شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    SAEID987645 گفته:
    مدت عضویت: 847 روز

    سلام آقای عباس منش

    امیدوارم حالتون خوب باشه

    داشتم امروز به جمله ای که در یه کلیپ فرموده بودید توجه میکردم در کلیپ ملاصدرا

    مضمون این کلیپ این بود که با خدا رفیق و شریک باش

    بهترین شریکی که همیشه از جیب و منفعت خودش میزنه تا تو بیشتر منفعت ببری

    یاد این افتادم که در همه حال و احوال فقط با خدا ببند فقط اونو اول و آخر در نظر بگیر

    واقعا هم همینه

    من به توکل بر خدا واقعا به معجزه رسیدم وقتی به خدا توکل میکنی وقتی تلاش میکنی ولی به نتیجه کار دیگه کاری نداری و خدا رو در نظر میگیری واقعا برات اگر بخواد جفت شش میاره حکایت همون جمله اگر بخواهد میده بی چون و چرا

    اگرم بخواد بگیره بازم بی چون و چرا میگیره

    من خودم همیشه میگم خدایا من نمیدونم ظرف وجودم چقدره

    نمیدونم آیا ظرفیت دارم یا ندارم ولی هر وقت میخوای چیزی بهم بدی بهم امانت بده قول میدم جوری از این نعمت امانت داده شده به نحو احسنت استفاده کنم که هر زنان همونو خواستی بگیری دو دستی تقدیم کنم واقعا این حرفم خیلی روحیه بزرگ میخواد شاید هنوز بهش خودمم متعهد نشدم ولی حاضرم قسم بخورم با رفاقت با خدا و شراکت با خدا خیلی سود بردم از نعمت های مادی و الهی که بهم داده تا خیلی مسائل که همیشه بهش گفتم شکر بابت دوستان خوبم

    شکر بابت نعمت هایی که بهم دادی حتی پدر و مادرم حتی زن آینده ام قراره همسرم بشه حتی بابت بچه ای که قراره بهم بدی صالح باشه ووووو

    همیشه حتی به چیزهایی که بهم نداده و میتونم ظرف وجودم رو بزرگ کنم از باران موهبت رحمت الهیش بهره ببرم هم جلو تر سپاس گفتم

    جلوتر بهش گفتم خیلی مخلصم ها

    دعا کن اونقدر پیشت اعتبارم بالا بره که دعام عین برگه چک بازاری معتبر پیشت باشه به روز برام نقد کنی و اجابت کنی

    من یه برهه خیلی رقابت داشتم با خیلی ها اگر طرف خونه 100 متری داشت میگفتم منم باید داشته باشم میگشتم دنبال عیب طرف تا خودم راضی کنم این بابا چیزی نیست کسی نیست من راحت میتونم رقابت کنم… دیدم شعله های وجودم داره شعله ور میشه در حدی که بی اعتبار میشم بی آبرو میشم خودم از خودم بدم میاد

    این حسادت و رقابت رو در خودم کشتم از اون به بعد به وفور برام کار و درآمد و شانس مالی و خیلی موقعیت ها آمد

    به حدی که فهمیدم با خدای خودم برای آرامش خودم معامله کردم

    به جایی که روی نکات منفی مردم فکر کنم و خودمو به نکات منفی مردم سرگرم کنم روی نکات مثبت خودم کار کنم و برای قوی کردن خودم نکات مثبت مردم ببینم

    چون نکات منفی مردم یا تو گلوم میموند و خفه ام میکرد از بغض کینه و خشم یا رو دلم میموند و رو دل میکردم و از بغض حسادت نابود و دیوانه میشدم

    همه گذاشتم کنار

    الان وقتی میشنوم فلان نفر فلان چیز خریده براش دعا میکنم برکت بیاد میگم انشالله خدا از این دعام ظرف وجود منم پر کنه بهم همت و تلاش بده منم بخرم منم داشته باشم منم تو شادی های خودم شریک کنم بقیه رو

    ولی دیگه راحت شدم

    وقتی شکر گزاری میکنم

    وقتی نکات مثبت میبینم

    وقتی دنبال تخریب بقیه نیستم که زیر آوار های این نکات منفی بمونم

    حالم واقعا عالیه رسیدم به جایی که بگم خدایا من تلاش می‌کنم خودت دیگه ببین تلاش من با ذات و باطن و ظاهر و وجود و ظرفیت و صلاح و مصلحت زندگی من آیا در خور هست یا نه

    من از بچگی سن 10 سالگی پشت ماشین می‌نشستم سال 85 پدرم جنسیس خرید من دزدکی برداشتم از بد حادثه یا خوش ماجرا ریس پلیس راهنمایی رانندگی کل استان منو گرفت و ماشین پارکینگ و خودم هم جریمه ولی به خاطر موقعیت پدرم بخشیده شدم و این شد من دیگه پشت ماشین ننشستم و پدرم که قول داده بود سنت 18 سالگی شد برات ماشین بخرم نخرید

    الان میگم من ظرفیت اون زمان رو نداشتم اگر میخرید میشد خدا نکرده به خانواده ای ظلم و داغدار میشد یا به مال کسی میزدم و موجب ضرر بقیه و اطرافیانم میشد پس دلیل داشته ظرف وجودم رو کوچک ببینه و نده

    همیشه به همه چیزش شاکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 944 روز

    سلام به استاد عشق

    نشانه امروز من این فایل بود

    من این فایل را در گذشته ها هم شنیده بودم اما درک خلی خوبی نداشتم وقتی امروز با این فایل خوب مواجه شدم خلی لذت بردم

    و این تمرین زندگی ساز که این مادر دوستداشتنی در زندگی شأن با دو پسر دوقلو شأن روی دست گرفته است بسیار تاثیر گذار است

    من خودم دو سال قبل در زندگی خودم یکسری عبارات تاکیدی را پرنت گرفته بودم با خط های درشت و اینها را در دیوار خانه ام در جای جایش چسپانده بودم و در جاهای بود که بشتر به چشم خودم باشد البته این نوشته ها در اتاق خوابم بود و من خلی دوست داشتم که همسرم را در این مسیر علاقمند سازم و بعضی موارد های می شد که باهاش از این قانون لذت بخش صحبت می کردم و تلاش داشتم که او را هم تغییر دهم و آن زمان من عضو سایت استاد نبودم بلکه دوره های استاد را کم و بیش داشتم آن هم از طریق یک دوستم به من رسیده بود و گوش می کردم ولی نتایج خوبی نمی گرفتم آنهم به دلیل اینکه استاد راضی نبود چون من بهایش را پرداخت نکرده بودم و خودم هم این را قبول داشتم که باید بصورت قانونی خودم تهیه کنم و آن زمان من در افغانستان بودم و چند باری اقدام کردم برای عضویت گرفتن و تهیه دوره های استاد ولی نمیدانم چی باعث می شد که موفق نمی شد شایدم در مدارش قرار نداشتم ولی از فایل های صوتی زیاد می شیندم و جالب اینکه خلی دوست داشتم این صحبت هارا بشتر برای دیگران بیان کنم و همین هم شد که همسر من خلی با این کارهای عبارات تاکیدی و عکس های از خواسته هایم موافق نبود و حتی بعضی موقع مسخره ام می کرد و عبارات تاکیدی را بعد از مدتی از دیوار کنم و دیگر تلاش نکردم که تمرکزم روی تغییر دیگران باشد و گفتم من باید اول خودم را تغییر دهم بعد اگر کسی خواست این مطالب را شریک سازم

    این شد که من خواسته شدید داشتم که از این وضعیت نجات پیدا کنم چون می خواستم باید نکات مثبت را بیشتر ببینم و ثروت و فراوانی را بیبنم در حالیکه یکسری تمرین های مانند وقتی ماشین لوکس خانه های لوکس و مجلل می دیدم سپاسگذاری می کردم اما تمرکزم خلی پراکنده بود تا اینکه من در شرایط قرار گرفتم که مجبور شدم افغانستان را ترک کنم در اوایل برایم ناراحت کننده بود که من از خانواده ام دوره می شوم ولی راهی دیگری نداشتم و خودم آمدم به ایران و اینجا هم باز از همان فایل های که بصورت نامناسب بدستم رسیده بود استفاده می کردم و یکسری کانال های تلگرام بود که دوره های استاد را به قیمت خلی ناچیز می فروخت و می گفتند که این به اجازه عباس منش است و در حالیکه همیشه می شیندم استاد می گفت به جز سایت عباس منش در جای دیگر محصولات را نمی فروشیم و من شروع کردم عضو سایت شدم و این کانال های مفت را حذف کردم و فایل های رایگان را گوش می کردم و کم کم این مسیر را ادامه دادم تا اینکه اولین محصول وقتی حل مسایل به روز رسانی شد تهیه کردم و چون با خلی از تمرین های استاد آشنای داشتم من تمرین شبانه را که در ایام روز چی اتفاقات مثبت برای تان افتاده است را انجام می دهم و حتی در افغانستان بودم هم همین کار را می کردم و قشنگ چند تا دفترچه من پر کرده ام و این نکته های مثبت را که من یاد داشت کرده ام را همیشه همسرم مطالعه می کرد و خوشش آمده بود

    خوب من در ایران این مسیر الهی را باجدیت دنبال کردم و خلی علاقه دارم روز های که بیکار هستم بروم در جاهای لوکس و ثروتمند نیشین تهران بیگردم و چیز های برای سپاسگذاری پیداکنم و از این کار خلی لذت می بردم و این کار تقریبا جز عادت های زندگی من شده است و حالا خدارا شکر من وقتی بیرون هستم فقط دنبال ماشین لوکس خونه لوکس انسانهای خوشتیب شاد و خندان و هر نکته خوبی را بیبنم خداوند را سپاسگذاری می کنم. و جالب اینکه شب این نکته ها به ذهنم میماند و یاد داشت می کنم

    و حالا که من در دوره دوازده قدم هستم تمرین ستاره قطبی برایم عالی شده است و انجامش می دهم

    استاد من از شما شیندم که وقتی در ایران بودید می رفتید در چهار راهی پارک وی و ماشین های لوکس را نگاه می کردید و من چند بار رفتم آنجا که ببینم استادم چی چیز های را می دیده. اما من بشتر از تجریش الی نیاوران را دوست دارم و روز های که بیکارم وقتم در این مسیر سپری می شود و خلی لذت می برم

    نمی‌دانید من چقدر ماشین های لوکس و گرانقیمت می بینم و چقدر خونه های لوکس و بلند منزل های فوق العاده عالی را می بینم

    چقدر رستوران های که پر از مشتری است را می بینم و فروشگاه های پر است از مشتری و من بابت همه اینها خداوند را سپاسگذاری می کنم و خلی حالم خوب می شود و لذت ها می برم

    همین امروز باز رفتم پارک وی و برگشتم این منطقه پر از ثروت و نعمت و برکت و تا خلی از شب را آنجا پرسه می زدم و لذت ها می بردم و خداوند را سپاسگذاری می کردم و فایل شکارچی نکات مثبت هم در گوشم بود و باخودم مست شادی و خنده و لذت بودم وههمه مردم را می دیدم که در شادی و خوشحالی به سر می بردند

    اما جالب تر اینکه حالا دیگر آن عادت را ندارم که از این موضوعات برای مردم بیگویم بلکه فقط ساکت هستم و باخودم و خدای خودم هستم و بعضی موقع باخودم می گویم که دارد حرف های قشنگ گفتن برای دیگران یادم می رود ولی باز خوشحالم که تمرکزم فقط روی رشد و پیشرفت خودم است

    الهی صدهزار بار شکرت که مرا در مسیر الهی هدایت کردی

    استاد بسیار ممنون و سپاسگذارم از شما و خانم شایسته عزیز که واقعا زندگیم دارد چرخش رون تر می شود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن

    شکارچی نکات مثبت باشیم

    درود و سلام خدمت دو عزیز بزرگوارم استادعباسمنش خوشتیپ و خوش استایل مون و خانم شایسته ی عزیز و زیبایم .

    و سلام به همسفرهای این کشتی گوهرنشان که هم چون الماس شفاف و درخشان و نورانی هستید

    خدارو شکر امروز هم بلطف وهابیت الهی ام و بخاطر تعهدی که در این قسمت با خودم و خدای خودم بستم هدایت شدم به قسمتی دیگر از سلسله فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن ..

    امروز صبح زود ساعت 4:49 دقیقه صبح از خواب شیرین و با کیفیتم بلطف خدای مهربانم بیدارم کرد

    از خداوند تشکر و قدردانی کردم که با آرامش روز افزون بیشتری با ناز و نوازش و شادی و خوشحالی چشمان زیبایم رو بسمت پنجره ی روبروی تختخوابم گشود ..

    خدایااا شکرت که اولین چیزی که دیدم آسمان نیمه ابری و تقریبا صاف و تر و تمیز زیبایت رو دیدم و از اینکه چنین زیبایی رو به من نشان دادی قدردانی می کنم

    از وقتی با استاد عباسمنش عزیزم آشنا شدم اولین چیزی که بهم یاد داد این بود که شکرگذار داشته باشیم باشم و سعی کنم فقط به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کنم و شکر خدا با تمرین و تکرار و تکرار مداوم این آموزه ها این نعمت شکرگذار بودن در وجودم نهادینه شده و همیشه از خداوند خواستم فقط و فقط با احساس شادی و قدردانی روزم رو شروع کنم و با بهترینه بهترین شادی ها و قدردانی ها روزم رو با موفقیت به شب برسانم و شکر خدا هر روز بیشتر و بیشتر این نعمت شکر گذار بودن نعمت هایم رو بجا می آورم

    شکرگذاری سه مرحله دارد اول از اینکه آگاه شویم بر آن نعمتی که داریم و دوم اینکه صاحب این نعمت رو بشناسیم و شاد و خوشحال و راضی باشیم و از صمیم قلبمون با زبان بجا آوریم و سوم اینکه آن نعمت رو در مسیر درست و خداپسندانه بکار ببریم و حق شناسی صاحب این موهبت های الهی مون رو ارسال کنیم .. در واقع شکرگذاری درست و صمیمی یعنی. جادویی گره گشا و گرفتاری زُدایی است که در این کلمات نهفته است

    شکر نعمت نعمتت افزون کند

    کفر نعمت از کَفَت بیرون کند

    پس برای اینکه شکر نعمت بیشتری رو بجا بیاوریم باید به نکات مثبت توجه کنیم تا زیبایی های بیشتری رو ببینیم و بشنویم و آگاه شویم و درک کنیم .

    طبق عادتی که هر روز صبح بر خودم واجب دانستم اینکه هیچوقت پرده های اتاقم رو نببندم چون باید همیشه و همیشه چشممم به آسمان زیبا باشد .. دیشب شکر خدا باران رحمت و نعمت الهی همواره در شهر عزیزم پردیس می بارید و صدای زیبای دانه ها و قطرات باران همچون سنفونی زیبایی از رقص و پایکوبی فرشتگان الهی رو برام تداعی می کرد و آنقدر این صدای زیبای باران برام دل انگیز بود که نیمه های شب رفتم روی بالکن عزیزم و همچنان به صدای صوت زیبای دل انگیز این باران گوش میدادم و همچنان دعا می کردم و شکرگذار این باران زیبای رحمت و نعمت الهی بودم خدایاا شکرت که چشم و گوشم رو به این زیبایی ها باز کردی .. وقتی برگشتم داخل اتاقم بازم کلی شکرگذاری کردم که خدایااا شکرت که سقفی زیبا و گرم و نرمی دارم که در آن می توانم بیاسایم و بخاطر رختخواب و آرامشی که دارم هزاران بار تشکر و قدر دانی کردم و آنقدر خواب آلو بودم که نفهمیدم کی خوابم برد خدایاا شکرت که همین که سر بر بالینم میگذارم به خوابی خوب و خوش و رویایی ام فرو میرم و این یکی از نعمت های بینظیر است که بخاطر آرامش روز افزونم شامل حالم شده یک خواب دل انگیز همراه با آرامش بینظیر خدایاااا شکرت

    وقتی به هر لحظه ای از لحظاتم توجه می کنم میبینم فقط و فقط زیبایی رو میبینم یعنی چشمان زیبا بین و نافذ من فقط در مدار دیدن خوبی ها و زیبایی هاست

    صبح بعد از دیدن آسمانی صاف و به یاد آوردن شبی بارانی به احساس خوب و عالی رسیده بودم فوری آمدم داخل سایت و چندتا کامنت زیبا ی دوستان عزیزم رو خواندم بعدش می خواستم دفترهامو بذارم جلوم که شروع کنم به نوشتن ولی صدای چههههه چهههههه پرندگان گوشمو نوازش می کردند .. فوری رفتم درب بالکن رو باز کردم و صدای این پرندگان دو چندان شده بود و آن هوای لطیف بعد از باران شبانگاهی و آن هوای صاف نیمه ابری که خورشید درخشان از لابلای آن ابرها دیده میشد و اون گلدون های شمعدانی روی بالکن و دیگر گلدون هام احساس منو مدهوش و رویایی کرده بود آنقدر تنفس در آن هوا را استشمام کردم که فوری تصمیم گرفتم. لباس بپوشم و آماده و بشم برم پیاده روی و فایل های روز شمار تحول زندگی من ردپای روز 158 رو گوش بدم و همچنین این فایل نکات مثبت از سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن رو در مسیر گوش بدم .. همینطوری که داشتم به دفترهام نگاه می کردم بهشون گفتم ببخشیدااا انگار باید اول برم حضوری از خداوند تشکر کنم و از این آب و هوا لذت ببرم و فایل ها رو گوش بدم بعدش نوبت شماها هم میشه و بیام بنویسم .‌

    خلاصه با عجله آماده شدم و رفتم سوار آسانسور شدم و ساعت رو نگاه کردم دیدم دقیقا 05:50 دقیقه صبح هست و از این همزمانی اعداد ساعت کلی خوشحال شدم . رسیدم پایین و جلوی درب ورودی ساختمان ما تعدادی گل های عطری یاس و محمدی صورتی پر رنگ و خوشکل هستش خیلی از دیدن این گلها لذت بردم و باز خدا رو شکر کردم که این چندتا بوته های گل زیبا در این محوطه ی منزلمون زیبایی خاصی داره خدا رو شکر آفتاب هم در آسمان پخش شده بود .. فایل رو روشن کردم و شروع به حرکت کردم .. خدایاااا شکرت که منو هدایت کردی بسمت این زیبایی ها .. خدا رو شکر با صدای گفتگو استاد با دوستان در قسمت 56 توانایی پول ساختن گوش هایم رو هم به شنیدن چنین زیبایی کنترل کردم یعنی داشتم هم صدای پرندگان رو می شنیدم و هم صدای این فایل ارزشمند رو می شنیدم و هم زیبایی ها رو می‌دیدم و بعدش رسیدم به میدان امیر کبیر نزدیک منزل که داخلش رو محوطه ی بزرگی ساختن همراه با گل کاری های زیبا و محوطه ی پیاده روی و فضای وسیع و بزرگ و زیبا از شهرداری فاز هشت پردیس هم تشکر و قدردانی کردم که محیط رو به این زیبایی موزاییک های عالی در این محوطه ساخته خدایا شکرت .. شبش هم که باران باریده بود و تمام آنجاها شسته شده بود و گل ها هم تر و تازه و با طراوت شده بودند در هوای بهاری بینظیر .. خلاصه بعدش رفتم جلوترها که دو تا خانم رو دیدم که آنها هم داشتند پیاده روی می کردند و با هم حرف می‌زدند.. یهویی بخودم گفتم خدایاااا شکرت خودت مونس و همراه منی و با این استاد عزیزم و این فایل ها دارم حال می کنم و همینجا بود که برای تنهایی خودم کلی شکرگذاری کردم و گفتم فکرشو بکن الان من چقدر خوشبختم که دارم فایل های آموزشی گوش میدم و تفاوت من با آن خانمهایی که تمام اون لحظات پیاده روی شون رو مشغول حرف زدن هستند خیلی خیلی تفاوت زیاده و اینجا خودم رو تحسین کردم که با خودم و طبیعت زیبا و خدایم چنین لذتی رو میبرم و از خداوند تشکر و قدردانی کردم و خلاصه به پیاده رویم ادامه دادم و رفتم اون دورترها تا رسیدم به محوطه ای که دستگاههای ورزشی در محوطه ی باز داشت و آنجا هم کلی با دستگاه ها ورزش کردم و من همچنان داشتم به این فایل ها گوش میدادم و تقریبا موقع برگشت بود که دوباره هر کدوم از فایل ها رو دوباره ریپت کردم و گوش دادم و موقع برگشتن رفتم نانوایی سنگکی دوتا سنگک کنجدی برشته خریدم و دقیقا روبروی این نانوایی انور خیابان هم نانوایی بربری هست که رفتم آنجا هم یک دونه بربری کنجدی برشته ی داغ خریدم ( جاتون خالی) خلاصه توی مسیر برگشت داشتم با خودم صحبت می کردم و می گفتم وقتی برم خونه. اول کدامیک از این فایل ها رو باید کامنت شو بنویسم؟؟؟

    خلاصه بعد از دو ساعت برگشتم خانه فوری اومدم داخل سایت .. اول می خواستم این سپاسگذاری امروزم رو در این قسمت بنویسم ولی نمی‌دونم چی شد اول کامنت روز شمار تحول زندگی من رو نوشتم و بعدش یعنی الان هم اومدم در این قسمت نکات مثبتی که امروز صبح داشتم رو نوشتم

    خدایااا شکرت که امروز هم با بهترین ورودی ها شنیده ها دیده ها شروع کردم و در مدار و مسیر خوب و دریافت بهترین ورودی ها برای افکارم هستم..

    خدایااا شکرت که چشم ها و گوش ها و زبان و ذهنم در مسیر دریافت و مشارکت زیبایی ها قرار دارد

    خدایاااا شکرت که هم اکنون در مدار و فضایی هستم که هر روز نکات مثبت بیشتر و زیبایی های روز افزون بیشتر و امنیت و آزادی و صلح و دوستی و شرایط جادویی عالی و و نعمت و ثروت و برکت های الهی ام هستم و در مدار روابط خوب با افراد درست و مناسب جادویی در زمان مناسب و مکان درست و مناسب جادویی و همزمانی های درست و مناسب جادویی هستم

    خدایاااا به اندازه ی وفور و فراوانی نعمت هایت شکرگذارم که این نشانه ی این است که من در مسیر این جنس از اتفاقات فوق العاده عالی و جادویی زیبایت هستم که هر روز اینها رو میبینم

    خدایااا شکرت که تمام انرژی های خوب و مثبت آسمانی و زمینی و دریایی این جهان هستی رو فرا می خوانم که وارد تجربه ی زندگیم شده ممنون و سپاسگذارم

    خدایاااا ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت

    ای خالق جهان هستی کمکم کن هدایتم کنی تا برای همه چیزهای خوب و عالی در بهترین ها باشم و من به کمتر از بهترین ها رضایت نمی‌دهم

    چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادم با نتایجم صحبت کنم ؟ هدایتم کن

    خدایاااا تنهافقط و فقط ترا می پرستم و تنها فقط و فقط از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    Fateme Ab گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    سلام استادجاااااان

    قبل از هرچیز مثل همیشه خداروبااارها شکر میکنم

    بزای حضورتون

    برای این آگاهیی که بمن دادین

    خدارو سپاسگذارم که شما رو توی مسیرم قرارداد

    چون صادقانه پیگیر تحولم

    مبخوام کوتاه و مختصر و ساده برای دوستام بگم که چقدر رااااااحته در مسیر قرار گرفتن

    هرچند من یه دانشجوی نوپاااام و حالا حالاهاااا جای کار دارم

    اما جواب میده هررربار برای من جواب میده

    الان بغض دارم و دستام میلرزه دارم‌مینویسم

    بچه ها اینطوری شد که

    به گفته استاد

    یکبار تصمیم‌گرفتم بدون قطع و‌صلی

    بدون شل کن سفت کن ، بدون تنبلی

    یکبار درست حسابی دل بدم به داستان

    من عاااشق کار میکاپم. بخاطرش بعد از 12 سال تجربه کار مالی و‌حسابداری

    استعفا دادم . تحقیق کردم به چندنفطه ناخنک زدم و هربار برام شفاف شد که خواسته ذهنی و‌دلیه من مشخصه . اون چیزی که وقتی بهش فک‌میکنم سر ذوق میام حال میکنم با روحیاتم سازگاره با شرایط شغلی مورد علاقم سازگاره با استایل و رفتارم متناسبه و …

    لاین زیبایی و‌میکاپ

    میتمر پیگیر بودم دوسه ماه. اقدام کردم ثبت نام‌کردم‌ برای اموزش و اپدیت، چهارماه پیش رفتم

    ضمن مسیر فهمیدم مدرس مناسبی رو‌انتخاب نکردم کنار کشیدم خودم مدل گرفتم مدل زدم عکاسی کردم و پیگیر کار جدیتر و‌حتی جذب مشتری بودم

    از جایی که داخلش در حال اموزش بودم خیری نرسید اینم بخاطر اون ‌ترمزاس که باید شناسایی بشه توی ذهنم

    جدا شدم ازون جا خارج شدم دوماه تمام سالنااا رو‌گشتم امار گرفتم تحقیق کردم بالای چندمیلیون هزینه اسنپ دادم و فقط رفتم برای خودمعرفی

    اما هیشکی منو جذب نکرد چون یا سابقه کار میخ‌ان یا ‌پیج‌کاری قوی

    من نداشتم

    مایوس نشدم بعد از کلی پیگیری و امار گرفتنهاااا

    متوجه شدم باید چیکار بکنم

    برای خودم یه فضای کوچیک از یه سالن رو اجاره کردم و‌نمیییدونین چقدرررررر براش ذوق دارم

    این برای من بعنوان شرایط استارت کار عاااالیه

    مطمئنم استمرار منو به این شروع مستقل رسوند

    پس بقیشم برام چیده میشه

    خودش برام میچینه چون من دارم ادامه مسیرمو میبینممممم

    خداروشکر میکنم

    بچه ها این لحظه یه مدلیه. همونیه که میخوایناااا اما چون درگیر جورشدنش هستین متوجه اوکی شدنش نمیشین بعد که یه کوچولو میگذره

    مرور میکنین تا جایی که هستین رو

    میگین وااای

    من چیکا کردم الان کجا وایسادم

    و تازه بخودتون میاین میبینین

    بله

    جواب میده

    به سید حسین عباسمنش اعتماد بکنین

    زندگی قشنگتر میشه

    عشق به همتون

    به امید لمس ذوقتون از ته دلتون

    استادجان سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 225 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    خدایی که همه چیزم از آن اوست

    سلام و‌احترام‌به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستانم در سایت

    دختر نه ساله ی منم خیلی وقته که مثل من یه دفترچه ی خوشگل گرفته و هر شب قبل از خوابش شکرگزاری میکنه و جالبه هر چیزی رو که میخواد داخل دفتر مینویسه و خدارو بابت داشتنش شکر میکنه چون من براش توضیح داده بودم که هر چیزی رو که میخوای میتونی فک کنی که اون چیز رو داری و بابتش خدارو‌شکر کنی… و بارها هر چیزی رو که دلش خواسته حالا یا بصورت آگاهانه با ناگاهانه من براش تهیه کردم و انقد خوشحال میشه و ذوق میکنه که اندازه نداره میگه مامان من اینو توی دفترم نوشته بودم و الان دارمش و‌خدا بهم دادش… خداروشکر میکنم که من این آگاهی رو پیدا کردم و میتونم به دخترم از همین سن پایین این آگاهی و آموزش رو بدم تا قطعا در آینده خییلی موفق و زندگی خوبی داشته باشه و یه ذهنیت خوب نسبت به خداوند یکتا و جهان هستی پیدا کنه و از قوانین جهان هستی آگاهی پیدا کنه تا بتونه زندگیشو اونجوری که دوست داره خلق کنه ….خدایا شکرت برای همه چی …خدایا خیلی دوستت دارم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    فهیمه رمضان نیا گفته:
    مدت عضویت: 940 روز

    سلام ودرود به استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیز که چنین باعشق فایل های به این زیبایی رو برای ما آماده میکنن وتشکر از عارفه ی عزیز بابت تمرین عالی وکاربردیشون…امیدوارم خداوند فرزندانتو براتون حفظ کنه وسپاسگزار خداوندم که امروز این همه آگاهی کسب کردم …من هرروز واقعا بیشتر وبیشتر به هوشمندی این جهان زیبا پی می برم با هربار وارد سایت شدن و دیدن فایل ها …این خیلی برام شگفت انگیزه که چطور هر دفعه من بادیدن یک فایل دقیقا جواب سوالات ذهنم توی همون روز وهمون حس وحال و پیدا میکنم واین فقط از قدرت خداوند سرچشمه میگیره

    من هرروز صبح برای ورزش و پیاده روی به یه پارک فوق العاده زیبا میرم وموقع پیاده روی فایل های زیبای استادو گوش میدم و اینطوری روزمو میسازم بعد میرم کنار دریاچه ی زیبای پارک میشینم وسپاسگزاری های روزانه مو انجام میدم ودقیقا دیروز که اینکارو انجام میدادم به این فکر کردم که چطور من هرروز دارم همین فضا رو میبینم وهمون درختا همون مرغابی های زیبا همون آسمون آبی وهمون صدای زیبای آب وپرندگان و بااز دوباره بابت همه شون سپاسگزاری میکنم وتکراری نمیشن انگار هرروز بار اوله که اون صحنه رو. دیدم و ذهنم میگفت که توباید بری یه چیز جدید پیدا کنی وسپاسگزاری کنی همش میای اینجا وهرروز تکرار وتکرار ودقیقا امروز استاد اشاره کردن به اینکه ایشونم هرروز بابت مکانی که حضور دارن وپارادایس زیبا چقدر سپاسگزارن وچقدر لذت میبرن ومن باز شوکه شدم از این هدایت خدایا شکرت

    واینکه من هم دوتا فرزند دوقلو دارم که خداوند یازده سال پیش به من هدیه داد و اون زمان از قوانین آگاهی نداشتم فقط میدونم که باورداشتم وهمیشه از دوران نوجوانی که هنوز ازدواج هم نکرده بودم همیشه اینو میگفتم که خدا به من دوتا فرزند میده دوقلو یه دختر ویه پسر ومن حدود پنج سال بعد از زندگی مشترکم به دلایلی بچه دارنشدم اما همیشه ته قلبم اینو میدونستم که خواسته ام سال ها پیش اجابت شده و ودر زمان مناسبش محقق میشه وبااینکه خودم بچه دار نمیشدم اما هربار که کودکی یا نوزادی رو میدیدم ازته دلم خوشحال میشدم ومیگفتم خدایاشکرت این خدایی که این همه بچه های زیبا ودوست داشتنی خلق میکنه بالاخره یه روز به منم فرزندان زیبا ودوست داشتنی عطا میکنه .ودقیقا زمانیکه دیگه تصمیم گرفتم که بچه دار بشم و به دکتر مراجعه کنم ..شب لیله الرغائب سال 1390بود که من رفته بودم حرم امام رضا و اونجا دقیقا موقع اذان صبح من از جام بلندشدم روبه آسمون ایستادم وبه خدا گفتم خدایا میدونم که امشب توی این فضا ومکان سرشار از انرژی خواسته ام محقق میشه ومهر تاییدش زده میشه من به توانایی تو ایمان دارم و درهمون لحظه قطره های باران روی صورتم ریخت ویه بارون زیبا شروع به باریدن کرد و دیگه یقین پیدا کردم که کار تمومه وبه همسرم گفتم نگران هیچی نباش سال آینده من وتو با دوتا بچه دوقلو یه دختر ویه پسر توی خونمون هستیم وباید از خدا بابت وجودشون تشکرکنیم ودقیقا همون شد…خدایاشکرت

    واما من چند وقته دوست دارم به یه نحوی فرزندان عزیزمو با قوانین آشنا کنم وکمک کنم که ذهنشون از همین الان جایگاه افکارمثبت وزیباباشه و چقدر این تمرین زیبا وعالی بود انشالله من هم اینکارو از همین الان انجام میدم وهردفعه که یه نکته ی مثبت بنویسم یاد استاد و عارفه ی عزیز میافتم

    خداروشکر بابت اینهمه حال خوب واین همه آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    حمید لطف اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1601 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم شایسته عزیز

    ممنون و سپاسگزارم بابت این همه آگاهی های که به مردم میدید برای شکوفایی زندگی دیگران واقعا ازتون سپاسگزارم

    دیدگاهی که ازین فایل داشتم این بود که وقتی به نکات مثبت هر چیزی توجه میکنی و تحسین میکنی یه حس آرامشی درونتو فرا میگیره که واقعا قابل توصیف نیس …

    یه تجربه ای از توجه به نکات مثبتی که داشتم این بود که

    چرا خداوند تو قرآن میگه اگر شکر گزاری کنید به شما میفزایم :

    وقتی ما توجهمون به نکات مثبت میره وقتی بابت سلامتیمون بابت خانواده مون بابت داشته هامون شکر گزاری میکنیم به یه احساس خوب میرسیم و خداوند هم میخواد که ما به احساس خوب برسیم وقتی با توجه به نکات مثبت و به احساس خوبی رسیدیم دیگه کار تمومه ما گل زدیم دیگه دنیا جوری میشه که همه چیز بر وقف مراد ما رقم میخوره عجله نکنید و متظر نباشیدکه کی میشه کی میشه همه چیز رو بسپارید به دستان خداوند و تمام /

    ما به قول استاد باید این احساس خوب این توجه به نکات مثبت رو جز زندگیمون بدونیمو باهاش زندگی کنیم تا به یک زندگی زیبا هدایت بشیم . بازم سپاسگزارم از نعمت خانواده عباسمنشی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استادم،عزیز دل استادم،شاگردان استادم و کارمندان استادم

    خدا قوتی با صلابت تقدیم شما که از ایران صدای منو بشنوید و حتی تکانه ای به موج دریاچه زیبای پرادایس قشنگ برسد و موجی ایجاد شود که باعث لذت دو صد چندان شما استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز شود،موجی که از فلوریدا نیز به ایران و به تک تک ما میرسد،روزی نیست که صدایتان را نشنوم،چهره تان را نبینم و احساس خوبی که به من می‌دهید را حس نکنم.سپاسگزار شما هستم و از خدای خودم شکرگزارم که شما را در مسیر من یا مرا در مسیر شما قرار داد.

    سپاسگزار دوست عزیزمان هستم که بازی به این قشنگی را طراحی کرده است و حتما ما هم استفاده میکنیم،اینطوری هم سرگرم میشویم و هم تمرکز میکنیم و هم می‌نویسیم و هم جایزه میگیریم،عالی عالی سپاسگزارم

    راستش دیروز کامنت خانم مرادی همت را خوندم و کلی به فکر فرو رفتم،شب موقع پیاده روی با همسرم صحبت سارا خانم شد و من داستا قرآنی حضرت موسی و خضر نبی رو تعریف کردم،حین صحبت چند جا بدنم مور مور شد ،انگار خدا داشت با من حرف میزد،بحث داشتن صبر،قدم پنجم و داستان ریختن گندم آن مرد ،گندم رو ریخت تا زر بدهد خیلی خاطرات را برام یادآوری کرد و یک حس خوبی از آیت داستان گرفتم و کلی لطف خدا یادم اومد که طی سالها به ما کرده و من الان تازه متوجه شدم این لطف خدا بوده .

    از این کامنت استفاده میکنم و از همه دوستانی که کامنت می‌نویسن و یا جواب عقل کل میدن یا سوال هدایتی میپرسن قدردانی میکنم.واقعا بعضی کامنت ها دقیقا ما رو جایی میبره که در خواست داشتیم یا باید برویم.

    این نور،نوری است که همه جا وجود دارد و کاملا فرکانسی است و دریافت آن هم فرکانسی است و فرکانس با باور و ایمانمان ایجاد می‌شود و به اندازه ظرفمان به ما داده می‌شود و همچنین انتشار آن هم باعث افزایش ظرف می‌شود

    سپاسگزار دوستان نورانی ام هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    فاطمه دبیری گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    بنام الله یکتاوهدایتگر

    سلام خدمت استادعزیزم ومریم عزیزم

    خداروهزاران مرتبه شکرت بابت همه این همزمانی هاکه وقتی تعهدمیدی روی خودت کارکنی خداوندهدایت وکمک میکنه مارودراین مسیرزیبا

    چندروزی که ازخداخواستم روی روابطم بیشترکارکنم والان سایت بازکردم دیدم استاداین فایل گذاشتن وچقدراین دوست همفرکانسی مون قشنگ وبجاگفتن ازاین بازی زیباکه طراحی کردن

    وچقدرمیشه اعضای خانواده درکنارهم باصلح وآرامش زندگی کنن ولذت ببرن به کوچکترین نکات مثبت توجه کنن تااین روندتکاملی طی بشودونکات مثبت بزرگ وبزرگتربشونددرزندگی ما وچقدرخوبه که باانجام این بازی بااعضای خانواده هم فرکانستربشیم واین توجه به نکات مثبت (دسته جمعی )فرکانس قوی داره

    خداروشاکرم قدم نهم دارم گوش میکنم استادازت سپاسگزارم که دست خداوندی برای این عبارتهای تاکیدی عالی که درقدم نهم گفتین وواقعامعجزات خداوندمیاداتفاقهای بینظیرهمین امروزوفرداکه گفتین میفته براتون(سالهاکلی هزینه وخرج وبرواین اداره واون اداره برای سنددارکردن خونمون نشد که نشدواین الان که من شروع کردم عبارتهای تاکیدی تازه شروع کردم سندخونمون کاراش براحتی کمترازیه ساعت بیان خودشون دم درخونمون درست بشه وبراحتی وثبت بشه )

    خدایاهزاران مرتبه شکرت بابت این سایت بینظیراین استادبینظیرواین کامنت های زیباکه خودش اقیانوسی ازنکات مثبته

    خدایاعاشقتم من

    درپناه رب العالمین باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    فاطمه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1656 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو

    سلام به همه ی دوستان بهترینم

    من از این فایل شما متوجه شدم که این تمرین تمرکز بر نکات مثبت را خیلی جدی نگرفتم و به این صورت که بقیه بچه ها انجام می دهند من انجام نمی دهم.

    از کامنت های بچه ها فهمیدم که برخی بسیار بسیار خوب در این زمینه عمل می کنند و من هم به خودم گفتم که باید این کار را بیشتر و بهتر انجام دهم.

    1- یکی از تصمیماتی که گرفتم و دیشب به خودم تعهد دادم که انجام بدهم این بود که به مدت 40 روز هر روز در سایت کامنت بگذارم بسته به اون فایلی که گوش می کنم در گوشی موبایلم که به صورت رندم انتخاب می کنم بروم در سایت چه در محصولات یا فایلهای دانلودی در صفحه ی اون فایل کامنت بگذارم و از احساس و آگاهی های خودم بنویسم یا حتی از نکات مثبتی که در طول روز دیده ام بنویسم.

    2- سریال زندگی در بهشت یا سفر به دور آمریکا را بیشتر تماشا کنم و انقدر این کار را بکنم که خانواده هم با من همراه شوند. البته که در گذشته با بچه هایم این فایل ها را می دیدیم اما یه مدت وقفه افتاد و بچه ها دیگر به چیزهای دیگه ای سرگرم شدند و من دانستم که این عادت خوب را باید برگردانم تا بچه ها بیشتر این زیبایی ها را ببینند.

    3- هوشیار و آگاه باشم برای شکار لحظات مثبت و زیبایی ها. این قسمت خیلی مهم است چون به قول استاد ایشون ذهنشان را تربیت کرده اند که زیبایی ها برایشان تکراری نشود و هر بار این زیبایی ها را می بینند تحسین کنند. اما می دانم که ذهن من و خیلی ها ی دیگر اینگونه نیست.

    هفته ی قبل با مهمان هایم رفتیم به دل طبیعت در جاده کوهستانی در شمال که کوه ها پوشیده از جنگل است و جاده به طرز عجیبی سبز بود و گویی دریچه ای بود که به بهشت می رفت و ما نزدیک به دو ساعت در این جاده در حال حرکت بودیم و زیبایی ها تمام نمی شد. اما همین نکته ای که استاد گفتند خیلی برای ما جای کار دارد که مهمان ها و حتی خود ما گفتیم خب کافیه دیگه این جاده هر چقدر بالا بریم همینطوری است و همه جایش یک شکل است بهتر است دیگر بالاتر نرویم.

    همین کلام باعث استاپ شد و ما متوقف شدیم البته که طبیعت عالی بود و ما از بودن در آنجا لذت بردیم اما وقتی آن کلام بر زبانمان جاری شد من فهمیدم که هنوز جای کار دارم که همه جای طبیعت را یکسان نبینم. جنگل شاید به نظر همه جا یک شکل باشد اما در تک تک درختانش در جای جای زمین و جاده اش تفاوت هایی است و زیبایی هایی هست که باید چشمانم را به آن عادت بدهم باید ببینم و خیلی کلی و سطحی همه را شبیه هم ندانم. که برایم زیبایی ها تکراری شوند.

    طلوع و غروب خورشید همیشه و هر روز در این جهان تکرار می شوند اما این شگفتی برای انسانهای متفاوت، متفاوت دیده می شود اگر نه برای بسیاری از انسانها اصلا این موضوع دیگر دیده نمی شود.

    و چقدر این یکنواختی باعث می شود ما فرصت ها را از دست بدهیم اگر نگاهمان مانند میلیون ها انسان دیگر باشد. فرصت دیدن طلوع و غروب خورشید را و بی نهایت حُسن و جمال دنیا را.

    یاد جمله ی شازده کوچولو در سیاره اش افتادم که چون سیاره اش کوچک بود او تایم طلوع و غروبش بسیار نزدیک به هم بود و می توانست با جابجایی صندلی اش طلوع و غروب را چندین بار در سیاره اش ببیند.

    خدایا به من توانایی بده این نگاه را در خودم بهبود ببخشم و بتوانم در دل کوچکترین ها تا بزرگترین ها از طبیعت و وسایل و انسانها و هر آنچه که اطرافم است زیبایی و نکات مثبت را ببینم و یادآور شوم که دیدن اینها باعث می شود نعمت و زیبایی بیشتری وارد زندگیم شود.

    سپاسگزار استاد و دوستان عزیز هستم که با کامنت هاشون ایده های عالی به من می دهند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: