همه ی دستاوردهای بزرگ بشر از دل یک رؤیا، یک آرزو، یک هدف و یک ایده ی ساده آغاز شده است.
اما رویایی که جدّی گرفته شده،
هدفی که یک آرزوی دور و دراز به شمار نیامده،
و ایدهای که مثل وحی منزل اجرا شده است.
افراد موفقی که به چشم یک اسطوره به آنها مینگری و دستاوردهایشان را تحسین میکنی، تکنولوژیای که هر روز زندگی را برایت راحتتر میکند، مثل همین موبایل یا کامپیوتری که اکنون در اختیارت است و میتوانی این جملات را بخوانی، یا همین فضای مجازی که سبب شده، بتوانیم از هر جای دنیا، در این خانواده صمیمی جمع شویم و…
دستاورد آدمهایی است که، نه از تو باهوشترند و نه هیچ ویژگیی خارقالعادهتری نسبت به تو دارند. فقط توانستهاند خودشان را باور کنند.
توانستهاند به یاد بیاورند که آنها با این قدرت به دنیا آمدهاند تا تمام اتفاقات زندگیشان را به گونهای که میخواهند، خلق کنند. تو هم میتوانی این باور را بسازی. آنوقت جهان همانگونه که حامی آنها شد، حامی تو نیز میگردد.
دلیل خیلی واضح و منطقیای برای آرزوهایی که در دلت زنده میشود و همه وجودت را پر از شور و اشتیاق میکند وجود دارد و آن دلیل این است که:
خداوند، قبل از شکل دادن آن آرزو در دلمان، امکان و توانایی به تحقق رساندنش را به ما میبخشد.
فقط کافی است قوانین خداوند را درک کنیم. کافی است اصل و ذات خودمان بهیاد بیاوریم و بپذیریم که:
«تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورها و فرکانسهای خودمان است».
وقتی به این نقطه برسیم، دیگر هیچ رویایی در دلمان نمیپوسد و تبدیل به آرزویی دور و دراز نمیگردد. بلکه تبدیل به هدفی میشود که برایش قدم برمیداریم و قدم به قدم آن را میسازیم و همراه با تحققش ظرف وجودمان را رشد میدهیم. عزت نفسمان را میسازیم و هم خوب زندگی میکنیم و هم کمک میکنیم تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد.
مهم نیست هدفت چقدر بزرگ است، فقط کافی است باور کنی خالقی هستی که، با فرکانسهایت همه چیز را خلق میکنی.
وقتی خودت و تواناییهایت را باور میکنی، وقتی باورهای قدرتمندکننده و هماهنگ با هدفت را بسازی و با خواستهات هممدار بشوی، راه کارها، ایدهها و الهاماتی از راه میرسند که قدم به قدم شما را در مسیر تحقق آن هدف هدایت و حمایت میکنند. این قانون جهان است. این برنامه خداوند است و این راه پیشرفت و گسترش جهان است.
به همین دلیل است که جهان بیشترین حمایتهایش را همواره از افرادی میکند که بیشترین گسترش را ایجاد میکنند.
جهان بزرگترین پاداشهایش را به افرادی میبخشد که با جدی گرفتن رویاهایشان، بیشترین گسترش را ایجاد میکنند.
تحقق اهداف فرمول سادهای دارد:
۱. داشتن هدفهای واضح و مشخص.
۲. ساختن باورهای هماهنگ با آن اهداف.
مطالعه مقاله در عقل کل با عنوان «راهکاری قطعی برای اجرای تصمیمات و تحقق اهدافی که سالها به تعویق انداختهایم»
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری داستان شگفتانگیزِ تحقق یک آرزو125MB10 دقیقه
- فایل صوتی داستان شگفتانگیزِ تحقق یک آرزو9MB10 دقیقه
.
در مدار سیوششم ” تحول زندگی ” فصل دو
/////////////////////////
تا الان از اهرم رنج و لذت ، دقیقا برداشت کاملی ندارم
.
.
راستی این تعهد چی بود که رفته تو سرم ؟؟؟!!!؟
اونم تعهد بی قیدو شرط !!!
حتما یادم باشه بجز این سایت از
هیچ کسی و هیچ جایی چنین سیلابی رو قبول نکنم !
//////////////
ینی سرم درد گرفتااااا – چرا ؟ چون بیش از حد یه چیزی رو مهم کردم واسه خودم !
پیرو تضادی که دیروز پیش اومدو گوشیم خراب شدو… بگذریم / خلاصه ارتباطم با سایت یک آن قطع شد و یک آن چشمه ورودی های مناسبم خشکید !!! …
خلاصه اینکه …. بگذریم
خدایا شکرت یکبار دیگه لازم دونستم بگم که با تمام وجود ازت سپاسگذارم رب العالمین که اسباب هدایت و لذت بخش تر کردن این تجربه چند روزه زندگیم تو این دنیا رو فراهم و منو به بهترین هاش بهره مند میکنی …
واقعا ابزار عالی نعمتیه هــــــــــــــــــــــــــــــااااا ….
موبایل عالی ، لپ تاپ عالی ، اینترنت ممتد و سرعت بالا و تن سالم و محیط آروم و دلخوش و آزادی مالی و مکانی و زمانی نعمتیه که فک کنم اگه وعدشو در صدر اسلام به ابوجهل و اعراب بادیه نشین میدادن چنان اهرم رنج و لذتی واسشون ایجاد میشد که خخخخخخخخ …
خدایا شکرت مرسی برای همین لبخنده که ارزشش خیرمما یجمعون …
واقعا به فضل الله و رحمه فبذالک فلیفرحوا ….
واقعا ما داریم تو بهشت زندگی میکنیم ، عین عین عین بهشت …
یه متنی امروز خوندم جالب بود ” به برگ گل نگه ، نه به خار گل ، که خارگل خار دل است ”
واقعا چشم هارو باید شست ، خدا بهمون صبر بده که جور دیگه هم میشه دید …
یاد اون دیالوگ تاریخیت افتادم استادجان که گفتین اگه یه روزی ازین دنیا برمو مثلا خدا بهم بگه به عنوان پاداش چی میخای ؟ شاید انتخابتون بودن تو همین موقعیت فعلی در دنیا باشه …
این حرفتون خیـــــــــــــــــــــــــــلی حرف توشه هااااااااااااا
چی میتونم بگم … از وصال …
خدایا شکرت///// ایشاا… روز به روز نزدیک تر بشی روز به روز از هر جهت ثروتمند تر تر تر ترتر ترتر …
///////////////////////
اقا این فایلو که گوش کردم به دلم افتاد چنتا کار انجام بشه و بلافاصله اقدام کردم که به عنوان ردپا مینویسم برای روزاییی که بگم ااااوووووو خدااااااا یادش بخیر تو دست مهدی وثوقووو ازوووونجا گرفتی ؟؟؟!!!!؟؟؟؟؟؟!!!!!!!؟؟؟!!!!!!
///////////////
داستان امروز اینجوری شروع شد که حدود هفت صبح میخکوب اومدم تو سایت و فایلو دانلود و کامنت ها رو لود کردم تا آفلاین بشه بعدا خوندش. ( ناگفته نماند یه چیزایی از تمرین ستاره قطبی فهمیدم شکسته و بسته هر روز بعد پاشدن و شب قبل خواب خواسته هامو مینویسم و جالبه هر روز گاهی تعداد بیشتری ازشون که به شکل شکر گذاری نوشتمشونو انگاری اتفاق افتاد تیک میخوره ! ینی اتفاق میوفته !!! خدایا شکرت : )
در باب رویداد های دیگر امروز : ))
محتوای ارزشمند این فایل در خصوص هدف گذاری و عمل به الهامات بود و یه ماجرایی رو تحت عنوان ” لِگو لند ” توضیح داده شدو یک جمله واسم بولد گشت !
