می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟! - صفحه 12
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-05-17 21:50:582024-07-11 10:04:36می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
راستی طریقه اشنا شدنم رو به شما نگفتم…….
من زمانی که نا امید بودم و میخواستم خودم رو با طناب دار بزنم رفتم تو ایمیل هام و دیدم شما ایمیل زده بودی و از اون روز به بعد با شما اشنا تر شدم.
دلیل اینکه گاهی اوقات ازت انتقاد میکنم هیچ قرض شخصی نیست و فقط زمانی هست که تمرینات تو دنیای واقعی من عمل نکرده یا تو صحبت های شما تناقضی حس کردم فقط همین.
اگه یک ترازویی باشه که بهم بدن و بگن فایل های عباس منش رو وزن کن. من تمام فایل های شمارو اون طرف ترازو میزارم و یک فایل دیگه شما به اسم “حزن در قرآن”رو طرف دیگه میزارم.!!!!
فایل “حزن در قرآن “شما واقعا فایل بی نظیری بود واسه من.
من البته فایل “حزن در قرآن “واسه خیلی ها گذاشتم که ببینند اما به جرعت میتونم قسم بخورم که هیچ کس این فایل رو مثل من درک نکرد!!
یادمه که قبلنا مادر بزرگم یا پدربزرگم وقتی که یک خنده نسبتا عمیق سر میدادند سریع میگفتند استغفر الله!!!!!
این نشون میده که باور اونا این هست که خندیدن گناه بزرگی هست.
من کسی بودم که فک میکردم باید غمگین باشم تا خدا دوسم داشته باشه!!!
من کسی بودم که فکر میکردم اگه ادم تو ایام محرم واسه امام حسین گریه نکنه جهنمی میشه……
من فکر میکردم که حتما حتما باید زنجیر زد و سینه زد چون تمام اطرافیانم این کارو میکردند یعنی الانم اینکارو میکنند.
عباس منش خدا خیرت بده بابت این فایل.
تو حقیقت رو نشونم دادی اما اینهایی که دم از اسلام میزنند بهم گفته بودند باید با غم زندگی کنم دمت گرم.
اگر90 روز کسی پیشم بشینه باز هم درمورد فایل حزن در قران حرف دارم براش……..
خیلی این فایله تاثیر گذار بود برام و تو پوست و گوشت و استخونم و تمام تک تک سلول هام فایل حزن در قرآن رو درک کردم.
حتی شاید از شما بیشتر درکش کردم اقای عباس منش.
سلام. آقای عباس منش شما که کلوپ بازی داشتید این مثال من رو قشنگ درک میکنید.
فرض کنید که تو دستگاه بازی یه ماشین بازی آوردین و مشغول بازی کردن هستید و این ماشین بازی فقط یک ماشین داره که شما دارین همینجور رانندگی میکنید به نظرتون این بازی اصلا جذاب هست؟!
یا ماشین بازی تصور کنید که ماشین های دیگه ای اطراف ماشین شما هستند و دارین از اونا سبقت میگیرید و یعنی در واقع دارین رقابت میکنید با ماشین های دیگه………
این ماشین بازی که توش رقابت هست خیلی پر هیجان تر هست………..
متاسفانه من این فایل جدیده شما رو نمیپذیرم.حالا اگه خود خدا هم بیاد بگه نمیپذیرم.
فعلا بای منتظر فایل جدیده هستم تا تو اون یکی فایل نظرمو بگم.
حال سوال من اینه
اگر مسابقه ماشین ها توهم ساختگی و گمان ذهن شما باشه و هدف اصلی (حقیقت مسابقه) لذت از مسیر و مناظر باشه و کسی برنده است که از مسیر و مناظر لذت ببره شاد باشه و هر کس شاد تر و آرام تر باشه توانمند تره و در نهایت پیموده شدن مسیر جوایز بهتری در یافت میکنه و همچنین در طول مسیر خوشحاله و جایزه میگره/
آیا منطفیه بخوای از همه جلو بزنی و زود تر به خط پایان برسی؟
در صورتی که میدونی موضوع زود تر رسیدن به خط پایان نیست موضوع با لذت و شادی بسیار رسیدنه
دیگه لذت در رقابت با دیگران نیست دیگه رقابت با خودته برای شاد تر بودن /
چون قواعد ذهنی تو عوض شده و برنده شدن رو زود تر رسیدن اول رسیدن نمی دونی /
جالبه بدونی جهانم همینجوریه افرادی که سعی کردن اول برسند با همه رقابت کنند هیچ وقت برنده نشدند و بازندگان واقعی اند همیشه ناراحت نگران عصبانی و… که چرا من که میخوام اول بشم من که دارم گاز میدم و تمرکزم روی از همه جلو زدنه اصلا نتیجه ای نمیگیرم خدایا تو عادل نیستی من دیگه به تو ایمان ندارم/
نه عزیز مشکل از خودته که قوانین رو درک نکردی وگر نه خدا عادله و نمیاد برای یک نفر قوانینشو انجور که اون فرد میخواد تغییر بده /
قوانین خدا اینه حس خوب اتفاق خوب حس بد اتفاق بد/
و معیار آخرت فرد هم آرامششه احساس خوبشه/
ریشه رقابت ایجاد احساس بد میکنه ایجاد نگرانی میکنه ایجاد خود کم بینی میکنه در نهایت ایجاد نگرانی میکنه/
ریشه عدم رقابت باعث میشه تو علایقت و لذت های خودت رو بفهمی و دنبالشون بری و از این که در مسیر لذت ها و خواسته های خودتی احساس آرامش داشته باشی/
انخاب با شماست
موضوع اینه که قانون اینه که جهان کلوپ بازی نیست که توش رقابت کنی تا اول بشی و لذت ببری
قانون جهان اینه که لذت ببری رقابت نکنی تا اول بشی
سلام نفس.
من با سبقت گرفتن و مسابقه دادن با بقیه لذت میبرم!
شما از زیبایی های مسیر زندگیت لذت ببر .
به قول استاد عباس منش بحث های فلسفی هیچ وقت جواب نمیده
سلام وقت بخیر
استاد اگر امکانش هست تابلوی آرزوهای شهرستان و تهران رو در قالب یک کلیپ رایگان برای خانواده عباس منش قرار بدین بنظرم خیلی خیلی باعث ایجاد انگیزه و روحیه اعضای خانواده میشود. سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم دوستااااااااااااااااااای گلم
چند روزی بخاطر اینکه نشد دوره جهان بینی توحیدی تهیه کنم به سایت کمتر سر میزدم و یه توچولو نالاحت بودم??
ولی بعد متوجه شدم که من باید اول آماده بشم وتکاملم طی کنم و توی فرکانس این محصول قرار بگیرم
یه حسی بهم گفت بیام نظرات این دوره ازصفحه اولش بخونم
و شروع کردم به خوندن واقعن جالبه ممنونم از همه دوستان گلم که نظراتشون رو میذارن
خانوم دنیای آرامش …خانوم مرجان شاد خیلی دوستتون دارم
راستی خیلی خیلی خووووش حااالم حالم عالیه الان میدونم که تو این مسیر باید حرکت کنم باید پیش برم باید مثل چشمه باشم که از دل زمین میجوشه و راهش پیدا میکنه که آبادانی میاره و زیبایی
نه مثل مرداب …چون مرداب حتی اگه تو زیباترین جای ممکن هم باشه و حتی اگه خیلی بزرگ هم باشه ولی بوی بد میده بوی تعفن میده
و الان میدونم که تضاد های زندگی اومدن تا من چشمه باشم تا من حرکت کنم تا من آباد کنم همه جارو …و دوست دارم این تضاد هارو چون باعث پیشرفت من میشن
استاد عزیزم و دوستای گلم همتوووون به دست خدای مهربونم میسپارم خدای شاد و عاشق که هممون دوست داره و ایمان دارم که عاشق هممونه چون تو مسیر درست قرارمون داده
راستی دوستان همراه و استاد عزیزم، خواستم یه موضوع جالبی رو براتون بگم که به عقیده خودم برای من یک نشانه بزرگ و مهم هست و اون اینه که:
من متولد خرداد ماهِ سالِ 1357 هستم و امروز که دوم خرداد ماهه، کنار عکس پروفایلم توی سایت دیدم که مدت عضویتم در سایت عباس منش رو نوشته بود: 1357 روز !!!!
خودم که فکر میکنم این یعنی یک تولد دوباره و شروع یک دوره جدید در زندگی من که خیلی برام ارزشمنده و سعی میکنم از امروز به بعد خیلی آگاهانه تر روی افکار، گفتار و رفتارهای خودم کار کنم و باورهای قدرتمندتر و تأثیرگذارتری برای خودم بسازم تا نتایج بیشتر و عظیم تری رو در زندگیم به دست بیارم.
و یه خواهش از دوستانی دارم که این کامنت رو میخونن: لطفاً نظرتون رو درباره این کامنت برای من بنویسید (متولد سال 1357 ؛ مدت عضویت 1357 روز) و هر احساسی که بعد از خوندنش بهتون الهام میشه رو برام توی قسمت پاسخ بنویسید.
واقعاً خیلی برام مهمه دوستان؛ خیلییییییییی . . . پیشاپیش از پاسخهای عالی و الهیِ شما دوستان عزیز تشکر میکنم :)
سلام اقا سیامک اول تولدتون رو تبریک میگم انشالله صد ساله بشید
و بعد در جواب کامنت شما نظرم رو میگم
اینکه شما یهو چشمتون افتاد ب این تاریخ و حالتون خوب شد احساستون خوب شد امیدوارم تا الان در اون احساس خوب همچنان مونده باشید و اتفاقات خوب رو تجریه کنید و این یه نشونه س برای تولدی دوباره فکر و قلب شما
این موضوع یکی از اون شواهدی است که ب شما میگه در مسیر درست هستید وجسم وروحتون باهم درهماهنگی هستند میتونید خودتون رو باقبلتون مقایسه کنید و ببینید که چقدر تغییر کردید چه موفقیتهایی ب دست اوردید و با دست خودتون خودت رو نوازش کنی بوسه برگونه ت بزنی و بگی افرین ب پیشرفت و موفقیتت افرین ب نگاه توحیدی و درک قانون و بدونید موفق و پیروز شدید در ازمون وخطاهای الاهی .
تبریک میگم ب خاطر رشد و پیشرفتتون ب خاطر اگاهی و بینشتون هر روز که چیزی جدید می اموزیم اون رو تولد دوباره برای ماست و حرکتی ب جلو مهم سن و سال و اعداد نیست مهم عملکرد و خودشناسی و خداشناسی ماست .
ارزومیکنم درپناه خداشادوپیروز وسلامت وموفق باشید برادر جان.
سلام سرکار خانم شادکام، امیدوارم هر کجای این سرزمین زیبا هستید، شاد و سلامت و ثروتمند باشید و اوضاع جهان را (آگاهانه و ارادی) به کام خودتان و دوستان و اطرافیانتان شاد و شیرین و لذتبخش کرده باشید.
