این فایل، توضیح نظر یکی از دوستان عزیز است که یک بازی خانوادگی به نام، “شکارچی نکات مثبت” را طراحی کرده اند.
ایشان با الهام از آگاهی های فایل “درس های زندگی از یک بازی” این بازی را طراحی کرده اند تا اصل مهم زندگی یعنی “تربیت ذهن برای توجه به نکات مثبت” را به فرزندان خود آموزش دهند و این آموزش را تبدیل به بازی کنند.
طبق نظر ایشان، برخی از دستاوردهای این بازی، شامل موارد زیر است:
- یادگیری کار تیمی و مشارکت در کارهای خانه
- ساختن عادت “توجه به نکات مثبت”
- ایجاد رقابت سالم بین بچهها برای پیدا کردن نکات مثبت بیشتر
- جهتدهی آگاهانه گفتگوی خانوادگی به سمت “یادآوری نکات مثبت امروز به یکدیگر”
- ارتباط صمیمی و سازنده بین اعضای خانواده
- یادگیری از همدیگر در این باره که: اگر از چه زاویه ای نگاه کنم، می توانم زیباییهای بیشتری ببینم.
این فایل زیبا و تأثیرگذار را ببینید و در بخش نظرات، درباره سایر ویژگی های مثبت و سازنده این بازی جذاب بنویسید.
همچنین، میتوانید این بازی را در جمع خانواده خود اجرا کنید و درباره تجربیات سازنده ای بنویسید که انجام این بازی برای “خانواده شما” و حتی شخص شما داشته است. زیرا نه تنها بچه ها بلکه ما نیاز داریم تا این بازی را تبدیل به عادت روزانه زندگی خود کنیم.
خوشحال میشویم بدانیم شما چگونه بازی “شکارچی نکات مثبت” را بخشی از عادت روزانه زندگی خود کردهاید و چه منفعتهای دیگری را می توانید از این بازی داشته باشید.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری شکارچی نکات مثبت باشیم373MB25 دقیقه
- فایل صوتی شکارچی نکات مثبت باشیم39MB25 دقیقه
سلام جناب خوشدل؛
تمام کامنتاتون از به جنس دیگن.وقتی میخونم ایمانم به خدا زیاد میشه،آروم میشم و فکر میکنم که خب دیگه همه چیز ردیفه…از بعد عید تا حالا بخاطر یه سری مسائل که عصرهاباید انجام میدادم نمیتونستم ظهر بخوابم و با توجه به اینکه الان توی امتحانای پسرمه ، صبحها هم خواب خوبی ندارم و حتی وقتی در اوج خستگی هستم احساس میکنم صدای قلبمو میشنوم و طپش قلب نمیذاره بخوابم…امروز ظهر گفتم بذار یکم کامنتا رو بخونم اگر خوابم نبرد پا میشم.هدایت شدم به سمت کامنت شما و دیدم عه منم که همین چیزا رو میبینم اما بقول اون طرفی که گفته بود «خدایا یه جای پارک برام بجور قول میدم تا آخر عمرم همه نمازامو بخونم ، همونموقع یه جا پارک خالی میشه…طرف میگه خدایا تو نمیخواد بجوری خودم جستم!!!»
حالا منم همون حکایت شده بودم ،هزاران بار شده یه عالمه خرید تو ماشینمه و ماشین بغلیم نیست میتونم راحت خالیشون کنم…هزاران بار شده تا میرسم ایستگاه اتوبوس ، اتوبوسه همونوقت میرسه و هزاران مثال دیگه …اما هرگزززز با این دید بهش نگاه نکرده بودم…چرااا؟ واقعا ظهر تا حالا از خودم در تعجبم با اینهمه ادعا!!
بهرحال کامنت شما رو که تا وسطش خوندم چنان آرامشی وجودمو گرفت که همونموقع خوابم برده و حالا بعد دو ساعت بیدارشدم…چقدر خوبه که هممون خدا رو داریم.چقدر خوشموقع بود کامنتتون ؛ درست وقتیکه امروز صبح من کلی خرید و بچه ببر امتحان بده و بدو بدو های دیگه داشتم و به زمین و زمان فحش میدادم که چرا اینهمه مسئولیت و بار روی دوشمه
حالا میبینم که نههههه ماهممون خداروداریم …اون کمکمونه..هیشکی دیگه هم نباشه خودش حواسش بهمون هست خودش همه کسه برامون…
اشکم درومده…
واقعا از شما وازهمه ی دوستان عزیزم و اساتید نازنینم ممنونم که چشم مارو به این آگاهیها باز میکنید.
انشالا شاهد پیشرفت و موفقیت بیشتر همگی باشیم.