کلیپ انگیزشی شماره ۳ | استاد عباس منش - صفحه 69 (به ترتیب امتیاز)

سلام امروز 22 فروردین 1402 سفرنامه هشتم رو گوش دادم در این لحظه از طرفی از خودم خسته ام ازطرفی خودمو دوس دارم و دلم برا خودم تنگه که چرا اینهمه سختی کشیدم تا به امسال 38 سالمه 6 ساله ورزش میکنم و کلی مدرک گرفتم الانم مدرک مربی گری دارم اما نه تنها مربی گری نمیکنم بلکه مدرکم دست بقیه س که بعنوان مجوز باشگاه اداره میکنندو هیچ سودی بمن نمیرسه اون یه احساس بد… احساس بد دوم مدرک کارشناسی ارشد بهترین رتبه و دانشگاه رو دارم با کلی سختی و هزینه فارغ التحصیل شدم. اما شغل مناسبی ندارم والان دستیارم و برا بقیه همیشه کار کردم والان حس حقارت دارم ولی جرات ندارم ترکش کنم چون ترس دارم از بیکاری و هیچ هنر و پشتیبان و سرمایه ای ندارم که بتونم کاری یا درامدی رو شروع کنم.حس بد سوم همیشه ترس داشتم از ازدواج اعتماد بنفس نداشتم و اماده نبودم الانم سنم بالارفته هر پیشنهادی هست بیشتر بخاطر استایل ورزشی ام هست و این حس بدیه بخاطر خودم نیست.حس بد بعدی اراده خوبی دارم اما اصلا نمیدونم چیکار کنم و هیچ کاری بلد نیستم ک بخوام درامد کسب کنم و لذت ببرم ..جز ورزش ،دویدن هیچی حالمو خوب نمیکنه …همیشه صبح زود بیدارم ورزش میکنم هر روز فایل صوتی و شکرگزاری می نویسم ولی قلبا ارامش ندارم و دوس دارم باتمام وجودم شادباشم.ولی نمیدونم چرا ناامید شدم از خودم بی هدف شدم.چرا می ترسم کارمو رها کنم چطوری کار جدید رو شروع کنم .اکثروقتها حس پوچی دارم و بی انگیره ام .