داستان شگفت‌انگیزِ تحقق یک آرزو

الهی و ربی من لی غیرک

روز 36 سفرنامه

عرض ادب و احترام خدمت همه دوستان عزیز و استاد عزیز و مریم جان شایسته

چندتا درس این فایل واسم داشت

اینکه چقدر خود لگو نمونه بارز تکامل 1 انسانه.

یعنی چی:

یعنی وقتی 1 انسان خیلی موفق توی هر زمینه ای را میبینیم مثل استاد عباسمنش، اگه بهش توجه کنیم و نزدیک بشیم و زوم کنیم،میبینیم این آدم از 1000 تکه های کوچک مثل لگو روی هم سوار شده و تبدیل شده به استاد عباسمنش.

و اون 1000 تکه و قطعه های پازل، چیزی نیس جز باورهای اون فرد

باورهای درست که در جای درست خودش قرار گرفته.

اگه یادمون بیاد تکه های لگو و خونسازیمون همیشه ،تکه های کوچک و جمع جوری بود اما همین تکه های کوچیک را اگه درست، سر جای خودش میزاشتیم رو هم، تبدیل میشد به 1 خونه یا 1 ماشین

این تکه های کوچیک پازل، نمود زندگی واقعی و تکامل ما هست.

این به من یاد آوری میکنه ، قرار نیست توی مسیر رسیدن به خواسته هام، کارهای بزرگ‌و عجیب و غریبی بکنم، فقط کافی همون کارهای درست و کوچک را به بهترین نحو خودش انجام بدم،

به قول استاد

روزی 1 صفحه کتاب بخون

روزی نیم ساعت ورزش کن

روزی نیم ساعت روی باورهات کار کن

روزی نیم ساعت روی مهارتت کار کن

روزی نیم ساعت با خدای خودت مناجات کن

همین قدم های کوچیک تو را به خواسته هات میرسونه

مثل موقعی که لگو میساختیم و تکه های کوچک را سر جای درست خودش قرار میدادم ودر نهایت میشد 1 سازه بزرگ و زیبا.

پس هیچ راه 1 شبه بزرگ شدن و ثروتمند شدن نیست

تو با درست کردن باورهای درست تو هر زمینه ای ،تکه های لگو ات را کامل میکنی و سر جایش قرار میدهی.

اما 1نکته مهم که نباید فراموش کنیم اینه که،ما وقتی بچه بودیم ،وقتی داشتیم دونه به دونه اون لگو هارا روی هم میزاشتیم،از انجام این کار لذت میبردیم و تو ذهن و تخیل خودمون ،اون کار را قشنگ ترین و بهترین و بزرگترین خونه یا ماشین دنیا که داره ساخته میشه، میدونستیم

پس این مهمه که یادمون باشه، داشتن احساس خوب و احساس لذت از ساختن هر تکه کوچیک از لگو، باعث انگیزه ادامه دادن و تکمیل کردن تکه های بعدی اون سازه است.

و قشنگی اش اینه که مثل اون لگو ها که اگه وقتی رو هم میزاشتی ،دوستشون نداشتی یا، با اون خونه ات یا ماشین دلخواهت ،مثل اون چیزی که تو ذهنت بود، فرق داشت

راحت و آسان اون تکه های لگو را میکندی و جاهاشون را با هم عوض میکردی.

الانم هر قسمت از زندگیت را که دوست نداری یا مثل اون چیزی نیس که تو ذهنت بوده، فقط کافیه اون باورهای قدیمی و محدود کننده ات را بکنی و با باورهای درست و قوی کننده جا به جا کنی، تا همون چیزی بشه که دلت میخاد.

لگو لند بهمون یاد آوری میکنه که تو خالق ،لحظه به لحظه زندگی خودت هستی

این تو هستی که داری تکه به تکه این قطعات را روی هم میسازی

و تو میتونی نا محدود هرچیزی را که دلت میخاد به هر شکلی که تو دلت میخاد بسازی.