم و خلاصه هیچ کی بهم انرژی مثبت نمیداد..ولی من دو هفته مونده به زایمانم، رفتم سر جلسه و قبول شدم با رتبه دو همون دانشگاه تهران. من به دیگران و حرفاشون کاری نداشتم و با عشق روزی ده دوازده ساعت درس میخوندم و همیشه انرژی مثبتی داشتم و با ایمان به همه میگفتم اگر قرار بشه یک نفر قبول بشه، اون منم.
اون زمان با قوانین آشنا نبودم ولی ناآگاهانه به سمت هدفم فرکانس مثبت به جهان ارسال میکردم.
کنکوریهای عزیز با عشق بخونین، با عشق باورهای مناسب بسازید، با عشق و ایمان فرکانسها رو به جهان هستی ارسال کنید. مطمئن باشید جهان پاسخ قبولی بهتون میده.
خداوند رحمت بی انتهاست.
دوستتون دارمممم.
سلام دوست عزیزم
چقدرررر خوب کاری کردی که این خبر خوش رو برامون نوشتی . واقعا از تمام قلبم تبریک میگم و خوشحالم برات
هیچ بهونه ای رو نزاشتی برات سدی بشه . بارداری و انرژی منفی بقیه و ….
موفق باشی
سلام دوستان عزیزم ،خیلی خوشحالم که اینجا کنار شما خوبا هستم و ازتون انرژی میگیرم
دیدم اینجا مبحث کنکوره ،گفتم بیام و تجربه ی لذت بخش و باورنکردنی(که البته خودم خیلی باورش دارم) رو براتون بگم
من کنکور سال ۹۴ بودم ،همیشه از کلاس اول شاگرد زرنگ بودم و نمره هام ۲۰ بود و همه معلما به من یقین داشتن که به اون چیزی که میخوام قطعا خواهم رسید ،رشته ام تجربی بود و خیلی بهش علاقه داشتم ،همیشه هم دوست داشتم که پزشک بشم ،سال سوم دبیرستان بودیم ،وقتی تصمیم گرفتم برای خوندن به کنکور شروع کنم ،با اینکه تو ی امتحانات مدرسه و نهایی رتبه اول بودم ولی برای تست زدن مشکل داشتم ،و شهرما یکی از شهرستانهای هرمزگان ،اصلا کلاس فوق برنامه و کلاسهای کنکور برگزار نمیشد ،و اگرم میشد من دسترسی بهش نداشتم ،جتی وقتی میخواستم قلم چی ثبت کنم و بورسیه بگیرم ،بابام اجازه نداد(افکار قدیمی که دختر نباید زیاد بیرون باشه ،هرکی خودش باید بخونه ) ،خیلی وقتا نگران تست زنی بودم و ترس از دست دادن کنکور و داشتم ،اما اونموقع ها خیلی دختر مذهبی بودم و ارتباط معنوی خوبی با خدا داشتم و با ادمای اطراطفم سعی میکردم در صلح باشم ،و هر کاری میکردم فقط خوشحالی خدا رو درنظر داشتم ،چندتا از ویدیو های آموزشی رو هم تهیه کزدم و تا حدودی بهم کمک کرد ،اما هنوزم نگران بودم ،ولی هر روز و هر شب به هدفم و رویام فکر میکردم و معلمام خیلی بهم باور داشتن و باعث میشد خودمم بیشتر باور کنم و خودمو لایق پزشکی بدونم ،حتی به مامانم میگفتم نگران نباش من حتما اون چیزی که میخوامو قبول میشم ،ولی وقتی رتبه ها اومد ،رتبه ی من اصلا مناسب پزشکی نبود ،یکم ناراحت شدم ولی گفتم اشکال نداره ،رشته های پیراپزشکی رو قبول میشم ،،،اما وقتی دفترچه ی انتخاب رشته اومد در کمال ناباوری ،به منطقه ما سهمیه پزشکی داده بودن و در دو شخرستان رتبه من از همه بالاتر بود و