به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1

نکته مهم:
این فایل به دلایلی که در فایل صوتی و تصویری توضیح داده شده است‌، در تاریخ امروز 25 مهرماه‌ 1399 مجددا ضبط شده است.

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار ملیحه عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:

الله خیرا کثیرا

سلام

امروز هدایت شدم به سمت مقاله ای در قسمت سوالها که بسیار برام تکان دهنده بود. داشتم راجع بهش فکر میکردم و یه سری چیزهایی که به ذهنم میومد رو می نوشتم که بی اختیار اومدم سمت این ویدئو. و وقتی دیدم وشنیدم بهت زده شدم که چه همزمانی جالب و شگفت انگیزی!

وقتی داشتم متن قسمت “تفاوت باورها و دانسته ها” رو می خوندم چقدررررررر بیشتر از گذشته متوجه شدم که خیلی سخته باور کنم که برای داشتن یه زندگی عالی باید حالم رو همیشه خوب نگه دارم. این که اگر حالم خوب نباشه یعنی باورهام مشکل دارن. اگر باورهام مشکل داشته باشن اتفاقای خوب تو زندگیم نمیوفتن. خیلی سخته. الان که دارم دقیقتر نگاه میکنم می بینم واقعا “عالمی دیگر بباید ساخت، وز نو آدمی”. همینطور که استاد عباسمنش تو این ویدئو میگن که وقتی تصمیم به ساختن زندگیشون گرفتن کلا شخصیتشون تغییر کرد.الان دارم بیشتر حس میکنم که چقدرررررر باور محدودکننده احاطه م کردن. چقدرررررررر سالها بیخودی پارو به آب زدم و خودمو خسته کردم. واقعا سخته پذیرفتن این که برای رسیدن به خواسته حتما حتما حتما باید در مسیر و قبل از رسیدن به نتیجه، حالم خوب خوب خوب باشه. چقدرررررررر این باور از تمامی زندگی من دور بوده و این مدتی هم که به لحاظ منطقی پذیرفتمش هنوز اجراش سخته. چون همه ی چیزایی که قبلا ساخته بودی رو باید خراب کنی. انگار میمونی وسط یه بیابون خشک و بی انتها. اما فقط توکل میتونه این فاصله رو طی کنه و بس.

چقدرررررر من سالها حسرت خوردم و ناامید شدم و حسرتها و ناامیدی ها رو دیدم. جالبه از بچگی می شنیدم که میگفتن:اگر آدم خوبی باشی تو این دنیا، وقتی مردی و رفتی اون دنیا، میبرنت بهشت. بهشت جاییه که اصلا نیاز نیست زحمت بکشی. اصلا لازم نیست از جات بلند بشی و بری میوه بیاری و بخوری. سرت رو هر طرف بچرخونی میوه هست. تازه، برای اون میوه هم لازم نیست کار سختی بکنی تا بتونی بخریش. بهشت یعنی راحتی محض. بهشت یعنی خوشی مدام و بی پایان. اصلا همه ی چیزای خوب اونجان و هیچ وقتم تموم نمیشن. خلاصه که یه کمال مطلقی داشتم از بهشت که طبق گفته ی دیگران چون گنهکار درگاه خداوند بودم همیشه، پس قاعدتا بهش نمی رسیدم.

یه جمله ی سوالی توی متن بود که منو یاد حرف یکی از دوستام انداخت. اون جمله این بود:

“آیا فردی در جهان وجود دارد که از داشتن احساس خوب و لذت از زندگی، شاکی باشد؟”

یکی از دوستام روابط بسیار خوبی با خانواده ی شوهرش داشت و هفته ای سه چهار شب به عناوین مختلف مهمونی میرفت و هر کدوم از مهمونیا هم به گفته ی خودش خیلی خوش میگذشت. یه بار که داشت از یه مهمونی صحبت میکرد گفت: وای دیگه خسته شدم. چقدر خوش بگذرونیم؟؟!!!! من اون موقع که این آموزه ها رو بلد نبودم پیش خودم گفتم: مگه خوشگذرونی خستگی میاره؟! الان میفهمم که وقتی باورهای غلط ریشه دار باشن، یا ادای خوش گذشتن رو درمیاریم که ازمون خیلی انرژی می گیره و یا وقتی لذت می بریم اونقدر عذاب وجدان می گیریم که هرچی شیرینیه به کام خودمون زهر می کنیم که تلافی بشه و به سیاق سابق بگردیم و هیچ دینی به آدمای اطرافمون نداشته باشیم و خدای نکرده طردمون نکنن.

اما این مدتی که با آموزه های مسیر خودشناسی و خصوصا این سایت آشنا شدم ماجرا طور دیگه ای رقم خورد. آموزه های این سایت که یه عالمه دیدگاه من رو به دین و خدا و مذهب تغییر داد و من تونستم بدون هیچ جهت گیری و جانبداری با تغییر نگاهم، حالم رو باهاشون خوب کنم. و از این بابت بسیار شاکر و سپاسگزارم. هم از خدا و هم استاد عباسمنش که دست سعادتمند خداوند هستن. تصویری که آقای عباسمنش از زندگی درین دنیا با توجه به قرآن میدن همون بهشتیه که برای من از بهشت دنیای بعد از مرگ تصویر کرده بودن. همون بهشتیه که ایشون و خانواده شون همین الان دارن توش زندگی میکنن. با خودم میگفتم: یعنی میشه هرآنچه رو که میخوام داشته باشم؛ اونهم به راحتی. میتونم در هر حال و هر طوری حالم خوش باشه. چه در مسیر رسیدن به خواسته هام و چه زمان رسیدن؛ اونهم بدون نگرانی و دلشوره. حالا به لطف این آموزه ها و منطق الهی شون می بینم که همه چیز به وفور هست و هیچ وقت هم تموم نمیشه. اصلا و اساسا و واقعا سیستم دنیا همینه. باید اینگونه بود. یعنی اینگونه آفریده شدیم. این دنیا اینطور آفریده شده. قوانین این جهان به همین منظور طرح ریزی شدن. اما من خلاف اینها رو باور کرده بودم. همین امروز هم که داشتم برای چندمین بار متن میخوندم که : “زمانی به خواسته ها میرسی که باید حالت خوش باشه، باید لذت ببری وگرنه نمیرسی”؛ باز حالم دگرگون میشد. واقعا من همون طور که همیشه آرزو داشتم میتونم بازی کنم و خوش و بیخیال باشم؟ میتونم نگران نباشم؟ میتونم زجر نکشم؟ میتونم پول دربیارم اونهم با لذت؟ یعنی میشه؟ اینجا بود که فهمیدم منظور جمله ی این مقاله رو و دقیقا مثل همین جمله ی آقای عباسمنش که تو این ویدئو گفتن. که همون موقع که تو اون اتاق سیمانی زندگی میکردن حالشون خوب بوده. چون امید وافری داشتن. این که تونستن ایمان و دانسته هاشون رو با عمل همراه کنن و اینطور نتیجه بگیرن.

چه زمانهایی که تو تله ی دانسته هام افتادم و از مسیر قدرتمندکردن باورهام منحرف شدم. گفتم نه! جواب نمیده! هر کار میکنم جواب نمیده! در صورتی که نمیدونستم من اصلا روی باورهام کار نمیکنم. من دارم اطلاعاتم رو زیاد میکنم و خوب میتونم برای دیگران سخنرانی کنم. به جای این که این دانسته ها رو در زندگیم به کار بگیرم. من امید ندارم. من ایمان و توکل ندارم. این مقاله و بعدش این ویدئو حسابی دلم رو قرص کردن که چطور نبض باورهام رو تو دست بگیرم. چطور سرنخ رو رها نکنم و نترسم از بن بستهای راه. و بدونم که این بن بستها در درون من هستن نه بیرون. و خیلی راحت تر از برطرف کردن مشکل بیرونی از درون میشه حل و فصلش کرد. نه این که کار کردن روی باورها اونهم دراول راه، راحت باشه اما همین که من فقط و فقط با خودم طرفم و تکلیفم روشنه، خودش یه دنیا می ارزه. چون خیالم رو از حواشی میگیره و میده به نیرومندتر کردن هر روزه ی باورهام. این که فقط روی خودم متمرکز باشم و کلا با اطرافم که نشان از باورهای محدودکننده داره قطع ارتباط کنم.

این که تو این مقاله خوندم: “هر وقت راحت به نتیجه ای نمیرسی بدون هنوز باور اون خواسته در تو نشست نکرده و جزء بدیهیات ذهنت نشده”؛ برام فوق العاده نجات بخش بود.

این که : “فقط باید لذت ببری از مسیر و راه دیگه ای نیست”؛ خیلی حالمو خوب کرد.

این که تو این ویدئو شنیدم که استاد گفتن: “من شوق بی اندازه ای برای ساختن و آفرینش زندگیم داشتم و اصلا متوجه سختیها نبودم”؛ بیشتر مطمئنم کرد که ادامه بدم.

وقتی داشتم این باورها رو حلاجی میکردم این سوال برام پیش اومد که خب اگر ما اونقدر قانون رو خوب اجرا کنیم که اصلا گرفتار اتفاق ناخوشایند نشیم پس تکلیف نقاط تاریک وجودمون چی میشه؟! یا این که ما چطور به تضاد برمیخوریم؟ چون تضاد همراه همیشگی ماست و راهنمای خواسته هامون. از اونجایی که خداوند سریع الجوابه، جوابش اینطور اومد: وقتی ما نگاهمون رو طوری می چرخونیم که مدام لذت می بریم، اونهم در مسیر رسیدن به خواسته ها؛ این لذات از ساخته شدن باورهای قدرتمند تولید میشن.یعنی قدم به قدم؛ که همون قانون تکامله. و منو یاد یکی از جملات استاد در یکی از فایلهای قانون آفرینش انداخت. استاد میگفت: من وقتی دارم روی باورهام کار میکنم با عشق و شوق این کارو میکنم و لذت می برم. من به زور این کارو نمیکنم و سختی نمیکشم برای این که راحتی و آرامش در آینده داشته باشم. بلکه بدون نگرانی برای آینده از مسیر ساختن باورها نهایت لذت رو می برم. و این لذت ممکنه اینطور باشه که ما مدام به تضادها برخورد می کنیم و مدام نگاهمون رو بازآفرینی می کنیم. مدام تکرار و تمرین و تحسین. مثل رسم نمازهای یومیه. ما در طول شبانه روز در پنج مرحله، به شکل رسمی وارد خلوت با خدا و درون خودمون میشیم. البته ممکنه کسی به جای نماز، مراقبه یا عبادت دیگه ای و در کل “در خود فرو رفتن” داشته باشه. ولی به هر حال این ارتباط رسما برقرار میشه که اگر واقعا با تمام وجود انجامش بدیم به تمامی کارهای ریز و درشت روزمره مون رسوخ میکنه و همه ی اعمالمون خدایی میشه. و اگر با اجرای تمامی این اعمال تمام راه ها برامون هموار شدن، ما با مواجهه با مشکلات دیگران نقائص باورهامون رو می فهمیم. مثل برخورد ناگهانی با یک متکدی. یا برخورد با یه آدم عصبی. یا شنیدن حادثه ی ناگواری در اون سر دنیا از طریق اخبار بطور کاملا اتفاقی و … . یعنی این تضادها مستقیم اگر نباشن غیرمستقیم پیامشون رو می رسونن. درین لحظات دو کار بسیار حساس و شرنوشت ساز به شدت تاثیرگذارند. یکی شکرانه ی معجزه ی تضاد و دیگری اعراض به موقع از ناخواسته ها و عدم تمرکز بر اونها.

و آقای عباسمنش در همین ویدئو گفتن: میشد که به همین سختیها هم برنخورد اگر باورهای قدرتمندکننده داشت. و این که تجربیات ایشون در فایل های رایگان و محصولات میتونن خودبخود کلی از سختیها رو برای مخاطبین این برنامه ها در نطفه خفه کنن. البته به شرط ایمان!

فقط هشیاری ما لازمه که فرکانس سازه و سرنوشت ساز. این هشیاری چون مدام بین خالق بودن و اشرف مخلوقات بودن و حاکمیت مطلق بر زندگی و سرنوشت خود با ابراز بندگی بی چون و چرای خداوند همراهه، نه گرفتار کبر و غرور میشه و نه ایستایی و به قهقرا رفتن. چون افسردگی و ورشکستگی و بیماری و هر آنچه اتفاق ناخوشایند در عالم هست همه برای هشیار کردن ما از افتادن در مسیر غلطی خبر میدن که اونقدر برامون عادت شده و متوجهش نیستیم که هر لحظه ممکنه طوری سقوط کنیم که دیگه راه برگشتی نباشه و بزرگترین و سهمگین ترین سقوط تلف شدن عمر با باورهای محدودکننده و عزت قائل شدن برای سختی و رنج و عذابه.

خلاصه که این مقاله ی بسیار ارزشمند یکی از منابع من شده که هر روز مرورش کنم و این ویدئوی فوق العاده هم باعث شد من کلی سوال و جواب رو مرور کنم.

سپاسگزارم از استاد و گروه عباسمنش که این مقاله ها رو با دقت و سخاوت می نویسن و این فایلهای صوتی و تصویری رو با شوق بسیار مجددا ضبط میکنن. دست مریزاد و خدا قوت

خیلی زیاد خوشحالم و هربار با خوندن مقاله ها و دیدن و شنیدن فایلها شوقی هزاران برابر بیشتر از قبل در من می جوشه و تعهدم چندین برابر میشه. براتون آرزو میکنم هر آنچه خیر و برکت در کیهانه نصیبتون بشه.

و من الله توفیق

ایام به کام


به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    377MB
    32 دقیقه
  • فایل صوتی به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1
    30MB
    32 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مجید مهجور» در این صفحه: 2
  1. -
    مجید مهجور گفته:
    مدت عضویت: 3284 روز

    درود بر استاد عزیزم جناب عباسمنش

    واقعا خدا رو سپاسگزارم که صبح جمعه ام در حالی با دیدن این فایل معجزه آسا شروع شد که دیشب را به نحوی عالی در کنار خانواده ام گذروندم و در بهترین رستوران شهر یکی از بهترین غذاها رو خوردم و در مسیر هم کلی زیبایی، ثروت و نعمت میدیدم و حس و حالم خوب بود و کلی انرژی داشتم و قصدم بر این بود که صبح پاشم و قسمت دوم قانون افرینش که قانون درخواست هست رو و توی دفتر مربوط به قانون آفرینشم نوشتم مرور کنم که اینقدر ذوق داشتم از شنیدن فایل جدید شما که اول فایلتون رو دیدم ، فایلی که یه نشانه بود برای این روز های من که کمی حس و حالم اندکی در چند روز قبل ناعالی بود و من در تمرین فانوس دریایی ام هر روز از خدا میخواستم که در اون روز مربوطه کلی برایم نشانه برای تقویت ایمان و هدفی که در اون گام برداشتم بیاره و روز بعدش با پیجی آشنا شدم که واقعا برام نشانه بود و ذوق زده ام کرد و حسمو باز عالی کرد و دیشب هم که فایل ” به رویاهایت باور داشته باش رو ” خدا بهم هدیه داد که گفتم خداجون بینهایت سپاسگزارم که اینقدر نشانه بهم نشون میدی. هر چند که در طول روز کلی نشانه های کوچولو و بزرگ میبینم ولی این صحبتهایی که از طرف دستان خدا با من میشه ، بینهایت برام ارزشمنده…..من که از همون سال پیش که در ماشینم به طور ناگهانی با فایلاتون اشنا شدم ، جذب شما شدم و طوری حرف میزدید و نمیدونم چه انرژی توی صداتون و کلامتون هست که من بی نهایت جذب شما شدم….آخه من فایلهای صوتی افراد بیشماری رو گوش کردم ولی نمیدونم چه چیزی در وجود شما هست که با من اینگونه کرد و خب اون زمان نمیدونستم ولی الان میدونم که فردی هستید که از همه لحاظ به ثروت رسیدید و این هم یکی دیگه از جنبه های اعجاز ثروت در زمینه عزت نفس شماست که اینقدر برای من جذابید .

    واقعا سپاسگذارم بابت این فایل ، واقعا این یه نشانه بود از طرف خدا، سر صبح اشک شوق ریختم، به گمونم صدای خانمی که با شادی و گرمی در فیلم از خونه به عنوان هتل 8 ستاره نام بردند صدای خانم بزرگوارتون بود و خیلی خوشحالم که دو نفر انسان دوست داشتنی در کنار هم و پشت هم بوده اند و الان هم مثل گذشته ولی با کیفیت زندگی فوق العاده دارید روزهای زیبا رو خلق میکنید .

    استاد مراتب قدر دانی من از شما خیلی زیاده و من همواره و هر روز در محل رفتن به سر کارم و برگشت از آن دارم به فایلهای شما گوش میدم و با کلی انرژی روزم رو شروع میکنم و هر دفعه هم که گوش میدم مطالب جدیدی یاد میگیرم که میگم خدایا اینا کجا بود دیگه و یا یه مطلبی رو در دفعات بعدی به عمقش پی میبرم و کلی ذوق میزنم و انرژی میگیرم….

    به لطف خدا جلسات قانون افرینش رو شروع کردم . خیلی جالبه در فایل اول قانون افرینش به ما گفتید که از همین امروز براتون اتفاقات و نشانه ها رخ میده و دقیقا همون شب دوست ثروتمندم بهم پیام داد توی تلگرام که مجید پایه ای بریم دوروزه شمال !

    جالبه که من هفته قبلش داشتم خودم رو توی ماشین اوپتیمای خودم و در راه شمال بهمراه آهنگ و شادی میدیدم و هفته بعدش این اتفاق رخ داد برام و جالب اینه که من قرار بود در مورد یادگیری کاری و مصاحبه با این دوستم به دفتر کارش برم توی همون هفته ، ولی خود دوستم که مدیر اون شرکته و 150 نفر براش مستقیم و 1000 نفر غیر مستقیم کار میکنند، اومد با ماشین اوپتیماش دنبالم و منو به شمال برد و در راه من همه سوالاتم رو پرسیدم و کلی من از اون درس یاد گرفتم و کلی هم اون از من مطالب و قوانین هستی رو یاد گرفت و کل هزینه سفر رو خودش پرداخت کرد و اینا برام باور کردنی نبود که اینقدر سریع قانون عمل کنه ……نکته جالب بعدی این بود که من در مورد یه مطلب حس خوبی نداشتم و با خودم عهد کردم که باور درستش رو تکرار کنم و صدامو ضبط کردمو تا صبح توی گوش من تکرار میشد …….فرداش در سر کار مبلغ 360000تومان به حسابم واریز شد که تا همین الان که نزدیک یک هفته میشه متوجه نشدم از کجا واریز شده برام و خیلی دنبال این بودم که این پول از کجا برام واریز شده و نگران این بودم که نکنه اشتباه واریز شده که یه دفعه همکارم که زیاد توی این مباحث نیست بهم گفت تو چکار داری از کجا اومده ، تو خدا رو شکر کن و رهاش کن و حس خوب داشته باش اون پول اگه مال تو نباشه و اشتباه واریز شده باشه خودش ازت جدا میشه …..و من شوک شدم که خدایا از طریق همکارم که چیزی نمیدونه با من حرف زدی و یه قانون رو متذکر شدی و واقعا نمیدونستم چی بگم ……یه قانونی که جدیدا کشف کردم و اون بخاطر تحقیق در مورد خودم و دیگران بود اینه که اگه واقعا خواسته ای رو داشته باشیم و قبلش از ای کاش و کاشکی بشه و این کلمات استفاده کنیم ، زمان رسیدن به خواسته هامون عوض میشه و همون عصر که این قانون رو یاد گرفتم و از سر کار بر میگشتم ، گفتم بذار این قانون رو تست کنم . همیشه من با اتوبوس به محل کارم میرم و میام تا فایلهای صوتی استاد رو در این مسیر گوش بدم .اون روز عصر کارم دیر تمام شد و اومدم سر ایستگاه و توی خونه هم کار داشتم .همونطور که به فایلهای استاد گوش میدادم با خودم گفتم بذار این قانون ای کاش رو امتحان کنم . اتوبوس های مسیر ما همیشه سبز یا قرمز رنگ هستن و به محض اومدن ، من از دور میفهمم که این اتوبوس مسیر منه . اون روز یه اتوبوس از دور با رنگ سفید داشت میومد و همیشه اتوبوسهای سفید اون ایستگاه یا بی ار تی ان و یا مال مسیر دیگه ای هستن…..من همونطور که از دور این اتوبوس سفید میومد ، با خودم گفتم ای کاش اتوبوس من دو دقیقه دیگه بیاد تا سریعتر به خونه برسم و کارامو که برای هدفهام هست رو انجام بدم و بعدش به خودم گفتم البته اگه دیر هم بیاد ایراد نداره و من دارم فایلهای استادو گوش میدم و از وقتم پربار استفاده میکنم….همینطور که یانا رو تو ذهنم میگفتم ، اون اتوبوس سفید نزدیک میشد و از کنارم داشت رد میشد که در ایستگاه وایسته که یه نگاه بهش کردم و دیدم روی بدنش اون خط مسیر منو زده!!!!!

    گفتم خدایا ! تو خط اتوبوس رو به این سرعت به نفع من عوض کردی !!!! پریدم تو اتوبوس نشستم و مثل چی داشتم ذوق میکردم و سپاسگزاری……حالا نمیدونم این قانونه یا بخاطر اینه که باورش دارم …..خلاصه وقتی پیاده شدم به اتوبوس نگاه کردم و دیدم اتوبوسهای سفید و صورتی که بعدن دیدمش ، به تازگی به این مسیر اضافه شدن …..خدایا واقعا سپاسگزارم

    من و همکارم ، یه گروه سپاسگزاری و بیان اتفاقات زیبای روزمون رو داریم که هر اتفاق خوب میفته و سپاسگزاریهامونو اونجا مینویسیم و این باعث میشه که هم سپاسگزاریمون بیشتر بشه و هم اتفاقات خوبمون و به تازگی همسر این همکارمون هم که اصلا توی این وادی نبود خودش گفت منو عضو کنید و من فقط میام میخونم …..بعد دیدیم که ایشون هم راه افتادن و سپاسگزاری میکنن و از اون روز داره براشون اتفاقات خوب و جذب ثروت میشه که براش تعجب آور بود و من هم یه فلش پر از فایلهای رایگان استاد رو که کلی مرتبشون کرده بودم رو بهشون دادم و اونا هم دارن صبح و شبشون به این منوال میگذره ……

    نکته دیگه خانم دکتری بودن که به محل کارمون اومدن و ارباب رجوع بودن و من همونجا چند تا سوال در مورد موفقیتشون کردم و دیدم بعله ایشون هم استاد عباسمنش رو میشناسند و این صحبتها و رد و بدل کردن قوانین به دو ساعت طول کشید و ایشون کلی ذوق کردند و خودشون شماره شونو بهم دادن وگفتن من از این به بعد بازم میام اینجا و شما بسیار قوی هستید در این مورد و این باعث شد که کلی اعتماد به نفسم بالا بره ….. خدا رو سپاسگزارم که ماه دیگه دوره عزت نفس استاد رو تهیه میکنم و با هدیه استاد ، قسمت سوم قانون افرینش رو تهیه میکنم و اینها همه نعمت و ثروته …..

    هر روز اتفاقات زیبا و نشانه های بزرگ و کوچک برم رخ میده و خدا از هر طریقی چه از طریق عکس فیلم نوشته افراد مکانها داره با من حرف میزنه ……خیلی برام جالبه استاد در جلسه اول قانون افرینش گفتند من تی وی نگاه نمیکنم ولی اون چیزهایی که باید از طریق تی وی با توجه به مدارم به من نشون داده بشه ، بصورت اتفاقی حالا یا در تی وی اقوام یا تی وی های عمومی بهم نشون داده میشه . من هم زیاد به برنامه های احسان علیخانی با توجه به فاز غمش علاقه ای ندارم ( البته برای جناب علیخانی و مهارتشون بسیار ارزش قائلم ) و تلویزیون نمیبینم ولی در ماه رمضان ، من فقط دو تا از برنامه های ماه عسل رو دیدم که همشون در مورد رسیدن به خواسته ها بود و اولی در مورد خواهران پرافتخار منصوری که به ارزوهاشون رسیدند با توجه به گذشته ی بسیار سختی که داشتند و دیگری آن آقای کارآفرین از شهر خمین که ایشون هم شرایط دشواری داشتند و فقیر بودند و الان کار افرین شدند و بهترین زندگی رو دارن و واقعا کلی درس برای من داشت و کلی وجه تشابه در این بزرگواران در مورد موفقیت برام بازگو شد و جالب اینکه خواهران منصوری ، جایگاه و مقامی که میخواستند رو نقاشی میکشیدند و به دیوار میچسباندند و بعد به اون میرسیدن!!!!

    واقعا خدا رو سپاسگزارم که خدا منو در این مسیر قرار داده و شک ندارم که به همه خواسته هام میرسم و شک ندارم که باید تکاملم طی بشه و همواره باید کانون توجهم روی نکات مثبت و جنبه ی مثبت قضایا باشه و همواره حس خوب داشته باشم و ذهن و روحم یکی بشن و هیچوقت نگران نباشم و باورهامو تقویت کنم و مطمئنم بینهایت بینهایت ثروتمند میشم در همه جنبه های ثروت و هم خودم رو شاد میکنم و هم دیگران رو ……

    خدا رو شکر که همه به من میگن خیلی پر انرژی ام و به عنوان انرژی مثبت هستم و این داره برام باور میشه و خیلی ها ازم تشکر میکنن و همه این خوبی ها رو مدیون استاد عزیزم هستم…..استاد بی نهایت دوستت دارم ……سعی میکنم هر چه زودتر به هدفم برسم و نشانه ی هدفم رو ایشالا به هر نحوی شده به دستتون میرسونم که شما هم کلی شاد بشید و بدونید که من شاگرد شما ( دست با ارزش خدا ) بودم و خواستم و بدست آوردم….

    عذر میخوام از زیاده گوییم…….براتون ارزوی ثروت تندرستی شادی و لذت بی انتها و بی مانند دارم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مجید مهجور گفته:
    مدت عضویت: 3284 روز

    درود بر استاد عزیزم جناب عباسمنش

    واقعا خدا رو سپاسگزارم که صبح جمعه ام در حالی با دیدن این فایل معجزه آسا شروع شد که دیشب را به نحوی عالی در کنار خانواده ام گذروندم و در بهترین رستوران شهر یکی از بهترین غذاها رو خوردم و در مسیر هم کلی زیبایی، ثروت و نعمت میدیدم و حس و حالم خوب بود و کلی انرژی داشتم و قصدم بر این بود که صبح پاشم و قسمت دوم قانون افرینش که قانون درخواست هست رو و توی دفتر مربوط به قانون آفرینشم نوشتم مرور کنم که اینقدر ذوق داشتم از شنیدن فایل جدید شما که اول فایلتون رو دیدم ، فایلی که یه نشانه بود برای این روز های من که کمی حس و حالم اندکی در چند روز قبل ناعالی بود و من در تمرین فانوس دریایی ام هر روز از خدا میخواستم که در اون روز مربوطه کلی برایم نشانه برای تقویت ایمان و هدفی که در اون گام برداشتم بیاره و روز بعدش با پیجی آشنا شدم که واقعا برام نشانه بود و ذوق زده ام کرد و حسمو باز عالی کرد و دیشب هم که فایل ” به رویاهایت باور داشته باش رو ” خدا بهم هدیه داد که گفتم خداجون بینهایت سپاسگزارم که اینقدر نشانه بهم نشون میدی. هر چند که در طول روز کلی نشانه های کوچولو و بزرگ میبینم ولی این صحبتهایی که از طرف دستان خدا با من میشه ، بینهایت برام ارزشمنده…..من که از همون سال پیش که در ماشینم به طور ناگهانی با فایلاتون اشنا شدم ، جذب شما شدم و طوری حرف میزدید و نمیدونم چه انرژی توی صداتون و کلامتون هست که من بی نهایت جذب شما شدم….آخه من فایلهای صوتی افراد بیشماری رو گوش کردم ولی نمیدونم چه چیزی در وجود شما هست که با من اینگونه کرد و خب اون زمان نمیدونستم ولی الان میدونم که فردی هستید که از همه لحاظ به ثروت رسیدید و این هم یکی دیگه از جنبه های اعجاز ثروت در زمینه عزت نفس شماست که اینقدر برای من جذابید .

    واقعا سپاسگذارم بابت این فایل ، واقعا این یه نشانه بود از طرف خدا، سر صبح اشک شوق ریختم، به گمونم صدای خانمی که با شادی و گرمی در فیلم از خونه به عنوان هتل 8 ستاره نام بردند صدای خانم بزرگوارتون بود و خیلی خوشحالم که دو نفر انسان دوست داشتنی در کنار هم و پشت هم بوده اند و الان هم مثل گذشته ولی با کیفیت زندگی فوق العاده دارید روزهای زیبا رو خلق میکنید .

    استاد مراتب قدر دانی من از شما خیلی زیاده و من همواره و هر روز در محل رفتن به سر کارم و برگشت از آن دارم به فایلهای شما گوش میدم و با کلی انرژی روزم رو شروع میکنم و هر دفعه هم که گوش میدم مطالب جدیدی یاد میگیرم که میگم خدایا اینا کجا بود دیگه و یا یه مطلبی رو در دفعات بعدی به عمقش پی میبرم و کلی ذوق میزنم و انرژی میگیرم….

    به لطف خدا جلسات قانون افرینش رو شروع کردم . خیلی جالبه در فایل اول قانون افرینش به ما گفتید که از همین امروز براتون اتفاقات و نشانه ها رخ میده و دقیقا همون شب دوست ثروتمندم بهم پیام داد توی تلگرام که مجید پایه ای بریم دوروزه شمال !

    جالبه که من هفته قبلش داشتم خودم رو توی ماشین اوپتیمای خودم و در راه شمال بهمراه آهنگ و شادی میدیدم و هفته بعدش این اتفاق رخ داد برام و جالب اینه که من قرار بود در مورد یادگیری کاری و مصاحبه با این دوستم به دفتر کارش برم توی همون هفته ، ولی خود دوستم که مدیر اون شرکته و 150 نفر براش مستقیم و 1000 نفر غیر مستقیم کار میکنند، اومد با ماشین اوپتیماش دنبالم و منو به شمال برد و در راه من همه سوالاتم رو پرسیدم و کلی من از اون درس یاد گرفتم و کلی هم اون از من مطالب و قوانین هستی رو یاد گرفت و کل هزینه سفر رو خودش پرداخت کرد و اینا برام باور کردنی نبود که اینقدر سریع قانون عمل کنه و در ضمن این دوستم کسی بود که هزینه ترم دو دانشگاهشو نداشت بده و ممکن بود نتونه انتخاب واحد کنه ……نکته جالب بعدی این بود که من در مورد یه مطلب در مورد ثروت حس خوبی نداشتم و با خودم عهد کردم که باور درستش رو تکرار کنم و صدامو ضبط کردمو تا صبح توی گوش من تکرار میشد …….فرداش در سر کار مبلغ 360000تومان به حسابم واریز شد که تا همین الان که نزدیک یک هفته میشه متوجه نشدم از کجا واریز شده برام و خیلی دنبال این بودم که این پول از کجا برام واریز شده و نگران این بودم که نکنه اشتباه واریز شده که یه دفعه همکارم که زیاد توی این مباحث نیست بهم گفت تو چکار داری از کجا اومده ، تو خدا رو شکر کن و رهاش کن و حس خوب داشته باش اون پول اگه مال تو نباشه و اشتباه واریز شده باشه خودش ازت جدا میشه …..و من شوک شدم که خدایا از طریق همکارم که چیزی نمیدونه با من حرف زدی و یه قانون رو متذکر شدی و واقعا نمیدونستم چی بگم ……یه قانونی که جدیدا کشف کردم و اون بخاطر تحقیق در مورد خودم و دیگران بود اینه که اگه واقعا خواسته ای رو داشته باشیم و قبلش از ای کاش و کاشکی بشه و این کلمات استفاده کنیم ، زمان رسیدن به خواسته هامون عوض میشه و همون عصر که این قانون رو یاد گرفتم و از سر کار بر میگشتم ، گفتم بذار این قانون رو تست کنم . همیشه من با اتوبوس به محل کارم رفت و آمد میکنم تا فایلهای صوتی استاد رو در این مسیر گوش بدم .اون روز عصر کارم دیر تمام شد و اومدم سر ایستگاه و توی خونه هم کار داشتم .همونطور که به فایلهای استاد گوش میدادم با خودم گفتم بذار این قانون ای کاش رو امتحان کنم . اتوبوس های مسیر ما همیشه سبز یا قرمز رنگ هستن و به محض اومدن ، من از دور میفهمم که این اتوبوس مسیر منه . اون روز یه اتوبوس از دور با رنگ سفید داشت میومد و همیشه اتوبوسهای سفید اون ایستگاه یا بی ار تی ان و یا مال مسیر دیگه ای هستن…..من همونطور که از دور این اتوبوس سفید میومد ، با خودم گفتم ای کاش اتوبوس من دو دقیقه دیگه بیاد تا سریعتر به خونه برسم و کارامو که برای هدفهام هست رو انجام بدم و بعدش به خودم گفتم البته اگه دیر هم بیاد ایراد نداره و من دارم فایلهای استادو گوش میدم و از وقتم پربار استفاده میکنم….همینطور که اینها رو تو ذهنم میگفتم ، اون اتوبوس سفید نزدیک میشد و از کنارم داشت رد میشد که در ایستگاه وایسته که یه نگاه بهش کردم و دیدم روی بدنش اون خط مسیر منو زده!!!!!

    گفتم خدایا ! تو خط اتوبوس رو به این سرعت به نفع من عوض کردی !!!! پریدم تو اتوبوس نشستم و مثل چی داشتم ذوق میکردم و سپاسگزاری……حالا نمیدونم این قانونه یا بخاطر اینه که باورش دارم …..خلاصه وقتی پیاده شدم به اتوبوس نگاه کردم و دیدم اتوبوسهای سفید و صورتی که بعدن دیدمش ، به تازگی به این مسیر اضافه شدن …..خدایا واقعا سپاسگزارم

    من و همکارم ، یه گروه سپاسگزاری و بیان اتفاقات زیبای روزمون رو در تلگرام داریم که هر اتفاق خوب میفته و سپاسگزاریهامونو و اهدافی و چیزایی رو که میخوایم اونجا مینویسیم و این باعث میشه که هم سپاسگزاریمون بیشتر بشه و هم اتفاقات خوب بیشتری برامون رخ بده و به تازگی همسر این همکارمون هم که اصلا توی این وادی نبود خودش گفت منو عضو کنید و من فقط میام میخونم …..بعد دیدیم که ایشون هم راه افتادن و سپاسگزاری میکنن و از اون روز داره براشون اتفاقات خوب و جذب ثروت میشه که براش تعجب آور بود و من هم یه فلش پر از فایلهای رایگان استاد رو که کلی مرتبشون کرده بودم رو بهشون دادم و اونا هم دارن صبح و شبشون به این منوال میگذره ……جالبه که حرف استاد شد و اینکه شما روی خودت کار کن و به موفقیت برس اطرافیانت یا جذب تو میشن و به حرفات گوش میکنن و یا خیلی اروم از زندگیت میرن بیرون ….

    نکته دیگه خانم دکتری بودن که به محل کارمون اومدن و ارباب رجوع بودن و من همونجا چند تا سوال در مورد موفقیتشون کردم و دیدم بعله ایشون هم استاد عباسمنش رو میشناسند و این صحبتها و رد و بدل کردن قوانین به دو ساعت طول کشید و ایشون کلی ذوق کردند و خودشون شماره شونو بهم دادن وگفتن من از این به بعد بازم میام اینجا و شما بسیار قوی هستید در این مورد و این باعث شد که کلی اعتماد به نفسم بالا بره ….. خدا رو سپاسگزارم که ماه دیگه دوره عزت نفس استاد رو تهیه میکنم و با هدیه استاد ، قسمت سوم قانون افرینش رو تهیه میکنم و اینها همه نعمت و ثروته …..

    هر روز اتفاقات زیبا و نشانه های بزرگ و کوچک برم رخ میده و خدا از هر طریقی چه از طریق عکس فیلم نوشته افراد مکانها داره با من حرف میزنه ……خیلی برام جالبه استاد در جلسه اول قانون افرینش گفتند من تی وی نگاه نمیکنم ولی اون چیزهایی که باید از طریق تی وی با توجه به مدارم به من نشون داده بشه ، بصورت اتفاقی حالا یا در تی وی اقوام یا تی وی های عمومی بهم نشون داده میشه . من هم زیاد به برنامه های احسان علیخانی با توجه به فاز غمش علاقه ای ندارم ( البته برای جناب علیخانی و مهارتشون بسیار ارزش قائلم ) و تلویزیون نمیبینم ولی در ماه رمضان ، من فقط دو تا از برنامه های ماه عسل رو اتفاقی ! دیدم که همشون در مورد رسیدن به خواسته ها بود و اولی در مورد خواهران پرافتخار منصوری بود که به ارزوهاشون رسیدند با توجه به گذشته ی بسیار سختی که داشتند و دیگری آن آقای کارآفرین از شهر خمین که ایشون هم شرایط دشواری داشتند و فقیر بودند و الان کار افرین شدند و بهترین زندگی رو دارن و واقعا کلی درس برای من داشت و کلی وجه تشابه در این بزرگواران در مورد موفقیت برام بازگو شد و جالب اینکه خواهران منصوری ، جایگاه و مقامی که میخواستند رو نقاشی میکشیدند و به دیوار میچسباندند و بعد به اون میرسیدن!!!!

    جالب اینکه اون زمان من گفتم خدایا نگاه کن من تی وی نمیبینم ولی این برنامه هایی رو که بهم نشون دادی همه در جهت اهداف من و تقویت باورهام بود و بعد از زبان استاد فهمیدم که اون برنامه هایی که باید به ما نشون داده بشه، خودش به صورت اتفاقی جذبمون میشه .

    واقعا خدا رو سپاسگزارم که خدا منو در این مسیر قرار داده و شک ندارم که به همه خواسته هام میرسم و شک ندارم که باید تکاملم طی بشه و همواره باید کانون توجهم روی نکات مثبت و جنبه ی مثبت قضایا باشه و همواره حس خوب داشته باشم و ذهن و روحم یکی بشن و هیچوقت نگران نباشم و باورهامو تقویت کنم و مطمئنم بینهایت بینهایت ثروتمند میشم در همه جنبه های ثروت و هم خودم رو شاد میکنم و هم دیگران رو ……

    خدا رو شکر که همه به من میگن خیلی پر انرژی ام و به عنوان انرژی مثبت هستم و این داره برام باور میشه و خیلی ها ازم تشکر میکنن و همه این خوبی ها رو مدیون استاد عزیزم هستم…..استاد بی نهایت دوستت دارم ……سعی میکنم هر چه زودتر به هدفم برسم و نشانه ی هدفم رو ایشالا به هر نحوی شده به دستتون میرسونم که شما هم کلی شاد بشید و بدونید که من شاگرد شما ( دست با ارزش خدا ) بودم و خواستم و بدست آوردم….

    عذر میخوام از زیاده گوییم…….براتون ارزوی ثروت تندرستی شادی و لذت بی انتها و بی مانند دارم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: