آیا من خوش‌شانس هستم؟ - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

951 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نبیل بستکی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2953 روز

    سلام وعرض ادب خدمت خواهران وبرادران ایمانی خودم،من یکسال ونیم پیش تصمیم گرفتم، درآمدم رو برای موفقیت وتجربه شادی وخوشحالی بیشترهزینه کنم وتحت هیچ شرایطی حاضربه برگشت به سبک زندگی گذشته م نیستم، حالا متوجه میشم که چرا حضرت محمد درجواب پیشنهاد کفارگفت که اگر خورشید رادردست راست من وماه رادردست چپ من قراردهید ازاین راه برنمیگردم،وظیفه من فقط بندگی وساختن باورهای قدرتمندکننده واحساس شادی وخوشحالی هستش وبقیه کارها خداوند خودش برام انجام میده مگه مسیر ازاین زیباترهم داریم، درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 3090 روز

    سلام به استاد گرامی و همه همسفرانم

    من خوش شانس ترین انسان روی کره زمین هستم چرا که مسیرم رو پیدا کردم به قول استاد ریل قطارم رو پیدا کردم و دیگه کاری به بقیه به نحوه ی برخورد و رفتارشون ندارم ریل قطارم من رو به تمام خواسته هام می رسونه حالا که مسیرم رو پیدا کردم با تمام وجودم حرکت می کنم. الان سبک بالترم چرا که خلا عاطفی زنجیر وابستگی رو پاره کردم و رها و آزادم الان سبک بالترم چرا که دیگه می دونم هر کسی ریل خودش رو داره و من کاری به بقیه ندارم و خودم رو با کسی مقایسه نمی کنم من بهترینم مسیرم هم بهترینه و آرامش دارم چرا که خدای مهربان با منه کمکم می کنه به بیش از خواسته هام برسم احساس آرامش و آزادی می کنم . الان فقط وظیفه من کارکردن روی باورهای خداگونه است .

    خیلی از همه ممنونم انشالله امروز بهترینها براتون پیش بیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    حجت اله دشت پیما گفته:
    مدت عضویت: 2766 روز

    به نام خدا

    22 مین برگ سفرنامه 26 مرداد 98

    هنوز باورم نمیشه که افرادی وجود داشته باشند که علت موفقیت رو سید بودن بدونن!!!! خودم همیشه اینو تو ناخودآگاهم باور داشتم که هر اتفاقی که برا انسان میفته تقصیر خودشه ولی بعضا به دلیل باور ریشه ای خوش شانسی بعضی اتفاقات رو به شانس ارتباط میدادم، یه جا این جمله رو دیدم که نوشته بود “موفقیت هیچ ربطی به شانس ندارد”. هر کس نتیجه باورها و اعمال خودش رو میبینه خیلی سطحی نگری هست اگر موفقیت افراد رو به عوامل بیرونی ربط بدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    ستاره قطبی گفته:
    مدت عضویت: 2190 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیزم و استاد عباس منش،امروز به صورت اتفاقی با دوستم داشتیم در مورد فایل خوش شانسی صحبت میکردیم و داشتیم دنبالش میگشتیم که گوشش بدیم به صورت اتفاقی دیدم یکی از نشانه های امروز من این فایل خوش ایا من خوش شانس هستم شده خیلی هیجان زده و سورپرایز شدم چه اتفاق جالبی همزمان که داریم دنبال فایل مثل همین میگردی با همین موضوع یهویی ببینی تو نشانه های امروز من اومده ،واقعا این فایلها رو که می بینم حس دوباره زندگی برای تغییر باورهای اشتباه و نادرست را در خودم جستجو میکنم و خدا رو شاکرم به خاطر این که تو مسیری قرار گرفتم که دارم رو باورهای نادرستم کار میکنم و اونا رو تبدیل به مثبتها میکنم ..خدایا سپاسگذرام به خاطر این حس خوب و قشنگ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    زهـرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2523 روز

    بنام خالق هدایتگر

    ?روز بیست و دوم سفرنامه(خداشناسی)

    فایل “آیا من خوش شانس هستم”?

    سلام به چشمان زیبا

    آیا من خوش شانس هستم؟ بله خوش شانس هستم اما خود سازنده این خوش شانسی بودم

    روزهای زیادی از زندگیم رو با این باور سپری کردم ک من آدم بد شانسی ام

    پیش همه از بدشانسی ام میگفتم و روزگار روز ب روز برمن تلخ ترمیشد

    دختری غم گین بودم ک قدرت را به هرچیزی میدادم الا خودم

    همیشه در احساس بدی بودم و این احساس بد سازنده همان شانس بدی بود ک آن را با افکار خودم ساخته بودم

    مگر میشود حالت بد باشد و اتفاق خوب و شانس خوب ب دنبال تو باشد؟

    این همان توهمی است ک خیلی از انسان ها ب امیدش زندگی میکنند

    یک بار دیگر قوانین ذا مرور میکنیم

    تمام اتفاقات و شرایط زندگی ما بدون استثنا نتیجه باورها و افکار خودمان است .

    این قانون ثابت و یکسان خداوند است

    ک اگر دراحساس خوب بمانی ،اتفاق خوب برایت از درو دیوار میبارد

    و اگر در احساس بد بمانی اتفاقات بد ب زندکی ات هجوم خواهند آورد

    ما خالق صددرصد هرلحظه و آینده خودهستیم

    ما تعین میکنیم خوش شانس باشیم یا بدشانس

    با احساسمان ،احساس ما سازنده این خوش شانسی و بد شانسی است

    من با باورهای بسیار خرافی ام بطرز وحشتناکی معتقد ب شانس و تفدیر بودم

    وقتی اتفاق بدی برای من می افتاد اول ازهمه ،قبل ازهرچیزی ، آن را جزئی ازتقدیر و سرنوشتم میدانستم

    من آن را اینگونع تعبیر میکردم ک این جزئی ازهمان مصلحتی است ک باید درمقابلش از خداوند گله و شکوه و شکایت نکنم و دم فرو بندم

    و روز بروز این اتفاقات بد فزونی می یافت

    من خدارو اینطور میدیدم ک ب یک عده می بخشد و ب یک عده نمیدهد

    و من جزو آن بد شانس ها بودم

    روزی از زندگیم تصمیم کرفتم فارغ از خدای ک میپرستم ک دیکر برایم پرستیدنی نبود ،فازغ ازمشگلات ک تا خرخره ام پر بود ،فارغ از هرچیزی

    فقط از دنیای ک درآن هستم لذت ببرم

    روزی ب این نقطه رسیدم ک بی دلیل شاد باشم و فقط ازبودن کنار عزیزانم شاد باشم و ب خودم بیشتر ازهمیشه برسم و خودم را دوس بدارم

    چون میدیدم ک جز این کارچاره ای ندارم و تمام وجودم راگذاشتم تا این الهامی۰ک ب وجودم نازل شده بود را عملی کنم

    هرچقد ک روزها میکذشت زندگیم رنگ عشق و زیبای میگرفت

    مشگلات یک ب یک حل شدند

    غم و غصه و ماتم هر روز نسبت ب دیروز کمتر و گمتر میشدند

    گره ها یک ب یک باز شدند همان ک هرچقد زور زده بوذم بازشان کنم ،گره اشان کور تر شده بود

    دیدم دیگر از اسمان برایم بلا نازل نمیشود هیچ ،هر روز این خوبی و زیبای است ک بر من و زندگیم میبارد

    آنقدر زندگی را دوست داشتنی دیدم ک دوس داشتم صبح شود و من روزم را زندگی کنم

    نجواهای وجودم نجواهای اطرافیان خانواده م ب صفر رسیده بود

    دیگر این عشق بود ک دریافت میکردم

    آنجا بود ک باشما و استاد نازنین اشنا شدم

    آن روز ک پا ب سایت گذاشتم انقدر حس خوشبختی میکردم ک تصمیم گرفتم این گونع خودم را بخوانم زهرای ک خوشبخت است و خوشبختی را یافته

