پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 5 - صفحه 1

121 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین منصوری پور گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    زندگی نیست بجز نم نم باران بهار

    زندگی نیست بجز دیدن یار

    زندگی نیست بجز عشق

    بجز حرف محبت به کسی

    ورنه هر خار و خسی

    زندگی کرده بسی

    زندگی تجربه‌ی تلخ فراوان دارد

    دو سه تا کوچه و پس کوچه

    و اندازه‌ی یک عمر بیابان دارد

    ما چه کردیم و چه خواهیم کرد

    در این فرصت کم!؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    درود بر استاد عباس منش و مریم عزیز و دوست داشتنی.

    واقعا ممنون بابت طرح سوال و پرسش در بخش زندگی دربهشت و سپاس بابت صبروشکیبایی تان.

    ایکاش دوستان واقعا از سوالات حاشیه ای خارج بشن و حالا ک استاد وقت گذاشتن برای جواب ب سوالات ما؛ سوالات اصلی و کمک کننده پرسیده بشه.

    استاد؛ چ خوب میشه اگر برامون مسیر هدفگذاری برای رسیدن ب ویلای جنگلی پارادایس و تیک زدن این هدف قشنگ رو بگید.

    چقدر زمان برد براتون و چطور ارتعاش دادید؟

    شما در مدت زمان کوتاهی چندین هدف رو تیک زدید

    و مطمئنا ما ضربه آخرو داریم میبینیم.

    ممنون میشم اگر درین مورد هم برامون صحبت کنید😊

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2846 روز

    سلام سلام استاد خوبممم یعنی ترکیدم گفتی میخوام سایبرتراک بخرممم اصلنننننن موندم یعنیییی هیجانممم رفت بالاااااا یعنی همینطور اشکاممم میومد خدایییی من عاشققق این عشقم عاشق خلقممممم

    اینترنت ماهواره ای هم داره میاد خدای من

    یعنی میخوام چقدر این سبک زندگی برای ایلان ماسک طبیعی شده که اصلا توی مسیر زندگی میکنه میسازززه من عاششق اون هیولایی هم که ساخته اصلن عاشقمم اون فیلم معرفی سایبرتراک دیدین که ازمایش استقامت شیشه ماشین بود بعد طرف گلوله زد شیشه شکست اصلا اعتماد به نفس باید اونجا میدید میخوای اعتماد به نفسش ببینی توی اون موقعیت بین اون همه ادم که با چشم منتظرن ببینننن ایلان ماسک با اون همه تعریف از محصول و اختراع جدید چه واکنشون میده وقنی که همه گوشی بدست دارن از این ازمایش فیلم مییگرن و تو قبلش گفتی محصول من این ویژگی داره

    من اینو یه بی قید شرررررط دوست داشتن خود میبینم اینقدر به این درجه از خودش رسیده که اصلا توی اون موقعیت هول نمیشه دست و پاشم گم نمیکنه اصلا فقط میخنده

    برید ببینید فیلمششش

    عاشقتونم استاد چقدر این قسمت خوب بود

    چقدر از ماشین فورد دهنم وا موند اصلا هست چنین سیستم خفنییی اینقدررر داخلش راحت و پرامکانات باشششه

    اینااا برای کسی که خالق زندگیششه چیزییی نیستاااا

    من تازه داره برای طبیعی میشه که داشتن پورش و پول میلیاردی و خونههههه ودر ادامه مسیر اصلا در مقابل این قدرت چیزی نیستتت.

    قسمت اول فایل منو یاد ایه ای انداخت که توی دبیرستان سال 4 میخوندم از اون موقع 3 سال میگذره ایه این بود که میگفت در جهان بی نظمی میبینید اینا بی نظمی نیست اینا اتفاقا نشونه نظمه نمیدونم کدوم ایه بود ولی مضمونش رو یادمه دقیقا

    اینکه ما باید بپذیریم که آقا من فراموش میکنم اصلا اگر من این تضاد فراموش شدن رو بپذیرم خیلی راحت تر میتونم از پس زمان هایی بربیام که قانون فراموش میکنم و سرگرم دور و اطرافم میشم و خودم برگردونم به مسیر

    عشق به قید و شرط دارم میگم خب درسته من میپذیرم

    بجای اینکه بگم چرا من به قانون عمل نکردم یا فراموش کردم میگم خب متوجه شدم که باید هربار بیشتر حواسم جمع باشه

    فقط کافیه بتونم زمان بیشتری در مسیر تکامل خودم نگه دارم

    یعنی زمان های آگاهانه موندن من توی مسیر تکامل سنگینی کنه بر زمان هایی که نبودم.

    چقدر این طبیعیت اطراف شما رویایی بود یا اینکه من دارم رویایی میبینم!؟؟؟

    استاد من تصویر ابر و درخت روی دریاچه میدیدم میگفتم اینا فوتوشاپه اما با دیدن این دریاچه و در ادامه در قسمت های اول سفر به دور امریکا دقیقا همونجایی که خانم شایسته و شما داشتین اون بطری تصفیه آب تست میکردین و بعدش لحظات بعدی که خانم شایسته فیلم گذاشت از دریاچه توی استیت پارک برام طبیعی تر شد که ارهه میشههه، خیلی جالبع!!

    عاشقتونممم

    در پناه خدای عزیزم😅😁❤️✔️

    مریم درویشی 3 آذر 99

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    نوید الهیاری گفته:
    مدت عضویت: 2376 روز

    استاد شما میگید اینجا از زندگی لذت ببرید بعد هدایت میشین به جاهای بهتر ، مگه خودتون این همه تضاد نداشتین اینجا ! اگه از همین الان بریم یه جای بهتر که زندگیمون و هر جور خواستیم بسازیم بهتر نیست؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    Farzad Roozbahani گفته:
    مدت عضویت: 3487 روز

    به نام خالق من

    سلام به دوستان عزیز و خوشگلم وهمچنین استاد و خانم شایسته گل از خداوند سپاسگزارم که فرصتی برام پیش آورد که بتونم فایل رو خیلی زود ببینم و دستی نویسا بهم داد که بیام و بازم بنویسم خدایا شکرت

    چقدر من لذت می برم وقتی می بینم این بنر فایل رو اصلا همین یک بنر زبان گویایی برای خیلی چیز ها هست با نگاه کردن به همین یک بنر میشه خیلی چیز هارو فهمید بله زیبایی ، عشق ، لطافت چجوری بگم زبان زبان تصاویره به قول خانم شایسته اصلا نمیشه حق مطلب رو اینجا ادا کرد این عشق در این بنر باعث میشه اشتیاقم بیشتر و بیشتر بشه برای دیدن فایل برای دیدن زیبایی ها برای نوشتن و خواندن از خدا بابت این بهشتش ممنونم

    هربار که به این موضوع فکر می کنم که چقدر استاد به خودش به قانون مسلط شده کلی لذت می برم این انگیزه من رو برای پیشرفت و کنترل ذهن بیشتر می کنه وقتی می بینم به حدی از تکامل رسیده که خیلی راحت تر از قبل می تونه وابسته نشه و خودش رو رها کنه به دست باد به دست موج ها به دست حتی طوفان ها طوفانی که می تونه خیلی عاشقانه باشه وقتی به این فکر می کنم که تو از پسرت عزیز ترین فرد در زندگیت می گذری تا به او برسی میخوام اشک بریزم وقتی خودت رو از همه ی تعلقات دنیا می کنی اون لحظه لحظه پروازه لحظه سرمستیه ، کاری که شمس اومد با مولانا کرد و اون شد مولانا که به قبل از این به قول خودش مولانا این بود:

    زاهد کشوری بدم صاحب منبری بدم / کرد قضا دل مرا عاشق و کف زنان تو

    و در جایی دیگه میاد و از داستان رستن از تعلقات میگه:

    گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای / رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

    شمس (حق) اومد و گفت اولین مرحله رفتن به عرصه عشق دست کشیدن از عقل عرفی(منطق) هست و فارغ شدن از تعلقات ظاهری مولانا هم گفت دست کشیدم از این تعلق دیوانه شدم

    گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی / جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم

    بعد دوباره اومد و گفت که تو خیلی محبوب هستی و همه مردم به تو توجه دارند و در بند تعلق هستی منظور این بوده که در اصل اون ها مرید تو نیستند تو مرید اونها هستی چرا که سعی داری طوری باشی که میل دل اونهاست مولانا هم گفت این رو هم کنار گذاشتم

    گفت که شیخی و سری پیش رو و راهبری / شیخ نیم پیش نیم امر تو را بنده شدم

    بعد دوباره گفت که این شیخ مآبی و پیشوایی در خور تو نیست و نمیزاره پرواز کنی مولانا باز هم گفت این رو هم گذشتم کنار خلاصه مولانا که از بند این همه تعلقات رها شد به اینجا رسید:

    مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم / دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

    دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا / زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم

    تابش جان یافت دلم وا شد و بشکافت دلم / اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم

    اینجا مولانا به گوهر عشق می رسه وقتی که از بند تعلقات رها میشه همیشه این رو برای خودم تکرار می کنم که وقتی می تونم به همه آرزوهام و خواسته هام برسم که همه چیز من بشه او نه همه چیز من بشه اون آرزو اینجا دقیقا جایی هست که باید قانون رهایی رو رعایت کرد وگرنه به هر چه وابسته بشوی اون ازت گرفته میشه و من لذت می برم وقتی استاد رو می بینم که تونسته به این حد از توکل و تکامل برسه به راحتی رها کنه مثلا در مورد پسرشون درگیر احساسات و وابستگی ها نشند و با ایمان کامل اون رو بسپارند به دستان قدرتمند خداوند وقتی اینهارو میبینم می فهمم که این از یک ایمان قوی ناشی میشه از یک توکل واقعی استاد واقعا تحسینتون می کنم صد رحمت صد آفرین بر شما که ابراهیم وار بت های درون و واهی رو شکستید تا به گوهر عشق برسید به یگانگی برسید و به نقطه ی تسلیم هزاران مرحبا بر شما

    خیلی ستودنیه این من رو یاد داستان ابراهیم می ندازه یاد اون توکل و ایمان واقعی یاد اون تسلیم شدن واقعی

    فکر کنید که یک آدم زن و بچش رو رها کنه وسط یک بیابون و بره مدت ها خودش جایی دیگه و از خدا برای اونها طلب فراوانی و خیر کنه و اصلا هم نگران نباشه خدای من یک انسان چقدر می تونه خداگونه و توحیدی عمل کنه و عاری از تعلقات و وابستگی ها باشه زمانی که آرام و رها خودت رو سپردی به آغوش خداوند و داری عشق می کنی خدایا من شکرت شکرت برای تمام این آگاهی ها به قول مولانا همه با باید سعی کنیم که در ره معشوق سر بدیم

    آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم / ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم

    باید سر خودمون رو بدیم باید این نی رو بیاریم و در حضور حضرت حق بشکنیم و در نتیجه شکر ببریم

    از خداوند برای این قانون و معشیت واقعا ساده ، واقعا عاشقانه چی بگم هر چی بگم کمه شکرگزار هستم

    خدایا شکرت که امروز رو بهم دادی تا لذت ببرم تا عشق کنم با این آگاهی های نابت و بنده های خوبت و خدایا شکرت برای این فایل امروز با زیبایی ها و آگاهی های ناب دیگه با حضور دو تا عشق دوتا دست گل دوتا مهربون نازنین خدایا بی نهایت شکرت برای امروز و این فایل و این کامنتی که نوشته شد

    از خدا برای هممون عشق ، حال خوب ، ثروت ، سلامتی و کلی اتفاقات خوب می خوام🙌🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1888 روز

    سلام استاد جان و خانم شایسته جان و دوستان عزیز امیدوارم همگی حالتون خوب باشه

    استاد عزیز من یه سوال دارم ازتون شما که مرغاتونو میخورید احساس بدی پیدا نمیکنید؟ چون من خودم اگر زندگی یه حیوونو ببینم بعد نمیتونم بخورمش میخواستم ببینم چه باوری رو در خودم ایجاد کنم تا این حس از بین بره و به حس خوبی برسم

    ممنون از همگی دوستون دارم🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    خدایا شکرت گفته:
    مدت عضویت: 1949 روز

    بنام خدای غنی

    استاد استاد استاد

    این قسمت همه اش هیولابود مثل همون تسلا

    استاد شمامثل پدر یا مهربونتراز پدر بمابودید

    استاد وقتی گفتید تسلاتراک هموموقع خاستم استپ کنم برم بسرچم بعد بیام بقیه شو ببینم ک دیدم الله اکبرررررر خودتون گذاشتید تسلارو❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    بعدشم فوردو گذاشتید

    نمیدونید این اموزه هابا ما چه کردن

    خدایاشکرت ک هررزو هستید باما

    خدایاشکرت ک هرروز درس دارید برای ما.من خودمو حتی با این اموزه ها تنبیه کردم

    ک حالا ک کنترل نکردی ذهنتو پس برای جبران برو صدتاباور قوی بساز برو عمل صالح کن..بااون کسی ک‌ نسبت بهش باور نامناسب ساختی

    خلاصه نگم براتون ک چه بهشتی ساختید برا ما رو زمین ای دستای خود خدا ای پاره های خود خدا

    شکرت الهیی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سید هومن همتی گفته:
    مدت عضویت: 2490 روز

    استاد عزیزم میشه میزان دارایی های خودتون رو به دلار بگین که چقدر پول تحت کنترل شماست؟ با اینکه ما میدونیم که تمرکز و تخصص شما فقط روی ثروت نیست و توجهتون بیشتر به یادگیری و اجرا و آموزش قوانین بوده که به مراتب کار بسیار ارزشمندتر و بزرگتری است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: