شکارچی نکات مثبت باشیم

این فایل،  توضیح نظر یکی از دوستان عزیز است که یک بازی خانوادگی به نام، “شکارچی نکات مثبت” را طراحی کرده اند.

ایشان با الهام از آگاهی های فایل “درس های زندگی از یک بازی” این بازی را طراحی کرده اند تا اصل مهم زندگی یعنی “تربیت ذهن برای توجه به نکات مثبت” را به فرزندان خود آموزش دهند و این آموزش را تبدیل به بازی کنند.

طبق نظر ایشان، برخی از دستاوردهای این بازی، شامل موارد زیر است:

  • یادگیری کار تیمی و مشارکت در کارهای خانه
  • ساختن عادت “توجه به نکات مثبت”
  • ایجاد رقابت سالم بین بچه‌ها برای پیدا کردن نکات مثبت بیشتر
  • جهت‌دهی آگاهانه گفتگوی خانوادگی به سمت “یادآوری نکات مثبت امروز به یکدیگر”
  • ارتباط صمیمی و سازنده بین اعضای خانواده
  • یادگیری از همدیگر در این باره که: اگر از چه زاویه ای نگاه کنم، می توانم زیبایی‌های بیشتری ببینم.

این فایل زیبا و تأثیرگذار را ببینید و در بخش نظرات، درباره سایر ویژگی های مثبت و سازنده این بازی جذاب بنویسید.

همچنین، می‌توانید این بازی را در جمع خانواده خود اجرا کنید و درباره تجربیات سازنده ای بنویسید که انجام این بازی برای “خانواده شما” و حتی شخص شما داشته است. زیرا نه تنها بچه ها بلکه ما نیاز داریم تا این بازی را تبدیل به عادت روزانه زندگی خود کنیم.

خوشحال می‌شویم بدانیم شما چگونه بازی “شکارچی نکات مثبت” را بخشی از عادت روزانه زندگی خود کرده‌اید و چه منفعت‌های دیگری را می توانید از این بازی داشته باشید.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری شکارچی نکات مثبت باشیم
    373MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی شکارچی نکات مثبت باشیم
    39MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 14
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم

    سلام به دوستان ارزشمندم

    میخوام تجربه داغ داغ خودم رو که امروز با مهمان هامونٍ، دوستان عزیزمون به عنوان بازی داشتیم رو بگم.

    تغییر یک بازی ساده و اونم خیلی نوستالژی که همه یادش داریم با اضافه کردن یکسری قوانینی که آگاهانه طبق آموزش هایی که از استاد یاد گرفتیم.به عنوان شاگردهای استاد جان یک مدیریت و فضای سرگرمی و لذت با امکانات موجوددر کنار دوستان مون ایجاد کردیم.

    بازی منچ و مارپله

    حالا ما چطور این بازی رو با قوانینی ساده ترکیبش کردیم به سمت استفاده از قانون به نفع خودمون؟ چطور با پیشنهاد و مطرح کردن یک ایده ساده یک بازی ساده رو مهیج ترش کردیم؟

    ایده این بود که شکارچی نکات مثبت رو در جمع تمرین کنیم.

    ایده اینجوری تکمیل شد که هر بار عدد 6 و 4 و 2 میاد حواس هامون جمع باشه که یکی باید نکته مثبت یکی از دوستان رو بگه. حالا چه جوری؟ هر وقت عدد 6 رو کسی بیاره نوبت اونه که نکته مثبت بگه. حالا به کی؟ به کسی که اولین نفر بعد از اون عدد 2 یا 4 رو میاره. و اگر قبل از اینکه نفر بعدی 2 یا 4 بیاره و یکی دیگه 6 بیاره، نفر دوم باید صبر کنه تا این سیکل به ترتیب پیش بره تا نوبتش بشه. و در تکمیل این قانون بداهه اینجور پیش رفتیم که نکات مثبتی که قبلا برای یک فرد گفته شده پذیرفته نبود و چالش خوبی شد برای خوب شنیدن و خوب فکر کردن.

    در تکمیل من شدم میرزا بنویس نکات مثبت.

    اونم با ایده نوشتن اسم هر چهار تایی مون به صورت یکبار در ستون، یکبار در ردیف و چقدر ادامه بازی رو جذاب تر و مهیج تر کرد و همه مون رو جدی تر برای پیدا کردن نکات مثبت و زیبایی همدیگه کرد…

    _

    فهیمه حسین ارغوان مهدی

    فهیمه &&&& &&&& &&&&

    حسین&&&& &&&& &&&&

    ارغوان &&&&&&&& &&&&

    مهدی &&&&&&&&&&&&

    _

    یک همچین فرمتی شد. یک نوشته حاصل از بازی کردن منچ و تاس هایی که اعداد بازی اون باعث نکات مثبت گفتن و شنیدن شد.

    من همین الان کلی ایده تو ذهنم هست که برای دفعه بعدی این “بازی منچ بهینه شده با نکات مثبت” رو جذابترش کنم.اسمش همین الان به ذهنم زد که بذاریم یک چیزی تو مایه های منچ گوینده و شنونده مثبت ها. منچ برد برد. منچ گفت و شنود مثبت ها….حالا میشه براش اسم خاصی هم نذاشت اما بازیش کرد. چون این اسم ها حاشیه ان اصل خوده درون مایه و هدف بازیه.

    درون مایه اش در عین سادگی اما عمیقه که بازی جهت سرگرم شدن و استفاده از قانونه و…

    هدفش لذت بردن و دیدن خوبی هاست و ….

    حالا تجربه من از بازی تغییر یافته منچ با اضافه کردن قوانین ساختگی و بداهه مون:

    _ به طرز عجیبی بعد چند دقیقه از شروع بازی و اولین 6 و 2و 4 خیلی تعداد 6 ها زیاد بود برای هر چهارتایی مون.

    _ اصلا من یکی که حواسم به مهره های خودمو و دوستام نبود و فقط از مسیر لذت میبردم.

    _احساس خوب از اینکه یکی 6 بیاره و انتظار اینکه نفره بعدی کیه که 2و 4 میاره.بنظرم خیلی باحال بود.

    _ من خودم بیشتر مایل بودم 2 و 4 بیارم تا بیشتر شنونده باشم اما به طرز جالبی 6 زیاد میوردم.

    _وقتی دوستان از نکات مثبت من میگفتن در عین حال که موذب بودم(اونم ریشه در عزت نفسم داره) ولی دوست داشتم بشنوم.

    _جالب بود نکته های مثبت گفته شده از طرف گوینده نکات مثبت بــه شخص شنونده نکات مثبتش، از زاویه دید اون نقطه ضعف محسوب میشد یا اصلا خودش اون نکته یا ویژگی مثبتش رو در خودش قبول نداشت یا نمیتونست ببینه که خوبه و دارش.(اینم ریشه های عزت نفس رو داشت.)

    _چقدر شناخت بیشتر و تعامل با نفرات هم کار رو سخت میکرد هم آسون. مثلا من موقعی که میخواستم برای همسرم رو بگم بخاطر اینکه بیشتر میشناسمش سخت بود چون تو ذهنم کلی ویژگی مثبت ازش میومد و نمیدونستم کدومو بگم. یا بخاطر تعامل و شناخت بیشتر دوستم برام گفتن نکات مثبتش هم سخت بود هم آسان.

    _موقعی که دفتر رو نگاه کردیم پراکندگی نکته های مثبت گفته شده و شنیده شده یکسان نبود و یکسری هامون اصلا پیش نیومده بود برای یک فردی چیزی بگیم.

    _حس خوب کنار هم بودن و لذت بردن

    _توجه به نکات مثبت همدیگه

    _ایده گرفتن از چیزهایی که بقیه میگن.

    _جالبه نکات مثبت تکراری نداشتیم اصلا و جالب ترش اینه هیچ کس کم نیورد برای گفتن نکات مثبت (یعنی اینقدر میتونه زیاد باشه و تمومی نداره)

    _بعضی از نکات مثبت رو با مثال در موقعیت واقعی فرد باید توضیح میدادیم و این باعث میشد یکسری کلمه جدید و اختصار شده موقع نوشتن ایجاد بشه

    _این بازی باعث شد که بچه دوست مون هم براش جالب باشه و بخواد بیاد با ما بازی کنه که البته تو مارو پله یطور خلاقانه ایی وارد بازیش کردیم.

    بازی مار پله:

    گزیده شدن توسط مار= بیان باور محدود کننده خوده فرد گزیده شده برای خودش

    پله= فرد بالا رفته از پله بایدشروع کنه به گفتن نکات مثبت همه رو از سمت راستش

    حالا تو بازی همه کاغذ و خودکار داشتیم و هر کسی برای خودش مینوشت.

    و اینکه چطور دختر دوست مون رو وارد بازی کردیم. اینکه کنار کسی که نشسته بود اگر تاسش 6 بود. نوبت اون میشد که از سمت راستش نکات مثبت ما رو بگه. و البته ما هم هربار به پله میرسیدیم نکات مثبت اونو غیر از حریف ها میگفتیم و کلی ذوق میکرد و به اونم گفتیم تا مثل ما نکته مثبتی که راجع بهش هرکسی گفته بنویسه.(کلاس دومی بود و حتی ذوق نوشتن هم براش ایجاد شد.)

    خلاصه اینم به پاس قدردانی از این فایل شکارچی نکات مثبت باشیم و درس های زندگی از یک بازی با عشق نوشتم.

    برای تشکر و قدردانی از استاد و تهیه این فایل ها نوشتم.

    برای نشان دادن خودم و تلاش های سمت خودم به عنوان شاگرد در عمل به آموزه ها و یادآوری به خودم که هر چی یاد میگیری و عمل میکنی بیا نتیجه اش رو بنویس.بنویس و باورتو قوی کن که قانون عالی و بی نقص جواب میده و میشود میشود میشود…

    خدارو بارها شکر میکنم بابت همه چیز و همه کس…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    سلام به فاطمه پورهدایتی عزیز

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    وای که چقدر توصیف حالت و کنترل ذهنت، بیان نجواها و وسوسه ها و دیدن نشونه ها و هدایت خداوند بود تو کامنتت عزیزم.

    چقدر تو کامنتت یک انسان مصمم و با انگیزه برای رشد و تغییر دیدم.

    چقدر تو کامنتت موجی از حس و حال خوب داشت. واقعا تحسینت میکنم دوست عزیز برای اینکه بیدار شدی اون موقع و کلی در آرامش و سکوت روی خودت کار کردی تا قدم به قدم رشد کنی و بری بالا. چقدر اینکه نصفه شب پاشدی اونم چه جای بهشتی، تو یک روستا تو دل طبیعت با کلی انرژی همواره در جریان شروع کردی. چقدر شکارچی نکات مثبتی بودی، چقدر تحسینت میکنم فاطمه جان.

    گوارای وجودت سهمیه آبی که پاداشت بود اون روز به جای عصر، صبح در اختیار داشتی.

    واقعا ازت سپاسگزارم بخاطر این کامنت پر از عشقت که نوشتی، سپاسکزارم برای وجودت عزیزم که اینقدر خوب داری روی خودت کار میکنی و جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنی.

    برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمندت فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    سلام به روی ماهت زینب جان

    امیدوارم حالت عالی باشه.نه یکی سه تا کامنت.اونم شبیه هم. و من بیشتر از ده بار کامنت هاتو خوندم.حتی دیروز با گوشیم اومدم بهت جواب بدم و نصفه موند و نمیدونم چی شد دیگه یادم رفت.اما از اونجایی که سه تا کامنت تکراری برام اومده بیشتر دوست داشتم بهش پاسخ بدم. بیشتر دوست داشتم درسش رو بفهمم.

    بیشتر تشکر میکنم از استاد عزیز و مدیریت این سایت که همینطوری کامنتی رو حذف نمیکنن و همین برام کلی درس داره و قطعا تکرار شدن یک پاسخ برای من هم درس های خاص خودمو رو داره که باید بفهمم.

    اولین درسش بنظرم همین تکراره که منو یاده آیات با فعل مضارع میندازه یاده فرکانس و توجه به فرکانس های تکراریم میندازه.

    دومین درسش هدایتی و صادقانه کار کردن این سایت هست و انتشار اطلاعاته که باعث میشه حتی کامنت تکراری هم برای یکی درس و نشونه بشه و قطعا هدایتی برای ما.

    و سومین درس رو در لابلای جملات شما دیدم:

    دقیقا اینجا بهترین جاست

    جایی که نگران قصاوت نیستی نگران مسخره شدن نیستید

    خود خود واقعیتی

    جایی که دقیقــا خوده خوده واقعی خودم هستم، خودم هم خودمو قضاوت نمیکنم بهترین جای دنیاست.

    هر جور عمل کردم نباید خودمو سرزنش کنم.

    وای که دیروز یک کشف بزرگ در خودم و لایه ای ذهنم کردم، که من چقدر به خودم سخت گرفتم. اصلا اشکم برای خودم داشت درمیومد وقتی اینو فهمیدم.خوده واقعی ام رو اینجوری دیدم مثل یک نفر که گوشه رینگ از بس خورده و تازه به جایی که بلندش کنن میگن لیاقتت همینه همونجا تنها بمونی و درد بکشی تو لیاقتت تو رینگ ماندن و کتک خوردنه تا یاد بگیری…اما من با تمام نجواهایی دیدم و شنیدم تو خودم آروم گفتم من هستم بلند شو تو اصلا تنها نیستی. اصلا قرار نیست کتک بخوری تا یاد بگیری. تو اصلا لیاقتت درد و زجر و سختی کشیدن نیست. تو اصلا چرا داری به خودت سخت میگیری. تو اصلا چرا خودت رو هی قضاوت میکنی ناجوانمردانه. چرا اینقدر سخت گرفتی به خودت. چرا فهیمه رو یک گوشه رینگی که خودت براش ساختی ول کردی و تازه اینقدر هم سرزنش میکنی یا بهش حس گناه میدی. وای که مثل یک صحنه فیلم از جلوی چشمام اینا که نوشتم رد شد و اشک تو چشمام جمع شد. و گفتم اشرفی جاش لای پنبه و چیزهای نرم و زیباست اون لیاقتش بیشتر از این حرف هاست. من اشرف مخلوقاتم آزاده آزاد نه تو رینگ

    من اشرف مخلوقاتم و خالقم منو لایق آفریده

    من اشرف مخلوقاتم و خدا همه چیز رو مسخر من کرده و به من آسان گرفته. پس آسان شو برای آسانی ها فهیمه

    من اشرف مخلوقاتم و اختیار به من داده تا تجربه کنم انتخاب کنم و اینطوری رشد کنم.

    من اشرف مخلوقاتم و خودش گفته من از رگ گردن بهت نزدیکترم چطور میگی تو تنهاباید بمونی. نه تو عزیزدردانه خدایی تو آغوش نرم و گرم خدایی. تو فقط باید باور کنی که خیلی توانا و قادری مثل مخلوقت. تو افریده شدی تا زیبایی ببینی و ستایش کنی پروردگارت رو آفریده شدی فقط لذت ببری و شاد باشی….

    نمیدونم چرا اینا رو نوشتم و این چیزها رو اینجا با تو بلند بلند فکر کردم.

    یکهو این شعر الان یادم اومد زینب جان و اینو با عشق تقدیم به تو میکنم.

    دوستت دارم دوست ارزشمند و الهی من

    آزاد شو از بند خویش، زنجیر را بــاور نکن

    اکنون زمان زندگیست، تاخیر را بــاور نکن

    حرف از هیاهو کم بزن از آشتی ها دم بزن

    از دشمنی پرهیز کن، شمشیر را بــاور نکن

    خود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندان

    تو شاهکار خالقی، تحقیر را بــاور نکن

    بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش

    زیبا و زشتش پای توست تقدیر را بــاور نکن

    تصویر اگر زیبا نبود، نقّاش خوبی نیستی

    از نو دوباره رسم کن، تصویر را بــاور نکن

    خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید

    پرواز کن تا آرزو، زنجیر را بــاور نکن.

    شعری از مهدی جوینی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    سلام به روی ماهت دریا جان

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    عزیزم خوشحالم که برام ردپا گذاشتی، خوشحالم که امروز رو با دیدن و حضور یک دوست مهاجرم شروع میکنم، از اونور دنیا یکی از ایالت های آمریکا بهم سلام میکنه، یک مدتیه هربار که یادم باشه، توی تمرین ستاره قطبی ام از خدا میخوام که خودش مقدمات مهاجرت بعدی رو برام فراهم کنه، امریکا کانادا، هنوز نمیدونم اصلا نمیخوام دقیق بدونم و براش برنامه ریزی کنم سپردم به خدا تا خودش منو در بهترین زمان به بهترین مکان هدایت کنه و این خواسته قلبی منه.

    جالبه یکی دوشبی یک دوست عزیزم که به تازگی به استانبول مهاجرت کرده خونه ما اومدن به محض اینکه رسید ایران اومد خونه ما، بعد رفت شهرستان. اینا اگر نشونه نیست پس چیه، اگر پیغام های خدا نیست که داره بهم میگه فهیمه تو اروم اروم داری وارد مدار مهاجرت به خارج از کشور میشی پس چیه، قلبم خیلی روشنه بااینکه هیچی ندارم هیچی، نه پول نه تحصیلات نه شرایط مناسبی برای ویزا و مهاجرت قلبم روشنه که میشود. حالا کی و کجا نمیدونم من قدم هامو برمیدارم.

    قدم اول شاید این بود که از مشهد با همسرم آخر سال99اومدیم تهران

    و یکسری قدم های دیگه که گفته شد یا نشنیدم یا نخواستم بشنوم و آماده اش نبودم یا قدم هایی که بی ربط و باربط دارم طی میکنم.

    چندماه پیش یک نیرویی منو سوق داد تا بعد12سال فارغ التحصیلی کارشناسی برو ارشد شرکت کن، و حالا مشغول درس خوندنم برای کنکور ارشد که چیزی هم نمونده(16روز مانده تا آزمونم).

    خلاصه میخوام بگم آگاهانه دارم سعی میکنم قدم بردارم با امکانات موجودم، اگاهانه دارم سعی میکنم هر روز خودمو کمی بهتر از دیروزم کنم، آگاهانه سعی میکنم تو این مسیر بمونم و توجه ام به سایت و یادآوری و عمل به قانون ها باشه. آگاهانه سعی میکنم الگو ها رو ببینم و درس بگیرم و پرقدرت تر و باانگیزه تر ادامه بدم. آگاهانه سعی میکنم سپاسگزارتر بشم،…

    واقعا نمیدونی چقدر ذوق زدم گفتی دوباره میخوای تو سایت فعال باشی یعنی اینجا ردپاهاتو ببینیم و لذت ببریم و به رشد هم کمک کنیم. وای که چقدر خوشحال شدم دوره احساس لیافت رو گفتی خریدی. اصلا انگار الان خودم دارمش. وای که چــه روزی شد امروز با این همه خبر خوب.

    دریا جان واقعا تحسینت میکنم برای کارهایی که کردی من اصلا هیچی نمیدونم ازت، اما از ته قلبم شجاعت هات، ایمانت، حرکت ها و مهاجرتت(که فکر کنم الان یک سال و نیم بگذره آمریکایی!) واقعا تحسینت میکنم برای داشتن دوره های ارزشمند استاد جان که داشتن تک تک شون آرزوم هست،تحسینت میکنم که کامنت برام نوشتی و منو با خبرای خوبت اینطوری سورپرایز و خوشحال کردی.

    قلبم پر از عشق و ایمان شده و میرم که امروز پرقدرت تر درس هامو بخونم و کمی بیشتر آماده بشم برای کنکور.

    من از هیچ چیزی نمیترسم و نگران نیستم چون خدای من زودتر از من اونجاست.

    من در لحظه زندگی میکنم، و ترسی از آینده ندارم. چون خداوند همواره جلوتر از من اونجاست و همــواره هــدابتم میکنه.

    بازهم سپاسگزارم که نوشتی از خودت وتصمیم هات از حضورت. سپاسگزارم که باعث شدی منه عشق نوشتن و بودن در اینجا، بیام و یادبکیرم و به یاد بیارم و سرشار از عشق خدا بشم.

    (عاشق ردپا گذاشتن اینجام، اینجا بهترین جای دنیای منه) ببین چه میکنه همین ردپاها و نوشتن هامون، خدایا شکرت که توجه همه چیزه

    دوست قوی من دوستت دارم و از الله یکتا برات صمیمانه بهترین بهبودها رو خواهانم.

    ارادتمندت فهیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: