به نظرم این نامه بیش از آنکه توصیه نکاتی مهم از جانب یک پدر به فرزندش باشد، آموزش اصل اساسی جهان یعنی توحید، به عنوان پایه و اساس تمام موفقیتهای بشری است.
همان اصلی که باور به آن و اجرایش در عمل، از وی چنین شخصیت برجسته ای در تمام تاریخ ساخته است؛
همان باورهایی که موجب شد تا امام حسن، ثروتمند ترین مرد عرب در زمان خود باشد.
زیرا میزان دریافت ما از فراوانی بی انتهای جهان، به میزان باورهای توحیدی است که ساخته ایم.
من این نامه را مملو از باورهای ثروت آفرین و توحیدی ای یافتم که اساس خوشبختی بشریت در تمام دوران هاست و پیام این نامه را می توانم در 3 اصل بسیار اساسی بیان نمایم:
- ایمان به خداوند بعنوان ولی، سرپرست و رئیس زندگی ات.
- قدرت دادن به این نیرو و ساختن باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین درباره ی این نیرو
- ایجاد رابطه ای بدون واسطه با او و درخواست مستقیم خواسته هایت از او
علی (ع)، خداوند را به عنوان نیرویی مقدر می شناسد که نه تنها خزانه تمام گنجهای عالم را در اختیار دارد،بلکه طریقه دسترسی بندگانش به این ثروت عظیم را به آنها آموخته است
نیرویی که نگاه انسانی به بنده اش دارد که خطا و اشتباه بخشی از مراحل رشد اوست.
به همین دلیل در توبه را باز گذاشته و از ماندن در احساس گناه بر حذرمان کرده است. زیرا طبق قانون این نیرو، ماندن در مدار احساس گناه، یعنی عدم دسترسی به ثروت، نعمت و برکت هایی که مسخرمان شده است.
پس تنها او را بپرست و تنها از او یاری بجوی.
بین تو و پروردگارت هیچ واسطه ای وجود ندارد. این مهمترین شناختی است که می توانی از انرژی ای که او را خدا نامیده ای، داشته باشی. خدایی که آنقدر نزدیک که برای دریافت پیامش یا درخواست از او نیاز به هیچ واسطه ای نیست.
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (بقره – ۱۸۶)
و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا مىخواند، پاسخ مىگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
سید حسین عباس منش
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD346MB29 دقیقه
- فایل صوتی باورهای توحیدی و ثروت ساز علی(ع) در نامه 3126MB29 دقیقه
بنامِ خدایِ یگانه!
سلام همیشگی ما خدمت شما استاد جان و شما دوست زیبا.
بیش از 4 بار این فایلُ شنیدم اگر ده بار دیگرهم بشنوم فک کنم کمه.
نیاز دارم با شنیدن هر کلمهای این فایل باورهای قشنگ و گفتار حضرت علی علیه السلام درمن شکل بگیره.
شاید نیازه بنویسم چون من فهمیدم با نوشتن بیشتر ارتباط برقرار میکنم.
هرباری مینویسم هم تعهد و انجامش شکل میگیره درمن، هم قوی ترمیشه باور و خواستههام.
به راستی چهجاهایی ک باید رسوا میشدیم ولی خداوند رسوایمان نکرد!
چقد این خدا بزرگه!
چقد این خدا غفوره!
چقد نشناختیماش!
چقد چیزهای اشتباهی از خدا شنوفتیم!
چقد خداوندی ک بما گفته بودن ترسناک بود!
تو ببین چقد خدا مهربانه!
در هنگام ارتکاب خطا یک گناه بما مینویسه ولی هنگام انجام نیکی،ده حسنه بما مینویسد!
حال با این شناخت از خداوند چطور ازش غافل بشم!
بی معرفتی نیست؟
بابا با معرفت خدا اینقد رفیق تمام عیار بوده، حتی گفته درِ توبه بازه بیا بخودت ظلم نکن ،منو توبه پذیر خواهی یافت!
بی معرفت چقد این گفتهها درتو رسوخ کرده؟
چقد درک کردی خدا کیه؟
چقد دنبال معشوق زمینی بودی جهت تکامل ایمان! شایدم بخاطرِ لذت دنیا؟!!!
خبرت نبود خوده خدا را خواستن ایمان کامله!!!
گاها وقتی بی معرفت میشم و نجوای شیطان برمن غالب؛ یادم میره ایراد ازمنه!
ورنه او نشسته من به سمتش با عشق پرواز کنم، به سمتم هجوم بیاره در آغوشش بگیردم…
ای وای ازین غفلت !!!
ای داد ازین بیمرام بودنم!
روزها غرق تمرینات نشستم بعد میگم خدایا چرا هدایتی ازشما نیامد سمتم!
مگه با معرفت نشستی خلوت کنی باهاش!
بجای اینکه حلش کنی اون موضوع رو بامغز کوچک خودت، ننشستی باخدا تقسیم کار کنی!
بگی این این موضوع سهم من، مابقی سهم تو!
داری ادا در میاری بی معرفت!
میگی میخوام رابطهام با خدا عالی بشه!
گاه از عشق مینویسی!
ولی کدوم عشق بی مرام!
هنوزم نتونستم تو رگ رگ وجودم حسش کنم!
شاید نرسیدم به تکامل!
شاید این قصه 30 ساله طولانی شد چون من در دامِ آرزوهای دنیا گیر کردم!
هزاربار باخودم گفتم مگه خدا بتو کافی نیست؟!
هزاربار اشک ریختم!
و هزاربار بازم فراموشم شد!
گفتم اگه نشه به اون خواسته،به اون رویا نرسم چی!
نشد !
نتونستم!
کافی نشد برام خدا!
استاد راست میگه!
خیلیامون، فقط خوب مینویسیم،خوب حرف میزنیم ولی درعمل صفر مطلقیم!
آره من خوب حرف میزنم!
هرکی بامن صحبت کنه آروم میشه!
استاد نطق بیان شدم!
ولی در عمل در آموزهها نوک اوتم!
یاد گرفتیم کامنت بنویسیم هی و هوی کنیم
ولی ندیدیم تا اون نتایجُ زندگی نکردیم نیایم نسخه بنویسیم در عقل کل برا بقیه!
اصلا این ستاره دادن سایت بما موضوع را پیچیده کرده!
همین ستاره دادن باعث شده به دانش خود شک کنیم، به ایمان خود شک کنیم!
که ببین فلانی فایو استارو داره پس تهِ آگاهیه و عمله!
اگه گاهی هم سوالی رو میدونستیم بخاطر اون ستارههای کممون جرات نکردیم بنویسیم چون اصلا دیده نشد متن ما…
نفهمیدیم مهمتر ازین همه بخود شک نکنیم حتی اگر جایی تکامل خودُ طی نکردیم.
اوایل بخاطر یک سوالم ک در مورد خونه جدید خود نوشته بودم درعقل کل، احساس سرافکندگی داشتم برادر خوب ما جناب نارنجی ثانی دمش گرم خوب کوبانده منو!
من ک تازه اومدم سایت چه میدانستم تعهد چیه،تکامل چیه؟
میشنیدم از استاد ولی وقت کار داشت تا بفهمم
میگفتم کاش حذف بشه سوالم!
الان میگم چه عیبی داره اینقدر سخت کردم بخودم.
بذار بمونه!
یادم بیاد ازکجا به کجا ممکنه برسم.
اصن نخوام هر سوالی را جواب بدم
تا هدایت نشم!
من بدانم کار دارم رو خودم .
خدا گونهتر بشم!!!
من بشم با خدا یکی!
ول کنم فایو استار شدن، ول کنم کامنت نوشتن وقتی اون نتایج واقعی رو زندگی نکردم برا بقیه ننویسم اگر عملش نکردم.
خدای خوبم هدایتم کن !
او عشقی ک از کودکی درمن جا دادی رو بزرگش کن.
ظرفمو بزرگ کن اول بخاطر خودت!
اول خودت، بعد خودت، بازم خودت !!!
منو از حاشیه ها همینطور ک دور کردی از موانع نرسیدن بخودت دور کن!
بهشتت رو نخوام!
منو عاشق دیدار و صدای خودت کن!
بذار بشنوم صدام میکنی میگی نازی گل دخترا!
اون لحظه اگر نیست و نابود بشم با خاک یکی بشم هم برام کم از بهشت واقعی نبوده!
خیلی باهات کار دارم خیلی باهات حرفها دارم خدای قشنگم!!!!
من به شوقِ دیدنِ اون دستهای قشنگت همیشه خیالها کردم یادته!!!
بازم ای نازِ بی معرفت یادت نره از خدای با معرفت!
دیروز گفتم ازمن کجا دور رفته ایی؟؟
الان ک نوشته شد این متن،تمامشُ خودت نوشتی و پاسخم دادی من جایی نرفتم !
تو سرت گرمه آرزوها شد!
امیدوارم بتونیم اون خدای واقعی رو بهتر بشناسیم،بهتر درکش کنیم، هیچ سعادت و ثروتی بالاتر از عشق خدای یگانه نیست!
الهی مستجابم کن بخودت!
این دنیا فانیُ ،مال دنیا فانی…
ای احدِ باقی تو بمان بامن همچنان کافی !
سپاسگزارم استادِ عزیزم که قلبمو منور کردی به رحمانیت الله نازنین !