از زمانی که به یقین فهمیدم و باور کردم من خالق زندگی ام هستم و تمام شرایط زندگی ام را با باورهایم رقم می زنم، از زمانی که فهمیدم بنده ی خدایی هستم که قانونش بما کسبت ایدیهم و بما قدمت ایدیهم است یعنی این اختیار را به من داده تا خودم خالق شرایط زندگی ام باشم، تمام ترس ها و نگرانی هایم درباره آینده، فرو ریخت.
من با تمام تار و پود وجودم قوانین این خدا را باور کردم و برای اجرایشان کمر همت بستم.
هرچه نشانه های بیشتری از این قانون که “فرکانس های من اتفاقات را خلق می کند”، را در زندگی ام دیدم، مصمم تر شدم تا به صورت ویژه تر ی، این توانایی را صرف خلق وضعیت مالی، سلامتی و روابط دلخواه و ….نمایم.
مثلاً : وقتی به دوستم فکر می کردم و به من زنگ می زد، یا متوجه می شدم مادرم غذای دلخواهم را پخته، یا با کتابی مواجه می شدم که دقیقاً پاسخ سوالم را داده بود و اتفاقاتی از این دست، بیشتر و بیشتر این قانون را جدی گرفتم. تا جایی که می توانم بگویم، شروع تحول زندگی من، پذیریش این قانون بود که من طراح شرایط زندگی ام هستم.
تمام تلاش های بعدی مثل:
کنترل ورودی های ذهن، حذف تلویزیون و ورودی های نامناسب، ساختن عزت نفس و تلاش های ذهنی زیاد و به راه انداختن جهاد اکبر برای تغییر باورهایم و ایجاد باورهای قدرتمند کننده، نتیجه پذیرش این قانون و رسیدن به این یقین بود که:
زندگی من در دست فرکانس هایم قرار داده شده است. هیچ عاملی به جز باورهای من، در زندگی من موثر نیست و تنها کار زندگی من، ساختن باورهای قدرتمند کننده به منظور ساختن شرایط زیباتر است.
بزرگترین سپاس گزاری همه ما از خدا، عدالت اوست که شرایط را به گونه ای فراهم نموده و سیستم جهان را به گونه ای خلق کرده تا فارغ از اینکه دیگران چه نگاهی درباره ما دارند، شرایط اقتصادی جامعه چیست، در چه کشوری زندگی می کنیم یا قیمت دلار چقدر است و …، خودمان به وسیله باورهای مان، خالق شرایط خود باشیم و جهان خود را با باورهایمان بسازیم.
اینکه چقدر از این توانایی استفاده می کنیم، دیگر بستگی تمام به خودمان و باورهایمان دارد. وگرنه هیچ محدودیتی درباره رسیدن به هیچ خواسته ای نیست. فقط کافی است مثل یک برنامه نویس، کد مخصوص آن خواسته ات را بنویسی، یعنی باورهای هماهنگ با آن خواسته را ایجاد و سپس کد را اجرا کنی.
اگر نتیجه کد، مطابق با انتظارت نبود، دوباره همانطور که یک برنامه نویس کد را بررسی و ایرادهایش را برطرف می کند، شما نیز می توانی باورهایت را بررسی و موانع را در ذهنت پیدا و سپس باورهای مناسب را ایجاد و شرایط دلخواه را رقم بزنی.
دلیل اینکه شرایط کنونی زندگی من در تمام جنبه ها، ربطی به گذشته ام ندارد، این است که نحوه نگرش من هیچ ربطی به گذشته ام ندارد.
من مثل گذشته به دنبال یافتن مقصر برای مسائلم، در بیرون از خود و باورهایم نیستم. من از دولت، خانواده و جامعه توقع ندارم تا زندگی دلخواهم را برایم فراهم نمایند. من برای خلق خواسته هایم منتظر تصویب یک قانون جدید یا تغییر سیاست حاکم یا دولت حاکم نیستم، بلکه خواسته هایم را به کمک اصلاح باورهایم و ایجاد باورهای هماهنگ با آن خواسته ها خلق می کنم. من عاشق این سیستم و این خدا هستم که به ما اجازه داده تا برنامه نویس زندگی خود باشیم.
پیام من به شما به عنوان فردی که توانسته فقط به وسیله شناخت سیستمی که خداوند بر جهان مقرر نموده و تغییر باورهایش به منظور هماهنگی با این سیستم، دقیقاً همان شرایطی را در زندگی اش خلق نماید که می خواسته، این است:
آنچه را می خواهی، می توانی داشته باشی اگر اولاً قوانین این سیستم را بشناسی و نحوه ساختن باورهای هماهنگ با خواسته هایت را بلد باشی.
دلیل برگزاری دوره کشف قوانین زندگی، ایجاد این مهارت در شما به منظور ساختن شرایط دلخواه است. آموزه ها و تمرینات این دوره فرصتی است تا قوانینی را از نو بشناسی که تک تک اتفاقات زندگی ات بر اساس آنها رقم می خورد.
وقتی از این قوانین آگاه شوی و با آنها همراه شوی، معمای تمام مسائلی که دلیل وقوعشان را نمی دانستی، حل می شود و تعریف شما از مسائل زندگی ات تغییر می کند. در نتیجه مسائل شما و حتی راه حلهای مسائل تان کلاً تغییر می کند و به مسیر راه حل هایی ساده تر، امکان پذیرتر، منطقی تر و هماهنگ تر با قوانین زندگی، هدایت می شوی.
دوره کشف قوانین زندگی، خشت اول بنایی به نام “زندگی در شرایط دلخواه” را می سازد و به شما چیدن پایه های ساختمان زندگی دلخواهت را به کمک این خشت ها، می آموزد.
زیرا تو خلق نشده ای که تابع شرایط باشی. تو هستی که شرایط زندگی ات را با باورهایت تعریف می کنی. فارغ از اینکه اکنون در چه وضعیت مالی، سلامتی، روابط و … هستی، اگر باورهایت تغییر کند، لاجرم شرایط تو و تجربه تو از زندگی، تغییر می کند و ایده ها و راهکارها برای پیشرفت، پیش رویت قرار داده می شود.
از همان لحظه ای که باور می کنی تو اتفاقات را رقم می زنی، به چشم خود می بینی که چه خدای عادل و چه جهان قانونمندی داری و مسائل چقدر قابل حل و راه حل ها چقدر قابل اجرا و رسیدن به خواسته هایت به کمک این قوانین و این توانایی، چقدر منطقی و امکان پذیر است.
همان اتفاقی که در زندگی من رخ داد.
سید حسین عباس منش
اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحات جلسه اول این دوره
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری برنامه نویس زندگی خودت باش0MB15 دقیقه
- فایل صوتی برنامه نویس زندگی خودت باش0MB15 دقیقه
سلام عزیزانم.
امشب فقط اومدم برای تخلیه انرژی وشادی که در درونم داره فوران میکنه بنویسم.
واقعا.
امروز اینقدر خوب عمل کردم به لطف خدا وهمینجا خودمو تحسین میکنم ومرحبا به خودم که تونستم ذهنم رو کنترل کنم وعالی عمل کردم.
تونستم بارها دیگران رو در حضورشون تحسین کنم.
تونستم به دیگران عشق ومحبت هدیه کنم.
تونستم یه روز شاد ودلپذیر رو برای خودم رقم بزنم.
تونستم بیشتر سکوت کردن رو تمرین کنم وموفقتر بودم نسبت به دیروز.
تونستم قضاوت نکنم.ولی بازم کار دارم.
تونستم زمان بیشتری برای تمرینات استاد عزیزم خالی کنم ودر این امر موفق بودم.
امروز نظم بیشتری داشتم.
با اینکه بعد ظهری نخوابیدم وشب هم خوابم کم بود با تغییر باورام شادتر وپر انرژیتر بودم نسبت به قبل.
که اگه خوابم کم میشد واویلا بود………..
به خودم جایزه دادم.
سعی کردم نگرانیهامو کمرنگ تر کنم با راه حلهایی…..
برای کارام راه حلهای ساده تر انتخاب کردم.
سعی کردم عملم بیشتر باشه تا گفتارم.
موارد مثبت دوستانم رو نوشتم وتحسین کردم.
پدر عزیزم رو تحسین کردم تواناییهاشون رو.
بیشتر خندیدم وحسم رو خوب نگه داشتم.
با خدای خوبم چقدر امروز حرف زدم و کلی وقت برای هم گزاشتیم ودو تایی مون لذت بردیم.
الان هم پر از انرژی و شادیم ودارم با نوشتن زیباییهای امروزم اونارو لبریز میکنم تا دوستان گلم نیز از انرژی من نیرو بگیرن ولبریز بشن.
کارام حل شد.با قانون رهایی و…..
تصمیماتی هم گرفتم که انشالا اگه عملی شد براتون میگم.
خدایا شکرت امروزم عالی مدیریت کردی.
سپاس.
هر روز بهتر از دیروز……..
سلام به استاد عزیزم ودوستان موفقم.
دقیقا تا زمانی که نپذیریم که خودمون مسئول سرنوشتمون هستیم هیچی تغییر نمیکنه.
من نشستم با خودم دو دوتا چار تا کردم وکلی درباره مساله هایی که به نتیجه نرسیده بودم فکر کردم دقیقا دیدم اونجاها که نتیجه نگرفتم جایی بوده که کد رو خوب ننوشته بودم ونتونسته بودم فرکانس مناسب رو بسازم وارسال کنم.
اصلا تو ذهنم یه برنامه هایی رو چیده بودم که اون کار نشه وخودمم اون موقعمتوجه نبودم.
الان که دارم قدمهارو دوره میکنم و متعهد شدم خیلی قشنگتر مطالب رو درک میکنم وایندفع بهتر اونارو میفهمم.
من خیلی از قوانین رو دست کم گرفتم از جمله قانون تکامل رو.
وعجله داشتم ودلم میخاست زودتر به اون خاسته ام برسم.
فک میکردم حالا که یه سری دانشهارو به دست اوردم دیگه حله.
وباید بدو بدو کنم تا زودتر به مقصد برسم.
غافل از اینکه هدف مقصد نیس.
لذت بردن از مسیره.
الان دیگه باید کد نوشتنارو لحظه به لحظه انجام بدم.
تکامل رو یادم نره که با قدمهای کوتاه وکوچولو شروع کنم تا چرخم روغنکاری بشه و کم کم خودش میفته تو سرازیری.
خدایا شکرت که قوانینت هستن.
میتونم شروع کنم وعجله نکنم ونخام زود به خاسته برسم.
احساستم رو خوب نگه دارم.
شخصیتم عوض بشه ویه کار عملی انجام بدم نه حرف بزنم.
کاری به دیگران نداشته باشم.
خودمو با هیچکس مقایسه نکنم.
خودمو با دیروز خودم مقایسه کنم که آیا امروز تونستم بهتر از دیروز باشم یا نه؟
واین قدمها ودرسای عملیست که منو به انچه میخام میرسونه.
فقط رو خدا حساب کنم.
بدونم که همه انسانها وشرایط واتفاقاتی که تو مسیرم پیش میاد داره کمکم میکنه که خوشبختر وثروتمندتر بشم.
داره کمک میکنه زودتر به اهدافم برسم.
اگرچه شرایط خوبی نیس.
اینارو هر روز با خودم تکرار کنم وبنویسم تا یادم نره.
خدایا شکرت.
هر روز بهتر از دیروز…….