که ” این شهربازی بزرگ با اجرهای کوچک لِگو بازی بچه ها ساخته شده ! اره این همه بازدید کننده و ثروت و پول که داره جابه جا میشه منتهی میشه به یه بازی … که با تکه های کوچک اجرهای لِگو ساخته شده !
این نتیجه عمل به الهاماته …
آقا بلافصله دلم گفت پاشو برو پیش دفتر پیمانکاری و بلوکه هایی که برج 4 سفارش دادمو پولشم حساب کردم بیارن تخلیه کنه تو زمین ( پشت تلخ جوفروش )
اعتراف میکنم این کار هر روز تو فکرمه و بابت به سرمنزل مقصود نشستنش از خدا تشکر میکنم هر روز …
متاسفانه بخاطر باور های محدودم نتونستم به ادامه الهامم عمل کنم . گذارششو قبلا نوشتم مختصرا اینکه به دلم افتاد زمین رو دور دیوار کنم منتهی پولم کم بود ، باز گفت با همین پولی که داری شروع کن ، چند واحدی ” اتریوم ” خریده بودم ، با فروشش رفتم 2400 عدد بلوکه پیش خرید کردم اما برای تحویلش نرفتم !
پیش خودم گفتم بذار پول بیشتر خدا برسونه سفارشمو بیشتر کنم فک کنم کم کم حدودا یه 11 هزار تایی لازمه … خلاصه ، وقتی استاد گفت این شهر به این بزرگی فقط با قطعات کوچولو ساخته شده گفتم اوکی پس منم با همین مقدار کم شروع میکنم و خدا هدایتم میکنه : )
و هدایتم کرد : ) بعد رفتن به اونجا و فیکس کردن مصالح ، تا الان بهم الهام شد بخش جلوش که متصل میشه به کوچه رو دیوار کن و یه در هم خدا میدونه از خیلی قبل تو حیاط خانه بیــبـیم هست و کلا ازش یادم رفته بود !!
بیا درب ورودیشم هم جور شد : )
تا الان دو قدم بهم گفته شده با همین مقدار پولی که دارم بنا میگیرم اصلا لازم بود خودمم میرم کمکش : )
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که تکالیف سخت و سنگین رو از دوشم بر میداری و هر لحظه از هر جهت تجربه لذت و آرامش و سعادت رو تجربه میکنم … : )
امیدوارم فضل و رحمت بی نهایت خدا به بینهایت شکل شامل حالم بشه و بتونم در راستای گسترش زمین نقشی رو داشته باشم/زیبا زندگی کنم و زمین رو جای زیباتری برای زندگی کنم…
یکی از کامنت های همین فایل اینجوری نوشته بود :
بهترین و ریشه ای ترین راهکار برای اقدام و عمل در راستای خلق شرایط دلخواه :
1/ نوشتن اهداف و خواسته ها به صورت واضح و مشخص
2/ساختن باورهای هماهنگ با هدف
3/ایجاد احساس خوب و لحظات بیشتری ماندن در احساس خوب
4/ عمل به الهامات ( ینی حتی اگه ناعاقلانه و چه بسا غیرممکن باشه عمل کردن به کاری که احساست و قلبت میگه درسته )
باز اون زنگه تو گوشم پیچید !
خب هدفم که مشخصه و با فکرکردن بهش ذوق میکنم+ هرروز تو مخمه !
مرحله دوم ساختن باور های هماهنگ با هدفه ؟؟!!
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که راهنماییم میکنی تا جملات و باورهای هماهنگ با خواستمو پیدا کنم ///
الان بهم الهام شد برم مقاله مریم خانم شایسته که پیوست همین پیج هستو بخونم ببینم مرحله بعد به چی هدایت میشم : ))
////////
////////
هممممممممممم
یه سری متن ها به نظرم جالب اومد قرارش میدم برای استفاده بیشتر و هدایت بیشتر : )
خدایا شکرت : )
دوستی نوشته بود :
” همین امروز وقتی در کار ایده ای را عملی کردم ایده ی بهتر به ذهنم رسید که میتوانم بهترش کنم ”
یه حالتی مثه مرحله دوم خودم که بعد اجرا کردنش ” درب ” هم جور شد : )
ازین موضوع به پلکانی بودن الهامات رسیدم و یادم از کلیپ راز اومد که گفت در جاده تاریک بین کالیفرنیا و نیویورک در تاریکی شب حرکت میکنید درحالی که فقط 100 متر جلوتونو میبیند و ایمان دارید 100 متر بعدی هم نمایان میشه و به همین ترتیب به مقصد میرسید …
استاد هم یه جایی شنیدم گفت : نخواه کل مسیرو بدونی ، حرکت کن مرحله مرحله گفته میشه …
بین نوشته های دوست عزیز دیگه این قسمتش جالب اومد :
“ایده هایت را جدی بگیر رویاهایت را جدی بگیر.
اری زمانی که ایده هایم را جدی میگیرم و قدمی که الان پیش رو دارم را
بر میدارم به وضوح و سادگی می بینم که چقدر عالی هدایت می شوم.
مشکل من این است که اعتماد نمی کنم فقط باید اعتماد کنم و قدم را بردارم
/////////////////
هنوز که هنوزه واسم دریافت الهامات از طرف خداوند ، وحی منزل و این قبیل مباحثی که تو این سایت زیاد به چشمم میخوره زیاد ارتباط برقرار نکردم
فک کنم از باور لیاقت نشتی دارم ! اره – این جور مباحث واسم خیلی بزرگ تعریف شده و مخصوص توی پرانتز ها و از ما بهتران است !!!
خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که فضل و رحمتت برای همه یکسانه و تورو به عادلی و بخشندگی میخونم … مشتاق هر محبتیم …
فک کنم اگه توی فکرم عبارت ” ایده و الهام ” رو یکی بدونم مسئله حل میشه ! همه چیز بازی با کلماته ! الخیر فی ما وقع … : )
بعدش این کامنت چمشک زد :
“همه ی پیشرفت هایی که الان انهارا بزرگ می پنداریم
تنها از دل یک ایده ی درونی بسیار ساده شروع شده.
اما جدی گرفته شده و به ان عمل شده .
اما به تعویق نیوفتاده و مانند وحی منزل اجرا شده.
قدم به قدم تکاملش را طی کرده
اری فقط باید خودم را باور کنم و شروع کنم و ادامه دهم.
این من هستم که با فرکانس هایم تمام شرایط زندگی ام را خلق میکنم ”
جدی گرفتن الهامات و عمل کردن به ایدها با این نگاه که این ایده وحی منزله
تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء بازتاب باورهای خودمان است.
و در ادامه متن زیبای شایسته جانم با ترکیبی از برداشت دوست عزیزی خیلی عالی بود ، باید چند بار دیگه بخونمش ، اعتراف میکنم بعضی قسمت هاشو نمیفهمم !!
چه عالی نوشتید که : همه ی دستاورد های بزرگ بشری با یک ایده،آرزو و هدف و … شروع،
به خاطر آن ، تصمیم گرفته و
توانایی خودش را در تحقق هدفش باور کرده و اقدام کرده است …
خداوند، قبل از اینکه آرزویی را در دلمان شکل بدهد، «توانایی تحقق آن آرزو» را در وجودمان شکل میدهد.
این قانونه ، “باور” کن.
مهم ترین نشانه آماده شدن آن توانایی در وجود ما چیه ؟
آن آرزو به قلبمان نفوذ میکند و در میان کلاممان پدیدار میشود و در نوشتههامان حضور مییابد و سپس جزئی از تجربیات زندگیمان میشود…
تمام زندگی ما روی این اصل استوار است که:
«تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء بازتاب باورهای خودمان است.»
ساختن باور فرایند تکاملیه یک شبه ایجاد نمیشود .
نتایج ما به اندازه باورهای مان است .
به تعویق انداختن و یا گرفتن یک تصمیم :
نشانه ی اینه که هنوز باورهای مان به اندازه ای قدرت نگرفته تا
خودش را به شکل گرفتن یک تصمیم نشان دهد .
گرفته شده : به تعویق انداختن اجرای یک تصمیم
نشانه اینه که هنوز باور های مان به اندازه ای شکل گرفته که تا همین جای کار جواب بدهد و یک تصمیم گرفته شود اما منجر به اقدام نشود
تا باور ساخته نشه تا اندازه ای که ایمان لازمه ساخته نشه در مدار خواسته قرار نمیگیرم وقتی در مدار قرار نگیریم به راه حل ها ایده ها فرصت ها و …که اهدافمان را محقق کند راه نداریم
باور و اقدام با همن
باور ساختن یک فرایند همیشگیه
جهان در هر لحظه به فرکانسهای ما پاسخ میدهد و در هر لحظه در حال اجرای همان میزان باور ساخته شده هست.
ماجرای جهان ما به این شکل است که، در هر لحظه نتیجه آنچه را در زندگیات میبینی که، در ذهنت در حال ساختنش هستی
حالا اصلا پروسه تغییر باور به چه شکل انجام میشه
نتیجه اول در قالب تردید به شیوه قبلی کار خود را آغاز میکند
سپس اطمینان از اینکه شیوه قبلی اشتباه بوده بیشتر میشود،
سپس تصمیم برای فراموش کردن شیوه قبلی،
سپس تصمیم برای نگرش به شیوه آگاهیهای جدید،
سپس فکر کردن به تواناییهایت و باور کردن آنها و فکر کردن به اینکه میتوانی این توانایی را جدی بگیری،
میتوانی این هدف و رویا را جدی بگیری و از این توانایی برای تحققاش استفاده کنی،
سپس کم کم ایدههایی از راه میرسند که تصمیم میگیری عملی شان نمایی و از آنجا که در حال تغذیه ذهن با ورودیهای مناسب هستی، باورهای قدرتمندکننده رشد و قدرت بیشتری مییابند و ایمان و عزت نفس تو را بیشتر میکنند تا برای اجرای آن ایده قدم برداری،
سپس آن قدم جواب میدهد و آن نتیجه اعتماد به نفس و انگیزههایت را رشد میدهد تا به خودت
بگویی: اگر برای این خواسته جواب داده، پس برای آن یکی خواسته هم باید جواب بدهد.
و به این شکل نرم و آرام و بدیهی، روند تغییر شرایط زندگیات شروع میشود
توجه
این ورودیها باید ادامه بیابد تا آن خروجی ها نیز ادامه داشته باشد.
ذهن همیشه باید تغذیهای مناسب داشته باشد تا بتوانی وارد مدار بشوی، در آن مدار بمانی و در آن
مدار به ثبات برسی و سپس به مدار بالاتر صعود کنی
کنترل ذهن و تغذیه آن با ورودیهای مناسب، یک کار همیشگی است
اگر میخواهی در تله به تعویق انداختن ایدههایت نیفتی و تصمیمهایت را فقط در حد یک تصمیم
باقی نمانند،
باید قوانین جهان و
موجودیت فرکانسی خودت را درک کنی
یادت باشد ما به دنیا آمدیم تا جهان را تجربه کنیم، اتفاقات را تجربه کنیم و با این تجارب به شناخت بهتری از خودمان و خواسته هامان برسیم.
////اینجا دلم گفت این متن اضافه بشه که : ما برخلاف سایرموجودات که به صورت واکنشی به هر رویداد عکس العمل نشان میدهند ، میتوانم شرایط و اتفاقات رو اونجوری که میخایم خلق کنیم/////
این همان کار خاص و مهمی است که باید انجامش دهی.
