سوالات‌تان را درباره سریال زندگی در بهشت بپرسید

سلام به همه همراهان گرامی‌مان در سریال زندگی در بهشت

شما می‌توانید سوال‌‌تان را درباره سریال زندگی در بهشت و موضوعاتی که در جریان قسمت‌های این سریال برایت‌تان سوال برانگیز بوده بپرسید.

این برنامه‌ی پرسش و پاسخ فرصتی است برای رسیدن به شناخت بیشتر درباره‌ی مفاهیمی که قطعا مسیر رشدمان را هموارتر و لذت‌ بخش تر و خواسته‌هایمان را واضح‌تر می‌کند.

از میان این پاسخ‌ها‌، الگوها‌ و منطق‌های قوی‌تری می‌یابیم که داشتنِ خواسته‌هایمان را در ذهن‌مان امکان‌ پذیرتر و در دسترس‌تر می‌کند.

هرچه سوالات بهتری بپرسید‌، پاسخ‌های مفید‌تری دریافت می‌کنید

ما سعی می‌کنیم به سوالاتی که فقط درباره محتوای این سریال پرسیده می‌شود‌، تا حد امکان پاسخ دهیم.

منتظر نظرات زیبای‌تان هستیم.

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    0 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا فرجی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا فرجی گفته:
    مدت عضویت: 1928 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    سوالاتتان رادرباره سریال زندگی در بهشت بپرسید

    استاد چ‌ سوالی میشه پرسید وقتی همه چیز واضح و مبرهنه هر چند

    اینکه با چ باوری اینهمه مرغ و‌خروس تو‌ بهشت رها میکنیدو میرید ؟

    این مرغ و خروسا چ باوری دارن که اینهمه در ثروت و نعمت غرق هستن؟

    آیا اینها هم مثل ما هر روز روی باورهاشون کار میکنن که خدا توسط بنده خوبش ب اونها روزی میرسونه؟

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    خداوند روزی همه مخلوقاتش ب اندازه ظرف وجودشون میرسونه

    گاهی ما ی جملاتی مدام تکرار میکنیم اما هیچ باوری نسبت ب اون نداریم

    تا حالا صد ها بار این جمله رو شنیدیم که :

    خدا روزی رسونه

    خدا روزی همه بنده هاشو ب عهده گرفته

    اما گاهی ب اندازه ارزنی ب این جملات باور نداریم بخاطر همینه که مدام میگیم

    ثروت ثروت

    ببین چی میگم!!! خدا تو‌ اون ور دنیا ی بهشت درست کرده ب اسم پرادایس همون بهشتی که قبل این می‌گفتیم یعنی چه شکلیه؟ 🙄

    ی تعداد مرغ و خروس و بوقلمون دور هم جمع شدن دارن لذت میبرن گاهی میندازتشون تو چالش اونم بخاطر اینکه قانون اصل بقای اصلح اتفاق بیفته

    اونم بخاطر اینکه فقط کسایی قابلیت ادامه دادن ب زندگی در بهشت دارن که شایسته تر باشن قویتر باشن و بتونن ظرفشون مناسب با زمان و مکان بزرگ بزرگتر کنن

    بهشت را ب بها دهند ن ب بهانه

    ببین چی میگم !!!این خدایی که (حواسش ب این مرغ و‌خروسایی که عاقبت میشن غذای منو و تو)یعنی ما رو‌ فراموش میکنه؟

    نه

    خدایی که حواسش ب روزی مورچه ای سیاه که در دل شب زیر سنگ بزرگه بنظرت ماهارو ول می‌کنه ؟

    خب حالا بیا ببینیم اینا چ باوری دارن؟

    اینا ایمان دارن که خدا روزی رسونه

    اینا میدونن که روزیشون از ی جایی بهشون میرسه انگار که ایمان دارن اگه فردا از خواب بیدار شن اکسیژن وجود داره میدونن که همه جا پر از خوراکیه

    ببین !! اینا چقدر ایمان دارن که استاد و مریم بانو چندین چند روز با کلی وسایل پیشرفته وایسادن برای اینا چیکن شاو درست کردن تو ی جایی مثل بهشت همون بهشتی که ماهم داریم اما منتظر بودیم تا بعد از مرگ بریم و ببینیم غافل از اینکه بهشت همین جاست فقط باید طور دیگه ای دید

    هر چند اگر با اون فرکانس ب اون دنیا می‌رفتیم فرکانسی بهتر دریافت نمی‌کردیم

    خدایا شکرت که هدایت من کردی

    میدونی چیه ؟ مرغ و خروسا همواره در حال لذت بردنن میپرن اینور اونور میرن بازی میکنن با دوستاشون میرن ب جاهای دور و از ناشناخته ها هراسی ندارن میرن و‌جاهای جدید کشف میکنن و ایمان دارن که همون که روزی شون ب گردن گرفته از بلاها نگه میدارد

    امروزاستاداز طرف خداوند ماموره که ی قسمت کوچیکی از روزی اینا رو بهشون برسونه

    خدایا شکرت بخاطر دیدن و شنیدن و نوشتن این همه دیدنیها

    الهی شکرت بخاطر اینهمه درس اینهمه درک

    الهی کمکم کن تا درک کنم

    بفهمم تمام اونچیزی رو‌که میبینم و می‌شنوم

    خدایا آگاهم کن بیشتر بیشتر

    خدایا تکاملم را ب تصاعد مبدل کن

    تو مالک یوم‌الدینی

    پس اهدانا الصراط المستقیمم کن

    به صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالینم برسون

    خدایا سپاسگزارم استاد سپاس مریم جان سپاس بخاطر اینهمه ب اشتراک گذاشتن ها

    هر روز که از خواب بیدار میشم اول میرم سایت

    امروز ب غزل گفتم ببینم استادینا از خواب بیدار شدن 😄

    آخه من روزم با دانلود سریال و کل روزمو با نوشتن و فکر کردن ب قوانین میگزرونم

    بجای روشن کردن تلویزیون سایت دانلود میکنم

    آفرین ب من که اینهمه دارم از ورودی هام مراقبت میکنم

    آفرین که سطلم هر روز بزرگ بزرگتر میشه

    باریکلا که برای اوقات فراغت سایت استادم انتخاب کردم

    خودمو تحسین میکنم که مدام با غزل و لیلا و الا و نرگس و مرضیه بچه های دیگه سایت در حال رد و بدل کردن اگاهیهامون هستیم

    حالا بریم سراغ سریال امروز

    استاد سلیمان وار مامور شده تا برای مرغ و‌خروسا غذا بریزه

    چقدر صحنه تحسین برانگیزیه چقدر لذتبخش و مفرحه که صبح زود توی ی بهشتی مثل پرادایس پاشی بری برای این همه مرغ و‌خروس غذا بریزی و‌اونام بدون اینکه احساس نیاز کنن با سر و صدا شروع میکنن ب خوردن

    استاد فکر اینم کرده که بخورنو ‌بیاشامند اما اسراف نکنن

    ببین اینا چقدر باور توحیدی دارن که بنده شایسته خدا براشون چیکن شاو درست کرد تا ب بهترین نوع ممکن زندگی کنن

    وااااای خدای من

    چقدر حکمت خدایا تو چقدر دانایی

    نقش‌آفرینی اینها برمیگرده ب خودشون

    ی چرخه اکوسیستم

    فضولاتشون میریزه رو زمین آفتاب میخوره بارون می‌باره علف در میاد اونا میخورن نقش می آفرینن و ….‌

    ایبی خدا

    آنکس که تورا شناخت جان را چ کند

    فرزند و عیال و خانمان را چ کند

    خدایا آمده بودم تا میلیاردر شوم

    اما تو دستم گرفتی و گفتی :بیااااا بنده من ی چیزی دارم برات

    باز هم بقیه اون ابیات بیادم آورد که

    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

    دیوانه تو هر دو جهان را چ کند

    آخه کسی که تو رو داره دیگه ب روزی فکر نمیکنه که

    بوقلمونها هم بزرگ شدن و برای خودشون خاااانم‌ و‌ اقاااایی شدن

    الهی شکر

    مریم جان استاد جان خیلی تحسین برانگیزید

    من تحسینتون میکنم بخاطر اینهمه مقاومت بخاطر اینهمه تداوم در بزرگ کردن این مرغ و خروسا

    وقتی شما متعهد میشید که برای اینهایی که مسئولیتش بعهده گرفتید خونه بسازید تازه با دست خودتون ب گونه ای که با عشق بیامیزید اونوقت خدایی ب این بزرگی ما بنده ها رو که کلی بخاطرمون از فرشته ها و اون شیطون نابکار حرف شنیده رها می‌کنه؟؟؟

    نه نه اون همیشه با ماست اون در قلب ماست اون مارو‌هدایت می‌کنه

    اون دست مارو تو دستش گرفته مگر خودمون دستش ول کنیم

    نه نه فکر نکن که ما اونو رها میکنیم! نه!

    ما گول حاشیه های مسیر میخوریم

    اون صدامون می‌کنه اما میگیم صبر کن الان میام اون صدامون می‌کنه اما ما نمی‌شنویم اونقدر صداهای غیر خدارو بلند میکنیم

    با اهمیت دادنمون ب هر چیزی غیر خدا که فراموش میکنیم که کجا بودیم وکجا هستیم

    خدایا اونقدر عاشقم کن که لحظه ای ازت غافل نشم اونقدر از عشقت لبریزم کن که جز تو نبینم جز تو نشنوم جز تو حس نکنم

    مثل گنی ها که اونقدر از خودشون دور شدن که نوای دلنشین خدارو که میگه بشتابید بسوی لذت بخشترین عمل نمی شنوند

    اونها هم مثل بقیه مخلوقات اونقدر مشغولند که شاید گرسنه بمونن

    اما خدای مهربون حواسش ب اونها هست و‌اونها رو توسط استاد و‌مریم جان در بهترین زمان هدایت می‌کنه

    اونها باور دارن که خدا حواسش هست

    پسرای مامان مرغی هم برای خودشون اقاااایی شدنا پشت لبشون سبزشده ریش دراوردن🤭🤭

    کم کم مادر مرغی بایدآستیناشو بالا بزنه و برای پسرا زن بستونه😃

    اینم از سریال امروز واینم از کامنت من کم کم برم برای اهالی خانواده صبحانه آماده کنم

    البته صبح زود ویکی سگ نازنین از تو حیاط بزرگ و قشنگمون صدامون کرد که بابا ما گشنه مونه و منو غزل رفتیم که باخوردن اونها ماهم نفسی تازه کنیم

    آسمون قشنگ بالای سرمون اونقدر زیبا بود که یاد پرادایس افتادم با ابرهای پنبه ای و آبی آسمانی وهوای صبحگاهی خنک که ب جونم چسبید

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: