شکارچی نکات مثبت باشیم

این فایل،  توضیح نظر یکی از دوستان عزیز است که یک بازی خانوادگی به نام، “شکارچی نکات مثبت” را طراحی کرده اند.

ایشان با الهام از آگاهی های فایل “درس های زندگی از یک بازی” این بازی را طراحی کرده اند تا اصل مهم زندگی یعنی “تربیت ذهن برای توجه به نکات مثبت” را به فرزندان خود آموزش دهند و این آموزش را تبدیل به بازی کنند.

طبق نظر ایشان، برخی از دستاوردهای این بازی، شامل موارد زیر است:

  • یادگیری کار تیمی و مشارکت در کارهای خانه
  • ساختن عادت “توجه به نکات مثبت”
  • ایجاد رقابت سالم بین بچه‌ها برای پیدا کردن نکات مثبت بیشتر
  • جهت‌دهی آگاهانه گفتگوی خانوادگی به سمت “یادآوری نکات مثبت امروز به یکدیگر”
  • ارتباط صمیمی و سازنده بین اعضای خانواده
  • یادگیری از همدیگر در این باره که: اگر از چه زاویه ای نگاه کنم، می توانم زیبایی‌های بیشتری ببینم.

این فایل زیبا و تأثیرگذار را ببینید و در بخش نظرات، درباره سایر ویژگی های مثبت و سازنده این بازی جذاب بنویسید.

همچنین، می‌توانید این بازی را در جمع خانواده خود اجرا کنید و درباره تجربیات سازنده ای بنویسید که انجام این بازی برای “خانواده شما” و حتی شخص شما داشته است. زیرا نه تنها بچه ها بلکه ما نیاز داریم تا این بازی را تبدیل به عادت روزانه زندگی خود کنیم.

خوشحال می‌شویم بدانیم شما چگونه بازی “شکارچی نکات مثبت” را بخشی از عادت روزانه زندگی خود کرده‌اید و چه منفعت‌های دیگری را می توانید از این بازی داشته باشید.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری شکارچی نکات مثبت باشیم
    373MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی شکارچی نکات مثبت باشیم
    39MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا بهادری زاده» در این صفحه: 3
  1. -
    رضا بهادری زاده گفته:
    مدت عضویت: 4012 روز

    درود بر آقا سجاد عزیزم

    یک راست می‌رم سر اصل مطلب. اگر بخواهم صادقانه بگم آشنایی با تو و فهمیه خانم و حسین جان نمودی از کارکرد قانون برای من است. وقتی که بهمن ماه 1401 در قدم اول از دوازده قدم متوجه می‌شوم علی‌رغم تمام موفقیت‌های قبلی که داشتم، یکی از مشکلات اساسی ذهن من قدرت قائل شدن برای یکسری افراد خاص است، سپس با تمام وجود بخواهم که ذهنم و شخصیتم تغییر دهم و در اهرم رنج و لذت کارهایی که باید انجام دهم و نباید انجام دهم را بنویسم:

    قدرت را از آدم‌ها بگیرم و کل قدرت را به خدا بدهم، به یاد داشته باشم که آدم‌ها دستی از دستان قدرت خداوند در زندگی من هستند، من به آن دستِ وابسته نیستم، بلکه به آن بدنی که آن دستِ بهش وصل است وابسته هستم، از آدم‌ها تشکر کنم و بهشون احترام بگذارم اما در ذهنم فقط و فقط قدرت را فقط برای خدا قائل باشم

    نباید به آدم‌ها قدرت دهم، نباید از آدم‌ها خشیت داشته باشم، نباید از آدم‌ها بترسم، نباید فکر کنم که یکسری آدم خاص در زندگی من قدرتمند، تاثیرگذار و موثر هستند، نباید احساس کنم قدرت آدم‌ها در موفقیت، ثروتمند شدن و احساس خوب من موثر است. آدم‌ها به اذن رب فقط دستی از دستان قدرت خدا در زندگی من هستند.

    این روال را بیش از دو ماه تکرار کردم و نتایج کم کم در زندگی من نمود عینی پیدا کرد. من در سفر نوروزی با آدم‌های بی‌نظیری آشنا شدم و لذت‌های فراوانی از آن سفر بردم، داستان بی‌نظیر آن سفر را در فایل دوم از قدم اول با عنوان معجزات ستاره قطبی در زندگیم نوشتم و چقدر همگی دوستان با هم از آن اتفاق نیکو لذت بردیم.

    در ادامه آشنایی و دوستی با شما سجاد عزیزم و حسین جان و فهیمه خانم برای من تاییدی محکم و مجدد بر قانون و درستی آن است! سجاد جان صفای باطن تو آیینه‌ای شد که خودم و خدا را در آن دیدم و من و همسرم عارفه جان با احساس خوب خواستیم کنار ما باشی؛ ادب تو، کمکی که به ما کردی و گپ زدن با تو به ما گفت قانون معجزه می‌کند و می‌تواند با تغییر ذهن و فراکانس آدم‌های بی‌نظیر و درجه یک را به سمت ما بکشاند.

    سجاد جان صادقانه می‌گم که دوستی با تو برای من باعث افتخار است و امیدوارم آدم‌های بی‌نظیری مثل تو را بیشتر و بیشتر ملاقات کنم تا بتوانم در وجود آنها روح قانون را ببینم و درک کنم.

    در پناه رب متعال شاد و ثروتمند باشی رفیق!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    رضا بهادری زاده گفته:
    مدت عضویت: 4012 روز

    درود بر سیدعلی آقای خوشدل گرامی

    کامنت شما من را به وجد آورد، به قول حرت حافظ این داستان سرسپردگی و دلدادگی به حضرت رب عجب داستانی است برای بشر که هیچ‌ وقت تکراری نمی‌شود:

    یک قصه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب / کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است

    علی آقا روزگارانی من با دعای صباح امیرالمومین علی ع رابطه زیبایی داشتم، توفیقی بود که این دعای به شدت عرفانی را ابتدای هر روز از زبان یک مرد خدا بشنوم و کلمه به کلمه آن را نوش جان کنم و در وجود خودم توحید به رب متعال را بدمم. این قصه برای سالیان بسیار قبل و گذشته است! اما خواندن کامنت شما آن حس و حال زیبایی که از شنیدن دعای صباح به من دست می‌داد را برای من زنده کرد! آن هم بعد از پانزده سال! در جواب دل نوشته شما در وب‌سایت بی‌نظیر استادمان، گفتم ردپایی از خودم به جای بگذارم و فرازی بی‌نظیر و ابتدایی دعای صباح را تقدیم به تو و سایر دوستانم کنم:

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللّٰهُمَّ یَا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ، وَسَرَّحَ قِطَعَ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ بِغَیَاهِبِ تَلَجْلُجِهِ، وَأَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوَّارِ فِى مَقَادِیرِ تَبَرُّجِهِ، وَشَعْشَعَ ضِیَاءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَأَجُّجِهِ، یَا مَنْ دَلَّ عَلَىٰ ذَاتِهِ بِذَاتِهِ، وَتَنَزَّهَ عَنْ مُجَانَسَهِ مَخْلُوقَاتِهِ، وَجَلَّ عَنْ مُلائَمَهِ کَیْفِیَّاتِهِ، یَا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ، وَبَعُدَ عَنْ لَحَظَاتِ الْعُیُونِ، وَعَلِمَ بِمَا کَانَ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ، یَا مَنْ أَرْقَدَنِى فِى مِهَادِ أَمْنِهِ وَأَمَانِهِ، وَأَیْقَظَنِى إِلىٰ مَا مَنَحَنِى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ إِحْسَانِهِ، وَکَفَّ أَکُفَّ السُّوءِ عَنِّى بِیَدِهِ وَسُلْطَانِهِ؛

    به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است؛ خدایا، ای آن‌که زبان صبح را به گویایی تابش و روشنایی‌اش بیرون آورد و قطعه‌های شب تار را با تیرگی‌های شدید به‌هم پیچیده‌اش به اطراف جهان فرستاد و ساختمان سپهر گردون را در اندازه‌های زیبایش محکم ساخت و پرتو خورشید را به روشنایی شعله‌ورش در همه‌جا برافروخت، ای آن‌که ذاتش بر ذاتش دلیل است و از شباهت و همگونگی با آفریدگانش منزّه است و قدر و مقامش از سازگاری با کیفیات مخلوقاتش برتر است، ای آن‌که به باورهای گذرا بر دل نزدیک و از چشم‌انداز دیدگان سر دور است و آنچه را هستی یافت پیش از آنکه پدید آید می‌داند، ای آن‌که مرا در گاهواره امن و امانش خوابانید و به‌ سوی آنچه از نعمت‌ها و احسانش که بی‌دریغ به من بخشید، بیدارم کرد و دست‌های حوادث و آفات را با دست لطف و قدرتش از من بازداشت؛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    رضا بهادری زاده گفته:
    مدت عضویت: 4012 روز

    درود بر رویا خانم مهاجرسلطانی گرامی

    سپاسگزارم از محبتی که به من و همسر عزیزم داشتی! ممنونم که جواب کامنت من را نوشتی!

    واقعا باید صدق بالحسنی معجزات این قانون باشیم که بسیار زیبا و بادقت فراوان عمل می‌کند!

    اینکه آدم با بازدم باید دی‌اکسید کربن را از بدن خودش خارج کنه تا سپس فضا خالی بشه، تا با دم اکسیژن را به بدن خودش برسونه یعنی قانون!

    اینکه حضرت حافظ می‌فرمایند: خلوتِ دل نیست جایِ صحبت اَضداد / دیو چو بیرون رود، فرشته درآید! یعنی قانون!

    اینکه ما فقط کافیه ذهن چموش را در راه صحیح برانیم و جلوی نشخوارها و نجواهای ذهنی را با جایگزین صحیح آن یعنی احساس خوب زندگی و سپاسگزار بودن به خاطر چیزی که الان هستیم و چیزی که الان داریم باشیم یعنی قانون!

    اینکه بتوانی به ذهن بقبولونی که قدرت فقط برای ذات اقدس اله و رب متعال است و لا غیر! به ذهن تفهیم کنی که آدم‌ها دستان قدرت رب در زندگی ما هستند، آنها بسیار محترم هستند اما باید قدرت را از آنها بگیرم و به خدا بدهم یعنی قانون!

    اینکه ما کافیه ذهن را کنترل کنیم سپس آدم‌های جدید، فرصت‌های جدید، موقعیت‌های جدید و هوای جدید را تجربه خواهیم کردم یعنی قانون!

    خدا را شاکر هستم که در این مسیر فقط دوست دارم قدرت را برای رب محفوظ بدانم و شعله ایمان به ربوبیت او را در قلب خودم فروزان نگه دارم!

    حتما باور خواهید کرد هر وقت حواسم جمع قانون بود و نه نتایج! هر وقت حس خوب زندگی کردن و لذت از این فرصت بی‌نظیر حیات را آگاهانه درک کردم! اتفاقات زیبا یکی بعد از دیگری برای من رقم خورد!

    خدا را شاکرم که در مسیرم با دوستان بی‌نظیر و توحیدی دارم آشنا می‌شوم و مسیری سبز و زیبا به روی خودم و خانواده‌ام باز شده است که لذت ببریم و احساس خوب خودمان بسط دهیم و شاکر و ثناگوی حضرت رب باشیم!

    خدا را شکر

    خدا را شکر

    خدا را شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: