به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1

نکته مهم:
این فایل به دلایلی که در فایل صوتی و تصویری توضیح داده شده است‌، در تاریخ امروز 25 مهرماه‌ 1399 مجددا ضبط شده است.

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار ملیحه عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:

الله خیرا کثیرا

سلام

امروز هدایت شدم به سمت مقاله ای در قسمت سوالها که بسیار برام تکان دهنده بود. داشتم راجع بهش فکر میکردم و یه سری چیزهایی که به ذهنم میومد رو می نوشتم که بی اختیار اومدم سمت این ویدئو. و وقتی دیدم وشنیدم بهت زده شدم که چه همزمانی جالب و شگفت انگیزی!

وقتی داشتم متن قسمت “تفاوت باورها و دانسته ها” رو می خوندم چقدررررررر بیشتر از گذشته متوجه شدم که خیلی سخته باور کنم که برای داشتن یه زندگی عالی باید حالم رو همیشه خوب نگه دارم. این که اگر حالم خوب نباشه یعنی باورهام مشکل دارن. اگر باورهام مشکل داشته باشن اتفاقای خوب تو زندگیم نمیوفتن. خیلی سخته. الان که دارم دقیقتر نگاه میکنم می بینم واقعا “عالمی دیگر بباید ساخت، وز نو آدمی”. همینطور که استاد عباسمنش تو این ویدئو میگن که وقتی تصمیم به ساختن زندگیشون گرفتن کلا شخصیتشون تغییر کرد.الان دارم بیشتر حس میکنم که چقدرررررر باور محدودکننده احاطه م کردن. چقدرررررررر سالها بیخودی پارو به آب زدم و خودمو خسته کردم. واقعا سخته پذیرفتن این که برای رسیدن به خواسته حتما حتما حتما باید در مسیر و قبل از رسیدن به نتیجه، حالم خوب خوب خوب باشه. چقدرررررررر این باور از تمامی زندگی من دور بوده و این مدتی هم که به لحاظ منطقی پذیرفتمش هنوز اجراش سخته. چون همه ی چیزایی که قبلا ساخته بودی رو باید خراب کنی. انگار میمونی وسط یه بیابون خشک و بی انتها. اما فقط توکل میتونه این فاصله رو طی کنه و بس.

چقدرررررر من سالها حسرت خوردم و ناامید شدم و حسرتها و ناامیدی ها رو دیدم. جالبه از بچگی می شنیدم که میگفتن:اگر آدم خوبی باشی تو این دنیا، وقتی مردی و رفتی اون دنیا، میبرنت بهشت. بهشت جاییه که اصلا نیاز نیست زحمت بکشی. اصلا لازم نیست از جات بلند بشی و بری میوه بیاری و بخوری. سرت رو هر طرف بچرخونی میوه هست. تازه، برای اون میوه هم لازم نیست کار سختی بکنی تا بتونی بخریش. بهشت یعنی راحتی محض. بهشت یعنی خوشی مدام و بی پایان. اصلا همه ی چیزای خوب اونجان و هیچ وقتم تموم نمیشن. خلاصه که یه کمال مطلقی داشتم از بهشت که طبق گفته ی دیگران چون گنهکار درگاه خداوند بودم همیشه، پس قاعدتا بهش نمی رسیدم.

یه جمله ی سوالی توی متن بود که منو یاد حرف یکی از دوستام انداخت. اون جمله این بود:

“آیا فردی در جهان وجود دارد که از داشتن احساس خوب و لذت از زندگی، شاکی باشد؟”

یکی از دوستام روابط بسیار خوبی با خانواده ی شوهرش داشت و هفته ای سه چهار شب به عناوین مختلف مهمونی میرفت و هر کدوم از مهمونیا هم به گفته ی خودش خیلی خوش میگذشت. یه بار که داشت از یه مهمونی صحبت میکرد گفت: وای دیگه خسته شدم. چقدر خوش بگذرونیم؟؟!!!! من اون موقع که این آموزه ها رو بلد نبودم پیش خودم گفتم: مگه خوشگذرونی خستگی میاره؟! الان میفهمم که وقتی باورهای غلط ریشه دار باشن، یا ادای خوش گذشتن رو درمیاریم که ازمون خیلی انرژی می گیره و یا وقتی لذت می بریم اونقدر عذاب وجدان می گیریم که هرچی شیرینیه به کام خودمون زهر می کنیم که تلافی بشه و به سیاق سابق بگردیم و هیچ دینی به آدمای اطرافمون نداشته باشیم و خدای نکرده طردمون نکنن.