من از اون سهمیه استفاده کردم برای اولین بار بود ک ب منطقه ما سهمیه پزشکی داده بودن نمیدونین که کل مردم شهر درعجب بودن و منو لایق میدونستن و همین موفقیتم باعث که بابام هم باهام خوب بشه تهش میخوام بگم که تلاش کردن خیلی خیلی مهمه ،اما اگه باورش نکنی بیفایده اس ،خودتونو لایق بهتریتا بدونین و تمرکزتونو روی خواستتون بدونین و خودتو توی اون شغل و آینده تصور کنین ،واقعا جواب میده ،خدا ما رو خوشبخت آفریده ،از روح خودش درما دمیده ،ما بخشی از زیبایی های خودش هستیم پس قطعا لایق بهتررررینهاشیم
سلاااااام
درود بر شما
قوانین کشوری برای شخصی که باورش درست است تغییر میکند،،،
ویس استاد در مورد چگونه مهاجرت کردنشون رو گوش بدید در فایلهای دانلودی رایگان هست
عنوان فایلشون رو یادم نیست
الحمدالله رب العالمین
خدایا شکرت
سلام وقت بخیر
به خواسته ات تمرکز کن وباور قدرتمندی داشته باش وبه فکر های نگران کننده درذهنت زیاد فکر وتمرکز نکن چون این نوع فکر ها تمرکزتو برای خواسته ات کم میکنه
خواسته ات روبخواه ودرمسیر رسیدن به خواسته ات قدم بردار ومطمئن باش به خواسته ات میرسی
باتشکر
به نظر من رهایی و قطع وابستگی کلید رسیدن به هر موفقیت از جمله قبولی در کنکور می باشد . البته به شرطی که رهایی و قطع وابستگی را خوب درک کرده باشیم.
ب نظر من مشکل تو .تو باوراته وگنه من خیلیا رو میشناسم ک بدون اینکه ی کلمه واس کنکور بخونن یا مثله خیلیا اساسی بشینن بخونن خیلی راحت و با اعتماد بنفس رفتن سر جلسه و بهترین دانشکاه و رشته ام قبول شدن
رو باورات کار کن و خودتو لایق اون رشته ای ک میخای بدون و خیلی ام نگران نباش
از مطالعه و درس خوندن لذت ببر
وکنکور رو رها کن خیلی بهش نچسب و بهش فکر نکن
چقدر پیامتون به دلم نشست دوست عزیزم
من مثل این دوستمون خیلی نگرانم و استرس دارم با اینکه قانون میدونم اما الان جوابمو گرفتم
سلللللاااااااااام سلاااااام دوست گلم
واااااای از کنکور……..
خوندنه این بخش باعث شد که بخوام این داستانم رو براتون تعریف کنم….
من سال 1387
کنکور داشتم ولی چون تازه مدرسه تموم شده بود
گفتم ما چند ساله درس خوندیم
(و دوستام همیشه به من نگاه میکردن )
و گفتم من امسال رو میخوام استراحت کنم و
سال دیگه برای کنکور بخونم(من رها بودم وخیالم راحت بود که نمیخوام قبول شم وهیج گیری بهش نداده بودم!)
پس دوستامم به من نگاه کردن و اونها هم اصلا درس نخوندن
بعد که رفتیم سر جلسه(من هنر خوندم وکنکور هنر داشتم)
دیدم همه ی اطرافیانم رشته ی ریاضی هستن و از اونجایی شنیده بودم که بچه های ریاضی راحت کنکور هنر رو قبول میشن
گفتم
خوووووووب،خدا رسوند
از روی دست ریاضیا میزنم(اونموقع من هنوز نمیدونستم که ترتیبه سوالات ما با هم فرق میکنه!!!!!!!!!!
منم دست چپی هستم و راحت میتونستم از روی دست کناریام بزنم!!!!
بعد سوال اول رو دیدم و اومدم بزنم
یهویی با خودم
گفتم:((مرجان،تو که امسال نمیخوای قبول شی،چرا اینکار رو بکنی
تو که تا حالا خودت اومدی بالا،بدونه تقلب!!!!!!!
گفتم
خیییییلی خوب،بااااااشه
بعد یهویی یه نیرویی در درونم گفت
خدا جون تو کمکم کن….
و یه آیت الکرسی خوندم و شروع کردم به زدنه سوالها….
خداااایا
باااااورتون نمیشه
وقتی نتایج اومد
من با رتبه ی زیر گروه 324 قبول شده بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
بااااورم نمیشد
همه ی دوستام میگفتن تو شب تا صبح میخوندی؟!!!!!!(جون صبح ها ما میرفتیم گردش ومیگفتیم میخوایم حسااابی از امسالمون لذت ببریم!!!!!!!!!!!!
و دوستام میدیدن که من روزها نمیخونم
ولی شد وفقط و فقط کمک الله یکتا وباور من بود که خدا جون کمکم میکنه((آخه من از هفده سالگی کتابهای جذب رو میخوندم و دست وپا شکسته یه چیزایی یاد گرفته بودم)
من در کماااااله ناباوری قبول شدم……
و از اونموقع تا دو سال پیش گیج و سردر گم که چرا من با اینهمه توانایی هنوز به موفقیتهایی که دلم میخوادنرسیدم
زمانی که من واااااقعا خواستم وبه قوله استاد گلم به نقطه ی عطف رسیدم
اتفاقات خوب شروع به افتادن کردن
البته کم کم
تا مرداد 98(آشنایی عمیق تر من با استاد جونم)
که از اونموقع تا الان
من دارم توی یک دنیای رویایی زندگی میکنم
و ایمان دارم که این زیباییها هر روز بیشتر وبیشتر میشه
مررررسی استاد جونم
مررررسی خدای عزییییییییزم
مررررسی همگی
عاااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتونم
سلام عزیزم من کنکوری هستم امسال اگر این پیغامو دیدی میشه جواب بدی ازت کمک میخواستم درباره ی چیزی
عزیزمم بهت تبریک میگممم
چقدررر عالیی بودی
اون لحظه روی قبول شدن باور کامل داشتی یا گفتن نام خدا کمکت کرد؟
واقعا بیخیالی معجزه میکنه. البته تلاش فیزیکی هم باید باشه.
وای چقدر خوب
یعنی باور کنیم نیروی درون جواب میده؟ شما بدون تلاش فیزیکی چطور از الهامات استفاده کردید
سلام به شما دوست عزیز اول از همه باید بگم منم امسال کنکور دارم ولی میدونم باید روی خودم کار کنم .
اول باید ببینی امادگی شروع رو داری یانه من تا الان خودم رو اماده کردم و امشب به نیت این که فردا با اراده استوار و ایمان به این که خدا میخواهد که من به موفقیت برسم شروع میکنم.
میشه بگی کسی که خیلی درس میخونه میتونه به رتبه خوبی در کنکور برسه اما اینو باید بدونی که باید ایمان و باور قدرت مند کننده ای داشته باشی که نه تنها برای تو سخت نباشه بلکه هر ثانیه که میگذره رو باشادی و این که داری بنای اینده خودت رو میزاری بگذرونی.
هر هدفی که با درس خوندن میخوای بهش برسی تقویت کن و همیشه از خدا سپاس گذار باش که الان تصمیم به تغییر خود و پیدا کردن مشکلت کردی.
دوست عزیزمن حس و حال خودم رو گفتم اماتوضیحات خانم شایسته کامل و جامع تره پس بازم مطالعش کن . شادو سلامت باشی.
