این فایل، توضیح نظر یکی از دوستان عزیز است که یک بازی خانوادگی به نام، “شکارچی نکات مثبت” را طراحی کرده اند.
ایشان با الهام از آگاهی های فایل “درس های زندگی از یک بازی” این بازی را طراحی کرده اند تا اصل مهم زندگی یعنی “تربیت ذهن برای توجه به نکات مثبت” را به فرزندان خود آموزش دهند و این آموزش را تبدیل به بازی کنند.
طبق نظر ایشان، برخی از دستاوردهای این بازی، شامل موارد زیر است:
- یادگیری کار تیمی و مشارکت در کارهای خانه
- ساختن عادت “توجه به نکات مثبت”
- ایجاد رقابت سالم بین بچهها برای پیدا کردن نکات مثبت بیشتر
- جهتدهی آگاهانه گفتگوی خانوادگی به سمت “یادآوری نکات مثبت امروز به یکدیگر”
- ارتباط صمیمی و سازنده بین اعضای خانواده
- یادگیری از همدیگر در این باره که: اگر از چه زاویه ای نگاه کنم، می توانم زیباییهای بیشتری ببینم.
این فایل زیبا و تأثیرگذار را ببینید و در بخش نظرات، درباره سایر ویژگی های مثبت و سازنده این بازی جذاب بنویسید.
همچنین، میتوانید این بازی را در جمع خانواده خود اجرا کنید و درباره تجربیات سازنده ای بنویسید که انجام این بازی برای “خانواده شما” و حتی شخص شما داشته است. زیرا نه تنها بچه ها بلکه ما نیاز داریم تا این بازی را تبدیل به عادت روزانه زندگی خود کنیم.
خوشحال میشویم بدانیم شما چگونه بازی “شکارچی نکات مثبت” را بخشی از عادت روزانه زندگی خود کردهاید و چه منفعتهای دیگری را می توانید از این بازی داشته باشید.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری شکارچی نکات مثبت باشیم373MB25 دقیقه
- فایل صوتی شکارچی نکات مثبت باشیم39MB25 دقیقه
سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیز
ساعت 1ونیم شب پنجشنبه وقتی من خواب بودم احساس کردم همسرم سراسیمه با دسته کلیدها رفتن پایین. در همون حین که خواب بیداری بودم به خودم گفتم باید کنترل ذهن کنم. افکار منفی قطاری میومدن نکنه عزیزانم بیمار شدن، نکنه برادر همسرم تصادف کرده و… و من همچنان در حال مبارزه که همسرم اومد و گفت مدارک ماشینت کجاست؟
زده بودن به ماشین من که پایین ساختمونمون پارک بود. ماشینم از عقب له شد و جلو ماشینم رفته بود تو جوب
از بالا ساختمون به ماشین نگاه کردم و گفتم والله خیر الحافظ و هو الرحمن راحمین
خدارو شکر که من و پسرم توش نبودیم
بعد یک ساعت یدک کش اومد که ماشین رو دربیاره. من با دیدن یدک کش گفتم خدارو شکر که چنین فرشتگانی هستن که نیمه شب به داد انسان ها میرسن. به ثانیه نکشید که گفت اگه من از عقب بکشم ممکنه زیر ماشین آسیب ببینه و هزینتون بره بالا بهتره جرثقیل بیاد(میتونست خودش بکشه بیرون بدون توجه به آسیب ماشین من و پولشو بگیره) اگه جرثقیل بیاد چون الان نصف شبه هزینه چندبرابر میگیره بهتره فردا صبح اقدام کنین. صبح جمعه زنگ زدم به برادرم که فروشنده لوازم یدکی هست و ازش کمک خواستم که بیاد و ببینه چه جوری ماشین رو در بیاریم. وقتی تو مسیر خونه ما بود یکی ازدوستانش که مکانیک بود بهش زنگ زد و ازش یه قطعه ای میخواست و برادرم بهش ماجرا رو گفت. اون آقا داوطلبانه به کمک ما اومد و برادرم و اون آقا به کمک جک و بدون هیچ هزینه ای ماشین رو خارج کردن.
باید میرفتم راهنمایی و رانندگی برای گرفتن کروکی.
توی مسیر همونطور که از شما استاد عزیز یاد گرفتم همش تلاش میکردم که کنترل ذهن کنم (به یاد ماجرای شما تو بانک که تعریف کردین با کنترل ذهن کارهاتون عالی پیش رفت) همش با خودم میگفتم الخیر فی ما وقع
هرچه آن خسرو کند شیرین بود
و بشر صابرین
و بشر صابرین
و بشر صابرین
با پسر 5ساله ام پاشدم رفتم راهنمایی و رانندگی. جایی نمیشد بذارمش.
روز قبلش برادرم، پدرم، برادر همسرم بهم گفته بودن ما میایم کمکت ولی همونطور که مستقل بودن رو از خانم شایسته عزیز یاد گرفته بود(با دیدن سریال زندگی در بهشت، تنها بودن تو پارادایس چند هکتاری) گفتم ماشین خودمه مسئولیتش با خودمه. و نگم براتون چقد برخورد پرسنل راهنمایی و رانندگی با من و پسرم خوب بود چقد به پسرم خوش گذشت بهش کارت همیار پلیس دادن شکلات دادن
و به من هدیه ای که به صابرین میدن رو دادن هم کارمون زود رسیده شد هم بهم یه قرآن زیبا هدیه دادن.
قبل از آشنایی با آموزه های شما استاد عزیز همش غر میزدم میگفتم چقد من تو مسیر زندگیم تنهام. همسرم همش سرکار. نیست باری از دوشم برداره ولی خانم شایسته بهم یاد داد قوی باشم باعشق به عزیزانم مسیر رو طی کنم
خیلی خیلی ممنونم ازتون. عاشقتونم