(البته مطمئنم با این ” نام خانوادگی ” زیبایی که دارید (:)شادکام:)) متخصّص این کار هستید)
اولاً از اینکه پاسخ شما را با تأخیر میدهم، عذرخواهی میکنم و نیز از ارسال پیام تبریک محبت آمیز و پُرمهر شما دوست و همراه محترم، واقعاً سپاسگزارم:) باور بفرمائید اگر به جای صد سال ، هزاران سال هم از خداوند مهربان عمر بگیرم از همراهی و مصاحبت و بودن در مدار دوستان ارزشمند و فرهیخته ای مانند شما، سیر نمیشوم و تا ابد از محضر نورانی و سرشار از انرژی و انگیزه شما خوبان، لذت میبرم:)
خانم شادکام به قول فرمایش شما من از همان روز که این همزمانی و این یکسانی اعداد تاریخ تولدم و اعداد مدت عضویتم را در سایت استاد دیدم، حال و احوالم منقلب و دگرگون شد (البته از نوع مثبت) و هزاران بار شکر و سپاس خداوند مهربان را به جای آوردم که به این شکل مرا متوجه حضورم در مدار جدید و متفاوتی از زندگیم فرمود و بعد به پیشنهاد شما عمل کرده و بارها و بارها جسم خودم و روح خودم را بوسیدم و در آغوش گرفتم و آنها را نوازش کردم و هزاران بار به خودم آفرین گفتم که با رعایت اصول و قوانین ثابت و قدرتمند الهی (طی یادگیری دوره های شگفت انگیز و بی رقیب استاد عباس منش) توانستم تا حدود زیادی فاصله بین جسم و روحم را کم و کمتر نمایم و با درک ” ساز و کار جهان هستی ” و عمل به آموزه های گرانبهاء و ماورائی استاد عباس منش ، تغییرات و تحولاتی را (هر چند کوچک و جزئی) در وجود و شخصیت خودم ایجاد نمایم.
خانم شادکام، طبق فرامین و آموزه های ارزشمند و گوهربار استاد، مهمترین و اساسی ترین اصل و موضوع، کار کردن و ایجاد تغییر و تحولات در درونِ خودمان و شکستن ساختار و قالب شخصیتِ سابقمان است. من با اینکه حدوداً بیش از 1357 روز است که عضو سایت و جزو شاگردان تقریباً قدیمیِ استاد عباس منش هستم، تازه الآن حدود 5 یا 6 ماه است که تقریباً دارم تفاوتهایی را نسبت به گذشته ام در خودم و شخصیتم احساس میکنم!! از بس که باورهای قدیمیِ اشتباه در درون من زیاد و متنوع بودند و حسابی در جسم و جان و روح و روانِ من، ریشه دوانده بودند!! نکته جالب هم این بود که تا میخواستم استارت یک تغییر را در رفتارهایم بزنم یا عادتی را در خودم عوض کنم، هزار و یک اتفاق و پیشامد و رخداد به وجود می آمد تا مرا از هدفم منصرف کنند!! مثلاً یکی از بستگان نزدیکمان فوت میکرد؛ یا شرایطی بسیار ایده آل و عالی برای رفتن به مسافرتی بدون برنامه و غیر ضروری برایم جور میشد؛ یا به سختی بیمار میشدم و توی رختخواب می افتادم و یا هزاران هزار مسئله و اتفاق اینچنینی که به طور کامل باعث میشد من قید ایجاد تغییر و تحولات را در وجودم بزنم و همچنان آن عادات و رفتارهای پایدار بد و منفی و مخرب را در وجودم حفظ نمایم.
البته بهتر شدن ارتباط من با خداوند رحمان و تغییر نگرش توحیدی ام نسبت به خالق متعال، یکی از مهمترین اهرمهایی بود که حقیقتاً به من کمک بسیار زیادی کرد تا بتوانم یخهای ناباوری را در وجودم بشکنم و نسبت به گذشته ام خیلی خیلی بیناتر و آگاه تر شوم و نتیجه قدرتمند آنهم برای من، مهمترین چیزی بود که استاد بارها و بارها و در دوره های مختلفشان ، شاگردانشان را به آن توصیه نموده اند و آن ” داشتن احساسِ خوب و مثبتِ پایدار و همیشگی در وجودم بود ”
من فکر میکنم این موضوع، همانطور که استاد عباس منش هم در دوره های آموزشیِ خود، به شکلهای مختلف به آن اشاره فرموده اند؛ یکی از مهمترین و اساسی ترین ارکان ایجاد تغییر و تحولات بنیادین در وجود انسانهاست. فکر میکنم تا به امروز هر وقت حال و احوال و احساسات من خوب و مثبت بوده، اتفاقات خوبی برایم افتاده و در شرایط عالی و ایده آلی قرار گرفته ام و این برای من تبدیل به یک عادت جدید و جالب شده است که به محض تغییر حال و احوالم (حالا با دیدن یک کلیپ طنز و خنده دار، با گوش دادن به یک موزیک و موسیقی انگیزشی و الهام بخش، با رفتن به یک محیط زیبا و شاد مثل پارک یا شهربازی و یا با خوردن یا نوشیدن یک خوراکی که دوستش دارم و خاطره ای شاد و بامزه با آن دارم) خودم را آگاهانه و عمداً و ارادی آماده و مهیایِ پذیرش شنیدن و دریافت اخبار خوب و مثبت یا وقوع اتفاقات و رُخدادهای خوب و مثبت و یا فراهم شدن شرایط و موقعیتهای خوب و مثبت می نمایم.
