این فایل، توضیح نظر یکی از دوستان عزیز است که یک بازی خانوادگی به نام، “شکارچی نکات مثبت” را طراحی کرده اند.
ایشان با الهام از آگاهی های فایل “درس های زندگی از یک بازی” این بازی را طراحی کرده اند تا اصل مهم زندگی یعنی “تربیت ذهن برای توجه به نکات مثبت” را به فرزندان خود آموزش دهند و این آموزش را تبدیل به بازی کنند.
طبق نظر ایشان، برخی از دستاوردهای این بازی، شامل موارد زیر است:
- یادگیری کار تیمی و مشارکت در کارهای خانه
- ساختن عادت “توجه به نکات مثبت”
- ایجاد رقابت سالم بین بچهها برای پیدا کردن نکات مثبت بیشتر
- جهتدهی آگاهانه گفتگوی خانوادگی به سمت “یادآوری نکات مثبت امروز به یکدیگر”
- ارتباط صمیمی و سازنده بین اعضای خانواده
- یادگیری از همدیگر در این باره که: اگر از چه زاویه ای نگاه کنم، می توانم زیباییهای بیشتری ببینم.
این فایل زیبا و تأثیرگذار را ببینید و در بخش نظرات، درباره سایر ویژگی های مثبت و سازنده این بازی جذاب بنویسید.
همچنین، میتوانید این بازی را در جمع خانواده خود اجرا کنید و درباره تجربیات سازنده ای بنویسید که انجام این بازی برای “خانواده شما” و حتی شخص شما داشته است. زیرا نه تنها بچه ها بلکه ما نیاز داریم تا این بازی را تبدیل به عادت روزانه زندگی خود کنیم.
خوشحال میشویم بدانیم شما چگونه بازی “شکارچی نکات مثبت” را بخشی از عادت روزانه زندگی خود کردهاید و چه منفعتهای دیگری را می توانید از این بازی داشته باشید.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری شکارچی نکات مثبت باشیم373MB25 دقیقه
- فایل صوتی شکارچی نکات مثبت باشیم39MB25 دقیقه
سلام استاد بینظیرم سلام مریم جون سلام به همه
خواستم تو ستاره قطبیم شروع کنم به نوشتن ولی گفتم بیام اینجا بنویسم که هم رد پا بشه هم راحت بعد ها بیام خودمو رصد کنم
من در حال تمرین واسه واضح شدن صدای الهاماتم هستم در خال تمرین که واضح بشنوم و اطمینان کنم
دیروز بابام میخواست بره ازمایش بده و بیمارستان هم بی نوبت ازمایش نمیگرن قلبم گفت بابارو ببر بردم اقاهه گفت هرکی نوبت تلفنی نگرفت برداره برگه هاشو بابا گفت وچه بور بیر اما نوبت ندارمبی
گفتم نه بابا
از قلبم پرسیدم اگه اسمم خوند دروغ بگم نوبت دارم؟به وضوح گفت نه راست بگو یکم مقاومت داشتم ولی چون تصمیم دارم این صدارو قویتر کنم گوش میدم
اسم خوند رفتم جلو گفت نوبت گرفتی گفتم نه راسش گفت چرا
گفتم اخه دیشب دکتر ازمایش نوشت منم صبح اوردمش
اقاهه کفت عب نداره خودم واسش ثبت میکنم چون هوای بالاتو داشتی
و به راحتی کارا پیش رفت
امروز رفتم یه بایگانی پرونده قدیمی تحویل بگیرم
اقاهه گفت اوووو هزارتا پرونده باید بگردم برو فردا بیا واست پیدا میکنم
قلبم گفت نه نرو بهش بگو فقط پاشه بره قسمت پرونده ها
گفتم شما فقط برید پیش پرونده ها همون بالاست پرونده برید اگه نبود باشه فردا
اقاهه مقاومت کرد کارمند کناریشخانومه گفت من کمتون میکنم بگردیم واسش
و رفتم و پرونده چهارم بین هزارتا پرونده واسه من بود با خنده اومدن و بهم دادن تازه اقاهه ازم عذر خواهی کرد ناخوداگاه
استاد خیلی دارم با این الهامات با این نشستن رو دوش خدا عشق میکنم
و دائم درحال تکرارشم که عادی نشه واسم که بیشتر و بیشتر این الهامات قوی کنم
خدایا هیلی شکرت
هر روزم معجزه است
میخوام این روند ادامه دار باشه
ببینم معجزه فردام چیه
انقدر هیجان دارم واسه هر روزم
خدایا عاشقتم زیاد
سلام استاد جون خیلیییی عاشقتونم که این کامنت خوندین
من موقعی که داشتید کامنت میخوندین از خدا پرسیدم این بازی رو چطور واسه خودم شخصی سازیش کنم
و به وضوح شنیدم که بیا زمانهایی که وقت نمازه و یا غذا خوردنه به خودت یه فرصت 10 تا 15 مین بده و یه دفتر بگیر شروع کن به نوشتن این هم باعث میشه هر چند ساعت تلاش کنی به یاد بیاری و هم باعث میشه تو ذهنت مرور کنی تا یادت نره که بنویسیشون واسه همین تو ذهنت میچرخه و مثل همون گوله برفی بزرگ و بزرگتر میشه
میخوام اینجا تعهد بدم که اجراش کنم
(چقدر تعهد دادن تو یه جمع بزرگ قلب ادم هیجان زده میکنه انگار تپش قلبم رفته بالا )
هر جا هم که دفتر کنارم نبود تو نوت گوشیم مینویسم
یه عالمه عاشقتونم من با یاداوری این که هر روز دارید از پرادایس لذت میبرید تو گوشم زنگ خورد که زهرا تو هم میتونی اول صبح که هوا خنکه و اخر شب یه صندلی یزاری تو حیاط و لذت ببری از این همه سرسبزی و این بهشتی که همین الان داری توش زندگی میکنی
لذت بردن باعث میشه خدا بگه خوب این ازین زیبایی خوشش میاد از این زمان ازاد کرده و داره تو سکوت فقط لذت میبره مشخصه لایق بهتر و بهتر شدنه این زیباییه لایق زمان بیشتری واسه لذت بردنه
همه اینا همین الان تو گوشم داره گفته میشه من مینویسم اصلا این موضوعی نبود که بخوام بگم
استا من جدیدا دارم تمرین میکنم واسه شنیدن الهامات و تشخیصش و تنها راهشم عمل کردنه هرچی که بهت میگه عمل کن
از دیروز جدی شروعش کردم و جز چشم البته چشمی که یکم یکی به دو داره اولش شروع کردم
اصلا بزارید کامل مثال دیروز بگم
من دیروز قانون افرینش فصل اخر دانلود کردم و در حال تمرینش بودم
اونجایی که ارزش و بحث لیاقت بود
گفتم از کجا شروع کنم تمرینو از همون تمرین رستوران شروع کردم ولی به جای رستوران خودمو به گوشت با کیفیت و زیاد دعوت کردم
رفتم خرید کنم مغزم گفت نیم بگیر کافیه الهامم گفت نه 1 کیلو بگیر گوشت خوبم بگیر به خودت حال بده گرفتم و اومدم همین که وارد اتاقم شدم دیدم پیام واریزی اومد اونم از جایی که اصلا روش حساب نکرده بودم (بزارید یه پرانتز دیگه باز کنم البته صبحش شروع کرده بودم از ویژگی های مثبت ادمایی که دورو برم هستن گلچین کردم و تو ستاره قطبیم نوشتم و این شخص هم جزوشون بود چقدر همه چیز یک چیزه و بینقص عمل میکنه)
و به وضوح صدای خدارو شنیدم که گفت همینه
هر موقع باور کنی قدم برداری همینجور نتیجه میاد و میادو میاد تا زمانی که بگی راضیم ازت خدایا شکرت
تو هر زمینه قدم برداری درای نعمت واست باز میشه تو هر جنبه ای اصلا تو فقط کارته که باور کنی این صدای منه و باور هم فقط با عمله که ثابت میشه تا زمانی که عمل نمیکنی فقط یه فکریه یه داروییه که گرفتی و فقط نگاش میکنی هیچ اثری تو زندگیت نداره ولی وقتی دارو رو مصرف کنی میفهمی یا اور داره یا نداره
با هر بار عمل اطمینانتر میکنی به این صدا و راحتتر عمل میکنی و با هر عمل الهامات واضح تر میشه واست و راحتتر برای عمل قدم برمیداری راحتتر رها میشی و اطمینان میکنی
اینجاست که اار حس میکنی خدا تورو گرفته رو دوشش و داری کیف میکنی و میری
اولش خواستم بگم اینجاست که خدا جلوت میره تو رو جا پای خدا قدم میزاری بعد یاد حرف استاد افتادم یادم اومد ازینم راحتتر هست که خدا برت میداره و با خودش میبره
جقد نوشتن بینظیره اصلا تو نمینویسی فقط میاد و میاد و تو تایپ میکنی عاشقتونم زیاد
همه اینا واسه یاداوری به خودمه که زهرا الان چیزی که به قلبت گفته شد انجام بده اصلا قرار نیست تا تهش مشخص باشه هر چیزی هست به نفع توعه وقتی با تو و ویژگی دائم در حال رشدت یکیه پس برو انجامش بده
وقتی میگی هر چیزی رو که فکر میکنی نداری و خدا به وضوح جایگزینشو یادت میاره بدون اتفاقی نیست قانون خداست که جوابتو میده تا مسیرت راحتتر هموارتر بشه
خیلی عشقین زیاااد