    این ها شانسی نبودند ک ازآسمان نازل شوند این خوش شانسی و خوشبختی را خودم با افکار زیبا و الهی ساختم

    آنقدر امیدوار ادامه میدادم ک اطرافیانم میکفتند خدا برایت کاری نکرده اما من ب ان ها میگفتم خدای من مقصر نیست ،او تقصیره نداره

    شاید تعجب برانگیز بودم برای خیلی ها ،منی ک درمیان مشگلات گیر افتاده بوذم و این چنین شاد بودم و روحیه داشتم .و اینطور خدا را قضاوت نمیکردم

    درست بود برایم پرستیدنی نبود اما در اعماق وجودم کور نوری بود ک اجازه نمیداد قضاوتش کنم

    آنقدر اتفاق خوب برایم می افتاد انقدر عشق دریافت میکردم ک خودم ب گریه می افتادم

    آن ها ک ازبیرون ماجرا را میدند مرا خوش شانس میخواندند همان شانس ها ک خدا یهویی در دامانت میگذارد

    ???

    اما خودم خوب میدانم ک این ها را همه من ساختم

    من روزی خواستم خوش شانس باشم

    خواستم پشت پابزنم ب غم و ماتم همیشگی

    چقد زیباست جهانی ک هرچقد احساست خوب تر باشد خوش شانس تری

    و هرچقد احساست بد ،بدشانس تری

    ما آدمیان خالق شرایط خودهستیم و خداوندی ک جهان رامسخر ما گردانیده

    فقط پاسخگو ب افکار و باورها و در اصل فرکانس های ماست

    تاوقتیکه از بدی ها و بدبختی ها سخن میگوی

    تاوقتهکه ذهنت پراز آشفتگیست

    زندگی فقط بدی و بدی و بدی ب تو میدهد

    و این هنر توست ک هرکجا ک هستی هرچند بد ب احساس خوب برسی

    و این احساس خوب همان عنصر سازنده شانس و اقبال بلندیست ک در آرزویس هسی

    تاپیش از این سرنوشت و شانس را معتقد بودم

    اما همه ی این ها ناشی ارشناخت نادرستم ازخداوند بود

    اگر بتوانی خداوند و قوانینش رادرست بشناسی زندگی دیگر خوبیه و خوبیه و خوبی

    کافیست پشت پابزنی ب تمام آن ذهنیت های غلط راجب خداوند

    این با عدل خداوند ناسازگار است ک بین بندگانش تفاوت قائل شود

    و من تمام این جملات را باپوست و گوشت و استخوانم باور دارم و انقدر یقین دارم ک شکی درآن نیست

    بیشتر جامعه موففیت راب عوامل بیرونی مرتبط میدانند ،شب وروز ناله میکنند و انتظاذ موفقیت دارند درحالیکه موفقیت عاملی کاملا درونیست و هیچ ربطی ب عوامل بیرونی ندارد

    این اصل ماجراست ک پیشرفت و موفقیت رافقط در دستان خودت ببینی وگرنع هیچوقت حتی گامی هم برای آرزو ها و اهدافت برنمیداری

    چون ب انتظار نشسته ای ک خدا برایت کاری کند

    چون ضعیف تر از هستی ک مسئولیت را بپذیری

    ک خالق بی چون وچراخودت هسی

    وقتی مسئولیت پذیر شدی ان وقت تمام حواشی را کنار میگذاری و فقط برای اهدافت تلاش میکنی

    تاوقتی موفقیت را شانسی بدا نی ،ب هیچ جای نخواهی رسید

    خدای مهربانم تورا سپاس ک منو با استاد مهربان آشنا کردی ، چقد زیباست وقتی میبینی شانس را خودت میسازی و خداوند فقط اجابت میکند

    سپاس خدای را ک قدرت خلق زندگیمان را برما عطا کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    بهاره راستی گفته:
    مدت عضویت: 1703 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم

    خیلی جالبه من بیست و یک قسمت از روز شمار تحول زندگی من رو گوش کردم اما برای هیچکدوم نتونستم بنویسم، فقط گوش دادم و رد شدم، اما نکته جالبش اینجاست که مثلا تو یه روز با گوش دادن یه فایل سوال برام پیش میومد و وقتی میرفتم فایل بعدی میدیدم عه جوابم تو این یکیه و به همین ترتیب رسیدم به روز 22! من یکسالی هست با استاد و این سایت آشنام اما هیچوقت جدیش نگرفتم، تو مدارش نبودم درواقع، اما الان یک ماهی میشه به خودم قول دادم و متعهد شدم😍

    دارم مهاجرت میکنم و همش به نظرم میومد انگار یه راه نامعلوم و پیچیده رو به رومه، بعد با گوش دادن به فایل‌ها و کار کردن روی باور‌هام به خودم گفتم این پیچیدگی و سختی رو کی تعریف میکنه؟ معلومه خودت دختر! پس بیا بیشتر روی باورهات کار کن، بیشتر روی خدا حساب کن، ایمانتو قوی‌تر کن.

    تو یه مورد دیگه هم که تو این فایل استاد بهش اشاره کردن بحث سلامتی! من همش بابت این بیماری جدید نگرانی داشتم تو این یکسال و همش استرس خودم و خانواده‌ام رو داشتم و همش به برادرم و مادرم التماس میکردم که بهداشتو رعایت کنین، ولی حالا مدتی میشه دارم روی باورهای مربوط به سلامتیم کار میکنم و تازه اولای راهم، دیگه اصلا خبرهای مربوط به این بیماری رو نمیخونم، هر جا اسمش بیاد یا بحثو عوض میکنم یا میزنم بیرون از اونجا، دیگه اصلا به خانواده‌ام چیزی نمیگم و برعکس میگم خدا حافظ اونهاست و هزاران هزار برابر آرامشم بیشتر و بیشتر شده

    درباره بخش مالی هم بگم که بازم چون دارم مهاجرت میکنم و مدتی هست از شغلم اومدم بیرون تا کارای مربوط به مهاجرت رو انجام بدم، وقتی میرفتم بیرون خرج اضافه نمیکردم، میگفتم تو این پول رو برای مهاجرتت میخوای، تو فعلا درآمد نداری، نکنه یه وقت خرج کنی و کم بیاری اونجا، اما الان دیگه روی باورها و ترمزهای فراوانیم دارم کار میکنم تا با فرکانس فراوانی همراه بشم، مثلا امروز یه دفتر برنامه‌ریزی دیدم که قیمتش یه کوچولو بالا بود اولش گفتم نه بذار ارزونترشو پیدا کنم ولی هونجا مچ خودمو گرفتم، گفتم یعنی تو فکر میکنی لیافت اینو نداری؟ یا اینکه الان این پولو خرج کنی، پولت تموم میشه یا میتونی بازم پول بسازی؟ خلاصه که الان بعد از گوش دادن این فایل و نوشتن این دیدگاه میخوام برم سفارشش بدم😍

    من تازه اول راهم ولی امیدوارم که با ایمان قوی و کارکردن روی باورهام زندگیم رو همونجوری که میخوام درست کنم، از خدا هزار بار سپاسگذارم که تو این مسیر قرارم داد و به اینجا هدایت شدم، امیدوارم که با فایل‌های رایگان بتونم تکاملم رو طی کنم و در مدار محصولات قرار بگیرم، من بعد از گوش دادن به هر کدوم از فایل‌ها خدا رو عمیقا شکر میکنم بابت هدایتم به سمت اون فایل،(اینم تو پرانتز بگم که این اولین دیدگاه اینقدر طولانی من بود😍)

    براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی و فراوانی میکنم

    حال دلتون رویایی😍❤️🌻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    به نام خدای وهاب

    سلام بر استاد عزیز

    روز بیست و دوم روزشمار من

    آیا من خوش شانس هستم؟

    سوالی که از بچگی اصلا از زمانی که نوزادی به دنیا میاد همیشه میشنویم. این بچه چقدر خوش شانسه که توی همچین خانواده ای به دنیا امده و یا چقدر بدشانسه که توی این خانواده است. و همینجور این کلمه با ما هست تا آخر عمر.

    و دقیقا خودمون این خوش شانسی و بدشانسی را میسازیم. من هم از جمله آدم هایی بودم که همیشه میگفتم فلانی خیلی خوش شانسه که فلان کار را داره یا درآمدش اینه یا هر چیزی که عامل موفقیت دیگران بود را در شانس میدیدم. به خاطر همین همیشه عدالت خدا برام زیر سوال میرفت خوب چرا؟ این چه خداییه که یکی را اینهمه بدبخت و یکی را این همه خوشبخت میکنه.

    اما چقدر من خوش شانسم 😂 که با این سایت اشنا شدم.

    البته الان میدونم هر چقدر فرکانسمون بالاتر بره خوش شانس تر هم میشیم . البته به لفظ عام خوش شانسی. و خدا عادل ترین هست. و سیستم هرگز خطا نمیکنه. و همه چیز بستگی به فرکانس داره و جهان بر پایه انرژی است.

    الان که با استاد و کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم آشنا شدم و این کتاب را چندبار خواندم و فصل اول رویاهایت را باور کن و این فایل های عالی ، میفهمم همه چیز بستگی به باورهای ما داره.

    هر چقدر هزینه کنم بابت باورهایم ارزش داره. الان که دارم وقتم را میزارم و ساعت ها میشینم و گوش میدم میخونم و مینویسم میفهمم چقدر ارزش داره که وقت بزارم و فرکانسم را بالا ببرم مطمئنم که حتما بابت فایل ها هم هزینه خواهم کرد و دوست دارم ۱۲ قدم را بخرم. میدونم ارزش داره. مهم ترین سرمایه زندگی سرمایه روی خودم و ساختن خودم است. و این ساختن یعنی درست کردن این باورهای مخرب ذهنم است. که هنوزم که هنوزه لفظی میگم که چقدر خوش شانس بودم ولی الان میدونم که خوش شانسی ساختنی است و اونم با ساختن باورهای قدرتمند کننده است.

    استاد هم سال ها سیر تکاملی ساخت باورها را گذراندند . پس من هم میتونم. باید ترمزهایم را بشناسم و پام را از ترمز بردارم و گاز بدم. باید هر لحظه این باورها را بسازم. من هم خیلی خیلی خوش شانس هستم . و الان با این حس های خوبی که از خواندن کامنت ها میگیرم مطمئنم خیلی خوش شانس هستم که در این مدار قرار گرفته ام و این همه درس یاد گرفته ام.

    پیش به سوی خوش شانسی بیشتر 💃🏼💃🏼

    خیلی خیلی دوستتون دارم ♥️

    سپاسگزارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    الیاس آدمپور گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    سلام به استاد عباس منش بزرگوار و خانم شایسته عزیز و‌تمام دوستان سایت

    فایل های استاد چه دانلودی و چه محصول هرکدوم میتونن زندگی ها رو تغییر بدن جوری که وقتی خودت نگاه کنی به عقب حتی باور نتونی بکنی چنین تغییرات مثبتی کرده ولی یه نکته بسیار بسیار کلیدی داری عمل کردن به تمرینات و فایل های استاد چون من خودم و هم دربقیه دیدم که فقط فایل ها رو‌گوش دادن و بعد رفتن سراغ زندگی روزمره که اینطوری فقط میگیم چقدر قشنگ و تمام که به خداوندی خدا اگر تعهد کنیم به عمل کردن اونم نه مدت طولانی فقط چند ماه زندگی مون عوض میشه بعد خودمون دیگه نمیتونیم به آموزه های استاد عمل نکنیم چون شیرینی موفقیت رو‌میچشیم این خیلی مهمه که تصمیم بگیریم میخوایم در زندگی چجوری عمل کنیم و چه مسیری بریم چون اکثر مردم فقط میخوان موفق شن وهیچ بهایی ندن ولی باید دونست که بهاش همین فایل ها و حتما عمل کردن بهشونه تا زندگی هامون عوض شه و طبق قانون بدون تغییر خداوند به سمت ثروت، خوشبختی و آرامش جلو بریم.

    ممنونم استاد بابت این فایل زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    نوشین تقی پور گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام

    فایل 22 سفرنامه.

    همین چند روز پیش بود که در عین نامیدی کامنت گذاشتم که تا نتیجه ندیدم دیگه هیچی نمیگم!

    و استاد من واقعا دارم نتیجه میبینم!

    تو همین چند روز خیلی خیلی اتفاقات و نشانه های فوق العاده ای رو تجربه کردم!

    از همون فرداش که اون تعهد رو دادم شروع شد!!

    نمیدونم چه نیروی عظیمی توی نیت کردن و تصمیم گرفتن وجود داره. هرچیزی که هست خیلی عجیبه.

    هرچند که من عملی هم باز شروع کردم به کار کردن.

    در هر حال خواستم اطلاع بدم که فقط طی چند روز من نتایج بزرگ و لذت بخشی از لحاظ مالی و روابط و تجربه ی حال فوق العاده، گرفتم!

    هر چند که اینا قطعا نتیجه ی کار کردن های قبلم و فرکانس های از پیش فرستاده شدمه اما فقط با اون قصد جدیه و تمرکز لیزری رو احساس خوب و کار کردن مداوم رو باورهام و شکرگزاری روزانه، تونستم کلی نشونه ی عالی از اتفاقات بزرگ رو دریافت کنم. مثل همون تیکه های کوچیکی که هاو تو ماز قبل از رسیدن به ایستگاه پنیر بزرگ پیدا میکرد. (کتاب چه کسی پنیر مرا برداشت)

    نمیدونید چقدر این چند روزه با سیل اتفاقات و آدم های خوب مواجه شدم. با سیلِ شدن ها، دریافت بهترین حس ها از آدم ها، دریافت پول، گرفتن حس آزادی و رهایی زیاد!

    من نشونه ی بزرگ و خفنی دیدم از کار کردن رو باور آزادی و تابع شرایط و تحت سلطه ی افراد دیگه نبودن! دیدم و فهمیدم که کار کردن ها داره جواب میده!!

    من تو اون کامنتم گفتم که خودم از قانون حرف میزنم اما بهش نرسیدم. در صورتی که من اون روز فقط یک قدم باهاش فاصله داشتم!! اگر بخوام دقیق تر بگم، یک قدم با نشونه های نزدیک شدن به خواسته م فاصله داشتم و الان این جایی که هستم کلی تیکه های پنیر کوچیک پیدا کردم که نوید یک ایستکاه پنیر بزرگ رو بهم میده. نوید اینکه تو داری خیلی از باورهاتو تغییر میدی و بیا اینام نشونه هاش. اینام یه سری ((شدن)) تقدیم تو!

    من اونموقع و اون روز ناامید شده بودم اما چون فرکانس های قوی ای از پیش فرستاده بودم و چون نزاشتم ناامیدی منو متوقف کنه و بیشتر باعث بلند شدنم شد، پس دور نشدم و خیلی سریع نتایج رو دیدم!

    چیزی که اتفاق افتاد این بود:

    1. من به نظر خودم داشتم تو یک مسیر خوب در مسیر خواسته م حرکت میکردم،

    2. به سنگ و مانع برخورد کردم،

    3. باز هم ادامه دادم،

    4. مانع بزرگ تر شد و نشانه هایی دریافت کردم که نسبت به ادامه حسم رو بد کرد. نشونه هایی مثل اینکه من دارم در مسیر رسیدن به خواسته م دچار حس ذلت میشم. و طبق باور احساس لیاقت، من باید با نهایت عزت به خواسته م برسم پس شاید زیادی رو این خواسته بند کردم و بهش چسبیدم. هر چیزی که هست این مسیر درست نیست،

    5. بیخیالش شدم و این نرسیدن بهش خیلی حس ناامیدی و ناراحتی بهم داد،

    6. از فرداش تصمیم گرفتم اون خواسته رو رها کنم و سعی کنم با چیزی که خدا داره وارد زندگیم میکنه ارتباط برقرار کنم و به زور نخوام ازش فرار کنم.

    به نوعی تسلیم شدم،

    7. از موقعی که تسلیم شدم حالم خوب شد. تونستم نکات مثبت اتفاقاتی که داره پیش میاد و قبلا خودم رو قربانیش میدونستم ببینم. دیدم واقعا خیلی ام عالیه و کلی از خواسته هام رو توش داره! دیدم نکنه چون از چند ماه پیش همش داشتم فرکانس خوب میفرستادم، اینم واقعا یک خیر بزرگی برام باشه که من به زور و همراه با کلی حس نیازمندی و بدبختی داشتم ازش فرار میکردم؟

    من تسلیم شدم اما خودمو نباختم. نَنشستم خودمو در ناراحتی دفن کنم. تسلیم شدم و جدی تر تصمیم گرفتم حال خودمو خوب نگه دارم و بیشتر از قبل فرکانس های قوی بفرستم.

    من اعتماد کردم. یک کلام.

    برای بار دوم بود که فهمیدم اگر با زور و تلاش زیادی میخوام یک چیزی رو برای خودم محقق کنم، هر کاری کنم نمیشه.

    و این بار هم نشد. بار اول تو جایگاهی که بودم خیلی ام اذیت شدم اما قانون کاری به حال من نداره. سرکارم، با چنگ و دندون میخواستم یک پوزیشنی که فکر میکردم بیشتر به من میخوره و بیشتر مناسبمه رو بدست بیارم اما نتونستم. چون واقعا اگه تو مدارش بودم، اگه به احساس لیاقت در موردش رسیده بودم، اگه خودم خودمو باور کرده بودم به راحتی بهش میرسیدم و حالا اکه با جنگ و دعوا میخوام بهش برسم یعنی یک جای کار ایراد داره. چون اگر از قبل تو ذهن خودم با اون پوزیشن هماهنگ شده بودم در کمال راحتی و خیلی عادی بهش میرسیدم. نه اینجوری!!

    این دفعه هم همینطور. دیدیم خیلی دارم تلاش زیادی و اضافی میکنم و ممکنه این وسط ها ارزشم هم له بشه و پایین اورده بشه. این شد که فهمیدم من هنوز تو مدار این خواسته نیستم و فقط باید بپذیرم و بعدش شروع کنم به رسوندن خودم بهش. اونم فقط از راه ذهنی.

    نه تلاش فیزیکی و بیرونی و کشتن خودم. اینجوری اتفاقا هیچ وقت بهش نمیرسم تا وقتی که باورهام و احساس لیاقتم مشکل داره.

    من تجربه کردم که اون جایی که خسته میشی و ناامید. همون نقطه دقیقا انرژی فوق العاده زیادی رو درون خودش داره که به شدت میتونه محرک قوی ای برای دوباره بلند شدن و خیلی ام قوی تر بلند شدن، بهت بده.

    من هنوز خیلی راه دارم تا این خواسته هایی که برام محقق شده رو دائمی در زندگیم نگه دارم و دائمی تو این مدار باشم.

    اما خیلی خیلی چیزا در مسیر رسیدن به اون خواسته یاد گرفتم و الان حسم واقعا خوبه.

    حسم به اتفاقی که داره رقم میخوره و قبلا به شدت به شدت ازش فراری بودم و نسبت بهش حس بدی داشتم، عالیه!

    واقعا اوکی ام و خیلی خدا توی این حسم کمکم کرد.

    و همین حس خوب و کمک خدا، برای من یک قطب نماست.

    مثل همون حس بد که بهم گفت نوشین دیگه تو این مسیر ادامه نده. بیخیالش شو.

    من الان اون خواسته رو کامل گذاشتم کنار و حسم هم عالیه.

    حالا اون خواسته شاید اصلا به نفعم هم نبود. چون این پتانسیل رو داره که کلی سختی مضاعف و نادرست هم بهم بده.

    در هر صورت من ایندفعه دیگه عمیقا بهم ثابت شد که مسیر رسیدن به هیچ خواسته ای با چنگ و دندون و اذیت نیست و تو باید اول ذهنی در مدارش قرار گرفته باشی.

    من دیدم مثه اینکه هنوز قرار نگرفتم و خدا رم شکر کردم.

    چون همون برنامه ای که اون برام داره شاید بهترم باشه و بهترم نباشه فرکانسمو عوض میکنم تا بهترشو تجربه کنم.

    واقعا هیچی شانسی نیست و همش همین فرکانس هاییه که خودمون فرستادیم و داریم میفرستیم..

    برا همینه که میگم اگه اتفاق پیش رو خوب هم نبود، خودم فرکانسمو عوض میکنم تا خوب بشه.

    که خیلی سختم هستا. اما بهم ثابت شد که راهش فقط همینه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    Sos گفته:
    مدت عضویت: 2329 روز

    به نام خداوند متعال کسی که بهم جراعت حرکت بسوی ناشناخته ها رو داد ….

    سسسسلام استاد بزرگوارم

    سلام بانو شایسته مهربان

    روز بیست و دوم تحول زندگیم

    ……………………..

    سخن استاد عزیزم :

    هیشکی تاکید میکنی هیشکی نمیتونه دری که خدا برات باز کرده رو ببنده

    آدم خسته میشه کوچیک و بزرگ نداره ولی یادت باشه هر وقت که خیلی خسته شدی که دیگه فکر کردی هیچ توانی برات نمونده درست همون موقع قد میکشی باور کن ……

    تصمیم گرفتم زندگیمو برا همیشه تغییر بدم، میخوام  جز 2 درصد ثروتمندان باشم دارم تمامه انرژی خودم گذشتم برای موفقیتم با عشق در این مسیر ادامه میدم

    استاد یادم چقد هزینه های الکی داشتم پولم صرف کارهای بیهوده خرج میکردم زمان مو به بطلات صرف تلویزیون نگاه کردند اخبار خودمون از لذت ها موجود محروم و بی هدف امور زندگی مو صرف میکردم خودمو از تفریحات، مسافر ،گردش ،چون میترسیدم هزینه کنم همین پول رو هزینه تعمیر ماشین پراید میکردم خیلی هزینه دادم تا زمانی که خسته شدم گفتم دگه تمام باید رها کنم این زندگی معمولی رو به پایین ….

    استاد الان دگه میلاد جدید هزینه پرداخت میکنه برای پیشرفت ،سعادت ،آموزش، در حال تغییر نگرش افکار و باورها پوچ گذشت با باوره های قدرتمند توحیدی که من بهترین امکانات یه زندگی میخوام داشته باشم برای خیلی راحت سفارش کالا دادم چقد لذت بردم از حرکتی که ازم بدونه کوچکترین نگرانی چون مطمئن هستم چندین برابر بهم برمیگرده….

    الان 22 روزه زندگیم حال هوای تازه ای پیدا کرده نشونه های مختلف رو دارم میبینم و تاییدشون میکنم سپاسگزاری انجام میدم مهمترین چیزی این قوانین عمل و حرکت هست ما وقتی فرکانسی ارسال میکنیم یه سری ایده بهمون گفته میشه از هر طریقی باید اجراشون کنیم

    یاد گرفتم باید پول مو برای خوشبختی خودم خرج کنم چقد دارم لذت میبرم من متعهد شدم به این مسیر با تمام وجودم گذشتم این تنها راه سعادت هست راه رسیدن به خداست

    وَاذْکرُوا اللَّهَ کثِیرًا لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»

    و خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شدید…..

    یکی از اهدافم برای سال میلادی جدید مهاجرت هست صد در صد اتفاق میفته دیشب این تصمیم بزرگ با شجاعت رو گرفتم و پل های پشت سرم رو خراب کردم برای این هدف باید زبان انگلیسی یاد بگیرم اصلان زبانم صفر هست تصمیم بعدیم که گرفتم از  بیس زبانم رو فوق‌العاده کنم شروع کردم به حرف الفبای انگلیسی یاد گرفتم( ABC ) یکی از موهبت های که دارم سریع یاد میگیرم

    دارم بهائ موفقیتم رو با عشق لذت پرداخت میکنم

    میلاد پسری از نور

    25   December

    2022

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: