شکارچی نکات مثبت باشیم

این فایل،  توضیح نظر یکی از دوستان عزیز است که یک بازی خانوادگی به نام، “شکارچی نکات مثبت” را طراحی کرده اند.

ایشان با الهام از آگاهی های فایل “درس های زندگی از یک بازی” این بازی را طراحی کرده اند تا اصل مهم زندگی یعنی “تربیت ذهن برای توجه به نکات مثبت” را به فرزندان خود آموزش دهند و این آموزش را تبدیل به بازی کنند.

طبق نظر ایشان، برخی از دستاوردهای این بازی، شامل موارد زیر است:

  • یادگیری کار تیمی و مشارکت در کارهای خانه
  • ساختن عادت “توجه به نکات مثبت”
  • ایجاد رقابت سالم بین بچه‌ها برای پیدا کردن نکات مثبت بیشتر
  • جهت‌دهی آگاهانه گفتگوی خانوادگی به سمت “یادآوری نکات مثبت امروز به یکدیگر”
  • ارتباط صمیمی و سازنده بین اعضای خانواده
  • یادگیری از همدیگر در این باره که: اگر از چه زاویه ای نگاه کنم، می توانم زیبایی‌های بیشتری ببینم.

این فایل زیبا و تأثیرگذار را ببینید و در بخش نظرات، درباره سایر ویژگی های مثبت و سازنده این بازی جذاب بنویسید.

همچنین، می‌توانید این بازی را در جمع خانواده خود اجرا کنید و درباره تجربیات سازنده ای بنویسید که انجام این بازی برای “خانواده شما” و حتی شخص شما داشته است. زیرا نه تنها بچه ها بلکه ما نیاز داریم تا این بازی را تبدیل به عادت روزانه زندگی خود کنیم.

خوشحال می‌شویم بدانیم شما چگونه بازی “شکارچی نکات مثبت” را بخشی از عادت روزانه زندگی خود کرده‌اید و چه منفعت‌های دیگری را می توانید از این بازی داشته باشید.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری شکارچی نکات مثبت باشیم
    373MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی شکارچی نکات مثبت باشیم
    39MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیدحبیب حافظان» در این صفحه: 6
  1. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    سلام استاد عزیزم

    چند روزیه که همه عزممو جذب کردم تا به قول شما تمرکز و توجهمو بزارم رو زیبایی های این عالم سراسر زیبا

    به توصیه شما به نقل قولی از دوستان ، صلوات شمار دیجیتال خودمو برداشتم و در مسیرم تا محل کارم که معمولاً 20دقیقه زمان میبره تا رسیدن

    شروع کردم به دیدن و شمارش زیبایی ها….

    واااای از این همه غفلت

    واااای از این همه حال بد و چشم های بسته

    انگار تا حالا اونجا نبودند و من نمیدیدمشون

    در حالی که همه اون زیبایی ها و نعمت ها اونجا بودند و اونا منو میدیدنت که چگونه غافل و غرق در افکار و نجواهای ذهنم ، بی توجه ازشون هر روز عبور میکردم.

    هزاران زیبایی و نعمت و برکت در اطراف من بود و من حدود 200 تاشو شمرده بودم و داشتم دیوانه میشدم که یک تمرین ساده چقدر میتونه حال آدمو خوب کنه و من غافل …و من سرگردان و …ومن ناسپاس

    از خودم عصبانی بودم

    منی که بیش از بیست ساله اینارو میدونم و صدها کتاب و مقاله و مطلب خوندم

    منی که حتی برای مدتی اینارو تو موسسه تدریس میکردم

    ومنی که از عظمت سپاسگزاری و دستاوردهای شگرفش همیشه صحبت میکردم ، چرا باید اینقدر غافل باشم و راهو گم کنم.

    استاد استاد استاد

    نمیدونید اول چقدر خودم رو سرزنش کردم

    سپس سعی کردم خودمو ببخشم

    هر دفعه خواستم کامنتی بزارم ، بیماری کمالگرایی نذاشت از اون همه دستاورد که از آموزه‌های شما داشتم صحبتی کنم.

    من حتی زیبابی های خودمو در قالب بیشمار نعمت های خداوند ندیده بودم

    همیشه فکر میکردم که نتایج من قابل بیان و چندان محسوس نیستند

    همیشه فکر میکردم باید در حد و اندازه شما باشم تا دهنمو باز کنم

    همیشه باورم این بود باید وقتی شروع کنم به صحبت و گفتن زیبایی ها که دیگرانو بتونم شگفت زده کنم

    من تو این مدت هزاران نتیجه کوچک و بزرگ داشتم که خود نگفتنشون ناسپاسی محسوب میشه

    سال قبل تصادف شدیدی داشتم که تو حالت بیهوشی یا کما یا مکاشفه (نمیدونم) به عالم بالا رفتم و چیزهایی دیدم که پایه و اساس قوانین حاکم بر این عالم بود

    یکی از اونها قانون بیهودگی بود»»»»»

    این قانون عالم گیر میگه به هر چیزی که بی توجهی کنی و اونو نبینی مهر بیهودگی میخوره و به کائنات دستور داده میشه تا به اجزاء اولیه تبدیل بشن و به اقیانوس اولیه عناصر برگردند

    (مثل خونه و ماشین هایی که به حال خودشون رها میشن, به سرعت شروع به پوسیدن و تخریب میکنن)

    یا از دسترس خارج میشن ، یا گم میشن و یا ..

    و در نهایت دیگه اونارو نمیبینیم.

    و برای اینکه این اتفاق نیفته و اون نعمت ها رو از دست ندیم و راه مقابله با قانون «بیهودگی»

    اینه که بیان، تایید ، تمجید و توصیف و تقدیر و استفاده بشن و اگر به کار ما نمیان به دیگران بخشیده بشن تا مورد استفاده قرار بگیرند.

    یا در مجموع و خلاصه از اونها و وجود مقدس و مبارکشون سپاسگزاری و تمجید بشه.

    و

    من پس از برگشت از اون حالت مکاشفه تمام اون قوانین رو به همسرم گفتم و نوشتم (که شاید در آینده تبدیل به یک کتاب بشه)

    اما میخوام اینو بگم که ما با رسیدن به این همه آگاهی و الهاماتی که خداوند به اشکال مختلف به ما هدیه میکنه هم، ناسپاسی میکنیم.

    شاید هرکسی جای من بود بعد از اون مکاشفه و بعد از گذشت یک سال از دیدن این همه زیبایی و آگاهی های خداوند ، مجنون میشد اما من انگار به کما رفته بودم و دارم مثل یک گیاه زندگی میکنم (هر چند مطمئنم گیاه هم اینجوری بی‌تفاوت و بی انگیزه نیست)

    واقعا چی به سر ما اومده؟!!!!!

    «مرا چه شده»؟!!

    چرا اینقدر بی‌تفاوت و بی انگیزه و بی رغبت به این عالم سراسر زیبا و پر از نعمت شدیم!!!!

    و جزو اون ملت 97 درصد غرزن عالم شدیم

    ملتی ناسپاس که اگر فقط 13 درصدمون به این آگاهی ها عمل میکردیم و به جای غرزدن ،،،

    به دیدن و بیان زیبایی‌های ایران عزیز (که پر از برکت و ثروته) میپرداختیم

    خدارو شاهد میگیرم که کشور ما هم کشور خدا میشد.

    اما من از خودم گله دارم و من هم یقین دارم که هر کسی باید از خودش شروع کنه و خودشو پیدا کنه و از نوع (مثل یک خونه کلنگی, خودشو دوباره بسازه.)

    به یاری الله مهربان و محبوبم

    همینجا به استاد عزیزم و همه شما هم کلاسی ها و خانواده محترم و عزیز عباس منش قول میدم

    که کلنگ نوسازی خودمو بزنم و با قدرت عظیم سپاسگزاری و دیدن و یاد کردن نعمت ها و تمرکز بر روی زیبایی ها

    جهانی زیباتر خلق کنم و زندگی رویایی خودمو بسازم و شمارو از نتایج فوق‌العاده اون باخبر کنم

    و البته که با همت همه ما

    جهانی زیباتر خواهیم ساخت و خواهیم داشت.

    تا درودی دیگر بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    سلام علی جان

    هرچند مرزهای عالم ساخته اذهان معیوبند اما در نهایت به همشهری بودنم با تو افتخار میکنم .

    از لهجه شیرین مشهدی صحبت کردنت که برام پر از خاطرات شیرینه ، لذت میبرم.

    شاید سنت 20سال کوچکتر از من باشه اما 200 سال رشد کردی و دارم ازت چیزی یاد میگیرم.

    از درسهای زیبایی که از نگاه زیبات به جهان متنعم و زیبا میگیری و منتقل میکنی ، لذت میبرم و رشد میکنم.

    من همیشه زانوی ادب میزنم به پیشگاه کسانی که چنان عزت نفس و روحشون به تعالی رسیده که میشن الگوی بقیه

    هرچند هم کلاسی و همشاگردی‌هستیم اما تو کلاس استاد عباس منش عزیز و بانوی لایقشون ، شما شاگرد اولی و من تحت تاثیر این همه جدیت ، باور و ایمانت قرار میگیرم و برای من بهترین الگوی این کلاسی

    دمت گرم سیدجان

    دمت گرم پسر عمو

    دمت گرم همشهری شیرین سخنم

    و دم همه عزیزانی گرم که کامنت های زیباشون حال مارو احسن الحال میکنه

    و در پایان به استادی که همچین شاگردانی تربیت کرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    سلام بر شما بانوی زیبا بین

    از اینکه کامنت منو خوندید سپاسگزارم

    اما چه مثال و اقتباس زیبایی رو مطرح کردید.

    مادر کائنات در هر موردی بسیار دقیق و عمیق عمل میکنه و شگفت انگیز تر اینه که حتی کوچکترین و ساده ترین قوانین (حتی به قدر دانه خردلی) تغییر یا اعراض نخواهند کرد.

    همچنین بسیاری از چیزها که در زندگی ما همچون زوائد و بار هستند رو از دست و پای ما کنده و جدا میکنه تا در مسیر تعالی سخت و سنگین حرکت نکنیم.

    این قوانین شگرف چون ماشینی برای هموار کردن مسیر تعالی عمل میکنند.

    و دوباره سپاس از بذل توجهتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    سلام بر رضای عزیز

    رضا بودن یکی از قوانین بزرگ این کائنات زیباست و نقطه شروع و پله اول به سمت جایگاه بالاتر

    اما در مورد پایداری که فرمودید،

    چهارمین و مهمترین گام در مسیر رشد و رسیدنه

    گام اول آگاه شدن

    گام دوم درک آگاهی

    گام سوم عمل به آگاهی (ایمان عملی)

    گام چهارم استمرار و پایداری در مسیر تعالی و رشده

    درود بر شما

    همواره پایدار و مستدام باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    سلام دوست گرامی

    در مورد کنترل ذهن و مدیریت احساس استاد عزیزم در قدم اول از دوره 112قدم توضیح دادند که چگونه ذهنتونو کنترل کنید تا احساس تون خوب بمونه و شما به خوبی و درستی این کارو انجام دادید.

    خیلی دوست دارم بصورت کامل تجارب خودمو براتون بگم که چجوری از آدمی که اگر یک اخم میدید تا دو ماه حالش بد بود رسیدم به کسی که در لحظه خودشو داره مدیریت میکنه . نمیخوام بگم به نهایت این هدف رسیدم که میتونم حتی لحظه ای دلخور نباشم اما زمان این حال بد از دو ماه رسیده به دو دقیقه و سریع با باورهای قوی حالمو خوب میکنم.

    مثل استاد به شدت به نتیجه حال بدم فکر میکنم و سریع سعی میکنم لااقل حالم بد نباشه

    و دقیقا مثل شما یا میرم یک موسیقی گوش میدم یا یک فیلم نگاه میکنم تا دوباره به حالت خوبم برگردم.

    راه دوم من اول پاکسازی میکنم (با روش هواو پنوپنو) و بعدشکر گزاریه و میگم من جذبش کردم پس من هم پاکش میکنم و دوباره همه چیز عالی میشه

    باوری که به من همیشه حال خوب میده اینه و این عبارتو میگم:« خدایا عاشقتم و با تو همه چیز ردیفه »

    امیدوارم تونسته باشم کمکی بکنم تا بتونیم جهان رو جای زیباتری بکنیم

    با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    سلام مجید جان

    از کامنت و تجربیات زیبات لذت بردم.

    اینا حرفای دل خیلی از ماست.

    آیات قرآن خیلی راه گشای ما هستند و خواهند بود و امثال شما با نشر و شیر کردنشون به بهترشدن جهان کمک میکنند.

    تجربه زیبای شما از قضاوت کردن و مبارزه با نفس خیلی شبیه به تجربه های منه.

    در نهایت خیلی نظرت میتونه کارگشایی کنه.

    سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: