پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 3 - صفحه 8

207 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ترنم گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    سلام به استاد بی نظیرم

    این فایل امروز نشانه ی من بود و چقدر لذت بردم از کامنتی ک برای این صفحه انتخاب شده بود و واقعا نشانه ی من بود چون این دقیقا اشکال منه یعنی من داشتم اینجوری فکر میکردم و یه جورایی خودمو داشتم از خانوادم جدا میکردم و تمام ایده هامو ثبت نمیکردم چون میخواستم خودم پول ثبت کردنشون و بدم البته این جریانات دوتا درس داشت یکیشو متوجه شده بودم ولی یکی دیگشو الان متوجه شدم اولیش این بود ک وقتی میدیم اون ورودی از خانواده کم شده باید یاد بگیرم و به فکر این باشم ک اصلا روی پول خانواده حساب نکنم و دومیش این بود ک یاد گرفتم شروع کردن قرار نیست از صفر باشه قرار نیست ورودی هایی ک از سمت خانواده هست قطع بشه بلکه نباید حساب باز کنم و امیدم ب خودم و خدا باشه خداروشکر اینو خیلی خوب متوجه شدم یعنی من برعکس هم سن و سالام و حتی خواهرم اصلا روی پارتی بابام و جایگاه و پولش تکیه ای نکردم فقط داشت این جریان از اون ور بوم میوفتاد ک خداروشکر با این نشانه ی امروز تا یه حدی رفع شد که بقیشم با کار کردن بیشتر رفع میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    هانیه شهنوازی گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    خدا هدایتم کرد امروز

    اگر بگم نمیدونم چطور جلوی اشک هام رو بعد خوندن کامنت منتخب یزدان عزیز بگیرم دروغ نگفتم

    من توی یک خانواده ای هستم که از رفاه و آرامش زیادی برخوردارم فرزند آخرم با اینکه ۶ تا بچه قبل من هستن ولی پدر و مادرم خیلی به خواسته های من اهمیت میدن و پدرم هر درخواستی که ازش داشتم برام محیا کرده حتی بدون اینکه من بگم خودش حواسش به نیاز های من هست درسته برای مابقی خواهر و برادرم هم کم نمیزاره ولی جنس توجه و علاقه ش به من قابل توصیف نیست

    یه جوریه که همه توی فامیل میدونن که بابام خیلی روی من حساسه و به قول خودشون تو دلی بابام هستم و به من نه نمیگه ….

    از چند سال پیش تقریبا یک سال پیش منم این فکر رو خیلی داشتم و پیگیر این بودم که از خانوادم جدا بشم و نباید ازشون چیزی بگیرم و خودم باید از صفر شروع کنم .

    فکر میکردم که منم باید مهاجرت کنم و از مشهد شهری که هستم بلند بشم برم تهران چون همه ی اطرافیانم و ادمای دور و برم میگن که تهران شهر پوله و …. اونجا هزار برابر میتونی رشد کنی ….

    منم خیلی فکرم مشغول بود و همیشه خودم رو با این جمله که چون خانواده ی من آگاه نیستن و من هرچی دارم از خانوادم دارم باید ازشون جدا بشم قانع میکردم ….

    ولی نه امروز فهمیدم که منم از اونور بوم افتادم و فقط داشتم زندگی رو برای خودم تلخ و تلخ تر میکردم …

    اصلا چرا پدرم و مادر و تک تک خواهر و برادرام احترام بیشتری به من میزاری من که کاری نکردم خیلی از دخترای دیگه توی فامیل هستن که اونا هم فرزند آخر ان و حتی تک فرزند ان ولی این حجم از عشق و علاقه ی خانواده رو حس نمی کنن …

    همش بخاطر اینه این چند سال دارم روی خودم کار میکنم و خودم باعث شدم که این بعد مهربونی و دست و دلبازی و عشق افراد خانواده ام برانگیخته شه …

    خدایا شکرت شکرت که هدایتم کردی که انقدر ساده و راحت دارم به خواسته هام میرسم ….

    خدایا شکرت که این همه درس و این همه آگاهی های خالص رو دارم درک میکنم …

    از تک تک شما برای این کامنت های قشنگ مخصوصا استاد و عزیز و خانم شایسته تشکر میکنم

    دوستون دارم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1509 روز

    سلام وقتتون بخیر

    سلام به دوستان هم فرکانسی عزیز

    این فایل نشانه امروزم بود

    چقدر متن انتخابی تکان دهنده بود

    من رو به فکر واداشت

    چقدر دیدگاه تاثیر گزاری

    خدایا سپاسگزارم ک هدایتگر من هستی

    واقعا چرااا این همه نعمت رو ک توسط دستان خداوند سمتم میاد رو نمیبینم

    من هی درآمدم بالا میره هی قطع میشه ..اما این مدت خیلی پول ها به مناسبت های مختلف وارد زندگیمون شده…و همسرم آمده گفته خانم چی میخوای بیا برو برای خودت بخر….امااا من پیش خودم میگفتم اینطوری دوست ندارم میخوام با پول خودم بخرم.. واای خدای من چکار کردم با خودم تمام این مدت ورودی هامو اینطوری بستم….من میگم خدایا از جایی ک فکرشو نمیکنم بهم رزق برسون و میرسوند من پس میزدم خدایااا ببخش ببخش ببخش دستتو پس زدم

    خدایا چه آگاهی برام باز شد

    همین الان بالارفتن مدارم رو حس کردم

    خدایااا مینویسم تا تو ذهنم هم تثبیت شه تا زندگیم برام رو به جلو فقط باشه

    خداوندا بابت تمام نعمت های ک سمتم میفرستی سپاسگزارم

    خدایا شکرت برای دریافت این آگاهی

    سپاس از استاد عزیزم ..برم ک فایل رو هم گوش بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    استاد عزیز چقدر این فایل خووب بود

    چقدر قشنگ مخصوصا اونجا که گفتی پسرم فرستادم بره ایران تا روی پا خودش وایسه یعنی شما برای خودتم این کار ها که میگی انجام میدی و چقدر خووبه

    قانون برای همه یکیه خدایا شکرت

    دقیقا مثل فایل به پرنده ها غذا ندیم

    و واقعا این سریال برای من باور سازی میکنه دقیقا چون من اصلا نمیدونستم میشه اینجوری هم زندگی کرد

    دقیقا مغزمون داره سیم کشی جدید میشه

    اینستا رو گذاشتم کنار چون از یه کامنت بچه ها خوندم شاید خنده دار باشه ولی داره کلی باور محدود کننده وارد مغزمون میکنه و چقدر بده

    خدایا شکرت بابت این سایت زیبا و عالی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سعید آقایی گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    سلام خدمته استاده بزرگم🤍💐

    استاد میخواستم خواهش کنم ازتون اگه امکانش هست فایل هارو با کیفیت پایین تر هم بزارید که بتونیم راحت استفاده کنیم،تو ایران به شدت مشکل اینترنت هست و کسی مثله من ک قبلا حداقل روزی ۵ قسمت از سریال زندگی در بهشت رو میدیدم الان به زور میتونم فقط یه قسمت و ببینم.اگه امکانش هست اینکارو بکنید لطفا

    با تشکر🤍💐💋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 3997 روز

    درود بر استاد عزیز

    استاد جان وقتی ای کلیپ رو دیدم به یه غزل از حضرت مولانا برخوردم خیلی به دلم نشست گفتم خالی از لطف نیست بنویسمش

    چو خدا بود پناهت چه خطر بود ز راهت

    به فلک رسد کلاهت که سر همه سرانی

    چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد

    سفر درشت گردد چو بهشت جاودانی

    تو مگو که ارمغانی چه برم پی نشانی

    که بس است مهر و مه را رخ خویش ارمغانی

    تو اگر روی وگر نی بدود سعادت تو

    همه کار برگزارد به سکون و مهربانی

    چو غلام توست دولت کندت هزار خدمت

    که ندارد از تو چاره و گرش ز در برانی

    تو بخسپ خوش که بختت ز برای تو نخسپد

    تو بگیر سنگ در کف که شود عقیق کانی

    به فلک برآ چو عیسی ارنی بگو چو موسی

    که خدا تو را نگوید که خموش لن ترانی

    خمش ای دل و چه چاره سر خم اگر بگیری

    دل خنب برشکافد چو بجوشد این معانی

    دو هزار بار هر دم تو بخوانی این غزل را

    اگر آن سوی حقایق سیران او بدانی

    به خاطر کلیپهای بسیار زیباتون از شما و خانم شایسته تشکر میکنم از خداوند براتون آرزوی شادی و ثروت هرچه بیشتر دارم😊💙💚❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فروزان گفته:
      مدت عضویت: 2274 روز

      سلام به خانواده عزیزم

      دوست دارم کامنت بزارم در مورد رسیدن به این کامنت واین شعر زیبای مولانا

      چند دقیقه پیش بیت اول این شعر را در تلگرام خواندم خیلی برایم زیبا بود برای همسرم فرستادم دیدم دقیقا چند دقیقه قبلش همسرم هم همین شعر و برای من فرستاده بعد اومدم تو سایت واز خدا برای تضادی که بهش برخوردیم هدایت خواستم، هدایتی بخش توانایی تشخیص اصل از فرع رو انتخاب کردم وکاملاهدایتی گفتم صفحه 3 رو نگاه می کنم وتوی صفحه 3 فایلی که عدد 3 رو داره رسیدم به این فایل واین کامنت واین شعر بسیار زیبا نا خودآگاه اشکم جاری شددر طی ده دقیقه این سومین بار بود که به این شعر زیبا برخوردم وسریع برای همسرم تعریفش کردم گفتم ببین خدا داره با ما حرف میزنه این خود خداست میگه آروم باشین واین تضادی رو که بهش برخوردین بسپارین به خودم ….

      خدایا شکرررت،خدایا شکرررت

      سپاسگزارم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    وحید پورتقویان گفته:
    مدت عضویت: 1811 روز

    خداروشکر خداروشکر خداوند شادتر و ثروتمند تر و خوشبخت تر و سلامت ترتون کنه خدایا خودت واسه ی استاد و مریم خانوم باران نعمت و برکت و خوشبختی رو بر سرشون ببار خدایا شکرت چقدر زندگی زیباست چقدر لذت بردم چه سوال بزرگیرو خداوند بهم جواب داد خدایا شکرت عاشق هدایتتم خداجان عاشق هدایتتم خدایا شکرت استاد جان ممنون خیلی ممنون مریم خانوم خیلی مچکرم خیلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1684 روز

    سلام استاد عزیزم

    فقط خواستم با تمام وجودم بگم خیلی تحسینتون میکنم ای کاش من هم بتونم روزی مثل شمابه قانون درست عمل کنم شما انسان ترین و تاثیر گذار ترین ادمی هستید که دیدم در کل زندگیم از شما یاد گرفتم که خودم خالق زندگیم هستم

    از شما یاد گرفتم همه چی کنترل ذهنه یعنی توجه روی خواسته ها و ایجاد احساس خوب و اتفاق های خوب استاد کلی زندگیم بهتر شده از هر جنبه استادعزیزم خواستم از ته دلم بگم خیلی مرد بزرگ و توانمندی هستی امیدوارم منم بتونم انقدر عالی روی باور هام کار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    آیدا رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    سلام، ببخشید خانم شایسته من یه سووال داشتم ازتون..

    راستش من از همون اوائل آشنایی با سایت و.استاد نمیدونم چرا از به شخص شما انرژی خیلی بد و منفی میگیرم، درحالیکه خودم دختری فوق العاده با احساسات قشنگ و.مهربان و دلسوز هستم و عاشق مباحث مربوط به کائنات و معنویات و مزیتی که خداوند در من قرار داده این هست که حسی بسیار قوی دارم در اینکه درون و ذات آدمها رو حس کنم حتی از عکسشون، و این واسه خودم سووال شده چرا اینقدر از شما و از درون وجودی شما حس های منفی میگیرم و با اینکه شما ظاهرتون رو منفی نشون نمیدین ولی چرا من حس اش میکنم با همه وجودم…

    البته لطفا ناراحت نشین من دختری صادق و روراست هستم و دوستانه خواستم با شخص خود شما مطرح اش کنم.🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    آیدا رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    سلام،استاد عزیزم

    راستش من امروز خیلی شوکه شدم که گفتیم پسرتون رو به ایران فرستادین!!!

    واقعا چطور دلتون اومد؟! باورش برام سخت بود…

    این جدایی دلتنگتون نمیکنه؟

    و اینکه حیف نباشه آینده این بچه تو ایران خراب شه؟

    نگرانش نیستین حالا که کنارتون نیست؟

    من واقعا دلم گرفت… این بچه تو سن حساسی هست و اتفاقا نیاز به درک و.حمایت بیشتری از سمت پدرش داشت 😓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: