۳سوال احساس گناه و کارما و قضاوت در ذهن - صفحه 1

دسته بندی: رشد و توسعه فردی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: رشد و توسعه فردی۳سوال احساس گناه و کارما و قضاوت در ذهن
0

سلام دوستان
این مدت خیلی دارم توی عقل کل سوال میذارم چون میخوام به همه سوالهام پاسخ داده بشه
متاسفانه ذهن من خیلی سوال میکنه و همه هم عجیییب غریییب
دوستان من از کارما خیلی ترس دارم
راستش ذهن قضاوتگری دارم که سریعا راجع به آدمها قضاوت میکنه و من هرچی تلاش میکنم تا نگه نمیشه یعنی مثلا یه نفر رو ببینه که یکم حال متفاوتی داره مثلا میگه ببین طرف معتاده
یا آخی بدبخت یا فلانی حقشه که اینطوری شده و….
و من از این قضیه بسیار میترسم از اینکه میگن قضاوت کنی به همون حال دچار میشی و اینکه واقعا دست خودم نیست و این حرفها میان
حالا یکبار راجع به یک نفر که بیماری اعصاب داشتن ذهنم گفت دیوونست و من انقدر با ذهنم دعوا کردم مکه چرا این حرف رو زده راستش چرا دروغ بگم من همیشه فکر میکردم کسی که بیماری اعصاب داره رفتارش دست خودش نیست و ممکنه به دیگران آسیب بزنه
هرچی فکر میکنم نمیتونم از این حس بیام که اونها منو بخشیدن و همش فکر کارمای این کار و حرفها هستم
و حالا یکی دونفر که این بیماریو داشتن ذهنمم سریع این حرفو میزنه واقعا ترسیدم از اینکه سر خودمم بیاد البته با این افکاری که من دارم بعیدم نیست چون از دست افکارم و قضاوتهاش واقعا خستم :(
و یک سوال دیگه ذهن من همش واسم اتفاق بد(تصادف) میاره جلو چشمم و همش میگه این اتفاق واست بیفته و فجیع ترین صحنه هها رو واسم میاره جلوی پشمم و نمیدونم چرا نمیترسم و جالبه حتی حس خوب میخواد واسه این مسئله بهم بده
چرا نمیترسم و میخواد حتی حسمم خوب نشون بده نسبت به یک حادثه وحشتناک؟؟
و اینکه میگه چرا براتو این اتفاق نیفته و واسه دیگران بیفته و وقتی میگم انتخاب و فرکانس خودشونه این حسو دوباره بهم میده که کیه که واس خودش اتفاق و حادثه بد بخواد الان اونجوری میشی که بدونی و هزااار سوال دیگه
خیلی ترسیدم
و یک سوال دیگه من هرچقدر دارم رشد میکنم و آگاهیم زیاد میشه حس بد دارم که چرا بقیه اینا رو نمیدونن و حالم بد میشه انگار خودمو مقصر تمام اتفاقات بد دیگران میدونم و اینکه لیاقت اینو ندارم که اینهمه رشد و پیشرفت کنم و دیگران نه و هرچی میگم این انتخاب خودشونه و اونام میتونن ذهنم واکنش منفی نشون میده که ااا الان توهم تو اون موقعیت قرار میگیری پس که ببینی انتخاب خودشونه :/

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
1

سلام دوست عزیز
من فکر میکنم شما اکثرا تنها هستین و خیلى درونگرا  
بیشترین مشکل شما اینه که شما با مغزتون درگیر میشین مثل اینکه خودتون تو یک اتاق تنها تصور کنید که یه نفر اونجا هست و شما اصلا از اون شخص خوشتون نمیاد دوتا کار میکتونید بکنید ١-بخوان اون شخص اول محترمانه بیرون کنید یا با دعوا بندازینش بیرون در هر دوصورت شما به اون میچسبید و باعث صحبت  وحتى تنش بیشتر میشه ٢-بهش توجه نکنید و خودتون برین  
وقتى این افکار میاد شما باید توجه خودتون رو چیزا دیگ بزارین یا صحبت با دیگران در مورد چیزا خوب یا بازیا فکرى که مغزتون درگیر کنه بازى هاى ریاضى بهتر 
و تو تمام سوالاتون جواب همینه و بمباران جملات تاکیدى چون مشکل منطق شما زیاده اونا رو با صدا خیلى کم ضبط کنید و حین بازى گوش کنید جورى که در حد یک زمزمه باشه مغز شما اونو نفهمه تو جمع بودنم تاثیر زیادى داره سعى کنید تو جمع بمونید
امیدوارم هروز کمى بهتر باشیم کمى با ایمان تر
با ارزو موفقیت 
 


1

سلام دوست عزیز
من فکر میکنم شما اکثرا تنها هستین و خیلى درونگرا  
بیشترین مشکل شما اینه که شما با مغزتون درگیر میشین مثل اینکه خودتون تو یک اتاق تنها تصور کنید که یه نفر اونجا هست و شما اصلا از اون شخص خوشتون نمیاد دوتا کار میکتونید بکنید ١-بخوان اون شخص اول محترمانه بیرون کنید یا با دعوا بندازینش بیرون در هر دوصورت شما به اون میچسبید و باعث صحبت  وحتى تنش بیشتر میشه ٢-بهش توجه نکنید و خودتون برین  
وقتى این افکار میاد شما باید توجه خودتون رو چیزا دیگ بزارین یا صحبت با دیگران در مورد چیزا خوب یا بازیا فکرى که مغزتون درگیر کنه بازى هاى ریاضى بهتر 
و تو تمام سوالاتون جواب همینه و بمباران جملات تاکیدى چون مشکل منطق شما زیاده اونا رو با صدا خیلى کم ضبط کنید و حین بازى گوش کنید جورى که در حد یک زمزمه باشه مغز شما اونو نفهمه تو جمع بودنم تاثیر زیادى داره سعى کنید تو جمع بمونید
امیدوارم هروز کمى بهتر باشیم کمى با ایمان تر
با ارزو موفقیت 
 


2

سلام دوست عزیز
ببین خواهر گلم بقول معروف حرف حرف میاره.
مغز شما میگه فلانی معتاده شما میگی نیست مریضه یا هر دلیل دیگه ای و  مغزت هم جوابتو میده و این گفتگو مدام ادامه پیدا میکنه و مشخصه که آخرش چی میشه.
بدون که با این کار شما ناخواسته داری به این افکار بد و بدبینی هات  توجه می کنی
و جهان هستی کاری نداره که شما چی داری میگی یا چرا داری میگی اون توجه شما رو میفهمه و باخودش میگه از اینا بیشتر میخواد
خب بالطبع این اتفاقات برات بیشتر میفته.
 
جواب تمام سوالات شما اعراض هستش خواهرم . فقط و فقط اعراض .
نخواه که جواب شیطان رو بدی . نخواه که قانعش کنی فلانی آدم خوبیه یا این که تقصیر خودشه که گیر همچین وضعیتی افتاده. تنها و تنها و تنها اعراض کن.
و در این راه برای اعراض و تغییر کانون توجه و احساست از قدرت کلام استفاده کن.  اما مغزت گفت فلانی بده نگو فلانی آدم خوبیه؛ مثلا بگو چه هوای خوبی – چه منظره ی زیبایی و و و .
 
توصیه می کنم فایل اعراض در قرآن استاد رو از آرشیو سایت دانلود کن و ببینش.
 
موفق و موید باشی و خداوند یارو یاور و هادی و همراهت باشه.
 


0

سلام به شما دوست عزیز
نکاتی که گفتید همه اونها برای داشت حس بد کافیه! احساس گناه، قضاوت کردن و نگران دیگران بودن همه مواردیه که ما رو به احساس بد سوق میدن.به نظرم باید بیشتر روی خودتون کار کنید.مراقبه و تنهایی با خدا راز و نیاز کردن و از او کمک خواستن واقعا به شما کمک میکنه.اگر احساس گناه دارید سعی کنید با خوبی در حق کس دیگه (به هر طریقی که میتونید) احساس گناه رو از بین ببرید.ورودی های ذهن از جمله افرادی که با آنها سرو کار دارید(و روی شما تاثیر منفی دارن)اخبار بد و عمده برنامه های تلویزیونی روی شما میتونن اثر منفی داشته باشند.بهر حال هر چقدر روی خودتون و باورهاتون بیشتر کار کنید نتیجه بهتری می گیرید.
موفق و موید باشید


0

باسلام خدمت شما
پاسخ سوال شما چندبخشه..
قسمت اول احساس بدشماست وذهن ایرادگیر..این احساسات بد و قضاوتها میتونه ازورودیهای منفی باشه..شما بایدورودیهاتوکنترل کنی..اخبارنبینید.تلویزیون وسریال تماشانکنید.باافراد قضاوتگرومنتقد رفت وامدنکنید..بادوستان منفی نگر همنشینی نکنید…اگرواقعا میخوای رشدکنی واحساست خوب بشه..حداقل چندماه خودت رو در یک محیط ایزوله نگهدار وفقط روی باورهات کارکن.بعدمیبینی که چطور احساست بهتروبهترمیشه.
-نکته دوم تمرکزه…شما باید بجای توجه وتمرکز برنکات منفی دنیا،وآدمها آگاهانه تمرکزکنی به زیباییها وخوبیهای جهان ومردم..اونوقت میبینی که چقدر احساست بهترمیشه.
 
شما اگراین دوتمرین و بدرستی انجام بدی همه چیزخودبخود درذهنت حل میشه.
شادباشید


0

دوست خوب پیشنهاد میکنم خیلی بیشتر وقتت رو بذاری روی فایلهای استاد عباس منش . اگر میتونی از محصولات ایشون خرید کنید و بارها و بارها به اونها گوش کنید . اجازه نده ذهنت به هر طرف که میخواد بره . مدتی ذهنت رو کنترل کن در حقیقت پرورشش بده به سمتی که میخواهی . بعد خودش عادت میکنه که بهتر فکر کنه . البته وسوسه های شیطان همیشه هست اما شما میتونی کمش کنی ، روی باورهای روابط بیشتر کار کن و سعی کن باور کنی همه انسانها شریف و خوب هستند . هر طور به این دنیا نگاه کنی . همون طور بهت جواب میده . مثلا اگر فکر کنی همه اعصابشون خرابه . مرتب ادمای عصبی سر راهت قرار میگیرند و مکافات این فرکانسها فقط برات مشکل ساز میشه …………… اگر بتونی کمی قرآن مطالعه کنی بسیار عالی هست .


رفتن به بالا