باورهای توحیدی و ثروت ساز علی(ع) در نامه 31

سلام به همه ی دوستان عزیزم…

امروز 26 اسفند 1401 برای اولین بار میخوام توی سایت عباسمنش یک کامنت طولانی بذارم که فقط دارم مینویسم و میخوام خدا از زبان من حرف بزنه با شما…

من بعد از چندسال عقاید به شدت مذهبی الان به همه چیز شک کردم…

به معانی قرآنی که وقتی تحقیق کردم دیدم بعضی آیات معنی و ترجمه با آیه همخوانی نداره.

از امروز میخوام تحقیق کنم. تفحس کنم. به قول استاد بشینم قرآن روکه خدا فرستاده بخونم ( اینبار بدون پرانتز ها) واز اول بسازم این ساختمان ذهنی خودم رو که فرو ریخته.

تمام صحبت های استاد رو من با بند بند وجودم میفهمم. منی که تلاشم ده برابر همکارانم بود و باورهای محدود کننده ی من باعث شده بود همیشه درجا بزنم.

الان به لطف خدا آگاه تر شدم و به لطف خدا به سمت راه ها و آدم هایی خدا منو هدایت میکنه که برای بدست إوردن این موقعیت، با ذهن خراب و مسموم و پر از شرکم شاید سالها باید تلاش میکردم، ولی خدا از جایی که فکرشم نمیکردم داره منو پله پله هدایت میکنه به سمت خواسته هام.

از خیلی از شرایط و روابط مسوم نجات پیدا کردم و اکثر اوقات حالم خوبه به لطف خدا.

به مسیری هدایت شدم که هیچ کس انجام نمیده و به من الهام شده که برو به سمت این موضوع…

از دید هر کسی شاید کار احمقانه ای باشه، ولی من با تمام سختی هایی که ذهنم برام ساخته ( خدا سختی برام نمیخواد) دارم میرم جلو و میفهمم کجاها شرک دارم به لطف خدایی که هر لحظه پاسخ میده و سوالاتم.

به امید خدا سال 1402 برای من سال رشد مالی سال سلامتی سال تناسب اندام سال روابط فوق العاده و سال دستیابی به خواسته هام هست و برای همتون بهترین آرزوها رو دارم. اینو امروز ثبت کردم که سال دیگه برگردم و بگم آفرین به اراده ات. آفرین و توکلت… آفرین به غیرتت…

دوستدار شما عزیزان؛ پدرام

راستی الان دارم پیامم رو ویرایش میکنم. الان نگاهم به چیزی جلب شد که شوکه شدم. مدت عضویت( 362) روز…

قسم میخورم به یگانگی خداوند متعال که از روزی که شروع کردم به کار کردن روی خودم ( نه به صورت جدی) معجزات یکی یکی اومدن توی زندگیم. هدایت به سمت شغلی که دوس دارم و رشد پله پله ی درآمدم. تصمیمات جدی که دارم میگیرم و مدتیه که تصمیم گرفتم هیچ چیز قسطی و قرضی نخرم ( و خیلی دارم اذیت میشم ولی باید به‌اش رو بدم) خدایا شکرت که الان فهمیدم سال گذشته که با این سایت آشنا شدم زیر گرمای شدید منطقه ی گرمسیری کارگری میکردم ( در کنار کار خودم که درآمد کمی داشت) و الان به لطف خدای بزرگ پیشرفت زیادی داشتم و تونستم با توکل به خدا از کارگری رها بشم و دارم روی کسب و کاری که خدا بهم الهام کرده تمرکز میکنم. خیلی خوشحالم که دارم لحظه لحظه به ثروت بی انتهای خداوند نزدیک میشم.

یکی از مهمترین صحبت های استاد که همیشه تو ذهنمه اینه که می‌گفت خدا چندین و چند قسم خورده و میگه خیر و شرت رو بهت الهام میکنم… از روزی که این آیه رو شنیدم همیشه حالم خوبه و میگم تو به مورچه الهام میکنی، من چرا باور نداشتم که خیر و شرم رو به من میگی. و الان که این کسب و کار جدید رو دارم پیش میبرم، از هر لحظه ای توی زندگیم مطمئن تر هستم که باید استقامت کنم و برم جلو.. من حیث لاتحتسب من در راهه…

خداروشکر خداروشکر خداروشکر

شبتون بخیر باشه