داستان شگفتانگیزِ تحقق یک آرزو - صفحه 32
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-33.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-06-18 07:50:342024-06-08 22:29:03داستان شگفتانگیزِ تحقق یک آرزوشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا.
سلام.
وقت همگی بخیر.
خیلی خیلی احساس خوبی دارم که به راحتی هدایت می شوم به سمت کامنت نوشتن.
خدایا سپاسگزارم که نسبت به دیروز در کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت بهتر عمل کردم.
خدایا سپاسگزارم که در جهانی زندگی می کنم که این همه قوانین دقیق و بدون تغیر بر آن حاکم است.
خدایا سپاسگزارم که نسبت به دیروزم عاشقانه تر و بی قیدو شرط تر عشق ورزیدم.
یه روز دیگه با یه فایلِ بی نطیرِ دیگه
داستان شگفت انگیزِ تحقق یک آرزو ؛ فایلِ روزِ سی و ششمِ روز شمارِ تحولِ زندگیِ من.
خدایاسپاسگزارم که این همه احساس خوب دارم .
خدایا سپاسگزارم که دقت و سرقت تایپِ دَه انگشتی ام نسبت به یک هفته قبل خیلی خیلی بهتر شده.
خدیا سپاسگزارم که احساس می کنم که روز های خوب دارن برام دست تکون میدن.
خدایا سپاسگزارم که از با خود در صلح بودن لذت می برم.
خدایا سپاسگزارم که یکشنبه گذشته رفتم مرکز استان و مرکز شهر تمرین آگهی تبلیغاتی را انجام دادم و بعد از انجام خیلی مشتاق تر شدم تا بیشتر انجامش بدم.
خدایا سپاسگزارم که روز به روز توانایی ام در تمرکز بر نکات مثبت بهتر می شود.
واقعا همه ی ما توانایی هر خواسته ای را داریم که، در دلمان زنده می شود و شور و اشتیاق سوزانی در وجودمان ایجاد می کند.
مهم نیست هدف چه قدر بزرگ باشد، اگر قوانین را رعایت کنی و فقط خودت باور داشته باشی ، به آن هدف خواهی رسید.
باشناخت قوانین حاکم بر جهان هستی می توان خیلی راحت به اهداف رسید.
زندگی زیباست .
خدا نگهدار.
دوستان عزیز سلام
واقعا یکی از مشکلاتمون ندوستن هدفمونه، اینکه مشخص نمیکنیم برای خودمون که واقعا چی میخواهیم، فقط میدونیم یا دلمون میخواد که ثروتمند بشیم، موفق بشیم و…..
اولین کاری که بعد از این فایل انجام دادم این بود که هدفمو دوباره مشخص تر نوشتم.
اینکه چی میخوام از زندگی، از خودم، از خدای خودم، تا بدونم چی میخوام.
ممنونم استاد عزیزم بابت همه این آگاهی هایی که بهمون میدین.
به نام حضرت دوست که هرچه دارم از اوست 🕋
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم ❤️
سلام بر خانواده ی بهشتی عباسمنش ❤️
سفرنامه ۳۶🤩
فقط چند روز از مسیرم دور شدم احساس میکردم که یه چیزی گم کردم و فهمیدم که هدفم را گم کردم ولی از امروز دوباره تصمیم گرفتم که دوباره از قدمهای کوچک شروع کنم و در مسیر باشم و از هدفم دور نباشم که این فایل را دیدم و خدارا شکر گذارم که هر زمان سوالی دارم و گمراه شدم به راحتی و با یک جواب ساده منو هدایت میکنه
منم میتونم و قرار کلی شگفتی بسازم با یاری الله
خدایا شکر که در مسیر درستی قرار دارم
خدایا شکر که در خانواده ی عباسمنش هستم
شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشین در دنیا و آخرت 😉🙏
عاشقتونم خانواده ی بهشتی عباسمنش ❤️
به نام خدای خالق زیباییها
سلام به استاد عزیزم، مریم جان پرمهر و تمام همسفران
🧡سی و ششمین روز از روز شمار تحول زندگی من🧡
خدا رو شکر که با دیدن این فایل و خوندن مقاله چیزهای خیلی زیادی به من یاد آوری شد.
یک سری از تصمیماتم رو به بهونه الان که وقت نیست! فلان کار مهم تره و چیزهایی از این قبیل همواره به تاخیر انداختم.
حتی با خوندن این متن ایدهای که مدتی پیش به ذهنم رسیده بود و عملی کردن اون رو تا سال اینده به تاخیر انداخته بودم مجددا به یاد اوردم. همین حالا تو نُت گوشیم یادداشت کردم و تعهد دادم که فقط نیم ساعت در روز رو به این ایده اختصاص بدم و پیش ببرمش.
حتی جواب این سوالم که چرا پیشرفت رو مدتیه که به طور محسوس حس نمیکنم رو گرفتم؟ چون من مدتی کوتاهی کردم و دوباره به مدار قبلی برگشته بودم که خب حس چندان خوبی نداشت. و خب الان کاملا مصمم هستم که بدون توجه به میزان کاری که در طول روز باید انجام بدم حتمااا و حتمااا زمان اختصاص داده به پیشرفت شخصیم رو فقط و فقط برای ساختن باورهای جدید و تقویت باورهای ایجاد شده و همینطور یاداوری قوانین جهان بزارم.
استاد و مریم عزیزم شما واقعااا فوق العاده اید و من ممنون و سپاس گزارم خدا هستم که منو به سمت این اگاهی ها هدایت کرد.
امیدوارم زندگیتون سرشار از عشق، سعادت، ثروت، آرامش و سلامتی باشه🧡🌱
روز۳۶سفرنامه
سلام
گرممنبهاستادومریمجانوتمامهمسفرانم
هیچآرزوییدرماشکلنمیگیردمگراینکهازقبل
توانتحققآندرمابهوجودآمدهباشد.
منخالقومسئولتماماتفاقاتزندگیامبوده
وهستم،
مندرهرلحظهباافکاروفرکانسو
باورهایمزندگیامراخلقمیکنم.
ماچقدرآگاهانهباوردرستمطابقهدفمان بهخورد
ذهنمانمیدهیم،همانطورکهبهبدنغذایسالم
میدهیم،
خداونداازتومیخواهمتاهدایتمکنیتادراینروزهای
پایانیسال۱۴۰۰تاباعزموارادهوایمانیقوی،بهمنکهعاشقانه
وباتماموجودم
بهجستجوی(حقیقتخودم)میگردم،تاموفقشوم
وسالآیندهدرهمینتاریخازنتایجمفوقالعاده
وبینظیرمبنویسم،وخوبزندگی.کنمودنیاراجای
بهتریبرایزندگیکنم.
سلام میکنم به عزیزان خوب اندیش
۳۶ روز از سفرم میگذره و واقعا خداروشکر میکنم که این مدت از زندگیم رو اینجا قرارگرفتم و برای ساخته شدن تکاملم تلاش میکنم
برام جالب بود که امروز موقعی که تو خواب وبیداری بودم تا هوشیار شم وبلند بشم همش این توی ذهن وکلامم بود تکرار میکردم خودمو دوست دارم و تک تک قسمتهایی که به من مربوط میشد روحی اخلاقی ووو بابت یکی یکی شون عشق میورزیدم به خودم خداروشکر که این شده ساکن ذهن وقلبم که به خودم عشق بدم
استاد چقدر خوب گفتین هدف ها انقدر بزرگ نیست که نتونیم بهشون برسیم و واقعا بع من داره ثابت میشه که با درک قوانین وکنترل ذهنم و نگه داشتن احساس خوبم میتونم به خواسته هام برسم
و از همون ابتدای کار خوشحال باشم واحساس خوب داشته باشم نه تنها زمانیکه برسم به اونچه که میخوام
به نام الله 🌼🌼🌼
نیروی الهام و تکامل ،دو موضوع اساسی برای رسیدن به خواسته هاست .
یه وقتهایی یه ادم بسیار موفق رو میبنیم ،میگیم کی به این مرحله رسید یا حرفی که خیلی وقتها گفته میشه که فلانی یک شب پولدار شد . در صورتی که طرف زمانی رو گذاشته واسه تکامل و یک جایی به موفقیت رسیده . خودش رو ،باور کرده ،و ارام ارام پیش رفته .
کوچکترین ایده ها ،میتونن ملیونی ثروت بسازن به شرطی که ازش ساده نگذریم . باور کنیم و حرکت کنیم .
یک موقعه ایی واقعا شرایط وسط کار سخت میشه و ناامید میشیم ولی باید ادامه داد و کم نیاورد . حتی با گام های کوچیک ،باید ادامه داد .
ولی بعدش که به انتهای مسیر میرسی چنان غرق لذت و شادی میشی که همه ی اون سنگلاخ ها و ناهمواری ها ،رو فراموش میکنی . خدایا هزار بار شکرررت
دیروز صبح باید کامنت میزاشتم . صبح ساعت پنج راهیی صعود به یه قله سخت بودم ،فقط گوش دادم وقت نشد کامنتم رو بزارم و الان اومدم که رد پایی از خودم بزارم
دیروز اولین صعود من به قله بود که پوشیده از برف .وصخره های بزرگ و قسمتهای از مسیر گل که خییلی سر بود و من تجربه صعود به قله های مرتفع رو نداشتم بعداز شش ساعت پیمایش به قله رسیدیم ،با این که عاشق این کارم احساس میکردم تو اون برف سنگین خیلی خسته شدم .و ماهیچه های پام گرفته بود . مجبور بودم متوقف نشیم که قبل تاریکی بررگردیم پایین. مسیر خیلی پرشیب و خطرناک بود .
یه لحظه ناامید شدم گفتم چه اشتباهی کردم کاش نمی امدم . گریه م گرفته بود .
یه لحظه به خودم امدم گفتم از چی میترسی
خدا حامی تو ،خدا هواتو داره . از مسیر لذت ببر .ترس و نگرانی و بزار کنار .
توجه خودم و بردم به گلهای بنفش و سفید ظریف و کوچیکی که تو اون برف سفید خودنمایی میکردن . و صدای قشنگ پرندگان تو اون طبیعت بکر و برف سفید که همه جا رو پوشانده بود و زیر نور افتاب برق خاصی داشت . همینطور همنوردهای عزیزم که بعضی ها با شوق و لذت به بقیه کمک میکردن و لذت میبردم . دیدم دارم از اون لحظات قشنگ که اونجام غافل میشم .
دیدم چقدر حالم خوب شده و دارم لذت میبرم ،پر از شور و شوق شدم .
وبه سلامت به خانه رسیدم و اونقدر امروز خوشحالم . که خدای خودم و باور کردم .
که خودم و باور کردم که میتونم . این یه درسی بود برام که خییلی گرانبها بود ،اگه تونستم به این خواسته م برسم به خیلی های دیگه هم میتونم برسم باید خودم و خدای خودم باور کنم و حرکت کنم .
خدایا شکرت 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
سلام خدمت استاد عزیزم وخونواده ی بزرگ عباسمنشیم.این جمله ی استاد منو به فکر برد که گفتن شما هیچ چیزی از ثروتمندترین وشادترین انسانها کم ندارید.یعنی ماهم همچین قدرتی داریم که به ارزوهای بزرگمون برسیم اما گاهی اوقات انقدر نا امیدیم که حتی رسیدن به خواسته های کوچیکمونم واسمون سخت میشه.یادمه استاد توی یه فایلی گفتن که داشتن یه خونه با حیاط۲۰۰متری بزرگترین رویاشون بوده اما الان اون جزو کوچیکترین داشته هاشونه چقدر الگوی خوبی هستید برای من که بدونم الان بزرگترین خواستم میتونه چن سال دیگه کمترین داشته م باشه.این روزها تمام تلاشمو میکنم که احساسمو خوب نگه دارم چراکه فاصله ی بین ما وخواسته هامون تنها با احساس خوبه که زود پرمیشه.خدای عزیزم رو شاکرم که منو با این سرزمین عباسمنش آشنا کرد جاییکه بهم یاد میده خودم خالق شرایطم هستم وبهم قدرت میده وایمان میده وحس خوب .
به نام خالق یکتا
سلام به استاد ، خانم شایسته و دوستان
ردپای ۳۶
خیلی باحال است من دقیقا توی شرایطی هستم.(شرایط به ظاهر سخت) که نجوا ها زیاد شورشو در آوردن.همان نجواهایی که استاد در این فایل گفتند از قبیل اینکه.دست زیاد شده،پول دست مردم نیست،ساخت وساز کم شده،دلار بالا رفته، و یا این شهر پتانسیل اهداف تو رو نداره.اما به لطف خداوند که در این مسیر زیبا هستم توانستم سربلند باشم از نظر خودم.البته نجواها بودن و هنوز هم کم و بیش هستند.اما من نه آنم که زبونی کشم ازچرخ و فلک.
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد.
خدایا بابت کنترل بیشتر و بیشتر ورودیهای ذهنم سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم.
روز چهلم
شادی..شادی…شادی
واقعا خیلی قشنگ بود این فایل.اینکه به خودم اومدم و فهمیدم در اصل تمام اهداف ما به خاطر شاد بودنه.هرچیزی رو میخواهیم که شاد باشیم…پس نباید شادی رو از خودمون دریغ کنیم..!
وقتی من امروز و با توجه به داشته های امروزم که کم هم نیستند نتونم شاد باشم، آیا واقعا با رسیدن به خواسته هام میتونم شاد باشم؟!
معلومه که نه..
چون خواسته های ما هیچ وقت تموم نمیشن،مدام تکامل پیدا میکنن،پس باید یاد بگیریم همین امروز هم شاد باشیم،همین امروز هم آروم باشیم..
خدایا شکرت بابت این آگاهی های فوق العاده