راه دریافت هدایت، برداشتن اولین قدم است
ساختار ذهن ما با این اهرم رنج و لذت کار میکنه یعنی در هر لحظه طبق برنامه ای که بهش داده میشه و برنامه غالبی که داره انجام یک کار رنج و انجام یک کار لذت محاسبه میکنه.
گاهی کاری که باید انجام بدیم رو نمیدیم یعنی جای رنج و لذت در ذهن ما جای درستش نیست و ما با پرسیدن سوال های مناسب میتونیم درک کنیم چه باوری در پشت جابه جایی رنج و لذت در ذهن ماست
////////این پراگراف اخر رو نمیفهمم منظورشو ، ینی چطور باید جابجا بشه ؟ : ) //////
بعدش این نوشته دوست عزیزی جالب اومد با اینکه کمی پیچیده و فلسفی مینماید ! :
کلمه آب ، نوشیدنی نیست فرمول ” هاچ 2 اُ ” است !
کلمه باران ، نمیتواند شما را خیس کند، برای اینکه به معنای این کلمه ها پی ببرید باید آب و باران را تجربه کنید
کلمه ها ، از تجربه های واقعی چند گام عقب تر هستند.
آنچه را که شما به راستی باور کنید در زندگیتان مشاهده خواهید کرد.
اگر به شدت به کمبود و نداری اعتقاد داشته باشی تنگدستی به سراغ شما خواهد آمد و اگر به وفور نعمت و شادمانی فکر کنید و با دیگران در این باره سخن بگویید ثروت و شادمانی به سراغتان خواهد آمد.
وقتی به مرتبه هوشیاری می رسید …که
تمایل برای اندیشیدن و عمل کردن بجای ترس از تجربه های گذشته .
توانایی قاطع برای لذت بردن از هر لحظه زندگی.
عدم تمایل به قضاوت و داوری در مورد دیگران.
عدم تمایل به اختلاف و درگیری.
عدم توانایی برای نگران شدن.
تشکر و قدردانی مکررواحساس رضایت باطنی از مردم و طبیعت.
برخورداری از چهره ای متبسم.
آمادگی فراوان برای پذیرش عشق و کشش غیرقابل کنترل برای آن
///////////////////////////////////////////////////
خب بریم سراغ نوشته هایی که تو سررسیدم نوشته شد :
جواب مسئله ی چطور باور هماهنگ با خواسته ام ایجاد کنم … ؟
+اصلا بگو ببینم باور چیه ؟
/چیزی که فهمیدم باور ینی یک فکر که چندین بار تکرار شده و ازون جایی که ما برای انجام هر کاری فکر میکنیم ذهن یا مغز برای سرعت بخشیدن به روند عکس العمل ها مطابق تصمیمات قبلی و تفکرات غالب یا همون باور ها اقدام میکنه و در نهایت در تصمیم گیری ها عملکردی رو متوقف یا حرکت میده که فک کنم همون اهرم رنج و لذت میشه .
+افرین طبق این توضیحات و بگو ببینم فرایند حذف یا ایجاد باور چطور انجام میشه ؟
/تکرار یک فکر به اشکال مختلف – کنترل ورودی های ذهن مطابق برنامه ای که میخای-
+چه راه حل هایی برای ایجاد باور پیشنهاد میکنی ؟ یک باور چطور در ذهن نهادینه میشه ؟
/تکرار جملات تاکیدی – دیدن نمونه هایی که به نتایج مد نظر که الان به ظاهر دوراز دسترس میشه رسیدن و گفتن اینکه من هم میتونم شرایط زندگیمو به وسیله فرکانس هام مطابق این نتایج عالی خلق کنم …
+بگو ببینم جملات تاکیدی چی هستن و چطور باید استفاده و ساخته بشه ؟
/ببین جملات تاکیدی باید جوری باشه که حس خوبی بهت بده ، نباید کلیشه و مصنوعی به نظرت بیاد – باید به شکلی باشه که بتونی باهاش ارتباط برقرار کنی و مثال بیاری واسش ، طراحی جملات تاکیدی یه چیزی مثل لباس میمونه – درسته همه لباس ها بدن رو میپوشونه و سایر مزایا رو ایجاد میکنه امــــــــــــا دلیل نمیشه هر نوع لباس با هر سایز یک نتیجه یکسان ایجاد کنه .
///////////////پس از این مکالمه گفتم : خب من میخام کار ساخت و ساز انجام بدم ، محدودیت هایی که باعث شده اقدای انجام ندم 1.پول کافی برای انجامش ندارم 2.یکمم از محدودیت های ساخت و ساز و شهرداری میترسم یه کوچولو !
+اوکی بگو ببینم چرا مقوله شهرداری تو فکرت ضعیفه ؟!
/چون چندین بار شنیدم خداوند حامی رشد و پیشرفت و گسترش زمینه و بیشترین پاداش ها رو به افرادی میده بیشترین گسترش رو در زمین ایجاد کنند و زیبا زندگی کنن و زمینو جای زیباتری کنند برای زندگی بعلاوه ساخت و سازهای اطرافم شدته که شهرداری هیچ ممانعتی نداشته .
+ خب از همین روند بیا برای پول هم استفاده کن ینی ورودی ها یا جملاتی رو پیدا کن که در راستای دیدن نتایجی بشه که پول و ثروت بینهایت زیاده و خیلی راحت میشه بهشون دسترسی داشتو در راستای اهدافت خرجش کنی : )
//////////خدایا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که انچه لازم هست رو بهم الهام میکنی تا تجربه زندگی چند روزه ام در دنیا لذت بخش تر بشه //////////
*خداوند حامی رشد و پیشرفت تعالی هر موجودی است .
(به طبیعت نگاه کن ، مثلا یک درخت بدون هیچ زحمتی فقط با حرکت دادن ریشه هاش تو خاک آب مورد نظرشو بدست میاره و نور خورشید خود به خود بهش میتابه ، خود به خود و به راحتی … بدون هیچ زحمتی … اینا همش یک سیستمه فقط باید رابطه پول و خودت رو پیدا کنه تو این چرخه )
*خداوند حامی و همراه منه و از ایده هام حمایت میکنه و عواملی که برای رسیدن به خواسته هام هستو به سمت هدایت میکنه.
(کلی ایه از قران خوندمو دیدم که اقااااا : ان علینا للهدی ، ، الکی زور نزن … یا ان هدینا للسبیل اما شکورا اما کفورا … کافیه اولین نشونه های تجلی خواستتو ببینی و تحسین کنی و با تمام وجود ذوق کنی جوری که انگار به خواستت رسیدی و بابتش از خدا تشکر کن و لئن شکرتم لازیدنکم…
*فضل و رحمت خداوند بر من بی نهایت زیاده
( در این خصوص یادت بیاد محبت هایی که حتی بدون اینکه تو بگی در حقت انجام شده و از کوچک ترین ها تا به ظاهر بزرگترین ها شروع کن به یادآوریشون …
مثلا خدایا شکرت برای چشم هام که هم میتونم ببینم باهاشون و همم زیبایی صورتم رو بیشتر کرده …. به هر چیزی نگاه میکنی دنبال چیزی باش که تداعی محبت های خداوند باشه که درحقت بدون اینکه بگی داشته … )
*خداوند برای من به شدت کافیه …. این خداست که در اشکال مختلف به من محبت میکنه و با حذف افراد و موقعیت ها یا شرایط به هر دلیلی ، از جای دیگه بهترش وارد زندگیم میشه .
* من آهنربای جذب بهترین ها هستم …
*من هر روز از هر جهت ثروتمند تر میشوم …
//////////اینا رو ضبط کن شب تا صبح بذار تو گوشت باشه یا روبه روی آینه به خودت نگاه کن و بلند بلند یا اروم هر تکرارش کن
//////
این بود بخشی از موضوعاتی که امروز باهاش روبه رو شدم
پایان
+159