اصل، اساس و قوانین جهان همواره یکی است اما این درک ماست که در یک فرایند تکاملی، بواسطه تکرار و تمرین قوانین و اجرای عملی آن در جزئیات زندگی مان، بیشتر می شود.
به همین دلیل هر بار که با درک قوانین بخشی دیگری از عزت نفس ام را می سازم و دستاوردهای بیشتری کسب می کنم و زندگی ی دلخواه تری برای خودم می سازم و خواسته های جدّی تری را به واسطه ی درک بهتر قوانین و مهارت بهتر در نحوه هماهنگی با آن می آموزم و در یک کلام، تجربه ی خالص تر و ساده تری از قدرتی می یابم از توانایی ام در خلق خواسته های به وسیله ی تنظیم فرکانس هایم و نزدیک کردن آن فرکانس ها با نگاه توحیدی به عنوان اصل و اساس قوانین، سعی می کنم آن آگاهی ها را در قالب یک دوره جدید به دیگرانی که مثل من همواره به دنبال بهتر شدن تجارب شان و بیشتر تجربه کردن، توانایی های نهفته در وجودشان در مسیر خلق خواسته های شان هستند، آموزش دهم.
همان آگاهی های که اول از همه برای خودم جواب داده است و خودم اولین شاگرد برای آموختن و اجرایشان بوده ام.
مأموریت دوره جهان بینی توحیدی، پرداختن به تنها اصلی است که نتیجه اش، رضایت از زندگی در تمام جنبه هاست.
من این اصل را در قالب:
“رابطه توحید عملی با تجربه ثروت”، “تجربه رونق در کسب و کار”، “تجربه روابط عاشقانه” و “تجربه سلامتی در جسم و آرامش و رضایت از زندگی”
در دوره جهان بینی توحیدی ۱، توضیح داده ام.
به اندازه ای که می توانی مطالب این دوره را بی چون و چرا بپذیری و اجرا نمایی، باورهای قدرتمندکننده تری می سازی و دقیقاً به اندازه قدرت و عظمت آن باورها، دستان حمایت گر خداوند و هدایت او را وارد زندگی ات می نمایی.
هدایتی که خود را به شکل: سرمایه اولیه، ایده، ایمان، انگیزه و امید برای حرکت، در مسیرت ظاهر می کند.
با اینکه تا کنون تنها ۲ جلسه از این دوره در اختیار دوستان قرار گرفته، اما اگر نگاهی به نظرات دوستان در این دوره نمایی، به وضوح درمیابی که، چقدر همه چیز در این دوره خالص تر و اصیل تر است و راه کارها برای شناخت قوانین و نحوه اجرای شان، تا چه حد ریزبینانه تر و کاربردی تر شده و چقدر با اساس وجود مان تطابق دارد.
پیام دوره جهان بینی توحیدی این است که: تنها یک مسیر برای رسیدن به رضایت از زندگی و احساس کنترل زندگی، در همه جنبه هایش وجود دارد و آن اصل و اساس چیزی نیست جز:
هماهنگ شدن با قوانین خداوند. اجرای توحید عملی در تمام لحظه های زندگی و ساختن شخصیتی توحیدی، که می تواند خداوند را به عنوان تنها منبع قدرتی که به همه ما به یک اندازه نزدیک است، باور کند و بپذیرد که زندگی او در دست خودش و باورهایش قرار داده شده و نه هیچ عاملی بیرون از او!
زیرا به اندازه ای که می توانی با قوانین خداوند هماهنگ شده و با کنترل ذهن و تمرکز بر جنبه های مثبت اطرافت، خود را به احساس بهتری برسانی، به مسیر نعمت ها، برکت ها و زیبایی های بیشتر، هدایت می شوی.
و این یعنی سرمایه گذاری روی باورهایت، برای دریافت هدایت خداوند در تمام لحظات زندگی.
موضوع مهمی که استاد عباس منش رسالت اش را اشاعه آن می داند.
زیرا وقتی این اصل به ظاهر ساده را درک و متعهد می شوی تا آن را مانند وحی منزل در زندگی ات عملی نمایی، آرام آرام، باورهایی قدرتمند کننده و خالص تری می سازی که شخصیت ات را توحیدی تر نموده و به مسیرنعمت های بیشتر، هدایت ات می نماید. آنوقت دیگر عجله ای نداری برای اینکه ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی، بلکه هدفت هماهنگ شدن با قوانین است تا از هر لحظه از زندگی ات لذت ببری و در آرامش باشی.
به گونه ای که وقتی به مسیرت نگاه می کنی، می بینی، نه تنها به معنای واقعی کلمه از همه سالهای زندگی ات با کیفیت تر زندگی نموده ای و احساس در کنترل داشتن زندگی ات را داری، بلکه حتی فعالیت های قبلی ات نیز به ثمر می نشیند:
مثلا محصولی که برایش آنهمه عشق، اشتیاق و خلاقیت صرف نموده و اصلا مورد توجه قرار نگرفت، پر فروش می شود.
تبلیغات پر هزینه و بی اثری که صرف شناساندن تولیدات ات نموده بودی، به یک باره مورد توجه خریداران قرار می گیرد.
خبر دار می شوی در مصاحبه شغلی ای پذیرفته شده ای که ماهها قبل انجام شده بود و حتی فراموشت شده بود.
تصمیم به اجرای ایده ها و الهامات ات می گیری که قبلا آنها را بی نتیجه می دانستی…
و هزاران اتفاق دیگر که وقتی خداوند و قوانینش را بهتر می شناسی، وقتی نگاهت و رفتارت توحیدی تر می شود، وقتی بیشتر روی خدا و هدایت او حساب باز می کنی، ترس هایت کمتر و ایمان و جسارت ات برای برداشتن قدم ها، بیشتر می شود.
این ایمان و باور جدید، حتی فعالیت های گذشته ات را نیز به ثمر می نشاند. همه اینها، دوره جهان بینی توحیدی را با هر دوره دیگری متفاوت ساخته است.
گروه تحقیقاتی عباس منش
برای دیدن جزئیات برنامه هایی که در دوره جهان بینی توحیدی آموزش داده می شود، کلیک نمایید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD155MB12 دقیقه
- فایل صوتی می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟!11MB12 دقیقه
سلام
سلام به خدا،سلام به بخشی از وجود خودم،سلام به استاد قابل احترام،سلام به خانم شایسته و سلام به همه دوستانی که حتی به اندازه یک کلمه ازشون توی این سایت یاد گرفتم.
پارسال ۲۲ مهر ماه ۹۷ ،در جستجوی یک گمشده تو وجود خودم بودم.از اواخر ۹۶ وارد دوره های جذب شده بود و با قانون جذب آشنا شده بودم و کار کرده بودم و نتیجه هم گرفته بودم.ولی…
یک جای کار میلنگید،یک چیزی بود که نمیدونستم چیه و فقط میدونستم کمه.توی اینترنت شروع کردم به سرچ کردن در مورد ثروت.اصلا یادم نمیاد چه لینک هایی اومد ولی لینک این فایل نظر منو جلب کرد.
می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟
وارد سایت شدم،فکر میکنم باید عضو میشدم تا بتونم دانلودش کنم.عضو شدم و دانلود کردم.دیدم یک آقایی که کلا موهاشو تراشیده،با یک تیشرت و شلوارک تو دل طبیعت جلوی دوربین ایستاده.دوربینی که اون لحظه فکر کردم یک مرد پشتشه.
اصلا یادم نمیاد توی این فایل چه حرفهایی زده شد.ولی تو دلم گفتم نگاه کن این بنده خدا رو.چیزی بارش نیست.با چه ظاهری اومده فایل ضبط کرده.با خودم گفتم اینم مثل بقیه شروع کرده به این کار،اونم با این ظاهر.(اهمیت ندادن به لباس پوشیدن)
نمیدونم چه اتفاقی افتاد،هیچی یادم نمیاد از اون لحظه.ولی این فایل شد مقدمه آشنایی من با استاد.منی که همون اول مقاومت کردم و ظاهرا استاد و قبول نداشتم شروع کردم به دنبال کردن فایل های دانلود رایگان.حرفها برام تازگی داشت.کم کم راغب شدم و فایل ها رو بر اساس اسم انتخاب میکردم و گوش میدادم.نکاتی رو میشنیدم که احساس کردم گمشده وجودمه.همونی که نمیدونستم چیه.آره،من چند وقت بود بعد از آشنایی با قانون جذب از خدا خواسته بودم که گمشده مو بهم نشون بده.به اصطلاح عام حلقه گمشده.حرفها به قلبم نشست.آرومم کردم.اشتیاقمو بیشتر کرد برای ادامه راه.من با قانون جذب بستر تغییر و فراهم کرده بودم و مدارمو برده بودم بالاتر.
دوره کشف قوانین آنلاین بود.خیلی دوست داشتم این دوره رو شرکت کنم.از کامنت بچه ها توی فایل ها و خود فایل ها چیزهای تازه ای یاد گرفته بودم.ترمز و داشتم میفهمیدم.شروع کردم به تغییرات کوچیک،اصلاح باورهای اشتباه.وای خدای من چقدر ترمز داشتم.بعد از نوشتن ترمزهام احساس کردم توی قفس دارم زندگی میکنم.انقدر که خودم بال و پر خودمو بسته بودم.انتظار داشتم پرواز کنم.زهی خیال باطل.
از خدا خواستم که بتونم کشف قوانین و بگیرم.عاشق اسم این دوره بودم.چون از اول دوست دارم که اصول و بشناسم و خودم نتیجه بگیرم.مثل معروف ماهی و ماهیگیری.
خلاصه آبان ماه شد.من کم کم داشتم توی عقل کل مشارکت می کردم.فایل ها ۴۰ درصد افزایش پیدا کرد.من همچنان مشتاق کشف قوانین بودم.یک روز دیدم ایمیل اومد درباره دوره کشف قوانین. خیلی خوشحال شدم.چون پول به اندازه دوره داشتم ولی تردید داشتم.تازه داشتم درآمدمو میبردم بالا.قبلش یک تضاد مالی وحشتناک پیدا کرده بودم و صفر شده بودم.با جذب خودمو داشتم بالا میکشیدم.واسه همین هنوز ترس از دست دادن پول داشتم.
این ایمیل یک نشونه بود برای من.از این فرصت استفاده کردم.من اصلا نمیدونستم همچین چیزی هست توی عقل کل.خواست خدا بود.جواب درخواستمو گرفته بودم.
استارت دوره ها رو زدم.گاز و ترمز و شناختم.آگاهی های قبل تولد و فهمیدم و ای کاش ها و چرا ها و قربانی کردن خودم،از ذهنم پاک شد.خیلی چیزها از این دوره یاد گرفتم و توی کار و درآمد نتیجه شو دیدم.من الان با ۱ روز کار در هفته،دارم درآمد ۱ماهه قبلمو به دست میارم.
قبلا مقاومت داشتم حتی برای استاد گفتن.قلبم قبول کرده بود ولی ذهن قضاوت گر همچنان مشغول زیر سوال بردن ظاهر این آدم بود.حتی تو کانت های اولم مشهوده که مینوشتم آقای عباس منش.
الان یاد اون روزها میوفتم خنده م می گیره.کشف قوانین تمام مقاومت هامو در مقابل استاد از بین برد.قلبم در مقابل ذهنم برنده شد.
من یکی از ترمز های اصلیم همین بود.خودمو محدود کرده بودم به یک استادی که قبولش داشتم و همچنان دارم.ولی آموزش های ایشون در مورد موضوعات دیگه ست کلا.میگفتم فقط ایشون.خودم درهارو بسته بودم به روی خودم.وابستگی به غیر از خدا.شرک ورزی و خدا کردن هرچیزی غیر خدا.
بعدا فکر کردم که خدایا چرا منی که دنبال مسائل موفقیت بودم و علاقه داشتم چظور تا به حال استاد عباس منش و نشناخته بودم.حتی اسمشو نشنیده بودم.این آدم کرج و تهران بوده و من هیچی ازش نشنیده بودم.الان دلیلشو فهمیدم.وابستگی و ترمز.
من هر روز بیشتر و بیشتر عاشق آگاهی های استاد شدم.کم کم خودمو پیدا کردم.خودمو باور کردم.خودمو بخشیدم.ترس هام کمتر شد.رنگ زندگی برام عوض شد.آدم ها کوچیک شدن و خدا بزرگ.
مهمترین دستاوردم شناخت خدا بود و توحید و باور خودم.
قضاوتهام کمتر شد.لهجه و قومیت ها که قبلا برام خیلی مهم بود الان برام کمرنگتر از قبل شده.اصل و فرع و دارم میفهمم.من الان کشف قوانین و ثروت ۱ ودارم و ۱۲ قدم و از اوایل شهریور استارت زدوم و دو قدم گرفتم.
منی که برای یک دوره سختم بود ماهی حدود ۹۰ هزار بدم،بعد یک سال دارم ماهی حدود ۹۰۰ میدم به دوره ۱۲ قدم.
خدایا شکرت.هزاران بار شکرت.به خاطر تمام آگاهی هام.به خاطر دستانت که یکیش استاد عباس منش بود که طرز فکر ایشون و سبک زندگیش کلی ترمز هارو از ذهن من پاک کردم و دستاورد طلایی من آزادی بود.
چیزی که خیلی وقت بود دنبالش بودم و فکر میکردم زیاده خواهم.آزادی زمانی و مکانی و مالی.الان یاد گرفتم زندگی کنم و فقط روی خدا حساب باز کنم و هیچ کدوم از قوانین انسان ها و محدودیت ها و باید هاشون(عوامل بیرونی) رو قبول نکنم و از خدا بخوام.با خدا همه چیز ممکن است.
روابطم،وضعیت مالیم و خود شناسی و خدا شناسیم خیلی بهتر از قبل شده.البته هنوز کلی ترمز دارم.
الان خوب میفهمم احساس خوب = اتفاقات خوب یعنی چی.الان دارم باور میکنم زندگیم دست خودمه.معنی الهام و هدایت و میفهمم و یاد گرفتم برای لحظه لحظه زندگیم از خدا کمک بخوام.
استاد ازت ممنونم.خوشحالم که مدارم بالا رفت و با شما آشنا شدم.ولی الان حواسم هست که حتی به شما هم نباید وابسته بشم.از شما و خانم شایسته کلی چیزهای خوب در مورد روابط یاد گرفتم.از شما زندگی کردن و یاد گرفتم.همه اینها نتیجه درخواست قلبی من از خدا بود.
خودم میدونم و خودش.باز هم خداروشکر میکنم.و در نهایت
تولد یک سالگیم مبارک،تحول یک سالگیم مبارک.رهایی از وابستگی هام به غیر خدا مبارک.
اومدم همین جا از خودم یک نشونه بزارم.چون این فایل بهانه ورود من به این دنیای دوست داشتنی کرد.
سلام عزیزم
ممنون از محبتت
اصلا قرار نیست مسیری که برای بقیه جواب میده،مسیر تو باشه.
اصلا مهم نیست که دفتر ها پر کنی
مهم عمل کردن به آموزه هاته.
مهم اینه به چیزی که یاد گرفتیم عمل کنیم،بعد از نتیجه بریم سراغ آگاهی بعدی و عملیش کنیم.
یک زمانی هست تو راه درست وپیدا نمیکنی،اینطور مواقع بهتره چیزهایی که میدونی اشتباهه انجام ندی.
چون جریان خوشبختی جاریه،ما هستیم که جلو شو میگیریم با ترمز هامون.
حالا اگه دوست داری بنویسی میای مشکلتو مینویسی،مثلا من دوست دارم مهاجرت کنم،ولی نمیشه
بعد بگی چرا نمیشه،مثلا به دلیل اینکه تو شهر جدید اشنا ندارم،زبانشون و بلد نیستم،تنها می مونم و … یا دلایل دیگه
این دلیل هایی که در جواب سوالت مینویسی میشه ترمزهای تو
بعد میای یکی یکی با منطق حلشون میکنی،مثلا الگوهایی رو پیدا میکنی که تنها بودن و رفتن چیزی نشده
برای هر دلیل یک جواب منطقی که ذهنتو تسلیم کنه پیدا میکنی
نباید الکی باشه،باید جوابی باشه که باعث بشه دفعه بعد اون مسئله کلا برات حل شده باشه و ترمزت نباشه.
هرکس باید راه خودشوپیدا کنه
یکی با نوشتن راحته،یکی با حرف زدن،یکی با گوش دادن و …
کشف قوانین عالیه،البته که همه دوره ها خوبن
ولی مهم اینه عمل کنی،وگرنه استاد تو همه دوره ها داره یک حرف و میزنه
بسته به موضوع اصلی دوره آگاهی ها متفاوته،ولی اصل یکیه
احساس خوب = اتفاقات خوب
برای من الان برداشتن موانع خیلی کمک کننده شده،یعنی کم کردن مقاومت ها.
باید درک کنیم که خوشبختی هست اگر نمیبینیم خودمون جلوشوگرفتیم با افکار اشتباه
خوشبختی ساختنی نیست،وجود داره
ما باید اشتباهات و حل کنیم تا در جریانش قرار بگیریم.
عزیزم امیدوارم برات کمککننده باشه.