موضوع این فایل، مکالمه ای است که چندروز پیش با یکی از دوستانم درباره ویژگیهای یک الگوی خوب، داشتم.
دوستم می گفت، به دنبال یک الگوی خوب برای موضوعات مالی بودم که ناگهان با خود گفتم، چه شخصی بهتر از شما.
زیرا با چشم خودم دیدم چطور به همه آنچه می گفتی، رسیده ای و چگونه اوضاع مالی ات را از بدهی، به استقلال مالی رسانده ای.
دوستم به نکته خیلی خوبی اشاره کرد. زیرا اکثر افراد ساعت ها پای مصاحبه های افراد موفق نشسته و زمانهایی طولانی صرف کنکاش در زندگی آنها می نمایند، تا شاید از لابه لای آن صحبت ها، راهکارهایی اساسی بیابند که فرمولی برای رساندن آنها به موفقیت شود. البته این خوب است. اما خیلی فرق می کند از فردی الگو برداری نمایی که نه تنها قوانین کیهانی رسیدن به موفقیت و نقش ایجاد باورهای قدرتمند کننده برای هماهنگ شدن با این قوانین را می داند، بلکه با آگاهی از چنین اصل و اساسی، عاشقانه به دنبال توضیح این مسیر و تحلیل آن باورهاست.
بسیاری از افراد موفق و ثروتمند، نمی توانند الگویی مناسب برای رسیدن به موفقیت و ثروت باشند. یعنی الگویی که راهکارهایی عملی و مطمئن ارائه می دهد. زیرا:
- ممکن است آن افراد به دلیل مشغله کاری یا هر دلیل دیگر، در پی توضیح نحوه نگاه، باورها و قوانینی که آنها را به چنین موفقیتهایی رسانده، نباشند.
2. ممکن است آنها اصلا از قوانین کیهانی آگاه نباشند یا نقش باورهای قدرتمند کننده در موفقیت شان را ندانند اما به صورت ناخودآگاه، ازآن قوانین استفاده نموده و با اینکه باورهایی عالی درباره ثروت دارند، اما دقیقاً نمی دانند چه باوری و چه عاملی، به چه شکل، اصل و اساس موفقیت های آنها را رقم زده است.
به همین دلیل گاه در مصاحبه ها یا زندگی نامه های آنها، اشتباهاً، عواملی دلیل اصلی موفقیت های شان شمرده می شود که نه تنها اصلا مهم نیست بلکه فرد را از مسیر اصلی نیز دور می نماید.
الگوی کامل باید حاوی این دو ویژگی باشد:
- مسیری کاملاً مطمئن برای موفقیت بشناسد که مثل یک قانون، ۱۰۰% و بدون خطا جواب می دهد که خودش با استفاده از همان مسیر به موفقیت رسیده باشد.
2. به خوبی قادر توضیح این مسیر مطمئن باشد.
من افردی مانند خودم را یک الگوی کامل می دانم، با اینکه افرادی ثروتمند تر از من در جهان زیاد است.
در شروع کار، نه تنها هیچ سرمایه ای نداشتم، بلکه بدهکار نیز بودم. اما دلیل اینکه یقین داشتم می توانم حتی از این شرایط سخت به استقلال مالی و زندگی در نهایت خوشبختی و ثروت برسم، درک قوانین ثروت بود. قوانینی که خداوند بر جهان مقرر نموده و وعده داده در صورت اجرای بی چون و چرای این قوانین، جهان ثروت ها و نعمت ها را در زندگی ات جاری سازد.
آنچه در دوره های روانشناسی ثروت۱، ۲ و ۳ توضیح داده ام، همان مسیر مطمئنی است که من و افراد زیادی که از این آموزه ها استفاده نموده ند را نه فقط به استقلال مالی رسانیده، بلکه به تجربه ثروت همراه با زمان آزاد، روابط عالی، معنویت و سلامتی رسانده است.
آموزش های این دوره ها، شامل قوانین ثروت و راه کار ساختن باورهایی است که نتیجه ایجادشان، لاجرم ورود ثروت به زندگی است. زیرا این قول خداوند به ماست و خداوند هرگز از وعده اش تخلف نخواهد کرد .
برای همین، الگویی تمام عیار تر و فرمولی کاراتر از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت ۱ و ۲ و ۳ برای تجربه استقلال مالی و ثروت در زندگی نمی شناسم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD803MB12 دقیقه
- فایل صوتی چند نکته اساسی برای الگوبرداری11MB12 دقیقه
سلام استاد حرف از الگو برداری زدی
دیروز 6 تا پیر مرد سن بالا 90 سال دیدم
رفتم جلو روی یک صندلی نشسته بودند صندلی پارک
ههه بنده های خدا اول فکر کردن میخوام سر به سرشون بزارم
یکیشون برام تعریف کرد
یه پسره چادر پوشیده بود اومده بود کنارم خل و چل بازی و اینا که پسرا اذیتم میکنند هههههه
من خودمو کنترل کردم نخندیدم (خیلی پسره جالب بوده !!)*
—————————————————————————
شما بزرگ ترید و هر کدوم یک عمر زندگی کردید /
میخواستم نکته هایی که توی 6 تا عمر کامل بود رو دریافت کنم
رفتم جلو شروع گردم به سوال پرسیدن!
سوال کردم در باره هر آنچه یاد گرفته بودم (نمی گم چون توی فایل های استاد هست همش)
اما نکته مهم این جاست !
توی چهره هر 6 نفر یک نا امیدی و یئس عمیقی بود !
بعد چند تا سوال به این رسیدم!
میخواستم بفهمم این یاس مال چی بودش؟
سوال ها رو جزئی تر و تخصصی تر کردم!
بخدا نتیجه فقط یک چیز بود!
هر 6 نفر به ماموریت های زندگیشون نرسیده بودند
و کل عمر رو طلف کرده بودند
انگار که به یه بچه زور بگن و بزننش پیر مردها دقیقا همین حس رو داشتند/
زندگی بهشون زور گفته بود!
اره خوش باش خوش باش آفرین با روزی چندر قاز و کل عمر رو کاری بکنی که دوس نداری خوش باش!!
زندگی رو داده بودند به دل خوشی روزی چندر قاز!
ماموریت هایی که خدا داده بودد بهشون یادشون رفته بود!
هدفاشون یادشون رفته بود!
شده بودن برده بردشون!
خدا زندگی رو بردشون کرده بود اما افسارشو در جهت خواسته ها نگرفتند و به ناخواسته ها هدایتش کردند ….
چه فلاکتی!
کاش میمردیم و الکی به این سن نمیرسیدیم!!
مگر از ما بد تر هم هست!
به هیچ کدوم از ماموریت هامون نرسیدیم و همرو فراموش کردیم!
من به شخصه حاظرم یا همین لحضه بمیرم یا زندگی رو رامش کنم!
چپش کنم!
وقتی افسارش دست منه ! وقتی ماموریت منه! وقتی تواناییشو دارم!
میدونی خدا جاهل نیست خدا عاقله حکیمه!
اگر به من ماموریتی داده پس 100% لایق ترین بودم برای انجام ماموریت شخصیم!
من به ماموریت دیگران کار ندارم به دیگران هم کار ندارم!
ماموریت من خود و من خاص ترینیم و مچ ترینیم !
وظیفه من انجام ماموریت های خودمه دیگران به من چه!
هیچ فرقی نداره فیزیک من خوانواده و… چطور باشه همینی که هستم بهترین هستم
و بهترین خدا هستم برای انجام ماموریت شخصی خودم!