*
سلام خدمت همه دوستان مخصوصا استاد بزرگوار استاد عباس منش عزیز
منم کنکوری هستم و امسال اولین سال کنکور رو خواهم داد اما بنظر من کنکور همه زندگی ما نیست هرچند ک. قسمتی از اینده مون رو با کنکور میسازیم اما با این استرسی که شما داری حتما به سلامتی خودت هم اسیب میزنی پس تو میتونی ب خودت مسلط باشی و امیدوار
و منم از ته دل برای شما و همه کنکوری های دیگه ارزو ی موفقیت و کامیابی دارم
سلام – به نظر من تو سخت و بزرگ کردی کنکور رو. برای حل این مسئله باید طرز نگاهت رو عوض کنی – باور داشته باش که من راحت امتحان رو قبول میشم. کارت رو به خدا بسپار و دیگه دخالت نکن
سلام به خانواده عزیزم
طبق عادت شب یسر به سایت زدم ،نشانه مو دیشب دان کردم و گوش دادم ،اما من میدونم ک هررشب تو این خانواده هدایت میشم،حسم گفت پاسخ به مسایل رو چک کن،خدای من حضورت همجا هس ،هر لحظه میشه حست کرد
بازم منو هدایت کردی اونم چقد قشنگ
قبل وارد شدن بسایت ،داشتم برنامه ریزی برا کنکور ارشد انجام میدادم
و میدونستم دلیل عدم قبولی سال پیش بخاطر کم خوندن یا کم وقت داشتن نبود
دلیلش باورهام قوی نبودن ،دلیلش نداشتن اعتماد بنفس بود
واین سوال دوست عزیز ، سوال ذهن من بود،و چقد کامل و زیبا ج دادن و حالا مطمینم با پیدا کردن باورهای محدود کننده و ساختن باور های قوی به خواسته همیشگیم ک میدونم توانش در من هس ، با توکل به خدا میرسم.
خدا زیبای من عاشقتم هر روز بیشتر و بیشتر..
خدایاااا شکرت ،سپاسگزارتم برا داشتن این کعبه
به نام خداوندبزرگ
خدایی که راست گوست، خدایی که پاسخ میدهد، خدایی که جهانی بانظم وقانون افریده
من 21 سالمه وتجربه ی4 کنکورناموفق رودارم
هدفم دندانپزشکی خوندنه وازروزی که بااین خانواده ی فوق العاده اشناشدم همین خواسته روداشتم امامدت هافقط اسمادراین خانواده بودم وازاین نعمت استفاده نکردم وحتی فایل های رایگان روگوش نمیدادم اماالان چندروزی هست که تصمیم قطعی گرفتم بااین گروه همراه بشم ونعمت های جهان رودریافت کنم وبه خواسته ی دیرینه ام برسم
الانم چندروزی هست که باخانم شایسته ی عزیزهمسفرشدم و6 روزازاین سفرفوق العاده روسپری کردم وواقعاتصمیم گرفتم روی نکات مثبت تمرکزکنم وهمواره سپاسگزارخداوندباشم
توی همین چندروزبه اندازه ی تمام این چندسال هااحساس واتفاق خوب تجربه کردم ونمیدونم خداوندروچجوربابتش شکرکنم
تااینکه تصمیم گرفتم سعی کنم هرروز بیام وبه یکی ازسوالات مربوط به کنکور عقل کل پاسخ بدم وبااین کاراگاهی بیشتری دریافت کنم وباورهای محدودکنندم روپیداکنم وبرطرفشون کنم که بااین کامنت مواجه شدم
مات ومبهوت موندم
توی همه ی این سال هاخواسته ام این بودکه نکته ای ازسمت استادویادیگرعزیزان اگاه دریافت کنم اماچون درفرکانس اشتباهی بودم ودرجهت خواسته ام حرکت نمیکردم هیچ چیزی دریافت نکردم ولی حالاکه کمی بامنبع هماهنگ شدم بعدازگذشت چندروزبه همچین اگاهی رسیدم
حالامیفهمم وقتی استادمیگن شماروی خودتون کارکنیدوهماهنگ باشیدوتکاملتون روطی کنیداونوقت به وقتش پاسخ سوال هاتون رودریافت میکنید، یعنی چی!!