خُب خانم شادکام؛ صحبتهایم خیلییییی طولانی شدند!! امیدوارم که بَیان گوشه ای از تجربیاتم، برای شما و دیگر دوستانی که این کامنت را میخوانند، مفید فایده و مُثمرثَمر بوده باشد و به قول استاد عزیزمان، اگر از خواندن این متون و نوشته ها، حتی یک نفر هم به خودش بیآید (بیناتر و آگاه تر شود) و حتی تلنگر کوچکی به وجودش بخورد، واقعاً جای هزاران بار شکر و سپاس به درگاه پروردگار مهربان را دارد :) انشاء الله که همینطور باشد :)
برای شما دوست و همراهِ همفرکانسیِ محترم و ارزشمندم، آرزوی دستیابیِ راحت و سریع و آسان به زیباترین اهداف و رویاهایتان را دارم.
ایام به کام و تا درودی دیگر، فعلاً بدرود . . .
باسلام
ممنون بابت صداقت و تجربه تون وارزوی موفقیت روزافزون براتون دارم .
اول از خدا بعد استاد عزیزمان سپاسگذاری میکنم و بعد از همسر مهربانم .و خوشحالم هر دو شادکام هستیم ????
امیدوارم کام شما و همه ی اعضای سایت شاد و دلتون خوش باشه .
حق یاورتان .
سلام دوست من آرزوی تغییر و رشد رو دارم
و خوشحالم از توجه شما به هدایت های الله
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و تمامی دوستان و همراهان همفرکانسی ام در گروه و سایت تحقیقاتی عباس منش :)
امروز صبح داشتم بعضی از کامنتهای دوستان عزیز رو مطالعه میکردم که با کامنتهای فردی مواجه شدم که خودش رو ” ضد عباس منش ” معرفی کرده بود و یکسری حرفهای بی پایه و اساس و اراجیف و سفسطه گوئی ها و مغلطه گوئی های مزخرف درباره استاد و دوره هاشون و فرزند ایشان نوشته بودند!! و البته یکی از دوستان عزیز به نام آقای ” اندیشه افشین ” خیلی قدرتمندانه و محکم به بعضی از سوالات چرند و پرند ایشان پاسخ های عالی و جالبی داده بودند.
ولی دوستان و همراهان واقعی و وفادار استاد عباس منش، به عقیده من به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی و باز هم تأکید میکنم به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی با این مدل آدمهای بیماردل و روان پریش، بحث و جدل و مناظره و مباحثه نکنید!!
این قبیل آدمها از نسل همان خوارج و کفاری هستند که روشنائی روز را زیر نور درخشان آفتاب نفی میکنند و حقیقت را هر چقدر هم واضح و مشخص باشد نمیپذیرند و آنرا با پُر روئی هر چه تمام تر کتمان میکنند و هر چقدر هم برایشان دلیل و منطق و برهان قاطع بیاورید، باز هم ساز ناکوک خودشان را مینوازند و هدایت نمیشوند که نمیشوند و سر عقل نمی آیند که نمی آیند!! و حتی به قول استاد عزیزمان بیم آن میرود که انسان را با خود در ورطه های شک و تردید و دودلی (که اسلحه های خطرناک شیطان هستند) بیاندازند و خیلی نامحسوس و ناخودآگاه باورهایمان را تحت تأثیرات سوء افکار و سخنان شیطانی خود قرار دهند!!
من نظرم این است که همگی ما در جواب به چرندیات این مدل آدمهای کوردل و از خدا بی خبر، در وهله اول سکوت نموده و اعراض نمائیم و اگر هم خواستیم پاسخی جانانه و قصار نثارشان کنیم، فقط این یک جمله را بگوئیم که:
عزیزان دل برادر، از دست استاد عباس منش و خیل عظیم عاشقانِ همراه ایشان و همچنین از محصولات الهی و آگاهی دهنده این بزرگ مرد تاریخ، عصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید . . .
سلام دوست عزیز ، حق با شماست ، نباید بحث کرد چون بحث باعث تمرکز بر نقاط منفی میشه ولی از طرفی استاد بخشی به نام عقل کل گذاشتند که دوستان سوالات و ابهامات ذهنی خودشون را در رابطه با آموزش های استاد و مسائل دیگر مطرح میکنند و سایر دوستان هم به اونها پاسخ میدند ، من ابتدا فکر میکردم ایشون که هنوز یک روز هم نبود که عضو سایت شده بود از خیلی چیزها آگاه نباشه و بعنوان یک رسالت ، دوتا دیدگاه اولش را جواب دادم تا از ناآگاهی در بیاد چون قبلا تو بخش عقل کل فعال بودم و پاسخ میدادم و بعد از اون هم ایشون و همه کسانی که آموزش های استاد را درک نمیکنند به جهان قدرتمند میسپارم و اعتقاد دارم که همینکه اینجا هستند یعنی که میتونند در آینده با استاد و سایر دوستان وبا قوانین الهی هم مسیر بشوند ، ضمن اینکه فرمایش شما را کاملا قبول دارم ، کسی که اسم پروفایل خودش را ضد عباس منش میگذاره درواقع با خودش سر لج داره نه با استاد یا با هرکس دیگه و راه زیادی داره تا در مسیر خواسته هاش قرار بگیره ، امیدوارم هدایت بشه چرا که بی تقصیره و باورهای مخربش آرامشش را ازش گرفتند …. از توجه شما به پاسخ های خودم سپاسگزارم … ضمن اینکه من آقا نیستم و خانم هستم ….شاد باشید دوست عزیز
سلام سرکار خانم اندیشه افشین؛ امیدوارم حال شما و تمامی همراهان نیک اندیش و قدرتمند گروه تحقیقاتی عباس منش، همکنون و در همه زمانها خوب و خوش و سرشار از آرامش عمیق الهی باشد و هیچ موضوع و مسئله ای (امثال این ضد و نقیض ها!!) نتوانند ذره ای حال و هوا و احساسات پاک و مقدس هیچکدام از ما یاران و همراهان همیشگیِ استاد عباس منش عزیز را به هم بریزند و خدای ناکرده از مدار و مسیر ارزشمندمان منحرف سازند!!
اولاً بابت اینکه شما را اشتباهاً آقا خطاب نمودم عذرخواهی میکنم!! علتش این بود که به نظرم جوابهای شما به آن آقای ضد و نقیض، خیلی محکم ، قاطع و به قول معروف خیلی مردانه بودند و بنده به شخصه خیلی لذت بردم از این احساس مسئولیت قابل ستایش و این عِرقِ عباس منشیِ شما . . .
و ثانیاً اینکه من اسم پروفایل شما را که ” اندیشه افشین ” است در ذهن خودم ” خیال و تفکرات فردی به نام افشین تعبیر و تفسیر کردم و به همین خاطر تصور کردم شما آقایی هستید به نام افشین که دارای اندیشه های عباس منشی است :) بگذریم . . .
خانم اندیشه افشین، در انتهای عرایضم از پاسخ جامع و کاملی که در جواب کامنت من نوشته بودید، بینهایت ممنون و سپاسگزارم و از دیدگاه مثبت و امیدوارانه شما نسبت به آن آقای ضد و نقیض خیلی لذت بردم و آنرا 100% تأیید میکنم و با تمام وجود و از صمیم قلب برای تمامیِ کسانی که مثل ایشان دچار سردرگمی و گمراهی و جهل شده اند طلب هدایت الهی مینمایم و آرزو میکنم چنین افرادی پس از برخورد و مواجهه با سایت الهی و قدرتمند استاد عباس منش، لجاجت ها و مقاومتهای بیهوده و کورکورانه را کنار بگذارند و به جای لج و لجبازی و سفسطه گویی و مغلطه کاری، با تمام وجود درونشان را از حضور شیاطین کوچک و بزرگ، پاک نموده و با عمل به فرامین گوهربار استاد، به جمع پیروان و همراهان واقعی و خالص ایشان بپیوندند.
از مصاحبت با شما خانم فرهیخته و محترم بسیار بسیار لذت بردم و خداوند متعال را بینهایت شکر و سپاس میگویم که مرا با چنین انسانهای با ایمان، الهی و اندیشمندی (مانند شما) هم مدار، هم مسیر و همراه فرموده است.
ایام به کامِ شما و تا درودی دیگر، فعلاً بدرود . . .
سلام مجدد … بنده هم از مصاحبت با شما لذت بردم و از لطفی که نسبت به من دارید بسیار سپاسگزارم ، اتفاقا وقتی دیدم بالای هزار روز هست که عضو سایت هستید مشتاق شدم نتایج شما از دوره ها و فایل های استاد را بدونم بهمین دلیل خواستم پیشنهاد بدم که دیدگاه های بیشتری بگذارید و با اعلام نتایجتون بما انگیزه بدید … موفق باشید
سلام خانم اندیشه بزرگوار، امیدوارم هر کجای این سرزمین زیبا و سرشار از فراوانی هستید، شاد و سلامت و ثروتمند باشید و شما نیز مانند تمامیِ دوستان و عزیزان عباس منشی، توانسته باشید جهان پیرامونتان را همانطور که دوست دارید و دلتان میخواهد، ساخته و به آن شکل داده باشید . . .
خانم اندیشه، حقیقتاً یکی از عالیترین و لذت بخش ترین کارها و امور زندگیِ من، گفتگو و تبادل نظر با افراد و انسانهایی است که با من هم مدار و هم فرکانس هستند و بدون اینکه هیچکدام از آنها را بشناسم و یا حتی دیده باشم، با ایشان در یک مسیر و یک خطِ سیر واحد و مشترک رو به جلو در حال حرکت هستیم و تبادل اطلاعات میکنیم که البته این یکی از الطاف عظیم و موهبتهای بزرگ خداوند متعال است که در قالب فضاهای مجازی چنین شرایطی را در اختیار بندگانش قرار داده است و در عصر حاضر ما از آن بهره مند هستیم.
راستش را بخواهید خانم اندیشه، از وقتی که “زمان نگارِ” سایتِ عباس منش، مدت زمان عضویت مرا در سایت 1357 روز اعلام کرد و شما نیز مجدداً طی کامنت قبلی، یادآوری فرمودید که من بالای هزار روز هست که عضو سایت هستم، حال و هوای عجیبی در وجودم دارم و سخت مشغول تحلیل و بررسی وقایع و اتفاقات رُخ داده میان این فاصله و مقطع زمانی هستم.
انگار همین دیروز بود که برای جستجوی کتاب صوتی ” معجزه سپاسگزاری ” اثر خانم راندا برن؛ وارد سایت الهی و اعجاز آمیز استاد عباس منش شدم و از همان روز دیگر آن سیامکِ قبلی نبودم. تار و پودهای وجود قدیمی ام بعد از آشنایی با استاد عباس منش آرام آرام از هم گسسته شدند و شروع کردند به بافته شدن مجدد آنهم با شکل و شمایلی متفاوت و با نقش و نگارهایی جدیدتر و زیباتر از گذشته!! وجود خسته و تشنه ام آرام آرام و قطره قطره از آب گوارای سخنان و درسهای آسمانی و الهیِ استاد عباس منش نوشیدند و سیراب شدند و تمام رنج و مشقتهایی که از گذشته دیده بودم و درد و نگرانی هایی که متحمل شده بودم را بی اختیار از یاد بردم. آری، من خواسته یا ناخواسته، وارد مسیر پُر فراز و نشیبی شده بودم که یقین داشتم ادامه این راه مرا به بهشتِ حقیقی (همان بهشتِ برینی که در قرآن، بارها و بارها به ما وعده داده شده است) میرساند البته بر روی زمین!! آنهم با توجه به احساس درونی ام و همچنین با دیدن و مشاهده نشانه هایی هر چند کوچک در طی مسیرِ راه. اما با وجود باورهای منفی و مخربی که از گذشته های بسیار دور در ذهن و فکرم داشتم و مثل سیمانهایِ خشک شده و قدیمی، محکم به مغز من چسبیده بودند، لازم بود که به قول استاد عباس منش، جهادی اکبر را برای نابودی و غلبه همه جانبه بر آنها آغاز نمایم و با اراده ای فولادین و عزمی راسخ، قدم به این مسیر گذاشتم و بعد از دیدن چندین فایل رایگان از استاد و لذت بردن از سبک کلام و نوع طرز تفکر و اندیشه های والای ایشان، با توجه به مضیقه مالی که در آن روزها درگیرش بودم، اقدام به خرید چند دوره مهم و پایه ای از ایشان نمودم. دوره هایی مانند: قانون آفرینش ، روانشناسی ثروت 1 ، دوره دستیابی عملی به رویاها و تعدادی دیگر از محصولات ارزشمند و بی نظیر ایشان.
البته اوایل فقط با شوق و اشتیاق آنها را گوش میدادم و چیزهای زیادی متوجه نمیشدم. فقط زیبایی گفتار و صحت فرمایشات استاد عباس منش به قدری عالی و فوق العاده بود که ساعتهای طولانی مرا جلوی تلویزیون در منزل و یا جلوی مانیتور در محل کارم میخکوب میکرد و هر چه بیشتر و قویتر به ادامه مسیر راه تشویقم مینمود.
باور کنید با گذشت اینهمه زمان از آن روزها، هنوز هم در پذیرش و درک برخی مطالب و مفاهیم که استاد توضیح و ارائه میدهند مشکل دارم و باورهای قدرتمند قبلی ام اجازه ورود آنها را به ناخودآگاهم نمیدهند!! انگار همیشه یک نیروی مقاومت کننده نامرئی و سِمِج در اطراف ذهنم هست که با دلیل و منطق و برهان و ادله خودش میخواهد جلوی تغییر و تحولات را در مغز من بگیرد. ولی من قسم خوردم و با تمام وجودم متعهد شدم که تحت هر شرایطی تسلیم این باورهای اشتباه و مخرب نشوم و با توکل به خالق متعال و به کارگیری رهنمودهای الهی و آسمانی استاد عباس منش، بالاخره تک تک آنها را اصلاح کرده و بر سرِ جایشان بنشانم و به قول حافظ شیرین سخن: فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراَندازیم . . .
در انتهای عرایضم میخواستم به یکی از مهمترین باورهایی اشاره کنم که با ایجاد تغییرات اساسی و بنیادین در آن، میتوانیم به راحتی دروازه های عظیم و وسیع ورود نعمات ، برکات و ثروتهای بی پایان الهی را به روی زندگی خودمان بگشائیم و آن باور، باوری نیست جُز: باور و ایمان 100% به وجودِ فراوانی و وفور نعمتها و ثروتها در جهان و نیز باور به این واقعیت که کمبود و فقدان در جهان وجود ندارند و روز به روز همه چیز در حال بیشتر شدن و گسترده تر شدن و متنوع تر شدن هستند.
من به شخصه هر زمان که با موتورهای جستجوی اینترنتی (مثل: گوگل ، یاهو ، بینگ و غیره . . . ) کار میکنم و در جستجوی معنا و مفهوم واژه ای و یا موضوعی در این فضاها هستم، بارها و بارها از خداوند متعال سپاسگزاری میکنم که اینقدر فراوانی در ارائه علوم وجود دارد و ما میتوانیم انواع و اقسام اطلاعات گوناگون در زمینه های مختلف را در کسری از ثانیه و به سادگیِ آب خوردن و با قید ریزترین و دقیق ترین جزئیات در دسترسمان داشته باشیم. هر نوع کتاب و مقاله ای به تمام زبانهای زنده دنیا، الان به راحتی در اینترنت یافت میشوند (حالا چه به صورت رایگان و چه به صورت پولی) در خصوص هر جاندار و بی جانی و حتی در خصوص موجودات فرازمینی و یا کهکشانها و اقیانوسها و کویرها و ابرها و کوه ها و غیره و ذالک . . . بینهایت منابع غنی و پُربار برای تحقیق و تفحص وجود دارد که پایان ناپذیرند و در هر لحظه به روز رسانی و آپدیت میشوند و اطلاعات جدیدی به آنها اضافه میگردند.
این کهکشان بینهایت و روزافزون اطلاعات، تازه قسمت خیلی کوتاه و اندکی از این فراوانی ها بود و زمانیکه ما به تک تک آیتمهای زیرمجموعه این چرخه نگاه کنیم، در می یابیم که با چه حجم عظیم و بی انتهائی رو به رو هستیم که حد و مرزی برای آن نمی توان متصوّر شد و فقط باید با تمام وجود سر تعظیم و شکرگذاری به درگاه خالق بی همتا فرود آورد که حقیقتاً اشرف مخلوقات جهان را اینچنین از سر تا پا، غرق در نعمات و برکات و الطاف بی پایانش نموده است.
یک مثال خیلی ساده دیگر هم به عنوان حُسنِ ختام صحبتهایم عرض میکنم که همه ما به نوعی با آن در ارتباط هستیم: در سالهای گذشته در فروشگاه های لبنیاتی و در مغازه هایی که سابقاً به آنها بقالی گفته میشد، فقط چند مارک محدود از محصولات لبنی وجود داشت مثل: پاک، پگاه و میهن . اما الان هر کدام از ما وارد هر فروشگاه یا سوپر مارکتی بشویم با سیل عظیمی از انواع و اقسام مارک ها و برندهای رنگارنگ و بعضاً عجیب و غریب این محصولات مواجه میشویم مثلِ: دایتی ، هراز ، دومینو ، کاله ، گلپایگانی ، دامداران ، پاکبان ، پاندا ، کامبیز ، سمیه و صدها اسم و عنوان نام آشنای دیگر که حقیقتاً تنوع و حق انتخاب را برای ما به حد اعلاء میرسانند و جای هیچ گله و شکایت مبنی بر کمبود و نقصان را برای ما باقی نمیگذارند.
اگر تا ابد هم بخواهم از این نوع مثالها برای شما و دیگر دوستان بیاورم، باز هم میتوانم و برای این مباحث هیچوقت حد و حدود و انتهایی نمیتوان قائل شد.
امیدوارم موارد و تجربیاتی که در بالا به آنها اشاره کردم و قطراتی بودند از اقیانوس عظیم و بی انتهای مدرسه استاد عباس منش، برای تمامی دوستان عزیزم مفید فایده و مثمرثمر باشد. انشاء الله که به قول فرمایش شما خانم اندیشه افشین، این نتایج برای همه دوستان انگیزه بخش و راهگشا باشد.
البته سعی میکنم باز هم برای دوستان خوب و عزیز هم فرکانسی ام، مطالب و تجربیات دیگری را در همین راستا بر روی سایت قرار دهم.
ایام به کام شما و تا درودی دیگر، فعلاً بدرود . . .
با یاد خدا
سلام آقا سیامک دوست عزیزم، هر کسی میتواند هر دیدگاهی داشته باشد و مطابق قوانین و سنن الهی نتیجه اش به خود این شخص بر میگرده و به اندازه سر سوزنی از ارزشهای استاد عزیز ما کم نمیشود و تایید کردن و گذاشتن نظرات و انتقادات این شخص دال بر حقانیت و درستی آموزه های استاد میباشد، به نظر بنده هیچ اهمیتی و پاسخی به این شخص ندهیم و مقاومت نشون ندهیم که بزرگ و بزرگتر شود و بیشتر بهش انرژی ندهیم، رهاش کنیم به حال خودش مطمئنا به موقع هدایت میشود.
در پناه خداوند توانا
سلام به دوستای خوبم ,گروه تحقیقاتی عباسمنش و استاد عزیز
چندین بار بود که میخواستم بیام نظر بزارم ولی به دلایلی هر دفعه صرف نظر میکردم اما تصمیم گرفتم امشب بت درونم بشکنم و بیام بنویسم تا شاید تأییدی بر انچه که از استاد یاد گرفتم هم یاداوری اوری برای خودم و شما باشه
مدتی هست که راهنمای عملی رو کار میکنم فک میکنم استاد در این دوره خیلی خوب پله پله مطالب میگن و اون کسی که با تموم وجودش گفته های استاد میپذیره با همراه شدن با اون اروم اروم بزرگ میشه
چند روزی هست که رسیدم جلسه 10,,,,, اگرچه که تمامی انچه که در این دوره اموختم اگاهی های پایه ای بودند که باید می اموختم اما جلسه 10 نا خود اگاه اشک های منو جاری کرد و نمیدونم چرا نمیتونم ازش رد شم بدون شک میتونم بگم از موقعی که این جلسه رو نگاه کردم تکرار عبارت های تاکیدی در قلب و ذهنم بیشتر بیشتر شد و احساساتی رو در وجودم حس میکردم وهنوزم حس میکنم که وصف نشدنی هست
امروز 1397 امتحان نهایی دین و زندگی
از سه روز قبل شروع کردم به خوندن درس عبارت های تأکیدی تکرار میکردم و تمام تلاش خودم کردم کمالگرایی که توی وجود بوده فک میکنم هنوزم هست کنترل کنم چیزی که به جرئت میگم تنها یکی از عوامل مهمِ اشتباهاتم و روزعای بدم بوده و هر چقدر که بیشتر کنترل میکردم با ارامش بیشتری میخوندم امروز صب رفتم حوزه امتحانات تصمیمی که از قبل گرفته بودم که نرفتم پیش دوستام میدونین کنترل ورودی ها یکی کارایی هست که عاشقانه عاشقشم مثلا وقتی مامانت میخواد شروع کنه در مورد فلانی حرف بزنه تو بدویی وسط بگی که مامان الو سبز داریمم ????
خب رفتم و جایی پیدا کردم و نشستم و شروع کردم به خوندن زنگ زدن و من هم به سمت سالن رفتم وسط راه چند نفر داشتن سوالی میخوندن که من زیاد بهش توجه نکردم و رفتم که صندلیمو پیدا کنم دوستم دیدم (((((((که برای امتحان گسسته از من تقلبی میخواست ومن بهش نرسوندم و بعد از امتحان خیلی عصبی بود خوب حق داشت افتاده بود یادمه ازم پرسیدند چته تو چرا نرسوندی گفتم از من این کارا برنمیاد شما میتونید من نمیتونم و بعد سعی کردم ازشون دور بشم و تمام تلاش ام رو کردم که خودم کنترل کنم و مثبت باشم و به خودم بگم که من مدتی کمی با ادما هستم پس اصلا ارزش اینو ندارع که ازشون ناراحت بشم و کینه ای بگیرم من که به خودم اعتماد دارم )))))
خوب در ادامه اون گف بیا بیا من صندلیتو بلدم با چه هولو بلایی گف که من خیلی با ذوق تشکر کردم نشستم دانش اموز سمت راستم از دانش اموز سمت چپم سوالی پرسید
و بعد پشت سریم سوالی ازم پرسید که جوابشو دادم
سوالا دادن و من شروع کردم به جواب دادن رسیدم به سوالات تشریحی و وقتی سوالات دیدم همون لحظه میخواستم گریه کنم اشک تو چشام جمع شده بود سرم پایین بود و دستم روی چشام باورتون میشه همه اون سوالاتی که که من بالا بهتون گفتم که باهاشون برخورد کردم همشون توی امتحان بود میدونید دارممممم دیوونه میشممم خدا جواب همه اون سوالا بود خودش بود
خدا هر لحظه داره به خواسته هامون جواب میده حس میکنم هر لحظه این فرکانس میفرستم که من اتفاقات خوب میخوام اون هر لحظه وارد زندگیم میکنه
حتی زمانی که داشتم باورهای تأکیدی تکرار میکردم شیطون میگفت تلاش بیهوده نکن این همه تکرار کردی چیشد ولی من به قلب گوش دادم اینکه کمالگرایی نکنم و یادم باشه که روزاییی ارزوی این داشتم که اعتماد به نفس داشته باشم و ارزوی اینو داشته باشم که بتونم حتی برای صدم ثانیه ذهنم کنترل کنم برای اینکه به هدف برسم باید با تمام وجود حرکت کنم چون قراره به ارزوی همیشگیم برسم ارزویی که همیشه همراهم بود از 14/15سالگی اینکه دوست داشتم مثل انیشتن و کلی ادم دیگه ..تأثیر گذار باشم و کارهای بزرگ انجام بدم
1 ماه دیگه تا کنکور مونده یه روزایییی از رسیدن این روز وحشت زده بودم چون (از طرفی میخواستم بهترین باشم از طرفی میدونستم من خود باوری ندارم )ولی الان اروم تر از هر کسی که تا حالا دیدم هستم بیشتر روزا خداروشکر میکنم که من در این سن و در این شرایط با استاد و خدایی که همیشه کنارم بود اشنا شدم وگرنه خدا میدونه چه بلایی ضربات روحی سختی میخوردم
چیزهایی بهم الهام شده ک اونا رو مینوسم که بعد کنکور بتونم برای شروع مسیر هدفی اغاز کنم راستی یادم اومد اینو بگم شاید تا قبل فکر میکردم برای اینکه کار بزرگی انجام داد باید مخترع شد یا کشفی کرد ولی الان فهمیدم خیلی چیزا هست که میشه با اون بهترین ها رو بدست اورد اختیاررررررر کلمه ای که عاشقشم باهاش حال میکنم اره به شما هم حس ازادی میده
ممنونم که طومار رو خوندین
استاد عزیز شما بهترین دستی بودی که با اون اشنا شدم و خداوند اسان هدایت میکند
مرسی ایول.
سلام….دوست خوب و گرامی….آقای مهرداد مرادی واقعا متشکرم….از دسته بندی مطالب و لطفی که کردین ….بسیار بسیار بسیار برای من مفید بود…..سپاس …شاد و ثروتمند باشید
سلام به استاد مهربونم
استاد توی حمام بودم و داشتم به نظریات و نکته هایی که بچه ها گفتن توی دوره جهان بینی و بحث تکامل و ” ترین ها ” که توی فایل رایگان هم گفتید خب ذهنم یهو رفت به دوره راهنمای عملی به رویاها که توی یک از جلسات گفتید که : من آزادی مالی میخواستم من استقلال مالی میخواستم و در ادامه گفتید که این استقلال مالی فرق میکنه با ثروتمندترین شدن ”
خب اون این قضیه برام ابهام شد و یک سری جوابها به سوالات مبهم خودم دادم که اتفاقا درست هم نبود ولی الان تازه درک کردم منظورتون چی بوده
واقعا ازتون ممنونممممممممم بینهایت
خیلی خیلی خیلی زیاد از نکات و نظرات بچه ها توی دوره جهان بینی توحیدی آگاهی کسب کردم و خب تبدیل به باورهم کردم و واقعا استاد خیلی بیشتر از قبل آرام شدم
چون واقعا آرامش داشتم ولی این قضیه که سریعتر کارارو انجام بده تا به اون چیزی که میخوای برسی یا باید تا فلان ماه به پول برسی خب اینا میومد توی ذهنم گاهی ولی الان که قوانین بیشتر درک کردم و دقیق تر و ظریفتر آگاه شدم و تبدیل به باور کردم خیلی آرامشم بیشتر بیشتر شد و همینطور قدرتمندتر ، واقعا ازتون ممنونم
خدا جونم شکرت که در این مسیر هستم و با یکی از دستان فوق العاده ت همراهم
استاد شاااااااااااد و خندااااااااان و سلااااااامت ، ثروتمننننننننند ، سعادتمننننننننننند موفقققققق همراه خانواده عزیزتون در آرااااامش خدا باشید