پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 5

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام استاد جان سلام مریم نازنین

خدا قوت استاد جان و مریم مهربون واقعا شروع این سریال و ادامه دادنش و بعد پاسخ به سوال ها به جهاد اکبر هست که شما دارید باعشق انجام میدید

استاد جان و مریم مهربون باید یه تشکر ویژژژژژژژژژه بکنم از شما برای شروع این جهاد اکبر و ادامه دانش که دونه دونه با هرفایل کلی به من آگاهی و عمل به این آگاهی ها رو در زندگی و عملکرد نشون دادید به قول مریم جان دقیقا دقیقا عمل به قانون به روایت تصویر هست دقیقا تمرکز بر زیبایی ها به روایت تصویر و تجسم و کنترل ذهن و صلاه و استفاده از امکانات موجود و سپاسگزاری و دریافت و عمل به الهامات و دنبال کردن نشانه های هدایت و رفتن به مدار بالاتر فرکانسی

استاد وقتی نگاه میکنم به خودم میبینم زندگی و رشد من دوبخش شده قبل سریال زندگی در بهشت و بعد اون که این رشد تو این مسیر دقیقا جت وار شده و به شما هم نگاه میکردم آنقدر رشد شما آنقدر رشد مریم جان و تک تک دوستان قابل مشاهده است که نگو آنقدر جنس حرفای شما و فرکانس شما بالاتر رفته که روح من به پرواز درمیاد آنقدر توحید در تمام کلمات شما پیداست که من با خودم گفتم نگاه کن زهرا این رشد دوطرفه است یعنی هرچی استاد بیشتر رشد می‌کنه بیشتر عمل می‌کنه جنس حرفاش خدایی تر میشه منم بیشتر رشد میکنم و بیشتر درک میکنم و بیشتر عمل میکنم و این یه چرخه واقعا آگاهی بخشه

استاد من اگر بخام از تک تک فایل ها بگم که چه درسی گرفتم به قول مریم جان کم آب دوره ها نداره اما استاد دلم میخاد اینجا بگم که بیشترین تأثیر رو اون فایل که داشتید شاخه ها اضافه درخت رو میزنید و مریم جان می‌گفت ببر آقا جان ببر و شما چقدر قشنگ راجب اینکه باید یه سری چیز ها حذف بشه باید یه سری آدم ها با شهامت حذف بشن تا رشد کنی استاد اون فایل یه انقلاب بزرگ در زندگی من ایجاد کرد به من شهامتی داد که هیچ وقت فکرشو نمی‌کردم بتونم از پس ذهنم بربیام و خیلی چیزها و حذف کنم و شاخ و برگ های که تمرکز منو می‌گرفت ببرم اما بعد اون حرکت شجاعانه خدا آنقدر به من پاداش داد آنقدر زندگی منو سرشار از نعمت کرد که به جرات میگم زندگی من شد قبل این سریال و بعد این سریال یعنی سیر تکاملی من و رشد شخصیت من بعد این سریال یه سرعت بینهایت فوق‌العاده ای گرفت

امروز داشتم به دوستم میگفتم من فقط با یه فایل استاد شاید به تعداد انگشت های دست آدم های سمی زندگیمو که شاخه تمرکز منو گرفته بودم حذف کردم اما خدا چندین برابر اون رو با آدم های مثبت و دوستایی که بال پرواز من هستن. و به من کمک میکنن قانون رو بیشتر درک کنم وباعشق به رشد هم کمک میکنیم هدیه داده که زبان قاصر از شکرش که هربار که گوشیمو باز میکنم پر از پیام های آگاهی بخش و عشق و زیبایی هست گوشی من پر شده از دوستانی که دنبال آرامش و صلح با خودشون و خدای خودشون هستن گوشی من شده مایه برکت و آگاهی و نعمت و ثروت برای من از چه زمانی ؟از زمانی که من حرکت کردم یعنی ایمانمو در عمل نشون دادم و خدارو شکر خدا از فصل خودش پاسخ داد و داره میده که منو هرروز بیشتر هدایت می‌کنه به سمت آگاهی و عملکرد بیشتر استاد جان هرچی خدارو برای وجود نازنین شما و مریم و تک تک دوستای خوبم تو این سایت سپاس بگم کم گفتم

اما نکته ای که بهش اشاره کردید استاد تضاد ها اومدن که جهان رو رشد بدن چون اگر همه چی خوب مطلق بود کسی هیچ حرکتی نمی‌کرد چیزی اختراع نمیشد و کشف نمیشد چون همه چی بود و در مورد منم همینطوره تو زندگی من تو سرزمین وجودم این تضاد ها بودن که باعث شدن من بلندشدم حرکت کردم و خودم و خدای خودم رو شناختم و رشد کردم و دست خدا شدم برای گسترش جهان و اصلا خدا منو برای حرکت و رشد و سیر تکامل خلق کرد تا بتونم جلوه جمال و کامل و رحمت خدا باشم تجلی خدا به روی زمین باشم و همین باعث میشه که من سپاسگزار تضاد های زندگیم باشم و باعث میشه زودتر به پاسخ هابی که تو دل اون تضاد ها هست پست پیدا کنم

و باز مریم جان گفت ما حالا از همین نعمت هابی که داریم لذت ببریم و کمال استفاده رو بکنیم تا ببینیم خدا کجا هدایت می‌کنه

اما استاد شما چقدر با این سریال ذهن منو راجب ثروت و پول و زندگی در عین آسایش و آرامش شستشو دادید چون تو ذهن من ثروت مساوی بود با کور کردن چشم بقیه با چیز هوایی که میخرم ثروت مساوی بود با بریز و بپاش و اصراف ثروت مساوی بود با یه سری چیز ها و ماشین های که اصلا استفاده خاصی نمیشد ازش برد اما فقط برای نشون دادن به بقیه بود و کلی از این مثال ها که شما اومدید و ساده زیستی رو درعین ثروتمند بودن به من نشون دادید سبک شخصی رو لذت بردن به سبک خودمون رو خرید لوازم کاربردی و در عین حال باکیفیت و شیک و گران قیمت نه چیز هوایی که فقط جنبه دکور و کور کردن چشم بقیه رو داشته باشه

یک عمر به من میگفتن ساده زیستی حضرت علی و حضرت محمد و فلان امام اما تصور من فقر بود و نان و نمک اما الان دارم میبینم که استاد باوجود آینه پول داره فلان مبل یا فرش یا ساعت یا هرلوازم خونه ای رو بخره فقط چیزهایی رو میخره که بتونه در جهت آسایش و رفاه بیشتر ازش استفاده کنه به جای اینکه سرویس غذا خوری فلان به اندازه فلان قدر مهمون داشته باشه و سالی یک بار هم استفاده نکته مریم جان از طرف های یک بار مصرف استفاده می‌کنه این یعنی اوج عزت نفس و من همیشه این ویژگی مریم جان رو تحسین میکنم که مثل بقیقه خانوم ها دنبال فلان سرویس قابلمه چینی نیست دنبال رشد عزت نفس هست دنبال آزادی بیشتر ورفاه بیشتر هست که تو یه فایل یادمه راجب این ظرف های یک بار مصرف توضیح داد که کلی مقاومت ذهن من شکست استاد از وقتی که من دارم این سبک ساده زندگی شما رو میبینم در عین ثروت دارید لذت میبرید و سبک خودتون رو دارید کلی اهدافم زیر رو روشد کلی لیست اهدافم تغییر کرد و من هم اومدم فقط چیز هایی که قرارع به من آزادی بیشتر بده و نیازهامو برطرف کنه و خواسته قلبی م هست رو نوشتم و کلی ازبار ذهنیمو برداشتم و حالا دنبال اهدافی هستم که ظرف وجودم و رشد میده نه محیط فیزیکی زندگیمو نه لوازمی که بیشتر دست و پامو بگیره من دنبال این هستم که هرروز شخصیتم رو رشد بدم درکمو از خدا و قانون بیشتر کنم و بتونم اززندگیم و داشته هام لذت بیشتری ببرم و ثروت بیشتری خلق کنم که اونم باز درجهت تقرب بیشتر من به خودم و خدای خودم هست در جهت آزادی بیشتر من هست پس من رسالتم اینه که خودم توحیدی باشم پدر این مسیر گام بردارم و به قول شما دقیقا این روش طبیعی زندگی هست و داشتن این نعمت ها و ثروت ها طبیعی هست اگر من باور های توحیدی بسازم و نگاه جدیدی به خودم و خدای خودم داشته باشم

فکر کنم خیلی طولانی شد استاد جان 😁

عاشقتونم و به زودی آمریکا میبینموتون 😘😘😘😘😘