این چندروزدایم این وردزبونم بودکه خدایامنوهدایت کن ومن هدایت شدم
بادیدن این پاسخ که دقیقاپاسخ مهم ترین خواسته زندگی منه شروع به اشک شادی ریختن کردم وهمین طورچندین دقیقه خداروشکرمیکردم وازحال خوشم نمیتونستم متن روبخونم وبارهاباتمام وجودم خداروشکرکردم وازشکرش سیرنمیشدم
خدایاشکرت تابی نهایت
خوشحالم که خداوندمنوهدایت میکنه وحالابیشترازهرزمانی ایمان دارم که من هدایت میشم ودندانپزشک میشم
خدایاشکررررر
استادجان ممنون
خانم شایسته جان ممنونم
من خیلیییی خوشحالم، خیلیییی خوشبختم، خیلیییی حالم خوبه خیلیییی
به نظر من رهایی و قطع وابستگی کلید رسیدن به هر خواسته ای می باشد.از جمله موفقیت در رشته دلخواه در کنکور… به یک شرط که رهایی و قطع وابستگی را خوب درک کرده باشیم
سلام پریسای عزیز.من هم سال دوم کنکورمه امسال و بخاطر شل کن سفت کنام یه مدته درست و حسابی نمیخونم انگیزه ندارم انگار نمیدونم مشکلم چیه و خدا رو شکر به این قسمت و بعد کامنت شما هدایت شدم.میخواستم بپرسم اگه میشه الان از وضعیتتون بگید و بگید که ایا به هدفتون رسیدید و وه باورهایی و تغییر دادید.ممنون میشم کمکم کنید
سلاااام به استاد عزیزم. ازخداوند سپاسگذارم بابت استاد نازنینی مثل شما که خیلی عااالی به من کمک کردین .
سلام خدمت همه دوستام و استاد عزیزم…خسته نباشید میگم بهتون واقن بی نظیرید….من ی سوال داشتم خیلی ضروریه اگه جواب بدین لطف بزرگی میکنین….من دوازدهم هستم و امسال کنکور دارم و اثلا واس کنکور اماده نیستم….رشتمم تجربیه و هدفمم پزشکی و قطعا باید تلاش کنم چون رقابت سخته….حرف های استاد عزیز و شنیدم ک میگن ب خاستتون وابسته نباشئن ولش کنین خودش ناخوداگاه راحت ب دست میاد…واقنم میشه واس کنکور اینکارو کرد….من یک سال تموم کار کنم رو باورام عالی و ۱۴۰۰ قبول شم ینی ممکنه؟! خواهش میکنم جواب بدین):
اشغالای ذهنتون رو بریزید دور و تمرکز کنید و در ارامش
من مطمنم تو میتونی این کار بکنی شاید زودتر از من.
من خودم سه سال با سایت عباس منش آشنا شدم وهمیشه مطالب این سایت خوندم وخیلی از فایل ها گوش دادم منظورم هروز است.
تازه یک ماه میشه دارم میپذیرم همه چیز باورهاست وفرکانس های ما وکمی تغییر کردم وکم کم دارم بهتر میشم واقعیتش تغییر باورها وایمان آوردن به این مسیر کمی سخت است کمی نه خیلی سخت است.
استاد سلام خیلی دوست دارم
شما واقعا هدیه ای هستید از جانب خداوند مهربان برای ماهایی که در زندگی نکبت بار و پر از ظلم و بی عدالتی گیر افتاده بودیم و بهش یکسره توجه میکردیم
ولی از زمانی که با شما اشنا شدم واقعاااااااااااا دیدم نسبت به تمام اطرافم عوض شده و به لطف خدا بهتر هم میشه
من 18 سالمه و به خودم افتخار میکنم در شرایطی که اغلب نا امید هستن و روز رو با اعصاب خوردی شروع میکنن من با کمک خداوند مهربان و به وسیله شما تونستم بر اغلب حال خرابی ها غلبه کنم
صد البته که خیلیییییییی جا برای پیشرفت دارم
دوست دارم از ته دل