برنامه نویس زندگی خودت باش

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

از زمانی که به یقین فهمیدم و باور کردم من خالق زندگی ام هستم و تمام شرایط زندگی ام را با باورهایم رقم می زنم، از زمانی که فهمیدم بنده ی خدایی هستم که قانونش بما کسبت ایدیهم و بما قدمت ایدیهم است یعنی این اختیار را به من داده تا خودم خالق شرایط زندگی ام باشم، تمام ترس ها و نگرانی هایم درباره آینده، فرو ریخت.

من با تمام تار و پود وجودم قوانین این خدا را باور کردم و برای اجرایشان کمر همت بستم.

هرچه نشانه های بیشتری از این قانون که “فرکانس های من اتفاقات را خلق می کند”، را در زندگی ام دیدم، مصمم تر شدم تا به صورت ویژه تر ی، این توانایی را صرف خلق وضعیت مالی، سلامتی و روابط دلخواه و ….نمایم.

مثلاً : وقتی به دوستم فکر می کردم و به من زنگ می زد، یا متوجه می شدم مادرم غذای دلخواهم را پخته، یا با کتابی مواجه می شدم که دقیقاً پاسخ سوالم را داده بود و اتفاقاتی از این دست، بیشتر و بیشتر این قانون را جدی گرفتم. تا جایی که می توانم بگویم، شروع تحول زندگی من، پذیریش این قانون بود که من طراح شرایط زندگی ام هستم.

تمام تلاش های بعدی مثل:

کنترل ورودی های ذهن، حذف تلویزیون و ورودی های نامناسب، ساختن عزت نفس و تلاش های ذهنی زیاد و به راه انداختن جهاد اکبر برای تغییر باورهایم و ایجاد باورهای قدرتمند کننده، نتیجه پذیرش این قانون و  رسیدن به این یقین بود که:

زندگی من در دست فرکانس هایم قرار داده شده است. هیچ عاملی به جز باورهای من، در زندگی من موثر نیست و تنها کار زندگی من، ساختن باورهای قدرتمند کننده به منظور ساختن شرایط زیباتر است.

بزرگترین سپاس گزاری همه ما از خدا، عدالت اوست که شرایط را به گونه ای فراهم نموده و سیستم جهان را به گونه ای خلق کرده تا فارغ از اینکه دیگران چه نگاهی درباره ما دارند، شرایط اقتصادی جامعه چیست، در چه کشوری زندگی می کنیم یا قیمت دلار چقدر است و …، خودمان به وسیله باورهای مان، خالق شرایط خود باشیم و جهان خود را با باورهایمان بسازیم.

اینکه چقدر از این توانایی استفاده می کنیم، دیگر بستگی تمام به خودمان و باورهایمان دارد. وگرنه هیچ محدودیتی درباره رسیدن به هیچ خواسته ای نیست. فقط کافی است مثل یک برنامه نویس، کد مخصوص آن خواسته ات را بنویسی، یعنی باورهای هماهنگ با آن خواسته را ایجاد و سپس کد را اجرا کنی.

اگر نتیجه کد، مطابق با انتظارت نبود، دوباره همانطور که یک برنامه نویس کد را بررسی و ایرادهایش را برطرف می کند، شما نیز می توانی باورهایت را بررسی و موانع را در ذهنت پیدا و سپس باورهای مناسب را ایجاد و شرایط دلخواه را رقم بزنی.

دلیل اینکه شرایط کنونی زندگی من در تمام جنبه ها، ربطی به گذشته ام ندارد، این است که نحوه نگرش من هیچ ربطی به گذشته ام ندارد.

من مثل گذشته به دنبال یافتن مقصر برای مسائلم، در بیرون از خود و باورهایم نیستم. من از دولت، خانواده و جامعه توقع ندارم تا زندگی دلخواهم را برایم فراهم نمایند. من برای خلق خواسته هایم منتظر تصویب یک قانون جدید یا تغییر سیاست حاکم یا دولت حاکم نیستم، بلکه خواسته هایم را به کمک اصلاح باورهایم و ایجاد باورهای هماهنگ با آن خواسته ها خلق می کنم. من عاشق این سیستم و این خدا هستم که به ما اجازه داده تا برنامه نویس زندگی خود باشیم.

پیام من به شما به عنوان فردی که توانسته فقط به وسیله شناخت سیستمی که خداوند بر جهان مقرر نموده و تغییر باورهایش به منظور هماهنگی با این سیستم، دقیقاً همان شرایطی را در زندگی اش خلق نماید که می خواسته، این است:

آنچه را می خواهی، می توانی داشته باشی اگر اولاً قوانین این سیستم را بشناسی و نحوه ساختن باورهای هماهنگ با خواسته هایت را بلد باشی.

دلیل برگزاری دوره کشف قوانین زندگی، ایجاد این مهارت در شما به منظور ساختن شرایط دلخواه است. آموزه ها و تمرینات این دوره فرصتی است تا قوانینی را از نو بشناسی که تک تک اتفاقات زندگی ات بر اساس آنها رقم می خورد.

وقتی از این قوانین آگاه شوی و با آنها همراه شوی، معمای تمام مسائلی که دلیل وقوعشان را نمی دانستی، حل می شود و تعریف شما از مسائل زندگی ات تغییر می کند. در نتیجه مسائل شما و حتی راه حلهای مسائل تان کلاً تغییر می کند و به مسیر راه حل هایی ساده تر، امکان پذیرتر، منطقی تر و هماهنگ تر با قوانین زندگی، هدایت می شوی.

دوره کشف قوانین زندگی، خشت اول بنایی به نام “زندگی در شرایط دلخواه” را می سازد و به شما چیدن پایه های ساختمان زندگی دلخواهت را به کمک این خشت ها، می آموزد.

زیرا تو خلق نشده ای که تابع شرایط باشی. تو هستی که شرایط زندگی ات را با باورهایت تعریف می کنی. فارغ از اینکه اکنون در چه وضعیت مالی، سلامتی، روابط و … هستی، اگر باورهایت تغییر کند، لاجرم شرایط تو و تجربه تو از زندگی، تغییر می کند و ایده ها و راهکارها برای پیشرفت، پیش رویت قرار داده می شود.

از همان لحظه ای که باور می کنی تو اتفاقات را رقم می زنی، به چشم خود می بینی که چه خدای عادل و چه جهان قانونمندی داری و مسائل چقدر قابل حل و راه حل ها چقدر قابل اجرا و رسیدن به خواسته هایت به کمک این قوانین و این توانایی، چقدر منطقی و امکان پذیر است.

همان اتفاقی که در زندگی من رخ داد.

سید حسین عباس منش


اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحات جلسه اول این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری برنامه نویس زندگی خودت باش
    0MB
    15 دقیقه
  • فایل صوتی برنامه نویس زندگی خودت باش
    0MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

507 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اندیشه افشین» در این صفحه: 4
  1. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2939 روز

    سلام به آسمان زیبا و ابرهای بالای سرت ، سلام به وسعت چمن زیر پایت ، سلام به تمام خوشبختی و سعادتی که تو را احاطه کرده و سلام به تویی که خالق تمام این شرایط زیبا هستی .

    استاد عزیزم جلسه دوم دوره کشف قوانین زندگی که خیلی طولانی و پر از نکته هم هست و انصافا درس های سنگینی در اون تدریس میکنید را چند بار گوش کردم ، یافتن ترمزها ، واااااای چقدر سخت و نفس گیر بود ، برام عجیب بود که چرا برای اولین بار با خریدن دوره و گوش کردن به فایلها حالم بد میشه و عصبی میشم ، چرا تا میخوام تمرین جلسه دو را انجام بدم انگار یکی تمام سلولهام را فشار میده و نمی ذاره ترمز اصلی را پیدا کنم ، چند مورد را پیدا کردم و توی نظرات دوره هم نوشتم اما خودم هم میدونستم که ترمزهای اصلی اینا نیستند تا اینکه دیشب دیگه گریه م گرفت هرچند که هیچ عجله ای برای یافتن ترمزها نداشتم ولی حال درونی عجیبی داشتم و یک حسی که نمیذاشت بی خیال یافتن کدهای اشتباه بشم ، من میگم گریه یک حس ناب و خالصه که شاید آخرین تلاش انسان و آخرین عکس العملش به آنچه باشه که دوستش نداره و من دیشب ناخودآگاه گریه میکردم و زجر پدال ترمز که پایم را سخت رویش گذاشته بودم در ترکیدن چشمهایم خودش را نشان داد و شاید بهمین خاطر بود که من ترمز اصلی را با گرمای اشکهام پیدا کردم ، استاد عزیزم ترمز من همون خداییست که به تمام فرکانس های من جواب میده ولی من بطور لحظه ای باورش میکنم ، من گاهی باورش میکنم ، ایمان من همیشگی نیست ، من خدا را و نیرویش را باور نمی کردم شاید به ظاهر مشکلی با خدایم نداشتم و حتی نمره خوبی هم به رابطه‌ ام با خدا دادم اما در حقیقت و در لایه های زیرین وجودم خدایی نبود که به فرکانس های من و باورهای درست من و کدهای موثر زندگی من جواب بدهد .

    استاد عزیزم من هزار برابر هر روزی از تو سپاسگزارم ، این فایل را عاشقانه نگاه کردم ، وقتی تو آینه موتور گفتی عاشقونم من گریه کردم و گفتم منم عاشقتم ، یک جهان عاشق توست ، هرکس که حرفهای تو را درک کنه محاله که عاشقت نشه ، نور را در قلبم حس می کنم ، نوری که با اجبار تو به یافتن ترمزهای وجودم بر قلبم تابید ، دوستت دارم و تو را به نور الهی می سپارم و منتظر بقیه دوره هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
  2. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2939 روز

    سلام مونا ی عزیز ، خداوند در تمام لحظه های زندگی حضور داره ، یادم میاد همین یک ماه پیش به پنج میلیون پول احتیاج داشتم و گفتم خدایا اگر تا فردا بمن این پول را بدی صددرصد دفتر محل کارم را جابجا میکنم ، فردا صبح از خواب بیدار شدم و پیام بانک را خوندم که سه میلیون از طرف یک مشتری واریز شده بود و موجودی حساب من به پنج میلیون رسیده بود یعنی زمانیکه من خواب بودم خدا بیدار بود و به درخواست من پاسخ داده بود اما متاسفانه من به وعده ای که با خودم و خدایم بسته بودم وفا نکردم و دفترم را جابجا نکردم و با اون پول مسافرت رفتیم ، نتیجه اینکه در سفر در محیطی قرار گرفتیم که هیچکس با من هم فرکانس نبود و از صبح تا شب اخبار گوش میکردند و حسابی با همسرم سر استاد بحث میکردند و اعصاب من بهم ریخت و از مدار خارج شدم و درآمدم کم شد و هم اینکه با شریکم که خودم را قانع کرده بودم باهاش بمونم رابطه م بهم خورد و از دفتر خارج شدم و شراکتم را بهم زدم و الان نه پول دارم که دفتر جدید بگیرم نه دیگه تونستم جای قبلی بمونم ، میخوام بگم ایمان باید پیوسته باشه ، ایمان لحظه ای نتیجه ش همینه که گفتم آدم نباید طمع کنه و خیلی نتایج دیگه که میشه از این جریان گرفت ، امیدوارم همیشه در مدار ایمان و نزدیک به خورشید جایی که همه چیز گرم و سرسبز و پراز نعمت هست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2939 روز

    سلام آقای فلاح ، خیلی خندیدم ، نه والله اینا را که گفتی من نمیدونستم ولی حالا که فکرش را میکنم میبینم راست میگی ، ایشالله خونه دلت گرم باشه ، دمت گرم با این کامنتی که گذاشتی داداشم ، به زن داداش سلام برسون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2939 روز

    سلام دوست عزیزم ، نمیدونم فایل فقط روی خدا حساب کن را دیدی یا نه ، من قبلا هرروز این فایل را گوش میکردم ولی مدتی که ثروت یک را کار میکنم دیگه گوشش نکردم ولی از دیشب که این کامنت را گذاشتم دو سه بار گوشش کردم و کلا من خیلی تشنه اینجور فایلهای توحیدی استاد هستم چون از بچگی خدا آخرین منبع برای کمک و آخرین طناب برای چنگ زدن توسط خانواده م بمن معرفی شده یعنی زمانیکه پدر و مادرم از همه آدم ها و ادارات و سازمان ها و مراجع مختلف قضایی و غیر قضایی ناامید میشدند از ته دل آهی می کشیدند و می گفتند خدا کریمه و خدا را بعد از تمام جواب رد شنیدن ها صدایی میزدند اونهم با آه و ناامیدی و من تمام اینها را از دیشب تا همین لحظه یکی یکی دارم میفهمم ، کار من کار سختیه باید خدا را بیارم بالای ذهنم و در اولویت قرارش بدم ، در واقع خدا بالاست و بالاتر هر هرچیز و هرکسی ولی در باورهای من قدرتی نداشته و اون زیر قرار گرفته بود و حالا به لطف استاد عزززززیزم از دیشب خیلی جایگاهش در لایه های باور های من تغییر کرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: