پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 4 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند وهاب

سلام به رهروان راه حقیقت

وااو خدای من چه منظره ای lake, Clouds،cabin ,sky , trees و دوتا عشق روی صندلی های زیباشون ،مریم جان از تمیزی برق میزنه خدای من ،قانون بقای اصلح رو من اول باره میشنوم باید بگردم تو سایت ببینم چیه 😊 thank God

استاد منم یکی از همون کساییم که از همون چند جمله ی قسمتهای اول که مریم خانم راجب پیچک گفت هزاران درس تاامروز گرفتم بخدا قطع پیچکها و کنترل ذهن در کنار هم برای من شدن زیباترین معجون زندگیم ،من دیروز اصلا سایت نیومدم چون وقت نکردم درگیر مسئله ای بودم که تا شب طول کشید و من سه چهارساعت فقط فایلی که شما توش راجب کنترل ذهن حرف زدید و نمیدونم از کجا اومده تو گوشیمو با هندزفری گوش میدادم و صدها بار play شد و در عمل هم بخدا اجرا کردم یعنی تا نجوا می اومد من میگفتم کنترل ذهن تا مقاومتی ناشی از غرور و قضاوت های ابلهانه ی گذشته می اومد لهش میکردم کارهایی میکردم که قبلا برای انتقام نمیکردم درخواستهایی میکردم که قبلا برای یکدندگی و قضاوت نمیکردم و هرکاری که بهم حس بدی میداد و درونم میگفت نکن ول کن و تشخیص میدادم این یک حس منفی بدی پشت سرشه با تمام قوا انجامش میدادم تا این نیروی منفی رو بشکنم و کاری که دلم میخواست اون لحظه انجام بدم و میدونستم درسته و زندگی به سبک شخصیه منه رو بدون هیچ نگرانی هیچ قضاوتی براحتی انجام میدادم و دیروز برایم هزاران درس داشت که اگرچه نتونستم بیام سایت ولی اموزه هامو به بوته ی ازمایش گذاشتم و شب که سر بر بالش گذاشتم هزاران بار خدا رو شکر کردم که از این ازمون بزرگ و سربلند بیرون امدم و حتی صبح که بیدار شدم همون توی تخت با حس بسیار خوبی بیدار شدم و یکدفعه ای شروع کردم به همسرم گفتم که دیروز چقد درست رفتار کردم که چطوری کنترل ذهن کردم و چقد خوشحالم برای اولین بار در این پنج سال ازدواجمون که همیشه این قضیه با تنش و استرس و دعوا همراه بود امسال سراسر ارامش و نیکی و تعامل و کنترل ذهن و درس و یادگیری و خیر بود و ایشونم خیلی خوشحال شد thank God

براونی عزیز توی این طبیعت و تنهایی به یک حس ازادی رسیده استاد واسه همین دیگه سواری نداده و چقد خوبه که شما هم اذیتش نکردید و نگفتید حالا که سواری نمیدی بدرد نمیخوری برو و هنوزم به قوت همون روزها براش شکرگذار هستید و زیبا میبیندیش و و الان توی ملکتون یک اسب ازاد و در عین حال رام دارید ،من هنوز منتظر طاووسم و حسم میگه بلاخره طاووس به paradaise زیبا میاد thank God

وااو من بی صبرانه منتظر اشپزی مریمم انقد این خانم با عشق با نظم با تمیزی اشپزی میکنه یه فرکانسی میده به اشپزی کردنش که من که عاشق برنامه های اشپزی م و خیلی میبینم تاحالا همچین حسی ازشون دریافت نکردم یعنی اون بال درست کردن قسمت ۶۳ سفر به دور امریکا یا سبزیجات قسمت ۱۵ این سریال یا پیازچال همین توضیخات سریال منو شیدا میکنن ، واااو میخواد بهمون نون و پیتزا هم یاد بده عزیز دلم من همه شونو با عشق در وجودم حفظ میکنم و توی خونه ی خودم درست خواهم کرد thank God

عزیزم گاوها چه عشقی کردن رفتن دشت و جاده و گردش 😂😂😂 مردم اینجا چقد خوبن خدای من نگهشون داشته تا صاحبش بیاد حتی تو Facebook اطلاح رسانی کرده و اخرش دیده کسی نمیاد فروخته بازم وقتی استاد پیگیر شده حاشا نکرده و پولشو داده افرین به این مردم شریفthank god

واقعا مریم نازم همیشه بهت گفتم بازم میگم لطفی که تو با ما کردی فرارتر از هزاران دوره و کارگاه بود و دلیل پیشرفت بسیار زیاد شما نسبت به کل شاگردان استاد همین دیدن زندگی ایشون و اجرای قوانین در عمل بوده و وقتی اینو با ما به اشتراک گذاشتی همه ی مارا ارتقا دادی مطمئنم الان استاد قشنگ میفهمه تو این یکساله چقد سطح کامنتهای بچه ها و نتایجشون پیشرفت کرده حتی امروز با خواهرم حرف میزدم خیلی از تغییرات من و نتایجم شگفت زده ست و وقتی فهمیده فقط با نکته نویسی سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت اینجوری شدم شروع کرده به نکته نویسی و میگفت خوب سفر خوبه ادم چیزهای متنوع و جدید میبینه اما سریال چی داره یه زندگی تکراری دو نفر چه اموزشی میتونه داشته باشه و من دقیقا براش شرح دادم که همین سریال چطور تمام این معنی زندگی که در ذهنته که زندگی دونفر در یک محله ی روستایی خیلی تکراری میشه همین باور غلط رو انچنان میکوبه پودر میکنه که شگفت زده میشی توی این سریال یاد میگیری عشق یعنی چی چون رابطه ی درست دو نفرو میبینی که از هم خسته نمیشن که اقاهه میره کارتون از دم در میاره میتونه بذاره زمین و بره ولی با عشق میگه خانم من پیک موتوریم و قاه قاه میخندن اینکه چطور واسه چندتا چیپس چندمیلیون ایران هزینه میکنن اینکه چطور در راه بزرگ شدن روح و روانشون حتی فضله ی مرغ تمیز میکنن و همه ی کارهاشونو خودشون انجام میدن ور صورتیکه گرفتن نوکر و کلفت براشون اب خوردنه اینکه چطوری توضیح میدن که کسی که از مال اشباع باشه از همه چی میتونه بگذره و دیگه براش لاکچری بودن معنی نداره دیگه مثل بیل گیتس میتونه اون همه ثروت ببخشه اینکه چطور استاد ارزوهاشو تجربه میکنه و وقتی میبینه خونه ویلاییه تمپا یک ارزو بوده به تحقق پیوسته و حالا ازش اشباع شده میفرودتش بره و بهش وابسته نمیشه با وجودیکه در اوج زیباییه و زندگی تو یه خونه ی یک خوابه رو ترجیح میده یا ارزو داشته مشهور باشه بین مردم باشه ارزوش براورده میشه و بعد میفهمه تنهایی رو بیشتر دوست داره میره اون سر امریکا و تنها زندگی میکنه و برای تنهایش بیشتر از قبل از مشهور شدنش قدردانی میکنه. خواهرم ازم میپرسید پس چرا کایلی جنر بااون همه ثروت هیچکاری نمی‌کنه و مستخدم داره براش گفتم که اگه کایلی جنر تمام ثروتشو به اغوش بکشه یک لحظه ارامش نداره که مریم یه بوقلمون در آغوش میگیره و تا بهشت میره و برمیگرده که کایلی جنر هر روز یه جاشو عمل میکنه و بدون ارایش و با لباس پاره هیچوقت نمیاد جلو مردم که مریم بدون ارایش و استاد با شلوارک پاره تو اینستاگرام پست میذارن بحث فقط پول نیست بحث رشد در تمام جنبه هاست بحث ارامشه مثلا ممکنه کسی صدها میلیون دلار پول داشته باشه ولی همسرش بهش خیانت کنه بری ازش بپرسی خوشبختی چیه میگه پول چیه خوشبختی همسریه که عاشقانه دوستت داره و بهت وفاداره پس هرکجای زندگیت لنگ باشه اونجا فقیری کسی ثروتمنده که تمام ابعادش رشد کرده باشه حتی اگه توی پول از کایلی جنر عقب باشه یا ازم پرسید پس چرا رونالدو ساعت الماس میندازه دستش بهش گفتم الانشو نبین بذار دیگه نتونه فوتبال بازی بکنه و درامدش قطع بشه اون وقت ببین چقد بزرگ شده و چه راه حلی برای ادامه ی این زندگی پیدا میکنه هرچقدر ثروتمند باشه اون هنوز وسط راهه نگاه به رونالدوی برزیلی و زیدان بکن ببین بعد از کناره گیری از فوتبال چطور دو راه متفا ت رفتن و دو نتیجه ی متفاوت گرفتن ، البته این جوابها در حد اگاهی الانم بود ولی خوب خواهرمو خیلی مشتاق کرده که نکته نویسی رو ادامه بده و خودش بزرگ شدنو یاد بگیره ، میدونید استاد من طی این سریال یک چیزیم یاد گرفتم نباید از کسی خواست کاری بکنه به زور من قبلاها خیلی به اطرافیانم اصرار میکردم فایلها رو گوش بدن و صددرصد بیراهه رفتم ولی الان خواهرم خودش میگه با کدوم فایل انقد حالت خوب شد و خودش مشتاقه راه منو بره و حتی امروزم بهش گفتم شاید اگه گذشته بود خیلی بهت اصرار میکردم انقد نری اینستاگرام ولی الان نه اینو بهت نمیگم چون باید خودت رشد کنی من اگه تاقبل از سریالها بهم میگفتن اینستاگرام نرو نمیتونستم چون وابسته ش بودم و قطعش میکردم الانم مثل یه زخم می موند که گاهی باعث میشد برای التیامش برگردم اینستاگرام ولی من به مرور بدون اینکه بفهمم اینستاگرام رو کنار گذاشتم چون بحدی درگیر سریالها بودم بحدی مشتقاشون بودم بحدی پیش بینی نشده هستن و ادمو زنده نگه میدارن که اصلا یادم میرفت اینستگرام هست و شاید روزی پنج دقیقه م نرم و برام مهمم نیست حتی دیگه نسبت به explore اینستاگرام حساسیت دارم دستمم بخوره فوری میبرم کنار میگم حاضر نیستم آشغال به خورد ذهنم بدم وقتی غذای درجه یک هست .اون دوستی که سه دور سریال دو دیده واقعا حق دوره استاد چون منم به محض بروز شدن دوباره از قسمت اول سفربه دور امریکا شروع میکنم به دیدن و باورتون نمیشه چقد هیجان زده م تا دوباره برم با اگاهی های الانم از اول ببینم تا بدونم چه چیزهایی رو اون موقع دریافت نکردم و از رشد خودم به وجد بیام😊 خیلی طولانی شد ولی واقعا باید تشکرمیکردم اول از مریم جان که ما رو در این نعمتش شریک شد اونم با زحمت کشیدن و فیلم گرفتن و تدوین کردن و دوم از استاد که اجازه داد ما زندگیشونو از نزدیک ببینیم عاشق جفتتونم thank God

واقعا استاد شما سطح توقع ارزوهای ما رو بردید بالا چه برسه به سطح توقعمون از استادهای مختلف و من تفاوت شما رو با استادهای دیگه خیلی خوب درک میکنم نسبت به بچه هایی که از اول باشما شروع کردن حتی من پیج یکی که اسمشو نمیارم و بهش میگن استاد و حدود پنجاه شصت تا کامنت میخوره و ازش قدردانی میشه رو دیدم لباس چریکی پوشیده بود😂😂😂😂 یعنی دیوانه شدم انقد خندیدم به قران قسم حتی فایلهاشو گوش ندادم ببینم چی میگه اصلا😁😁😁، روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم که شما رو انتخاب کردم و نفر بعد از شما که محبوبه و از نظر من باوجودیکه شباهتهای زیادی در اموزشش داره باشما ولی فاصله بسیار زیاده یعنی فایلی ازایشون دیدم راجب به دعا کردن که برام خیلی عجیب بود چطور یک استاد موفقیت به جای توضیح باورسازی در مورد یک خواسته بیاد بگه اینجوری بااحساس دعا کنید و اینا ،خلاصه که استاد میتازونی بد میتازونی به گرد پاتم نمیرسن حتی اگه لباس چریکی بپوشن😁😁thank God

Thank you mary and seyed for recording this file for us

از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست