دیدگاه زیبا و تأثیرگزار رضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
ه نام خدای سریع الجواب من
سلام
داشتم با دقت به صحبت های شما گوش می کردم، فکر می کنم دقیقه ۳۳ بود که یهو فوکوس از روی شما برداشته شد و ناگهان تصویر پشتتون برام بولد شد …..
چشم هام رو چند بار باز و بسته کردم
مگه میشه یه همچین چیزی ….
واقعا این آدم داره اینجا زندگی می کنه ؟؟
(ضمنا من کل سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو بارها دیدم)
چرا انگار واسم طبیعیه که یک آدم داره تو یه همچین جایی زندگی می کنه ؟؟؟ (اصلا کار به استقلال مالی و استقلال زمانی و رابطه زیبا و آرامش و … ندارم)
فقط همین که این شخص داره اینجا زندگی می کنه واسم بیگ شات شد واقعا …
انگار واسم طبیعی شده بود …
بابا شما تصویر پشت رو ببین
ابرا و درختا و خونه رو آب رو ببین
انعکاس همه چی توی این آب رو ببین
بایدم هرکی میاد اینجا رو میبینه بگه وااااااااااو عجب جاییه ، بایدم اسمش بهشت الهام بشه
این یعنی چی ؟؟
این یعنی اگر من الان دارم به خاطر خواسته و چیزهایی که ندارم درد و غم و ناراحتی می کشم و چیزهایی که دارم رو نگاه نمی کنم …. چه تضمینی وجود داره که وقتی رسیدم بهشون باز هم بخاطر نداشته هام ناراحت نباشم و اینایی که به دست آوردم رو نبینم … هرچند که بماند که دنیا با اون نگاه اصلا بهت چیزهای جدیدی نمیده …
حالا میفهمم چرا میگی با اینکه چندین سالِ این زندگی رو داری و داری توش زندگی می کنی نمیذاری برات عادی بشه … حالا میفهمم چرا هر دفعه بابت دیدن ابرا هم در حالت پفکیش هم وقتی ابر نیست و صافه ذوق میکنی ...
چون نمیخوای بذاری واست طبیعی شه …
چون حیفه واقعا زیبایی این فضا و محیط بهشتی رو آدم واسه یه مشت فکر واسه آینده ای که در هاله ای از ابهامه از دست بده … حیف چیه دیوانگیه اصن ….
بعدش نشستم کلی فکر کردم ، به قانون و اینکه من کجای کارم هنوز لنگش داره …
دیدم من هنوز حرفای این آدم رو کامل باور نکردم که می شود با تغییر باور از یک راننده تاکسی توی بندرعباس رسید به فلوریدای آمریکه با همچین ویویی …
واسه همین ذهن من وقتی میبینه عباسمنش توی یه همچین جایی داره زندگی می کنه میگه خوب که چی ؟؟؟؟
(این رو در حالت عادی نمیفهمیدم که بک گراند ذهنم چه خبره)
خوب کی چی ؟؟؟ بابا طرف داره جایی زندگی می کنه که شاید یک به میلیارد نفر هم نتونه بره اینجا …
اصلا بحث پول نیست ها …
ولی بازم ذهن میگه بابا این با فروش محصولاتش این پول رو به دست آورده …. خوب این همه آدم هزاران برابر دارن محصول میفروشن …
اصلا مگه عباسمنش وقتی شروع کرد خود تو اگه بهت میگفت این محصول رو دارم بیا بفروشیم قبول می کردی جواب میده ؟؟
میگفتی کی میخره این چیزارو بابا …
یا مثلا ذهن میخواد بگه عباسمنش کلاهبرداره …
این رو از اونجایی میگم که یکی از بیشترین کلید واژه های سرچ شده توی گوگل برای “عباسمنش” اینه …. این یعنی چی ؟ یعنی ذهن افراد نمیخواد قبول کنه (بخاطر باورهاش و چیزهایی که دیده) که به سادگی و فقط با تغییر باور میشه به یه همچین جایی رسید …. و میگه اینا دروغه … چون کل زندگی چیز دیگه دیده
مگه میشه ؟؟؟ چرت و پرته اینا بابا … دکون دستگاه راه انداختن …
ولی حقیقت اینه که شما نه با کلاهبرداری نه با زور زدن و نه با افکار غالب جامعه اصلا به این ثروت نمی رسی عزیز … نمیرسی
محصول ؟؟ اصلا این عباسمنش مگه چند تا محصول داره ؟؟ اصلا اگه به فروشِ محصولِ که دیگه برداشتن پرفروشترین محصول (تندخوانی) از روی سایت نقض قضیه است .
اصلا بابا قضه فقط پول نیست ….
از بعد بالاتری نگاه کن
شما با کدوم ثروت میتونی بیای جایی رو بخری که خونه روی آب داره، کلبه چوبیه ، بیش از چند هکتار دریاچه اونم با آب چشمه روان داره، بهترین شهر از بهترین ایالت از بهترین کشور جهان :|
وارن بافت هم پول داره ، بیل گیتس هم پول داره …
ولی بابا اصن قیاس مع الفارقه سطح زندگی
حالا میفهمم چرا همیشه تاکید داری که قدم اول و پایه و خشت اول اینه که آگاهانه بپذیریم که زندگیمون رو داریم خودمون خلق می کنیم (شاید خیلیاتون بگید بابا من که دیگه پذیرفتم، ولی حقیقت اینه که اینکه چقدر به قانون عمل می کنید در خلوت خودتون این باور رو ثابت می کنه)
اینارو دارم به مغزم میگم
مغزی که دیگه داره کم کم راه میاد و دیگه داره excuse هاشو میذاره کنار ، کارش بهانه آوردنِ این مغز …
دیگه من اِگزَجِره ترین بهونه رو گفتم و واسشون دلایل منطقی هم آوردم …
حقیقت اینه که مغز نمیخواد قبول کنه که زندگی یک بازی شیرین و قشنگ و فوق العاده است توی این دنیای مادی … ما اومدیم که فقط این زیبایی و شیرینی رو تجربه کنیم … ما اومدیم تجربه خدا روی این دنیای مادی باشیم …
اصلا قرار نبوده سختی بکشیم واسه خواسته هامون ..
اصلا قرار نبوده سختی بکشیم واسه تجربه کردن هامون …
حقیقت اینه که ما یادمون رفته قرارمون با خدا رو …
حقیقت اینه که باید بیدار شیم و به آگاهی سلام کنیم … به این دنیای زیبایی که بر اساس قوانین ساده خلق شده تا من هرآنچه که میخوام رو به سادگی درخواست کنم و خدا هم ادعونی استجبلکم باشه ….
حقیقت اینه که فاصله من تا خواسته هام به سادگی برداشتن پاهام از روی ترمزِ ….
حقیقت اینه که عباسمنش با تغییر باورها و زاویه دیدش به دنیا به خواسته هاش رسیده اونوقت ما دنبال کارهای فیزیکی می گردیم …
مرسی … مرسی که اینقدر شفاف الگویی …
خدا میدونه که از هر تهمتی مبرایی …
مرسی که ثابت می کنی حرفهات رو در عمل …
خدا حفظت کنه مَرد …
دوستت دارم ….
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD751MB48 دقیقه
- فایل صوتی پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 644MB48 دقیقه
به نام الله یکتا
بنام دوست موجود در دلم
سلام به وجود استاد نازنین و مریم جون
این اولین کامنتم تو سال جدیده
راستش این روزا از خدای درونم هدایت میطلبم و هی ذهنم مشغول این موضوع بود که چرا ورودی مالی ندارم
چطور میتونم مولد ثروت باشم
دیگه احساسم داشت بد میشد مسیرم داشت عوض میشد
گفتم برم رو نشونه ها کلیک کنم نظر استاد جون رو بدونم
خوندم و دیدم و خوندم تقریبا 3 ساعته که دارم کامنت این فایل رو میخونم
چقدر سرعت مطالعه ام کمه)
این شد فهم من از مطالب و کامنت بچه ها
که
از همین نعمتهایی که دارم شکر گذاری کنم و در لحظه حضور داشته باشم
آینده رو خیلی در نظر نگیرم یعنی بهترش اینکه که اصلا در نظر نگیرم
من وظیفه دارم شاد باشم و حسم رو عالی نگه دارم
خداوند سمت دیگشو انجام میده
نعمت و ثروت از بینهایت راه بمن میرسه
در حین خوندن کامنت دوستان این نکته به ذهنم اومد که ببین
دقت کردی تمام مطالب سایت تمام فایلها تمام کامنتها تکراریه
یعنی از ی دید دیگه ای نگاه کنی همشون ی مطلبو میگن
بابا احساس خوب = اتفاق خوب
شکر گزاری= وارد شدن نعمتهای جدید
ولی چرا گوش نمیگیرم
یعنی چرا توجه نمیکنم
چرا هنوز اونطور که باید جدی نمی گیرم
چرا نرفته تو وجودم
چرا حک نشده تو تک تک سلولهام
و چراااااا
باید بیشتر فکر کنم
خدایت کمکم کن بیشتر تو مسیر باشم
دارم 12 قدم رو کار میکنم قدم دومم
به خودم قول دادم که تا ورودی مالی نداشته باشم قدم سومو نمیخرم
و چون هنوز از درآمد خبری نیس و ذهن نجواگرم میگه چه بد چه حیف تخفیفو از دست میدی
و این فکر باعث میشه که احساسم بد بشه
ببین این ذهنم تا کجااااااا پیش رفت
ولی کور خوندی مچتو گرفتم نمیزارم جلو جلو فکر کنی و نتیجه بگیری
اگه خدای من اونقدر بزرگ و توانا و قدرتمنده که خودش برام جور میکنه
فعلا من باید رو فایلها تمرکز کنم و حالمو خوب نگه دارم و سپاسگزاری از نعمتهای فراوان رو داشته باشم
همین
وسلام
خدایا شکرت بخاطر وجود این سایت الهی
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد عزیزم
خدایا شکرت بخاطر قوانین ثابت و بی تغییرت
خدایا شکرت بخاطر نفسی که میکشم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خدای زیبایی ها
بنام خدای مهربانی ها
بنام خدای ثروتمندا
سلام سلام آقای مرادی
خداروشکر شما هرشب آیه ای در مورد ثروت میگویی و بقول خودت آنالیز میکنی
و منم میخونم و لذت میبرم و باور میسازم
چقدر ساده و رسا توضیح میدی مرد مومن
چقدر باعث گسترش آگاهی میشی
خداروشکر
خداروشکر میکنم که چه مردای مومن وخدا دوستی تو این سایت هست
امروز کامنت شما رو خوندم و چه جالب بعدش رسیدم به کامنت خودم که ده فروردین نوشتم زیر همین کامنت
امروز هم20 فروردینه
امروز ی باوری از لایه های ذهنم کشیدم بیرون
چند روزی بود احساس ناراحتی و نگرانی داشتم با اینکه هیچ چیزی برای نگرانی وجود نداشت
واقعا هیچ مسئله ای برای نگرانی نبود
از خودم سوال کردم الان واقعا بخاطر چه موضوع و مسئله ای من نگرانم؟؟
و جواب چی بود
خدای من
تو دوران نوجوانی و جوانی انقدر سعی میکردم انسان خوب و مومنی باشم بهمین دلیل خیلی به حرفهای معلم قرآن و دینی گوش میدادم و سعی میکردم عمل کنم بهشون
یادمه از خصوصیات مومن میگفتن
چی بود حالا
اینکه مومن تو این دنیا آرامش نداره
مومن هرچند میخنده ولی ته ته دلش همیشه ی غمی هست
مومن شادی واقعی نداره
این دنیا باید غمگین باشی تا اون دنیا شاد باشی
با وجود غیبت امام زمان مگه میشه مومن همیشه شاد باشه نباید شادی دائمی داشته باشی
و….
وای خدای من
هرچقدر به اون دوران فکر میکنم
باورهای مذهبی اشتباه رو بیشتر یادم میاد
و اینا بود دلیل نگرانی و ناراحتی بی مورد من
خدای من شکرت میکنم بخاطر اینکه منو براه راست فراخوندی
شکر بخاطر وجود این سایت
شکر بخاطر هدایتت
خدایا ما رو به راه راست هدایت فرما
راه کسانیکه به آنان نعمت دادی
بازم مچکرم از آقا مجید