پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 2

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار حسین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

نام الله که تنها روزی دهنده اوست …

سلام …

سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و بچه های سایت …

امروز میخوام از یک زاویه دیگه به این فایل نگاه کنم …

خب همه ما داریم هرروز با فعالیت در این سایت پیشرفت میکنیم و تکامل مون رو طی میکنیم …

حتی با نگاه کردن و گوش دادن و خوندن کامنت بچه ها …

دیروز یه مطلبی از یه پروفسوری میخوندم که میگفت : انسانها با دیدن ……….مدار مغزشون سیم کشی میشه …

و خدا میدونه که همین دیدن خشک و خالی سریال زندگی در بهشت چقدر میتونه به ورودیهای مغزمون کمک کنه و خروجی خوبی داشته باشیم …..

بقول اون پروفسور مدار سیم کشی مغزمون با ورودیها ی جدیدی که پر از احساس قشنگ و زیباییهاست سیم کشی جدید میشه ..

اما در این قصه ما آدمی رو میبینیم ………..که در راس هرم قرار گرفته و خودش رو وارد یک چالش جدیدی قرار میده …چالشی که داوطلبانه ست ..

بعد از تولید ۹۵ قسمت از سریال زندگی در بهشت تصمیم میگیره که به سوالات بچه ها پاسخ بده هر سوالی که بود

ویه جورایی شجاعت و شهامت رو به مبارزه می طللبه ……..

خیلی از سوالات بی ربط هست …

خیلی از سوالات با ربط هست ..

بیشتر سوالات از سر کنجکاوی هست ..

بعضی از سوالات هم چالشی هست ……اما هیچ تاثیری بر ادم قصه ما نداره ….. که یه دفعه نکنه ی سوالی رو نتونه جواب بده یا دست پاچه بشه ….یا بترسه …و دوربین رو قطع کنه …..خیلی زیبا و ریلکس میشنه سوالات رو میخونه و پاسخ میده ….

چون خیلی ابدیده تر از این حرفهاست و اینا براش کوچولو اند

که بخواد با مطرح کردن انها از کوره به در بره …..

خیلی ریلکس میاد میشینه رو صندلی کنار اتیش در کنار عشقش به سوالات پاسخ میده و میگه میخوام تجربه جدیدی از زندگی داشته باشم …

میخوام درونم رو بشناسم …..

.خیلی خوشگل و شیک مجلسی ….

این خاکی بودنش رو دوست دارم ….

.حس خوبی میگیرم …

میگه میتونم الان هواپیما یا هلی کوپترم بخرم اینجا بذارم و مثل خیلی های دیگه که میخوان یه فایلی رو ضبط کنند هزارتا مدرک دکترا و غیره رو پشتشون میذارن تا نشون داده بشه ….

اما من اینجام که خودم رو تجربه کنم …خودم و خدایم رو بهتر بشناسم ….

این حرفاش برام ارزش بالایی داره ….احساس میکنم این ادم یه جورایی داره کامل میشه ………..و برام الگوی زیبایی از یک انسان درست کار و صادق هست ….

من به شخصه تحسینش میکنم ……

این یعنی شجاعت ….

ادم قصه ما زندگی راحتی داره و نیازی به این داستانها نداره که حالا بر فرض مثال بخواد معروف بشه ….

یا با این حرکت اسمش رو سر زبونها بیوفته ….کلاسش خیلی بالاتر از این حرفهاست ….

اما از انجایی که میخواد بعد جدیدی از زندگی رو تجربه بکنه …

دل به دریا میزنه …

اون زندگیش رو داره میکنه و بسیار هم از زندگیش راضیه …اما در برهه های از زندگیش تصمیم میگیره که بیاد این چالش رو هم امتحان بکنه …..کمتر کسی هست که دنبال چنین داستانهایی بره ….چون شهامت میخواد …..

من مطمئن هستم که سوالات رو قبلا مطالعه هم نکرده ……..

این ادم یه نفره و اما خودش رو هدف آماج کامنتها و سوالات ریز ودرشت بچه ها قرار میده ..

.حتی دوستانی هم که تا الان سروکله اشون توی سایت پیدا نبود و هیچ فعالیتی نداشتند …..الان پیداشون شده …. که ایشون رو هدف قرار بدند…

البته تعداد شون کمه ….

این یعنی شهامت طلبیدن …..

یعنی شجاعت …..

خیلی از مربیان در این حوزه ……..حتی حاضر نیستند اجازه چنین کاری رو به مخاطب خود هم بدند……….. چه برسه که بیان ب سوالات ریز و درشت مخاطبینشون جواب بدن حتی سوالات خصوصی زندگیشون …

درسی که این فایل برای من داشت ………درصلح بودن این ادم با خودش هست ….

تمرکز بر اصل قانون ….. نرفتن تو حاشیه ها …

میدونید چی برام جالبه اینکه ….این ادم خیلی با خودش در صلح هست که میاد دست به چنین کاری میزنه

خیلی ریلکس میاد میشینه و کامنتها رو میخونه و پاسخ میده …این نشان از شناخت بالای درونی و بیرونی این ادم از خودش و خدای خودش میده ….

یعنی رسیدن به هماهنگی بالای ذهن و روح…

.این یعنی داشتن کنترل ذهن بالا…

یعنی مهارت داشتن در توانایی کنترل ذهن …..

میدونید خیلی بر دیدگاه من نسبت به این ادم تاثیر گذاشت ….باور کنید حقیقت رو میگم …..

خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد ………..فارغ از اینکه میخواد هر پاسخی به سوالات بده ..

.همین شهامت و مردانگیش برام خیلی درس داشت که به راحتی و داوطلبانه خودش رو در معرض چالشهای جدید قرار میده و هیچ ابایی هم از کسی نداره ….

اگر من بتونم همین یه کارو از استاد یاد بگیرم و بهش عمل کنم بیش از ۷۰درصد مسیرو رفتم ……

اینکه با خودت در صلح باشی و از زندگیت لذت ببری …

برات مهم نباشه که دیگران راجع بهت چی میگن و مهمتر ….عمل کنی به ادعایی که میکنی … و مستند هم بسازی …..

با چیزهای ابتدایی شادی رو تجربه اش کنی … بازم میبینیم که عمل میکنه …..

چیزی که در هر کشور و یا شهر و محله ای بهش دسترسی داری ….

برای رسیدن به خوشحالی منتظر کسی یا چیزی نباشی ….

و بدونی که رسیدن به خوشحالی راحتر از رسیدن به اشیا ست …..

کما اینکه داریم در سریال میبینیم که با چیزهای ساده هم میشه شاد بود نیاز به ماشین گرون قیمت یا خونه و ویلا و پول فراوان نیست ….

باید یاد بگیریم و بدونیم که خوشحالی یک پاسخ درونی ست که باید روی ان کار کنیم ……نیازی نیست به چیزهای خارجی برسیم برای اینکه شاد باشیم …..

بلکه کاملا بر عکس وقتی که شاد هستیم چیزهای بیرونی از راه میرسن و وارد زندگیمون میشند ..چون فرکانسشون رو داریم پیشا پیش میفرستیم ….

اما به اشتباه خیلی از ماها فکر میکنیم که این چیزها هستند که مارو شاد میکنند ….

این یک توهم هست که فکر کنیم موفقیت ….یعنی داشتن یک شی …یا ماشین …یا خونه … و ویلاست …موفقیت ان است که مارو خوشحال کنه ….نه اینکه رسیدن به اون مال یا شی …کما اینکه خیلی از ادمها اون مال یا اون شی رو در زندگیشون دارند اما خوشحال نیستند…

همانطور که استاد بارها توضیح دادند که موفقیت یک مسیر هست نه مقصد …..

شادی چیزیست که میتوانید انرا بدون نیاز به اشیا بسازید ….

به دنیایی که در ان هستید ببینید که چقدر زیباست …..

به طبیعت پرادایس نگاه کنید …

به انرژی که در این فضا هست دقت کنید کاملا با دیدن قابل حس کردن هست …

احساس میکنم مداری که استاد در اون هست با مدار ما بچه ها خیلی تفاوت فرکانسی داره …

ما بچه ها بعضی اوقات استاد و کارهاش رو درک نمیکنیم ….شاید نیاز به زمان بیشتری داره …….

و این موضوع رو به وضوح میشه از چهره و خونسردی ایشون جلوی دوربین دید …

کاملا مشخصه که ایشون هیچ استرس یا نگرانی از هیچ بابت نداره ….

در خاتمه میخوام با این جمله تمام کنم که من از استاد یاد گرفتم که بیشتر بر رو ی اصل تمرکز کنم تا فرع …

این اتفاق هم از فایل سوالات تان را در باره سریال زندگی در بهشت بپرسید افتاد ….

اصل رو پایه قرار بدم بقیه ماجراها همه حاشیه ان …..

این رو من از نوع پرسیدن سوال بچه ها از استاد بهش رسیدم ….

هر چی باشه استاد هم مثل ما ادمند و امکان اینکه بعضی اوقات از مسیر خارج بشن و جود داره ….

من سعی میکنم که وارد حاشیه نشم و با توجه به اصل ….نگاهم همیشه به قانون باشه مثل زمانیکه پشت فرمان اتومبیل نشستم و دارم رانندگی میکنم در تمام طول شبانه روز حواسم به قانون جهان هستی باشه ….و ادامه بدم و به مسیر خوشبین باشم …

برای استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و بچه های سایت بهترینهارو ز خداوند مهربان خواستارم …

با تشکر ….

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    447MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

259 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهاجر موفق» در این صفحه: 1
  1. -
    مهاجر موفق گفته:
    مدت عضویت: 1022 روز

    اومدم سلام کنم ، از جنس نور و روشنایی و آگاهی ، اول نمیخواستم چیزی بنویسم اما الان دیدم نمیشه . مینویسم که یادم بمونه اولین روز تغییر خیلی بزرگ درونیم رو . حدود 5 ماه میشه که وارد این آگاهی ها شدم و باهاشون آشنا شدم . استادجانم و مریم نازنین از جنس بلور ، شفاف و اصیل ، هر وقت میخوام بیام سایت میگم دارم میرم محصول اوریجینال استفاده کنم . آنقدر که حس ناب بودن میده و آنقدر که مشخصه اصله و کپی نیست . من از کپی ها خیلی استفاده کردم . کسانی که ماه‌ها باهاشون جلو رفتم . نمیگم نتیجه نگرفتم اما این کجا و آن کجا . کمی هم مرا سر دواندن، بعد از پیدا کردن اینجا متوجه شدم اونها کپی کار اینجا بودن و بخاطر همین اصلا این عمیق بودن رو با یکسال کار کردن با اون اساتید درک نکردم . آخرین محصولی هم که ازشون خریده بودم استفاده نکردم چون مثل فایلهای رایگان اینجا هم نبود . به هر حال من داغون رو اون موقع خیلی بالا کشید… تا بتونم این آگاهی ها رو درک کنم. دو روز فایلهای جدیدی رو گوش کردم که نمیدونم یهو چی شد . دیروز و امروز ،،، من قبلا هم نظر گذاشتم و تو نظراتم مشخص بود که با وجود تغییرات اساسی زندگیم ، اما فکرهای مزاحم کارهای دو نفر از اطرافیان نزدیکم که خیلی آزارم داده بودند و میدهند، رو نمیتونستم فراموش کنم . حدود یک سال هست که با وجود تغییرات زیادی که کردم اما این فکر و درگیری با خودم دست از سرم برنمی‌داشت و توان مدیریتش رو هم نداشتم . از دیروز دو فایل آموزشی استاد که یکیش سفر به دور آمریکا قسمت 187 بود و دیگری 188 و آخری که امروز گوش کردم همین فایل ، و خلاصه نویسی کردم اما روم خیلی اثر گذاشت ، نفهمیدم باهام چه کرد که اصلا از دیروز از این فکرها دراومدم. بعد از یک سال. کاملا برام حل شد و ناآگاهانه دیدم دیگه فکر نمی‌کنم. نمیدونم در درونم و با فرکانسم چه اتفاقی افتاد اما دیروز این رهایی و آزادی برام تازگی داشت بعد گفتم شاید موقت باشه و جوگیر شدم اما الان ظهر هست و اصلا انگار ازش گذر کروم. نه یادآوری دارم نه تو ذهنم میجنگم نه جوابشون رو میدم نه نقشه میکشم . فقط واسم جالبه . گاهی کامنتها رو اسکرین شات میگیرم ، بعضی ها رو باید با طلا نوشت. خلاصه که فهمیدم فرکانسم حسابی عوض شده و حس راحتی و بیخیالی دیروزم موقت نبوده . من حتی از شش ماه قبل ، یه آدم جدید شدم . فقط اسمم اسم قبل هست و قیافه ام . خودم کس دیگه ای هستم . همسرم تقریبا دیگه احبار نمیبینه . تغییرات آنقدر غیرقابل باور هستن که گاهی فکر میکنم خوابم . الان به قول استاد همه جور دستاوردی داشتم جز مالی . چقدر اون جمله تون تو سرم نهیب میزنه که گفتید من به همه چیز رسیده بودم جز دستاورد مالی و این منو خیلی آزار میداد . منم عین شما شدم و دلیلش باورهای نامناسب در مورد عزت نفس هست . پدر من آدمی بود که هر کس وضع مالی خوبی داشت تا میشنید اولین جمله اش باریک الله و آفرین بود. من به پول حی خوبی دارم اما به بدست آوردنش خیلی بدبین هستم و فکر می‌کنم کار سختیه . و حس لیاقت ندارم . این موارد هم درست میشه همونطور که معجزات قبلی اتفاق افتاد . مطمئنم . این کامنت بمونه از دومین روز آگاهی من که تونستم ذهنم رو در مورد آدمهای اطرافم کنترل کنم و به قسمت‌هایی از وجودشون که خودم برانگیخته کردم فکر نکنم . کلا بهشون فکر نکنم . قدم بزرگی بود و واقعا خوشحالم که حس بدم کنترل شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: