شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-23 06:38:052023-05-25 12:32:18شکارچی نکات مثبت باشیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
قانون:
به هر چیزی توجه کنیم از اساس و اصل آن بیشتر وارد زندگی ما می شود
تمرکز خود را بر نکات مثبت قرار داده تا:
زیبایی ها و نکات مثبت بیشتری ببینیم
برای توجه به نکات مثبت می توانیم:
بازی طراحی کرده که از ابتدای صبح نکات مثبت و زیبا را به تنهایی یا همراه با اعضای خانواده با خودکار مورد علاقه و زیر اسم خود نوشته و در پایان شب به خود و دیگران امتیاز دهیم
دستاوردها و نکات مثبت این بازی:
*یاد می گیریم تمرکز ما تنها بر نکات مثبت و زیبایی ها باشد
به دنبال هر چیزی باشیم: از همان جنس را جذب خواهیم کرد
از آن جا که تمرکز ما همواره بر نکات منفی است: نکات منفی بیشتری را جذب می کنیم
اگر به دنبال نکات مثبت در افراد اتفاقات و موقعیت ها باشیم:
100 مورد نکات مثبت میابیم که به خاطرش سپاسگزاریم
به جای اعتراض گله و شکایت:
تمرکز خود را بر زیبایی ها و نکات مثبت قرار داده و در مورد آن بنویسیم
زمانی که درباره ی زیبایی ها فکر کرده در مورد آن با خودمان و دیگران صحبت کرده و می نویسیم و دوباره از روی نوشته ی خود و دیگران می خوانیم:
فرکانس آن بسیار قوی تر خواهد شد
فواید انجام این بازی عبارت است از:
*رقابت سالم برای یافتن زیبایی ها و نکات مثبتی که شکل می گیرد
*زمانی که نکات مثبت نوشته شده ی دیگران را مرور می کنیم متوجه می شویم زیبایی های بیشتری نیز وجود دارد
*با انجام این تمرین در خانواده ارتباط سالمی بین اعضا شکل گرفته و صحبت هایی که با هم دارند به آنها کمک می کند ارتباط بهتری با هم داشته باشند
*توجه ما تنها بر نکات مثبت قرار دارد بنابراین هیچ یک از اعضای خانواده نمی تواند در مورد نکات منفی و نازیبایی ها صحبت کرده و یا به آنها توجه کند
زمانی که به نکات منفی توجه نکنیم: از زندگی ما خارج می شود
قانون: به هر چیزی توجه کنیم از جنس همان وارد زندگی ما می شود
به اندازه ای که بتوانیم زیبایی ها را تحسین کنیم:
می توانیم زیبایی های بیشتری را ببینیم
*با نوشتن دست خط ما زیباتر و با لغات بیشتری آشنا می شنویم
باورها: باید تبدیل به عادات رفتار و شخصیت ما شود تا نتایج:
بزرگ و بزرگتر و پایدارتر شود
خود را متعهد کنیم: به آگاهی ها عمل کنیم و از آنها نتیجه بگیریم
نتایج ما باید با افراد صحبت کند: نه حرف هایمان
خدایا شکرت
عاشقتونیم
زیباترین سلامهای خداوند و درود های فراوان خداوند به لبخند زیبای استاد عزیزمان و عشق وافر به چشمان قشنگت که هزاران موج و انفجار شادی در آن تلألو دارد بگذار یک بار دیگر روی ماهت را ببینم بگذار کلام شربت قند تو را یک بار دیگر بشنوم و شیرین تر از عسل را زیر زبانم احساس کنم
راستی شیرینی کلامت جان تازه ای را در رگان هر رهگذری بر جای می گذارد بگذار اینبار فقط از زیبایی های تو بگویم و اشک شوق بریزم و از لحظه وصال سخن گویم تا بهتر بنشینم و نگاهت کنم
چونان کودکی بازی گوش مست در افکار خویش در حال رقص سما هستی و آنگونه با خویشتن خویش دوست هستی که گویی جهان سازش را با تو کوک کرده
تو گویی چنان با طبیعت در هم آمیختی با مهر و ناهید و کیهان در اوج آسمانی و گلها با تو می رقصند و از فرسنگها راه دور چون شاهپرکی نغمه خوان و خوش آوا
خبر آمد که خبری در راه است
دیوانه کنی هر دوجهانم بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چکند
ساده دلپذیر گیرا مهمان نواز بی ریا صادق و در جاده سلامت نوع دوستی و هدایت عاشقانه قدم می زنی
نمیدانم چگونه ارادت خویش و دوستی و عشقی که بین ماست را توصیف کنم همین قدر می دانم چون بهار در حال شکفتن و نو شدنی و عطر تو نه تنها تمام فضای پرادایس بلکه جهان را فراگرفته
چون تو به خوبی می دانی باورهای ما مانند لباس قدیمی و کهنه می شود و هر لحظه از تازگی و نوشدن آنها نه تنها غافل نیستی بلکه آگاهانه اجازه می دهی باورهای قدیمی جای خود را به شکوفه های تازه بدهند و اینگونه است که با تو می توان هر لحظه شکوفایی و شکوه و زیبایی و شیدایی و شور را به تماشا نشست
انگار اصل تویی
چون وصل تویی
نمی دانم از کدامین زیبایی و نکات مثبت سخن بگویم چون تو خود توحید و قانون و درک هستی
کانون تمرکزی و در یک کلام بنده و عبد هستی به معنای واقعی کلمه
سعدی رضای دوست طلب کن نه حظّ خویش
عبد آن کند که رای خداوندگار اوست
آرام چون قویی سبک بال
باران عشق را به تماشا می نشینی و ساعتها در طبیعت نظاره گر رنگها می شوی که نقاش هستی رنگ آمیزی کرده و آفرین می گویی و شکر تو گویی زمزمه گفتگوهای درونی تو را می شنوم خدایا شکرت چقدر همه چیز زیباست و به بهترین شکل خودش در جای خودش قرار داره
جهان چون خدّ(گودی کمان زیر چشم) و خال و چشم و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست
واقعا راست می گویی همین شکر گزاری چشم که هزاران رنگ را همزمان به ما نشان می دهد و به ما قدرت درک اینهمه زیبایی را می دهد آیا از عهده همه مردم جهان بر می آید چه ساختار عجیبی دارد و این چشم خودش چقدر زیباست
تو همانی که شهره شهری به عشق ورزیدن
تو همانی که دیده نیالودی به بد دیدن
برق نگاهت جز زیبایی نمی بیند
برای همین است نمی توان یکی از زیبایی های خداوند را توصیف کرد و شکر کرد
این همه نقش می و خط مخالف که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
دوست دارم همچنان از زیباییهای بیشتر تو سخن بگویم چون بیشتر احساس نزدیکی با تو می کنم
شوق وافری دارم برای تحسین کردن استادم و به خوبی واقفم اگر زیبایی را در کسی ببینم قطعا آن زیبایی در من وجود داشته که به ایشان نسبت دادم و عکس آن هم البته که صادق است
خوشبختانه من فقط عشق می بینم و عشق
هنگامی که مژگان نرگس مستانه چشمانت را به هم می زنی
پلکی بزن ای مخزن اسرار
که فیروزه و الماس به آفاق بپاشی
راستی ما که یکدیگر را ندیده ایم پس چرا اینقدر علاقه
از آنجا که ما خدا را هم ندیده ایم ولی از روی آثار و نشانه هایش عاشق او شدیم البته که در مثل مناقشه نیست
چیزی به اسم سرنوشت وجود ندارد و من می دانم به زودی استادم را در آغوش خواهم گرفت و این اوج زیباترین زیبایی است.
با سلام خدمت دوستان عزیزم،سلام به استاد عزیزم عباس منش و سلام به بانوی شایسته مریم شایسته،خدارو هزاران بار شکر می کنم که با استاد و این سایت و این خانواده آشنا شدم،در همون ابتدای آشنایی بدون تجربه ی قبلی از دوچرخه سواری مسیر حدود ششصد کیلومتری از پل قدیم دزفول رو تا سی و سه پل اصفهان در طی هشت روز و تنهای تنها رکاب زدم ،حدود پانزده کیلو تا الان کاهش وزن داشتم با استفاده از قانون سلامتی و این در شرایطی بود که روزانه و در گرمای بالای خوزستان و کیلومترها دویدن هیچ کاهش وزنی نداشتم،خلاصه این منهای تغییرات عالی در شخصیت و ذهن و قلب من هستش که کلی تغییرات مثبت داشتم توی یکسال سه دفتر شکرگزاری نوشتم که حتی حتی از جلد دفترم شروع به نوشتن کردم و حتی یک برگ هم جا نذاشتم و الان دفتر چهارم رو شروع کردم و فقط و فقط روی زیبایی ها تمرکز و توجه میکنم البته به قول استاد گاهی میزنم جاده خاکی ولی برمی گردم،گاهی مسیر رو اشتباه میرم ولی زودی از اولین دوربرگردان برمی گردم مسیر اصلی و اینا همش و همش کمک های خدواند و بی نهایت دست های خداوند مثل استاد و شماها هستید از خداوند یکتا و شما دوستان عزیزم بی نهایت سپاسگزارم
بنام رب العالمین
درود بر استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان
استاد عزیزم نکته ای که گفتید در مورد کامنت نوشتن دوستان عزیزم در سایت و توضیحاتی که دادید به غایت همینطور هست و برای من کاملا صدق میکنه از این جهت که واقعا و واقعا از کامنت بچه ها نکته ها اموختم و عمل کردم و نتیجه ها گرفتم از بچه هایی که وقت میگذارن و توی سایت با عشق از تجربیاتشون از روزهای زیبایی که با شما همراه بودن از شما آموختن، با کلام شما اشک ریختن از معجزاتشون نوشتن از هدایتشون نوشتن از باورهای نامناسب از ترمز های ذهنی از پیشرفت های مالی و ساختن ثروت با کسب اگاهی از دوره های “روانشناسی ثروت 1.2.3” از موفقیت ها و معجزات شون با دوره “عشق و مودت در روابط” با دیگران نوشتن از کسب سلامتی شون به برکت دوره “قانون سلامتی” نوشتن از حل مشکلاتشون به یمن دوره #شیوه حل مسائل# از شناختشون و عاشق شدن به الله و … نوشتن از آنچه که قلبشون میگه و فقط اونها مینویسن نوشتن و چقدر زیباست اون زمانی که اون کامنت ها رو میخونی و قلبت یه طوری میشه اموختم
من وارد دنیای دیگه ای شدم وقتی 252 روز پیش ربم العالمین هدایتم کرد و با شما آشنا شدم چه ها توی همین زمان کوتاه ندیدم، چه معجزاتی رو تجربه نکردم، چه اشکهایی که با فایل های شما نریختم و با شما خدایی رو شناختم که بعد از سالها عبادتش سالها سر به مهر گذاشتنش نفهمیده بودمش اما وقتی با فایل “چگونه خدا رو بهتر بشناسیم” ربّم را شناختم و 100 ها بار گوش دادنش احساس میکردم سینه ام شکافته میشود و داشتم بیشتر میشدم و حسی بود که کلامی برای توصیفش ندارم.
زمانی که معنی “الحمد الله رب العالمین” رو از زبان شما اموختم فقط راه میرفتم و زمزمه میکردمش و اشک میریختم و هیچی چیزی رو نمیشنیدم و نمی دیدم هیچ چیز اه ه ه چه زیبا بود اون لحضه (ها) العان که مینویسمش قلبم از ریتم خارج شده و طور دیگه ای ضربان میزند.
واقعا این سایت گنجینه ای هست که فقط عزیزانی که عضوش هستند و وقتشون رو میزارن و مطالعه میکنند و به دنبال جواب سوالهاشون هستند و می نویسند خیلی بهتر درک میکنند چه نعمتی رو دارند.واقعا این گنج، گنج سلیمان نیست!؟ اون مادی بود این معنویست
استاد عزیزم سایتون مستدام و همایون باشید
الحمدالله رب العالمین
سلام استاد عزیزم
من هنوز فایل رو ندیدم
ولی از نشونه های هدایتم براتون مینویسم
یک کانال دوازده نفره توی ایتا دارم که اونجا شکرگزای میکنیم و نتایجمون رو به اشتراک میزاریم
پریروز براشون نوشتم که هدف من از این کانال اینکه
شکارچی نکات مثبت باشیم
امروز وقتی عنوان فایل رو دیدم کلی ذوق کردم که دارم مسیر رو درست میرم
واین یک نشونه بود برام که ادامه بدم مسیرمو
سلام خدمت تمامی اعضای باشخصیت این خانواده توحیدی وبهشتی
قبل از هرچیز میخواستم تحسیییییین کنم این اندام فوق العاده این استادی توحیدی را
درود وهزاران درود براین اراده انگیزه وتعهد محکم واستوار که مرد عمل هستند واز کجا به کجا رسیدند باسند ومدرک معتبروعینی.
تحسین میکنم پردایس زیبا، سرسبز، خوش آب وهوا با طبیعتی دنج وآروم، پرندگان خوش صدا دریاچه ای به این زیبایی که وقت بارون ی جور هوشو از سرت میبره وناخوادگاه شکر میکنی ووقت آفتابی جور دیگر
وواقعا استاد عزیز شمادرست میفرمایید چرا اصلا برای آدم تکراری نمیشه وهرروز برات تازگی داره
رمزورازش چیه مثلا ماها ی طیبعت زیبایی را اگه ی چندباری بریم دیگه برامون تازگی نداره وخسته میشیم
اما عششششق میکنم وقتی پردایس وفایلهای زندگی دربهشتو میبینم بوی بهشت میده.
استادان توحیدی
گواررررررای وجودتون.
اونچه که من از این فایل ارزشمندبرداشت کردم استاد عزیز ی نکته هست که بنظررررررم خیلی مهم واساسیه اونم تربیت درست فرزند هست
من که اعتقاد دارم اگه اساتید حوزه موفقیت روی فرزندپرورررررری خیلی فوکوس کنند آینده ای بسیییییار زیبا را جهان به نظاره مینشیند
چراکه تمامی سایه ، تلکه یا تصادهایی که همه ماها الان دست به گریبانش هستیم 90درصد بخاطر ناآگاهی والدینمان بوده .
زدن همه ما
هارا ترکوندن حالا تازه باید حساب کنیم از اول متولد شدیم وآستینا رابالا بزنیم وشخصیت نو بسازیم.
گرچه که ماها همه باید اونهارا از صمیم قلب ببخشیم ودوستشون داشته باشیم چرا که اونها هم خود قربانی نااگاهی وجهل والدینشان بودند واین رابدانیم که گرچه مامقصر نبستم اما مسئوووووول هستم وباید با آگاهی به قوانین هرحوزه تضادهایمان رابرطرف کنیم ولی قبول کنیم که آگاه بودن والدین به قوانین فرزندپروری فرزندانی باعزت نفس واعتماد به نفس عالی تحویل جهان خواهد داد وچه زیباتر ودلنشین تر از این واقعا.
نوزاد مانند ی لوح سفید پاک پاک پاک تحویل والدین خود داده میشود
از بدوتولد تا 7سالگی حدود70_80درصد ومابقی تا14سالگی شخصیت اوبرای یک عمر شکل میگیرد.
اونیاززززززززز دارد به توجه محبت نوازش
باید احساس کنید که بی هیچ قید وشرطی دوستتتتتت داشتنی هست
ارزشمنده
مهمه
توانمنده
واین میشود عزت نفس واعتماد به تفس یک عمر او
اینکه به او فرصت آزمون وخطا داده شود تا تجربه کند ویادبگیرد بابت کوچکترین کار درستی تسویق تحسبن تایید شود ودرجمع از اوتعریف شود واشتباهاتش را نادیده بگیریند تا شجاعت تجربه اندوزی دراو قوی وقویتر شود وبه این احساس برسد که میتتتتتوانم ومن قدرتمندم. اگرچه اشتباه هم ممکن هست بکنم اما بالاخره یادش میگیرم واونه ی تجربه بدونه وشجاعت وجسارت درکودک شکل بگیرد.
این نیازه ی کودک هست نیازه واین خیلی مهمه
اینه اورااز اشتباه کردن نترسانند از شکست خوردن نهراسند
توهین تحقیر تهدید تنببه نکنند .
برچسب نزنند
مقایسه نکنند
قضاوت نکنند
که بالای90درصد والدین بزرگوار دقیقا همممممه ایتهارا درحق کودک خود میفرمایند
این کودک بی عزت نفس وبی اعتماد به نفس دچار چه سایه ها وتله هایی خواهد شد که بصورت عادددات منفی یایدار یک عمر لذت زندگی کردن را از اومیگیرد
اگر ما الان دچار یک سری ترس ونگرانی درهرحوزه هستیم تمامی بخاطر این زخمهای کودکیمان هست وجالب اینجاست که دردرون هممممممممممه ماها یک والد کپی والدینمان کد درون اندازی شده وتمامی انچه که والدین ما دردوران کودکی به ما میکفتند الان دردرون همه ما وهمراه همیشکی ما بصورت یک والد درون نهفته هست.
این والد درون مرتب یا مارا سرزنش میکند
یا سختگیری میکند
ویا احساس گناه میدهد با کمی مکث خودمان درهرلحظه متوجه میشویم که الان چه رویی از والد درون مافعال شده یعنی اگه درحال سرزنش کردن خودت یا دیگران هستی والد سرزنش گرت فعاله
اگه به خودت یا دیگران داری احساس گناه میدی والد احساس گناهیت فعال
واگه به خودت ودیگران سخت میکیری عصبانی هستی وایدئالگرا شدی والد سختگیرت فعاله.
اینکه که ماها همش مترسبم که دوست داشتنی نباشیم
ترس ازدست دادن
توجه نگرفتن
تایید نشدن
مهم نبودن
لیاقت نداشتن
ارزشمند نبودن همه بخاطر اینکه که این والد درون بزرگوار از صبح تاشب یعنی بمحص بیداری تا وقت خواب یک ریز خودسرزتشی میده وبابت کوجکترین اشتباه به ما احساس گناه میده که دیدی نتوستی
دیدی اشتباه کردی
توبی عرصه ای
تولیاقت هیج کاری رانداری
یا اونقدر مارا مقایسه میکنه واز ماسخت گرفته که الان ماهم شدیم ی آدم مقایسه گر سخت گیر عجول وسواسی پرتوقع قدر مدان وهمه وهمه اینها دقیقا بخاطر این هست که اون3نیاز اساسی کودکی ما ارصا نشده.
وبنظر من ما تا به ریشه نریم واولا بدونیم این رفتار منفی من بخاطر چه مسیله ای دردوران کودکیم بوده
مثلا زیاد مقایسه میشدیم.
تحقیر میشدیم
محبت وتوجه کلامی ولمسی نشدیم
برچسب بهمون زدن و… که هرکس اگه به کودکی خودش برگرده دقیقا متوجه مسئله اش میشه بعد دست اون والد،درونومونو بخونیم که بابا اون مانبستم اون کپی از والدینمون هست .اصل ما توحیده ماتکه ای از خدا هستیم وباید خدا گونه بشیم این اصل واساس همه ماهست
ببینم خدا چه خصیتهایی داره ماهم باییییید همونگونه بشیم اگر طالب آرامش وشادی هستیم.
والد درون
همونیه که استاد میفرمایند باورهای مخرب خودتونو توهرحوزه بشناسید واز اول مطابق قوانین هرحوزه برای خودتون باور بسازید.
تا این باورهای مخرب از ریشه برطرف بشه وما بتونیم اون شخصیتی که باید درکودکی درهمه ماها ساخته میشد ولی نشده الان خودمون از نو بسازیم.
راهش فقط خودآکاهیه یعنی
هروقت درهرجا ومکان این والد درون فعال شد یه خفه شو بهش بگیم وبیاد بیاریم که قانون اون حوزه برای این مورد چی گفته واونقدددددددر آگاهانه اینجوری رفتار کنیم تا براثر تکرار وتمرین بشه عادت پایدار ما وکم کم اون شخصیت واقعی وحقیقی درهمه ماها شکل بگیره
کارچندان آسونی نیست ولی وقتی استاد نمونه وخانم شایسته عزیز تونستند قطعا شدنیه وامکان پذیره.
فقط اشتیاقی سوزان واستمرار واقعی وقلبی میخواهد. اینکه به این مسیر متعهد باشیم ونصفه نیمه رهایش نکنیم.
ویک شکر گزارررررررری قلبی هم برای وجودبسیییییارارزشمند این استاد توحیدی وفرهیخته وخانم شایسته نمونه ومهربان که خداوند قادر ومهربون ماهارا قابل دونستند وبه این خانواده بهشتی هدایت کردند که محبت بی دریغ میفرمایند و عملللللا قوانینو درعمل به ماها آموزش میدن بینهایت ممنون وسپاسگزاریم.
خداوند عمری با عزت ولذتی صدچندان نصیب وجود ارزشمتدتان کند وبه همه ماهم توفیق موفقیت دررسیدن به یک شخصیت توحیدی راعنایت فرماید
سلام مهوش جان عزیزم نکته ای توی صحبت هاتون بود که شاید که نه حتما بیشتر ما درگیرش بودیم کتک های بی موردی که میخوردیم
تحقیر هایی که میشدیم بقیه اشتباه میکردند تلافیش را سر ما خالی میکردند همه این ها بوده
ولی چیزی که الان ما به آگهیش رسیدیم اینکه دنیا در مسیر رشد و تکامل هست و همه ی این تضاد ها بابد رخ میداده تا ماها به عجز بیفتیم و دنبال راه باشیم و به منبع اصلی وصل بشیم وگرنه صد درصد تنبیه هایی که پدر و مادر هامون میشد ما نشدیم و چند مرحله بهتر اونا بودیم
ابن خودش یعنی تغییر افکار یا پسر ها چقدر تو مدرسه از معلمشون کتک میخوردند و یک امر طبیعی بود ابنکه تازه خودسون برند از یک درخت یا شاخه بکند بیاند بدند دست معلم تا کتمشون بزنه چون معلم گفته بود برو بیار
بله شنیدن اینا دردناکه ولی آیا میشه کسی را مقصر دونست؟ نه
چون جهان در تمام جوانبش به سمت آگاهی و رشده
پس نتیجه تمام این ها اینه بیخیال بقیه و گذشته من خودم چه گلی به سر خودم زدم و تمام تمرکزم باید روی رشد خودم باشه بعد زنجیر وار همه جیز تغییر میکنه
بهترین هارا برات میخوام مهوش عزیزم
به نام الله مهربان خداوند هدایتگر و بی نیاز
سلام به استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی و دوستان گلم
سپاسگزار خداوندی هستم ک منو ب اینجا هدایت کرد
سپاسگزار استاد عزیزم هستم ک با فایلهاشون مسیر زندگی منو تغییر دادن و عالیم عالی
استاد چه چیزی لذت بخش تر از اینک کامنتی ک میذارم میدونم استادعزیزم مطالعه میکنن
خدایا شکرت زیبایی از این بیشتر، دارم پرواز میکنم .
من هنوز کلیپ رو تا اخر تماشا نکردم اما هدایت شدم ک موضوعی رو ک دقیقا تجربه خودم بوده اینجا کامنت بذارم.
برای آزمون های نهایی خرداد ماه باید صبح زود همراه دخترم برم مدرسه و 2 ساعتی مادرها مجبوریم ک بمونیم اونجا
مادرها با هم گفتگو میکنن و من دیروز خیلی ناراحت بودم چون تمام تلاشم این بود ک ورودی هامو کنترل کنم و متاسفانه خیلی از مادرها از همه چیز شاکی ان.
امروز تلاش کردم یه جایی تنها بشینم دور از بقیه برم توی گوشیم و کامنتهای سایت رو بخونم اما مامانها همشون میومدن سمتم
اما خداوند منو هدایت کرد ک راهی نیست جز اینک رشته کلام رو خودت دست بگیری تا هم نکات مثبت رو بگی هم باورهای خودت و احساس خودت بهتر بمونه
من صحبت کردم از خودم از اینک چطور رفتم دانشگاه و زمانی ک امتحانات سختی هم داشتم( رشته ام حسابداری )مجبور بودم برم مهمانی و تمام اون شب رو سعی میکردم هم ب خودم خوش بگذره هم به بقیه اما تا میرسیدم خونه تا صبح مینشستم و میخوندم . وقتی احساست رو خوب نگهداری خداوند هم بهت انرژی میده تا بتونی تا صبح حسابداری تمرین کنی
اونم من ک هم شاغل بودم هم مادر بودم وهم همسر بودم و هم دانشجو
عاشقتم خدای من ،مهربان خدایی ک همیشه همراه من بودی و مرا هدایت کردی
باور کنین صبح ک رشته کلام رو دست گرفتم جو پر از استرس و عصبی و نگران اونجا برای آزمون های بعدی تبدیل شد ب مکانی برای خنده
باور کنین بعد ازمون زمانی ک با دخترم میرفتیم منزل ناخوداگاه با مامان یکی دیگ از بچها برخورد کردم و ایشون گفتن ک بریم این پارک روبرو بچها کمی بازی کنن و وقتی با ایشون همصحبت شدم ایشون اشک توی چشمهاشون بود خدایا شکرت
هم هدایت شدم به پارک و هوای عالی اونجا
هم با کسی صحبت کردم ک همفرکانس با خودم بود و تمام زمان رو در خصوص خداوند و شکرگزاری از خدا صحبت کردیم پر از انرژی بود صحبتهامون پر از احساس خوب
و من این درس رو امروز گرفتم نمیشه از نازیبایی فرار کرد باید نکات مثبتش رو دید باید تبدیلش کنی به زیبایی ما خالق زندگی خودمون هستیم.
چقدر به عارفه عزیزم افتخار میکنم خدایا شکرت ک چنین مادران باهوش و خلاقی هستن ک من هم بتونم از ایشون ایده بگیرم منم بتونم بچهام رو با بازی وارد مسیر صحیح الهی کنم.
عارفه جان عاشقتم بازم خوشحال میشم اگر ک از روشهای زیبای تربیتیت کامنت بذاری
استاد شما فوق العاده اید دقیقا مونده بودم چکار کنم تابستان امسال ک بچهام بیان مسیر درست و بتونم ارتباطاتم رو بهبود بدم
الان اولین درس رو خودم گرفتم ماریا شکارچی نکات مثبت بچهات باش
برای داشتن یک رابطه موفق دیدن و ثبت کردن نکات مثبت همسر و بچها بهترین گزینه است.
خدایا شکرت از این همه آگاهی
خدایا شکرت ک استاد کامنت ایشون رو انتخاب کردن
خدایا شکرت ک عارفه عزیز این تجربه رو با ما ب اشتراک گذاشتن
عاشقتونم استادم
عاشقتم مریمم ک الگوی من هستید از تلاش و قدرتی ک توی تدوین و نوشتار توی سایت مشهوده
عاشقتونم دوستان عزیزم ک تجربیات ارزشمندتون رو کامنت میکنین
به نام خداوند هدایتگرم
سلام به استاد جانم، مریم جانم و همه ی دوستانِ عزیزم.
خیلی خوشحالم از اینکه موضوع این فایل هم، همچنان توجه به نکات مثبت و زیبایی هاست.
کاری که حدودا چندین ماه هست هدایت شدم به سمتش متمرکزتر و الان تقریبا دیگه عادت کردم که کاوش کنم دنبالِ زیبایی ها…
جالبه، به قولِ بچه ها هر چی که نیازِ ماست، تمرینِ روزانه ی ماست، دقیقا تو فایلهای اخیر در موردشون صحبت میکنین و راهنمایی مون می کنین.
به شدت تاثیر توجه به زیبایی ها و نکات مثبت، تو زندگیم آشکار هست، مخصوصا این اواخر که حالم به شدت خوبه و خوبتر هم میشه، متوجه شدم تاثیر توجه به زیبایی هاست و سپاس گزاری و تحسین.
مخصوصا هر روز تو پیاده روی، چشم هام و سرم دائم دارن میچرخن اینور اونور زیبایی ها رو شکار میکنن…
گل های رنگی، درخت ها، صدای آواز پرنده ها، زیبایی لباس آدما، هاپوهایی که زیر سایه درخت به زیباییِ هر چه تمام خوابیدن، بادی که میاد و هوا رو خنک میکنه، آسمون و هوای مطبوع، سایه ی درختها تو پیاده رو، توت و شاتوت هایی که تو پیاده رو، ریخته و نشونگر فراوانیِ نعمتهای خداست، بوی نونوایی و مردمی که تو صفن نون تازه بگیرن برن دور هم صبحانه بخورن، خانم هایی که اومدن سبزی خوردن بخرن، دیدن آدمایی که اومدن ورزش کنن، بساطِ فروشِ میوه، لباس، کفاشی و … که تو پیاده رو پهن شدن و خرید و فروش میشن و تبدیل به روزی و برکت میشن واسه آدمها، و کلی قشنگی و نکات مثبت دیگه در اطرافم…
به نظرم در مورد توجه به زیبایی ها میشه حریص بود، یعنی مجازه که حریص باشیم، سیری ناپذیر باشیم، چون طبق قانون هر چی بیشتر توجه کنیم به زیبایی ها و نکات مثبت، از همون جنس واردِ زندگی مون میشه.
یه چیزی رو تو مسیرِ پیاده روی درک کردم که دوست دارم بنویسمش الان:
من پروانه ها رو خیلی دوست دارم، تو مسیر میدیدم، کم کم ذوقم بیشتر شد و قربون صدقه شون رفتم و بعد متوجه شدم تعداد پروانه های سفید کوچولویی که میبینم هر روز، داره بیشتر میشه…
و یهو تازه دوزاریم افتاد و درک کردم چه باحال، قانون رو به چشم خودم دیدم، تجربه کردم و لمس کردم…
انقدر به پروانه توجه کردم، که از همون جنس بیشتر و بیشتر سر راهم و جلوی چشمام اومدن…
برای من حکمِ نشانه هم دارن.
وقتی میان کنار گلها و شیطونی و بازیگوشی میکنن کلی ذوق میکنم و قربون صدقه شون میرم و همون لحظه حس میکنم خدا تاییدیه داره میده بهم و باهام حرف میزنه.
تازه دارم درک میکنم وقتی از آگاهی هایی که استاد میگن مثال بزنیم، مثال ببینیم باعث میشه بهتر درک و باورشون کنیم…
مورد دیگه ای که خیلی بهش توجه دارم و داره برام جذابتر میشه هر روز و بیشتر عاشقش میشم، درختها هستن با برگهای فراوان سبز خوشرنگ. مخصوصا وقتی دو طرف هستن و به صورتِ دالان…
صبح ها از زیرِ دالان درختها تو پیاده رو، رد میشم و بی نهایت ذوق میکنم و الهی شکر میگم.
بعد خدا هر روز منو هدایت میکنه از محل های پردرخت تر و قشنگتر عبور کنم و ببینم تاثیر توجه به زیبایی ها رو…
عاشقِ آواز پرندگان هم هستم، از تو خونه صدای قشنگشون رو میشنوم، بیرون هم که میرم میشنوم، یعنی امکان نداره من در معرضِ شنیدن آوازشون نباشم یه روز، چون از چند سال پیش خونه ی قبلی دوست داشتم این صدا رو، و دقیقا هدایت شدیم به خونه ای که خیلی بیشتر اطرافمون صدای آواز پرندگان شنیده میشه.
این سه تا مثال فعلا خیلی برام پررنگه این روزها و مثال های شفافی هستن از اینکه به هر چی توجه نشون دادم، ذوقشو کردم بیشتر شده برام.
و این باور رو داره محکمتر میکنه که:
خب وقتی با توجه به چیزی میتونی بیشترشو خلق کنی، خب بیا و این قانون رو، رویِ چیزهای دیگه ای هم که میخوای پیاده کن…
و برعکسش، از چیزهایی هم که نمیخوای این توجه رو بردار…
یعنی تا وقتی مثال عینی شو تجربه نکردم، درکم بهتر نشده بود.
خدا رو شکر.
در مورد فراوانی هم همینطور، کلی مثال میبینم زمان پیاده روی و تحلیل میکنم با خودم و حس میکنم باورهام کم کم داره عوض میشه…
باور کمبود و فراوانی نقطه ی مقابل همن، یعنی درمان کمبود، با تقویت باور فراوانی امکان پذیره.
وقتی این همه ماشین تو خیابون میبینم، اینکه یه نفر سوار ماشینش شده، پس منم میتونم سوار ماشین خودم شم.
کلی هم تحسینشون میکنم.
یا اینکه وقتی من تونستم با دوره قانون سلامتی به کاهش وزن و سلامتی جسمانی برسم، خب هر کس دیگه ای هم که بخواد میتونه برسه…
به قول NLP وقتی یه نفر بتونه برسه به چیزی، بقیه هم میتونن اگه بخوان.
دقیقا تو پیاده روی فرصت اینو دارم که با ذهنم از این تحلیل ها بکنم و یه چیزهایی برام شفاف تر شن…
عارفه جان، ممنونم برای این گسترش آگاهی که خلق کردی برای همه مون.
خدا، حافظِ خودت و خانواده ی عزیزت باشه.
تحسینت میکنم که الگوی خوبی هستی برای فرزندان عزیزت.
تحسینت میکنم که حواست هست به رشدِ معنویِ فرزندانت، که باعث رشد مادی شون هم میشه در آینده…
استاد جان ممنونم از اشتراک گذاری این فایل جذاب.
تو فایل قبلیِ توجه به نکات مثبت که صحبت شد دفتر برداریم، برای نوشتن نکات مثبت و زیبایی ها، من دقیقا از 8 اردیبهشت شروع کردم به نوشتن به صورت روزانه و متمرکز …
قبلا پخش و پلا و نامرتب مینوشتم و گاهی هم فقط میدیدم دیگه نمینوشتم زیبایی هایی رو که تجربه کرده بودم…
اما از وقتی متمرکز مینویسم، طبیعتا نتایجش هم متمرکزتر ظاهر میشه. دفترم داره پر میشه، این معنیِ خوبی میده برام، یعنی هر روز بهتر و بیشتر مینویسم و همین نوشتنهاست که باعث بهبود بیشترم هم میشه چون عملا توجهم داره بیشتر میشه.
بزرگترین نتیجه اش حالِ خوبم هست.
با این حالِ خوب، آرامش هم اومده.
صبر و تامل بیشتر هم اومده.
ایده ها و هدایت های بیشتر هم اومده…
به عبارتی حالِ خوب، همون احساسِ خوب= اتفاقاتِ خوب.
در رابطه با این فایل و بازیِ شکارچیِ نکات مثبت: من و مامانم وقتی با هم هستیم و حرف میزنیم اون از زیبایی هایی که تو مستندهای تلویزیون دیده در رابطه با زیبایی طبیعت و حیوانات و … میگه با لذت و عشق، منم از زیبایی های رفتاری آدمها که متوجهشون شدم و گلها و طبیعتِ قشنگ محلِ سکونتمون و …
و حواسمون رو جمع میکنیم قاطیِ گپ هامون حرف های ناخوشایند نزنیم و تو فرکانسِ قشنگی بمونیم…
بعدش حس جفتمون خیلی عالی میشه.
خیلی لذت بخشه گفتگو با کسی که هم فرکانسین.
دقیقا مثل همین سایت و اعضای دوست داشتنیش…
لازم نیست توضیح پیچیده ای بدیم، ف بگیم همه خودشون تا فرحزاد میرن…
اونایی که تو مسیر کار کردن روی خودشونن، درک بهتری میکنن از این صحبت ها و زیبایی ها.
از اول ویدئو شیفته ی دریاچه و درختهای جذابِ پردایس شدم.
خدای من، حرکت آب دریاچه خیلی رویاییه، دیدن اون حجم از درختِ سبزِ درخشان و خوش قد و بالا حال آدمو اساسی جا میاره.
خدایا شکرت که در فرکانس و مداری هستیم که میتونیم ببینیم، حس کنیم، درک کنیم، لذت ببریم، خلق کنیم زیبایی ها رو برای خودمون.
هر کسی به یه مدلی، همه اطرافشون زیبایی هست.
ویوی دریاچه و درختها شگفت انگیز شده، یادم اومد تو سریال زندگی در بهشت، اولش اون نرده های جلوی خونه، جلوی دید رو میگرفت، استاد جان و مریم جان بریدنشون، بعد خود درخت و درختچه های کنار آب رو بریدین و سازماندهی کردین و هر بار یه بهبود دادین به پردایس و الان شده این دلبری که ما میبینیم و حضّش رو میبریم.
این جمله تون خیلی برام خاصه استاد جان که یادم بمونه زیبایی ها هیچوقت برام عادی نشه.
همیشه تازه باشه و طراوت داشته باشه.
اینطوری یعنی هنوز ارتباطم با خدا وصله که میتونم زیبایی های دنیا رو درک کنم و بفهمم، اگه یه روزی عادی بشه یعنی سیمم قطع شده و غرق تو دنیای خودم شدم و از خدا غافل شدم…
چون وقتی با خدام، همیشه زیباترین و بهترین حس هارو تجربه میکنم و قلبم میخواد منفجر شه از حال خوب…
وقتی ارتباطم با منبع قطع یا ضعیف میشه آرامش ندارم و کلافه و سردرگمم…
دارم تمرین میکنم هر وقت پکر بودم، بلافاصله هدایت بخوام از خودِ خدا که کمکم کنه برگردم تو جاده، تو مسیر، پیشِ خودش که آرامش بخش ترین هست…
امروز صبح که فایل اومد رو سایت سریع دانلودش کردم و تو همون مسیر پیاده روی گوش دادمش. از بس که کنجکاو بودم استاد جان این دفعه برامون چی آورده.
چقدر کیف داره هر بار عین یه هدیه، فایل رو دانلود میکنیم، گوش میدیم، میبینیم و غرق خوشحالی میشیم از تمرین بیشتر این آگاهی های ناب.
استاد جان، مریم جان بی نهایت سپاس گزارم که این فایلهارو به اشتراک میذارین.
داشتم کامنتها رو میخوندم برام جالب بود بچه ها به سرعت وارد عمل شدن و دفتر برداشتن و تمرین رو شروع میکنن، این یعنی ایمان با عمل.
اول فایل که گفتین همینطوری رندوم کامنتهای فایلها رو بخونین، برام خیلی جالب بود، چون خودمم رندوم کامنت میخوندم و فکر میکردم نظمی نداره…
بعد حس کردم نظم نمیخواد، هدایت بگیرم هر کامنتی رو که باید هر لحظه بخونم بیاد سر راهم و بخونمش…
بارها شده که همین کامنتهای هدایتی، بهم تلنگر زده و گفته که سمانه دقت کن داری چیکار میکنی.
مچمو هم گرفت یه بار، دقیقا بعد یه رفتار نادرستی که کردم، چند لحظه بعد یه کامنت خوندم تو سایت که کاملا انگار مخاطبش من بودم…
نکته شو گرفتم و گفتم خدایا چقدر سریع داری بهم نشون میدی…
مرسی که همون لحظه آینه جلوم گرفته شد و خودمو دیدم که چه کردم…
مورد سوم برام عالی بود، چون خیلی خوبه که بشنویم دیگران بابت چه چیزهایی خوشحال میشن یا به نظرشون زیبا میاد و سپاس گزارن، اینطوری دیدِ آدم خیلی بازتر میشه.
خدا رو شکر از وقتی با شما آشنا شدم استاد جان و فایلها رو شنیدم، از تلویزیون و اخبار و فضای مجازی دور شدم، مخصوصا اخبار که کلا دیگه قطع شده خیلی وقته تو زندگیم.
خیلی برام جالبه هر کاری که شما گفتین و انجام دادم، معجزاتش رو دیدم تو زندگیم.
تاثیر تحسین کردن تو زندگیم…
درک کردم برای دوری از حسادت، بلافاصله باید تحسین کنم، آفرین بگم، که اثر رفتار مخرب حسودی کمرنگ و کمرنگتر شه.
هر چی میخوام تو این جهان، میتونم با کنترل ذهنم بهش برسم…
دارم تمرین میکنم کمتر صحبت کنم، اجازه بدم نتایجم صحبت کنه…
چقدر خوبه که شما هستین استاد جان.
خدا رو شکر بی نهایت.
مرسی که انقدر معلم خوب و حرفه ای و عالی هستین.
مرسی که همیشه تاکید ویژه میکنین روی اصل و اینو به ما یاد میدین.
کامنتهای طولانی، دقیقا به خاطر نتایج و حالِ خوبی هست که از گوش دادن و دیدن فایلهای شما تجربه اش میکنیم.
دقیقا مثل دانش آموزی که وقتی درس رو میخونه تازه براش سوال پیش میاد و از معلمش میپرسه، شاگردهای شما هم چون دارن کار میکنن روی درس های شما میان مینویسن و مینویسن و مینویسن…
چون هیجان زده ایم از آگاهی ها
از بهبودهای توی زندگیمون
از رشدمون از ابعاد متفاوت و …
و جالبه که بگم:
الان که به آخرهای نوشتن کامنتم رسیدم ساعت 4 بامداد هست و داره صدای آواز پرندگان (گنجشک) میاد از بیرون …
دارن حمدِ خدا رو به جای میارن.
چقدر جذاب که گنجشک ها پیش قدم هستن صبحِ به این زودی و توجه ما رو هم جلب میکنن به سپاس گزاری از خدا…
عاشقتم خدا جانم که هم خودت قشنگی و هم مخلوقاتت، و قشنگی رو هم دوست داری.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام به استاد عزیزم وهمه دوستان همفرکانسی خوبم
من دیروز صبح بعد پیاده روی وقتی اومدم توسایت و این فایلو دیدم کای ذوق کردم
آخه منم یه دختر دارم که البته 6 سالشه و خیلی دوست دارم عملی بیارمش تو مدار و کارب کنم که ناخوداگاهش از حالا درست برنامه ریزی بشه
خلاصه دخترمم بغل دستم بود و اونم داشت گوش میداد
بهش گفتم میای مام این مسابقه رو برا خودمون بزاربم و براش توضیح دادم که روندش چه جوریه
وقتی اسم جایزه اومد گفت اره و رفت یه دفتر نقاشیش رو اورد با مداد رنگیاش
چون اون هنوز خوندن نوشتن بلد نیست قرار شد اون عکس نکات مثبت و زیبایی هابی که میبینه رو بکشه
به عشق جایزه شروع کرد به کشیدن
یه کوه
یه درخت
یه گل
یه ابر
یه تابلو تو اتاق من
یه پرنده
یه خونه
یه ماه
یه ستاره
یه ظرف میوه خوری
یه کوزه مسی
وخلاصه فک میکرد باید تمام وسایل خونه که بنظرش زیباست و بکشه
دوست داشت برنده بشه و جایزه بگیره
آخر شبم باهم نشستیم و راجبشون حرف زدیم
خیلی بنظرم خوب بود البته باید روش کارکنم
چون هم خیلی کوچیکه هم نمیتونه بنویسه
شاید یکم کارمون کند پیش بره
ولی درمجموع خیلی لذت بردم
خیلی ممنون عارفه جان که این تجربتون رو با همه درمیون گذاشتید
خیلی ممنون استاد عزیز که شما اونو به اشتراک گذاشتید وگرنه مطمئنا من یکی که نمیدیدم این کامنتو
و خیلی ممنون خدای خوب و مهربونم که همه جوره هوامونو داری و قدم به قدم جاده رو برامون صاف و صاف تر وزیباتر میکنی
برم که الانم اون دفترو آورده که برای امروز تو صفحه جدید براش کادر بندی کنم که شروع کنه به نقاشی
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
سلام استاد عزیزم
دقیقا عین این تمرین نه ولی همانندشو منو دختر 10 ساله ام انجام میدیم اینطوره که اکثر روزهایی که از باشگاه دخترمو میارم یک مسیری پیاده روی میکنیم پیشنهادی که من دادم گفتم بیایم مثل مسابقه وهر چیزی زیبایی که میبینبم بگیم ببینیم کی میبره در طی مسیرمو از مغازه ها شیک تمیز از ماشین ها زیبا وتمیزی که میدیدیم تو بلوار گلی که کاشتن از اسمون زیبا از میوه خوشمزه درختهای بلند سرسبز خونه های حیاط دار قشنگ خیلی چیزهای دیگه میدیدیم تحسین میکردیم به نوبت جوری که چشمامون میگشت دنبال زیبایی بعد اگه من زیبایی نمیدیدم دخترم شماره معکوس میگفت که وقتم داره تموم میشه واون فرد زودتر باید یه زیبایی ببینه و جایزه هم هر کی باخت طرف مقابل هر چی خواست باید براش بخره یا انجام بده
تمرین این دوست عزیز هم جالب بود و این بازی تمرینی حتما اجرا میکنم ایده جالبیه
از شما سپاسگزارم بابت نشر این آگاهی فوق العاده