دیدگاه زیبا و تأثیرگزار ملیحه عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:
الله خیرا کثیرا
سلام
امروز هدایت شدم به سمت مقاله ای در قسمت سوالها که بسیار برام تکان دهنده بود. داشتم راجع بهش فکر میکردم و یه سری چیزهایی که به ذهنم میومد رو می نوشتم که بی اختیار اومدم سمت این ویدئو. و وقتی دیدم وشنیدم بهت زده شدم که چه همزمانی جالب و شگفت انگیزی!
وقتی داشتم متن قسمت “تفاوت باورها و دانسته ها” رو می خوندم چقدررررررر بیشتر از گذشته متوجه شدم که خیلی سخته باور کنم که برای داشتن یه زندگی عالی باید حالم رو همیشه خوب نگه دارم. این که اگر حالم خوب نباشه یعنی باورهام مشکل دارن. اگر باورهام مشکل داشته باشن اتفاقای خوب تو زندگیم نمیوفتن. خیلی سخته. الان که دارم دقیقتر نگاه میکنم می بینم واقعا “عالمی دیگر بباید ساخت، وز نو آدمی”. همینطور که استاد عباسمنش تو این ویدئو میگن که وقتی تصمیم به ساختن زندگیشون گرفتن کلا شخصیتشون تغییر کرد.الان دارم بیشتر حس میکنم که چقدرررررر باور محدودکننده احاطه م کردن. چقدرررررررر سالها بیخودی پارو به آب زدم و خودمو خسته کردم. واقعا سخته پذیرفتن این که برای رسیدن به خواسته حتما حتما حتما باید در مسیر و قبل از رسیدن به نتیجه، حالم خوب خوب خوب باشه. چقدرررررررر این باور از تمامی زندگی من دور بوده و این مدتی هم که به لحاظ منطقی پذیرفتمش هنوز اجراش سخته. چون همه ی چیزایی که قبلا ساخته بودی رو باید خراب کنی. انگار میمونی وسط یه بیابون خشک و بی انتها. اما فقط توکل میتونه این فاصله رو طی کنه و بس.
چقدرررررر من سالها حسرت خوردم و ناامید شدم و حسرتها و ناامیدی ها رو دیدم. جالبه از بچگی می شنیدم که میگفتن:اگر آدم خوبی باشی تو این دنیا، وقتی مردی و رفتی اون دنیا، میبرنت بهشت. بهشت جاییه که اصلا نیاز نیست زحمت بکشی. اصلا لازم نیست از جات بلند بشی و بری میوه بیاری و بخوری. سرت رو هر طرف بچرخونی میوه هست. تازه، برای اون میوه هم لازم نیست کار سختی بکنی تا بتونی بخریش. بهشت یعنی راحتی محض. بهشت یعنی خوشی مدام و بی پایان. اصلا همه ی چیزای خوب اونجان و هیچ وقتم تموم نمیشن. خلاصه که یه کمال مطلقی داشتم از بهشت که طبق گفته ی دیگران چون گنهکار درگاه خداوند بودم همیشه، پس قاعدتا بهش نمی رسیدم.
یه جمله ی سوالی توی متن بود که منو یاد حرف یکی از دوستام انداخت. اون جمله این بود:
“آیا فردی در جهان وجود دارد که از داشتن احساس خوب و لذت از زندگی، شاکی باشد؟”
یکی از دوستام روابط بسیار خوبی با خانواده ی شوهرش داشت و هفته ای سه چهار شب به عناوین مختلف مهمونی میرفت و هر کدوم از مهمونیا هم به گفته ی خودش خیلی خوش میگذشت. یه بار که داشت از یه مهمونی صحبت میکرد گفت: وای دیگه خسته شدم. چقدر خوش بگذرونیم؟؟!!!! من اون موقع که این آموزه ها رو بلد نبودم پیش خودم گفتم: مگه خوشگذرونی خستگی میاره؟! الان میفهمم که وقتی باورهای غلط ریشه دار باشن، یا ادای خوش گذشتن رو درمیاریم که ازمون خیلی انرژی می گیره و یا وقتی لذت می بریم اونقدر عذاب وجدان می گیریم که هرچی شیرینیه به کام خودمون زهر می کنیم که تلافی بشه و به سیاق سابق بگردیم و هیچ دینی به آدمای اطرافمون نداشته باشیم و خدای نکرده طردمون نکنن.
اما این مدتی که با آموزه های مسیر خودشناسی و خصوصا این سایت آشنا شدم ماجرا طور دیگه ای رقم خورد. آموزه های این سایت که یه عالمه دیدگاه من رو به دین و خدا و مذهب تغییر داد و من تونستم بدون هیچ جهت گیری و جانبداری با تغییر نگاهم، حالم رو باهاشون خوب کنم. و از این بابت بسیار شاکر و سپاسگزارم. هم از خدا و هم استاد عباسمنش که دست سعادتمند خداوند هستن. تصویری که آقای عباسمنش از زندگی درین دنیا با توجه به قرآن میدن همون بهشتیه که برای من از بهشت دنیای بعد از مرگ تصویر کرده بودن. همون بهشتیه که ایشون و خانواده شون همین الان دارن توش زندگی میکنن. با خودم میگفتم: یعنی میشه هرآنچه رو که میخوام داشته باشم؛ اونهم به راحتی. میتونم در هر حال و هر طوری حالم خوش باشه. چه در مسیر رسیدن به خواسته هام و چه زمان رسیدن؛ اونهم بدون نگرانی و دلشوره. حالا به لطف این آموزه ها و منطق الهی شون می بینم که همه چیز به وفور هست و هیچ وقت هم تموم نمیشه. اصلا و اساسا و واقعا سیستم دنیا همینه. باید اینگونه بود. یعنی اینگونه آفریده شدیم. این دنیا اینطور آفریده شده. قوانین این جهان به همین منظور طرح ریزی شدن. اما من خلاف اینها رو باور کرده بودم. همین امروز هم که داشتم برای چندمین بار متن میخوندم که : “زمانی به خواسته ها میرسی که باید حالت خوش باشه، باید لذت ببری وگرنه نمیرسی”؛ باز حالم دگرگون میشد. واقعا من همون طور که همیشه آرزو داشتم میتونم بازی کنم و خوش و بیخیال باشم؟ میتونم نگران نباشم؟ میتونم زجر نکشم؟ میتونم پول دربیارم اونهم با لذت؟ یعنی میشه؟ اینجا بود که فهمیدم منظور جمله ی این مقاله رو و دقیقا مثل همین جمله ی آقای عباسمنش که تو این ویدئو گفتن. که همون موقع که تو اون اتاق سیمانی زندگی میکردن حالشون خوب بوده. چون امید وافری داشتن. این که تونستن ایمان و دانسته هاشون رو با عمل همراه کنن و اینطور نتیجه بگیرن.
چه زمانهایی که تو تله ی دانسته هام افتادم و از مسیر قدرتمندکردن باورهام منحرف شدم. گفتم نه! جواب نمیده! هر کار میکنم جواب نمیده! در صورتی که نمیدونستم من اصلا روی باورهام کار نمیکنم. من دارم اطلاعاتم رو زیاد میکنم و خوب میتونم برای دیگران سخنرانی کنم. به جای این که این دانسته ها رو در زندگیم به کار بگیرم. من امید ندارم. من ایمان و توکل ندارم. این مقاله و بعدش این ویدئو حسابی دلم رو قرص کردن که چطور نبض باورهام رو تو دست بگیرم. چطور سرنخ رو رها نکنم و نترسم از بن بستهای راه. و بدونم که این بن بستها در درون من هستن نه بیرون. و خیلی راحت تر از برطرف کردن مشکل بیرونی از درون میشه حل و فصلش کرد. نه این که کار کردن روی باورها اونهم دراول راه، راحت باشه اما همین که من فقط و فقط با خودم طرفم و تکلیفم روشنه، خودش یه دنیا می ارزه. چون خیالم رو از حواشی میگیره و میده به نیرومندتر کردن هر روزه ی باورهام. این که فقط روی خودم متمرکز باشم و کلا با اطرافم که نشان از باورهای محدودکننده داره قطع ارتباط کنم.
این که تو این مقاله خوندم: “هر وقت راحت به نتیجه ای نمیرسی بدون هنوز باور اون خواسته در تو نشست نکرده و جزء بدیهیات ذهنت نشده”؛ برام فوق العاده نجات بخش بود.
این که : “فقط باید لذت ببری از مسیر و راه دیگه ای نیست”؛ خیلی حالمو خوب کرد.
این که تو این ویدئو شنیدم که استاد گفتن: “من شوق بی اندازه ای برای ساختن و آفرینش زندگیم داشتم و اصلا متوجه سختیها نبودم”؛ بیشتر مطمئنم کرد که ادامه بدم.
وقتی داشتم این باورها رو حلاجی میکردم این سوال برام پیش اومد که خب اگر ما اونقدر قانون رو خوب اجرا کنیم که اصلا گرفتار اتفاق ناخوشایند نشیم پس تکلیف نقاط تاریک وجودمون چی میشه؟! یا این که ما چطور به تضاد برمیخوریم؟ چون تضاد همراه همیشگی ماست و راهنمای خواسته هامون. از اونجایی که خداوند سریع الجوابه، جوابش اینطور اومد: وقتی ما نگاهمون رو طوری می چرخونیم که مدام لذت می بریم، اونهم در مسیر رسیدن به خواسته ها؛ این لذات از ساخته شدن باورهای قدرتمند تولید میشن.یعنی قدم به قدم؛ که همون قانون تکامله. و منو یاد یکی از جملات استاد در یکی از فایلهای قانون آفرینش انداخت. استاد میگفت: من وقتی دارم روی باورهام کار میکنم با عشق و شوق این کارو میکنم و لذت می برم. من به زور این کارو نمیکنم و سختی نمیکشم برای این که راحتی و آرامش در آینده داشته باشم. بلکه بدون نگرانی برای آینده از مسیر ساختن باورها نهایت لذت رو می برم. و این لذت ممکنه اینطور باشه که ما مدام به تضادها برخورد می کنیم و مدام نگاهمون رو بازآفرینی می کنیم. مدام تکرار و تمرین و تحسین. مثل رسم نمازهای یومیه. ما در طول شبانه روز در پنج مرحله، به شکل رسمی وارد خلوت با خدا و درون خودمون میشیم. البته ممکنه کسی به جای نماز، مراقبه یا عبادت دیگه ای و در کل “در خود فرو رفتن” داشته باشه. ولی به هر حال این ارتباط رسما برقرار میشه که اگر واقعا با تمام وجود انجامش بدیم به تمامی کارهای ریز و درشت روزمره مون رسوخ میکنه و همه ی اعمالمون خدایی میشه. و اگر با اجرای تمامی این اعمال تمام راه ها برامون هموار شدن، ما با مواجهه با مشکلات دیگران نقائص باورهامون رو می فهمیم. مثل برخورد ناگهانی با یک متکدی. یا برخورد با یه آدم عصبی. یا شنیدن حادثه ی ناگواری در اون سر دنیا از طریق اخبار بطور کاملا اتفاقی و … . یعنی این تضادها مستقیم اگر نباشن غیرمستقیم پیامشون رو می رسونن. درین لحظات دو کار بسیار حساس و شرنوشت ساز به شدت تاثیرگذارند. یکی شکرانه ی معجزه ی تضاد و دیگری اعراض به موقع از ناخواسته ها و عدم تمرکز بر اونها.
و آقای عباسمنش در همین ویدئو گفتن: میشد که به همین سختیها هم برنخورد اگر باورهای قدرتمندکننده داشت. و این که تجربیات ایشون در فایل های رایگان و محصولات میتونن خودبخود کلی از سختیها رو برای مخاطبین این برنامه ها در نطفه خفه کنن. البته به شرط ایمان!
فقط هشیاری ما لازمه که فرکانس سازه و سرنوشت ساز. این هشیاری چون مدام بین خالق بودن و اشرف مخلوقات بودن و حاکمیت مطلق بر زندگی و سرنوشت خود با ابراز بندگی بی چون و چرای خداوند همراهه، نه گرفتار کبر و غرور میشه و نه ایستایی و به قهقرا رفتن. چون افسردگی و ورشکستگی و بیماری و هر آنچه اتفاق ناخوشایند در عالم هست همه برای هشیار کردن ما از افتادن در مسیر غلطی خبر میدن که اونقدر برامون عادت شده و متوجهش نیستیم که هر لحظه ممکنه طوری سقوط کنیم که دیگه راه برگشتی نباشه و بزرگترین و سهمگین ترین سقوط تلف شدن عمر با باورهای محدودکننده و عزت قائل شدن برای سختی و رنج و عذابه.
خلاصه که این مقاله ی بسیار ارزشمند یکی از منابع من شده که هر روز مرورش کنم و این ویدئوی فوق العاده هم باعث شد من کلی سوال و جواب رو مرور کنم.
سپاسگزارم از استاد و گروه عباسمنش که این مقاله ها رو با دقت و سخاوت می نویسن و این فایلهای صوتی و تصویری رو با شوق بسیار مجددا ضبط میکنن. دست مریزاد و خدا قوت
خیلی زیاد خوشحالم و هربار با خوندن مقاله ها و دیدن و شنیدن فایلها شوقی هزاران برابر بیشتر از قبل در من می جوشه و تعهدم چندین برابر میشه. براتون آرزو میکنم هر آنچه خیر و برکت در کیهانه نصیبتون بشه.
و من الله توفیق
ایام به کام
به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD377MB32 دقیقه
- فایل صوتی به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 130MB32 دقیقه
این بزرگترین دستاورد هر انسانی در طول زندگی دنیوی اش است که در زمان مرگش
بداند زندگی اش را خودش خلق کرده و انطورکه میخاسته زیسته.
حتی نحوه ی مرگ خویش را نیز خودش انتخاب کند.
تضاد ها و درد های هر انسانی سرمایه های هر انسانی هستند و اگر امروز من اینجا هستم
به خاطر ان تضاد هاست که در من اشتیاقی سوزان ایجاد کردند و با کنترل ذهن به جای اینکه
سنگ توی کفشم شوند تبدیل به موتوری بس پرقدرت که در زمان های به ظاهر سخت زندگی
من را به جلو میبردند شدند.
همین که فردی موفق شده و نتایج ان را داریم میبینیم و قوانین و راهش
را توضیح میدهد که چطور موفق شده .
این ایمان را در من تقویت میکند
باور
فقر بدهی و کمبود بسیار موقتی است این ثروت و فروانی همواره ماندگار است.
ایمانی شکست ناپذیر برای پیمودن مسیر.
مسیری که تمام پل های پشت سرش خراب شده باشد.
باید به محض اینکه ذهنم این دستاورد هارا میبیند این باور را که امکان پذیر است
شدنی است را تقویت کنم. من نیز میتوانم اگر همان ایمان و باور را نشان دهم.
زیرا ارزش و خدای من و او یکیست. پس این ایمان است که در نتایج افراد
تفاوت ایجاد میکند. وقتی ایمان و باور با عشق و انگیزه همراه شود معجون قدرتمندی ساخته
میشود.
من نیز خواسته های بسیاری دارم که حاصل تضاد های هر روزه زندگی ام است.
خواسته ای مختلف در حوزه های روابط ، سلامتی ، کسب و کار ، معنوی و مالی و…
من می دانم که داشتن تمام اینها لیاقت من است اصلا جای درست من است.
من میدانم که داشتن تمام برای من نه تنها عادیست بلکه طبیعت من است.
طبیعت من است که ثروتمند باشم سالم باشم روابط خوبی داشته باشم.
اما مشکل اصلی از عدم هماهنگی ام اغاز می شود.
زیرا با هماهنگی که من دیدم و کنتراست تغییر از زندگی بندرعباس تا امریکا
مسیر را برایم بسیار واضح تر و باور پذیر تر نمود.
این فایل بسیار ارزشمند است.
زیرا نشان دهنده این است که هماهنگی و در صلح بودن و وصل بودن به درون و لذت بردن از زندگی ،
عباسمنش را از ان شرایط به این شرایط رسانده ، پس می تواند هر کسی را برساند .
پس من نیز می توانم زیرا قانون که یکی است .
صد هزار مرتبه شکرت خدایا که این نشانه را در این مسیر برایم نهادی تا ایمانم تقویت شود.
استاد شما همین که موفق شده اید یا اینکه به اهداف خود رسیده اید و انرا با کسانی که
به دنبال ان هستند به اشتراک می گذارید کار بزرگی کرده اید و از شما بسیار ممنونم.
من نیز می توانم بعد از رسیدن به اهدافم ایمان را در دل افراد زنده کنم.
یعنی هیچ چیز مانند ثروتمند شدن و رسیدن به خواسته ها و اهداف معنوی تر نیست.
من با فرکانس هایم خالق زندگی هستم.
تمام اتفاقات زندگی من بدون استثنا نتیجه ی فرکانس های خودم است.
همه ما خواستههای زیبادی داریم که بیشتر از دل محدودیت ها زاده شده اند.
هیچ خواسته ای نیست هیچ چیزی نیست که نتوانم به ان دستیابم.
دیدن این فایل حاوی درس های بسیار بزرگی است برای من.
فقر، بدهی و کمبود، بسیار موقتی است. این ثروت و فراوانی، همواره ماندگار است.
خداوند این توانایی را به من داده با این ارزش بسیار بالا
پس هیچ بهانه برای موفق نشدن وجود ندارد.
اما چیزی که این وسط مهم است لذت بردن از مسیر و ان ایمان است.
و گرنه خواستهها که پس از رسیدن به انها برایمبی نهایت عادی میشوند.
این تصاویر به من می گویند که اگر متعهد باشی تا ثروتمند باشی این اتفاقات می افتد.
اتفاقات و شرایط تغییر میکند، وقتی باورهای ما تغییر کند. پس به رویاهایت باور داشته باش.
اری لیاقت من این زندگی نیست بلکه زندگی در خور لیاقت یک جانشین خداوند است.
اما تنها زمانی از عهده انجام این کار برمیآیی که، باور کنی تو خالق زندگیات با فرکانسهایت هستی.
من مسئول صد در صد اتفاقات زندگی ام هستم و تمام اتفاقات زندگی ام نتیجه فرکانس هایم است.
همه ما تجربه روابط عاشقانه را میخواهیم، دوست داریم همواره در سلامتی کامل باشیم، کسب و کاری فوقالعاده داشته باشیم، اعنماد به نفسمان بالا باشد و استقلال مالی و آزادی زمانی برای تجربه علائقمان را میخواهیم.
بله که داشتن این ها منطقی . داشتن این نعمات طبیعت ماست و هر چیزی غیر از این نشانه ی
خارج شدن از طبیعت ماست. بلی این نیز برای من نیز امکان پذیر است فقط باید راهش را پیدا کنم.
هر ارزویی که دارم می توانم انرا محقق کنم زیرا هر کسی ارزوی مرا ندارد.
و هر موجودی که به دنیا می اید ارزو نمیکند.
هیچ چیز معنوی تر از ثروتمند شدن در جهان نیست.
هیچ چیز مثل این معنوی نیست که کار کنی برای اینکه به هیچ کس نیاز مند نباشی.
و پاداشش حتی از رزمنده ای که در راه می جنگد بیشتر است و اگر در این مسیر بمیرد شهید حساب میشود.
حالا خواسته ای جدید تر و بزرگتر تولید کرده ام و نوبتش رسیده.
نوبتش رسیده که باز توانایی های بیشتری از خود بروز دهم.
ایمان بیشتری از خود نشان دهم.
به نظرم توحید عملی راهکاری است برای حل همه چیز و توحید عملی ریشه های خشکیده باور ها را تغذیه می کند.
من هم عاشق یک سری از چیزا مانند استاد که عاشق موتور سواری بودند هستم.
و الان با یک سری از محدودیت ها مواجه هستم اما این محدودیت ها دائمی نیستند
و قرار نیست که همیشه اینطور باقی بماند و من شرایط دلخواهم را خلق می کنم
همانطور که خواسته های الانم را خلق کردم برای این موضوع تعهد بی مذاکره می دهم که در هر شرایطی روی خودم کار کنم.
و مهم ترین موضوع در این مسیر هماهنگی است.
خدایا سپاسگزارم که شکل های مختلف در زندگی ام جاری می شوی.
هدف اصلی من نیز رسیدن به استقلال مالی و ازادی زمانی و مکانی است.
و هرگز نمی توانم به این اوضاع قانع شوم. و هرگز نمی توانم بدون پیشرفت بنشینم.
تمام اتفاقات زندگی ام حاصل فرکانس هایم است.
خداوند تنها منبع انرژی است و زمانی می توان ادعا کرد که نزد خداوند عزیز هستیم که
به این منابع دست پیدا کنیم. که کلید دستیابی به این انرژی تنها هماهنگی است.
نکته ی بسیار مهمی که در این فایل دیدم این بود که استاد حالش خوب بوده احساسش خوب بوده
و این کمکش کرده که پیشرفت کنه. دقیقا درست من هم همینطوری دارم پیشرفت می کنم.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت به خاطر این مسیر درست احساس خوب.
اره خوبیه که ماندگاره چون انرژیه.
مسئله این است ماندن یا رفتن. وقتی ایمان داشته باشی به آرزوهات و خودت و خدایی که تورو آفریده .
آره اتفاقات و شرایط تغییر میکنن زندگی میگذره رد میشه و ما باید به جای غر زدن
اینو به خودم میگم نه به کسی دیگه ای ، به جای شکایت یکم از زندگی لذت ببرم
و روی باور هام کار کنم دنبال اهداف و خواسته هامم باشم و بعدش دیگه رها کنم از زندگی لذت ببرم.
آره باور قدرت چنان قدرتی داره که می تونه هر پیش بینی و قوانین ریاضی و منطق رو زیر سوال ببره.
بزارید یکم بیشتر توضیح بدم باید نگاهی به داستان ها قرآنی بندازیم برای مثال داستان موسی.
خب اصلا منطقی نیست که یه بچه داخل سبد روی آب حرکت کنه بره و با امکانات فرعون و پیش مادرش بزرگ شه
و حتی ادامش.
کلا به این چزا میگن معجزه که من یعنی وجود من اینو قبول نداره ساده بگم انگار باهاش راحت نیست.
یعنی چی معجزه که فقط یه عده میتونن انجامش بدن و این باور شرک آلوده.
بازم به قول پیامبر شرک در دل انسان مومن مثل راه رفتن مورچه ی سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب مخوف و پنهانه.
الان دارن با پیشرفت علم کم کم دلیل این اتفاقات به اصطلاح معجزه رو میفهمن.
مثلا گفتن یه جا که اگر باد بایه سرعت مشخص با یه زاویه مشخص از رود نیل عبور کنه رود شکافته میشه.
در واقع میخوام اینو بگم که این افراد اینقدر ایمان و باور قوی تری داشتن که خداوند اینطور این اتفاقات رو مدیریت کرده.
و درواقع خداوند اونهارو هدایت کرده نه اونا . اونا کی باشن خداست که اونکارا رو انجام میده.
همیشه داره انجام میده اما برای کسی که ایمان داره.
و خداوند خیلی طبیعی و همه چی از راه درست رو هدایت میکنه نه اینکه قوانین جهان رو نقض کنه.
و نه از راههای عجیب و غریب . ما فکر میکنیم عجیبه چون هنوز علم اون کارو نداریم و بهش واقف نیستیم.
تصمیم گرفتم روی باور هام کار کنم برای اهدافم و خواسته هام حرکت کنم و بعدش خیلی خوشبین باشم به همه چیز.
البته در عمل باید دید که چطور عمل میکنم و گرنه این یک حرفه فعلا.
اما خوشبختانه شروع هر کاری نیز از همینجا شروع میشه. از یک تصمیم یک تعهد .
آره فقر ،کمبود،بیماریو غم بسیار موقتی است. چون اینها انرژی نیستند.
تنها خداوند انرژیه انرژی منبع و از اونجا که خداوند خودش رو خوب ثروتمند قدرتمند و … معرفی مینکه
پس سلامتی نیروست و پایداره پس ثروت نیروست و پایداره پس عشق نیروست و پایداره پس شادی نیروست و پایداره
خیلی جالب بود شرایط زندگی شما رو دیدم.
منم الان تقریبا در شرایطی هستم که پر از ناخواسته های منه. قبلا خیلی روشون تمرکز میکردم و به خاطرشون غصه می خورم و ناراحت می شدم. مثلا ماشین ندارم و یکیو میدیدم که چندین ماشین خوب داره
خب خیلی آسون نبود اینکه اون حالت مظلوم بودن رو به خودم نگیرم.
اما تصمیم گرفتم توجهمو از روی اونا بردارم مثلا بزارم روی داشتن ماشین و اگر ماشین ندارم به نکات مثبتش توجه کنم مثلا اینکه پیاده روی تند میکنم و به سلامتیم کمک میکنه و ورزشه یا شاید از تصادف دورم و…
و دارم تمرکزمو میزارم روی کارم روی خواسته هام عکسایی که دوست دارمو جمع می کنم فقط
روی فایلا کار میکنم یادمیگیرم و تصمیم گرفتم مهاجرت کنم تا تنها باشم و دور باشم از کسانی که نمی خوان تغییر کنن.
تصمیم گرفتم تمرکزم رو بزارم روی خواسته هام و اگر خواسته ای ندارم فقط خودم مقصرم.
تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم و بزارم این شرایط نا دلخواه بگذره
خدا و خوبیه که ماندگاره و شیطان و بدیه که از بین رفتنیه بهم کمک کرد
و نکته ی اخر اینکه چقدر همه چی طبیعی میاد