اما این مدتی که با آموزه های مسیر خودشناسی و خصوصا این سایت آشنا شدم ماجرا طور دیگه ای رقم خورد. آموزه های این سایت که یه عالمه دیدگاه من رو به دین و خدا و مذهب تغییر داد و من تونستم بدون هیچ جهت گیری و جانبداری با تغییر نگاهم، حالم رو باهاشون خوب کنم. و از این بابت بسیار شاکر و سپاسگزارم. هم از خدا و هم استاد عباسمنش که دست سعادتمند خداوند هستن. تصویری که آقای عباسمنش از زندگی درین دنیا با توجه به قرآن میدن همون بهشتیه که برای من از بهشت دنیای بعد از مرگ تصویر کرده بودن. همون بهشتیه که ایشون و خانواده شون همین الان دارن توش زندگی میکنن. با خودم میگفتم: یعنی میشه هرآنچه رو که میخوام داشته باشم؛ اونهم به راحتی. میتونم در هر حال و هر طوری حالم خوش باشه. چه در مسیر رسیدن به خواسته هام و چه زمان رسیدن؛ اونهم بدون نگرانی و دلشوره. حالا به لطف این آموزه ها و منطق الهی شون می بینم که همه چیز به وفور هست و هیچ وقت هم تموم نمیشه. اصلا و اساسا و واقعا سیستم دنیا همینه. باید اینگونه بود. یعنی اینگونه آفریده شدیم. این دنیا اینطور آفریده شده. قوانین این جهان به همین منظور طرح ریزی شدن. اما من خلاف اینها رو باور کرده بودم. همین امروز هم که داشتم برای چندمین بار متن میخوندم که : “زمانی به خواسته ها میرسی که باید حالت خوش باشه، باید لذت ببری وگرنه نمیرسی”؛ باز حالم دگرگون میشد. واقعا من همون طور که همیشه آرزو داشتم میتونم بازی کنم و خوش و بیخیال باشم؟ میتونم نگران نباشم؟ میتونم زجر نکشم؟ میتونم پول دربیارم اونهم با لذت؟ یعنی میشه؟ اینجا بود که فهمیدم منظور جمله ی این مقاله رو و دقیقا مثل همین جمله ی آقای عباسمنش که تو این ویدئو گفتن. که همون موقع که تو اون اتاق سیمانی زندگی میکردن حالشون خوب بوده. چون امید وافری داشتن. این که تونستن ایمان و دانسته هاشون رو با عمل همراه کنن و اینطور نتیجه بگیرن.

چه زمانهایی که تو تله ی دانسته هام افتادم و از مسیر قدرتمندکردن باورهام منحرف شدم. گفتم نه! جواب نمیده! هر کار میکنم جواب نمیده! در صورتی که نمیدونستم من اصلا روی باورهام کار نمیکنم. من دارم اطلاعاتم رو زیاد میکنم و خوب میتونم برای دیگران سخنرانی کنم. به جای این که این دانسته ها رو در زندگیم به کار بگیرم. من امید ندارم. من ایمان و توکل ندارم. این مقاله و بعدش این ویدئو حسابی دلم رو قرص کردن که چطور نبض باورهام رو تو دست بگیرم. چطور سرنخ رو رها نکنم و نترسم از بن بستهای راه. و بدونم که این بن بستها در درون من هستن نه بیرون. و خیلی راحت تر از برطرف کردن مشکل بیرونی از درون میشه حل و فصلش کرد. نه این که کار کردن روی باورها اونهم دراول راه، راحت باشه اما همین که من فقط و فقط با خودم طرفم و تکلیفم روشنه، خودش یه دنیا می ارزه. چون خیالم رو از حواشی میگیره و میده به نیرومندتر کردن هر روزه ی باورهام. این که فقط روی خودم متمرکز باشم و کلا با اطرافم که نشان از باورهای محدودکننده داره قطع ارتباط کنم.

این که تو این مقاله خوندم: “هر وقت راحت به نتیجه ای نمیرسی بدون هنوز باور اون خواسته در تو نشست نکرده و جزء بدیهیات ذهنت نشده”؛ برام فوق العاده نجات بخش بود.

این که : “فقط باید لذت ببری از مسیر و راه دیگه ای نیست”؛ خیلی حالمو خوب کرد.

این که تو این ویدئو شنیدم که استاد گفتن: “من شوق بی اندازه ای برای ساختن و آفرینش زندگیم داشتم و اصلا متوجه سختیها نبودم”؛ بیشتر مطمئنم کرد که ادامه بدم.

وقتی داشتم این باورها رو حلاجی میکردم این سوال برام پیش اومد که خب اگر ما اونقدر قانون رو خوب اجرا کنیم که اصلا گرفتار اتفاق ناخوشایند نشیم پس تکلیف نقاط تاریک وجودمون چی میشه؟! یا این که ما چطور به تضاد برمیخوریم؟ چون تضاد همراه همیشگی ماست و راهنمای خواسته هامون. از اونجایی که خداوند سریع الجوابه، جوابش اینطور اومد: وقتی ما نگاهمون رو طوری می چرخونیم که مدام لذت می بریم، اونهم در مسیر رسیدن به خواسته ها؛ این لذات از ساخته شدن باورهای قدرتمند تولید میشن.یعنی قدم به قدم؛ که همون قانون تکامله. و منو یاد یکی از جملات استاد در یکی از فایلهای قانون آفرینش انداخت. استاد میگفت: من وقتی دارم روی باورهام کار میکنم با عشق و شوق این کارو میکنم و لذت می برم. من به زور این کارو نمیکنم و سختی نمیکشم برای این که راحتی و آرامش در آینده داشته باشم. بلکه بدون نگرانی برای آینده از مسیر ساختن باورها نهایت لذت رو می برم. و این لذت ممکنه اینطور باشه که ما مدام به تضادها برخورد می کنیم و مدام نگاهمون رو بازآفرینی می کنیم. مدام تکرار و تمرین و تحسین. مثل رسم نمازهای یومیه. ما در طول شبانه روز در پنج مرحله، به شکل رسمی وارد خلوت با خدا و درون خودمون میشیم. البته ممکنه کسی به جای نماز، مراقبه یا عبادت دیگه ای و در کل “در خود فرو رفتن” داشته باشه. ولی به هر حال این ارتباط رسما برقرار میشه که اگر واقعا با تمام وجود انجامش بدیم به تمامی کارهای ریز و درشت روزمره مون رسوخ میکنه و همه ی اعمالمون خدایی میشه. و اگر با اجرای تمامی این اعمال تمام راه ها برامون هموار شدن، ما با مواجهه با مشکلات دیگران نقائص باورهامون رو می فهمیم. مثل برخورد ناگهانی با یک متکدی. یا برخورد با یه آدم عصبی. یا شنیدن حادثه ی ناگواری در اون سر دنیا از طریق اخبار بطور کاملا اتفاقی و … . یعنی این تضادها مستقیم اگر نباشن غیرمستقیم پیامشون رو می رسونن. درین لحظات دو کار بسیار حساس و شرنوشت ساز به شدت تاثیرگذارند. یکی شکرانه ی معجزه ی تضاد و دیگری اعراض به موقع از ناخواسته ها و عدم تمرکز بر اونها.

و آقای عباسمنش در همین ویدئو گفتن: میشد که به همین سختیها هم برنخورد اگر باورهای قدرتمندکننده داشت. و این که تجربیات ایشون در فایل های رایگان و محصولات میتونن خودبخود کلی از سختیها رو برای مخاطبین این برنامه ها در نطفه خفه کنن. البته به شرط ایمان!

فقط هشیاری ما لازمه که فرکانس سازه و سرنوشت ساز. این هشیاری چون مدام بین خالق بودن و اشرف مخلوقات بودن و حاکمیت مطلق بر زندگی و سرنوشت خود با ابراز بندگی بی چون و چرای خداوند همراهه، نه گرفتار کبر و غرور میشه و نه ایستایی و به قهقرا رفتن. چون افسردگی و ورشکستگی و بیماری و هر آنچه اتفاق ناخوشایند در عالم هست همه برای هشیار کردن ما از افتادن در مسیر غلطی خبر میدن که اونقدر برامون عادت شده و متوجهش نیستیم که هر لحظه ممکنه طوری سقوط کنیم که دیگه راه برگشتی نباشه و بزرگترین و سهمگین ترین سقوط تلف شدن عمر با باورهای محدودکننده و عزت قائل شدن برای سختی و رنج و عذابه.

خلاصه که این مقاله ی بسیار ارزشمند یکی از منابع من شده که هر روز مرورش کنم و این ویدئوی فوق العاده هم باعث شد من کلی سوال و جواب رو مرور کنم.

سپاسگزارم از استاد و گروه عباسمنش که این مقاله ها رو با دقت و سخاوت می نویسن و این فایلهای صوتی و تصویری رو با شوق بسیار مجددا ضبط میکنن. دست مریزاد و خدا قوت

خیلی زیاد خوشحالم و هربار با خوندن مقاله ها و دیدن و شنیدن فایلها شوقی هزاران برابر بیشتر از قبل در من می جوشه و تعهدم چندین برابر میشه. براتون آرزو میکنم هر آنچه خیر و برکت در کیهانه نصیبتون بشه.

و من الله توفیق

ایام به کام


به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    377MB
    32 دقیقه
  • فایل صوتی به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1
    30MB
    32 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا برزگرزاده» در این صفحه: 2
  1. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2929 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم عباسمنش دوست داشتنی😘😘😍😍مریم جون عزیزم😘💟و همه ی دوستان عزیزم؛واااااای ازونجا که گفتید که اون سختی هایی که هم کشیدم چون تو مسیر اهدافم کشیدم برام شیرین و لذت بخش بوده و حالمو بد نکرده.دقیقااااا منم یاد اون موقع شروع رویام تو فوتبال افتادم هرچچچی سختی هم بود به خودم میگفتم اششششکاااال نداره چون در مسیر اهدافمه .همممش اینو میگفتممم به خودددم.داعععم اینارو گفتید یاد خودم افتادم.البته من بخاطر ندونستن قانون خیلی اذیت شدم خییلی و بعد آشنایی با سایت چون داععععم برنامه نداشتم برای کارکردن روی خودم براساس قانون خیلی اذیت شدم.اونجا که گفتید وقتی ی فوتبالیست تمرین میکنه دستش زخم بشه پاش زخم بشه بهش بگی بازم میای فوتبال میگه آرررره میام و میگن بابا مگه آسیب ندیدی؟؟!!اونجا اشک از چشمام جاری شد گفتید ی دروازه بان شیرجه میزنه!!!خب من گلرم یاد روزهای تمرینم میفتم استاد شما گفتید شیرجه استاد به شیرجه هایی که بدن گلر از زمین کنده بشه کامل میگن دایو.من با مربیم تو پارک همیشششه تمرین میکردم با ی دوستم استااااد اونقدررر دایو میبستم شب تو سرممما با مربیم(مربیم غروب میومد از سرکارش)اونقددددر با مربیم تمرین شیرجه و دایو میکردم منم سرزانو هام ساق پاهام خون میومد و وقتی میخواستم شلوار بپوشم بیام خونه شلوارم خونی میشد دستمال کاغذی نبود من پاهامو تمیز کنم دوستم میگفت من رسید خرید هام هست اونارو میچسبوندم به پام تا پس نده به شلوارم این اتفاق همش میفتاد ولی من همیشششه با عشق تمرین میکردم همیشهه.هنوز به موفقیت نرسیدم از ی تایمی دیگه اون تمرین هارو گذاشتم کنار طی ی روند تکاملی دارم رو قانون کار میکنم که الان دیگه تقریبا تمام وقت دارم رو خودم کار میکنم. شما استاد از عشق به کار گفتید که باعث میشه سختی ها شیرین بشن اما من از ی جنبه دیگه می خوام این تلاش در راه هدفو بگم: با تک تکککککک سلووول های وجودم قسم می خورم تا وقتی که فرکانس ها مطابق با هدف نباشن🔝🔝💯💯✔✅🔊 تا وقتی که فرکانس ها اصلاح نشن🔝🔝💯💯✔✅🔊🔊 و مناسب نباشن🔝🔝تا وقتی که باووور نداشته باشی که موفق میشی تاوقتی که عزززت نفس و اعتماااااد به نفس نداشته باشی ✔✔✅🔊🔊💯🔝🔝اگر روزی 24ساعت هم تو حوزه هدفت کار کنی بی فایییدس که بی فایددددس✔✅🔊🔊🔝🔝💯💯من اونقدددر تمرین کردم که اصلا اون قسمت پارک که تمرین میکردیم چمنش کلا نابووود شد!!!ینی قبلا میرفتی چمن بود اما از بسسسس تلاش کررردم تمرین کردم اون تیکه کلااا خااااک شد از شدددت تمرین من؛اما چون عزت نفس و اعتماد به نفس نبود چون باورهام مشکل دار بود نتیجه نداد هرگززز.اما آیا الان که بهش فکر میکنم احساس ضعف میکنم؟؟؟؟!!!!!خییییرر!!هرگگگز بلکه بشددددت به خودم افتخار میکنم که من کاری که اون موقع درست ترین راه میدونستم برای رسیدن به هدفمو با تماااام وجوود انجام میدادم😡😠😠💪💪💪💪💪🔥🔥🔥🔥اونقدررر تمرین میکردم که پاهام تمام زخم میشد کنار برف دایو میبستم یکبار بارون شدیدی میزد تو ما تمرین میکردیم با دوستم باتمااااام وجوووود زیر بارون شدیددد😠💪💪🔥🔥و مربیم میگفت شما ندیدید دوسه نفر داشتن شما گرم تمرین بودید حسرت میخوردند میدیدن مارو.میدونید چرررااااا؟؟!!چون مارو دیدن که باتممماااام وجود داشتیم تلاش میکردیم برای خواسته هامون و احتمالا اونا بازیکنانی بودن که رویاشونو فراموش کرده بودن .انقدددررر گرررم تمرین بودم انقدررر متمرکز رو هدف بودم که گلر سوم پرسپولیس که شاگرد مربیم بوده قبلا و اون استعداد کشف کرده بود اومد سر تمرین و من تااازززه بعععد چند ماه فهمیدم😳😳😳اون اومده بود سر تمرین ما پیش مربیم و من نفهمیده بودم.امااا امااا من با تموم وجود تمرین میکردم مثل اون اوایل استاد اماااا چون باورهام تو حوزه خودم مثل استاد خییلی خراب بود و نتیجه نداشته تااااا باورهامون درست نشه👍👍👌👌👌تااااا فرکانس هامون درررسست نششه تاااا عزززت و اعتممماااددد به نفس نباشه فایییده ای ندارره بخددااا که فایده نداره بچچچها ندااااره؛من خودم شاااهد عینی این ماجراممم.

    خداوندددد نگهدار این استاد نازنینییی باشششه که از اتاق سیمانی نم پس داده با دستشویی حمام و آشپزخانه مشترک رسید به جنگل و دریاچه و خونه چوبی 20هکتاری جنگل 60هکتاری ممنون دست این انرژی بزرگ ممنون عباسمنش عزیز که این ایمان محشششررر رو در وجودمون ایجاد میکنی.

    آقققاااا من قمیشی گوش نمی کردم میدونستم اسطورررسسسس ولی عادت نداشتم گوش بدم وللللییی الان عاششششقششش شدم😘😘😍😍😍😍بخدااا وقتی گوش دادم انگار استاد داره فایل ضبط میکنه تاحالا ندیده بودم ی خواننده ی آدم معروف انقدررر طبق قانون عمل کنننه😘😘😘😍😍😍👌👌👌👌:

    من اینا رو فهمیدیم از زندگی🎵🎵🎵

    به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست🎵🎵🎵

    که بین من و آرزو های دور🎵🎵🎵

    به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست🎵🎵🎵

    من اینا رو فهمیدم از زندگی🎵🎵🎵

    که با سرنوشت میشه جنگید و برد🎵🎵🎵

    که جنگیدن و باختن بهتره🎵🎵🎵

    از اینکه نشست و فقط غُصه خورد🎵🎵🎵

    جهان مثلِ آیینه است که خوب و بدش🎵🎵🎵

    فقط انعکاسِ وجودِ منه🎵🎵🎵

    تن و روح هر آدمی رو زمین🎵🎵🎵

    یه تیکه از این تار و پودِ منه🎵🎵🎵

    ما از نور و بارون و آیینه ایم🎵🎵🎵

    نباید به تاریکی عادت کنیم🎵🎵🎵

    نباید از هیچ آدمی توو جهان🎵🎵🎵

    با چشمای بسته اطاعت کنیم🎵🎵🎵

    من اینا رو فهمیدیم از زندگی🎵🎵🎵

    به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست🎵🎵🎵

    که بین من و آرزو های دور🎵🎵🎵

    به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست🎵🎵🎵

    من اینا رو فهمیدم از زندگی🎵🎵🎵

    که با سرنوشت میشه جنگید و برد🎵🎵🎵

    که جنگیدن و باختن بهتره🎵🎵🎵

    از اینکه نشست و فقط غُصه خورد🎵🎵🎵

    جهان مثلِ آیینه است که خوب و بدش🎵🎵🎵

    فقط انعکاسِ وجودِ منه🎵🎵🎵

    تن و روح هر آدمی رو زمین🎵🎵🎵

    یه تیکه از این تار و پودِ منه🎵🎵🎵

    ما از نور و بارون و آیینه ایم🎵🎵🎵

    نباید به تاریکی عادت کنیم🎵🎵🎵

    نباید از هیچ آدمی توو جهان🎵🎵🎵

    با چشمای بسته اطاعت کنیم🎵🎵🎵

    ما از نور و بارون و آیینه ایم🎵🎵🎵

    نباید به تاریکی عادت کنیم🎵🎵🎵

    نباید از هیچ آدمی توو جهان🎵🎵🎵

    با چشمای بسته اطاعت کنیم🎵🎵🎵

    دمممتتتت گررررمممم سللللطططااااانننن صددااا😘😍 دمت گرم استاد مریم جون بچه ها😘😘😍😍 موففقققق باشششییم.😘😘😍🎵🎵🔊🔊💟💟💟🙌🙌💪🔥😍🔥🔥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2929 روز

    سلام دوست عزیزم محسن جان😘✌💪حالم خوبه ایستاده و محکم💪💪💪💟💝امیدوارم حال دل تو هم خوب باشه💪💟بخدددااا که نمیدونم ازززت چجوری تشککر کنم انقدددر کامنتت حال خوووب و انرژژژژژی داد که اشک از چشمانم سرازیر شد💝✌💟💪سپاسگزارم،سپاسگزارم،سپاسگزارم،سعادت و خوشبختی و موفقیت دوعالم آرزوی منه برای تو دوست خوبم.😘✌💝💟💪 موفق باشی😊💟.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: