کلیپ انگیزشی شماره ۳ | استاد عباس منش - صفحه 33
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2014/10/angizeshi-tabestan7.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2014-10-09 06:36:072020-08-29 20:51:27کلیپ انگیزشی شماره ۳ | استاد عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام سلام به همگی
امروز که هشتمین روز از سفر به اگاهی هاست برای من
تصمیم گرفتم تمام هدف ها و خواسته هایی که میخام رو بنویسم روی کاغذ … باید اعترافی بکنم که هدف های بزرگ و بلند مدت هنوز برام ملموس نیستن بخاطر همین فعلا تمرکز کردم بر اهداف چند ماه اینده و برنامه یکساله رو نوشتم موقع نوشتن جزئیاتی به ذهنم میرسید که قبلش نتونسته بودم بهشون فکر کنم و خودم تعجب میکردم و البته انگیزه منو خیلی بیشتر میکنه و همین قدم های کوچیک رسیدن به خواسته هامو برام باور پذیر تر کرد شاید تا دیروز همه اونچه که تو ذهنم بود برام رویا و ارزو بود و کمی دست نیافتنی اما الان میدونم زودتر از موعدی که براشون قرار دادم بهشون میرسم و این انرژی در من به وجود اورده که خدا میدونه قرار چه اتفاقی بیفته برام
منتظر اتفاق های بسیار عالی ام
از شدت انرژی که داشتم مجبور شدم برم بیرون قدم بزنم و سر راه اینقدر از زیبایی های طبیعت توجه منو به خودش جلب کرده بود که تمام مدت مشغول و محسور زیبایی ها بودم و مدام زیبایی ها و نعمات رو تحسین میکردم و خدارو شکر میکردم بابت هدایت من به این مسیر پراز زیبایی و انرژی
احساس میکنم دقیقا دارم هدایت میشم به همون مسیر و جاده همواری که پراز زیباییه و منو خیلی راحت به مقصد میرسونه
خدایا شکرت …من ایمان دارم به این راه ایمان دارم به این هدف ایمان دارم به توانایی هام ایمان دارم به خدایی تو خدای من
سلام خدمت هم سفر های عزیزم امروز روز هشتم سفر من این فایل استاد خیلی انرژی بخش بود با خودم فکر میکردم که مدت هابود که دوست داشتم از نظر مالی مستقل بشوم مخصوصا که با تضاد های زیادی در این مورد برخورد میکردم تا این که تابستان سال قبل یه تعهد نامه نوشتم تا درامدم رو سه برابر کنم که به طور عجیبی به سمت بورس هدایت شدم و با خریدن سهم در آمدم دقیقا سه برابر شد اما دیگه نوشتن تعهد رو بی خیال شدم و اصلا فراموش کردم بعد چندمدت دیگه عملا در آمد زیادی نداشتم چند وقت قبل به حرف استاد فکر میکردم که میگفتن از علاقه تون پول بسازین علاقه من آشپزی وپختن کیک و دسر وامروز با شنیدن این فایل بخودم گفتم قدم های کوچک رو بردارم و اول از آشپزخانه کوچک خودم شروع کنم و یه پیج تو اینیستا باز کنم من حرکت کنم خداوند حتما نشانه هایی برام میفرسته و راه رو به من نشون میده یه تصمیم دیگه هم گرفتم تو لایو استاد که برا سال نو صحبت میکردن گفتند که حتما رو خودتون سرمایه گذاری کنین نه جای دیگه بعد پشت سرهم نشانه هایی اومد که من رو به سمت خریدن دوره عزت نفس هدایت میکرد قلبم بهم گفت که سهم ها رو تو بورس بفروشم و دوره عزت نفس رو بخرم ذهن منطقی م مخالفت میکنه اما من میخوام به قلبم گوش کنم وبه خدا توکل کنم و جلو برم امروز خواستم یه ردپا به جا بذارم
به امید موفقیت همه ی هم سفر های عزیز و خودم
همیشه موفق باشی عزیزم
با حس خوب و توکل بخدا حتما برو جلو مطمئن باش قدم های بعدی برات شفاف و واضح میشن
دوره عزت نفس هم به من خیلییی کمک کرد✌👌
با ارزوی سالی پرسود وموفقیت برای شما
“نشانه امروز من”
به نام خدای هدایتگر
خدایی که هر لحظه و هرجا و به هر طریقی “درحال” هدایت منه! هدایتم به سمت اونایی که میخوام.
به سمت اونایی که روشون تمرکز کردم و افکار غالب روزانم روی اونا تنظیم شده.
به چیزایی که هرروز بهشون توجه می کنم و در موردشون میبینم ومیشنوم و فکر میکنم.
این خدای من هرجا که باشم، به هر طریقی، دائما منو هول میده به سمت اون چیزایی که روشون توجه کردم و با زبان بی زبانی “فرکانس” بهش گفتم بیشترشو میخوام.
چون زبان مشترک بین من و جهانم، چیزی جز فرکانس نیست!
فرکانسی که ناشی از باوره!
باوری که ناشی از افکارتکرار شونده وغالبه!
افکاری که ناشی از کانون توجه منه!
و کانون توجهی که ناشی از ورودی هامه!
یعنی چیزایی که میبینم و میشنوم و بهشون فکر میکنم یا یادم میارم.
پس همه چی از ورودی ها و توجه ما ساخته میشه! این طوریه که با زبون بی زبونی بدون اینکه روحت خبر داشته باشه، به جهانت یه سری سفارشا دادی و جهان، تو رو در مسیری قرار میده که به سفارشات برسی و از آخر بهت میگه “سفارشهایی که داده بودین آمادست! ” اون وقت ما انگشت به دهن میگیم اینا سفارشای ما نیست. اصلا تو ذهنمون نمیگنجه که چنین سفارش هایی داده باشیم!
چون یادمون رفته! چرا یادمون رفته؟!
چون یه فاصله زمانی هست بین لحظاتی که سفارشتون رو ثبت میکنیم و لحظه ای که دریافتش میکنیم. طی این فاصله که مشغول ثبت سفارشات جدید هستیم، یادمون میره قبل تر چیا سفارش میدیم و حتی زمانی که سفارشمون میرسه درب خونه بازم باورمون نمیشه.
جنگ میکنیم، دعوا و بحث میکنیم که اینا سفارشات من نیست بلکه دولت، خانواده، جامعه، همسایه اینا رو سفارش داده!
در صورتی که حتی اینو نمیدونیم هیچ کس به جز خودمون اجازه ثبت سفارش برای خودمون رو نداره!
(!)
(!)
(!)
به همین خاطر هست که استاد میگن اولین قدم برای تغییر پذیرش تمام اتفاقات و مسئولیت های زندگیمونه!
چون تا زمانی یادمون نیاد که هیچ کس به جز ما حق ثبت سفارش رو نداره، و نپذیریم که اینا سفارش خوده ماست، نمیتونیم سفارش رو تغییر بدیم.
امیدوارم سفارشامون رو واضح و مشخص، با دلایل کافی ثبت کنیم که نتیجه هم به همون وضوح باشه.
سلام با عطر بوی بهاری خدمت استاد عزیزم🌹💐
چه نشانه ایی امروز خدایا برام فرستادی 🤩🤩عجب فایل پر انرژی 👍👍🙏🙏🙏خدایا شکرت
آره استاد از خودم خیلی وقت پیش پرسیدم از زمانی که با شما آشنا شدم ،،که این زندگی نیست که من دوست دارم ،،خیلی از آرزوهام و رویاهام را بیخیال بیخیال شدم ،،اصلا بهتره بگم دیگه آرزو هم نمیکردم ،چون جراتش نداشتم چه برسه به حرکت کردن😔😔😔
ولی بعداز آشنای باشما استاد عزیزم دوباره جون گرفتم ،زنده شدم..با هر بار شنیدن صدای زیبای شما انرژیم بیشتر شد ،،دوباره نوشتم ،اهدافم نوشتم ،آرزوهامو نوشتم .استاد اینو شما به من یاد دادی که هیچ کس نمیتونه به من کمک کنه جز خودم ..این بزرگترین آموزه من بود این که باید حرکت کنم ،از یه جایی شروع کنم
اگه میخام چند سال دیگه ،،یا نه بهتر بگم همین فردا از امروزم بهتر باشم و از زندگیم لذت ببرم باید خودمو باور کنم ،به خداوند اعتماد داشته باشم ،اگه دیگران دارن از زندگیشون لذت میبرم من هم میتونم ،،منم میتونم روابط عالی ،سلامتی کامل ،یک زندگی رویایی ،و ثروت فراوان داشته باشم ،خونه های زیبا ،ماشین های مدل بالا ،حساب های بانکی پر پول 🤩🤩🤩
آره استاد به خاطر همین دلایل ،به خاطر اینکه استرس نداشتن پول شب عید ،اینکه شاید روزی ۲۰هزار تومن باید برای یک زندگی متاهلی خرج کنی ،اینکه مجبور نباشم هر روز حساب کنم ،چقدر از پولهام تا آخر ماه مونده ،،کی میتونم به پدر و مادرم کمک کنم ،مسافرت ببرم ،،به همسرم عشق بدم ،لباس بخرم و خودم بتونم هر آنچه دوست دارم داشته باشم..آره همین ها امروز بزرگترین دلیل برای ادامه دادن این مسیر هستن
استاد بیکارم ولی بخدا قسم هر روز ساعت ۷و نیم بیدار میشم ساعت کوک کردم که نزاره بخوابم ،،بیدار میشم اول از همه شکر گذاری مینویسم ،انرژی میگیرم بعد نشانه هر روزم میبینم ،صدای شما را گوش میدم ،،و سعی میکنم با این فرصت آزاد روی باورهام کار کنم آره با همین کارهای کوچک ،متعهد شدن که هرروز صبح بیدار بشم و نخوابم ،،زیبایی ها را ببینم ،با خدای خودم حرف بزنم ،،و خودم را کند کاو کنم …
بعضی روزها واقعیت کم میارم ،،همین دیروز کم آوردم ،شرایط مالی جالب نیست ،شب عید هست و هزاران خرج و مخارج ، دوست داشتم بیخیال بشم ،،بد زبانی کنم ،بیخیال این آموزشها بشم ..ولی دیگه تا حدودی زیاد این نجواها را میشناسم ،رفتم خوابیدم وقتی بیدار شدم سریع حس خودمو خوب کردم ،،و دوباره احساساتم خوب شد و باز هم ادامه دادن مسیر خوشبختی ..استاد عزیزم شما بهترین الگوی من هستید ،وقتی صدای شما را میشنوم امیدوار میشم به حرکت کردن ،به دنبال کردن جا پاهای شما 🤩🤩🤩
به خودم میگم من شغل ،و حقوق و مزایایی که داشتم بیخیال شدم و اومدم بیرون که زندگی که خودم دوست دارم بسازم ،،اونجوری که دوست دارم زندگی کنم پس من هر روز با تعهد حرکت میکنم و اطمینان دارم خداوند در کنارم هست و همیشه حمایتم میکنه و از من بیشتر اشتیاق داره برای خوشبخت شدن و ثروتمند شدن من ..
و خدا هست ،خدا هست ،خدا هست👍🙏💗
به نام الله
سلام به همگی
روز زیبای هشتم سفر
به عنوان کسی که خالق تمام زندگی خودشه قانون اصلی کیهان رو به خودم یادآور میشم که تمام اتفاقات زندگی من حاصل توجه من و ورودی های ذهنمه
من در هر لحظه تاکید میکنم در هر لحظه از زندگیم فرکانس هایی رو به کیهان ارسال میکنم و جهان شرایط و اتفاقات و ایده هایی را همسنگ با آن فرکانس وارد زندگیم میکند و برای اینکه فرکانسم در مسیر خواسته هام باشه باید ورودی های ذهنم را کنترل کنم و فیلتری در ورودی ذهنم داشته باشم که فقط و فقط تمرکزم بر نکات مثبت باشه بر نکاتی که احساس خوبی بهم بده احساس شادی آرامش فراوانی و هر احساس خوب دیگه ای و آنوقت است که مسیر بین الانم و آرزوهایم هر بار با این روند کنترل ورودی و دادن غذاهای عالی به ذهنم کمتر و کمتر میشود و
ظرفم بزرگتر میشود گه خداوند در سوره ی ابراهیم آیه ی هفت میفرماید که شکرگذاری کنید تا به شما بیفزایم یعنی با این روند ظرف وجودم بزرگتر میشه و آماده ی دریافت نعمت های بیشتر با هر جنبه ای میشود و خداگونه تر خواهم شد
پس نیازی به جابه جایی کوه و شق القمر نیست بلکه منظور از حرکت همراستا شدن با این قانون اصلی و کنترل ورودی ها در هر لحظه تاکید میکنم در هر لحظه از زندگیه پس احساس خوب را در هر شرایطی که هستی را داشته باش
به قول استاد حتی در سخت ترین شرایط هم نکات مثبتی برای تمرکز و رسیدن به احساس خوب و شکرگذاری وجود دارد و آنوقت است که میفهمی که فرکانس شکرگذاری چقدر قوی است و احساست را خوب میکند و اینجاست که باید ایمانم را قوی تر بکنم
امروز به یک ناخواسته ای برخوردم که قبلا خیلی حالم با برخورد بهش بد میشد و کل روز را در فکر به آن و احساس بد داشتن میگذراندم و گاهی بیشتر اما امروز فقط چند دقیقه طول کشید ماندن در این احساس بد و بعد چند دقیقه ناخودآگاه بآ نکات مثبت احاطه شدم و کاملا احساسم عالی شد و یه لبخندی وجودمو گرفت و خدایم را بسیار سپاسگزارم که ایمانم انقدر قوی شده و مدارم بالا رفته که از آنچه که منفی هست و خداگونه نیست به راحتی اعراض میکنم
خدا جونم هزاران هزار مرتبه شکرگذارم بخاطر این مسیر زیبایی که منو به آن هدایت کردی و بخاطر ماندگاریم و ادامه دادن این راه زیبا
خدای خوبم فقط و فقط به خودت تکیه میکنم و نه هیچ کس و چیز دیگه ای و بآ توکل به خودت با این آگاهی های زیبا با ایمان تر این مسیر را ادامه میدهم و به
رسالتم در جهان زیبایم خواهم رسید و بهشت واقعیم را در همین جهان خواهم ساخت
استاد عاشقتم
در پناه فرمانروای کیهان
انرژی گرفتن از تضاد ها مهارتی است که باید تقویت کنم.
و دوباره تضاد های دیگر و دوباره تصمیم قطعی تر برای تغییر.
مهم ترین دلیلش این است که من لایق بهترینها هستم و برای این به دنیا امدم
که انطور که لایقم است زندگی کنم.
عاشق ان هیاهو و انرژی بیدار شده هستم که با خود موج عظیمی که توانایی هایم
را نیز بیدار می سازند برای تحقق یک هدف دیگر.
الان بهترین زمان است برای اینکه سرنوشتم را مشخص کنم.
شرایطی جدید اهدافی جدید و انسانی جدید.
برای تمام اینها برنامه هایی دارم که وجودم را اکنده از عشق می سازد.
و مرا گرسنه ی برداشتن قدم.
همین حالا متعهد می شوم که هر روز برایش قدمی بردارم.
سلام در روز هشتم سفر هستم
واقعا استاد جمله های طلایی رو گفتن
زندگی ارزشش رو داره، تو فقط یک بار به دنیا میای، طوری زندگی کن که بتونی به خودت افتخار کنی تا خدا به تو افتخار کنه، طوری زندگی کن که موقع مرگت حسرت هیچی رو نخوری!!!
یادت باشه هر لحظه ممکنه که این فرصت زیبای زندگی رو از دست بدی، پس هیچ زمانی رو به بطالت نگذرون، طوری زندگی کن که بعد از مرگت از تو بعنوان یه قهرمان یاد کنن
کسی که خوب زندگی کرد و زمین رو جای بهتری برای زندگی دیگران کرد
خدارو حس میکنم ک داره از طریق استاد یا کامنتا یا ی ایه قران ک اتفاقی میبینم ، باهام حرف میزنه
ایاک نعبد و ایاک نستعین
خدایا شکرت
سلام خدمت همه عزیزان…
درروز هشتم سفرنامه یکی از تجربه های خوبی که به تازگی کسب کردم و هرروز هم انجام میدم رو مینویسم.واقعا باید باور داشته باشیم که قدمهای کوچک اما متوالی رو برداریم.یه هفته پیش یه دوست عزیزی برای یادگیری زبان و فرار از تنبلی این روش عالی رو بهم پیشنهاد داد و گفت برای هرچیز دیگه ای میتونی استفاده کنی.(نمیدونم شاید خیلی از دوستان و یا استاد عزیز و خانم شایسته عزیز این روش رو بلد باشن ولی گفتم بنویسم بهتره شاید برای کسی موثر واقع شد) یه کاغذ A4 برمیداریم و به صورت چهار خونه خط کشی میکنی.من خودم تصمیم گرفتم به ازای هر 15 دقیقه که ذهنم رو روی خواسته ام متمرکز میکنم هم زمان با اون زمان سنج گوشیم رو روی 15 دقیقه تنظیم میکنم و همزمان با شروع زمانش اون مدت رو ذهنمو روی خواستم می زارم تا زمانی که الارم گوشیم به صدا دربیاد.اگه ذهنمو خوب تونستم رهبری کنم یه تیک توی یکی از خونه های کاغذ میزنم و به همین ترتیب در طول روز تا هرجایی که بتونم انجامش میدم.این کار یه اجباری رو برام ایجاد میکنه و وقتی چشمم به اون کاغذ میفته ذهنم میره به سمت اینکه من باید همه این خانه های خالی رو پر کنم و تا به امروز خداروشکر نتیجه خوبی دیدم و عزت نفسم بیشتر شده .این روش بهم یاد داد که باید قدمهای کوچک اما متوالی بردارم و روی خودم کار کنم،هیچ چیز یه شبه به دست نمیاد…
موفق و سعادتمند باشید🤗
بنام خدای مهربان و بخشنده
سلام بر خانواده صمیمی عباس منش عزیز
روز هشتم- بازهم تعهد و باز رد پا
اول از همه امروز متوجه یک موضوعی شدم.خانم شایسته در صفحه ابتدا با صحبت های گرمش ما رو آماده میکنن و بعد ما به سمت صفحه ای که استاد صحبت میکنن هدایت میشیم.خیلی این موضوع برام جالب و دوست داشتنیه.
خب راجب تعهد یکم صحبت میکنم.
خیلی وقته که به دنبال تغییر بودم.تغییری که اعتماد به نفس و خود باوریم رو رشد بده.حدود یک ماه پیش متوجه شدم که یک مدتی ست که ناخودآگاه رژیم غذایی گرفتم.واسم سوال بود که چطور شد که من این تصمیم رو اون هم بصورت ناخودآگاه گرفتم؟؟؟
بعد متوجه شدم این از اینجا شروع شد که، یک روز در باشگاه ورزشی بودم و بعد از تمرین (زمانی که داشتم لباسم رو عوض میکردم) خودمو مثل همیشه در آینه تماشا کردم ولی اینبار یک نگاه متفاوت.
وقتی خودمو در آینه دیدم به خودم گفتم که عباس اخه این چه استایلیه که واسه خودت ساختی؟!! مثلا سالهاست داری تمرین میکنی اینجوری نمیشه باید کاری کنی…. واقعا از فیزیکم بسیاااار ناراضی بودم با اینکه خیلیی ها میگفتن خوبی بابااا و واقعا هم اضافه وزن کمی داشتم ولی دوست داشتم خیلی بهتر باشم.
از اون روز حدودا یک ماه میگذره و من بدون اینکه اذیت بشم و بخوام کلی انرژی بزارم، ناخودآگاه بسمت رژیم غذایی رفتم.کاری که فقط یک بار تونسته بودم انجامش بدم و اون هم بخاطر انگیزه سفری بود که پیش روی داشتم.در واقع یجورایی در ذهنم این جمله شکل گرفت: دیگه اینجا ته خطه
درواقع اهرم رنج و لذت برای رسیدن به فیزیک بدنی مناسب در ذهنم شکل گرفت و الان دارم درک میکنم قدرت این اهرم ذهنی رو که چه کارهایی رو میشه باهاش انجام داد و من بی خبر بودم.
الان از نظر فیزیک تغییر خیلی خوبی در این یک ماه داشتم و خیلی انگیزم بیشتر شده و قصد دارم برم بسمت بالاتر و دارم ادامه میدم و خیلیییی لذت بخشه واقعااا من عاشق ورزشم.
این اولین تغییری بود که نه فقط از نظر فیزیک بلکه از نظر ذهنی هم خیلی منو رشد داده و اعتماد به نفسم بیشتر شده چون که تونستم در این مسئله بر نفسم غلبه کنم و این یعنی شروع کار برای من.
دومین تعهد هم در جهت عزت نفس هست که روی اون هم دارم کار میکنم.در دو بعد به خودم حمله ور شدم و حسم خیلییی بهتر از قبل شده.دارم تغییرات رو هم از درون و هم بیرون حس میکنم.
در واقع این دو تعهد رو دارم انجام میدم برای یک مسئله بزرگتر در زندگیم که اون استقلال مالی ست که خیلی مشتاقم بهش برسم.
یاد یک حدیث افتادم:
کسی که کنترل نفسش رو داره،بر خداوند شناخت پیدا میکنه.
تا الان تونستم ذره ای از این حدیث رو درک کنم و ادامه میدم که بیشتر و بیشتر درکش کنم چون این اصل فقط این.
خدایا شکرت که به همه ما قدرت میدی و هدایتمون میکنی.
دوستان عزیز ممنون بابت خوندن کامنت ها و نوشتن کامنت ها که بسیار کمک کنندست.
شاااد و ثروتمند بااااااااااشید
“” شکر و سپااس رب العالمین””
عالی بود استاد عااااااالی باتمام وجودم حس کردم خط به خط این نوشته هارو
باسلام خدمت استاد و خانواده صمیمی.
هشتمین روز سفرنامه را در حالی مینویسم که باور ها و اعتقادات گذشته کماکان در من تردید و شک بوجود می آورند ولی من توجهی نمیکنم و با همان چیزهایی که دارم ودر همان جایی که هستم کار رو شروع میکنم. سپاسگذار خداوندم که در همه حال نفسی گرم به من اطا میکند و پاهایی که مرا به مقصد میرساند.
با تمرین روزانه به سوی هدف قدم برمیدارم.
مهم نیست یک ماه یا دوماه، یک سال یا دوسال، همینی که الان پروردگار به من لطف کرده تا این مطالب را بنویسم و صبحی دیگر از خواب برخیزم و با او به راز و نیاز بپردازم و روی اهداف خود متمرکز شوم و باورهای خودم را قوی تر کنم…. همین ها رو زندگی مینامم و چه سعادتی که این زندگی و لذت این سفر را در همین لحضات و در همه لحضات میچشم.
سپاسگذار الله یکتا.
در پناه او شاد، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.